♥️'
به بخشش تو نظر میکنم نه جرم خودم
هزار توبه کنار گناه خود دارم
#محمدحسن_جمشیدی
@T_ghalam✨
○
•
به جرم عشق حیدࢪ باز هم خونین شده محراب ها...💔
#افغانستان #تسلیت
#امام_زمان_تسلیت
#بانوی_ایهام🖋
🅃_🄶🄷🄰🄻🄰🄼
🖤 ○ •
○
•
[آتش🔥]
#پارت1
صداے اذان صبح در گوشش میپیچید.
برای شروع نماز لحظہ شماری می کرد.
در قلبش انگار تنورے روشن بود و تمام خاطرات جنگ نهروان هیزمهای آن بودند.
هوا گرم نبود اما صورتش عرق داشت. بدنش میلرزید. انگار هنوز تردید داشت و میترسید.
بہ رو بہ رو خیره مانده بود.
یاد اولین باری افتاد کہ چشمان زیبای قطام را دید؛
ناخوداگاه لبخندے بر لبانش نشست اما، با یادآوری شرط قطام برای ازدواج، لبخدش محو شد. قطام میخواست بخاطر مرگ پدر و برادرش از علی انتقام بگیرد.
چشمانش را روی هم فشرد. جملات قطام در گوشش پیچید: بعد از کشتن علی یا فرار میکنی یا گیر میافتی و شهید میشوی. با فرار به من میرسی و با شهادت به لقای خدا. به هر حال پیروز این میدان تویی!
لحظہ بیعتِ با علی؏ از چشمش گذشت جملہ "انت الحی و انا میت" در ذهنش تڪرار شد، تازه میتوانست معنایش را درک ڪند.
تصویر ڪشتگان جنگ نھروان، مانند صاعقہای بر سرش فرود آمد.
مغزش تیر کشید.
آتش درونش الو گرفت. دندانهایش را روی هم سایید. دستانش را مشت کرد. خون جلوی چشمانش را گرفته بود. دستے بر کمرش کشید تا مطمئن شود شمشیری کہ برایش دو هزار درهم داده، سر جایش هست.
مانند تشنهای بود کہ فقط ریختن خون علی؏ سیرابش میڪرد.
ادامه دارد...
#بانوی_ایهام🖋
🅃_🄶🄷🄰🄻🄰🄼🖤