از نگاه رهبر انقلاب اسلامی اگرچه «نظام اسلامی بدون آرمانگرایی یک چیز سطحی و صوری است» اما واقع‌بینی نه‌تنها در برنامه‌ریزی برای «تحقق آرمان‌ها» ضرورت دارد، بلکه در مقام «درک آرمان‌ها» نیز عنصری حیاتی است. اگر به زمینه‌ی طرح بحث آرمان‌گرایی واقع‌بینانه در سخنان آیت‌الله خامنه‌ای دقت کنیم، ابعاد جالب توجهی از... تبیین آرمان‌ها و واقعیت‌ها روشن می‌شود... وقتی که می‌خواهیم آرمان‌گرایی همراه با واقع‌بینی داشته باشیم باید توجه کنیم که به لغزش‌هایی که در اینجا ممکن است پیش بیاید، دچار نشویم. لغزشگاه‌هایی وجود دارد. یک لغزشگاه، «واقعیت پنداری» است؛ چیزهایی را که واقعیّت ندارد، انسان واقعیّت تصور کند. دشمنانی که جبهه‌‌ای را در مقابل کشور ما، ملت ما، انقلاب ما تشکیل دادند، سعی می کنند «واقعیت سازی» کنند، «واقعیت نمایی» کنند، یک چیزهایی را به عنوان واقعیت‌های مسلّم در نظرمان جلوه‌گر کنند؛ در حالی که واقعیت‌ها آنها نیست. باید مواظب باشیم درگیر و دچار واقعیت‌سازی‌های خلاف واقع نشویم. (دیدار با کارگزاران. مرداد١٣٩١) #کتاب_چهارم_سیر_مطالعاتی #کتاب_از_نیمه_خرداد #بخش_دوم @t_manzome_f_r مجموعه تبیین منظومه فکری رهبری

رهبر انقلاب در این رابطه (آرمانگرایی واقع‌بینانه در میان دانشجویان).. از استعاره‌ی " قلّه" و حرکت به سمت آن بهره برده‌اند: آرمان‌ها مثل قلّه‌اند. کسانی که اهل گردش در کوهستان و رفتن به سمت قله‌ها هستند، قلّه را درست تصور می‌کنند. رسیدن به قلّه، یک آرمان است؛ آرمان‌ها را به این تشبیه کنید.. وقتی شما این پایین هستید، دوست می‌دارید بروید و برسید به آن نقطه اوج و ستیغ این بلندی و ارتفاع؛ منتها واقعیّتی وجود دارد؛ اگر بی‌توجّه به این واقعیت بخواهید این کار را بکنید، نیروی خود را هدر می‌دهید؛ آن واقعیت این است که در راه رسیدن به این قلّه، این نیست که شما جلوی چشمت مشاهده می‌کنی که حالا اینجا قله است، این هم دامنه است، بگیر و برو بالا؛ نه، راه دارد. اگر چنانچه شما بی‌احتیاطی کردید، همینی که جلوی چشم شما است، قطعاً به نقاطی خواهید رسید که نه راه پیش رفتن دارید و نه راه عقب آمدن... واقعیت عبارت است از همین راه؛ راه را باید پیدا کرد. (۶مرداد۱۳۹۲) #کتاب_چهارم_سیر_مطالعاتی #کتاب_از_نیمه_خرداد #بخش_دوم @t_manzome_f_r مجموعه تبیین منظومه فکری رهبری

از آنجا که آرمان‌ها در برگیرنده هدف‌های اصلی کشور هستند، نادیده گرفتن آنها موجب رفتن به بیراهه و انحراف از جهت‌گیری‌های درست مورد نظر حاکمیت و مردم می‌شود... توجّه به رویکرد آرمانگرایی واقع‌بینانه در تحلیل نگرش کلان رهبر انقلاب جایگاه ویژه ای دارد؛ به‌گونه‌ای که ایشان کار‌ویژه‌ی رهبری یعنی "مدیریت کلان ارزشی" را به طور کلّی پیاده‌سازی همین نگاه در جامعه می‌دانند. (٢۴مهر١٣٩٠) به نظر می‌رسد این بحث، ثمرات دیگری نیز در اندیشه و کنش رهبری دارد؛ مانند: دشمن شناسی. مصلحت گرایی. تحول‌خواهی. #کتاب_چهارم_سیر_مطالعاتی #کتاب_از_نیمه_خرداد #بخش_دوم @t_manzome_f_r مجموعه تبیین منظومه فکری رهبری

مقولات مهمی چون دشمن‌شناسی یا خودی و غیرخودی_ که در ادبیات سیاسی آیت الله خامنه‌ای بسامد فراوانی_ دارد را باید ذیل نگاه آرمان گرایی واقع‌بینانه معنا کرد. ایشان نسبت به کسانی که پرداختن به دشمن را نشانه‌ای از توهم توطئه می‌دانند واکنش نشان داده و معتقدند دیدن حجم و تنوع دشمن‌هایی که با جمهوری اسلامی ایران می‌شود خود یکی از مصادیق واقع بینی است. رهبر انقلاب همچنین تلاش کرده‌اند تا تبیینی واقع بینانه از نحوه اثر گذاری دشمنی‌ها ارائه دهند. #کتاب_چهارم_سیر_مطالعاتی #کتاب_از_نیمه_خرداد #بخش_دوم @t_manzome_f_r مجموعه تبیین منظومه فکری رهبری

بنده گاهی که در صحبت‌ها بعضی کسان را به توطئه‌های دشمن تنبّه می‌دهم، افرادی می‌گویند: آقا! شما چرا به دشمن خارجی می‌پردازید؟ چرا به مسائل خودمان، به کمبودهای خودمان اشاره نمی‌کنید؟ حرف باید روشن بشود. اگر دشمن خارجی در مقابل خود کمبودها را، ضعف‌ها را، زمینه‌ها را مشاهده نکند، نمی‌تواند تسلط پیداکند. اینکه چیز بدیهی و روشنی است؛ بارها هم گفته‌ایم. اصلا کامیابی دشمن ازبیرون در آن صورتی است که در درون صفوف داخل نظام ـ داخل کشور و داخل جامعه ـ نقاط ضعف ونقاط خلاء وجود داشته باشد. در اینکه شکی نیست. اما دشمن خارجی را نمی‌شود منکر شد. دشمن خارجی می‌آید از همین ضعف‌ها حدّاکثر استفاده را می‌کند. هیچ انسانی را، هیچ جامعه‌ای را و بیش از همه هیچ مسئولی را کسی مدح نخواهد کرد که دشمن را نبیند؛ تلاش دشمن را نفهمد؛ سواستفاده‌ی دشمن را از ضعف‌های خودی بجا نیاورد. آری؛ دشمن خارجی یک حقیقت است؛ منتها دشمن خارجی می‌آید از ضعف‌های ما استفاده می‌کند. نظام اسلامی اگر در درون توانسته باشد این ضعف‌ها را برطرف کند، یقیناً‌ دشمن خارجی ناکام خواهد ماند؛ امّا وقتی که دشمن خارجی حمله میکند، وظیفه‌ی فوری و فوتی، مواجهه با اوست. (۱۴مهر۱۳۷۹) #کتاب_چهارم_سیر_مطالعاتی #کتاب_از_نیمه_خرداد #بخش_دوم @t_manzome_f_r مجموعه تبیین منظومه فکری رهبری

بیانات تحلیلی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در سال ۱۳۶۵ درباره‌ی زندگی پیامبر اعظم (صلّی‌الله‌علیه‌وآله) #بخش_دوم من یک خلاصه‌ای را از یک گوشه‌ای از زندگی پیغمبر عرض میکنم. در زندگی رسول‌ خدا یک چیز وجود دارد که آن مستمر است؛ بقیّه‌ی چیزهایی که در حیات اجتماعی پیغمبر هست، غیر از خصلتها و صفات معنوی و خود پیغمبری و مانند اینها مقطعی و مربوط به زمانها است؛ آنچه در زندگی اجتماعی پیغمبر و در شخصیّت آن حضرت به ‌عنوان یک رهبر از اوّل تا آخر ادامه دارد، مبارزه است. همان‌ طور که میدانید، پیغمبر اسلام از اوّل بعثت، مردم را به یک جامعه‌ی الهی و توحیدی دعوت میکرد. اصلاً نباید دعوت پیغمبر را با دعوتی که فلاسفه و حکما و معلّمین و مصلحین جوامع انجام میدادند، اشتباه کرد و یکی گرفت؛ نوع دعوت پیغمبر و هدف پیغمبر با آنها تفاوت داشت. از اوّلی که رسول ‌خدا مبعوث شد، خطّ‌مشی آن حضرت عبارت از این بود که یک جامعه‌ای به‌ وجود بیاورد و در آن جامعه امکان هدایت انسانها را برایشان فراهم کند. سبک کار مصلحین یا حکما و فلاسفه جور دیگر است؛ تشکیل یک جامعه‌ی محدود به حدود و ضوابطِ موردِ نظر برای غالبِ این کسانی که اسم بردم، مطرح نیست. مصلحین میخواهند جامعه را اصلاح کنند؛ یعنی چه اصلاح کنند؟ یعنی یک نقیصه‌ای در جامعه هست، آن را برطرف کنند؛ یک ضعفی در یک گوشه‌ای از جامعه هست، آن را جبران کنند؛ فسادی هست، خرابی‌ای هست، آن را ترمیم کنند. مثلاً یک مصلح اجتماعی که انقلابی نباشد، در جامعه اگر دید فقر هست و فقرا هستند، در صدد برمی‌آید که با روشهای گوناگون فقر مردم را برطرف کند. فرض بفرمایید که ثروتمندان را، دارایان را، قانونگذاران را وادار کند تا قوانینی بگذارند یا ثروتی را کنار بگذارند یا صندوقی را درست کنند تا بدان وسیله فقرای جامعه از فقر نجات پیدا کنند. یا اگر یک مصلح، یک کسی که میخواهد جامعه را اصلاح کند، مشاهده میکند که «بی‌سوادی» در جامعه هست، ندای سواد و درس و علم و مانند این چیزها را بلند میکند. جامعه را میخواهد اصلاح کند دیگر؛ از این جهت جامعه فاسد است که در آن بی‌سوادی هست، جهل هست، [پس] او می‌آید هر کسی را که باید دید در این راه میبیند، مسئولان آن جامعه را، باسوادها را، متمکّنین را، افرادی را که سواد ندارند و بایستی بدانند که سواد چیز خوبی است جمع میکند، میبیند و بالاخره وسیله‌ی سوادآموزی را مثلاً در یک جامعه فراهم میکند، خیالش راحت میشود که این کار انجام گرفت. یا اگر چنانچه یک فسادی در جامعه هست، فحشا مثلاً در جامعه هست، با گفتن، با ایراد خطبه و سخنرانی، با بیان حقایق، با نصیحت، با موعظه مردم را وادار میکند به اینکه از فحشا و فساد و مانند اینها اِعراض کنند و راه درست را انتخاب کنند؛ یک مصلح دلسوز علاقه‌مند این‌ جور عمل میکند. امّا چهارچوب جامعه را این مصلح قبول کرده؛ یعنی نظام اجتماعی را، نظام سیاسی را، حکومت را، ارتباطات گوناگونی را که در یک جامعه وجود دارد و مناسبات اجتماعی را پذیرفته [لکن] در آنها عیبی مشاهده میکند، این عیب را میخواهد برطرف کند. @t_manzome_f_r مجموعه‌ی تبیین منظومه فکری رهبری

#به_روز_رسانی_نرم_افزار_نظام_اسلامی #بخش_دوم و در صورت عدم به‌روزرسانی نرم افزار انقلاب اسلامی، اولین و مهم‌ترین و خطرناک‌ترین اتفاقی که می‌افتد، تلقی ناکارآمدی انقلاب اسلامی خواهد بود. حضرت آقا این مطالبه به‌حق و درست را از فضلا داشتند، چرا؟ چون نرم‌افزار، نرم افزار اسلامیست، پایه و زیربنای اصلی انقلاب اسلامی ماست. خب این باید از فضلا و حوزه‌های علمیه مطالبه شود. اما کدام فضلا، کدام روحانیون می‌توانند صلاحیت به‌روزرسانی نرم‌افزار انقلاب اسلامی را داشته باشند؟ دوتا خصوصیت عمده را آقا فرمودند، که بنده عرض می‌کنم که یک پیش فرض ذهنی هم وجود دارد که چون پیش‌فرض‌ هست آقا بیان نکرده‌اند. پیش‌فرضی که لازم است این است که اصلا این دستگاه فکری را شناخته باشند که بخواهند به‌روزرسانی کنند. به‌روزرسانی یعنی تشخیص نیازهای جدید کاربران این انقلاب اسلامی، مخاطبین انقلاب اسلامی، یک، و شیوه گنجاندن پاسخ‌ها و مفاهیم کلیدی در این نرم‌افزار که بتواند آن نیازها را پاسخگویی کند، آن نیازها را برطرف کند، خب این یک پیش فرض است. پس فاضلی، طلبه‌ای، روحانی‌ای می‌تواند قدم بگذارد در ساحت به‌روزرسانی در نرم افزار انقلاب اسلامی که اصلاً این نرم‌افزار را شناخته باشد، این دستگاه فکری را شناخته باشد، این طرح کلی اسلام را شناخته باشد، این نگاه کلان به اسلام را شناخته باشد، این اسلام حداکثری را باور کرده باشد نه تنها باور کرده باشد بلکه شناخته باشد، این یک پیش فرض است. یعنی اگر کسی این دستگاه را نشناخته باشد نمی‌تواند در ساحت به‌روزرسانی نرم افزار قدم بردارد. اما دو خصوصیت عمده‌ای که آقا ذکر کردند که در بیاناتشان در این سی و چند سال زعامت آقا بعد از امام به کرّات تکرار شده، دو خصوصیت عمده است. یکی اینکه این فاضلی که فرض می‌گیریم که این نرم افزار انقلاب اسلامی را شناخته است و می‌تواند پا بگذارند در عرصه به‌روزرسانی نرم‌افزار این است که متحجر و خشک مغز نباشد. جزو آدم‌هایی نباشد که اسلام را در ساحت پاسخگویی به نیازهای بشر تعریف نکرده باشد. قائل به یک اسلام حداقلی خشکِ غیرمنعطف و غیرفعال در عرصه‌های مختلف زندگی بشر نباشد. تحجر یعنی این، تحجر یعنی کسی که دور خودش یک حصار بسته و اصلا شرایط جامعه و شرایط بین‌الملل را نمی‌بیند. او خودش هست و همان ذهنیت‌های ابتدایی خودش نسبت به اسلام. خب این فاضل به تعبیر آقایانی که امروز به خیلی از طلبه‌های ما می‌گویند فاضل، من اصلاً به این آقا فاضل نمیگویم، کسی که متحجر است و دور خودش حصار تحجر کشیده و اصلا ناظر به نیازها و تغییرات و تحولات جامعه خودمان و جوامع بین‌المللی هیچ نگاهی و هیچ تحلیلی ندارند اصلا این آقا فاضل نیست. شرط دوم آقایانی که می‌خواهند پا در عرصه به‌روزرسانی نرم‌افزار انقلاب اسلامی بگذارند این است که این‌ها التقاطی هم نباشند. یعنی بخشی از مبانی را، بخشی از اجزای این دستگاه فکری را از غیر از اسلام نگرفته باشند و بخشی را از اسلام و قاطی کرده باشند. التقاطی یعنی قاطی کردن حق و باطل، قاطی کردن شرک و اسلام، قاطی کردن کفر و اسلام. یعنی بخشی را از اسلام بگیریم و بخشی را از دستگاه فکری غرب که دستگاه فکری کفر هست بگیریم و آن را به خورد مردم بدهیم به عنوان نرم افزار مثلا انقلاب اسلامی. به هیچ وجه این دو گروه یعنی گروه متحجرین و گروه التقاطی‌ها نخواهند توانست نرم افزار انقلاب اسلامی را به‌روزرسانی کنند و از قدیم الایام که امام مبارزاتش را شروع کرد، عمده مخالفین امام و عمده نگرانی‌های امام (رحمت‌الله‌علیه) نسبت به همین دو گروه بود، که در کتاب امام انقلاب هم بنده اشاراتی کردم و از فرمایشات آقا آوردم، آنجا که حضرت آقا وقتی اسلام ناب را معرفی می‌کنند می‌فرمایند در مقابل اسلام ناب یک دستگاه فکری وجود دارد که دو بخش دارد، یکی التقاطی‌ها هستند و یکی متحجرین هستند که این‌ها هر دو در مقابل اسلام ناب قرار دارند. این یک تبیین کلی نسبت به ضرورت بروزرسانی کردن نرم‌افزار انقلاب اسلامی و تعریف اجمالی از نرم افزار انقلاب اسلامی و شرایط و شاخص‌های اصلی کسانی که می‌خواهند نوآوری کنند دستگاه فکری اسلام را، به روز رسانی کنند نرم‌افزار انقلاب اسلامی را به منظور کارآمدی بیشتر به منظور پاسخگویی به نیازهای بشر به منظور نزدیک شدن به اهداف انقلاب اسلامی. #تبیین_اساس_کار_ماست بخش دوم از صوت حجه‌الاسلام و المسلمین فخریان @t_manzome_f_r [واحد تبیین و تحلیل مجموعه‌ی تبیین منظومه فکری رهبری]

#برجسته‌ترین_شعار_مهدویت #بخش_دوم اوّلین درس عملی از این موضوع این است که نابود کردن بنای ظلم در سطح جهان، نه فقط ممکن است، بلکه حتمی است. این، مطلب بسیار مهمّی است که نسلهای بشری امروز معتقد نباشند که در مقابل ظلم جهانی، نمی‌شود کاری کرد. امروز وقتی ما با نخبگان سیاسی دنیا از ظلم‌های مراکز قدرت بین‌المللی و سیستم جهانىِ ظلم - که امروز به سرکردگی استکبار در همه دنیا وجود دارد - صحبت می‌کنیم، می‌بینیم آنها می‌گویند بله؛ چیزی که شما می‌گویید، درست است؛ واقعاً ظلم می‌کنند؛ اما کاری نمی‌شود کرد! یعنی مجموعه بزرگی از نخبگان که سررشته کار در دنیا در دست آنهاست، اسیر یأس و ناامیدیاند و این یأس و ناامیدی را به ملت‌های خود سرریز می‌کنند و آنها را از این‌که بتوان نقشه ظالمانه و شیطانی امروز دنیا را عوض کرد، مأیوس می‌کنند. بدیهی است که انسانهای مأیوس نمی‌توانند هیچ حرکتی در راه اصلاح انجام دهند. آن چیزی که انسانها را وادار به کار و حرکت می‌کند، نور و نیروی امید است. اعتقاد به مهدی موعود، دلها را سرشار از نور امید میکند. برای ما که معتقد به آینده حتمی ظهور مهدی موعود (علیه‌السّلام) هستیم، این یأسی که گریبان‌گیر بسیاری از نخبگان دنیاست، بی‌معناست. ما می‌گوییم نخیر، می‌شود نقشه‌ی سیاسی دنیا را عوض کرد؛ می‌شود با ظلم و مراکز قدرت ظالمانه درگیر شد و در آینده نه فقط این معنا امکان‌پذیر است، بلکه حتمی است. وقتی ملتی معتقد است نقشه ظالمانه و شیطانىِ امروز در کلّ عالم قابل تغییر است، آن ملت شجاعت می‌یابد و احساس می‌کند دست تقدیر، تسلّط ستمگران را برای همیشه به طور مسلّم ننوشته است.   #مهدویت_و_عدالت

معرفی کتاب #از_نیمه_خرداد 🔳آنچه قالبِ تصوّر مردم از آیت‌الله خامنه‌ای به عنوان رهبرِ [انقلاب اسلامی] را می‌سازد، سخنرانی‌های ایشان است. شاید بسیاری، آقا را یک سخنران زبردست ببینند که گهگاه با مخاطبان عمومی یا اقشار و اصنافی از [مردم] جامعه -بیشتر در حسینیه‌ی امام خمینی یا احیاناً در نماز جمعه‌ی تهران یا محلّ تجمّع مردم در سفرهای استانی- سخن می‌گوید. در حالی که ممکن است حتّی تصوّر درستی از منظومه فکری و خطِّ سیر رهنمودهای آیت‌الله خامنه‌ای در رابطه با موضوعات مختلف نداشته باشند. هنوز ابعاد مهمّی از سخنان و کنش‌های رهبرِ [انقلاب اسلامی] برای افکار عمومی ناشناخته یا ناپیداست... ▪️کتاب از نیمه خرداد در چهار بخش سامان یافته است: #بخش_یکم آشنایی با زندگی علمی-اجتماعی، مبارزات سیاسی و برخی ویژگی‌های شخصیتی آیت‌الله خامنه‌ای است که نقش مهمی در فهم زمینه‌های فکری و مدیریتی ایشان[دارد]. #بخش_دوم شامل چندین سرفصل است که بخش مهمی از کلیدواژها و مفاهیم پرکاربرد در سخنان آیت‌الله خامنه‌ای را پوشش می‌دهد. #بخش_سوم به الگوی رهبری ایشان اختصاص یافته و کار ویژه رهبری در قالب دو سازوکار گفتمان‌سازی و نهادسازی در آن بررسی شده است. #بخش_چهارم نیز شامل یک رشته ملاحظات اساسی در رابطه با فهم سخنان رهبری است. #معرفی_کتاب #کتاب_چهارم #سیر_مطالعاتی_آشنایی_با_منظومه_فکری_رهبر_انقلاب @t_manzome_f_r مجموعه‌ی تبیین منظومه فکری رهبری

[7]. علامه مصباح نیز می‌گوید: «گروهی پیدا شدند که برخی از آنان درس‌های علوم اسلامی را در حوزه‌ها خوانده بودند؛ حتّی برخی از ایشان در درس‌های ما هم شرکت کرده بودند. اینان در آغاز، انسان‌هایی معتقد، متدیّن و خوش‌فکر بودند، امّا ناگهان دچار انحراف شدند. گاه یک انسان در سلامت کامل به سر می‌برد و مشکلی هم ندارد. ناگهان می‌بینی رنجور و ضعیف شده؛ رنگ چهره‌اش پریده و سر و کارش با پزشک، دارو و بیمارستان می‌افتد. شگفت‌زده می‌شوی که ای آقا! شما که باکی نداشتی؛‌ بیمار نبودی؛ چطور شد؟ پاسخ می‌دهد ویروسی به اندام‌های بدنم هجوم آورده و مبتلایم ساخته است. پس از بررسی معلوم می‌شود سلول‌های ایمنیِ بدن و عواملی که باید وی را در برابر بیماری‌ها نگاه دارند، ضعیف بوده است. بنابراین میکروب‌ها به خون راه یافته و او را درگیر بیماری کرده‌اند. در مسائل عقیدتی و فکری نیز این‌گونه است. آن شاگرد درس‌خوان، مؤمن و اهل عبادت، گرفتار یک انحراف و التقاط شده است و لذا، ناگهان می‌آید و می‌گوید ما قرآن را قبول داریم؛ اسلام را می‌پذیریم؛ ولی معنای آیات قرآن، چیزی دیگر است. برای نمونه می‌گفتند کلمۀ «آخرت»، «یوم آخر» و «قیامت» به معنای روز قیام، فرمان جنبش و حرکت است، که البتّه نباید این قیام را آشکار کرد؛ ‌فعّالیّت زیرزمینی است و اگر زمان و چگونگیِ قیام، افشا شود نمی‌توان به مبارزه ادامه داد. همچنین می‌گفتند «جن» یعنی مخفیانه عمل‌کردن،‌ استراتژیک‌بودن و رعایت تاکتیک‌ها. برای «غیب» نیز تفسیرهایی انحرافی داشتند. آنان در زمینۀ تفسیر قرآن، کتاب‌ها نوشتند و برخی شخصیّت‌ها، همین مطالب را به نام تفسیر قرآن، درس می‌دادند. از جمله آثاری که با این روشِ آفت‌زده و بیمار به رشته نگارش در‌‌ آمد، کتاب توحید، از فردی به نام حبیب‌الله آشوری است. آشوری از مشهد به قم آمده بود و در مدرسۀ آیت‌الله بروجردی بحث می‌کرد، و با گیرایی و حرارتی ویژه، برای طلبه‌های جوان به سخنرانی می‌پرداخت. او در کتاب خود نوشته است ما نه با ماتریالیسمِ فلسفی، که با ماتریالیسمِ اخلاقی مخالفیم. گروهی ظاهربین که فریفتۀ جذابیّت‌های ظاهری وی شده بودند، به تهران می‌رفتند و به هر قیمت، گاه به‌طور قاچاقی، این کتاب را می‌خریدند، و قربه الی‌الله در قم پخش می‌کردند. از مطالب عجیب این کتاب، این بود: اگر ماتریالیسم فلسفی، پویا و زایا باشد بد نیست؛ یعنی اگر انسان به خدا اعتقاد نداشته باشد، اشکال ندارد؛ آنچه اهمّیّت دارد این است که اخلاقِ مادّی نداشته باشد و ماتریالیسم و روحِ مادّه‌گرایی در رفتار آدمی، رسوخ نکند. ایشان خود را بسیار ساده و زاهد می‌نمایاندند؛ غذای ساده می‌خوردند و ظاهرسازی‌هایی عجیب می‌کردند، ولی در باطنِ رفتارشان، گونه‌ای دیگر بود. آشوری که با ظاهری مذهبی و کسوتی دینی در قم سخنرانی می‌کرد، رفته بود در شهری ـ ظاهراً شاهرود ـ و در بین دوستان خود گفته بود ما به‌گونۀ دسته‌جمعی ازدواج، و این سنّت را احیا می‌کنیم، زیرا مطابقِ قرآن است! حتّی طرفدارانش، دخترها و پسرها، همه را جایی گرد آورده بود تا با هم به‌طور جمعی ازدواج کنند و به این آیات استناد کرده بود: نساؤکم حرث لکم(بقره: 223)، أُحِلَّ لَکمْ لَیلَه الصِّیامِ الرَّفَثُ إِلَی نِسَآئِکم(بقره: 187). او گفته بود: «نساء» به «کُم» نسبت داده شده است، پس مجموعه‌ای از زنان می‌توانند متعلّق به مجموعه‌ای از مردان باشند! این‌ اعمال را به نام دین انجام می‌دادند و چنین کسانی، با این نگرش‌های التقاطی و باطل می‌خواستند سیرِ نهضت اسلامی را منحرف و جامعه اسلامی را به کارهایی بیهوده و نادرست سرگرم کنند. اگر معلوم شود چه کسانی حتّی پس از پیروزی انقلاب اسلامی از حبیب‌الله آشوری حمایت می‌کردند، همگان شگفت‌زده می‌شوند.‌ برخی جوانانِ با استعداد، این‌گونه مبتلا شدند و به دام تحریف و التقاط افتادند. کسی که پای در میدان نهاد و در برابر اینان ایستاد، شهید مطهری ‌(رحمه‌الله‌علیه) بود. هیچ‌کس مانند او، توان درک و پیش‌بینی این آفت‌ها و بلاها را نداشت. دیگران به هر دلیل اشتباهاتی داشتند و رفتار این گروه‌ها را توجیه، بلکه در دوران مبارزه، از آنان حمایت می‌کردند. حبیب‌الله آشوری خود را با کسانی‌که مسلمان بودند و مبارزه می‌کردند، همسو نشان می‌داد و آنان نیز در برابر تحریفات وی، خاموش بودند. تنها شهید مطهری بود که فریاد زد ما باید خطّ اسلام ناب، مسیر قرآن و سنّت محمّ دی و راه اهل‌بیت‌(علیهم‌السلام) را از خطّ کفر و نفاق جدا کنیم. مبارزه، برای نگهداریِ اسلام است؛ نمی‌توانیم برای اینکه در قلمروی سیاسی با آن منافق و ضدّدیانت، هدفی مشترک داریم، در عقاید اسلامی، چشم خود را بر روی جریان التقاطی ببندیم.»(محمدتقی مصباح‌یزدی، آفتاب مطهر، صص197-199). #بخش_دوم ✍مهدی جمشیدی

#جلسات‌_تدریس #پنجمین_دوره‌_آموزشی #بخش_دوم ▫️دومین جلسۀ تدریس کتاب "آزادی" 🔸با حضور استاد: آقای مهران کریمی 🔹زمان: یکشنبه ۱۳ آذر، ساعت ۱۸:۳۰ 🔸حضور فراگیران محترم پنجمین دورۀ آموزشی در این جلسه لازم است. 🔹این جلسه به صورت مجازی و در سامانه آموزش الکترونیک مجموعۀ تبیین برگزار می‌گردد. [واحد آموزش مجموعۀ تبیین منظومۀ فکری رهبری] @t_manzome_f_r

#جلسات‌_تدریس #پنجمین_دوره‌_آموزشی #بخش_دوم ▫️دومین جلسۀ تدریس کتاب "آزادی" 🔸با حضور استاد: آقای مهران کریمی 🔹زمان: یکشنبه ۱۳ آذر، ساعت ۱۸:۳۰ 🔸حضور فراگیران محترم پنجمین دورۀ آموزشی در این جلسه لازم است. 🔹این جلسه به صورت مجازی و در سامانه آموزش الکترونیک مجموعۀ تبیین برگزار می‌گردد. [واحد آموزش مجموعۀ تبیین منظومۀ فکری رهبری] @t_manzome_f_r