فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پدر یعنی گرمی یک شانه❤️
بانوی بهشتی
https://eitaa.com/joinchat/4077715504Cb8c9a9d5d2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴کلیپ #حجت_الاسلام_عالی
🔻تحلیل جالب راهکار آسان شدن سختی ها
#درمان_مشکلات_سختی
.
بانوی بهشتی
https://eitaa.com/joinchat/4077715504Cb8c9a9d5d2
هدایت شده از اطلاع رسانی رهپویان🌼
🔴حکایت عجیب زنی که هرشب جمعه درقبرستان می خوابید...🔴 واقعی🧷
مادر يكى از شهداى جنگ تحميلى پس از دفن شهيد خود هر شب جمعه را تا صبح سر مزار پسرش در گلزار شهدا میخوابید و پس از طلوع آفتاب روز جمعه به خانه بر مى گشت .اين روش مدتى ادامه داشت و اين كاربصورت يك عادت براى اين مادر شهيد شده بود. تا اينكه آن زن خود بخود دست از اين كار برداشت.از او پرسيدند: چه شد که خوابيدن در قبرستان را رها كردى ؟پیرزن گفت : شبى از شبها وقتى به خواب رفتم ، ديدم تمامى شهداى آن قبرستان ساكهاى خود را بسته و آماده مسافرت هستند، از فرزندم پرسيدم : مادر جان دوستانت عازم كجا هستند؟پسرم با غصه گفت : مادر جان ،اتفاقی افتاده که....😔👇👇
https://eitaa.com/joinchat/3078488073C9f200627db
مو به تن آدم سیخ میشه😭👆
هدایت شده از تبلیغات غذای خیابانی
🔴سربه راه شدن فرزند یا همسر نااهل🔴
اگر در خانه جوان نااهل یا همسری دارید که به حرف شما گوش نمیدهد و از نماز و دعا فاصله گرفته و شب دیر وقت به خانه میآید و باعث پریشانی و آزار شما شده است ،برای اصلاح شدن و تغییر رفتارش به طوری که مطیع شما شود و حرف شما را گوش بدهد تنها یک راه قطعی و موثر وجود دارد.در یک اتاق تنها بنشینید و بدون اینکه با کسی حرف بزنید ۳۶۰ مرتبه این دعا را بخوانید....👇👇
https://eitaa.com/joinchat/3078488073C9f200627db
خیلیا با این دعا سربه راه شدن😍👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از قشنگی های حرف زدن با خدا🤍
بانوی بهشتی
https://eitaa.com/joinchat/4077715504Cb8c9a9d5d2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چه طور میشه بعد از شنیدن اسم امیرالمؤمنین ،واکنش نشون میدن؟
من حداقل بیستا کلیپ از نوزادهای مختلف دیدم
مگه میشه گفت اتفاقیه؟
بانوی بهشتی
https://eitaa.com/joinchat/4077715504Cb8c9a9d5d2
هدایت شده از تبلیغات گسترده منتخب | آموزش تبلیغ
مهمون میدیدم عصبی میشدم !😖😫
نه تـــــــــزیین از دستم میومد ، نه یه طالبی قاچ زدن ، نه یه شربتِ خوش رنگ جز آبلیمو درس کردن!😑
از وقتی اینجا عضو شدم #پذیرایی کردنم دهن به دهن تو فامیل میچرخه😍😅 کمکِ اینجاس👇
https://eitaa.com/joinchat/3255763117C5fb6ee2438
هدایت شده از تبلیغات غذای خیابانی
▣⃢ همه لوازم مدرسه اینجاست 🥰
خودکار نامرئی / خودکار پاک کن دار / قمقمه آب / مداد نوکی / ماشین حساب / پاک کن مدادی / پاک کن ژله ای / تراش مخزن دار / هایلایتر ۶ رنگ شکلاتی / دفتر سیمی / روان نویس طرح واکسن / دفترچه یادداشت پاسپورتی / مداد نوکی جادویی / دفتر ۸۰ برگ / غلط گیر ریلی / دفترچه بسکویتی / دفترچه شکلاتی و...
همکلاسیم عاشق لوازم فانتزیه منه 😇👇
https://eitaa.com/joinchat/1135018178C969fb7b33d
دیگه چیزی نموند تا جنس تموم کنه 😬👆
وقتی ناراحتی،
ميگن خدا اون بالا هست...
وقتی نا اميدی،
ميگن اميدت به خدا باشه
وقتی مسافری،
ميگن خدا پشت و پناهت
وقتی مظلوم واقع باشی،
ميگن خدا جای حق نشسته
وقتی گرفتاری،ميگن
خدا همه چيو درست ميکنه
وقتی هدفی تو دلت داری
ميگن از تو حرکت از خدا برکت
پس وقتی خدا حواسش به همه
و همه چی هست..ديگه غصه چرا؟؟
#خواندنی
بانوی بهشتی
https://eitaa.com/joinchat/4077715504Cb8c9a9d5d2
💠#داستان
👈سزاي سخن چين
روزي شيري بيمار شد (با توجه به اينكه شير در ميان حيوانات ، سلطان آنها است ) همه درندگان از او عيادت كردند، غير از روباه .
گرگ نزد شير رفت و نسبت به روباه ، سخن چيني كرد، مثلاً گفت : اعليحضرتا، همه به ديدن تو آمده اند، ولي روباه نيامده است .
شير فرمان صادر كرد كه هر وقت روباه آمد، مرا با خبر كنيد، چيزي نگذشت كه روباه آمد، شير باخبر شد و به روباه گفت : ((چرا به ديدن من نيامدي اي فلان فلان شده )).
روباه گفت : من در جستجوي دارو براي درمان تو بودم .
شير گفت : حال بگو بدانم ، آيا داروئي پيدا كردي ؟
روباه گفت : ((آري ، غده اي در ساق پاي گرگ ، وجود دارد، سزاوار است كه آن غده ، بيرون آورده شود و آن را بخوري و خوب شوي )).
شير به گرگ حمله كرد و با چنگال خود، پاي گرگ را گرفت و غده را از پاي گرگ ، بيرون آورد.
روباه از آنجا گريخت ، گرگ در حالي كه از پايش خون مي ريخت ، روباه را در راه ديد،
روباه فوري به گرگ گفت : يا صاحب الخف الاحمر اذا قعدت عند الملوك فانظر ماذا يخرج من رأ سك
((اي صاحب كفش قرمز وقتي نزد شاهان مي نشيني ، متوجه باش از سر و دهانت ، چه بيرون مي آيد؟))
داستان دوستان شماره 60
#خواندنی
بانوی بهشتی
https://eitaa.com/joinchat/4077715504Cb8c9a9d5d2
هدایت شده از آژانس تبلیغاتی فراتبلیغ
47.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
برای دریافت این تکنیک به کانال زیر مراجعه کنید 🌹
من اینجا منتظرتم 👈👈👈
https://eitaa.com/joinchat/552534303Cddfbcfa71c
🥀ـ﷽ـ🥀
#شنود ۱
#تجربهٔ_نزدیک_به_مرگ
مصاحبه ای متفاوت
📌 چهارشنبه سوم تیر ماه ۱۳۹۹ بود. صبح برای کار دیگری میخواستم از خانه خارج شوم، گوشی را نگاه کردم، یکباره یاد پیام روز قبلش افتادم! پیام را بار دیگر نگاه کردم.
📌 نوشته بود: با سلام #سه_دقیقه_در_قیامت را خواندم. چقدر به ماجرای من شبیه است. در سؤال و جوابهای بعدی گفته بود که فعلاً در بیمارستان بستری است. گفتم خوب است امروز بجای رفتن به دفتر دوستم، وسایل لازم را بردارم و عازم بیمارستان شوم.
📌 خیلی سریع تصمیم من عملی شد. جلوی بیمارستان که رسیدم با خودم گفتم: شاید الان حال و شرایط مناسبی نداشته باشد. ای کاش قبل از حرکت تماس میگرفتم. همانجا شماره اش را زنگ زدم.
با مهربانی گفت: سلام برادر در طبقه پنجم بیمارستان منتظرت هستم. میدانستم که میآیی!
📌 وارد اتاق که شدم تمام شرایط مصاحبه را آماده کرده بود! گفت: امروز مرا به این اتاق دوتختهٔ ایزوله آوردند. مریض دیگر این اتاق را هم بردند. تمام شرایط مهیا شد. یقین داشتم کار خداست. مطمئن شدم که شما خواهی آمد تا آنچه برای بندگان خدا لازم است بازگو شود.
📌 ضبط را روشن کردم و بسم الله را گفتیم.
هرچند بخاطر عوارض بیماری و حضور کادر درمانی، مرتب مصاحبه ما قطع میشد، اما تا غروب همان روز، بیشتر مطالب ثبت و ضبط گردید. خداوند به من لطف نمود که با یکی از بندگان خوب او آشنا شدم.
📌 ایشان مطالب و خاطرات زیبایی از #تجربهٔ_نزدیک_به_مرگ داشت که بسیار اثر گذار بود.
📌 او ده روز را مشغول گشتوگذار در عالم بوده و حقایق بسیاری را مشاهده کرده بود که با آیات و روایات دینی تطبیق داشت.
📌 ایشان کتاب #سه_دقیقه_در_قیامت را نیز خوانده بود و در بسیاری از موارد، ماجرایش با راوی آن کتاب نزدیک بود.
📌 این بزرگوار چندین بار #تجربهٔ_نزدیک_به_مرگ داشت که هر کدام از تجربه هایش مدتها طول کشیده و دریایی از ماجراهای عجیب و معارف معنوی با خودش داشت.
📌 شرط این بزرگوار برای ثبت خاطراتش، بیان ماجرا بدون نام راوی بود. هم بخاطر اینکه از مسئولین امنیتی بود و هم به دلایل دیگر.
📌 اما نکته ای که در بررسی اعمال خودش گفت که جالب بود ایشان به روحیه خودش اشاره کرد و گفت:
« من در دنیا خیلی راحت میگذشتم. مال دنیا برایم اهمیتی نداشت. اگر به کسی پولی قرض میدادم و او قرضم را نمیآورد، هیچ برایم مهم نبود. در دنیا راحت و آسوده بودم و حرص دنیا را نمیخوردم، هرچند که گرفتاری و مشکلات من کم نبود، اما خداوند هم در آن سوی هستی و در بررسی اعمالم خیلی با ملاطفت و مهربانی با من برخورد کرد. خیلی سریع و شاید متفاوتتر از راوی کتاب سه دقیقه در قیامت و فقط در یک لحظه اعمال من محاسبه و بررسی شد.
اما من در این تجربیات چیزهایی دیدم که شنیدنش برای اهل ایمان میتواند راهگشا باشد.
من ده شب، در بدترین شرایط، در بیمارستان بودم و در آن شبها خداوند مرا با دنیایی متفاوت و رازهایی از عالم هستی آشنا مینمود!
با اینکه شش سال از آن ماجرا گذشته و زندگی من در این مدت دستخوش طوفان حوادث گردید، اما خواستم برای رضای خدا این مطالب بازگو شود، تا شاید در زندگی یکی از بندگان خداوند متعال تاثیر مثبت ایجاد نماید.
مشخصات بیمارستان و نام پزشک و پروندهام را در اختیار شما قرار میدهم تا صحت مطالب را هم بررسی کنید.»
📌 به سراغ دوستانم در بیمارستان مربوطه رفتم و مدارک پزشکی او را بررسی کردیم. او ده روز در بیمارستان بستری و بیشتر این مدت را در حالت کما بوده.
📌 مطالب کتاب را برای یکی از علمای ربانی که در زمینه معاد کار کرده اند، ارسال و پس از تأیید، کار را ادامه دادیم. مسئول مربوطه ایشان را در اداره دیدم و مطالب بیان شده از طرف راوی را بررسی کردیم. ایشان هم پس از تکمیل کتاب و قبل از چاپ، مطالب کتاب را مطالعه و ضمن حذف برخی موارد امنیتی و اطلاعاتی، کل کتاب را تأیید کردند.
در بازنگری مطالب در اداره ارشاد نیز، برخی مطالب تصحیح و چندین صفحه حذف شد و در نهایت کتاب حاضر در مقابل شما آماده شد.
📌 هدف ما در این کتاب، از بیان خاطرات این سرباز گمنام اسلام و انقلاب، این بوده و هست که راه را گم نکنیم و فقط در تمام امور، رضای خداوند متعال را در نظر بگیریم.
📌 در پایان به تمام دوستان و همراهان عزیز بیان می کنم که: نقل تجربیات نزدیک به مرگ، صرفا مؤیدی است بر وجود عالم پس از مرگ، و خواننده نباید جزئیات تمام خاطرات و مطالب نقل شده از این افراد را عين واقعیت تلقی نماید، چرا که برای سنجش صحت چنین تجربیاتی هیچ معیاری وجود ندارد.
اما هر تجربه و خاطره ای که خلاف آموزه های دین باشد، قطعا كذب و غیر واقعی است. و هر تجربه ای که در آموزه های دینی وجود نداشته باشد و خلاف عقل نیز نباشد، تنها به عنوان امری ممکن تلقی می شود.
🖌 ادامه دارد... منتظر باشید
#کتاب_شنود #معاد #زندگی_پس_از_زندگی
📺 ندای مُنْتَظَر
@montazar_
هدایت شده از تبلیغات شادی و نکات مومنانه
❌خسته شدی از درمان نشدن دیابت ؟
❌هر روز داری انسولین میزنی ؟
❌خسته شدی از عوارض دیابت ؟
یه راه برای درمان ریشهای که برای همیشه از شر دیابت خلاص بشی و باهاش خداحافظی بکنی❗️
🔻برای درمان ریشهای و قطعی دیابت عضو شو و برای شروع درمان پیام بده ؛
اینم لینک کانال کلینیک درمان ، تنها راه درمان ریشهای دیابت 👇🏻👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/377750023Ca5e2430a68
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨ حضرت اميرالمؤمنين علی علیهالسلام:
🌾 به آنچه اُمید نداری، اُمیدوارتر باش
بانوی بهشتی
https://eitaa.com/joinchat/4077715504Cb8c9a9d5d2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 فرمول طلایی برای تربیت فرزندان
چطور بیشتر از رسانهها روی فرزند خود تاثیر بگذاریم
بانوی بهشتی
https://eitaa.com/joinchat/4077715504Cb8c9a9d5d2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به بچه فحش نده!
استادقرائتی
بانوی بهشتی
https://eitaa.com/joinchat/4077715504Cb8c9a9d5d2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 نگرانی نداره؛ تمرین میکنی، یاد میگیری!
اینجوری باید به دینداری نگاه کنیم
بانوی بهشتی
https://eitaa.com/joinchat/4077715504Cb8c9a9d5d2
💠#داستان را حتماً بخوانید......
👈آیا نیت پاک انسان را کمک میکند؟
مردي صبح زود از خواب بيدار شد تا نمازش را در مسجید بخواند. لباس پوشيد و راهي مسجید شد.
در راه مسجد، مرد به زمين خورد و لباسهايش کثيف شد.
او بلند شد، خودش را پاک کرد و به خانه برگشت.
مرد لباسهايش را عوض کرد و دوباره راهي خانه خدا شد.
در راه مسجد و در همان نقطه مجدداً به زمين خورد!
او دوباره بلند شد، خودش را پاک کرد و به خانه برگشت.
يک بار ديگر لباسهايش را تبدیل کرد و راهي مسجید شد.
در راه مسجید، با مردي که چراغ در دست داشت برخورد کرد و نامش را پرسيد.
مرد پاسخ داد: (( من ديدم شما در راه مسجید دو بار به زمين افتاديد.))، به خواطر همین چراغ آوردم تا بتوانم راهتان را روشن کنم.
مرد اول از او بطور فراوان تشکر مي کند و هر دو راهشان را به طرف مسجد ادامه مي دهند.
همين که به مسجد رسيدند، مرد اول از مرد چراغ بدست در خواست مي کند تا به مسجد وارد شود و با او نماز بخواند.
مرد دوم از رفتن به داخل مسجد خودداري مي کند.
مرد اول درخواستش را دوبار ديگر تکرار مي کند و مجدداً همان جواب را مي شنود. مرد اول سوال مي کند که چرا او نمي خواهد وارد مسجد شود و نماز بخواند.
مرد دوم پاسخ داد: ((من شيطان هستم.))
مرد اول با شنيدن اين جواب تکان خورد.
شيطان در ادامه توضيح مي دهد:
((من شما را در راه مسجید ديدم و اين من بودم که باعث زمين خوردن شما شدم.)) وقتي شما به خانه رفتيد، خودتان را تميز کرديد و به راهمان به مسجد برگشتيد، خدا همه گناهان شما را بخشيد.
من براي بار دوم باعث زمين خوردن شما شدم و حتي آن هم شما را تشويق به ماندن در خانه نکرد، بلکه دوباره به راه مسجد برگشتيد. به خاطر آن، خدا همه گناهان افراد خانواده ات را بخشيد.
من ترسيدم که اگر يک بار ديگر باعث زمين خوردن شما بشوم، آنوقت خدا گناهان افراد دهکده تان را خواهد بخشيد. بنا براين، من سالم رسيدن شما را به مسجد مطمئن ساختم.
#خواندنی
بانوی بهشتی
https://eitaa.com/joinchat/4077715504Cb8c9a9d5d2
✨ #پندانه
🔻مولا علی علیه السلام:
برای پدر و آموزگارت از جای خود برخیز، هرچند فرمانروا باشی.
بانوی بهشتی
https://eitaa.com/joinchat/4077715504Cb8c9a9d5d2