هدایت شده از فصل فرهنگ | فلاح شیروانی
🔍| #تحلیل
#کمی_عقل
#عقلانیت_یواشکی FATF
┄┄┅••=✧؛🌼؛✧=••┅┄┄
🔰 «فرصت شوم لبخند به دشمن»
کمی ناز، کمی دزدکی ...
▫️مقدمه
🔹از این همه مشکوکبازی شما سوپرانقلابیها انصافاً کلافه شدهایم. احتمالاً شما چند دهه پیش بودید میشدید همان کسانی که میگفتند ریشۀ تمام بدبختیهای ما این است که ما از فرنگیها یادگرفتیم با قاشق غذا بخوریم.
این که به شما می گوییم «کاسبان تحریم» خودمان هم می دانیم دروغ است، ولی از سر همین کلافگی است. راست و حسینیاش این که میخواهیم هر طور شده شما را از سر راه برداریم تا کمی دردهای مردم را دوا کنیم. به خیال خود برای مردم دویدن و هی سفر کردن و احوال پرسیدن و در فکر ناهار خوردن یا نخوردن آنها بودن که مشکلات ریشهای این کشور را حل نمیکند.
عزیز من ما عضو کوچکی در این جهان هستیم و این جهان دارد با دسته ای از قوانین اداره میشود، حالا این وسط ما میخواهیم اداره نشویم. آخر غیر از موجودات خیالزده چه کسی این را قبول میکند!؟
ما مجبوریم همۀ فحشهای شما را بخریم تا کاری برای این مردم بیچاره که دست شما خیالاتیها گرفتار شدهاند انجام بدهیم.
آری خیلی عاقلیم که به خیال خودمان نمیتوانیم در دامنۀ وسیعی به طرح دشمن نگاه کنیم و ببینیم که چه نقشههای بزرگی برای عالم کشیدهاند.
آری خیلی درد دنیای مردم را داریم که می گوییم بس است این همه حکمرانی شاعرانه کمی واقع بین باید بود.
آری خیلی از کندیها و خسارتها کلافه شده ایم که می گوییم خوبی چه بدی داشت که یکبار نکردهایم؟
آری گاهی پیش میآید که گمان کنیم چیزی که دشمن پیشنهاد و اصرار می کند خیلی هم مهم نیست و سمّی در دلش نهاده نشده است.
خب این اشکالی دارد؟
خب باشد، به یاد نداریم که موردی تا این پایه دشمن رویش اصرار داشته باشد و نفعی برای ما در دل آن باشد. بله، آخرش دیدهایم که کاسهای زیر نیم کاسه بوده،
ولی خب که چی؟ یعنی الآن عقل را و تحقیق و بررسی را تعطیل کنیم و بگوییم دشمن گفته پس باید جلویش بایستیم؟!
┄┅••؛••┅┄
▫️فحشهای ناب
خب که چه؟
یعنی الآن ما که دعوت به تحقیق و کار کارشناسی و شنیدن سخن عقل و عاقلان میکنیم، بیخبریم؟ یعنی الآن ما بیتعهد محسوب میشویم و ریگی به کفشمان است؟ یعنی الآن به ما میشود گفت سفیه و سادهلوح و نزدیکبین؟ یعنی ...
شما میفهمید با چه کسانی دارید صحبت میکنید؟! یکدفعه همۀ سوابق دود شد و به آسمان رفت و یک دفعه شما شدید قهرمان فداکار میدان و فقط شمایید که دلسوز مردم هستید و تازه فقط شماهایید که چیز میفهمید؟!! کاشکی می فهمیدید که چقدر این صحنه خنده دار است، بلکه دردناک است.
آخر چرا روی مشکوک بودن «اصرار دشمن» اصرار می کنید؟
چرا می گویید آخر کسانی که به قول حضرت امام تروریستهای بالذات دولتی هستند وقتی می گویند نباید بگذاریم به تروریستها کمک مالی بشود، دارند دروغ می گویند؟ چرا میگویید کسانی که سردسته و معلم دزدهای عالم هستند و هر چه بدبختی هست اینها سر مردم پیاده کردهاند و هر چه غارتهای گلدرشت در عالم صورت گرفته توسط اینها بوده وقتی میگویند نگران پولشویی هستند حتماً بساط یک دزدی جدید را پهن کردهاند؟!
با این حرفهای هیجانی می خواهید جلوی تعقل را بگیرید؟ چون حوصلۀ متن خوانی ندارید و اصلاً سواد حقوقی ندارید نمی خواهید بفهمید که واقعیت چیست.
ولی این را بدانید، اگر فحش بدهید فحش میشنوید.
این اف.ای.تی.اف را هم به کوری چشم همۀ سوپر لجبازهای عالم به کرسی مینشانیم تا به امید خداوند قادر متعال به زمین گرم بخورید و کمی اجازۀ نفس کشیدن به مردم بدهید.
┄┄┅••=✧؛🌸؛✧=••┅┄┄
☘️@faslefarhang
🔰مسئله های جدید با طرز فکرهای قدیمی حل نمی شود.
در عصر امام خمینی ره، نظام جدیدی دارد شکل می گیرد و مسئله های بی سابقه ای را به شما عرضه می کند.
عصری که در آن مردم مهم تر از زمام داران هستند و رشد و عقلانیت آن ها تعیین کننده پایداری یا تزلزل حکومت است.
عصری که تجهیزات نظامی تکلیف جنگ را تعیین نمی کند و ایمان مردم است که مهم تر از موشک ها و تسلیحات جنگی است.
در ایام دفاع مقدس مسئله جنگ کمبود سلاح نبود، بلکه ذهن فقیر مسئولین در استفاده از ظرفیت مردم با ایمان و پای کار باعث شد که امکان ریشه کن شدن فتنه از بین برود و آتش بس قبول شود.
مسئله قطعی برق هم که دارد اتفاق می افتد، ربطی به آلودگی هوا و سوخت مازوت ندارد، بلکه بی عرضگی دولت ها در توسعه نیروگاه ها و عدم توجه به واحدهای کوچک و خانگی تولید برق باعث کمبود انرژی شده است.
🔺مسئله پیوستن به اف ای تی اف هم از قبیل همین مسائل است؛
مسئله این نیست که به آمریکا درشت گویی کردیم و او ناراحت شده و به ما ارز نمی دهد!
مسئله این است که مستکبرین جهان با ذات جمهوری اسلامی مشکل و تعارض منافع دارند.
شما نمی توانید با پیوستن به پیمان های بین المللی اعتماد ابرقدرت ها را جلب کنید.
حتی اگر از نوک پا تا فرق سر هم غربی شوید، آن ها با شما دشمنی می کنند.
با جمهوری اسلامی خصومت می ورزند چون او نظم ارباب و بردگی جهان را به هم زده است و پابرهنگان را به قدرت رسانده.
امروز حیات ایران به معنای قطع شریان تغذیه زالو صفتان عالم است. به معنای نفی سلطه طاغوت است.
🔻مسئله این است که شما نمی خواهید مملکت خود را با دلار مبادله کنید.
مسئله این است که شما می خواهید تلسط آمریکا بر نظام اقتصادی دنیا را به هم بزنید.
مسئله این است که شما می خواهید زنده باشید، می خواهید نفس بکشید!
مسئله این است که با پذیرفتن پیمان های بین المللی خصومت ایران و آمریکا رفع نمی شود. حتی اگر در مغز های خود بتن بریزید و همه ی معاهدات را بالمره بپذیرید باز هم نمی توانید برای دشمن خونی خود، اعتمادسازی کنید و برای زیست مترفانه اندک سرمایه داران، پول تو جیبی تهیه کنید!
⚫️بماند که این نامسئله اساسا قدیمی است و نظام اسلامی قبلا با نپذیرفتن آن پاسخ درخوری داده.
⚫️بماند که مطرح کردن آن در این دولت شائبه خیانت دارد و بهانه ای است برای توجیه ناکارآمدی و ترک فعل های آینده.
⚫️بماند که بوی یک کار رسانه ای کثیف از آن به استشمام می رسد و گویا می خواهد اثرات لایحه بودجه به دردنخور را از یاد ببرد.
✍️ حسین علیمردانی
.
📌توسعه یا فریب ؟ اندیشه قضاوت میکند !
یکی از حقیقت هایی که همه ما آن را تصدیق خواهیم کرد این است که امروز دوره آن که بیایند و بگویند در فرنگ چنین است و چنان است و باید کلاهمان را عوض کنیم تا وانگهی خیابان هایمان سرسبز شود گذشته است ! امروز مردم میفهمند آب و هوای فرنگستان با شهرهایی مثل یزد و کرمان متفاوت است !
دوره اینکه رئیس جمهوری در نماز جمعه با حیرت به مردم از قطاری که زیر زمین میرود تعریف کند هم گذشته است. امروز مردم میتوانند ایستگاه های متروی توکیو را بصورت زنده تماشا کنند.
در وهله اول به نظر میرسد فریب دادن چنین مردمی کاری بمراتب دشوار تر است. اما باید توجه داشت که با مرور زمان علاوه بر رشد ابزارهای علمی مردم، ابزارهای فریب هم رشد قابل توجهی کرده اند.
بله! تصویر اینکه فردی بگوید من از فرنگ آمده ام و یاد گرفته ام که باید این ماده سیاه بد بو که در جنوب کشور هست را هرچه سریعتر بدهیم ببرند تا از دستش خلاص شویم و مردم با چشمانی حیرت زده از دیدن یک فرد از فرنگ برگشته سرشان را به نشانه تایید تکان بدهند، امروز اتفاق نمی افتد.
اما نسخه های پیشرفته تر، چرا !
بالاخره امروز هم اقتضائات خودش را دارد. امروز آن فرد علاوه بر تعلق به مکاتب کارشناسی فرنگی، باید مسلمان بودن و خیرخواه بودن خودش را هم نشان بدهد و سپس ادعا کند یک کاغذی هست، که اگر امضایش کنیم، چنان میشود که از آسمان و زمین برکت بر سر مردم خواهد ریخت. طبیعتا امروز مردم نباید با چنین ادعایی ساده لوحانه برخورد کنند.
این مردم تجربه تاریخی دارند. بالاخره گلستان دیده اند، ترکمانچای دیده اند. توتون و تنباکو دیده اند. کاپیتولاسیون دیده اند. مردم قرارداد ندیده ای نیستند.
اما در کمال ناباوری، نه تنها مردم عادی که بخشی از به اصطلاح خواص هم این برخورد ساده لوحانه را میکنند. شبیه انسان های عاقلی که به یکباره مشاعرشان را از دست میدهند !
علت این اختلال و فریب خوردن، کلمه سحرآمیزی است که طرف مقابل استفاده میکند : تخصص !
تخصص یکی از رهزنان و دشمنان سلامتی اندیشه انسان است. خصوصا زمانی که تخصص یک کاست و طبقه اجتماعی خاصی را شکل بدهد و خصوصا زمانی که این طبقه متخصص در اظهار نظر تخصصی خود دارای منفعت باشند.
طبیعتا آن فرد فرنگ رفته ای که نفت را عامل بدبختی و مایع سیاه بدبو مینامید هم فرد متخصصی بوده است.
طبیعتا نباید تخصص و تخصص گرایی را کنار گذاشت. اما باید دانست که باطل السحر تخصصی که قصد به هلاکت کشاندن جان و مال مردم را دارد، چیزی جز منطق و اندیشه نیست.
از همین باب است که مقام معظم رهبری پیشرفت در عرصه فکر را پا به پای عرصه های دیگر و گاهی مهمتر از آن ها مطرح میکنند. جامعه ای که استقلال فکری نداشته باشد، هرگز نخواهد توانست به استقلال اقتصادی یا سیاسی یا فرهنگی فکر کند.
در باب پدیده ای موسوم به "گروه ویژه اقدام مالی" ، باید درست اندیشید و تصمیم گرفت. اندیشه درست در این باب میتواند از منابع متعددی تغذیه کند. این اندیشه و تصمیمی که از آن متولد میشود، تحت تاثیر عواملی چون آگاهی تاریخی این ملت، تجربیات سالهای اخیر، شناخت از نقش و جایگاه این معاهده، شناخت نقش دشمنان در این معاهده، هزینه هایی که این معاهده یا عدم آن تولید میکند، فوایدی که این معاهده یا عدم آن فراهم میکند و شناخت از جایگاه و نقش بین المللی و تاریخی جمهوری اسلامی ایران قرار دارد.
به همان میزان که پذیرفتن یک معاهده، بدون تفکر درست، اصیل و معتبر و دنبال کردن خط ترس یا خط طمع به کارکرد سیاسی داخلی، به شکل واضحی خیانت است،
نفی و نپذیرفتن یک معاهده بدون تفکر درست، اصیل و معتبر و دنبال کردن خط مخالفت با هر انچه جناح مقابل طرح کرده است نیز خطا و خارج از چهارچوب اسلامی اندیشه و اقدام است.
✍️ سعید خورشیدی
📌 با درست فکر کردن، از آزمونهای تاریخی سربلند بیرون بیاییم
بیایید با داشتههای خودمان، درست به FATF فکر کنیم!
بیایید چشم از تیترهای ریز و درشت روزنامههای مختلفی که معلوم نیست چه میزان در انعکاس واقعیتها صادق باشند برداریم، و تصمیم بگیریم که این بار خودمان فکر کنیم و تحقیق کنیم و حقیقت را خودمان بیابیم.
خوب است به این مساله فکر کنیم که آنگاه که میخواهیم در مورد یک پیمان بینالمللی یا بینالدولی تصمیم بگیریم و تحلیل داشته باشیم باید نسبت به چه مسائلی حساس باشیم؟ شاید لزوم چنین کاری را وقتهایی که میخواهیم یک خرید مهم یا نسبتا مهم بکنیم هم فهمیده باشیم و برایش تلاش کرده باشیم؛ مثلا اینکه وقتی میخواهیم در یک بنگاه معاملات املاک معاملهای از قبیل اجاره، یا خرید را انجام بدهیم به چه چیزهایی باید دقت کنیم؟ یا خرید یک ماشین دست دوم، یا یک لبتاب و گوشی و ...؛ میدانیم که نکاتی هستند که همواره باید در هر کدام از این قبیل معاملات به آنها فکر و توجه کنیم و حواسمان را جمع کنیم تا یک وقت از معاملهای که کردهایم پشیمان نشویم.
بیایید همین کار را ناظر به یک اقدام ملی و بینالمللی هم بکنیم.
ما به درستی و به خوبی نسبت به یکی از عهدنامههای خارجی ایران که در زمان قاجار – این سلطنتِ عهدنامهها و امتیازها – بسته شده است، حساسیت داریم: عهدنامهی "ترکمانچای" عهدنامهای که هربار کسی بخواهد خسارتبار بودن یک پیمان را نشان بدهد آن را تشبیه به ترکمانچای میکند؛ کلمهی ترکمانچای امروز در بین ما زنگ هشداری است نسبت به غفلتها و ضعفهایی که ممکن است منافع عظیم و تاریخی ملت را در برابر ثمن بخس به حراج بگذارد.
من اکنون قصد تشبیه معاهدهی FATF به ترکمانچای را ندارم. اما قصد دارم تا با نیمنگاهی به ترکمانچای و امثال ترکمانچای به پاسخ پرسشی که مطرح کردم بپردازم؛ ما برای اینکه بتوانیم نسبت به یک پیمان خارجی تحلیل داشته باشیم و بفهمیم که آیا این پیمان پیمانی مفید است یا مضر باید به چه چیزهایی فکر کنیم؟
خوب است از خودمان بپرسیم آیا آن روزی که معاهده ی ترکمانچای – که تنها یکی از چندین معاهده ی خسارتبار در تاریخ ایران است – امضا میشد، برای مردم ایران و سران کشور روشن بود که در حال تن دادن به معاهدهای هستیم که سالیان سال نماد خسارت و ضعف در این کشور خواهد بود؟ یا آن زمان که معاهدهی رژی را امضا میکردیم مشخص بود که کنترل گلوگاههای اقتصادی کشور را به دشمن دادهایم؟ یا آن زمان که امتیاز بهره برداری از چاههای نفت جنوب را به انگلیس دادیم و میگویند که شاهِ آن زمان گفته این مادهی سیاهِ بد بو را میخواهیم چه کنیم؟ در هیچ کدام از این بزنگاهها عاقلهی عمومی کشور تحلیلش چنین بوده است که اکنون در حال وارد کردن یک ضربهی اساسی به پیکرهی ملت هستیم، و داریم با دستان خودمان ملت خودمان را به ملتی ضعیف و تحت کنترل و فرعی در معادلات جهانی تبدیل میکنیم؟ آیا ممکن است اکنون نیز در شرف چنین حادثهای باشیم و عاقلهی عمومی به هر دلیلی نسبت به آن غفلت یا سادهانگاری داشته باشد؟
چه چیزهایی را میتوان سراغ گرفت که توجه به آنها از اولیترین توجهاتی هستند که بودنشان وضعیت را تا حدود زیادی تغییر میدهد؟
چند توجه را به عنوان توجهات پیشنهادی مطرح میکنم: 1- چه کسی دارد با من قرارداد میبندد؟ 2- چه قراردادی با من میبندد؟ چه چیزی میدهد و چه چیزی میگیرد؟ 3- هدفش از این قرار داد چیست؟ 4- آیا هیچ نوع خطر احتمالیای پشت این قرار داد ممکن است باشد؟ یعنی آیا منافع و مسائلی هستند که پشت منافع و مسائل اولیه و روشن پنهان شده باشند؟ و آیا هیچ کسی از میان عاقلان، یا تجربهای از میان تجارب مشابه هست، که خطری پنهان را گوشزد کند؟ 5- آیا در سوابق من و طرف مقابلم موارد مشابهی هست که در چنین بزنگاهی من اشتباهی کرده باشم یا او کسی را فریب داده باشد و خسارات جبران ناپذیری پدید آمده باشد؟ 6- آیا نوعی اصرار خاص، و صحنه گردانیای با ابزارهای تهدید، تطمیع، تشویق، فضاسازی و ... وجود دارد که بخواهد به نحوی مرا از توجه به بخشی از روند منطقی منصرف کند؟ 7- آیا اساسا این اقدام من ضرورت دارد؟
✍️ میرزا علی کرانی
هدایت شده از جرعه
🔰عقلانیت انقلابی در تعامل با نظام سلطه 1/2
این تذکر جدی قرآن است:
«إِنَّ الشَّيْطَانَ لَكُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا »
شیطان دشمن شماست، واقعا و حقیقتا، فریب ظواهر را نخورید، میخواهد شما را به پستی و ضلالت بکشاند. او را در جایگاه دشمن ببینید و با او در جایگاه دشمن تعامل کنید.
آمریکا شیطان بزرگ است. دستگاه استکبار است که میخواهد خود آقای عالم باشد و همه را زیر سلطه ی خود در آورد. برای این سلطه گری یک نظام بین المللی به وجود آورده که دستگاه ها و سازوکارهای مخصوص دارد و تلاش کرده در این نظم بر همه مسلط شود.
اگر فریب ظواهر زیبا و گول زننده را خوردی و خنده کنان دستت را در دستان مخملی دشمن گذاشتی و تا بناگوش خندیدی، اگر فریب اسم های جالب کنوانسیون بین المللی و معاهدات بین الدولی را خوردی و با خوشحالی خواستی عضوی از جامعه جهانی شوی، از عقلانیت قرآنی و عقلانیت انقلابی تهی هستی، هرچند اصرار داشته باشی خود را عاقل به نامی و اتو کشیده و شیک و پیک بچرخی. همین هم باعث میشود و که دستت از عمق اقتدار حرکت اسلام کوتاه باشد و نتوانی افق گشایی های انقلابی داشته باشی. چون از عقل واقعی بازمانده ای و شیطان را دشمن نگرفتی.
واضح است که شیطان بزرگ برای آقایی بر دنیا و حاکم کردن اراده ی خود در عالم طرحی دارد و برای عملیاتی کردن این طرح آن را در قالب های مختلف که ظواهری موجه دارند بر دیگر ملت ها تحمیل میکند. اگر این نقشه ها و اندیشه های پشت پرده به وضوح در ظاهر مشخص باشد که اساسا نقشه شیطان مشخص میشود و مانع از سلطه ی او و به استثمار کشاندن ملت ها میشود. شیطان سلطه خود بر کشورها و غارت منابع آنها را به زیبایی با نام «استعمار» معرفی میکرد. یعنی به کشور ها میگفت که ما این زحمت را به جان خریده ایم و کشور خود را ترک کرده ایم و آمده ایم در کشور شما که به شما کمک کنیم و باعث پیشرفت و عمران و آبادانی کشور شما شویم. امروزه این نقشه برای همه آشکار شده و واژه استعمار نیز معنای منفی پیدا کرده است. لذا نقشه ها تغییر کرده و استعمار در قالب های دیگری پیگیری میشود.
با توجه به اتفاقاتی که در سال های اخیر در دنیا افتاد، نقش نهادهای بین المللی نظیر سازمان ملل، آژانس انژری اتمی، سازمان بهداشت جهانی، صندوق بین المللی پول و ..... و معاهدات و کنوانسیون های بین المللی تا حد زیادی برای مردم ما روشن شده است. بعد از طوفان الاقصی به خوبی واضح شد که این ساز و کارهای بین المللی چه نقش حیاتی ای برای تامین سلطه آمریکا و تحمیل اراده ی او بر سایر ملت ها دارد و فقط برای فشار بر کشوری هایی ست که در جهت خلاف منافع نظام سلطه حرکت میکنند، نظیر ایران، یمن، کره شمالی، سوریه و... و در راستای جلوگیری از جنایت سلطه گران هیچ خاصیتی ندارد ( اگر معد و موید نباشد)
———————————-
🌐https://eitaa.com/mhassanzadehh
هدایت شده از جرعه
🔰عقلانیت انقلابی در تعامل با نظام سلطه 2/2
مثل پیمان منع گسترش سلاح های هسته ای، ابتداً ظاهری جذاب دارد، لکن بعداً پرده از باطن خود برداشته است. با کشور هایی که دائم تهدید اتمی میکنند و یا حتی از بمب اتم استفاده کرده اند کاری ندارد، لکن برای کشوری مثل ایران که اصلا سلاح هسته ای ندارد و همکاری بسیاری هم کرده است دائم مانع تراشی میکند.
سازمان fatf نیز همین است. ظاهر موجه با باطن پلید که سلطه اقتصادی بر اطلاعات و مبادلات اقتصادی سایر کشور ها را هدف گرفته است. چگونه ممکن است در وسط جنگ اقتصادی و جنگ نظامی، پیمان همکاری اقتصادی با دشمن امضا کنیم؟! میگویند fatf الزام آور نیست و اختیاری است و می توان از آن خارج شد. پیمان منع گسترش سلاح های هسته ای ( NPT) نیز همین گونه بود ولی اکنون می بینیم که خروج ایران از این پیمان هزینه های زیادی برای او دارد و به سادگی نیست.
از طرفی ما ناچاریم به بخشی از این مسائل تن بدهیم و امور کشور را پیش ببریم و الا دچار مشکلاتی خواهیم شد که مصلحت نیست. تمام بحث در همین جاست کجا و در چه شرایطی مجبور میشویم زیر بار یکی از اینها برویم. دو نکته در اینجا مهم است:
اولا انقلاب اسلامی ذاتا با نظام سلطه و تمدن غرب درگیر است و اساسا می خواهد تمدن دیگری برپا کند که الگوی مخصوص به خود را دارد و ایده اش در مورد سعادت انسان و جامعه چیز دیگری است. لذا نباید با خوشبینی از طرح های بین المللی مثل 2030 استقبال کند و باید طرح مخصوص به خود را جهت رشد کشور بنویسد و اتفاقا به کشور های دیگر نیز تقدیم کند.
ثانیا به همین دلیل که ما میخواهیم خودمان فکر کنیم و بر اساس تفکر خود تمدن سازی کنیم و مستقل از قدرت های عالم باشیم و به کسی باج ندهیم، اساسا با دشمنی نظام سلطه طرفیم و او برای به ذلت کشیدن ما و سلطه دوباره بر ما نقشه ها دارد. لذا مواجه ما نباید مواجه خوشبینانه باشد به نحوی که دو کشور دوست می خواهند با هم قرارداد امضا کنند. باید با بدبینی و بی اعتمادی کامل همه تحرکات و موارد مد نظر دشمن را بررسی کرد و کاملا هوشیار بود و جز به قدر ضرورت کوتاه نیامد.
همانطور که آیت الله جوادی حفظه الله به دولت دوازدهم تذکر دادند: « کفاری که از دشمنی دست برنمیدارند٬ شما هم با آنها دشمن باشید٬ حواستان جمع باشد. پنج سال قبل که مسئولان امور خارجه آمده بودند به آقایان گفتم وقتی به آمریکاییها دست میدهید٬ انگشتانتان را بشمارید!»
یعنی باید نهایت بی اعتمادی را داشته باشید.
امروز دوباره بحث fatf، برجام، فضای مجازی و... دارد مطرح میشود. دشمن مجانی هیچ خدمتی به ما نمی دهد. قطعا نقشه و طرح های مفصلی دارد. چون دشمن است،
هوشیار باشید و او را دشمن بگیرید. فاتخذوه عدوا!
———————————-
🌐https://eitaa.com/mhassanzadehh
🔰 بازی رسانهای دیگر با اسم و رسم FATF
🔢 بخش ۱ از ۲
حکایت "قانون ممنوعیت خروج باد معده " را شنیدهاید؟
حکایت مشهور شده است از بس که از این تکنیک استفاده کردند و دستشان رو شده است و باز هم به آن تمسک میکنند، چون باز هم ما بازی میخوریم.
🔶 مختصری از آن حکایت تقدیمتان میشود:
" یک روز که پادشاه در دربار نشسته بود رو به وزیر کرد و گفت: راهی پیدا کن تا بدون اینکه مردم متوجه شوند و اعتراضی بکنند بتوانیم بر روح و جانشان مسلط شویم. وزیر هم از آنجایی که بسیار باهوش بود، مدتی فکر کرد و یک نقشه عجیب کشید. اطلاعیهای آماده کرد و به جارچیها داد تا با صدای بلند در سطح شهر برای مردم بخوانند.
در این اطلاعیه آمده بود:
«از امروز اعتقاد به دین و سوادآموزی غیر قانونی است، مالیات تا سه برابر زیاد خواهد شد، شب زفاف عروس متعلق به پادشاه است، ارزش جان مردم به اندازه ی چهارپایان کشور همسایه است و طبق قوانین جدید حتی باد شکم هم ممنوع است. هرگونه اعتراض و مخالفت با این قوانین مجازات سنگینی در پی خواهد داشت.»
پادشاه به محض اینکه فهمید وزیرش چه کاری انجام داده او را احضار کرد و با لحن تند به او گفت: پدر سوخته این چه کاری بود کردی؟ با این کار تو صدای همه درمیآید. با این همه فشار مردم شورش میکنند. مگر قرار نبود انقلاب مخملی کنیم؟ این چه سیاست احمقانهای بود؟
وزیر به پادشاه گفت: نگران نباشید اعلی حضرت. گویا شما به ممنوعیت بند باد شکم دقت نکردید! این ممنوعیت باد شکم سوپاپ اطمینانی است که انرژی اعتراضات را تخلیه خواهد کرد.
نتیجه همان طوری شد که وزیر پیش بینی میکرد. صدای اعتراض مردم بلند شد و به کوچه و خیابانها ریختند. آنها میگفتند: سیاستهای جدید پادشاه، ظلمی آشکار است. این طبیعی است که پادشاه بخواد مردم را به دین خودش دربیارورد و یا سواد خواندن را از مردم بگیرد. افزایش مالیات هم چیز عجیبی نیست چون همیشه مطلوب پادشاهان بوده؛ حتی مالکیت در شب زفاف هم رسمی قدیمیست و بی ارزش بودن جان ما در مقابل جان مردمان همسایه هم مسئله خیلی مهمی نیست اما منع باد شکم با هیچ منطقی قابل پذیرش نیست.
این بین آنهایی که باسوادتر بودند شروع کردند به نوشتن بیانیه درباره اینکه خالی نمودن باد شکم برای سلامتی مفید است وهیچ قبحی در آن نیست. پادشاه و وزیرش متحجرانی بیش نیستند که سرشان را در تنبان خلایق فرو میکنند.
با کلی ذوق و کیف به خاطراین تفسیر علمی و کلمه متحجر سر تکان میدادند و خودشان را روشنفکر مینامیدند و در محافل خود میگفتند اصلا مگر خود شاه باد شکم نمیدهد؟
گروهی دیگر از مردم شروع کردند به ساخت جوک [موارد جهت رعایت ادب، سانسور میشوند]
همه این موارد در حالی بود که وزیر نگهبانان را در سراسر شهر پخش کرد تا اجرای قوانین را تضمین کنند. هر از چندگاهی بی خبر به مستراحها یورش میبردند، افراد خاطی را نیز دستگیر میکردند و به منکرات میبردند.
اما مردم همچنان به باد دادن در خفا ادامه میدادند و این صدای بویناک رودههایشان را اعتراضی عظیم به حکومت میدانستند. گاهی به صحراها میرفتند و بادشکم خود را آزاد میکردند و یا در کوچههای شهر نگاهی به اطراف میانداختند و بادی میدادند. حتی مهمانیهای زیرزمینی میگرفتند و لوبیا میخوردند و مراسم باد گروهی راه میانداختند.
زمان زیادی گذشت و بعد از مدتی دیگر کسی آن ماجرای منع سواد و دین اجباری و عروس دزدی و مالیات را به خاطر نیاورد. چراکه همه سعی میکردند از این آخرین حق بدیهی خودشان دفاع کنند. و همه این موارد در حالی بود که پادشاه و وزیرش در قصر قهقهه سر میدادند که چه زیرکانه مردمان را در بخارات اسیدی خودشان غرق کردند. "
✍️ حامد خواجه
🔰 بازی رسانهای دیگر با اسم و رسم FATF
🔢 بخش ۲ از ۲
زنده شدن و زمزمه شدن دوباره FATF یا همان «گروه ویژه اقدام مالی» تنها یک کار رسانهای است و به مثابه همان «باده معده» درون حکایت.
و الّا بیایید منطقی فکر کنید، در زمانهای که در تحریمها غرق هستیم، و صد البته که این هم نعمت بزرگی است، ولی هنگامی که در تحریم هستیم و در همین اخیر شورای حکام آژانس علیه ایران قطعنامه صادر میکند؛ دیگر FATF، چه کشکی است؟
مگر نمیخواهید در این معاهده گروه ویژه اقدام مالی داخل شوید که با کشورهای مختلف بتوانید مبادلات مالی داشته باشید و برای مبادلات مالی میگویید نیاز به شفافیت هست که با شما وارد معاملات و مبادلات شود؛ مگر تحریمها برداشته شده است که با شما بخواهند معامله و مبادله کنند که الان بخواهند با ما معامله داشته باشند و مانعشان در لیست سیاه قرار داشتن ما در معاهده FATF باشد؟!
بیایید کمی واقعبینانه و عاقلانه نگاه کنیم؛ پیوستن به این معاهده در این دوران، چه گِرهی از کار میگشاید؟
آیا غیر از این است که یک بازی رسانهای است که میخواند بیعرضگیهای خود را با آن بپوشانند؟
باید مراقب باشیم که مانند بسیاری از موارد قبل، بازی نخوریم؛ اگر مخالفتی با پیوستن با این معاهده هست، کاملا روشن است که چون الان حاضر هیچ منفعتی در آن نیست.
کاملا باید هشیار باشید؛ هر بار که دار و دسته غربزده، چیزی را دنبال میکنند؛ باید بسیار هشیار بود!
✍️ حامد خواجه
.
📌 خوشبینی به شیطان بزرگ!
این حال همه ی شیاطین و نیروهای شرور عالم است که ابلیس با صدای بلند آن را فریاد زده است!
"قَالَ فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ إِلَّا عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ" 82 و 83 ص
و این خدای مهربان است که دشمنی اش را بارها و بارها با بیانهای مختلف به ما گوشزد کرده است!
"إِنَّ الشَّيْطَانَ لَكمُْ عَدُوٌّ فَاتخَّذُوهُ عَدُوًّا " 6 فاطر
"فَقُلْنا يا آدَمُ إِنَّ هذا عَدُوٌّ لَكَ وَ لِزَوْجِكَ فَلا يُخْرِجَنَّكُما مِنَ الْجَنَّةِ فَتَشْقى" 117 طه
"يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا عَدُوِّي وَ عَدُوَّكُمْ أَوْلِياءَ تُلْقُونَ إِلَيْهِمْ بِالْمَوَدَّةِ " 1 ممتحنه
"قالَ رَبِّ بِما أَغْوَيْتَني لَأُزَيِّنَنَّ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعين" 39 حجر
شیاطین جنّی و انسی عالم دست به دست هم داده اند و به هم مدد میرسانند تا طرح انبیاء را به شکست بکشانند!
"وَ كَذَالِكَ جَعَلْنَا لِكلُِّ نَبىٍِّ عَدُوًّا شَيَاطِينَ الْانسِ وَ الْجِنِّ يُوحِى بَعْضُهُمْ إِلىَ بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُورًا " 112 انعام
اینان هیچ گاه به یک حمله اکتفا نمیکنند و تا میتوانند از جهات متعدد حمله میکنند تا بالاخره راه نفوذی یبیابند و کسانی را که در مسیر صراط مستقیم الهی اند، از راه به در کنند!
"قَالَ فَبِمَا أَغْوَيْتَنىِ لَأَقْعُدَنَّ لهَُمْ صرَِاطَكَ الْمُسْتَقِيمَ ثُمَّ لاََتِيَنَّهُم مِّن بَينِْ أَيْدِيهِمْ وَ مِنْ خَلْفِهِمْ وَ عَنْ أَيْمَانهِِمْ وَ عَن شَمَائلِهِم" 16 و 17 اعراف
با این همه تحذیر چگونه میتوان دسیسه های این شیاطین را نادیده گرفت!؟
امام خمینی ره با آن نگاه نافذ الهی اش و با آن فهم عمیق قرآنی اش و با آن شاگردی متینش در محضر اهل بیت علیهم السلام، دسیسه های این شیاطین را خوب شناخته بود و با همین عقلانیت قرآنی و روایی، با طرحهای باندهای تبهکار عالم مواجه میشد و طبعا به هیچ وجه به آنها خوشبین نبود که بدبین هم بود!
ایشان در کتاب شریف چهل حدیث، حدیث دوم میفرمایند: "مكايد شيطان و نفس به قدرى دقيق و باريك است و صراط انسانيت به طورى نازك و تاريك است كه تا انسان موشكافى كامل نكند نمیفهمد چه كاره است. خودش گمان میكند كارهايش براى خداست، ولى براى شيطان است" . سپس نماز جماعت را مثال میزنند و چنان دست شیطان را در به انحراف کشیدن امام و مأمومین رو میکنند که نگو و نپرس!
همین گونه است امام خامنه ای، شاگرد اول مکتب امام خمینی ره!
کسانی که این تحذیر های خدا را نبینند و نشنوند و از طرحهای مستکبرین فقط پوسته ی زیبای آن را ببینند و نیات و مکاید اصلی و پشت پرده را نادیده بگیرند، بعید نیست که به آنها خوشبین باشند و حتی دیگرانی که ایشان را از اغواهای شروران عالم و پوششهای زیبایی که بر روی آنها کشیده اند، برحذر میدارند را انسانهای بدبین و تندرو معرفی کنند!
اما کسانی که گوش جان سپرده اند به این فریادهای از سر معرفت و سوز و خیر خواهی قرآن، فریب شیاطین را نخواهند خورد. و این همان رازی است که امامین انقلاب را در برابر فریبهای شیاطین انس و نیروهای شرور عالم و در رأس آنها آمریکا مصون کرده و آنها را از اینکه بتوانند راه نفوذی برای فریب ایشان بیابند ناامید کرده است.
حکایت اف ای تی اف و سایر پیمانهای بین المللی که در آشپزخانه ی مستکبرین عالم پخت و پز شده، حکایت همین مکاید شیطان است که البته که در بسته بندی شیک عرضه شده ولی نیت و هدفی جز به بردگی کشیدن مردم دنیا و سلطه بر آنها ندارد. بسته بندی شیکش هم همان است که میگویند این پیمان برای مبارزه با پولشویی و تامین مالی تروریست است و امکان تحفظ کشورها نسبت به آن وجود دارد و از این دست فریب ها! ولی اینها ابزاری است در دست زورگویان عالم برای سلطه ی اقتصادی و بلکه سلطه ی همه جانبه بر ملتها!
هیهات که جمهوری اسلامی که مجهز به جنود عقل است در دام جنود جهل بیفتد!
✍️ محمد انصاری
.
📌 ترس از عقب ماندگی
🔺ترس و رعب در برابر قدرت ها یک عامل جدی برای عدم آزاداندیشی و انتخاب صحیح است. این ترس و رعب، ریشه های متعددی دارد و یکی از آن ریشه ها، مبهوت هژمونی و سیطره تکنولوژی شدن است.
🔺متاسفانه از دوره قاجار تا به الان تفکری نابود کننده در ذهن جامعه به ظاهر نخبگانی ما جا خوش کرده است که اگر می خواهیم توسعه یافته شویم؛ باید از ناخن پا تا موی سر غربی شویم. ریشه اصلی این نگاه مسموم، به هژمونی و سیطره تکنولوژی برمیگردد. تکنولوژی رعب و ترسی را در ذهن ما ایجاد کرده است که اصلا به خود اجازه نمیدهیم که به مسئله های کشور به طور واقعی و صحیح فکر کنیم. مسئله را از نامسئله تفکیک کنیم. این رنجی است که جامعه نخبگانی ما می کشد.
🔸 مسئله FATF مصداق بارز یکی از همین مسئله ها می باشد. این که جامعه به ظاهر نخبگانی، پیشرفت و آبادانی کشور را به FATF گره می زند ریشه در وابستگی به فکر غربی دارد و این وابستگی به سبب هژمونی است که غرب با تکنولوژی برای خود ساخته است.
🔸این که بدون تشخیص مسئله از نامسئله به سرعت به سراغ تجویزهای غرب رفته و آن ها را بدون چون و چرا بپذیریم، ریشه در یک ترس دارد ترس از عقب ماندگی، ترس از تنهایی بین المللی، این ترس به عدم خودباوری در ما برمیگردد.
🔸 آزاداندیشی به مثابه یک روش حل مسئله، به ما کمک می کند که مسئله ها را از نامسئله ها تفکیک کنیم و در مقام پاسخ و تجویز بدون وابستگی و وادادگی فکری، به دنبال پاسخ بومی خود باشیم.
🔸استقلال فکری به معنای ساختن چرخ از ابتدا نمی باشد بلکه به معنای اندیشدن است. آزاداندیشی ، موتور محرک اندیشه است؛ اندیشه ای که توانایی حل مسئله دارد.
▫️نامسئله بودن FATF به حدی زیاد است که حتی خود کسانی که آن را راه حل می دانند به صراحت می گویند که پذیرش آن به معنای حل معضل تحریم و حل شدن معضل مبادلات بانکی کشور نیست؛ یعنی هیچ ضمانتی برای حل این معضلات وجود ندارد.آیا این سخن چیزی جز این است که FATF توانایی حل معضل اقتصادی ایران را ندارد ؟ این همان رنج غرب زدگی است، رنجی که مسئله ها و نامسئله ها را با هم آمیخته و ما را در باتلاق نامسئله ها غرق می کند.
▪️اما چه شده است که این ذهنیت برای جامعه به ظاهر نخبگانی ایجاد شده است ؟ آیا آن ها خائن هستند ؟خیر، قاطبه این افراد، دلسوز کشور و ملت ایران هستند اما وقتی که هژمونی تکنولوژی آن ها را می بلعد، ترسی چنان آن ها را فرامیگرد که منجر به وادادگی فکری می شود و آزاداندیشی از وجودشان رخت برمی بندد.
🔰 آزاداندیشی به معنای واقعی کلمه، راه برون رفت جامعه فکری ایران از چنگال این رعب و وحشت می باشد.
✍️ محمد هادی جوهری
.
📌نعل وارونه
یک. ما دشمن داریم.
دشمنی با این صفت: «استكبار، همهى وجودش را انديشمندانه در جهت ادارهى مطلوب خودش به كار مىگيرد و كاملًا با فكر حركت مىكند و جريانات جهانى را هدايت مىنمايد تا محفوظ بماند؛ چون مىداند كه اگر فكر و پيشبينى و آيندهنگرى نكرد و اگر آمار نداشت، ضربه خواهد خورد. عالىترين و ممتازترين دستگاههاى فكرى، در اختيار استكبار است. اينها، از پانزده يا بيست سال پيش، براى مسائل بلند مدت سرمايهدارى، فكر و طراحى مىكنند و نقشه مىريزند تا در آينده از آن جواب بگيرند.» (بیانات ۶۸/۹/۷)
دو. دشمن را باید دشمن دانست و کاملاً با گارد دشمنانه با او رفتار کرد.
سه. دشمن ما، عمق نفوذ کسب کرده است. نه فقط در مجامع بینالمللی، در خانهها و کوچهها و شهرها، در فکرها و دلها و جانهای خودمان.
نعل وارونه زدهاند تا مسیر رفت و برگشت را از هم نشناسیم!
چهار. ما یک دشمن دیگر هم داریم و آن دشمن خودمان هستیم.
همان طور که فرد، نفسی دارد که نقش شیطان را برایش بازی میکند،
جمع هم این نفس اماره را دارد و باید مراقب این دشمن هم بود.
پنج. باید در مقابل این دو دشمن، هوشیار بود. کاملا هوشیار.
شش. هر کجا دستشان برسد ضربه میزنند.
هفت. ما نظام انقلابی تشکیل دادهایم. باید همهى وجودمان را انديشمندانه در جهت ادارهى مطلوب خود به كار بگيرد و كاملًا با فكر حركت كنیم.
در بسیاری از امور، از نیروهای جزء، انقلابی هستند تا بالاترین سطوح و معتقد به این هستند که دشمن داریم و می خواهند که انقلابی و اصلاحی رفتار کنند.
البته کمکاری کسانی که پشتیبانی اعتقادی از این عزیزان را به عهده دارند، مشهود است.
هشت. جریان نفوذ هم به طریق نیروی انسانی و هم عمیقتر و نافذتر از آن به صورت فکر در جان نیروهای انسانی مشغول کار است.
نه. توجه دادن انقلابیون به شناسایی و مقابله با جریان نفوذ لازم است.
ده. شک کردن مدام و برچسب زنی و سوءظن نسبت به جریان انقلابی و کارشناسی و تخصصی و مسئول اشتباه است. البته تواصی در حدی که در جورچین فشار سیاسی صرف نباشد، به این جریانات تقدیم میشود.
یازده. ما ارتباط با کشورهای مختلف دنیا و داشتن روابط متنوع با آنها را مطلوب میدانیم، و با رعایت خطوط اصلی پیشگفته و نگفته. خیلی از روابط و ضوابط عقلایی را در حال مراعاتیم منتها با عرضه به چارچوبهای انقلابی.
دوازده. در درگیری و نزاع تمدنی ما نباید منفعل باشیم. یعنی گاهی به سببی مثلا قراردادی را می پذیریم اما از طرف دیگر در حال تهاجمیم. مثلا تلاش بسیار مطلوبی در جهت اینکه آقایی دلار را بشکنیم می کنیم. حتی پذیرفتن برخی شفافیتهای مالی، به آن تهاجم کمک خواهد کرد.
مثلا ممکن است پس از بررسیهای ابعاد مختلف پرونده، تصمیم مسئولین امر بر این تعلق گرفته باشد که رفتار ما در این قرار داد این گونه باشد:
تا نشان سُم اسبت گم کنند
ترکمانا، نعل را وارونه زن
یعنی آیا ممکن نیست که ما نعل وارونه بزنیم که مسیر رفت و برگشتمان را از هم نشناسند و از این ظرفیت برای شکستن دلار استفاده کنیم.
فقط به عنوان یک مثال عرض شد. طبیعتا ما اطلاع از ریز کار نداریم، اما به عنوان امکان به ذهن بنده می رسد که ممکن است داستان این قرارداد را جامعتر و حتی در یک تهاجم دید و فهمید.
سیزده. جریان غربزده و غربگرا بلای خانمانسوزی است که خود دچار درد بیدرمان و سرگردانی بیپایان است.
نگاه به این جریان و برنامهریزی برای تعامل با این جریان معادلهی تحلیلی ما را پیچیدهتر از قبل خواهد کرد.
جریانی که لطف خفیه است. مجبورمان می کند با فرهیختگی و آزاداندیشی از انقلاب از او عبور کند.
…
به نظر میرسد سخن گفتن درباره موضوعاتی اینچنین، جهات و ابعاد مختلفی دارد که باید آزاداندیشانه آن ابعاد را برای تحلیل و ابراز نظر دید و سنجید و سنجیده و با مراعات آن جهات سخن گفت.
✍️ امیرحسین سعیدی صابر
.
طلیعه تکلم - شماره چهارم - پرونده کارگروه ویژه اقدام مالی.pdf
4.52M
#نشریه_داخلی
📄 نسخه PDF
📘نشریه داخلی "طلیعه تکلّم"
📅 آذر 1403
✨با موضوع : کارگروه ویژه اقدام مالی یا F.A.T.F
.