eitaa logo
تعقل در قرآن ۲🇵🇸
526 دنبال‌کننده
297 عکس
185 ویدیو
1 فایل
خلاصه ای از چرایی های قرآن تفاسیر به صورت موردی و موضوعی و صوتی سلسله مباحث به ترتیب و تفکیک سوره ها ادمین کانال @tdqn_ir ادمین تبادلات @Mesami929599 برای دریافت جامع مطالب به سایت موسسه مراجعه نمایید 🌐http://tdqn.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر سلام علیکم نبوت و تاریخ در قرآن بعثت موسی علیه‌‌السلام و هارون و احوال فرعون و اصحابش توضیحی در مورد تکلم خدا با موسی علیه‌‌السلام سوره طه،آیه۱۴ قسمت اول ((إِنَّنى أَنَا اللَّهُ لا إِلَهَ إِلا أَنَا فَاعْبُدْنى وَ أَقِمِ الصلَوةَ لِذِكرِى)) (من خدای یکتایم،معبودی جزمن نیست،عبادت من کن وبرای یادکردن من نمازبه پاکن) اين همان وحيى است كه در آيه قبل (من تورابرگزیده ام به آنچه برتووحی می شودگوش فراده)موسى را ماءمور به شنيدن آن كرده بود، كه تا يازده آيه ديگر ادامه دارد، و در آن نبوت و رسالتش با هم اعلام مى شود، نبوتش در اين آيه و دو آيه بعد(۱۵و۱۶) و رسالتش از آيه ۱۷((و ما تلك بيمينك يا موسى،ای موسی این چیست که به دست راست تواست ))، تا آيه ۲۴((اذهب الى فرعون انه طغى ،به سوی فرعون بروکه اوطغیان کرده است)) استفاده مى شود، علاوه بر اين در آيه۵۱سوره مریم ((و اذكر فى الكتاب موسى انه كان مخلصا و كان رسولا نبيا،درکتاب ،موسی رایادآورکه اومخلص ورسولی بود))، صريحا فرموده كه آن جناب ، هم رسول بود و هم نبى . و در سه آيه مذكور كه نبوت آن جناب را اعلام مى كند دو ركن ايمان را كه ركن اعتقاد و ركن عمل است با هم ذكر كرده است، ولى از اصول اعتقاد كه توحيد و نبوت و معاد است تنها دو اصل را يعنى توحيد و معاد را ذكر كرده ، و از نبوت اسمى نبرده ، و جهتش اين بوده كه روى سخن با شخص ‍ رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) بوده ، و اما ركن عمل را با اينكه تفصيل زيادى دارد در يك كلمه خلاصه كرده ، و آن كلمه ((فاعبدنى،عبادت من کن )) است ، و با آن اصول و فروع دين را در سه آيه تكميل كرده است. منبع:ترجمه تفسیرالمیزان جلد۱۴صفحهء۱۹۳ لینک تعقل در قرآن: https://eitaa.com/taaqoldarquran2 سایت تعقل در قرآن: http://tdqn.ir
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر سلام علیکم نبوت و تاریخ در قرآن بعثت موسی علیه‌‌السلام و هارون و احوال فرعون و اصحابش توضیحی در مورد تکلم خدا با موسی علیه‌‌السلام سوره طه،آیه۱۴ قسمت دوم ((إِنَّنى أَنَا اللَّهُ لا إِلَهَ إِلا أَنَا فَاعْبُدْنى وَ أَقِمِ الصلَوةَ لِذِكرِى)) (من خدای یکتایم،معبودی جزمن نیست،عبادت من کن وبرای یادکردن من نمازبه پاکن) شرح خطاب خداى تعالى به موسى (عليه السلام ): ((اننى انا الله لا اله الا انافاعبدنى ...)) پس اينكه فرمود: ((اننى انا اللّه لا اله الا انا))مسمى را با خود اسم معرفى كرد و فرمود: ((به درستى كه من الله ام)) و نفرمود ((اللّه منم )) براى اينكه مقتضاى حضور اين است كه با مشاهده ذات به وصف ذات آشنا گشت ، نه به وسيله وصف به ذات آشنا گرديد، همچنانكه برادران يوسف وقتى او را شناختند گفتند ((به درستى كه هر آينه تو يوسفى ، يوسف هم گفت من يوسفم و اين برادر من است ))، (كه اگر مقام، مقام ِحضور نبود جا داشت بگويند يوسف توئى.) و اسم جلاله هر چند علم و نام مخصوص ذات خداى متعال است ، ليكن معناى مسماى به ((اللّه )) را مى فهماند، چون ذات او مقدس تر از آن است كه كسى بدان راه يابد، پس گويا فرموده است : من كه آن كسى هستم كه مسماى به اللّه است ، خود گوينده حاضر و مشهود است ، ولى مسماى به اللّه مبهم است كه كيست ؟ لذا گفته شده من همانم ، خواهى گفت : اللّه اسم است نه وصف ، تا بگويى مقتضاى حضور اين است كه از ذات به وصف پى ببرم ؟ در جواب مى گوييم : اسم جلاله هر چند كه به خاطر غلبه علم شده است و ليكن خالى از اصلى وصفى نيست. منبع:ترجمه تفسیرالمیزان جلد۱۴صفحهء۱۹۴ لینک تعقل در قرآن: https://eitaa.com/taaqoldarquran2 سایت تعقل در قرآن: http://tdqn.ir
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر سلام علیکم نبوت و تاریخ در قرآن بعثت موسی علیه‌‌السلام و هارون و احوال فرعون و اصحابش توضیحی در مورد تکلم خدا با موسی علیه‌‌السلام سوره طه،آیه۱۴ قسمت سوم ((إِنَّنى أَنَا اللَّهُ لا إِلَهَ إِلا أَنَا فَاعْبُدْنى وَ أَقِمِ الصلَوةَ لِذِكرِى)) (من خدای یکتایم،معبودی جزمن نیست،عبادت من کن وبرای یادکردن من نمازبه پاکن) شرح خطاب خداى تعالى به موسى (عليه السلام ): جمله (( لااله الا انا فاعبدنى ))كلمه توحيد است كه از نظر عبارت و لفظ مترتب بر جمله ((اننى انا اللّه )) شده ، چون حقيقتا هم مترتب بر آن است ، وقتى خداى تعالى كسى باشد كه هر چيزى از او آغاز شده ، و به وجود او قائم و به او منتهى است پس ديگر جا ندارد كه كسى جز براى او خضوع عبادتى بكند، پس او است اللّه معبود به حق ، و اله ديگرى غير او نيست ، و لذا امر به عبادت را متفرع بر اين حقيقت نموده ، فرمود ((فاعبدنى )). و اگر در جمله ((و اقم الصلوه لذكرى ))، از انواع و اقسام عبادت خصوص نماز را ذكركرد، با اينكه قبلا در جمله ((فاعبدنى )) عبادت را به طور عموم ذكر كرده بود. و خلاصه اگر بعد از آن عام ، خصوص اين خاص را ذكر كرد، بدين جهت بود كه هم اهميت نماز را برساند، و هم بفهماند كه نماز از هر عملى كه خضوع عبوديت را ممثل كند، و ذكر خداى را به قالب در آورد، آن چنان كه روح در كالبد قرار مى گيرد، بهتر است . و بنابراين معنا، كلمه ((لذكرى ))از باب اضافه مصدر به مفعول خودش است ، و لام آن براى تعليل است ، و اين جار و مجرور متعلق به كلمه ((اقم )) مى باشد. و حاصل معنايش اين است كه : عبادت و يادآوريت از من را با عمل نماز تحقق بده ، همچنان كه مى گويند: ((بخور براى اينكه سير شوى ، و بنوش براى اينكه سيراب گردى )) اين آن معنايى است كه از مثل سياق مورد بحث به ذهن تبادر مى كند. منبع:ترجمه تفسیرالمیزان جلد۱۴صفحهء۱۹۴ لینک تعقل در قرآن: https://eitaa.com/taaqoldarquran2 سایت تعقل در قرآن: http://tdqn.ir
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر سلام علیکم نبوت و تاریخ در قرآن بعثت موسی علیه‌‌السلام و هارون و احوال فرعون و اصحابش توضیحی در مورد تکلم خدا با موسی علیه‌‌السلام سوره طه، آیه۱۵ ((إِنَّ الساعَةَ ءَاتِيَةٌ أَكادُ أُخْفِيهَا لِتُجْزَى كلُّ نَفْسِ بِمَا تَسعَى)) ( قيامت آمدنی است می خواهم آنرا پنهان کنم تا هر کس در مقابل کوششی می کند سزا ببیند.) منافات ندارد جمله مذكور متفرع بر ((لا اله الا انا،من خدای یکتایم)) باشد، براى اينكه هر چند وجوب عبادت خدا ذاتا متفرع بر يكتايى او است ، و ليكن يكتايى او به تنهايى و بدون وجود روز جزا كه آدميان پاداش داده شوند، و نيك و بد از هم متمايز گردند، مطيع و ياغى از هم جدا شوند، اثرى ندارد، و تشريع احكام و اوامر و نواهى بى نتيجه مى ماند، و به همين جهت در قرآن كريم مكرر در مقام اثبات چنين روزى فرموده : هيچ ريبى در آن نيست . مقصود از اينكه درباره قيامت فرمود: ((اكاد اخفيها- نزديكست پنهانش بدارم )): در جمله ((اكاد اخفيها)) ظاهر اينكه اخفاء را مطلق آورد اين است كه مراد اخفاء به تمام معنا باشد، يعنى آن را پنهان بدارم و مكتوم نگه دارم ، و به هيچ وجه احدى را از آن آگاه نكنم ، تا وقتى واقع مى شود ناگهانى و دفعه واقع شود، همچنانكه قرآن كريم صريحا فرموده: ((و جز به طور ناگهانی به سراغ شما نمی آید، سوره اعراف آیه۱۸۷)) ممكن هم هست معناى جمله ((نزديك است پنهانش بدارم )) اين باشد كه نزديك است از آن خبر ندهم ، تا مخلصين از غير مخلصين جدا شده و شناخته شوند، چون بيشتر مردم خداى را به اميد ثواب و ترس از عقاب عبادت مى كنند، و يا از نافرمانيش خوددارى مى نمايند، در حالى كه درست ترين عمل آن عملى است كه صرفا براى رضاى خدا انجام شود، نه به طمع بهشت و ترس از جهنم ، و با پنهان داشتن روز قيامت اين تميز به خوبى صورت مى گيرد، و معلوم مى شود چه كسى خداى را به حقيقت بندگى مى كند، و چه كسى در پى بازرگانى خويش ‍ است . ((لتجزى كل نفس بما تسعى ))- اين جمله متعلق است به كلمه ((آتيه ))و معنايش واضح است . منبع:ترجمه تفسیرالمیزان جلد۱۴صفحهء۱۹۶ لینک تعقل در قرآن: https://eitaa.com/taaqoldarquran2 سایت تعقل در قرآن: http://tdqn.ir
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر سلام علیکم نبوت و تاریخ در قرآن بعثت موسی علیه‌‌السلام و هارون و احوال فرعون و اصحابش توضیحی در مورد تکلم خدا با موسی علیه‌‌السلام سوره طه، آیه۱۶ ((فَلا يَصُدَّنَّك عَنهَا مَن لا يُؤْمِنُ بهَا وَ اتَّبَعَ هَوَاهُ فَتَرْدَى)) (آنکه رستاخیز را باور ندارد و پیروی هوس خود کند ترا از باور کردن آن باز ندارد که هلاک می شوی.) كلمه ((صد)) به معناى منصرف كردن است، و كلمه ((فتردى )) از مصدر ((ردى )) به معناى هلاكت است ، و دو ضمير ((عنها)) و ((بها))به ساعت بر مى گردد، و معناى ((صد از ساعت )) اين است كه دلهاى مردم بى ايمان ، تو را از اينكه به ياد آن بيفتى منصرف سازد، تا درباره آن و خصوصياتش فكر نكنى ، و متوجه نشوى كه روزى است كه هر نفسى به هر چه كرده پاداش مى شود، و نيز مراد از بى ايمان ، همان كسانى است كه نسبت به آن روز و شئوناتش كافرند. جمله ((و اتبع هويه ))نسبت به جمله ((من لا يومن )) به منزله عطف تفسيرى است و چنين معنا مى دهد كه : عدم ايمان به قيامت خود مصداق پيروى هوى است ، و چون صالح براى تعليل است ، عليت هوى را براى ايمان نياوردن افاده مى كند، و به دلالت التزام از آن استفاده مى شود كه ايمان به قيامت حق و مخالف با هوى است ، و منجى و مخالف با هلاكت است ، بنابراين حاصل كلام اين مى شود: وقتى قيامت آمدنى و جزاء واقع شدنى باشد، پس مبادا پيروان هواى نفس كه به خاطر همين پيرويشان كافِر به قيامت گشته ، از عبادت پروردگارشان اعراض نمودند، تو را از ايمان به آن منصرف كنند و از ياد آن و ياد شئونات آن غافل سازند تا هلاك گردى. منبع:ترجمه تفسیرالمیزان جلد۱۴صفحهء۱۹۷ لینک تعقل در قرآن: https://eitaa.com/taaqoldarquran2 سایت تعقل در قرآن: http://tdqn.ir
📣همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان برگزار می‌شود✅ 🏅مسابقه کتاب خوانی مجازی📖 برای شرکت در مسابقه و کسب اطلاعات بیشتر با روابط عمومی موسسه در ارتباط باشید👇👇👇 @tdqn_ir 💥همراه با اهدای جوایز ارزنده ✨✨ https://eitaa.com/taaqoldarquran2
هدایت شده از تعقل در قرآن
به نام خداوندبخشنده بخشایشگر  سلام علیکم  نبوت و تاریخ درقرآن  بعثت موسی علیه‌السلام وهارون واحوال فرعون واصحابش توضیحی درمورد تکلم خداباموسی علیه‌السلام  سوره طه، آیه۱۷قسمت اول ((وَ مَا تِلْك بِيَمِينِك يَمُوسى)) (ای موسی این چیست که به دست راست تواست)  آغاز وحى رسالت موسی (عليه السلام ) با استفهام : ((ما تلك بيمينك يا موسى )) واشاره به وجه رد و بدل شدن سؤال و جواب درباره عصا: از اينجا وحى رسالت موسى آغاز مى شود، چون وحى نبوتش در سه آيه گذشته تمام شد، استفهام در اين جمله استفهام تقرير است ،  از آن جناب سؤال شده كه در دست راست چه دارى ؟ و منظور اين است كه خودش نام آن را ببرد، و متوجه اوصاف آن كه چوب خشكى است بى جان ، بشود، تا وقتى مبدل به اژدهايى مى شود آنطور كه بايد در دلش ‍ عظيم بنمايد. و ظاهرا مشار اليه به كلمه ((تلك )) كه آلت اشاره به مونث است،با ((تلك ))بدان اشاره شده است ، و گرنه ممكن بود به اعتبار ((شى ء))، كلمه ((ذلك )) به كار برده و پرسيده باشد ((اين چيست به دستت ))، و اگر اينطور نپرسيد، و آنطور پرسيد، خواست نسبت به آن تجاهل بفرمايد، و گويا بفهماند من نمى دانم آن كه به دست تو است عصا است ، و الا اگر تجاهل در كار نبود استفهام معنا نداشت ، و اين تجاهل نظير تجاهلى است كه ابراهيم (عليه السلام ) نسبت به آفتاب و ماه و ستاره كرد، و هر يك را ديد گفت اين پروردگار من است ، تا وقتى به آفتاب رسيد گفت : ((هذا ربى هذا اكبر،این پروردگارمن است،چون این(ازآن دو)بزرگتراست،سوره انعام ،آیه۷۸)). به وجهى مى توان آيه موردبحث را محمل آيات زير دانست كه مى فرمايد:  ((القارعه ما القارعه و ما ادريك ما القارعه ، يوم يكون الناس كالفراش المبثوث ،کوبنده،چه کوبنده عظیمی است.وتونمی دانی کوبنده چیست؟روزی است که مردم چون ملخ فراری ،روی هم می ریزند،سوره قارعه آیه ۱-۴)). و نيز مى فرمايد: ((الحاقه ما الحاقه و ما ادريك ما الحاقه ،آن رخ دهنده،چیست آن رخ دهنده؟وچه دانی که آن رخ دهنده چیست،سوره حاقه آیات۱-۳)). منبع:ترجمه تفسیرالمیزان جلد۱۴صفحهء۱۹۸ لینک تعقل درقرآن: https://eitaa.com/taaqoldarquran2 سایت تعقل درقرآن: http://tdqn.ir
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر سلام علیکم نبوت و تاریخ در قرآن بعثت موسی علیه‌‌السلام و هارون و احوال فرعون و اصحابش توضیحی در مورد تکلم خدا با موسی علیه‌‌السلام سوره طه،آیه۱۸ (( قَالَ هِيَ عَصَايَ أَتَوَكَّأُ عَلَيْهَا وَأَهُشُّ بِهَا عَلَى غَنَمِي وَلِيَ فِيهَا مَآرِبُ أُخْرَى)) ( ﮔﻔﺖ: ﺍﻳﻦ ﻋﺼﺎﻱ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ، ﺑﺮ ﺁﻥ ﺗﻜﻴﻪ ﻣﻰ ﺯﻧﻢ ﻭ ﺑﺎ ﺁﻥ ﺑﺮﮒ ﺩﺭﺧﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻱ ﮔﻮﺳﻔﻨﺪﺍﻧﻢ ﻓﺮﻭ ﻣﻰ ﺭﻳﺰم ﻭ ﻣﺮﺍ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻧﻴﺎﺯﻫﺎﻱ ﺩﻳﮕﺮﻱ ﻫﻢ ﻫﺴﺖ) وجه پرگوئی موسی علیه‌السلام درپاسخ خداوند، اشاره به عصا اما نه به اين منظور كه از اسم و حقيقت آن اطلاع دارد، بلكه به اين منظور بوده كه اوصاف و خواص آن را ذكر كند، مؤيد اين احتمال، كلام مفصل موسى (عليه السلام ) است كه در پاسخ به اوصاف و خواص عصايش پرداخت ، گويا وقتى شنيد مى پرسند: آن چيست به دستت ؟ فكر مى كند لابد اوصاف و خواص آن را مى خواهند، و گرنه در عصا بودن آن كه ترديدى نيست ، و اين خود طريقه معمولى است كه وقتى از امر واضحى سؤال مى شود كه انتظار ندانستنش از احدى نمى رود، در پاسخ به ذكر اوصاف آن مى پردازند. ((عصا)) معنايش معروف است ، و از نظر لغت در حكم مونث است. و كلمه ((اَتَوَكَّو)) از مصدر توكى است كه به معناى اعتماد و تكيه دادن است ، و كلمه ((هش )) به معناى چوب زدن به درخت براى ريختن برگ آن است تا گوسفندان آن را بخورند، و كلمه ((مارب ))جمع ماربه است ، كه راء آن با هر سه صدا خوانده مى شود، و به معناى احتياج است ، و مراد از اينكه گفت : مرا در آن ماربى (حوائجى ) ديگر است اين است كه اين عصا حوائجى ديگر از من بر مى دارد، و معناى آيه روشن است . و اگر موسى در پاسخ خداى تعالى پرگويى كرد، و به ذكر اوصاف و خواص عصايش پرداخت ، مى گويند بدين جهت بود كه مقام اقتضاى آن را داشت ، چون مقام خلوت و راز دل گفتن با محبوب است ، و با محبوب سخن گفتن لذيذ است ، لذا نخست جواب داد كه اين عصاى من است ، سپس منافع عمومى آن را بر آن مترتب كرد، نكته اينكه گفت ((اين عصاى من است ))هم همين بوده . در اول این آیه ذکرکردیم كه بنا به آن وجه كلام موسى از باب پر گويى با محبوب نبوده ، مخصوصا با در نظر داشتن اينكه ساير منافعش را هم خاطر نشان ساخت و گفت : ((و مرا در آن حوائجى ديگر است )) نظريه ما تأييد مى شود. منبع:ترجمه تفسیرالمیزان جلد۱۴صفحهء۱۹۹ لینک تعقل در قرآن: https://eitaa.com/taaqoldarquran2 سایت تعقل در قرآن: http://tdqn.ir
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر سلام علیکم نبوت و تاریخ در قرآن بعثت موسی علیه‌‌السلام و هارون و احوال فرعون و اصحابش دو معجزه حضرت موسی علیه‌السلام اژدهاشدن عصا و ید بیضاء سوره طه، آیات ۱۹-۲۰-۲۱ (( قَالَ أَلْقِهَا يَا مُوسَى﴿19﴾ فَأَلْقَاهَا فَإِذَا هِيَ حَيَّةٌ تَسْعَى ﴿20﴾ قَالَ خُذْهَا وَلَا تَخَفْ سَنُعِيدُهَا سِيرَتَهَا الْأُولَى ﴿21﴾ )) (ﺧﺪﺍ ﻓﺮﻣﻮﺩ : ﺍﻱ ﻣﻮﺳﻲ ! ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﻴﻔﻜﻦ (١٩) ﭘﺲ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺍﻓﻜﻨﺪ ، ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﻣﺎﺭﻱ ﻋﻈﻴﻢ ﺷﺪ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺳﺮﻋﺖ ﻣﻰ ﺷﺘﺎﻓﺖ (٢٠) ﺧﺪﺍ ﻓﺮﻣﻮﺩ : ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﮕﻴﺮ ﻭ ﻣﺘﺮﺱ ﻛﻪ ﺑﻲ ﺩﺭﻧﮓ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻛﻴﻔﻴﺖ ﺍﻭﻟﺶ ﺑﺎﺯ ﻣﻰ ﮔﺮﺩﺍﻧﻴﻢ .(٢١) ) ((سيره )) به معناى حالت و طريقه است ، اين كلمه در اصل ، معناى نوعى از سير مى داده ، همچنان كه جلسه به معناى نوعى نشستن است . خداى سبحان در اين آيه به موسى دستور مى دهد عصاى خود را از دست خود بيندازد، و او چون عصا را مى اندازد مى بيند مارى بزرگ شد، كه با چابكى و چالاكى هر چه بيشتر به راه افتاد، و چون امر غير مترقب ديد كه جماد ناگهان داراى حيات شد سخت تعجب كرد، خداى تعالى حركت آن را در آيات مورد بحث سعى ناميد، و فرمود ((فالقيها فاذا هى حيه تسعى )) و نيز در آيات مورد بحث آن حيوان را مار خوانده ، و در جاى ديگر اژدها، و فرموده ((فالقا عصاه فاذا هى ثعبان مبين ،ناگهان عصای خودراافکندواژدهای آشکاری شد،سوره اعراف آیه۱۰۷وسوره شعرا آیه ۳۲)) چون ثعبان به معناى مار بسيار بزرگ است . ((قال خذها و لا تخف سنعيدها سيرتها الاولى ))- يعنى آن را بگير و نترس كه به زودى به حالت اولش (عصا) بر مى گردانيم ، اين جمله دلالت دارد بر اينكه موسى (عليه السلام ) از آنچه ديده ترسيده ، و در جاى ديگر آمده كه فرمود: (( و چون آن را دید که حرکت می کن گویی مار است آنچنان فرار کرد که دیگر پشت سر خود را ننگریست، گفتیم ای موسی بیا و نترس، سوره قصص آیه ۳۱)) البته بايد دانست كه ميان خوف و خشيت فرق است ، آنچه با فضيلت شجاعت منافات دارد خشيت است نه خوف كه به معناى دست زدن به مقدمات احتراز است ، و انبياء (عليهم السلام ) از خشيت منزهند نه از خوف ، همچنان كه خداى تعالى فرمود ((الذين يبلغون رسالات اللّه و يخشونه و لا يخشون احدا الا اللّه ، آنانکه رسالت‌های خدای رامی رسانندوازاوخشیت دارند،وازاحدی خشیت ندارندمگرخدا )) منبع:ترجمه تفسیرالمیزان جلد۱۴صفحهء۱۹۹ لینک تعقل در قرآن: https://eitaa.com/taaqoldarquran2 سایت تعقل در قرآن: http://tdqn.ir
🕋 اَللّهُمَّ رَبَّ شَهْرِ رَمَضانَ الَّذى اَنْزَلْتَ فيهِ الْقُرْآنَ 🕋 🌙با تبریک حلول ماه مبارک رمضان 🌙 📢 شرایط شرکت در مسابقه کتابخوانی 1.وقت پاسخگویی به سوالات از افطار تا سحر می باشد. 2.پاسخ باید به صورت یک عدد چهار رقمی ارسال شود.(مثال 1432) 3.پاسخ های ارسالی به آدرس پیامرسان ایتا روابط عمومی پذیرفته است نه باقی پیامرسان ها ( eitaa.com/tdqn_ir ) 4. تمامی سوالات در متن کتاب می باشد پس به دقت مطالعه فرمائید. در آخر از پیشنهادات و انتقادات سازنده علاقمندان به معارف قرآن جهت پیشبرد اهداف خود سپاس گذاریم. ✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨ روابط عمومی مؤسسه فرهنگی تعقل در قرآن
کتاب علت نامگذاری سوره‌ها.pdf
1.68M
«کتاب علت نامگذاری سوره های قرآن» با اقتباس از تفسیر نمونه حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی به همت جمعی از یاوران قرآن گردآوری شده است. جهت استفاده در فضاهای دیگر لطفاً با موسسه هماهنگی نمایید. سوالات مسابقه به صورت روزانه ارسال میشود و به ترتیب سوره های قرآن می باشد. eitaa.com/taaqoldarquran
بسم الله الرحمن الرحیم هدیه ما،به شما برای ماه مبارک رمضان سال ۱۴۴۵ از دعای خیر مارا فراموش نفرمایید. جزء 1 ⇨ http://j.mp/2b8SiNO جزء 2 ⇨ http://j.mp/2b8RJmQ جزء 3 ⇨ http://j.mp/2bFSrtF جزء 4 ⇨ http://j.mp/2b8SXi3 جزء 5 ⇨ http://j.mp/2b8RZm3 جزء 6 ⇨ http://j.mp/28MBohs جزء 7 ⇨ http://j.mp/2bFRIZC جزء 8 ⇨ http://j.mp/2bufF7o جزء 9 ⇨ http://j.mp/2byr1bu جزء 10 ⇨ http://j.mp/2bHfyUH جزء 11 ⇨ http://j.mp/2bHf80y جزء 12 ⇨ http://j.mp/2bWnTby جزء 13 ⇨ http://j.mp/2bFTiKQ جزء 14 ⇨ http://j.mp/2b8SUTA جزء 15 ⇨ http://j.mp/2bFRQIM جزء 16 ⇨ http://j.mp/2b8SegG جزء 17 ⇨ http://j.mp/2brHsFz جزء 18 ⇨ http://j.mp/2b8SCfc جزء 19 ⇨ http://j.mp/2bFSq95 جزء 20 ⇨ http://j.mp/2brI1zc جزء 21 ⇨ http://j.mp/2b8VcBO جزء 22 ⇨ http://j.mp/2bFRxNP جزء 23 ⇨ http://j.mp/2brItxm جزء 24 ⇨ http://j.mp/2brHKw5 جزء 25 ⇨ http://j.mp/2brImlf جزء 26 ⇨ http://j.mp/2bFRHF2 جزء 27 ⇨ http://j.mp/2bFRXno جزء 28 ⇨ http://j.mp/2brI3ai جزء 29 ⇨ http://j.mp/2bFRyBF جزء 30 ⇨ http://j.mp/2bFREcc ✨✨✨✨✨ روابط عمومی موسسه فرهنگی تعقل در قرآن eitaa.com/taaqoldarquran