─┅═༅🍃🌸🍃༅═┅─
🎗( 5)🎗حمایت از #همسایه؛
☄خانواده ای یهودی در همسایگی امام، می زیستند. دیوار خانه یهودی شکافی داشت که رطوبت نجاست از منزل او به خانه امام نفوذ می کرد. فرد یهودی نیز از این جریان آگاهی نداشت تا این که روزی زن یهودی برای درخواست نیازی به خانه امام آمد و دید که شکاف دیوار، سبب شده که دیوار خانه امام نجس گردد. بی درنگ نزد شوهرش رفت و او را آگاه ساخت. مرد یهودی نزد امام آمد و از سهل انگاری خود پوزش خواست و از این که در این مدت، امام سکوت کرده و چیزی نگفته بود، شرمنده شد. امام برای این که او بیش تر شرمنده نشود فرمود: «از جدم رسول خدا (ص) شنیدم که با همسایه مهربانی کنید». یهودی با دیدن گذشت و چشم پوشی و برخورد پسندیده ایشان به خانه اش رفت، دست زن و بچه اش را گرفت و نزد امام آمد و از ایشان خواست تا آنان را به دین اسلام درآورد.
─┅𖣔💬1⃣4⃣💬𖣔┅─
─┅═༅🍃🌺🍃༅═┅─
🎗(6)🎗#عبادت امام(ع) ؛
☄امام مجتبی (ع) بنده خاکسار خدا بودند. در هنگام عبادت، از قفس تنگ دنیا می رهیدند و تا شاخ ساران ملکوت پر می کشیدند. طعم عبادت، شهد دیگری در کامش می نشاند و جوهر جانش را قبضه می کرد. همواره در انتظار فرارسیدن ساعات نماز و لحظات عبادت می ماندند و چون وقت نماز نزدیک می شد، روح و روانش متغیر می گشت و رنگ از رخسارش می پرید.
─┅𖣔💬1⃣5⃣💬𖣔┅─
─┅༅🍃🌸🍃༅┅─
🎗(7)🎗#حق شناسی برای صاحب حق آن؛
☄مهربانی با بندگان خدا، از ویژگی های بارز امام مجتبی (ع) بود. انس می گوید:
روزی در محضر امام بودم که یکی از کنیزان ایشان با شاخه گلی در دست وارد شد و آن گل را به امام تقدیم کرد. حضرت گل را از او گرفتند و با مهربانی به او فرمودند: «برو، تو آزادی!» من که از این رفتار حضرت شگفت زده بودم، گفتم: «ای فرزند رسول خدا! این کنیز تنها یک شاخه گل به شما هدیه کرد. آن گاه شما او را آزاد می کنید؟!» امام در پاسخ فرمود: «خداوند بزرگ و مهربان به ما فرموده است هرکس به شما مهربانی کرد، دو برابر او را پاسخ گویید». سپس فرمود: «پاداش در برابر مهربانی او نیز آزادی اش بود».
─𖣔💬1⃣6⃣💬𖣔─
─┅༅🍃🌺🍃༅┅─
🎗(8)🎗نشست و برخواست
با #فقرا
☄در سيره اهل بيت عليهم السلام توجه به فقرا و کساني که شايد از طبقه پايين اجتماعي برخوردار هستند، مورد توجه بوده و آن بزرگواران با قشر ضعيف جامعه ارتباط خوب و نيکويي داشته اند.
─𖣔💬1⃣7⃣💬𖣔─
─┅═༅🍃🌸🍃༅═┅─
🌀در روايتي امام حسن مجتبي سلام الله عليه روزي از کنار فقرا مي گذشتند که به حضرت تعارف کردند، امام در کنار آنان نشست و شروع به خوردن نمود چنان چه منابع مختلف تفصيل قضيه را چنين بيان کرده اند:
✍ حسن بن علي عليهما السلام بر فقرا عبور کرد که آنان خرده هاي نان را بر روي زمين گذاشته بودند و آن ها را بر مي داشتند و مي خوردند. آنان به آن حضرت عرض کردند: اي فرزند دختر رسول خدا، براي خوردن ناهار جلو بيا. راوي مي گويد: امام عليه السلام نزد آنان رفت و نشست و فرمود: خداوند افراد متکبر و مغرور را دوست ندارد. سپس همراه آنان شروع به خوردن نمود تا اينکه از خوردن دست کشيدند و به برکت حضور امام، غذا [با اينکه خورده شد] کم نشد و به حالت خود باقي ماند، امام حسن عليه السلام سپس آنان را به ميهماني خود دعوت، به آنان غذا و لباس داد.
─┅𖣔💬1⃣8⃣💬
─┅═༅🍃🌺🍃༅═┅─
(9)آزاد کردن #بنده
☄امام حسن عليه السلام از آنجائي که الگويي نيکو در جامعه اسلامي بودند، رفتار و منش آن حضرت نيز خاص و ويژه بوده است. روزي غلام حضرت، براي خشمگين ساختن ايشان پاي گوسفندشان را شکست تا به خيال خود ايشان را خشمگين سازد، اما حضرت در مقابل، او را آزاد کردند
─┅𖣔💬1⃣9⃣💬𖣔┅─
─┅═༅🍃🌸🍃༅═┅─
🌀 چنان چه خوارزمي از علماي اهل تسنن نقل کرده است:
✍حسن بن علي عليهما السلام گوسفندي داشت که موجب خرسندي ايشان بود، روزي ديد که پاي اين حيوان شکسته است، به غلام فرمودند: چه کسي پاي او را شکسته است؟ غلام گفت من. سوال کرد: چرا؟ گفت چون مي خواستم شما را غمگين بسازم. امام حسن عليه السلام فرمود: اما من تو را خوشحال مي کنم، در راه خداوند متعال آزاد شدي.
📖الخوارزمي، ابي المؤيد الموفق بن احمد المکي، مقتل الحسين عليه السلام، ج1، ص185. المحقق: محمد السماوي، تصحيح: دار انوار الهدي، دار النشر: منشورات دار الهدي، الطبعة الاولي، قم - ايران، 1418ق.
─┅𖣔💬2⃣0⃣💬𖣔┅─
─┅═༅🍃🌺🍃༅═┅─
🎗(10)🎗#اجازه برخواستن
☄يکي از آداب اجتماعي مسلمانان در برخورد با يکديگر، رعايت حرمت مي باشد. نشست و برخواست و هم صحبت شدن با ديگران هرکدام داراي آدابي است که در جاي خود بايد مراعات شود. روزي امام مجتبي سلام الله عليه در جايي نشسته بودند که قصد رفتن داشتند اما کسي آمد، حضرت موقع برخواستند، از آن فرد به جهت رعايت حرمت او، اجازه گرفتند
─┅𖣔💬2⃣1⃣💬𖣔┅─
─┅═༅🍃🌸🍃༅═┅─
🌀چنان چه ابي ابي شيبه در اين زمينه نقل مي کند:
☄أن رجلا جلس إلى الحسن فقال له جلست إلينا على حين قيام منا افتأذن.
✍مردي نزد حسن [بن علي عليهما السلام] نشست. ايشان به آن مرد فرمود: هنگامي نشستي که ما در حال برخواستن بوديم، آيا اجازه مي دهي؟
📖إبن أبي شيبة الكوفي، ابوبكر عبد الله بن محمد (متوفاى235 هـ)، الكتاب المصنف في الأحاديث والآثار، ج5، ص241، تحقيق: كمال يوسف الحوت، ناشر: مكتبة الرشد - الرياض، الطبعة: الأولى، 1409هـ .
─┅𖣔💬2⃣2⃣💬𖣔┅─