eitaa logo
تأمُّلاتِ نظری
1.7هزار دنبال‌کننده
258 عکس
170 ویدیو
24 فایل
🔸️طلبه سطح سه حوزه علمیه قم، #اقتصادخون 📚 تحقیق و پژوهش: مطالعاتِ #علوم_انسانی 🔸️علاقه مندی: #کتاب و #کتابخوانی 💠 راه ارتباطی: @s_mortezahoseini
مشاهده در ایتا
دانلود
: بیانِ اجمالیِ چند تئوری و 🔰 قبل از بیانِ این ها؛ ضرورت دارد مقدمه ای بیان شود و سپس بصورتِ چکیده وار آرای سه تن از مطرحِ غربِ مدرن یعنی ، و که نخستین زمینه های شکل گیریِ مفهوم بواسطه ی آرای ایشان شکل گرفت را بیان کنیم. 🔰 همانطور که سابقا اشاره شد؛ و تبدیل شدن به یک کشور توسعه یافته یعنی کاپیتالیستی شدن و در مدارِ سرمایه داری قرار گرفتن، نخستین آرای اقتصادی ای بود که در مطرح شد و بدون آنکه نامی از "توسعه" ببرند، از امکاناتِ بسطِ سخن می گفتند و بعد ها در نخستین سال های و بویژه در سال های پس از و تبدیل شدن سیاره ی زمین به یک ساختارِ به هم پیوسته ی جهانی که قطب های سرمایه سالارِ چپ و راست یعنی؛ و ، بر آن حاکمیت داشتند، برای نخستین بار تلاش "خودآگاهانه" و برنامه ریزی شده برای رسیدن به قلمروِ سرمایه سالاری و مدرنیته تحتِ عنوانِ برنامه ها و مدل های مختلفِ توسعه مطرح گردید و به هدف اصلی و محورِ برنامه های اقتصادی-اجتماعی بسیاری از دولت ها تبدیل گردید. 1️⃣ در آرای [متوفی به ۱۷۹۰ میلادی] اثرِ چندانی از مفهومِ قرنِ بیستمیِ "توسعه" به معنای برنامه ای مشخص از سیاستگذاری های اقتصادیِ خودآگاهانه برای رسیدن به که توجه آن متمرکز بر ملل آسیایی و آفریقایی و آمریکای لاتین باشد سراغ نداریم، اما نطفه های آنچه که بعد ها نامیده شد را شاهد هستیم. آدام اسمیت یک "اقتصادِ مدرن" و پیشرفته را اقتصادی سرمایه مدارانه می دانست و از "تراکم انباشت سرمایه"، "تخصصی شدنِ روندِ تولید و پیداییِ متخصصین و حاکمیت آنها بر روند تولید"، "تقسیم کار در پروسه ی تولید" به عنوانِ ارکانِ یک اقتصادِ پیشرفته و توسعه یافته نام می برد. معتقد بود که؛ انباشتِ سرمایه موجبِ استفاده ی بیشتر از "ماشین آلات" و موجب گسترده تر می شود و این امر علاوه بر افزایشِ کارایی کارگران، موجبِ سوددهی بیشتر و انباشتِ سرمایه ی فزون تر می گردد. اسمیت صراحتا از ضرورتِ تصرف کشورهای دیگر و استفاده از نیروی کار و بازار مصرف آنها به منظورِ افزایش سودآوری در روندِ تولید سخن می گفت. [همتی، عبدالناصر، نگرشی بر دیدگاه ها و مسائل توسعه ی اقتصادی، ص ۴۱ و ۴۳] در واقع او صراحتا اقتصاد صنعتی و توسعه یافته را دعوت به نفوذ و ایجادِ سیطره در میانِ ملل و سرزمین های دیگر می کرد. همچنین او صراحتا اقتصاد مدرن و پیشرفته را یک اقتصادِ مبتنی بر و و می دانست و نیز بازرگانان و کارخانه داران را منبعِ اصلیِ انباشتِ سرمایه برای پیشرفت بیشتر می دانست. [هانت، دایانا، نظریه های اقتصاد توسعه، ترجمه غلامرضا آزاد، ص ۲۳-۲۵] 💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇 🆔️ @taammolatenazari
📚 پیرامونِ چیستی و مختصاتِ [بخش دوم] 🔸️ بلوکِ ایدئولوژی های بیش از دیگر ایدئولوژی ها در سیرِ حیات و تطورِ غرب تاثیر گذار و نقش آفرین بوده است. اجمالا باید گفت: بلوک یا خانواده ی ایدئولوژی های "لیبرال دموکراسی" از سه ایدئولوژی تشکیل شده است که شرح اجمالیِ آن چنین است: 1️⃣ ؛ اولین ایدئولوژی عالَم مدرن است که در قرن هفدهم پدید آمد و در آن زمان در هلند و انگلستان به عنوانِ سخنگوی منافع و خواست های زرسالاران یهودی و حلقه های سرمایه داری مرتبط با آن مطرح گردید. در قرن هجدهم بر دامنه و عمق نفوذِ "لیبرالیسم کلاسیک" افزوده شد و انقلاب های آمریکا [۱۷۷۶] و فرانسه [۱۷۸۹] با محوریت فکری و سیاسی این ایدئولوژی صورت گرفت. نفوذ و سیطره ی لیبرالیسم کلاسیک در قرن نوزدهم افزایش یافت و هر جا که به قدرت می رسید؛ جز ، و به بار نیاورد. استعمارگرانِ از نیمه ی دوم قرن هفدهم تا اوایل قرن بیستم زیر چترِ این ایدئولوژی و شعارهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادیِ آن حرکت می کردند. در به خصوص پس از جنگ جهانیِ اول و شدت یافتنِ ناشی از لیبرالیسم کلاسیک، تدریجا از نفوذ و مقبولیت آن حتی نزد اعضای کاستِ حاکمانِ جهانی کاسته شد و سردمدارانِ نظام جهانی سلطه ی اومانیستی، هراسان از انفجارِ خشم و طغیان عدالتخواهانه ی مردم، تدریجا لیبرالیسم کلاسیک را به کناری نهادند و ایدئولوژی "سوسیال دموکراسی" را جایگزین آن نمودند. 2️⃣ ؛ تسلط بلشویک ها بر روسیه و بالا گرفتنِ بحران های اقتصادی_اجتماعی در نقاطِ مختلف اروپا، بحران در آمریکا و قدرت گرفتنِ و فاشیست ها و فالانژیست ها در آلمان، ایتالیا، اسپانیا، سردمدارانِ کشورهای اصلی بلوک سرمایه داری متروپل را در هراس فرو برد و آنها به خاطر رهایی از بحران های کمرشکنِ اقتصادی سال های دهه های ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ و ترس از تکرار تجربه ی بلشویک ها و فاشیست ها در روسیه، ایتالیا و آلمان و کاستن از آتش انفجارِ اعتراضات مردمی، مدل ایدئولوژیکِ را جایگزین مدل لیبرالیسم کلاسیک نمودند. در این مدل به منظور حفظ کلیت رژیم های سرمایه داری از خطر انقلابِ محرومان و گرسنگان، دولت های سرمایه داری در برخی قلمروهای اقتصادی و اجتماعی دخالت کردند و با تأسیس مدارس، مهد کودک ها و دانشگاه ها و بیمارستان های دولتی و پرداختِ بیمه ی بیکاری و برخی خدمات اجتماعیِ دیگر تا حدی از این شورش علیه سرمایه داری جهانی کاستند. این وضع تا پایان دهه ی ۱۹۷۰ میلادی ادامه یافت‌. 3️⃣ ؛ در پی بروزِ سال های ۱۹۷۳ و ۱۹۷۴ و فرو رفتنِ کشورهای سرمایه داری در یک ، نرخِ سودِ سرمایه دارنِ غربی رو به کاهش گذارد و این امر موجب ناخشنودی آنها شد. در این شرایط بود که کاستِ حاکمان جهانی دیگر خطر انقلابِ توده ها را نمی دیدند و از طرفی خطر فاشیسم جدی نبود و شوروی هم دچار استحاله از درون شده بود، به منظور رفع بحران اقتصادی و افزودن بر سودِ سرمایه داران جهانی تصمیم گرفتند که تدریجا از اواخر سال های دهه ی ۱۹۷۰ سیاستمداران و ایدئولوگ های جانشین سوسیال دموکرات ها شدند و تدریجا به ایدئولوژی اصلی و مسلط نظام جهانی سلطه ی استکباری بدل گردید. 🔸️ پ.ن: همه ی این ایدئولوژی های سه گانه ی بلوک "لیبرال دموکراسی" مدافع و سخنگوی منافع و خواست های است. این ایدئولوژی ها با مراتبِ مختلفی که دارند، بر فردانگاریِ لیبرالی و آزادیِ نفسانیت مدار مدرن تکیه و تأکید دارند و منافع سرمایه داری جهانی را تأمین می کنند. @taammolatenazari