سلام به همه عزیزانم در کانال راه سلامت...
یکی از بزرگواران کانال متن جالب و قابل توجهی را برام تو پی وی ارسال کرده بودن و بنده هم روش فکر میکردم و پاسخی دادم که شاید برای شما هم جالب باشه...
لذا اون متن و پاسخ را تو کانال ارسال میکنم و منتظر اظهار نظر شما بزرگواران هستم..
اگر تمایل داشتید نظرتون را برام تو پی وی ارسال بفرمایید.....☺️🙏🌷
@DrFatemimehr
💢اصل بقای سختی
▫️هایدگر فیلسوف آلمانی میگوید: اگر بخواهم با شما رو راست باشم باید بگویم، که زندگی به شکل گُریزناپذیری سخت است و این ربطی به جایی که هستید و جوری که زندگی میکنید، ندارد. من به آن میگویم: “اصل بقای سختی”. یعنی سختی از شکلی به شکل دیگر تبدیل میشود ولی نابود نمیشود
▫️برای همین هم در يک زندگیِ خیلی خوب و عادی، جاییکه همه چیز آرام است؛ آدمهای زیادی مشت مشت قرص ضد افسردگی میخورند که بتوانند خودشان را هر روز صبح از داخل رختخواب بیرون بکشند.
▫️خیلیها معتقدند که پیشرفت تکنولوژی، اینترنت، نخود فرنگیِ غیر ارگانیک و گِلوتِن، ماها را اینجوری کرده و قدیمها مردم خوشبختتر بودند. شما بشنوید ولی باور نکنید.
▫️هزارها سال پیش شاهزادهای هندی به نام سیزارتا یا همان بودا گفت که “زندگی رنج است.” رنج، یا به زبان بودا “دوکا”. هایدگر به این میگوید: “اضطراب وجودی”.
اینها را نگفتم که ناامیدتان کنم.
▫️چیزهای خوب و دلنشین هم در دنیا کم نیست. میتوانید از آنها در این راه کمک بگیرید. هر وقت داشتید در چاه غم فرو میرفتید مثل “رَسَن” به آن چنگ بیندازید و بیایید بیرون. یکی از این طنابها؛ موسیقی است. اگر توانستید سازی بزنید؛ اگر نتوانستید به آن گوش کنید.
▫️وقتهایی که شاد هستید، موسیقی گوش کنید و وقتهایی که غمگین بودید، بیشتر موسیقی گوش کنید. گوش کنید به آوای طبیعت حتی اگر ریتم چکیدن قطرههای آب از شیروانی باشد. شنیدن این اصوات ارتعاش دارد،شدن با جریان هستی است. راستی اگر صدای خوبی داشتید یک کم هم آواز بخوانید، اما اگر نداشتید هم مهم نیست شعر بخوانید.
▫️چیز دیگری که میتوانید بخوانید کتاب است. خواندن کتاب به شما کمک میکند زندگیهای دیگری را که هیچ وقت نمی توانستید تجربه کنید را تجربه کنید.
▫️فیلم هم همین کار را در یک ابعاد دیگری میکند. اما کتاب همیشه یک سر و گردن بالاتر از فیلم است، چون قوه تخیلتان رو به کار میگیرد؛ و روند ذهنیتر و عمیق تری است. تا میتونید کتاب بخوانید. وسط کتابها حتما چند صفحه هم برای مطالعه در مورد ستارهها و کهکشانها وقت بگذارید، چون کمک تان میکند که ابعاد چیزها را بهتر درک کنید.
▫️یادتان نرود که در کل هستی کجا ایستادهاید. برای همین، قدیمها بیشتر فیلسوفها ستارهشناس هم بودند. شاید نخواهید یا نتوانید منجّم بشوید. ولی همیشه میتوانید وقتهایی که غمگین هستید، به آسمان نگاه کنید و ببینید که غمهایتان در برابر عظمت کهکشان چقدر کوچک است.
▫️طنابهای دیگری هم هست؛ چیزهایی مثل نقاشی کردن، عکاسی، کاشتن یک درخت، آشپزی با ادویههای جدید، سفر کردن، حرکت و ورزش…
▫️ما برای نشستن خلق نشدهایم. صندلی یکی از خطرناکترین اختراعات بشریست. به جای نشستن قدم بزنید؛ بدوید، شنا کنید. اگر مجبور شدید بنشینید؛ برای خودتان، همنشینهایی پیدا کنید و از مصاحبتشان لذت ببرید. پیدا کردن دوست خوب خیلی هم آسان نیست. اما اگر دوست خوبی باشید؛ دیر یا زود چند تا آدم خوب دورتان جمع خواهند شد.
▫️شما میتوانید تقریباً با همه موجودات زنده دنیا دوست باشید؛ گلها، علفها، ماهیها، پرندهها، و بله حتی گربهها.
▫️در زندگی چاه غم زیاد است ولی طناب هم هست؛ سَرِ رَسَن را ول نکنید. اما مراقب باشید که به طنابهای پوسیده مثل الکل، دود، پول و حتی غرور و موقعیت و موفقیت آویزان نشوید، چون از داخل چاه بیرونتان نمی آورند و بدتر رهايتان میکنند. ریسمان یکتایی و یکی شدن با خدا مطمئنترین است.
▫️ته چاه… بگردید و طنابهای خودتان را پیدا کنید و اگر نتوانستید پیدایش کنید؛ “ببافیدش”. آدمهای انگشت شماری طناب بافی بلدند، دانشمندها، کاشفها، مربیهای فوتبال، کمدینها و هنرمندها همه طناب باف هستند و طنابهایی را بافتند که آدمهای دیگر هم میتوانند سرش را بگیرند و با آن از داخل چاه بیرون بیایند.
▫️اگر ما امروز از سیاه سرفه نمیمیریم برای این است که طنابی را گرفتیم که لویی پاستور سالها پیش بافته است. “سمفونی شماره پنج” طنابی است که بتهوون با نُتها به هم پیوند زده است. “صد سال تنهایی” طنابی است که مارکز با کلمه و خیال به هم بافته است.
▫️بیشتر طنابهای رهایی را یک روزی کسی که شاید ته چاه زندانی بوده بافته است. باید از آنها استفاده کنیم.
➖➖
https://telegram.me/sariremellat
سلام وقت شما بخیر....
متن جالبی بود...☺️✋
بخصوص وقتی در مورد طناب ها که میخوندم به یاد ماجرای حضرت موسی ع و طناب های سحر و جادوی جادوگران افتادم که اونها با اون طناب ها افراد را سرگرم میکردن...
اما فقط عصای موسی بود که واقعی بود و بقیه سحر و جادو بودن و فقط حقیقت نما..
خیلی مهم هست که ما بتونیم طناب های واقعی و حقیقی را از طناب های سحرآمیز تشخیص بدیم...
هر طنابی ارزش دست اندازی نداره...
تفاوت طناب جادوگران با طناب موسی ( عصای موسی )
این بود که اون طناب ها را جادوگران بافته بودن با افکار و ترفندهای خودشون
اما عصای موسی ع را خداوند متعال بافته بود....🤔
هیچ کنجی بی دد و بی دام نیست
جز به خلوتگاه حق آرام نیست
اگر خواستید ببینید طنابی که دارید بهش چنگ میزنید ، حقیقی هست یا نه....🤔
باید ببینید اون طناب را چه کسی داره میبافه ⁉️
آیا اون کسی که داره طناب را براتون میبافه به حقیقت وصله یا نه ⁉️
آیا دستش تو دست غیب هست یا نه ⁉️
۱۴۰۰ سال قبل پیامبر عزیز ما در محلی به نام غدیر خم ، مشخصات فردی که میشه به طناب های بافته شده توسط او چنگ زد را مشخص کرد و دستش را به عنوان یک سمبل بالا برد.....✋🤔
اون حرکت یک پیام بود به کل تاریخ بشیریت..
بشریتی که تمایل داره طنابی را پیدا کنه و از چاه دنیا بر فراز آزادی و آزادگی قدم بگذاره....
او پیام داد به ما....
که ای انسانی که میخوای از تمام رنج و سختی ها خلاص بشی....
ای انسانی که میخوای طعم آرامش را بچشی....
با طناب چنین فردی از چاه بیا بیرون...
طنابش حقیقی هست...
فردی که لسان الغیب باشه....
و طناب های گفتاری و کرداری او وصل به اقیانوس حقیقت باشه وصل به حوض کوثر باشه..شمس باشه....🤔🌷🙏
هر کسی را نتوان گفت که صاحبنظر است
عشقبازی دگر و نفس پرستی دگر است
❤️🌷