eitaa logo
علمداران سرو قامت تعالی (طلاب جانباز
26 دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
8هزار ویدیو
41 فایل
بیان معارف دین و فرهنگ جهاد و دفاع
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام علیکم از فضائل امیر مومنان (ع) ابلاغ آیات اول سوره برائت (توبه) در ایام حج به مشرکان مکه میباشد. یک سال پس از فتح مکه در ذی الحجه سال نهم آیات نخست سوره برائت نازل شد. و مشرکین را مخیر کرد یا اسلام بیاورند یا در امان نخواهند بود. همه مفسران (شیعه و سنی)نقل کرده اند وقتی این آیات نازل شدپیامبر(ص)آن را به ابوبکردادتا ایام حج برای مردم بخواند. ابوبکر آیات راگرفت و به سوی مکه حرکت کرد ناگهان وحی نازل شدو دستور داد:{یا محمد!انه لا یؤدی عنک الا انت اؤ رجل منک } ای محمداین کار را بایدخودت و یاکسی از خودت انجام دهد. بلافاصله پیامبر(ص)علی (ع)رابرای اعلام آیات سوره برائت به سوی مکه اعزام کردو ابوبکر را از این مامؤریت عزل نمودند. وحضرت امیر (ع)در حالی که بر شتر مخصوص پیامبر سوار بود،در منطقه ذو الحلیفه آیات را از ابوبکر گرفت و به سوی مکه حرکت کردند ودر ایام حج باصدای رسا برای مردم خواندند. ابوبکر هم از همان منطقه ذو الحلیفه به مدینه بازگشت و علت عزلش را از پیامبر(ص) جویا شد. پیامبر (ص)فرمودند:جبرئل از طرف خداچنین دستورداده است. سنن ترمذی ج2ص183 خصال ج2ص128
سلام علیکم پیامبر خدا(ص)مکرر در مکانهاو زمانهای مختلف با بیان گوناگون حدیث ثقلین را مطرح نمودنند. از جمله دردوازدهم ذی الحجه در مسجد خیف خطبه خواندند همچنین در منا این حدیث تکرار شده است. :یا ایها الناس انی تارک فیکم الثقلین ما ان تمسکتم لن تضلوا ابدا ،کتاب الله وعترتی اهل بیتی فانهما لن یفترقا حتی یردا علی الحوض: ای مردم من از بین شما رحلت خواهم کردو برای شما دو گوهر گرانبها باقی خواهم گذاشت که اگربه آن دو چنگ بزنیدو آنها را رها نکنید هرگز گمراه نخواهید شد،یکی قران است ودیگری عترت من،اهل بیت (ع) من ،و بدانید آن دو تا قیامت از هم جدا نخواهند شدتا در کنار حوض کوثر مراملاقات کنند. نکات و استدلال به حدیث ثقلین برای اثبات حقانیت شیعه. 1-همانگونه که تبعیت از قران واجب است تبعیت و تمسک به اهل بیت (ع)واجب است. 2-شعار حسبنا کتاب الله خلاف سخن پیامبر(ص) وسبب گمراهی میشود. 3-همانگونه که قران از خطا واشتباه مصون هست وباید از آن تبعیت کرد. اهل بیت (ع) از اشتباه و خطا مصون اند وباید از آنها تبعیت کرد. 4-قران جداکننده حق از باطل است اهل بیت (ع)نیز میزان شناخت حق از باطل اند. 5-تازمانی قران میان مردم هست ،امام معصوم نیز در بین مردم هست. پس حدیث ثقلین دلالت بروجود و حضور امام زمان (عج)در عصر حاضر میباشد. 6-پیامبرخدا(ص)به طور مطلق دستور تبعیت از اهلبیت (ع)داده اند ،و این سخن دلیل بر عصمت اهل بیت (ع)است چرا که تبعیت از خطاکار مخالف امر الهی است و پیامبر(ص)امر به مخالفت با خدا نمی کند. 7-همانگونه که حدیث ثقلین دلالت بر افضلیت و اعلمیت قران نسبت به دیگر کتب دارد ،دلالت بر افضلیت و اعلمیت اهل بیت (ع)نسبت به دیگران دارد. 8-به تاخیر انداختن خلافت امیر مؤمنان (ع)بعد از رسول خدا(ص)به معنای جدا کردن اهل بیت (ع)از قرآن میباشد 9-همانگونه که جدایی از قران موجب گمراهی می شود جدایی از اهل بیت (ع)یز موجب گمراهی می شود. هدیه به ارواح ملکوتی معصومین (ع)صلوات شدیدا التماس دعا💐🌸🌸🌷💐🌹
[Forwarded from A.motallebi] اینو میزارم اگه قبل محرم نیتی داریم ازالان شروع کنیم بسم الله... نقل میکرد: این قدر وضع مالیم به هم خورد که به زنم گفتم:زن بردار بریم نجف،الان عزادارا میان خونمون شلوغ میشه آه در بساط نداریم.😭 زنم بهم گفت: مرد حسابی ، تو تاجر این شهری، با این همه دبدبه و کبکبه، شب اول محرمی همه از نجف بلند میشن میان کربلا، ما از کربلا بلندشبم بریم نجف، بابا پول نداریم نمردیم که، خدا هست، امام حسین هست، درس میشه. بهش گفتم: زن اگه امام حسینم بخواست کاری بکنه تا الان کرده بود 😭 😭 😭 😭 😭 😭 میگفت: هرچی به زنم گفتم بیا بریم توجه نکرد و حرف خودشو زد، فقط برای آخرین بار رفتم باهاش اتمام حجت کنم. گفتم: زن اگه نیای بریم میانا، آبرومون میره ها. بازم گوش نکرد و کار خودشو کرد. همینجوری که استرس داشتم و نمیتونستم یه جا بند بشم و هی خودمو میخوردم: دیدم عصر شده، یه دفعه اولین دسته ی عزاداری آقا ابی عبدالله وارد خونه شدن. رفتم پیش زنم، با عصبانیت بهش گفتم: دیدی اومدن، دیدی آبرومون رفت، حالا خوبت شد؟ آبرومونو بردی حالا برو جواب بده... بازم کار خودشو میکرد و به من توجهی نمیکرد. تو همین لحظه دومین دسته اومدن، سومین دسته، چهارمین دسته، هی دسته های عزاداری امام حسین وارد خونه میشدن و هی من نگران تر... اذان مغرب شد... وایسادن نماز خوندن... عشا رو که خوندن رفتم گفتم: ما امشب چیزی نپختیم، یه چیز ساده ای میل کنید مث نون و پنیرو هندونه ایشالله از فردا شروع میکنیم... 😭 😭 😭 😭 😭 😭 😭 میگفت: شام خودن و رفتن حرم زیارت، نصف شب شد خوابیدن، تا خوابشون برد بلند شدم قبامو پوشیدم، عبامو انداختم، عرق چینمو سرکردم و نعلینمو پا. شال و کلا کردم برم نجف. رفتم به زنم گفتم: زن این تو و این عزادارا و این امام حسین... من دیگه تحمل موندن و آبروریزی ندارم... میرم نجف و تو کربلا نمیمونم... فقط تو کربلا یه کار دارم! زنم گفت: چی کار؟ گفتم: الان میرم بین الحرمین، حرم حسینم نمیرم ، میرم حرم عباس... به عباس میگم: برو به این داداشت بگو خیلی مشتی هستی، خیلی با مرامی، خوب آبروی این چن سالمونو حفظ کردی... 😭 😭 😭 😭 😭 😭 😭 هرچی زنم گفت: بمون نرو... منو تنها نزار. محل نذاشتم و از خونه زدم بیرون اومدم تو کوچه، باید دست راست برم حرم حسین گفتم نمیرم قهرم، پیچیدم برم حرم عباس تو راهم دیدم یه حجره بازه... (قدیما تو بین الحرمین عرب ها حجره و دکان کاسبی داشتن) خیلی تعجب کردم، گفتم: ساعت از نصف شبم گذشته، چطور میشه یه حجره باز باشه. تو دلم گفتم این دیگه کیه که تا این موقع شب ول نکرده کاسبی رو؟! کنجکاو شدم بینم کیه.رفتم جلو دیدم آ سید حسینه... آسید حسین استادم بوده و من اینجا تو همین حجره شاگردیه همین آسید حسینو میکردم... خیلی خوشحال شدم.رفتم جلو آسید حسین سلام علیکم جوابمو داد سلام علیکم. گفتم : آسید حسین چی شده تا این موقع حجره موندی؟ بهم گفت: این چیزارو ول کن، روضه نداری امسال؟!
اشک تو چشام جمع شد و گفتم آسید حسین تو که وضع مارو میدونی تو کربلا ورشکست شدم یکی نیست حتی یه پول سیاهی برای روضه ی امام حسین بهم بده آسید حسین یه نگاهی بهم بهم انداخت گفت: چی میخوای؟ گفتم: چیو چی میخوام؟ گفت:برای روضت چی لازمته؟ گفتم:برنج میخوام،شکر میخوام، چایی میخوام، گوشت میخوام، هیزم میخوام، سیب زمینی میخوام، پیاز میخوام.فلان و فلان و فلان میخوام ... بهم گفت: بیا بردار برو گفتم: چیو بردارم برم؟ گفت:همینایی که الان گفتی هرچه قدر میخوای ببر، نگاه کردم تو دکانش دیدم پر از همه چیزاییه که میخوام... گفتم: من پول ندارم آسید حسین گفت: کی پول خواست از تو؟ سرم داد کشید مث همون روزای استادو شاگردی: بیا هرچی میخوای بار گاری کن بردار برو همه چیو بار گاری زدیم تموم شد گفتم: آ سید حسین، ممنونتم کمکم کردی نزاشتی آبروم بره... ولی من این همه بارو چطوری ببرم؟ اومد جلو تکیه داد به زنجیر آویزونه دم حجرش روشو کرد طرف حرم حسین صدا زد:عباس،اکبر،قاسم،عون،جعفر بیاین این بارارو ببرید تو دلم گفتم: نگاه آسید حسین چقدر شاگرد گرفته، من یکی بودم شاگردشا... تا این موقعم بیدارن شاگرداش... خواستم برم خونه بهم گفت وایسا کارت دارم رفت از ته حجرش یه چیزی بیاره وقتی اومد دیدم دوتا شمعدونی خوشگل سبز رنگ گذاشت به دستم گفت اینم هدیه ی مادرم فاطمه، برو یه گوشه از روضتو روشن کن. نفهمیدم منظورش از مادرش فاطمه چیه؟ 😭 😭 😭 😭 😭 😭 اینقد خوشحال بودم که گفتم حالا که که کارمون درست شد برم حرم آقا از آقا معذرت خواهی کنم... بگیم آقا غلط کردیم نفهمیدیم. ببخشید، اما این دوتا شمعدونی تو دستام بود اذیتم میکرد.گفتم: میرم اینارو میدم به خانمم و بهشم میگم کارمون جورشده و برمیگردم حرم. رسیدم سرکوچه دیدم گاری با بار جلو در گذاشته و زنم داره دورش میگرده و بال بال میزنه (یه مساله هست اینجا، اگه شاگردای آسید حسین زودتراز این بنده خدا میرسیدن خونه، این بنده خدا
[Forwarded from A.motallebi] باید توراه میدیدشون.اگه بعد از این بنده خدا میومدن.باید این بنده خدا میرسید خونش و اونا میومدن.) رسیدم دم در خونه زنم بهم گفت: کجا ریش گرو گذاشتی؟ کجا نسیه آوردی؟ بهش گفتم: زن کارمون راه افتاده و درست شده،این شمعدونی هارو بگیر من برم از آقا معذرت خواهی کنم بعد که اومدم تعریف میکنم برات. زنم گفت حالا از کی گرفتی اینارو؟ گفتم: از آسیدحسین.اون ایناروبهم داد. زنم دادزد سرم که: مرد! ورشکست کردی دیونه شدی؟ گفتم:چرا؟ گفت:آسیدحسین20ساله مرده گفتم: زن به عباس قسم من الان بین الحرمین درحجره ی آ سید حسین بودم باورش نشد. گفت صبر کن خودم بیام ببینم چی شده.؟ رفتیم بین الحرمین، تا به حجره ی آسید حسین رسیدیم دیدم در حجره ی آسید حسین خاک گرفته،عنکبوتا تار بستن.یه وقت یادم افتاد خودم آسید حسینو غسل دادم، خودم کفنش کردم، خودم خاکش کردم. به زنم گفتم تو برو خونه خودم اومدم تو حرم حسین چسبیدم به ضریح و گفتم آقا غلط کردم برات کربلاتونو از دست حضرت عباس بگیرید . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . "اَ لسَّلٰامُ عَلَیْکََ یٰا اَبَا الْفَضْلِ الْعَبٰاس" اگه دوست داشتید کپی کنید تا همه یه سلام بدن به آقا
🌺 امام سجاد علیهم السلام به فرزندشان امام باقر (ع) فرمودند: پسرم ! با پنج گروه رفیق نشو ! ۱- با دروغگو ، چون دروغگو مانند سراب است با دروغ دور را نزدیک و نزدیک را دور می‌کند ۲- با فاسق (کسی که از نافرمانی خدا دوری نمی‌کند) فاسق تو را با یک لقمه و‌ کمتر از آن می‌فروشد ۳- با بخیل، زیرا آن زمانی که در شدت احتیاج مالی به او هستی از اموالش تو را بهره‌مند نمی‌کند و تو را سبک می‌کند ۴- با احمق، چون احمق آنگاه که می‌خواهد نفعی به تو رساند، ضرر می‌رساند ۵- با قاطع رحم، زیرا خداوند سه جا در قران او را لعن کرده(محمد/۲۳ و رعد/۲۵ و بقره/۲۷)، 📝 «الاختصاص، شیخ مفید، ص ۲۳۹ ✍ ✍ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
عارفی به شاگردانش گفت: بر سر دنیا کلاه بگذارید (دنیا را فریب دهید) پرسیدند : چگونه؟ فرمود: نان دنیا را بخورید ولی برای آخرت کار کنید.. ✍ ✍ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
💖 شش در قبر! 🔰ابوبصیر از امام باقر یا امام صادق (علیه السلام) نقل می کند که فرمودند: هنگامی که را در میان قبر می گذارند، شش با او وارد قبر می گردند؛ 🌸 یکی از آنها در او می ایستد؛ 🌸 و دیگری در در او می ایستد؛ 🌸 و سومی در ؛ 🌸 چهارمی در او؛ 🌸 و پنجمی در او می ایستد 🌸 و یکی از آنها ششمی که از همه زیباتر است در او می ایستد... 👈و به این ترتیب از صاحبشان می کنند. 💖 آنکه از همه زیباتر است از پنج صورت دیگر می پرسد، شما کیستید، خدا به شما جزای خیر دهد؟ ✳️ آنکه در جانب راست میت قرار دارد می گوید، من هستم. ✳️ آنکه در جانب چپ او است می گوید: من هستم. ✳️ آن که در روبروی او است، می گوید، من هستم. ✳️ آن که در پشت او است می گوید: من و عمره هستم. ✳️ آن که در کنار پایش ایستاده می گوید: من او هستم که به برادران دینی خود نمود. 👈 سپس آن پنج صورت، از آن صورت نورانی تر از همه، می پرسند: تو کیستی که از همه ما زیباتر و خوشبو ترهستی؟ ♥️او در پاسخ می گوید: من آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم هستم. 🌼 نیز امام صادق (علیه السلام) فرمودند: در ، از نماز و زکات و حج و روزه و ولایت و محبت میت با ما خاندان رسالت، سؤال می کنند، که به صورتی در جانب قبر قرار دارد، به نماز حج و روزه و زکات می گوید: اگر در شما وجود دارد، من آن نقص را می کنم. 🌼 بنابرین یگانه چیزی که در عالم قبر، به داد انسان می رسد و موجب نجات و دلگرمی او می شود، و اهل بیت علیه السلام است. 📘اصول کافی، ج 2، ص 90باب الصیر حدیث 8، 📗المحاسن البرقی، ص 288، بحار ج 6 ص 134. 📕فروغ کافی، ج 3، ص 241، لثانی الاخبار، ج 4، ص 31، بحار ج 6، ص 266 👈 کانال مرگ و قیامت 🆔 @nademin