eitaa logo
تابش آگاهی-تاملات عقلانی پیرامون دین
492 دنبال‌کننده
186 عکس
166 ویدیو
4 فایل
📌مبارزه با تحریف و انحراف در دین و احیاء عقلانیت و تفکر نقدی به غرض وصول به تدین عقلانی ارتباط @borhanian گروه نقد و نظرات https://eitaa.com/joinchat/4210753847Cb57e129398
مشاهده در ایتا
دانلود
📌بازی دو سر باخت 🔸 طبق روایات شیعه و سنی، امام حسن(ع) از کسانی بوده است که هم زیاد زن می‌گرفتند هم زیاد طلاق میدادند به طوری که پدرشان بالای منبر اعلان کردند کسی به پسرم حسن زن ندهد! این روایات که از قضا، کم هم نیست و فریقین هم نقل کردند، محدثان شیعه را به تقلا وادار کرده که فکری به حال این احادیث کنند. جالب است که تقریباً هر کسی کتابی در این زمینه نوشته است معتقد است این روایات، جعلی است! حالا باید از این حضرات حدیث‌گرا که روایات را حلواحلوا می‌کنند و خود را تابع محض احادیث معصومین می‌دانند و گریبان خود را برای منقولات امثال کلینی و صدوق، چاک می‌دهند پرسید چطور می شود کلینی، بزرگ محدثین شیعه و صاحب معتبرترین منبع روایی، جعلی بودن چنین روایات را نفهمیده است؟ یا باید گفت فقهای کنونی، از کلینی بیشتر با حدیث اهلبیت آشنا هستند که ادعای گزافی است و یا باید گفت کلینی خیلی «ساده‌لوح» بوده است که حتی از تشخیص روایات جعلی عاجز بوده که حتی بعد از بیست سال تحقیق و بررسی! از دروغ بودنش آگاه نشده و  در کتابش نقل کرده است. راه سوم هم این است که روایات مذکور را بپذیرند و فکری به حال عقیده فلک‌زده عصمت کنند و واقعیات را با سلایق خودشان جفت و جور کنند! @tabeshe_agahi
📌الانوار الالهیه، میرزا جواد تبریزی، ص ۲۵۳ 🔸از ایشان پرسیدند اگر برای میت غیرشیعه، فاتحه بخوانیم یا خیرات کنیم اشکال دارد؟ ایشان هم سخاوتمندانه فرمود اشکال ندارد. اما اگر یک عالم شیعه دوازده امامی، نظر اجتهادی خودش را درباره «برخی وقایع تاریخی» [که نه از اصول بود نه از ضروریات دین و مذهب] میگفت از تشیع خارج بود و مفتخر به لقب «ضال مضل» می شد و باید از هستی ساقط شود! 💡نتیجه روشن است: مجتهد شیعه‌ای که در برخی مسائل اجتهادی، با تو اختلاف دارد را تکفیر کن ولی برای کسی که اصل اعتقاداتت را باطل و خودت را مشرک میداند خیرات بفرست! @tabeshe_agahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌قیاس مع‌الفارق 🔸️آقای قزوینی در پاسخ آقای طباطبایی که منکر شاهدان متعدد تولد حضرت مهدی بود گفتند تولد من و شما هم شاهد زیادی ندارد. این پاسخ، قطعاً سفسطه است زیرا آقای قزوینی و طباطبایی هر دو محسوس و قابل مشاهده هستند و همه، آنها را می‌بینند و نیازی به شهادت و گواهی ولادت ندارند. اما کسی که از دیدگان، مخفی است محتاج شهودی است که اعتماد به ولادت او حاصل شود. آقای طباطبایی از جهت دیگری پاسخ دادند و به این نکته اشاره نکردند. افرادی که عمری به علوم منقول، مشغول بودند باید منطق را بهتر از حدیث و رجال بخوانند تا گرفتار این قبیل مغالطات نشوند. 💡پ.ن: ۱. نقد بالا فقط به این پاسخ آقای قزوینی بود و درباره اعتبار ادله ولادت امام مهدی، سخنی ندارد. ۲. نقد بالا به معنای تایید نقدها یا سخنان آقای طباطبایی نیست. @tabeshe_agahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌علم الجدال 🔸دانش کلام، با جدال و نزاع، آمیخته است. متکلم درصدد است به هر نحوی باشد از عقاید خویش دفاع کند. در این راه، وسیله و ابزار دفاع، اهمیت چندانی ندارد و به تعبیر غزالی، دروغ گفتن برای هدف مشروع، جایز است. سید محمد یزدانی(کارشناس پیشین شبکه ولایت که همراه دیگر دوستان خود اخراج شدند) در اینجا بدون هیچ شرمی، مدعی می‌شود مراد مجلسی از آن روایات متواتر، تحریف لفظی نبوده است. حال آنکه یزدانی اگر صداقت داشت (مانند رسم همیشگی خود در چنین برنامه‌هایی) عبارت مجلسی را میخواند تا همه بدانند مجلسی صریحاً از تعبیر «نقص القرآن» استفاده کرده است(مرآة العقول ج ۱۲ ص ۵۲۵) 💡 همواره بر این عقیده بودم که چنین شبکه‌ها و برنامه‌هایی(چه از سوی شیعه و چه سنی) علی‌رغم وجود نکات علمی زیاد، اما اغلب مطالبش چیزی جز جدل و مغالطه نیست. علمی که متکفل ساخت باورها و بر اساس برهان باشد فقط و فقط دانش فلسفه است. مقایسه کتبی که در طول تاریخ، ادیان و مذاهب، در رد یکدیگر نگاشته‌اند به وضوح نشان می‌دهد همگی جز در موارد محدودی، بر اساس گزینش سوگیرانه از متون طرف مقابل نوشته شده است و نه بر اساس ادله عقلی و استدلال فراعقیدتی. @tabeshe_agahi
📌مشق تفکر انتقادی 🔹️سخنان آقای پناهیان در برنامه سحر، بازتاب گسترده‌ای داشت. دأب کانال ما نشر مطالب سیاسی نیست و این مطلب را هم که می‌نویسم از باب یک تذکر علمی و ارائه یک نمونه از ضدعقلانیت در پیرامون خودمان است و صبغه سیاسی ندارد. آقای رسول جعفریان در توییتی به اظهارات آقای پناهیان توپیده و او را «منبری بی‌دانش» نامیده که «فقه و قواعد اجتهاد» را درست نخوانده و مستنداتش هم «رطب و یابس تاریخی» و مصداق ترویج «اباطیل و منکرات» است. تا اینجا مشکلی ندارد و هر کس آزاد است نظرش را درباره دیگران بگوید. اینکه نیت ایشان، از حمله به آقای پناهیان، سیاسی است یا دغدغه دینی، قضاوت نمی‌کنم و فرض را بر دومی می‌گذارم که حمل به احسن شود. اما چند پرسش از جناب جعفریان دارم: ۱. آنهمه اتهامات و افتراهایی که در کتاب جریان‌شناسی‌تان به مرحوم صادقی تهرانی زدید بر اساس کدام فقاهت و قواعد اجتهاد و مبتنی بر کدام شاهد علمی و مستند به چه مدرک محکمه‌پسندی بود؟ ۲. استناد به باورهای عوامانه برای تخریب طب سنتی(اینجا) بر اساس کدام روش تاریخ‌پژوهی و انصاف علمی است؟ جنابعالی به استناد کدام مطالعات تخصصی در طب، بارها به میراث طبی، حمله کردید؟ ۳. وقتی حسن روحانی صراحتاً از نقد امام زمان سخن گفت و برای توجیه کنش‌گری سیاسی دولت خود و تحمیل خسارت‌آمیز برجام از صلح امام حسن مایه گذاشت چرا شما سکوت کردید و او را «رئیس‌جمهور بی‌دانش» و «مروج اباطیل و منکرات» و بی‌اطلاع از «فقه و قواعد اجتهاد» ندانستید؟ ۴. خوب است جنابعالی مقدار تحصیلات تخصصی فقهی و اصولی خود را بیان بفرمایید تا خوانندگان فرهیخته بدانند چرا در مقابل اظهارنظر تخصصی اهل فقه، خود را واجد صلاحیت فقهی و مناقشه آرای فقهی فقها میدانید؟ (اینجا) ۵. جنابعالی در مرداد ۱۳۹۱ در نقد آقای قرائتی در توصیه به اهتمام به قرآن، ایشان را «ضد علم» نامیدید که علوم طبیعی و ریاضی را خوار کرده است(اینجا) و گفتید «اگر همه چیز در قرآن هست و مقصود از همه چیز، همه دانش‌های بشری است که آدمی باید با مطالعه تجارب و تحقیقات گذشته و حال بشر به دست آورد، پس این دنیای عریض و طویل علم و دانش از طب و نجوم و محصولات آن دانش در صنعت و علم و فن چیست؟» ولی یادتان رفته که در بهمن‌ماه همان سال، تصریح کردید بیشتر گذشته علمی ایران، چرندیات است. حال پرسش این است که چه کسی ضدعلم است؟ چه دلیلی داریم که آیندگان، دستارودهای علمی امروز را چرندیات گذشته ننامند؟ چطور می‌شود آقای جعفریان، هم توصیه به «مطالعه تجارب و تحقیقات گذشته» کند و هم اغلب آنها را چرندیات بداند؟ آیا مواضع سیاسی آقای جعفریان، در تحلیل‌های به ظاهر علمی او موثر نبوده است؟ آیا حب و بغض ایشان به افراد و دولتها، در ظهور این تناقضات، بی‌تاثیر است؟! امیدواریم همانطور که گفتند «از کسانی انتظار دارم که تصور می‌کنند ایشان باید درباره هر چیزی اظهار نظر کند و الزاما باید پخش شود» این توصیه را درباره خودشان به کار ببندند چون شاهد تاریخی نداریم که جناب ایشان در فقه و طب سنتی و سیاست، کار تخصصی کرده باشند. پس چه نیکوست که به تدریس تاریخ بپردازند و شان روحانیت و علم را حفظ کنند. @tabeshe_agahi
📌علامه مجلسی و قرآن 🔸مرحوم علامه مجلسی در مقدمه بحارالانوار، بیان داشته است که در ابتدای جوانی نسبت به طلب علم بسیار حریص بوده است. سپس به این نتیجه رسیدم که همه علوم در قرآن کریم و روایات اهل بیت است ولی این را هم فهمیدم که عقل ما به فهم قرآن نمی‌رسد لذا پرداختن به قرآن را رها کردم چون عمرم را در قرآن ضایع کرده بودم! 💡مصیبت عظمی را بنگر که محدث بزرگ شیعه، با نیم خط، قرآن را از اعتبار ساقط کرده و آنرا از شاهنامه فردوسی و مثنوی مولوی و قصه‌های هزار و یک شب هم بی‌ارج تر دانسته است که جز با مراجعه به حدیث، چیزی از کتاب خدا نخواهیم فهمید و عمری که در راه قرآن صرف شده باشد ضایع شده است. قرآن چهار بار در سوره قمر می‌فرماید لقد یسرنا القرآن للذکر ولی مجلسی می‌فرماید قرآن جز با حدیث فهمیده نمی‌شود! مصیبت بزرگتر آنست که عده‌ای، در تعارض میان سخن مجلسی و سخن خدا، طرف مجلسی را گرفتند!! بیچارگی امت اسلام آنست که از امر مشترک(قرآن) فرار کرده و به امر اختلافی(حدیث) پناه بردند! @tabeshe_agahi
📌سوءفهم یا دفاع مذبوحانه؟ 🔸پست پیشین، عده‌ای از دوستان را بر آن داشت تا دفاعیه‌ای از علامه مجلسی بنگارند و ساحت ایشان را از بی‌توجهی و بی‌اعتنایی(بلکه توهین) به کتاب خدا تبرئه کنند. مدعای مشترک منتقدان آن است که متعلق عبارت علامه مجلسی از ضایع کردن عمر، همان علومی است که در ابتدای سخنش بیان داشته و در عنفوان جوانی آنها را تحصیل کرده است. اما این دفاعیه عقیم است مگر آنکه قواعد فهم متن را لگدمال کرده و بی‌توجه به همه قرائن داخلی و خارجی بخواهیم بیهوده و متعصبانه(مانند اهل‌سنت در تفسیر آیه وضو) از کسی دفاع کنیم. توجه منتقدان را به نکاتی جلب می‌کنم: ۱. مجلسی پس از بیان حرص خود بر طلب علم می‌گوید فهمیدم که علم واقعی در قرآن و سنت است اما یک تبصره مهم می‌افزاید: وعلمت أنّ علم القرآن لايفي أحلام العباد باستنباطه على اليقين. اینکه معارف قرآن و درک مطالب قرآنی در توان عقل و فهم ما نیست و علم قرآن و معارف قرآنی در اختیار اهل‌بیت است. منتقدان، به راحتی از کنار این عبارت بسیار مهم و بنیادین عبور میکنند تا مجلسی را از اتهام کنارگذاشتن قرآن تطهیر کنند. ۲. مجلسی آنگاه بلافاصله و با فاء تفریع(که دلالت بر ربط مطلب، به ماقبل دارد) می‌نویسد: فتركت ما ضيّعت زماناً من عمري فيه مع كونه هو الرّائج في دهرنا. یعنی آنچه را که عمرم را در آن صرف کرده بودم رها کردم. منتقدان می‌گویند مقصودش همان علومی است که در ابتدای بحث(سیزده سطر قبل!) بیان داشته بود. در حالیکه اولاً الاقرب یمنع الابعد. چرا «کتاب الله العزیز» و «علم القرآن» مرجع ضمیر «فیه» نیست ولی «العلوم» در سیزده سطر قبل مرجع ضمیر است؟! روشن است: دفاع متعصبانه از مذهب و شیخ‌الاسلام بزرگ شیعه. مضافاً اگر مرجع ضمیر، کلمه العلوم بود باید بجای «عمری فیه» می گفت «عمری فیها» و بجای «کونه» می نوشت «کونها[=العلوم]» ۳. اگر مقصود مجلسی آن علوم تحصیل شده در ایام جوانی است چه معنا دارد بگوید آنها را ترک کردم؟ مگر ادعا نکرده بود آن علوم را تحصیل کرده است؟ مگر اینکه گفته شود مجلسی در علوم رایج حوزوی(کلام و فلسفه و اصول و ...) تحصیلات کامل و متقنی نداشته و صرفاً مطالعات پراکنده داشته است تا تعبیر «فترکت» معنادار و به معنای ترک توغل و تعمق در علوم رایج باشد. در اینصورت می‌پرسیم چرا کسی که عمرش را فقط در حدیث صرف کرده است و تحصیل تخصصی دیگر علوم اسلامی را رها کرده است ملقب به علامه شده است و اگر در همه فنون و علوم، متخصص و متبحر است «فترکت ما ضیعت زماناً من عمری» چه معنا دارد؟! ۴.  مجلسی سپس می گوید: وأقبلت على ما علمت أنّه سينفعني في معادي ، مع كونه كاسداً في عصرنا فاخترت الفحص عن أخبار الأئمّة الطاهرين الابرار سلام الله عليهم ، وأخذت في البحث عنها ، وأعطيت النظر فيها حقّه ، وأوفيت التّدرّب فيها حظّه. مجلسی در این عبارات، جز از حدیث سخن نگفته است و اذعان کرده که آنچه برای معاد نافع است و فحص و بحث و تدرب در آن را پیشه خود کرده است روایات اهلبیت است. مجلسی کمترین اشاره‌ای به فحص و تدبر در قرآن ندارد و تمام مطلبش تا انتهای مقدمه، تماماً درباره حدیث است. ۵. مقدمه مرآة‌العقول مجلسی نیز قرینه دیگری بر بی‌اعتنایی او به قرآن است. او می‌نویسد: فدريت بما القيت إليك أن حقيقة العلم لا توجد إلا في أخبارهم وأن سبيل النجاة لا يعثر عليه إلا بالفحص عن آثارهم فصرفت الهمة عن غيرها إليها واتكلت في أخذ المعارف عليها(مرآة العقول ج ۱ ص ۳) او در این عبارات نیز بدون حتی یک اشاره کوچک به قرآن، حقیقت علم را فقط در روایات دانسته است و راه نجات را فقط در فحص و مطالعه احادیث می‌داند و تاکید کرده است همت و تلاش خود را صرف مطالعه و تحقیق در غیر حدیث نکردم؛ اقراری کاملاً همسو با تضییع عمر در علوم قرآن! اینجا دیگر ضمیری وجود ندارد تا مدافعان علامه مجلسی بخواهند مرجع آنرا علوم حوزوی بدانند! ۶. در منظومه فکری علامه مجلسی، برای یک شیعه اثنی‌عشری، عقل تعطیل است(بحارالانوار ج ۲ ص ۳۱۴) از سوی دیگر قرآن هم تحریف شده است(مرآة‌العقول ج ۱۲ ص ۵۲۵) و قرآن اصلی هم نزد حضرت مهدی است(مرآة‌العقول ج ۳ ص ۳۱) روشن است که چنین شخصی، نمی‌تواند مدعی باشد علم واقعی در قرآن است وقتی راهی برای فهم و درک آن وجود ندارد! مجلسی چگونه چنین علومی را کشف کرده؟! توجیه منتقدان، به قدری مضحک است که گویی کسی مدعی شود عمیقترین تحقیقات دانشمندان در فلان کتاب است ولی از آن کتاب، هیچ اثری باقی نمانده است! احتمالاً گفته شود که مراد مجلسی آن بوده که از طریق روایات اهلبیت به علوم و معارف قرآنی پی می‌بریم. ما هم خواهیم گفت وقتی منبع اصلی(قرآن)، قابل فهم نیست چگونه می‌شود فهمید مطالب موجود در روایات، مستخرج از قرآن است؟! برای مجلسی و پیروان تفکر اخباری او هیچ راهی برای اثبات این مدعا وجود ندارد. 💡سخن بسیار است، لیکن به همین مقدار بسنده می‌کنیم. @tabeshe_agahi
📌آقای دکتر احمد عابدی(ص۱۲۴) معتقد است با توجه به شواهد و قرائن، علامه مجلسی، همه روایات بحار را صحیح و معتبر می‌دانستند مگر آنکه تصریح به خلاف کرده باشند. لذا این سخن رایج و مشهور که مجلسی فقط روایات را بدون اعتبارسنجی آنها، جمع کرده، سخن درستی نیست و می‌توان به تمام روایات بحارالانوار به مثابه عقیده مرحوم مجلسی استناد کرد. @tabeshe_agahi
📌پیامبر هالیوودی! 🔸علامه مجلسی در کتاب حق‌الیقین، بخشی را به ذکر معجزات پیامبر اختصاص داده است. برخی از این موارد، بیشتر به شوخی شبیه است تا معجزه. مثلاً هفده موی سفید در ریش حضرت، چه معجزه‌ای است؟! اینکه پیامبر هرگز بوی بد به مشامش نمی‌رسید(بر فرض صحت) چه اعجازی است؟! برخی موارد هم به تخیل، نزدیکتر است. آیا صحابه، عرق بدن پیامبر را جمع و در شیشه می‌کردند و بعنوان عطر استفاده میکردند؟! مگر پیامبر عطر نمی‌خرید؟ پس اینکه بدن ایشان بوی خوش داشته نمی‌تواند درست باشد. به نظر میرسد اگر بخواهیم این مطالب را باور کنیم پیامبر، از انسان‌بودن خارج شده و تبدیل به یک شخصیت هالیوودی سینمایی(چیزی مثل مرد عنکبوتی) خواهد شد. همانطور که پیشتر و بارها عرض شد چنین روایاتی مخالف نص قرآن کریم (انا بشر مثلکم) است و احتمال قریب به یقین، غلات، این روایات را بافته و در متون روایی مسلمین وارد کردند و محدثان ضدعقل هم آنها را در کتب خود نقل کردند. @tabeshe_agahi
📌تا جایی که بنده جستجو کردم عزاداری سالانه و مستمر جز برای سیدالشهداء، شاهد تاریخی یا توصیه‌ای از اهل‌بیت ندارد لذا این قبیل کارها مصداق افراط در عزاداری است @tabeshe_agahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌شاید فراق یوسف هم محصول طبیعی محبت متفاوت یعقوب به یوسف و برانگیختن حسادت در دیگر برادرانش باشد. اساساً تفسیر غیرطبیعی، از اینگونه وقایع، دلیل میخواهد نه تفسیر طبیعی آنها. @tabeshe_agahi
⚫ انا لله و انا الیه راجعون
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌خودفریبی 🔸آنچه دکتر آذرخش مکری بیان کردند فقط منحصر در روانشناسی نیست. در مباحث اعتقادی و فقهی به وفور چنین دوگانگی دیده می‌شود. محض نمونه، استدلالهای مذاهب یا ادیان دیگر را سست و نامعقول و غیرقانع‌کننده میدانیم ولی برای باورهای خویش، به چُنان ادله‌ای تمسک میکنیم که در سستی و ضعف، دست کمی از ادله رقیب ندارد. با غلات مخالفت می‌کنیم ولی هر روایت غالیانه را به عنوان «فضائل» می‌پذیریم. با استحسان در ستیزیم ولی در فقه، فراوان، به ادله استحسانی چنگ می‌زنیم. مدعی عقلانیت هستیم و در بررسی مدعیات ادیان دیگر، مو را از ماست می‌کشیم ولی صدها باور غیرعقلانی بلکه ضدعقل در متون کلامی و روایی را به راحتی روی سر می‌گذاریم. بزرگان حوزه به شدت گرفتار این استاندارد دوگانه هستند. موی بشکافی به عیب دیگران ور بپرسم عیب تو کوری در آن @tabeshe_agahi
📌یکی در بلاد کفر، با شلوارک، در «جای درست تاریخ» ایستاده است و دیگری با به اصطلاح لباس پیامبر، در قم، مشغول ترویج مناسک ضدعقل و وحشیانه‌ای چون قمه‌زنی است! همواره گفتم که مرجعیت، لباسی است که به قامت بسیاری، بزرگ است. عمامه بزرگ و ریش بلند، نشانه «صلاحیت» اداره یک مدرسه هم نیست چه رسد به «زعامت شیعیان». 💡نکته بالا، اختصاص به فرد مذکور ندارد و برخی از مراجع کنونی نیز از «سن بازنشستگی» آنها هم گذشته است! @tabeshe_agahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌سوزن و جوالدوز 🔸این کلیپ در روزهای اخیر فراگیر شد. اینکه از سویی خواب، متاثر از عوامل فراوانی است و از سوی دیگر اصل خواب، حجیت ندارد و سهو و اشتباه در گزارش خواب هم محتمل است بماند. اینکه جامعه مداحان، صنفی دور از دانش و دانایی و در مطالعات دینی ضعیفند هم بماند. اینکه شخصاً چنین چیزهایی برای خودم ثمن بخس هم ارزش ندارد به کنار. ولی باید یک جوالدوز (بلکه میخ طویله) به خودمان بزنیم و در خلوت شبانه، کمی فکر کنیم که نکند بسیاری از آنهمه معجزات و کرامات و امور خارق‌العاده‌ای که برای انبیاء و اهلبیت(در فضای شیعی) و برای برخی صحابه(در فضای سنی) نقل شده است ساخته و پرداخته «مومنانی ساده‌دل» بوده است که خواسته‌اند به زعم خویش، خدمتی به دین و پیامبر کرده باشند؟ پس بهتر است ساده‌لوح نباشیم و هر چیزی که در منابع حدیثی نقل شده است را به صرف «نقل ثقات» باور نکنیم تا در «چاه بلاهت» گرفتار نیاییم. @tabeshe_agahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌عادت تصور نمی‌کنم هیچ دین و مذهبی وجود داشته باشد که از آفت غلو درباره پیشوایان و رهبران خود پاک باشد. در همه ادیان و مذاهب، با گزارشات تاریخی مواجهیم که بزرگان خود را فوق حد تصور، معرفی می‌کنند. اینکه با اعتماد به نفس مثال‌زدنی، درباره آدم تا خاتم سخن بگوییم، بسیار شهامت و مقداری بی‌خردی لازم دارد. با آنکه قرآن کریم بارها با غلو و گزافه‌گویی پیروان ادیان، مخالفت کرده است اما متون حدیثی شیعه و سنی، انباشته از روایات غالیانه و افسانه‌پردازی‌های راویان درباره بزرگان مذهب است. به عقیده حقیر، ریشه‌کن کردن چنین تفکرات غالیانه‌ای ممکن نیست چون متون مقدس ادیان، متهم ردیف اول ساخته‌شدن و شکل‌گیری چنین تفکراتی است. تنها با بازگشت به قرآن و اصالت خرد، شاید تا حد بسیاری بتوان از چاه غلوگرایی نجات یافت. @tabeshe_agahi
📌سالروز معرفی پیشوای هدایتگری و مقتدای دین‌باوران و مرجع دین‌شناسان، تبریک و تهنیت باد. 🌻🌺 @tabeshe_agahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌نماز و انتخابات 🔸سخنان آقای جاودان، دستمایه برخی اسلام‌گراهای کج‌فهم شده و با ادبیات توهین‌آمیز، معترضند که چرا انتخابات را از نماز مهمتر و واجبتر میدانی! به این دوستان باید عرض کرد: اولاً انتخابات، سوغات غرب نیست و در متن اسلام است به حدی که اقبال و خواست و پذیرش مردم نسبت به معصوم هم شرط مشروعیت حکومت اوست(بحارالانوار ج ۳۰ ص ۱۵) ثانیاً در داستان ردالشمس که عده‌ای باور دارند از کرامات امام علی است خود حضرت علت قضاشدن نمازش را فرمود که خوابیدن پیامبر روی سر من افضل از نماز است(بحارالانوار ج ۴۱ ص ۱۷) از این روشن‌تر تقدم ادای دین طلبکار بر نماز است که همه فقها تصریح کرد. ثالثاً حکومت، امری است که معناداری همه عبادات اسلام به آن است و الا در حکومت یزید و مروان هم مردم نماز میخواندند و حج میرفتند. اینکه جایگاه حکومت و تشکیل دولت اسلامی را نفهمید مقصر خودتان هستید. رابعاً نماز یک شکل از مناسک است که ظاهرش هیچ ارزش خاصی ندارد و با مناسک دیگر ادیان و آیین‌ها تفاوتی ندارد. یک عده طوری نماز را بزرگ کردند که تصورشان این است نخ تسبیح مسلمانی به نماز است. @tabeshe_agahi