در آیه تبلیغ که در غدیر خم نازل شده خداوند فرمود اگر تکلیف ولایت را مشخص نکنی، رسالت نصفه نیمه رها می شود و حق رسالت را ادا نمی کنی
غریبترین موضوع در میان مباحث مهدوی فقط موضوع ولایت عام است.
لطفا حوصله بفرمایید تا اثبات کنم
آیه تبلیغ همان یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک و ان لم تفعل فما بلغت رسالته است
که نکته عجیبی دارد
🔻در منظومه فکری اسلام، بعد از اینکه نبوت به اتمام و اکمال رسید و همه واجبات و محرمات گفته شد و قرآن بعنوان کتاب هدایت کانل انزال شد، نوبت می رسد به ولایت و ولایتمداری
اسلام کامل اسلامی است که در تکمیل نماز و روزه و حج و جهاد، حتما باید ولایت باشد وگرنه به تعبیر پیامبر اکرم صلى الله عليه وآله وسلم دین می شود همانند خری که کمرش شکسته است!،
«ما بقاء الناس بعدهم؟!
قال: بقاء الحمار إذا كسر صلبه!،»
این نکته را ابن حجر هیثمی ناصبی معروف در کتاب الصواعق المحرقة آورده که تعبیری است از اسلامی که در آن ولایت نباشد
یعنی تقویت اعتقادات و باورهای دینی و قرآن و حج و جهاد و.. هرگز جای خای قران را پر نخواهدکرد
در کشور لیبی از هر 7 نفر یک نفر حافظ قران کریم است و در این کشور 7 میلیونی بیشترین درگیریها و خشونت های دینی و مذهبی را شاهدیم
لذا استقرار ولايت جر جامعه مسلمان يك اصل اجتناب ناپذیر است و جایگزین ندارد
#حال برسیم به چند نکته ناب
انتظار دارم دوستان عزیزم ه کنند
چون اولا تکراری نیست
ثانیا بسیار کاربردی و راهگشاست
عزیزان، تنها عنصر نجات جامعه از سقوط در عرصه تباهی و تندروی ها و کج روی ها و ذلت پذیریها دقیقا همان عنصری است که بلافاصله بعد از رحلت پیامبر از میان مسلمانان رخت بربست و آن موضع "ولایت"است
این ولایت باید تا روز قیامت همراه مردم باشد و بالاخره باید یک روز به هدف بزرگ خود برسد و جامه عمل بپوشاند و آن تشکیل حکومت جهانی و ندیریت جهان بر اساس عدالت و شرافت و توحید است
ولی ولایت تشریعی در بعد مسایل شرعی و "تشکیل حکومت" و اجرای حدود و دفع خطر از بلاد اسلامی و مبارزه با مظاهر شرک و کفر و ظلم و استبداد است
خب،
می دانیم ولایت دارای دو حوزه و نوع است
اولی ولایت تکوینی است که عصمت می خواهد قطعا..
و کاربرد آن بسیار شخصی تر از نوع دوم یعنی ولایت تشریعی است. ولایت در تکوین به ولی اجازه می دهد برای جان و مال و ازدواج و طلاق افراد نظر دهد و اعنال نفوذ کند
شاید بتوان گفت هم ولایت تکوینی و هم تشریعی دنبال یک هدف اصلی باشند و آن رفع فتنه از عالم و نجات بشر باشد.. همان داستان هدایت جامعه به سمت بهشت که در آخرین جملات دعای ندبه تاکید شده،،
حکمت اسلامی وظیفه دارد مردم را وارد بهشت کند و این زمانی میسر است که حکمتی که حرف اخر را در جریان اداری جامعه می زند، اسلامی و ولایی باشد
از بعد پیامبر تا آعاز غیبت صغرا ما عملا هیچ حکمتی نداریم که در رأس ان ولی خدا نشسته باشد.
فق آن 4 سال و 9 ماه خلافت امام مظلوم ما علی بن ابیطالب علیه السلام بود که بخاطر عدم ولایتپذیری مردم، امام فقط با خیلی از مثلا مسلمانان جنگید
.
این نکته اول است که تا اغاز غیبت صغرا جامعه اسلامی سمت ولایت نرفت و امامان ما موفق به تشکیل حکومت نشدند
4 نفر شیعه ناب و بزرگ داریم که به ترتیب و با معرفی خود حضرت، شدند رابط میان امام و امت امام
البته در آن سالها هم هیچ اثری از حکومت ولی خدا نداریم
این 4 بزرگوار هیچ تاثیری و دخالتی در امر ولایت و امور مربوط به امام عصر نداشتند و صرفا فقهایی بودند که امر و نهی و ارشادات امام معصوم را به مردم بی بهره از ارتباط مستقیم با امام خویش، می رساندند
بعد از اتمام دوره نیابت خاص جناب سمری نائب چهارم و نزدیکی مرگ ایشان حضرت از دو چیز خبر می دهند