eitaa logo
تأمُّلاتِ نظری
1.7هزار دنبال‌کننده
339 عکس
218 ویدیو
37 فایل
🔸️طلبه حوزه علمیه قم، #فقه_و_اصول و #اقتصادخون 📚 تحقیق و پژوهش: مطالعاتِ #علوم_انسانی 🔸️علاقه مندی: #کتاب و #کتابخوانی 💠 راه ارتباطی: @s_mortezahoseini
مشاهده در ایتا
دانلود
: بیانِ اجمالیِ چند تئوری و 🔰 قبل از بیانِ این ها؛ ضرورت دارد مقدمه ای بیان شود و سپس بصورتِ چکیده وار آرای سه تن از مطرحِ غربِ مدرن یعنی ، و که نخستین زمینه های شکل گیریِ مفهوم بواسطه ی آرای ایشان شکل گرفت را بیان کنیم. 🔰 همانطور که سابقا اشاره شد؛ و تبدیل شدن به یک کشور توسعه یافته یعنی کاپیتالیستی شدن و در مدارِ سرمایه داری قرار گرفتن، نخستین آرای اقتصادی ای بود که در مطرح شد و بدون آنکه نامی از "توسعه" ببرند، از امکاناتِ بسطِ سخن می گفتند و بعد ها در نخستین سال های و بویژه در سال های پس از و تبدیل شدن سیاره ی زمین به یک ساختارِ به هم پیوسته ی جهانی که قطب های سرمایه سالارِ چپ و راست یعنی؛ و ، بر آن حاکمیت داشتند، برای نخستین بار تلاش "خودآگاهانه" و برنامه ریزی شده برای رسیدن به قلمروِ سرمایه سالاری و مدرنیته تحتِ عنوانِ برنامه ها و مدل های مختلفِ توسعه مطرح گردید و به هدف اصلی و محورِ برنامه های اقتصادی-اجتماعی بسیاری از دولت ها تبدیل گردید. 1️⃣ در آرای [متوفی به ۱۷۹۰ میلادی] اثرِ چندانی از مفهومِ قرنِ بیستمیِ "توسعه" به معنای برنامه ای مشخص از سیاستگذاری های اقتصادیِ خودآگاهانه برای رسیدن به که توجه آن متمرکز بر ملل آسیایی و آفریقایی و آمریکای لاتین باشد سراغ نداریم، اما نطفه های آنچه که بعد ها نامیده شد را شاهد هستیم. آدام اسمیت یک "اقتصادِ مدرن" و پیشرفته را اقتصادی سرمایه مدارانه می دانست و از "تراکم انباشت سرمایه"، "تخصصی شدنِ روندِ تولید و پیداییِ متخصصین و حاکمیت آنها بر روند تولید"، "تقسیم کار در پروسه ی تولید" به عنوانِ ارکانِ یک اقتصادِ پیشرفته و توسعه یافته نام می برد. معتقد بود که؛ انباشتِ سرمایه موجبِ استفاده ی بیشتر از "ماشین آلات" و موجب گسترده تر می شود و این امر علاوه بر افزایشِ کارایی کارگران، موجبِ سوددهی بیشتر و انباشتِ سرمایه ی فزون تر می گردد. اسمیت صراحتا از ضرورتِ تصرف کشورهای دیگر و استفاده از نیروی کار و بازار مصرف آنها به منظورِ افزایش سودآوری در روندِ تولید سخن می گفت. [همتی، عبدالناصر، نگرشی بر دیدگاه ها و مسائل توسعه ی اقتصادی، ص ۴۱ و ۴۳] در واقع او صراحتا اقتصاد صنعتی و توسعه یافته را دعوت به نفوذ و ایجادِ سیطره در میانِ ملل و سرزمین های دیگر می کرد. همچنین او صراحتا اقتصاد مدرن و پیشرفته را یک اقتصادِ مبتنی بر و و می دانست و نیز بازرگانان و کارخانه داران را منبعِ اصلیِ انباشتِ سرمایه برای پیشرفت بیشتر می دانست. [هانت، دایانا، نظریه های اقتصاد توسعه، ترجمه غلامرضا آزاد، ص ۲۳-۲۵] 💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇 🆔️ @taammolatenazari
📚 کتابِ [دادگر]، فصل سوم 🔰فصل حاضر، ابتدا به تحولاتِ پس از سقوط روم می پردازد، و سپس تاریخِ عقائد اقتصادیِ قرون وسطا را تبیین می کند. البته اشاره ای هم به اندیشه های اقتصادی در اسلام می شود، که در فرصتِ مقتضی بصورت مجزا به چیستی و چگونگیِ تحققِ خواهیم پرداخت. 🔰سقوطِ امپراتوریِ روم غربی در ۴۷۶ م می تواند بستر مناسبی برای بررسی تاریخ عقائد اقتصادی باشد. دوره ی زمانی بین آن سال تا سقوط امپراتوری روم شرقی در سال ۱۴۵۳ م را [که ترک های عثمانی قسطنطنیه را فتح کردند] با نام شناخته می شود. بروزِ ، ظهورِ اندیشه و سیطره رویکردهای خاصی از دینِ یهودیت و مسیحیت، طبعا در شکل گیری اندیشه های اقتصادی اثرگذار بوده اند. اجمالا در این یادداشت، لُبِّ عقائد اقتصادیِ و بعضی دیگر از اندیشمندان بزرگ قرون وسطی همچون ، و... را به سمع و نظر می رسانیم که بدین قرار می باشد: 1️⃣ در اندیشه آگوستین قدیس زمانی که کسبِ منافعِ شخصی به زیانِ باشد، آن منافع از نظر آگوستین قابل قبول نبود. وی عقیده داشت به جای توجه صرف به و در تعیینِ ، باید و نیاز افراد را نیز مورد توجه قرار داد. طبقِ دیدگاه وی، مبادلات باید بر مبنای باشد به گونه ای که طرفینِ معامله به حق خود برسند و هیچ کدام زیان دیده نشوند. کلاه برداری و تقلب در معاملات نباید صورت بگیرد. همچنین تأکید دیگر وی در معاملات، دوری از و و تلاش برای رعایت منافع همنوع است. و نیز دارایی زمانی ارزشمند است که در مسیر صحیح استفاده شود. 2️⃣ برخی پدران کلیسا در مسائل اقتصادی معتقد بودند که؛ ، قیمت عادلانه و توجه به دسترنج ناشی از حتما باید مورد توجه فعالان اقتصادی باشد. به عقیده ایشان؛ یک فرد مذهبی نباید سربار دیگران شود، بلکه باید مولد باشد و با کار تولیدی، خود و دیگران را از آثار کارش بهره مند سازد. در اندیشه ایشان، کار عبادت محسوب می‌شد و تنبلی زمینه گناه را فراهم می کرد. مسأله ی در ، درجه دوم یا پست جلوه می کند و در مقابل یک عنصر عادی است. یعنی با کارِ بیشتر، کاهش می یابد ولی با استراحتِ بیشتر، مطلوبیت افزایش می یابد. 3️⃣ از ویژگی های اقتصاد مدرسی [اسکولاستیک]، تأکید بر رویکردِ هنجاری در مقابلِ رویکردِ اثباتی در اقتصاد است. فکر اقتصاد مدرسی، مبتنی بر دیدگاه پدران کلیسا، صاحب نظرانِ الهیات و اخلاق در قرون وسطی استوار است. در مسأله ی ، اندیشه مدرسی ها آن بود که؛ منابع کمیاب باید به گونه ای به کار رود که گناه حداقل شده و خیر و ثواب حداکثر گردد. و در اندیشه ی ایشان مطرود و منفور بود. برخی از مدرسی ها قیمت عادلانه را قیمتی می دانند که و دیگر هزینه ها را بپوشاند. و برای عده ای دیگر، قیمت عادلانه بیانگرِ مطلوبیت و مفید بودنِ کالا برای مصرف کننده است. گویی اینکه مدرسی ها اولین بحث های در اقتصاد را مطرح کرده اند. چون نظریات اقتصاد مدرن نیز قیمت را با مساوی می دانند. در اندیشه ی مدرسی ها ممنوع بود؛ زیرا در مقابلِ آن کاری صورت نگرفته بود. و گرفتن دیرکرد و منع شرعی نداشت. 💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇 🆔️ @taammolatenazari
📚 کتابِ [دادگر]، فصل چهارم، بخش دوم 🔰 تحولاتی چون؛ ظهور عقائد و بروز ، ناکارآمدی هایی که در اندیشه ی اقتصادیِ سوداگرایان [مرکانتیلیست‌ها] وجود داشت و بعضا نگاه های فلسفی، اجتماعی و اقتصادی برخی فیلسوفان و متفکران، موجب شکل گیری [طبیعی گرایان] در آستانه سال ۱۷۵۶ م گردید و تا سال ۱۷۷۶ ادامه یافت. اندیشمندان برجسته ی این مکتب، اشخاصی چون و می باشند. 🔰 اجمالا برخی ویژگی ها و اندیشه های را بیان می کنیم. 1️⃣ یکی از پایه های اساسیِ فیزیوکراتها، بود. طبق این قانون، جهانِ انسانی تحتِ هدایتِ قوانینی مشابه قوانینِ هدایت کننده جهانِ فیزیکی هستند. لازمه ی پذیرش این عقیده این بود که؛ فعالیت های بشر باید هماهنگ با قوانین یاد شده باشد. برای مثال در بعد اقتصادی، حق طبیعی انسان ها این بود که از نتیجه خود، به شرطِ رعایت حقوق دیگران، بهره ببرند. در چارچوبِ قانون طبیعی، تنها می تواند جهت حفظ آزادی قراردادها و حمایت از جان و مال شهروندان حضور داشته باشد. از اینرو عقیده لسفر هم با قانون طبیعی سازگار بود. 2️⃣ از دیگر عقائد ایشان، اهمیتِ ، مولد بودنِ بخش کشاورزی و تا حدودی بخش معدن است. خنثی بودنِ بخش‌های صنعت و خدمات از دیگر عقائد آنان می باشد. به نظر ایشان، بخشِ کشاورزی است که می تواند ایجاد کند. از اینرو ایشان عقیده دارند، تنها صاحبانِ محصولاتِ کشاورزی باید بپردازند. فیزیوکرات ها، با توجه به نگاه کل گرایانه ای که داشتند، در واقع می توانند اولین بنیان گذارانِ نیز به حساب آیند. جدول معروفِ لئونتیف، بر اساس جدولِ ، اقتصاددان فیزیوکرات مدون شده است. 3️⃣ فرانسیس کنه به عنوان یکی از دو متفکر برجسته ی ، پزشکی بود که به عنوان بنیان گذار این مکتب معروف شده است. تلاش وی برای توسعه کشاورزی و طراحی تابلوی اقتصادي و یا جدول اقتصادي کنه، باعث شهرت وی در اقتصاد شد. این تابلو را به عنوان اولین جدول در اقتصاد می شناسند. او در این تابلو نشان داده است که تنها کشاورزی مولد است و باعثِ ایجادِ ارزش افزوده مثبت می شود. 4️⃣ از دیگر چهره های برجسته ی فیزیوکراتها است. او معتقد بود، دخالت های و در امور اقتصادی باید به کمترین سطح ممکن برسد. به نظر وی نیروهای بازار می توانند به طور خودکار، تعادل اقتصاد را تأمین کنند. لذا وی تأثیر فراوانی بر اندیشه ی اقتصادی آدام اسمیت داشته است. علاوه بر این یکی از نقش های کلیدیِ تورگو در اقتصاد سیاسی، تبیینِ است. وی این قانون را برای ارزیابی زمین کشاورزی به کار می برد. 🔰 در پایان این فصل باید گفت: اندیشه ی فیزیوکرات ها، نوعی نقادی نسبت به اندیشه سوداگرایان بود. البته هر دو مکتبِ "سوداگرایی و فیزیوکراسی" نقاط ضعف و قوت خود را داشتند و در مباحثِ خود دچارِ افراط و تفریط هایی بودند. لکن این دو اندیشه در حوزه ی اقتصاد، موجباتِ شکل گیریِ را مهیا نمود که در فصل پنجم به آن خواهیم پرداخت. 💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇 🆔️ @taammolatenazari
✅️ ؛ اندیشه های اقتصادیِ 🔸️ دیوید ریکارد (۱۷۷۲- ۱۸۲۳) اقتصاددان انگلیسی و از چهره های برجسته ی مکتب کلاسیک است. او در طراحیِ نظریه ی ، و نقشِ پیشتازی داشته است. همچنین ریکاردو پس از تورگو، از اولین اقتصاددانانی است که را مطرح ساخته است. مضافا بر این، ریکاردو؛ چگونگیِ تقسیمِ منافعِ کل اقتصاد بینِ ، و را بیان کرده است و در عینِ حال، ارزش را به طورِ مطلق به مرتبط می دانست. 🔸️ و رانتِ عام؛ نظریه ی توزیعِ ریکاردو سه عنصرِ "رانت، دستمزد و سود" را در بر داشت. ریکاردو رانت را به زمین مرتبط می دانست و آن را به اینصورت بیان می کرد که؛ به علت افزایش جمعیت و استفاده ی زیاد از زمین، مقدار زمین های حاصلخیز رو به کاهش می روند و استفاده از زمین های درجه ی دوم آغاز می شود. با توجه به هزینه ی نسبیِ بیشترِ استفاده از زمین های درجه ی دوم، آن دسته از مردم که دارای زمینِ نوع اول (حاصلخیز) هستند، نوعی مازادِ درآمد خواهند داشت که ریکاردو آن را نامید. ریکاردو و سائر کلاسیک ها به دلیلِ توجه خاص به ارزشِ کار، رانت را از نظر اخلاقی مثبت نمی دانستند. زیرا رانت، پیوندِ معنی داری با کار نداشت. 🔸️ و ؛ در نظریه ریکاردو علاوه بر رانت، دستمزد و سود نیز نقش دارند. دستمزد از نظر ریکاردو، به سطحِ حداقل معیشت (به تعبیر عامیانه بخور و نمیر)، بستگی خواهد داشت، که با توجه به عادات و آداب و رسومِ افراد تعیین می گردید. از اینرو وقتی استانداردِ زندگی بالا می رفت، میزان حداقل دستمزد نیز افزایش پیدا می کرد. ضمنا از نظر ریکاردو، معلولِ حرکتِ و نبوده، بلکه محصولِ است. در دیدگاه وی، آنچه از محصول و درآمد - پس از کسرِ دستمزد و اجاره- به صاحب سرمایه پرداخت می شد، سود نام داشت. 🔸️ جالبِ توجه است که؛ همه ی صنایع در نظر ریکاردو به سمتِ میزانی یکسان میل می نمود. چون با توجه به فرض های الگوی ریکاردو، اگر یک صنعت از سودِ نسبیِ بیشتری برخوردار باشد، بنگاه ها از دیگر جاها به آن صنعت روی آورده، سود های یاد شده را جذب می کنند. و اگر برعکس؛ سودآوریِ یک صنعت به طور نسبی کمتر باشد، بنگاه ها از آن خارج شده تا سطحِ سود برای بنگاه های باقی مانده بالا رود. ( توجه شود: هر صنعت در بر دارنده ی تعدادی بنگاه است) به عقیده ی ریکاردو اگر دستمزدِ نیروی کار بالا رود، متوسط سودِ بنگاه کاهش می یابد. این نظریه گرایش به کاهشِ سود از نظرِ ریکاردو بعدها توسطِ به عنوانِ دلیلِ دیگرِ سقوطِ سرمایه داری مطرح شد. 💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇 🆔️ @taammolatenazari