eitaa logo
تعقل در قرآن ۲🇵🇸
504 دنبال‌کننده
308 عکس
186 ویدیو
1 فایل
خلاصه ای از چرایی های قرآن تفاسیر به صورت موردی و موضوعی و صوتی سلسله مباحث به ترتیب و تفکیک سوره ها ادمین کانال @tdqn_ir ادمین تبادلات @Mesami929599 برای دریافت جامع مطالب به سایت موسسه مراجعه نمایید 🌐http://tdqn.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
بعثت موسی علیه‌‌السلام و هارون و احوال فرعون و اصحابش گفتگوی موسی علیه‌السلام بافرعون سوره طه،شرح آیه۵۱،قسمت دوم (( قَالَ فَمَا بَالُ الْقُرُونِ الْأُولَىٰ )) ( ﻓﺮﻋﻮﻥ [ ﺑﻪ ﺟﺎﻱ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻛﺮﺩﻥ ﺑﺤﺚ ﺧﺪﺍﺷﻨﺎﺳﻲ، ﻣﻄﻠﺐ ﺭﺍ ﻣﻨﺤﺮﻑ ﻛﺮﺩ ﻭ ] ﮔﻔﺖ: ﭘﺲ ﺣﺎﻝ ﺍﻣﺖ ﻫﺎﻱ ﭘﻴﺸﻴﻦ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺍﺳﺖ؟) سؤال ديگر فرعون : ((فما بال القرون الاولى )) كه معاد را استعباد كرده زير سؤال مى برد: پس اينكه گفت : ((فما بال القرون الاولى ))؟ معنايش اين است كه امتها و انسان هاى ادوار گذشته اى كه مردند و نابود شدند و ديگر نه خبرى از ايشان هست و نه اثرى ، چه حالى دارند و چگونه پاداش و كيفر اعمال خود را ديدند با اينكه در عالم هستى نه عاملى از آنان هست و نه عملى ، و جز نام و افسانه اى از آنان نمانده است ؟ پس در حقيقت آيه شريفه نظير آن آيه اى است كه كلام مشركين را نقل مى كند به اينكه : ((و قالوا ءاذا ضللنا فى الارض ءانا لفى خلق جديد،وگویندچگونه وقتی درزمین گم شدیم دوباره درخلقتی تازه درخواهیم آمد؟سوره سجده آیه۱۰)) و از سياق كلام بر مى آيد كه سخن فرعون اساسى جز استبعاد ندارد، و اين استبعاد هم تنها به خاطر اين بوده كه از وضع قرون اولى و اعمال آنها خبرى نداشته اند همچنان كه جواب موسى كه فرمود: ((علمها عند ربى ))شاهد آن است . منبع:ترجمه تفسیرالمیزان جلد۱۴صفحهء۲۳۴ لینک تعقل درقرآن: https://eitaa.com/taaqoldarquran سایت تعقل درقرآن: http://tdqn.ir
بعثت موسی علیه‌‌السلام و هارون و احوال فرعون و اصحابش، گفتگوی موسی علیه‌السلام بافرعون، سوره طه،آیه۵۲،قسمت اول (( قَالَ عِلْمُهَا عِندَ رَبى فى كِتَبٍ لا يَضِلُّ رَبى وَ لا يَنسى)) ( موسی گفت:علم آن نزدپروردگارمن درکتاب است که پروردگارم نه خطامی کند و نه فراموش ) موسى (عليه السلام ) در پاسخ از سؤال فرعون ، علمى مطلق و به تمام تفاصيل و جزئيات قرون گذشته را براى خدا اثبات مى كند و مى گويد: ((علم آن نزد پروردگار من است ))علم را مطلق آورد تا حتى يك نفر و يك عمل مستثنی نباشد و علم مذكور را نزد خدا قرار داد تا بفهماند كه علمى آميخته با جهل و قابل فنا نيست ، همچنان كه خود خداى تعالى فرمود ((و ما عند اللّه باق ،وآنچه نزدخدااست باقی است))، از سوى ديگر علم مذكور را مقيد به كتاب كرد و گفت ((فى كتاب )) و گويا اين جمله حال از علم است تا ثبوت و محفوظيت آن را تأكيد كند و بفهماند كه حال آن علم تغيير نمى كند، و كلمه كتاب را نكره و بدون الف و لام آورد تا به عظمت آن از حيث سعه احاطه و دقتش اشاره كرده باشد كه هيچ كوچك و بزرگى نيست مگر آنكه آن را شمرده و بدان احاطه دارد. منبع:ترجمه تفسیرالمیزان‌جلد۱۴‌صفحه ۲۳۵ لینک تعقل درقرآن: https://eitaa.com/taaqoldarquran سایت تعقل درقرآن: http://tdqn.ir
بعثت موسی علیه‌‌السلام و هارون و احوال فرعون و اصحابش، گفتگوی موسی علیه‌السلام بافرعون، سوره طه،آیه۵۲،قسمت دوم (( قَالَ عِلْمُهَا عِندَ رَبى فى كِتَبٍ لا يَضِلُّ رَبى وَ لا يَنسى)) (موسی گفت:علم آن(حال نسل‌های گذشته) نزدپروردگارمن درکتاب است که پروردگارم نه خطامی کندونه فراموش ) برگشت معناى كلام درآیه موردبحث به اين مى شود كه پاداش و كيفر قرون اولى براى كسى مشكل است كه به آن علم نداشته باشد، اما براى پروردگار من كه عالِم به حال ايشان است و خطا و تغيير در علمش راه ندارد و غيبت و زوال نمى پذيرد، اشكال و استبعادى ندارد. ظاهرآیه ((لا يضل ربى و لا ينسى )) اين است كه جمله براى نفى جهل بعد از علم به هر دو قسمش ريخته شده ، چون كلمه ضلال به معناى پيمودن راهى است كه به هدف مورد نظر منتهى نمى شود، بلكه سر از جاى ديگر در مى آورد و ضلال در علم نيز این است كه غير علم را به جاى علم بگيرند و اين وقتى تحقق پيدا مى كند كه معلوم از آن جهت كه معلوم است از آن وضعى كه اول در علم ما داشت تغيير كند، و نسيان عبارت است از خروج چيزى از علم آدمى بعد از آنكه داخل در علم بود. پس در معناى ضلال و نسيان هر دو جهل بعد از علم هست ، در نتيجه اگر در حق كسى ضلال و نسيان را نفى كنيم در حقيقت خواسته ايم در درجه اول علم را برايش اثبات كنيم. بنابراين مجموع آيه افاده مى كند كه خدا عالم به قرون اولى است و بعد از علم ديگر جهل به درگاه او راه ندارد، پس او ايشان را بر آنچه كه از آنان سراغ دارد سزا مى دهد. منبع: ترجمه تفسیرالمیزان‌جلد۱۴صفحه‌۲۳۵ سایت تعقل درقرآن: http://tdqn.ir
بعثت موسی علیه‌‌السلام و هارون و احوال فرعون و اصحابش، گفتگوی موسی علیه‌السلام بافرعون، سوره طه،آیه۵۲،قسمت سوم (( قَالَ عِلْمُهَا عِندَ رَبى فى كِتَبٍ لا يَضِلُّ رَبى وَ لا يَنسى )) (موسی گفت:علم آن(حال نسل‌های گذشته) نزدپروردگارمن درکتاب است که پروردگارم نه خطامی کندونه فراموش.) ● معناى ذيل آيه ((لا يضل ربى و لا ينسى )) و ارتباط آن با صدر آيه: از اينجا است كه روشن مى شود جمله ((لا يضل ربى و لا ينسى ))تتمه بيان آيه است ، گويا دفع توهم تقديرى است ، مثل اينكه كسى گفته : (سئوال)بر فرض كه خدا روزى از عمل قرون اولى آگاه بود، امروز كه آنها باطل الذات و نابود گشته اند و هيچ چيز از آنان از هيچ چيز ديگرشان متمايز نيست ، ديگر علمى به آن ندارد، (پاسخ)در جواب توهمشان فرموده : هيچ چيز از آنها و از آثار و اعمالشان براى خدا قاطى و مشتبه نمى شود، چون ضلال و نسيان در او راه ندارد و به همين جهت جمله مورد بحث را با عطف متصل نياورده و نفرمود: ((و لا يضل ...)) بلكه جدا ذكر كرد. و اگر علم را براى خدا اثبات و جهل را از او به عنوان رب نفى كرد، براى اين بود كه در آن اشاره اى به برهان مدعا نيز بوده است ، چون وقتى فرض ‍ ربوبيت به ميان آمد، ديگر با جهل به مربوب جمع نمى شود، چون فرض ربوبيت او مطلق است پس شامل تمامى موجودات هست. منبع:ترجمه تفسیرالمیزان جلد۱۴صفحهء۲۳۵ لینک تعقل درقرآن: https://eitaa.com/taaqoldarquran سایت تعقل درقرآن: http://tdqn.ir
بعثت موسی علیه‌‌السلام و هارون و احوال فرعون و اصحابش، گفتگوی موسی علیه‌السلام بافرعون، سوره طه،آیه۵۳و۵۴ (( الَّذِى جَعَلَ لَكُمُ الاَرْض مَهْداً... لاَيَتٍ لاُولى النُّهَى )) ( همانکه زمین را برای شما گهواره‌ای کرد و برایتان در آن راه‌ها کشید و از آسمان آبی فرود آورد و با آن انواع مختلف گیاه پدید آوردیم بخورید و حیوانات خود را بچرانید که در آن برای اهل خرد عبرت‌ها است.) قسمت اول: (تتمه داستان هدايت عمومى و ارائه شواهدى روشن براى آن) : سؤال فرعون از قرون اولى مربوط به كلمات موسى (عليه السلام ) در وصف خداى تعالى است كه او راداراى هدايتى عمومى و هدايتى مخصوص انسانها معرفى نمود و براى انسان سعادتى كه عبارت است از حيات جاودانه آخرت ، سراغ دارد ؟ پاسخى كه موسى (عليه السلام ) به سؤال فرعون داد و گفت : ((علمها عند ربى )) نيز مرتبط به گفت و شنود قبلى است ، بنابراين جمله ((الذى جعل لكم الارض مهدا))دنباله همان گفتگو است و تتمه داستان هدايت عمومى ، و به رخ كشيدن شواهدى روشن براى آن است . پس خداى سبحان آدميان را چون كودكى كه در گهواره اش مى گذراند و براى زندگى دنيا پرورشش مى دهند، در گهواره زمين قرار داد تا او را براى زندگى شريف تر و رقاء يافته اى به نام آخرت تربيت كند. منبع:ترجمه تفسیرالمیزان جلد۱۴صفحهء۲۳۷ لینک تعقل درقرآن: https://eitaa.com/taaqoldarquran2 سایت تعقل درقرآن: http://tdqn.ir
بعثت موسی علیه‌‌السلام و هارون و احوال فرعون و اصحابش، گفتگوی موسی علیه‌السلام بافرعون، سوره طه،آیه۵۳و۵۴، (( الَّذِى جَعَلَ لَكُمُ الاَرْض مَهْداً... لاَيَتٍ لاُولى النُّهَى )) ( همانکه زمین را برای شما گهواره‌ای کرد و برایتان در آن راه‌ها کشید و از آسمان آبی فرود آورد و با آن انواع مختلف گیاه پدید آوردیم بخورید و حیوانات خود را بچرانید که در آن برای اهل خرد عبرت‌ها است. ) قسمت دوم: (تتمه داستان هدايت عمومى و ارائه شواهدى روشن براى آن) : خداوند براى انسان در روى زمين راه ها و جاده هايى قرار داد تا از اين جاده ها منتقل شود به اينكه بين او و هدفش كه براى آن هدف خلق شده و عبارت است از تقرب به خداى تعالى و دخول در حظيره كرامت ، راهى است كه بايد آن را بپيمايد، همانطور كه براى رسيدن به مقاصد دنيا بايد راهها و جاده هايى طى كند. و نيز خداوند از آسمان آبى - كه همان آب بارانها باشد - نازل كرد و آبهاى چشمه ها و نهرها و درياها را جارى ساخت و به وسيله آن ازواج يعنى انواع و اصناف گياهان نزديك به هم را رويانيد و شما را به طريقه خوردن آن راهنمايى نمود ، كه در همه اينها آيات و معجزاتى است كه هر صاحب خردى را به سوى هدايت او و ربوبيتش راهنمايى مى كند. پس جمله موردبحث آیه۵۳((الذى جعل لكم الارض مهدا)) اشاره است به قرار گرفتن آدمى در زمين و ادامه حياتش ، و همين خود از هدايت است. منبع:ترجمه تفسیرالمیزان جلد۱۴صفحه۲۳۸ لینک تعقل درقرآن: https://eitaa.com/taaqoldarquran سایت تعقل درقرآن: http://tdqn.ir
تاریخ تفسیر( قسمت سوم ) : پس از رحلت پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله جمعى از صحابه و از همه معروفتر عبدالله بن عباس به تفسیر قرآن اشتغال داشتند و روش‌شان در تفسیر این بود که گاهى آنچه از پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله در معانى آیات قرآنى شنیده بودند در شکل روایت مسند نقل مى‌کردند.[۱] این احادیث از اول تا آخر قرآن جمعاً دویست و چهل و چند حدیثند که سند بسیارى از آن‌ها ضعیف و متن برخى از آن‌ها منکر است و گاهى تفسیر آیات را در صورت اظهارنظر، بى‌ این که به پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله اسناد دهند، القاء مى‌کردند. متأخرین اهل تفسیر از اهل سنت این قسم را نیز جزء روایات نبوى در تفسیر مى‌شمارند زیرا صحابه علم قرآن را از مقام رسالت آموخته‌اند و مستبعد است که خودشان از خود چیزى گفته باشند. ولى دلیلى قاطع بر این سخن نیست، علاوه به این که مقدار زیادى از این قسم روایاتى است که در اسباب نزول آیات و قصص تاریخى آن‌ها وارد شده و همچنین در میان این روایات صحابى بسیارى از سخنان علماء یهود که مسلمان شده بودند مانند کعب الاحبار و غیره بدون اسناد یافت مى‌شود. و همچنین ابن عباس بیشتر اوقات در معنى آیات به شعر تمثل مى‌کرد چنان که در روایتى که از ابن عباس در سؤالات نافع بن ازرق نقل شده در جواب دویست و اندى سؤال به اشعار عرب متمثل مى‌شود و سیوطى در کتاب الاتقان صد و نود سؤال از آن جمله را روایت مى‌کند و با این حال، روایاتى را که از مفسرین صحابه رسیده، نمى‌توان روایات نبوى شمرد و اعمال نظر را از صحابه نفى کرد و مفسرین صحابه را اهل طبقه اول گرفته‌اند. منبع: اتقان،سیوطی،چاپ قاهره ✨✨✨✨✨✨ موسسه فرهنگی تعقل در قرآن eitaa.com/taaqoldarquran
هدایت شده از تعقل در قرآن
⬛ *ای فرزانه‌ترین قامت افراشته دین خدا؛ سرچشمه ناب‌ترین نگاه شیعه! در صبوری سینه‌ات شکی نیست؛ تو از سلاله سینه سوختگان شریعت شیرین خدایی و پاسدار ویژگی‌های‌ رفیع اسلام؛ بهشت گوارایت! سالروز شهادت امام جعفر صادق علیه‌السلام، رئیس مذهب جعفری تسلیت باد.* 🏴 *موسسه قرآنی تعقل در قرآن * @taaqoldarquran
بعثت موسی علیه‌‌السلام و هارون و احوال فرعون و اصحابش، گفتگوی موسی علیه‌السلام بافرعون، سوره طه،آیه۵۳و۵۴ (( الَّذِى جَعَلَ لَكُمُ الاَرْض مَهْداً... لاَيَتٍ لاُولى النُّهَى،)) (همانکه زمین را برای شما گهواره‌ای کرد و برایتان در آن راه‌ها کشید و از آسمان آبی فرود آورد و با آن انواع مختلف گیاه پدید آوردیم بخورید و حیوانات خود را بچرانیدکه درآن برای اهل خردعبرت هااست) قسمت سوم: (تتمه داستان هدايت عمومى و ارائه شواهدى روشن براى آن) : جمله آيه ۵۳((و جعل لكم فيها سبلا)) اشاره است به راههايى كه آدميان در زمين و در بين نقاط مختلف آن كشيده و طى مى كنند تا به مقاصد خود برسند، كه اين نيز از باب هدايت است ، و جمله موردبحث آیه۵۳((و انزل من السماء ماء فاخرجنا به ازواجا من نبات شتى، كلوا و ارعوا انعامكم... )) اشاره است به اينكه انسانها و حيوانات را به استفاده از نباتات راهنمايى كرده كه اگر نمى كرد نمى توانستند زنده بمانند و نيز آسمان را به فرستادن باران و باران را به باريدن و نبات را به روييدن هدايت فرمود. حرف ((باء))در ((به ))باءسببيت است ، كه نظام سببيت و مسببيت ميان امور اين عالم را تصديق مى كند و مراد از ازواج بودن نباتات ، انواع و اصناف داشتن آن است ، انواع و اصناف نزديك به هم ، همانطور كه مفسرين آن را چنين تفسير كرده اند و يا مراد از آن حقيقت معناى زوجيت است كه دلالت كند بر اينكه نر و مادگى ميان گياهان نيز هست ، همچنانكه علم روز نيز همين را مى گويد و در حقيقت قرآن كريم در چندين قرن قبل از پيدايش علوم امروز از اين حقيقت خبر داده است. منبع:ترجمه تفسیرالمیزان جلد۱۴صفحه۲۳۸ سایت تعقل درقرآن: http://tdqn.ir
بعثت موسی علیه‌‌السلام و هارون و احوال فرعون و اصحابش، گفتگوی موسی علیه‌السلام بافرعون، سوره طه،آیه۵۳و۵۴، (( الَّذِى جَعَلَ لَكُمُ الاَرْض مَهْداً... لاَيَتٍ لاُولى النُّهَى)) (همانکه زمین را برای شما گهواره‌ای کرد و برایتان در آن راه‌ها کشید و از آسمان آبی فرود آورد و با آن انواع مختلف گیاه پدید آوردیم بخورید و حیوانات خود را بچرانیدکه درآن برای اهل خردعبرت هااست.) قسمت چهارم(تتمه داستان هدايت عمومى و ارائه شواهدى روشن براى آن) : درجمله آیه۵۳ ((فاخرجنا به ازواجا من نبات شتى )) التفات از غيبت به تكلم با غير به كاررفته است. وجه آن اين است كه مى خواهد به بديع بودن اين صنع عجيب و صور گوناگون و ازواج مختلفه آن اشاره كند كه هر كدام براى خود يك نوع حيات دارد، در حالى كه همه از يك آب ارتزاق مى كنند و معلوم است كه صنع عظيم، جز از صانعى عظيم سر نمى زند و اين نيز معمول است كه وقتى عظيمى درباره خود سخن مى گويد به ((ما))تعبير مى آورد و از خودش و اعوان و خدم خود صحبت مى كند، و اين التفات در چند جا از كلام خداى تعالى كه از بيرون آوردن نبات به وسيله آب سخن گفته به كار رفته است، مانند آيه ۶۰سوره نمل((برایتان ازآسمان ،آبی فرستاد،پس به وسيله آن باغهای دارای بهجتی رویاندیم )). و در جمله آیه۵۴((...ان فى ذلك لايات لاولى النهى ))كلمه ((نهى ))جمع نهيه - به ضم نون و سكون هاء - است، كه به معناى عقل است، و اگر عقل را نهيه ناميده اند براى اين بوده كه عقل، آدمى را از پيروى هواى نفس نهى میکند. منبع:ترجمه تفسیرالمیزان جلد۱۴صفحه ۲۳۸ لینک تعقل درقرآن: eitaa com/taaqoldarquran سایت تعقل درقرآن: http://tdqn.ir
بعثت موسی علیه‌‌السلام و هارون و احوال فرعون و اصحابش، رفتن موسی عليه السلام به کوه طوروگمراهی بنی اسرائیل: سوره طه، آیه۸۰، (( يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ قَدْ أَنجَيْنَاكُم مِّنْ عَدُوِّكُمْ وَوَاعَدْنَاكُمْ جَانِبَ الطُّورِ الْأَيْمَنَ وَنَزَّلْنَا عَلَيْكُمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوَىٰ)) ( ﺍﻱ ﺑﻨﻲ ﺍﺳﺮﺍﺋﻴﻞ ! ﺑﻪ ﺭﺍﺳﺘﻲ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺷﻤﻨﺘﺎﻥ ﻧﺠﺎﺕ ﺩﺍﺩﻳﻢ ، ﻭ ﺑﺎ ﺷﻤﺎ ﺩﺭ ﺟﺎﻧﺐ ﺭﺍﺳﺖ ﻃﻮﺭ ﻭﻋﺪﻩ ﮔﺬﺍﺷﺘﻴﻢ ﻭ ﺗﺮﻧﺠﺒﻴﻦ ﻭ ﻣﺮﻍ ﺑﺮﻳﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺷﻤﺎ ﻧﺎﺯﻝ ﻛﺮﺩﻳﻢ ) خداى تعالى جمله اى از منت هاى خود را بر بنى اسرائيل مى شمارد، مانند اينكه از قبطيان نجاتشان داد، و در طرف راست طور ميعادى برايشان معين كرد، و من و سلوى برايشان نازل فرمود، به نظر مى رسد كه قولى در آیه درتقدير باشد، ((يعنى گفتيم اى بنى اسرائيل )). و مراد از ((عدوكم - دشمنتان ))فرعون باشد، كه خدا غرقش كرد، و بنى اسرائيل را بعد از سالها محنت از شر او نجات داد. ((و واعدنا كم جانب الطور الايمن ))- كلمه ايمن منصوب است تا صفت جانب باشد، (طرف راست طور) و بعيد نيست مراد از اين مواعده همان مواعده اى باشد كه خداى عز و جل با موسى كرد، كه سى روز در ميقات بماند، تا تورات را بر او نازل كند، كه داستانش در سوره بقره و غير آن گذشت و همچنين داستان انزال من و سلوى، كه ديگر به شرح آن نمى پردازيم. منبع:ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۴صفحه۲۶۰ لینک تعقل درقرآن: https://eitaa.com/taaqoldarquran سایت تعقل درقرآن: http://tdqn.ir
بعثت موسی علیه‌‌السلام و هارون و احوال فرعون و اصحابش، رفتن موسی عليه السلام به کوه طوروگمراهی بنی اسرائیل: سوره طه،آیه۸۵ (( قَالَ فَإِنَّا قَدْ فَتَنَّا قَوْمَك مِن بَعْدِك وَ أَضلَّهُمُ السامِرِى )) (خداوندبه موسی فرمود:ماازپی آمدن توبه کوه طور قومت راامتحان کردیم وسامری گمراهشان کرد. ) كلمه ((فتنه )) به معناى امتحان و اختبار است و اگر اضلال را به سامرى - كه گوساله را درست كرده و بنى اسرائيل را به عبادت آن وا داشت - نسبت داده ، به خاطر اين بوده كه سامرى يكى از عوامل ضلالت آنان بوده است. و حرف ((فاء)) در جمله ((فانا قد فتنا قومك ))براى تعليل است و مطلبى را كه از مفهوم سياق بر مى آيد تعليل مى كند، زيرا از قول موسى كه گفت (اینک ایشانندپشت سرم) فهميده مى شود كه مردمش در هنگام بيرون آمدنش وضع خوبى داشته اند، و پيش آمدى كه مايه دلواپسى موسى در غيبتش باشد پيش نيامده بود، و چون از ناحيه آنان خاطرش جمع بوده خطاب شده كه خيلى خاطر جمع نباش ما بعد از آمدنت آنان را آزموديم ، درست از امتحان در نيامدند و گمراه شدند. و كلمه ((قومك )) در اين آيه عموم مردم هست، و مراد از قوم در آيه قبلى آن هفتاد نفرى باشد كه براى بردن ميقات انتخاب نموده بود. منبع:ترجمه تفسير الميزان جلد 14 صفحه 266 لینک تعقل درقرآن: https://eitaa.com/taaqoldarquran سایت تعقل درقرآن: http://tdqn.ir
هدایت شده از تعقل در قرآن ۲🇵🇸
سلام و عرض خیر مقدم به تمام قرآن دوستان عزیزی که چه از قبل یاران با وفای ما بودند و چه دوستان عزیزی که جدیدا به جمع ما اضافه شدن. ممنون که ما رو همراهی می‌کنید.😊 اگر نکته ، سوال و یا هر صحبتی که در مورد مباحث مطرح شده در کانال دارید رو می‌تونید در لینک زیر مطرح نمایید. https://harfeto.timefriend.net/17082748836616 موفق و سر بلند باشید🌷
بعثت موسی علیه‌‌السلام و هارون و احوال فرعون و اصحابش، رفتن موسی عليه السلام به کوه طور و گمراهی بنی اسرائیل: سوره طه آیه۸۶ (( فَرَجَعَ مُوسَىٰ إِلَىٰ قَوْمِهِ غَضْبَانَ أَسِفًا قَالَ يَا قَوْمِ أَلَمْ يَعِدْكُمْ رَبُّكُمْ وَعْدًا حَسَنًا أَفَطَالَ عَلَيْكُمُ الْعَهْدُ أَمْ أَرَدتُّمْ أَن يَحِلَّ عَلَيْكُمْ غَضَبٌ مِّن رَّبِّكُمْ فَأَخْلَفْتُم مَّوْعِدِي )) ( ﭘﺲ ﻣﻮﺳﻲ ﺧﺸﻤﮕﻴﻦ ﻭ ﺍﻧﺪﻭﻫﻨﺎﻙ ﺑﻪ ﺳﻮﻱ ﻗﻮﻣﺶ ﺑﺎﺯﮔﺸﺖ ، ﮔﻔﺖ : ﺍﻱ ﻗﻮم ﻣﻦ ! ﺁﻳﺎ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺗﺎﻥ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ [ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﻧﺰﻭﻝ ﺗﻮﺭﺍﺕ ]ﻭﻋﺪﻩ ﺍﻱ ﻧﻴﻜﻮ ﻧﺪﺍﺩ ؟ ﺁﻳﺎ ﺯﻣﺎﻥ ﺁﻥ ﻭﻋﺪﻩ ﺑﺮ ﺷﻤﺎ ﻃﻮﻟﺎﻧﻲ ﺁﻣﺪ ﻳﺎ ﺧﻮﺍﺳﺘﻴﺪ ﻛﻪ ﺧﺸﻤﻰ ﺍﺯ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺗﺎﻥ ﺑﺮ ﺷﻤﺎ ﻓﺮﻭﺩ ﺁﻳﺪ ﻛﻪ ﺑﺎ ﻭﻋﺪﻩ ﻣﻦ ﻣﺨﺎﻟﻔﺖ ﻛﺮﺩﻳﺪ ؟! ) معناى آيه مورد بحث اين است كه موسى به قوم خود برگشت در حالى كه غضبناك و سخت خشمگين - و يا اندوهناك - بود و شروع كرد به ملامت ايشان بر كارى كه كرده بودند و گفت : اى قوم مگر پروردگارتان وعده نيكو نداد و آن اين بود كه تورات را بر ايشان نازل كند كه در آن حكم خدا است و عمل به آن مايه سعادت دنيا و آخرت ايشان است و يا اين بود كه ايشان را از شر دشمن نجات داده ، در زمين مكنتشان دهد، و به نعمتهايى بزرگ اختصاصشان بدهد، ((افطال عليكم العهد - آيا من دير كردم ))؟ كه مقصود دير شدن ، دير شدن مدت مفارقت موسى از ايشان است ، به طورى كه از برگشتن وى مأيوس شده ، نظامشان مختل شده است ((ام اردتم ان يحل عليكم غضب من ربكم - و يا خواستيد غضبى از پروردگارتان به شما برسد))؟ پس به اين منظور با كفر به خدا راه طغيان پيش گرفتيد، و بعد از ايمان به خدا به پرستش گوساله پرداختيد، ((فاخلفتم موعدى ))، و وعده اى كه به من داديد كه بعد از رفتنم نيكو جانشينيم كنيد تخلف كرديد. منبع:ترجمه تفسیرالمیزان جلد۱۴صفحهء۲۶۷ لینک تعقل درقرآن: https://eitaa.com/taaqoldarquran2 سایت تعقل درقرآن: http://tdqn.ir
هدایت شده از تعقل در قرآن
تاریخ تفسیر( قسمت چهارم) عصر صغار صحابه: در عصر صغار صحابه همچنان دو گرایش توجه به تفسیر و پرهیز از تفسیر دیده می‌شود، اگرچه نیاز به تفسیر بیش از پیش درک شده، و نگاه‌ها بدان احترام‌آمیزتر شده است. ابن‌عباس (د۶۸ق) که به عنوان شیخ مفسران شناخته می‌شود، برجسته‌ترین شخصیت در میان نسل جوان صحابه بود که یک مکتب پُر توان تفسیری را در مکه بنیاد نهاد و طالبانی از سرزمین‌های مختلف را پرورش داد. عبدالله بن عمر (د ۷۳ق) را نیز باید در رأس گروهی یاد کرد که به پیروی از نسل مهتر صحابه، از برخورد علمی ‌با معارف دینی و در همین راستا از پرداختن به تفسیر قرآن پرهیز داشتند دوره کبار صحابه: از نظر پرداخت مضامین تفسیری، در دورۀ کبار صحابه گاه به نظر می‌رسد مرزهای تفسیر و متن نامعین است. برخی از آنچه می‌توانست تفسیری از سوی صحابه باشد، به عنوان قرائت از آنان تلقی و نقل شده است. قرائاتی در بردارندۀ برخی افزوده‌ها به‌خصوص از کسانی چون عبدالله بن مسعود و ابی‌ بن‌ کعب نقل شده است. برخی قرائات مبتنی بر تغییر لفظ را می‌توانند نوعی تفسیر تلقی گردند. منبع: مجموع کتب تفسیری متقدم و متأخر ✨✨✨✨✨✨ موسسه فرهنگی تعقل در قرآن eitaa.com/taaqoldarquran
بعثت موسی علیه‌‌السلام و هارون و احوال فرعون و اصحابش رفتن موسی عليه السلام به کوه طور و گمراهی بنی اسرائیل: سوره طه،آیه۸۷ قَالُوا مَا أَخْلَفْنَا مَوْعِدَكَ بِمَلْكِنَا وَلَٰكِنَّا حُمِّلْنَا أَوْزَارًا مِّن زِينَةِ الْقَوْمِ فَقَذَفْنَاهَا فَكَذَٰلِكَ أَلْقَى السَّامِرِيُّ ﮔﻔﺘﻨﺪ : ﻣﺎ ﺑﺎ ﺍﺭﺍﺩﻩ ﺧﻮﺩ ﺑﺎ ﻭﻋﺪﻩ ﺗﻮ ﻣﺨﺎﻟﻔﺖ ﻧﻜﺮﺩﻳﻢ ، ﺑﻠﻜﻪ ﻣﺎ ﺭﺍ ﻭﺍﺩﺍﺭ ﻛﺮﺩﻧﺪ ﻛﻪ ﺑﺎﺭﻫﺎﻳﻲ ﺳﻨﮕﻴﻦ ﺍﺯ ﺯﻳﻮﺭ ﻭ ﺯﻳﻨﺖ ﺍﻳﻦ ﻗﻮم ﺭﺍ ﺣﻤﻞ ﻛﻨﻴﻢ ، ﭘﺲ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ [ ﺩﺭ ﺁﺗﺶ ]ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻴﻢ ﻭ ﺑﻪ ﻫﻤﻴﻦ ﺻﻮﺭﺕ ﺳﺎﻣﺮﻱ ﻫﻢ [ ﺁﻧﭽﻪ ﺍﺯ ﺯﻳﻮﺭ ﻭ ﺯﻳﻨﺖ ﺩﺍﺷﺖ ]ﺩﺭ ﺁﺗﺶ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ . گويا مراد از جمله ، ((ما اخلفنا موعدك بملكنا)) اين باشد كه ما با اختيار خود تو را مخالفت و وعده ات را خلف نكرديم ، - همچنانكه بعضى اينطور معنا كرده اند و ممكن هم هست مراد اين باشد كه (قوم موسی گفتند)ما از اموال و ملك خود چيزى براى ساختن گوساله مصرف نكرديم ، تا در اين امر قصد عمدى داشته باشيم و ليكن ما اموال و اثقال و زيور آلات قوم را حمل مى كرديم ، (چون خسته شديم ) آن را انداختيم سامرى برداشت و در كوره ريخت ، و با آن اين گوساله را درست كرد. كلمه ((اوزار)) جمع ((وزر))، به معناى ثقل و سنگينى است و كلمه ((زينت )) به معناى زيور است ، مانند گردن بند و گوشواره و دستبند، و كلمه ((قذف )) و ((القاء)) و ((نبذ))هر سه به يك معنا است و آن عبارت است از طرح و انداختن . و معناى اينكه گفتند: ((و لكنا حملنا اوزارا...))، اين است كه ((ليكن بارهايى از زيور آلات قوم با ما بود)) و بعيد نيست كه مقصود قوم فرعون باشد - و ما آنها را انداختيم و اين چنين سامرى آنها را بينداخت - يعنى در آتش بينداخت و يا او نيز هر چه در دست داشت مانند ما بينداخت و آنگاه گوساله را بيرون آورد. منبع:ترجمه تفسیرالمیزان جلد۱۴صفحه۲۶۷ لینک تعقل درقرآن: https://eitaa.com/taaqoldarquran2 سایت تعقل درقرآن: http://tdqn.ir
بعثت موسی علیه‌‌السلام و هارون و احوال فرعون و اصحابش، رفتن موسی عليه السلام به کوه طور و گمراهی بنی اسرائیل: سوره طه،آیه۸۸ (( فَأَخْرَجَ لَهُمْ عِجْلاً جَسداً لَّهُ خُوَارٌ فَقَالُوا هَذَا إِلَهُكمْ وَ إِلَهُ مُوسى فَنَسىَ )) ( و برای آنان(سامری)مجسمه گوساله ای که صدایی همچون صدای گوساله داشت پدیدآورد؛وگفتند:((اين خدای شما،وخدای موسی است))وسامری حقيقت رافراموش کرد. ) در كلمه ((اخرج )) دلالتى است بر اينكه كيفيت ساختن گوساله پنهانى و دور از مردم بوده ، چون فرموده گوساله اى برايشان بيرون آورد، و كلمه ((جسد))به معناى جثه اى است كه جان نداشته باشد، و به هيچ وجه بر بدن جاندار اطلاق نمى شود، اين نيز دلالت دارد بر اينكه گوساله مذكور بى جان بوده ، و در آن هيچ اثرى از آثار حيات نبوده، و كلمه ((خوار))- به ضمه خاء - به معناى آواز گوساله است . بعضى ازمفسرین گفته اند ضمير در((نسی)) به سامرى بر مى گردد و مراد از آن فراموش كردن خداى تعالى است بعد از آنكه به ياد او بود، چون به او ايمان آورده بود و معنايش اين است كه سامرى بعد از آنكه به پروردگارش ايمان آورده بود او را فراموش كرده ، عملى انجام داد كه قوم را گمراه نمود. و ظاهر جمله ((فقالوا هذا الهكم و اله موسى ))از آنجا كه نسبت گفتن را به جمع داده و فرمود: ((گفتند)) اين است كه در قضيه ساختن گوساله ، افراد ديگرى همدست سامرى بوده اند. منبع:ترجمه تفسیرالمیزان جلد۸صفحه۲۷۳ لینک تعقل درقرآن: https://eitaa.com/taaqoldarquran سایت تعقل درقرآن: http://tdqn.ir
بعثت موسی علیه‌‌السلام و هارون و احوال فرعون و اصحابش، رفتن موسی عليه السلام به کوه طور و گمراهی بنی اسرائیل: سوره طه،آیه۸۹ (( أَ فَلا يَرَوْنَ أَلا يَرْجِعُ إِلَيْهِمْ قَوْلاً وَ لا يَمْلِك لهَُمْ ضرًّا وَ لا نَفْعاً )) ( (خداوندمی فرماید:)آیانمی دیدندکه گوساله سخنی به آنهابازمی گويد و برای ايشان سود و زیانی ندارد. ) اين فقره از آيه مورد بحث ، پرستندگان گوساله را توبيخ مى فرمايد به اينكه : چيزى را پرستيدند كه مى دانند جوابگوى ايشان نيست و دعايشان را مستجاب نمى كند، و مالك نفع و ضررى از ايشان نيست تا ضررى را از آنان دفع و نفعى را به سويشان جلب كند و از ضروريات عقل هاى خود ايشان است كه رب و معبود بايد دعاى پرستنده خود را مستجاب كند و ضرر او را دفع نموده منافع را به سويش جلب نمايد و خلاصه مالك نفع و ضرر معبود و مربوبش باشد. منبع:ترجمه تفسیرالمیزان جلد۱۴صفحه۲۶۹ لینک تعقل درقرآن: https://eitaa.com/taaqoldarquran سایت تعقل درقرآن: http://tdqn.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بعثت موسی علیه‌‌السلام و هارون و احوال فرعون و اصحابش رفتن موسی عليه السلام به کوه طور و گمراهی بنی اسرائیل: سوره طه،آیه۹۰ (( وَ لَقَدْ قَالَ لهَُمْ هَرُونُ مِن قَبْلُ يَقَوْمِ إِنَّمَا فُتِنتُم بِهِ وَ إِنَّ رَبَّكُمُ الرَّحْمَنُ فَاتَّبِعُونى وَ أَطِيعُوا أَمْرِى )) ( در اين فقره توبيخ و سرزنش ايشان (قوم موسی)را تأكيد نموده و تقرير جرم آنان را بيشتر مى كند، و معنايش اين است كه ايشان علاوه بر اينكه به احكام ضرورى عقولشان و تذكرات آن متذكر نگشته از پرستش گوساله دست بر نمى دارند، و به چشم خود نمى بينند، و به عقل خود تعقل نمى كنند، از طريق گوش نيز متذكر نگشته و به آنچه كه به گوششان مى رسد اعتناء نمى نمايند ) چون پيامبرشان هارون به ايشان گفت كه اين گوساله فتنه اى است كه بدان مبتلا شده اند، و پروردگارشان خداى رحمان عز و جل است و واجب است او را كه پيامبرشان است پيروى و اطاعت كنند. ولى سخن او را رد كرده و گفتند: ((لن نبرح عليه عاكفين حتى يرجع الينا موسى )) اين گوساله را مى پرستيم تا آنكه موسى نزد ما برگردد و ببينيم او درباره گوساله چه مى گويد و چه دستور مى دهد. منبع:ترجمه تفسیرالمیزان جلد۱۴صفحه۲۶۹ ✨✨✨✨✨✨ موسسه فرهنگی تعقل در قرآن eitaa.com/taaqoldarquran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا