eitaa logo
🌴 عطر ماندگار🌴
211 دنبال‌کننده
437 عکس
101 ویدیو
12 فایل
امام خامنه‌ای: مسأله فرهنگ و تعلیم وتربیت، مسأله اول در نظام ماست. در بلندمدت هیچ چیزبه اندازه تعلیم وتربیت اهمیت ندارد. به فضل الهی این کانال درراستای تقویت تفکرتربیتی مخاطبان تلاش می‌کند‌‌. ارتباط با استاد امیدی: @Tabyin16
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم خدمت شما مخاطبان ارجمند کانال عطر ماندگار عرض سلام و ادب داریم. به جهت تنوع فکری و هنری بر آن شدیم تا پویشی هنری راه‌اندازی کنیم لذا برداشت خود را از مفهوم لوگوی بالا، با ذکر نام حداکثر تا دهم شهریور ماه به آیدی‌های اعلامی زیر ارسال کنید. ✓ بهترین جملات در قالب پوستر طراحی شده و در کانال قرار خواهد گرفت. @Tabyin16 @Mobin_99 @tabyin1318
تجلی انسانیت جلسه ۹ ▪️ ۲ بسم الله الرحمن الرحیم 🔸 درس دوم از از درس‌های عاشورا است. شجاعت فضیلتی است که انسان در برخورد با سختی‌ها و خطرات دلش نلرزد و استواری خودش را حفظ بکند. حفظ این فضیلت آن‌وقت که اولا؛ زمینه‌های هراس زیاد است و ثانیا؛ انبوه زیادی از مردم ترسیده‌ باشند ارزشمندتر است. نترسیدن از مرگ، یکی از مصداق‌های مهم و آشکار شجاعت است. اصحاب عاشورا در مراتب بالای این فضیلت قرار دارند. با شجاعت به کربلا آمدند. با شجاعت جنگیدند و با شجاعت شهید شدند. نه تنها این فضیلت بلکه همه فضائل عاشورا نیست بلکه است‌. همانطور که می‌دانید در جنگ قرار بر رزم فردی بود. در مقابل شجاعت اصحاب عاشورا دشمن توان این رزم را نداشت. آن‌وقت که ترس بر دشمن غالب می‌شد به یک نفر، گروهی حمله می‌کردند. از دور تیر و سنگ می‌انداختند. با این وجود نیز اصحاب عاشورا ذره‌ای نمی‌ترسیدند و یقینا با شجاعت بیشتری نسبت به رزم فردی می‌جنگیدند.‌ رجز می‌خواندند. دارای چهره بشاش بودند. هر چند همه اصحاب عاشورا می‌دانستند ساعاتی دیگر امام‌شان تنها خواهد ماند. اما با این وجود، شجاعت را به نحو احسن نشان دادند. یعنی آن جایی که شجاعت ارزشمندتر می‌شود همین جاست. غم تنهایی امام خیلی بر وجودشون سنگینی می‌کرد اما با این وجود برای نشان دادن شجاعت خود در آخرین لحظات زندگی خود جانانه می‌جنگیدند. شجاعانه می‌جنگیدند. از این رو شجاعت در عمل و گفتار شهدای کربلا موج می‌زد. 🔸 درس سوم است. آن فضیلتی که انسان را در برابر فشارهای درونی و بیرونی اولا؛ و غلبه بر مشکلات در راه نیل به هدف ثانیا؛ پایدار می‌کند، استقامت است. در عاشورا این فضیلت در وجه احسن به نمایش گذاشته می‌شود. آن‌چه حماسه عاشورا را به اوج ماندگاری و تاثیرگذاری می‌رساند همین روحیه استقامت است. حضرت سیدالشهداء و یاران باوفایش این‌قدر در اوج استقامت بودند که موجب ماندگاری عاشورا شد‌. امام در یکی از منزلگاه‌های میان ‌راه به نیروهای خود‌ چنین می‌فرماید: ای مردم هر کدام از شما که تحمل تیزی شمشیر و زخم و ضربت نیزه‌ها را دارد همراه ما بماند و الّا بازگردد. در توصیه‌ای دیگر حضرت خطاب به خانواده خود چنین فرمودند: بنگرید هرگاه که من کشته شدم بخاطر من گریبان خود را چاک ندهید و صورت خراش نکنید. بزرگترین مصداق استقامت امام حسین، استقامت در برابر تردیدافکنی‌های نخبگان جامعه است. آن‌هایی که مدام حضرت را از قیام منع می‌کردند. دلیل شرعی برای این منع می‌تراشیدند. اما امام به آن‌ها اعتنایی نمی‌کرد. از این‌رو در واقعه عاشورا امام آموزگار استقامت است. و صلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین @tabyin1318
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تجلی انسانیت جلسه‌ ۱۰ ◾️ ۳ بسم الله الرحمن الرحیم درسی که این جلسه از درس‌های عاشورا خدمت شما تقدیم می‌شود؛ 🔸 درس چهارم: است. عزت یعنی که تابع ارزش‌های صادق در درون انسان است، خلاف غرور که تابع ارزش‌های کاذب هست. به عزت، نیز گفته می‌شود. عزت به عنوان یک ویژگی شخصیتی مهم، صاحبش را از انفعال در برابر مشکلات و تهدیدات و نیز از نزدیک شدن به زشتی‌ها و خطاها دور می‌کند. طبق آیه ۸ سوره منافقون عزت از آنِ خدا، پیامبر و صاحبان ایمان است. بر همین اساس روایات متعددی را مذمت می‌کند. مخصوصا این حدیث امام صادق علیه‌السلام خیلی جای تأمل دارد. حضرت می‌فرمایند: « خداوند همه کارهای مومن را به خودش واگذاشته است ولی اینکه ذلیل باشد به او واگذار نکرده است ». عزتِ مومن باید در دو چیز باید آشکار بشود، تجلی پیدا بکند. ۱) به اموال دوستان خود چشم طمع نداشته باشد. در این‌جا عزت با پیوند می‌یابد. ۲) از امکانات و تجهیزات زیاد دشمن نهراسد. این‌جا عزت با ارتباط پیدا می‌کند. دستگاه طاغوتی بنی‌امیه با تحمیل نفسِ بیعت اولا؛ و نیز تحمیل شخصِ طاغوت برای بیعت ثانیاً، می‌خواستند امام حسین را به انفعال و سکوت وادار کنند. بیعت همان مقبولیت مردمی است که هیچ اجباری در آن نیست. شما در سابقه مدیریت اولیاءالله دقت بکنید حتی موردی در تحمیلِ نفس بیعت نمی‌بینید چه رسد به تحمیل خودِ شخص. شخصِ امام مثل خورشید است بر همه می‌تابد. حال، کسی بخواهد و نخواهد دیگر با خودِ اوست. این خواستن و نخواستن همان نفسِ بیعت و عدم بیعت است. وقتی استاندار مدینه به دستور یزید طاغوت بیعت را با امام حسین مطرح کرد. حضرت آن را ذلت نام نهاد. و حداقل موضع‌گیری در مقابل آن را، معرفی کرد. به سیره حضرت سیدالشهداء نگاه بکنید حضرت یک قیام همه بُعدی به لحاظ فکری، سیاسی، اقتصادی، حقوقی، اجتماعی و فرهنگی علیه دو چیز را می‌بینید: ۱- طاغوت که اصل نیز همین است، چون با انسانیت در تضاد جدی است. ۲- طاغوت که یزید بن معاویه بود که ثمره قیام علیه این دو چیز، یا مرگ عزت‌مندانه است یا حکومت عادلانه. این روحیه عزت در خانواده و یاران امام در مراتب بالا موج می‌زد. مثال: رد کردن امان‌نامه از طرف حضرت عباس یک مصداق عینی و جدی است.‌ شما به تمامی رجزهای اصحاب عاشورا دقت بکنید مملو از نگاه و کلام عزت‌مندانه است. یکی از عواملی که رعب و وحشت عمیق بر لشکر ۳۰هزار نفری جبهه کفر انداخته بود، همین روحیه عزت اصحاب عاشوراست. و صلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین @tabyin1318
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 نمایش دمی در بازار هیزم فروشان تولید: گروه نمایش شهید آوینی خرمدره @tabyin1318
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تجلی انسانیت جلسه یازدهم ◾️ ۴ بسم الله الرحمن الرحیم در آموزه‌های دین اسلام دین بسیار برجسته است. علت این برجستگی را در دو موضوع می‌توان جستجو کرد. 🔹 موضوع اول: ستیز اساسی بین جبهه حق و باطل است. این یک نگرش است که پذیرش آن زمینه‌های عزت را هموار می‌کند. بی‌تفاوتی یا عدم پذیرش آن زمینه‌های ذلت را پدید می‌آورد. هر چند دشمن در یک برنامه گسترده، قصد داشته و دارد این ستیز را عادی جلوه بدهد. البته تا حدی هم موفق شده است. دقت کرده باشید وقتی واژه مبارزه به میان می‌آید حداقل نصف مسلمانان با کراهت واکنش نشان می‌دهند. منظور ما غیرت مسلمانی نیست. منظور، یک نگرش است. چون در نگرش دینی این ستیز، مسئله اعتقادی است. کیفیت حیات معنوی و مادی انسان از همین اعتقاد نشئت می‌گیرد. این است که ما از مخاطبان می‌خواهیم همه جا این حرف را بزنند که پذیرش این نگرش یک مسئله اعتقادی است. نکته مهمی که در این ستیز نهفته و متاسفانه در هاله‌ای از فراموشی هم فرو رفته است ⬅️ بصیرت به روش جبهه باطل هست. جبهه باطل از اساس با انسانیت سرِ ستیز دارد. اما در ظاهر به روش‌های رنگارنگ، خود را انسان‌دوست معرفی می‌کند. در سایه همین تبلیغات دروغین به شدت به کسب قدرت سیاسی حریص است. از این‌رو ناجوانمردانه به روش شیطانی، مدام تمایلات پست انسان‌ها را تحریک می‌کنند تا به وسیله آن به اهداف خبیثانه خود برسند. 🔹 دومین مسئله، مسئله حکومت و رهبری است. روی این مسئله بین جبهه باطل و جبهه حق یک تضاد اساسی هست. نظام سیاسی اسلام برای مدیریت جامعه، را معرفی کرده است. مبنای تصدی حکومت شایستگی‌های علمی و تقوایی است و متصدیان آن در چهارچوب دین خدا به مدیریت جامعه می‌پردازند. اما در جبهه باطل نظام سیاسی به آن معنای واقعی وجود ندارد. شرط تصدی حکومت به قدرت زور و زر و تزویر است. به همین جهت کسی که حاکم می‌شود از شایستگی‌های انسانی هیچ بهره‌ای نمی‌برد. افرادی که اسیر این حاکمِ باطل می‌شوند یقینا در نگرش به ستیز بین حق و باطل ذره‌ای شناخت ندارند. این اثرِ نگرش هست. حالا با این دو موضوع به قیام عاشورا نگاه بکنیم. عاشورا حرکتی انقلابی هم بر ضد نگرش‌های انحرافی است و هم علیه حکام مستبد و خبیث است. مردم آن زمان در آن دو موضوعی که گفتیم هم شدیدا و هم عمیقا در اسارت محض جبهه باطل بودند‌. بخاطر نجات همین مردم بود. در قیام عاشورا زیاد است. دوری از بی‌تفاوتی، دوری از ذلت، به همین علت قیام عاشورا در طول تاریخ الهام‌بخش حرکت‌های آزادی بخش است. عاشورا علاوه بر اینکه یک نظام سیاسیِ زنده و کاربردی را معرفی می‌کند. به همه سوالات هم در جنبه و هم در جنبه پاسخ دقیق، صریح و روشن ارائه می‌دهد. از جمله؛ شرایط حاکم شایسته، وظایف حکومت در قبال مردم، وظایف مردم در قبال حکومت، نحوه موضع‌گیری در مقابل نظام طاغوت، دامنه امر به معروف و نهی از منکر، معیارهای ساختار سیاسی جامعه و از این قبیل... و صلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین @tabyin1318
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تجلی انسانیت جلسه ۱۲ ◾️ ۵ بسم الله الرحمن الرحیم درس ششم از درس‌های عاشورا در موردِ 🔸 است. حاکمیت اهل بیت پیامبر بر مردم به علت احراز صلاحیت‌های بی نظیرشان به ویژه قرابت عمیق و معنوی با سرچشمه دین یک حق غیرقابل انکار می‌باشد. هر چند عده‌ای جاه‌طلب، زورمدار، مزور با غوغاسالاری در سقیفه مسیر حاکمیت الهی را در جنبه مقبولیت مردمی به نفع خود تغییر دادند اما خودِ اهل بیت نسبت به این انحراف راضی نبودند و در مقاطع مختلف از حق خود دفاع می‌کردند. تا این حد که غاصبان حق خود را به مردم معرفی می‌نمودند. البته همه مخاطبان بزرگوار می‌دانند این حق چون از سوی خدا به اهل بیت عطا شده بود در کنار آن تکلیف دفاع از حق خود را نیز داشتند. جلوه بارز و بی‌نظیری از این حق‌خواهی می‌باشد. در سه محور من یک نمونه عرض می‌کنم: 🔹 محور اول: است. حضرت سیدالشهداء در پاسخ به درخواست‌های شیعیان عراق مبنی بر حرکت به سوی آن‌جا در نامه‌ای که حضرت مسلم را به عنوان نماینده خود معرفی نمودند، در مورد شرایط رهبری چنین جمله‌ای نوشتند. « به جانم سوگند امام جز آن که به کتاب خدا حکومت و داوری کند و قیام به قسط و عدل نماید و به دین حق گردن بنهد و خود را وقف راه خدا کرده باشد، نیست ». امام حسین در این دو سه جمله نیل به را در پرتو شناخت و اعتقاد به ولایت می‌داند. بر همین اساس عرض می‌شود که شناخت امام و زمینه‌سازی برای تحقق مقبولیت مردمی ⬅️ شرط است یعنی کسی این کار را نکند، دغدغه این کار را نداشته باشد در صحت خداپرستی خودش باید شک کند!. 🔹 محور دوم: منصب امامت است‌. وقتی الگوی کلی امامت بیان شد، انطباق آن با شخص شایسته مسئله مهمی می‌شود. به عنوان مثال امام حسین در مسیر راه کوفه پس از برخورد با سپاه حُر بعد از اقامه نماز جماعت خطبه‌ای ایراد فرمودند که این انطباق را در آن‌جا مطرح می‌کنند. « ای مردم اگر تقوای خدا پیشه کنید و حق را برای صاحبانشان بشناسید، خدا از شما بیشتر راضی خواهد بود. ما دودمان پیامبریم و به عهده‌داری این امر و ولایت بر شما از دیگرانی که به ناحق مدعی آنند و در میان شما به ستم و تجاوز حکومت می‌کنند، سزاوا‌رتریم ». ببینید امام در این جمله ضمن این انطباق، می‌فرمایند که این تقوای الهی است. چی تقوای الهی است؟ ⬅️ دعوت مردم به فرد شایسته منصب امامت. این تقواست. ان‌شاءالله محور بعدی در جلسه بعد و صل الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین @tabyin1318
بسم الله الرحمن الرحیم 💠 (قسمت اول) ❓در ارتباط‌دهی بین نقش‌های زن و شوهر، از کدام نقطه قیام عاشورا، می‌توان استفاده نمود. در حد لازم توضیح دهید. 🔶 : خداوند متعال انسانیت را در جسم خاکی قرار داد. و تعظیم فرشتگان را خواند که ابلیس تکبر کرد. از این لحظه چالش بین حق و باطل کلید خورد. ابلیس عملاً هدایت باطل را به عهده گرفت. خدا برای هدایت انسان؛ پیامبر، امام و قرآن را نازل کرد این چالش قرن‌ها ادامه داشت اما کسی خبر از کم و کیف آن چالش نداشت، در جزئیات چرا هر کسی در منطقه خود می‌دید باطل پیروز است یا حق. در بطن این چالش نکات مهمی نهفته است که فعلا معلوم نیست. بالاخره در زمان امام حسین که انسانیت پست شده و ابلیس به گمان خود سرمست از پیروزی است. خدا خواست هر یک از مدعیان داشته‌های خود را به نمایش بگذارند. به عنوان احسن تقویم و اسفل سافلین از سوی خدا انتخاب شد. خدا فرمود: « إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا » این معیار من در نمره‌دهی به آثار شماست. هر دو جبهه آثار خود را چیده و عرضه کردند. ✓ ۳۵ هزار انسان با کلیه امکانات و تجهیزات خود. ✓ ۷۲ نفر انسان با کلیه امکانات و تجهیزات خود. از انسان‌های هر دو جبهه یک سوال پرسیده شد: ❓آیا این راهی که انتخاب کردید کاملاً به مسیر، مبدا و مقصد آن واقف بودید؟ بالاخره بعد از جمع‌آوری نظرات و تجزیه و تحلیل آن‌ها چنین جمع‌بندی شد. ◾️ همه نفرات جبهه باطل چنین نظراتی داشتند: - دنیا را به آخرت ترجیح دادند. - خودشان را مهم‌تر از دیگران می‌دانند. - سعادت را در رفاه دنیا می‌دانند. ◽️در جبهه حق این جوابها را دادند: - خدا را به دنیا و آخرت ترجیح دادند. - خودشان را فدای دیگران می کنند. - سعادت را در خدمت به انسانها می‌دانند. بعد خدا خطاب به امام حسین فرمود: ای حسین تو مدیر این نمایشگاه هستی توضیحی ارائه ده. امام حسین فرمود: خدایا خودت شاهدی که ما اهل بیت به هر دو گروه روشنگری کردیم. هر دو گروه آزادی عمل داشتند. جبهه کفر از این آزادی عمل سوءاستفاده کردند، اما جبهه حق از آزادی عمل نهایت استفاده را برای تکامل خود برده‌اند. خداوند متعال برای نمونه از جبهه باطل و از جبهه حق دو نفر را انتخاب و از آن‌ها سوال پرسید. از جبهه باطل از پرسید: اگر از جنگ با حسین من دست برداری بهشت را به تو می‌دهم. عمر گفت: آخر من شب و روزم برای حکومت ری سپری شده و الان شرط آن حکومت قتال با حسین است. خدا از جبهه حق از پرسید: اگر میدان جنگ را ترک کنی بهشت را به تو می‌دهم. زهیر گفت: خدایا من هر کجا بروم با حسین تو می‌روم اگر حسین را داشته باشم هر چه خواهم داشت. بعد خدا به حسین فرمود: ای حسین! این حرامیان نمی‌دانند تو تجلی من هستی، این‌ها نمی‌دانند خون من هستی. تو دو راه داری و در انتخاب هر دو آزاد هستی. 1⃣ من همه این حرامیان را هلاک کنم و تو با این هفتاد و دو نفر زندگی انسانی را از نو شروع کن. 2⃣ یا باید با این‌ها جنگ کنید، این‌ها فقط آمده‌اند خون تو را بریزند و در خیال خام خود به دنیایشان برسند. امام حسین فرمود: خدایا نوح نبی گزینه ۱ را انتخاب کرد. من می‌خواهم گزینه دو را انتخاب کنم آماده‌ام به اذن تو همه چیزم را فدا کنم تا این‌ها از خباثت خالی شوند و انسانیت‌شان بیدار شود. در این لحظه حضرت سیدالشهداء چشم باز کرد و به زهیر گفت: جمع کنید یاران باوفایم را، با آن‌ها حرف دارم. فردا روز عظیمی خواهد بود. ✍ ادامه دارد.... بارگذاری قسمت دوم ساعت ۱۰ شب انجام خواهد شد. عزتمندباشید. امیدی @tabyin1318
تجلی انسانیت جلسه ۱۳ ◾️ ۶ بسم الله الرحمن الرحیم به فضل الهی جلسه قبل عرض شد دفاع از حق ولایت، از درس‌های مهم عاشوراست. که این حق‌خواهی در سه محور انجام گرفته است. در محور اول؛ عرض شد، امام حسین به تبیین شرایط رهبر می‌پردازد. و در محور دوم؛ عمل انطباق شخص با صلاحیت رو انجام می‌دهد و او را معرفی هم می‌کند. 🔹 محور دیگری لازم است تا از غاصبان حتی کسانی که قصد غصب این منصب را دارند انجام بگیرد. حضرت سیدالشهداء در نامه‌ای که پس از برخورد با سپاه حُر به بزرگان کوفه می‌نویسد؛ « پس از برشمردن اینکه این جماعت - یعنی امویان - پیرو شیطان هستند، حدود الهی را تعطیل کردند، فساد را آشکار ساختند، حلال را حرام و حرام را حلال کرده‌اند و نیز بیت‌المال را برای خود برداشته‌اند... بعد از آن می‌فرماید: و من به دلیل نزدیکتر بودنم به پیامبر، برای امر حکومت شایسته‌ترم ». جلسه قبل عرض شد این قرابتی که بین امام حسین با پیامبر هست. یک قرابت معنوی و عمیق می‌باشد. مدنظر این قرابت است نه قرابت نسبی، هر چند نسب زمینه‌ساز این قرابت معنوی شده است اما در صلاحیت‌های رهبری، قرابت نسبی یک امر زمینه‌ساز است. عامل اصلی نیست. یا مثلاً؛ حضرت سیدالشهداء در زمان صلح با معاویه هر چند به مفاد صلح پایبند است اما دست از مبارزه منفی برنمی‌دارد. در نامه‌ای به معاویه چنین می‌فرماید: « ای معاویه برای من نوشته‌ای که مردم را به فتنه نیاندازم. من، فتنه‌ای بالاتر از زمامداری تو به مردم نمی‌شناسم و اگر اهل مبارزه باشم جهاد با تو را برترین کار می‌دانم. و اگر با تو نجنگیده‌ام از خدا آمرزش می‌خواهم ». ببینید واضح و گویا. معاویه وقتی نقضِ عهد کرد و برای بعد از خود یزید را معرفی و تبلیغ کرد امام‌حسین ساکت ننشست و نامه‌ای به او نوشت « جوانی را به ولایت امر مردم تعیین کرده‌ای که شراب می‌خورد، با سگ بازی می‌کند، به امانت خود خیانت کرده و مردم را تباه ساخته‌ای! چگونه یک شرابخوار را به تولیت امور امت محمد می‌گماری؟! - اینجا را دقت کنید - در حالی که شرابخوار امین بر یک درهم نیست! - چقدر دقیق گفته است امام! - چگونه نسبت به امت، امین باشد؟! میگه یزیدی که چون شرابخوار است و نمی‌تواند بر یک درهم امین باشد چگونه نسبت به امت محمد امین باشد!! می‌بینید در معرفی و اطاعت از حاکم بر حق و نیز نفی صلاحیت غاصبان آن و تبری از آن‌ها یک محسوب می‌شود. حضرت سیدالشهداء با این قیام زمینه‌های جهل‌زدایی و بیدارگری مردم را نسبت به این موضوع حیاتی ایجاد نمودند. قیام عاشورا نجات بود، هدایت بود، روشنی بخش بود، حرکت‌زا بود خب این آثار با چه منشأی به وجود می‌آید؟! متاسفانه ما نسبت به این موضوع غافلیم. یک جمله، عرضم تمام - که در قیام عاشورا هنوز هم نهفته است معرفی امام حق و افشای امام باطل به امت اسلامی است. این سرمایه محوری نهفته است! بعد از ۱۴۰۰ سال و اندی ما چقدر به این سرمایه محوری واقف شده‌ایم؟! پس جای تأمل دارد... @tabyin1318
بسم الله الرحمن الرحیم 💠 (قسمت دوم): قیام عاشورا در مقایسه با ویژگی‌های یک قیام متداول بی‌نظیر است. یکی از آن ابعاد، است. در هیچ جنگی نبوده و نخواهد بود که مجاهدان خانواده را با خود به معرکه کارزار ببرند. هدف حضرت سیدالشهداء از این کار می‌تواند مطالب زیر باشد: 1⃣ با توجه به فضایی که در قسمت اول پاسخ ترسیم شد، برای زدودن خباثت از درون انسان‌ها ایثاری ضرورت داشت که تمام عیار باشد. همراه بردن خانواده، را در قیام عاشورا خیلی بالا برد. 2⃣ رویارویی دو طرف متخاصم در جنگ با توجه به اصول و قواعد آن یک امر پذیرفته شده است. مثال: جنگ صفین. هر چند عظمت‌های انسانی این جنگ بازگو نمی‌شود اما در حد یک جنگ متداول به آن نگاه می‌شود. حضور خانواده در قیام عاشورا موجب شد کانون توجه جدی و عمیق شود. به عبارت دیگر نگاه جهانی به قیام عاشورا خیلی متفاوت‌تر از نگاه به سایر جنگ‌ها و قیام های کوچک و بزرگ شد. حضرت سیدالشهداء چون به دنبال انسان‌ها بودند، به چنین نگاه متفاوتی نیازمند بودند. 3⃣ در ریشه‌یابی اصلی وقوع حادثه عاشورا، در ایستگاه خانواده متوقف می‌شویم. ✓ اگر گرایش و رفتار خانواده به سوی باشد حسین‌بن‌علی تقویت می‌شود. ✓ اگر گرایش و رفتار خانواده به سوی باشد یزیدبن‌معاویه تقویت می‌شود. در زمان امام حسین و قبل از قیام، فجور با منشأ خانواده در پیکر جامعه جاری و ساری بود. از این رو امام خانواده را همراه قیام کرد تا در پیام آزادگی و انسانیت از قابلیت آنها بهره‌برداری های لازم را بنماید. 🔸 رشد انسان در سه قلمرو: - در قلمرو : زمینه‌های خوب و بد شدن انسان را می‌سازد. - در قلمرو : زمینه‌های خوب و بد شدن انسان را می‌سازد. - در قلمروی : زمینه‌های خوب و بد شدن انسان را می‌سازد. با توجه به این سه قلمرو عرض می‌شود روز عاشورا مصاف مادران و معلمان خوب و امام حق با مادران و معلمان بد و امام باطل بود. به عبارت دیگر این سه دسته انسان، دستاوردهای آموزشی و پرورشی خود را در نمایشگاه دائمی مستقر در صحرای کربلا در معرض دید همه بشریت قرار دادند. - در نقش‌های زن و شوهر دو صلاحیت لازم است تا خانواده همواره عاشورایی باشد: الف) در روابط زن و شوهر مثال: دلهم زن زهیر به او گفت: من نمی‌گویم برو حسین بن علی را یاری کن، بلکه می‌گویم به رسم ادب برو ببین فرزند رسول خدا چه حرفی با تو دارد. تراز جمله دوم زن زهیر در مراتب آزادگی بالاست. ب) و از خودگذشتگی در تولید رفتارهای انسانی مثال: وهب یک انسان وارسته‌ای است که تازه به مکتب شیعه وارد شده است. عالمانه شیفته حسین بن علی شد و در کمال نترسیدن از مرگ، چنان ظاهر شد که خباثت درونی و عمیق امویان را آشکار کرد. یکی از امویان به طعنه گفت: مسلمانی نیست حسین بن علی را یاری دهد. دست به دامن یک مسیحی شده است؟ وهب در جواب او جملاتی با این مضمون گفت: حسین ابن علی تنها آزاد مردی است که دیگران دست به دامن او می‌شوند تا در مراتب انسانیت بالا روند. شما کوردل هستید و این چیزها را نمی‌فهمید. وهب با رجزهایی که خواند و با رزم‌های شجاعانه خود، را به نمایش گذاشت. او قبل از حرکت به میدان جنگ، همسرش گفت: نرو! پس من چه؟ مادرش سریع گفت: برو به رسالت اصلی‌ات برس. اصرار همسر وهب، او را مردد نکرد. و اصرار همسر او به علت جدایی فیزیکی نبود. بلکه وقتی اشتیاق وصف‌ناپذیر او را دید غبطه خورد. بعد گفت: من چه؟و وقتی توجه وهب را به خود جلب کرد، گفت: با یک شرط می‌توانی بروی! اینکه مرا در روز قیامت شفاعت کنی. این گفتگوها در نیکو‌ترین حد خود به زیبایی جاری شده است. نقطه به نقطه قیام عاشورا مملو از این رفتارهای انسانی و باعظمت می‌باشد. به همین علت منبع پایان ناپذیری برای در زندگی ابدی است. عزتمند باشید. امیدی @tabyin1318
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍️ جمله منتخب خانم « معصومه محبی » @tabyin1318
تجلی انسانیت جلسه ۱۴ ◾️ ۷ بسم الله الرحمن الرحیم در ادامه درس‌های عاشورا عرض می‌کنیم قیام عاشورا به زمان، مکان، قشر و مکتب خاصی نیست. از این‌رو درس‌های این قیام پایان‌ناپذیر است‌. به همین علت شایسته است چند درسی از این قیام به عزیز جامعه اسلامی اختصاص داده شود. امید که مقبول حضرت حق واقع بشود. هم قیام را بالا بردند و هم در جنبه فکری را به احسن وجه به نمایش گذاشتند. - این دو مورد خیلی قابل تأمل است - بعد از شهادت حضرت سیدالشهداء، حضرت زینب سلام الله علیها با عزت تمام عیار و با پشتوانه امامت علی‌بن‌الحسین رهبری کاروان عاشورا را به عهده گرفتند. از این‌رو مطالبی درباره در اجتماع عنوان می‌شود. ببینید، تکلیف اجتماعی، محصور در مردان نیست. زنان جامعه در راستای کمال‌خواهی مثل مردان حق دارند در موضع‌گیری های سیاسی شرکت کنند. این موضوع در بستری که سلام الله علیها در حمایت از امامِ حق و افشاگری علیه امام باطل انجام دادند، و نیز در قیام عاشورا آن را در معیت امام سجاد علیه‌السلام کردند - این خط سیر مال آن دو بزرگوار است - زنان هم در مسیر تکامل انسانی می‌توانند در بزنگاه‌ها وارد این خط سیر بشوند و به تکامل خودشان جامه عمل بپوشانند. زنان دیگر قیام به تبعیت از حضرت زینب نقش آفرینی کردند. چند موردی تیتروار از رفتارهایی که زنان عزیز و بزرگوار قیام عاشورا انجام دادند خدمت شما ارائه می‌شود: 1⃣ در برابر سختی‌های قبل، حین و بعد از قیام 2⃣ در طول سفر از مدینه تا شام و از شام تا مدینه 3⃣ پرستاری، پشتیبانی، و امدادگری در روز عاشورا و صحنه‌های بعد از آن 4⃣ و انگیزه‌دهی به مجاهدان قیام 5⃣ تغییر و تبدیل آن به آزادسازی انسان‌ها از بند تمایلات پست 6⃣ عمق‌ بخشیدن به قیام که حاصل نفسِ حضور زنان و دختران است. 7⃣ مجدانه و متانت یک زن مسلمان، قبل و بعد از اسارت فیزیکی 8⃣ به ستوه آوردن جبهه دشمن بعد از اسارت فیزیکی و خلق نکته مهمی که در پایان می‌خواهم عرض بکنم این است که در روز عاشورا غیورانه در حمایت از امام حق علیه امام باطل شوریدند... و صل الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین @tabyin1318
بسم الله الرحمن الرحیم ۱ : در معنای آیه"لا اکراه فی الدین قد تبین الرشد من الغی" توضیحی ارائه دهید. حالت در است.یعنی نه بی میلی ونه میل کامل. این واژه ناظر به است. مثال: فردی کاملاً گرسنه نیست و در وعده ناهار قرار گرفته است، با خودش می گوید: بخورم یا نخورم؟ آن فرد هم در نخوردن و هم در خوردن مردد است.این حالت همان اکراه است. حالا این آیه، با رفتن به سوی را می کندچون اولا: شان دین بالاست. ثانیا: اکراه در انسان می‌شود. در همین آیه، دو واژه دیگر وجود دارد که اگر به باب افعال برود: 🔸رشد ⬅️ ارشاد. 🔸غی ⬅️ اغوا. : حالت است ، یعنی فرد با حاصل از ، دین را پذیرفته است. :حالت اکراه است.چون ابلیس با حالت اکراه، درانسان زمینه نفوذ پیدا کرده و مدام تردید افکنی می کند تا به تدریج فرد به حالت اغوا برسد. اغوا: یعنی شدن از مسیر اصلی. ترجمه ظاهری آیه: " با اکراه وارد دین نشوید چون تحقیقاً حالت ارشاد و اغوا روشن شده است." 🌱🌱🌱🌱🌱🌱 ۲: در مورد و زن شوهر توضیح داده و ازآثار آن بیان کنید. بعد از عقد قرارداد بین زن و شوهر حقوق و تکالیفی بین آنها ایجاد می‌شود. هرچند خیلی از زن و شوهرها از این موضوع خبری ندارند اما تاکید می‌شود هم متاهلین و هم مجردین از این حقوق و تکالیف آگاهی پیدا کنند. ⬅️ ، و ⬅️ ، است. از این حقوق و تکالیف ، آثار مهمی در زندگی دارد که به دو نمونه آن اشاره می شود: ➖اولاً : در زندگی یک و ایجاد می کند. ➖ثانیاً: بستر یک را به وجود می‌آورد. الف- حقوق زن بر مرد: منظور تکالیفی است که بر عهده مرد است. اینجا می شود و . مثال: ، و است. ب- حقوق مرد برزن: منظور تکالیفی است که بر عهده زن است. اینجا میشود و . مثال: ، و است. 🔸دونگرش به حقوق وتکالیف: 1⃣ : با این نگرش هر یک از زن و شوهر روی حقوق خود پافشاری می‌کنند. ایجاد این فضا یک طرفه بوده و تکلیفی ادا نخواهد شد که نتیجه آن و خواهد شد. در این حالت خانواده معرکه جنگ میشود . این توضیحات، داشتن نگرش حقوقی را رد نمی کند بلکه توقف روی آن راتاییدنمی کند. 2⃣ : این نگرش با پذیرفتن کوتاهی خود و عزم جدی برای اصلاح آن به تدریج شکل می گیرد. در این فضا کوتاهی‌های زن و شوهر نه تنها سبب طلبکاری نمی شود، بلکه موجب ایجاد و خواهد شد. پس دقت شود هر کس به ضعف و کوتاهی خود فکر کند و آن را بپذیرد،روحیه طلبکاری و بدهکاری را تعدیل کرده و روحیه و را جایگزین آن خواهد کرد. عزتمند باشید. امیدی.
تجلی انسانیت جلسه ۱۵ و پایانی ◾️ ۸ بسم الله الرحمن الرحیم در ادامه مبحث جلسه دیشب عرض شد، که ما در مورد دو سه تا پیام عرض بکنیم در سه جنبه، با سه شاخص حفظ می‌شود. 🔹 جنبه اول است. که با شاخص حفظ می‌شود. عفت یک گوهر وجودی برای زن محسوب می‌شود. که در ارتباط بین زن و خدای خودش شکل می‌گیرد و معنا پیدا می‌کند. یعنی ، اصل و اساسش به حوزه ارتباط زن و خدا مربوط است. به طور کلی هر رفتار و کلامی که شخصیت زن را سبک و یا زیر سوال ببرد خلافِ عفت است. 🔹 جنبه دوم است. این جنبه از کرامت زن با شاخص به حقوق شوهر حفظ می‌شود. این تقید زن را به ناموس خانواده تبدیل می‌کند. از این رو همه اعضای خانواده در حفظ آن تلاش و غیرت نشان می‌دهند. جنبه خانوادگی کرامت زن در ارتباط با شوهر شکل گرفته و معنا پیدا می‌کند. 🔹 جنبه سوم جنبه است‌. که با شاخص حجاب حفظ می‌شود. این شاخص در جامعه به یک زن می‌دهد. حجاب به مثابه یک قلعه مستحکمی است که کرامت زن را در جنبه شخصیتی و خانوادگی نیز حفظ می‌کند. این جنبه از کرامت در ارتباط با سایر انسان‌ها شکل گرفته و معنا پیدا می‌کند. به طور کلی عرض می‌شود زن با حفظ این سه جنبه از کرامت می‌تواند به درون جامعه وارد شود، نقش بپذیرد و خدمت کند. و با همه اعضای جامعه ارتباط انسانی برقرار کند. در قیام عاشورا به جایگاه زن توجه جدی و عمیق شده است. این قیام در گیرودار جنگ، هم در عمل، هم در کلام یادآور عفاف و حجاب شده‌اند. تا این حد بالا رفتند که اسوه همگان شدند. خود اهل بیتِ حضرت سیدالشهداء منادی این عفاف و حجاب هستند. هر چند سپاه کوفه به حریم آنان بی‌حرمتی کردند. و در دوران اسارت، آنان را در تنگنای وسایل پوشش قرار دادند. اما سرسختانه به این بی‌حرمتی اعتراض کردند. این یعنی چه؟ یعنی علاوه بر موضع‌گیری جدی نسبت به وضعیت سختی که در پوشش وجود داشت، را از دامن خودشان زدودند. مثال عرض بکنم؛ هنگام ورود اهل بیت به شام، سهل‌بن‌سعد وقتی اسیران را شناخت که از ذریه پیامبرند جلو رفت و از یکی از آنان پرسید تو کیستی؟ گفت: سکینه دختر حسین‌بن‌علی. پرسید آیا کاری، حاجتی داری؟ من سهل، صحابی جدت رسول الله هستم. سکینه فرمود: « به نیزه‌داری که این سر را می‌برد بگو‌ جلوتر از ما حرکت کند، تا مردم به نگاه کردن آن مشغول شوند و به حرم رسول الله چشم ندوزند ». سهل به سرعت رفت، ۴۰۰ درهم به نیزه‌دار داد او هم، سرِ مطهر را از زنان دور برد. ببینید بر وجود مبارک حضرت سکینه خستگی مفرط از مسیر کربلا تا شام سایه انداخته، گرسنگی، تحمل آن همه اذیت‌های سخت بر سرش سایه انداخته، بر وجودش سایه انداخته اما باعث نشد که از سهل‌بن‌سعد یک چیز مادی بخواهد مثلا یک جرعه آب، یک لقمه غذا. عظمت آنجاست که با این شرایط - که ویژه هم بود - و حجاب یک می‌شود. و صل الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین @tabyin1318
بسم الله الرحمن الرحیم ❓❓ ۱: سه قلمرو خانواده ، جامعه و زمین را توضیح دهید. پاسخ ⬇️ 🔹: از لحاظ ، است اما از لحاظ و ، است چون پایه باشرافت ترین مخلوق خدا در آنجا شکل می‌گیرد. چون قویترین نهادی است که عوامل و در آن کنترل و تعدیل می شوند. در این نهاد از نقش والایی در امر پرورش شخصیت و نیز کنترل آن عوامل برخوردار است . مادر وظیفه دارد یک انسان و پرورش دهد. 🔹: انسان با سرمایه اولیه شخصیت اخذ شده از خانواده وارد این قلمرو می‌شود. چالش‌های محیطی یا آن سرمایه اولیه را دگرگون می کند یا تغییر جزئی در آن ایجاد می‌کند و یا سرمایه اولیه بر چالش‌های محیطی غلبه کرده و آنها را در جهت درست هدایت می‌کند از این رو در گزینش ظرافت‌های خاصی باید رعایت شود. یک معلم توانمند ۱۰۰ نفر شاگرد داشته باشد بهتر است از ۱۰ معلم ضعیفی که هرکدام ۱۰ نفر شاگرد دارند، معلم ضعیف مثل خودش بار می‌آورد اما معلم قوی هرچند تلاش طاقت فرسا می کند اما هم می کند و هم می کند. جامعه حلقه واسط بین و هستند معلمان وظیفه دارند انسان پرورش دهند. 🔹: هر انسانی با سرمایه نهاد خانواده و نهاد آموزش باید به یک انسان مسئولیت‌پذیر و آزاد اندیش ارتقا یابد تا امام بتواند با آن دو در زمین کند، تا آن روز که در سراسر زمین شکل گیرد. معلم و مادر با هم _عرضی دارند و هر دو با دارند. ❓❓ ۲: برای پایه های زندگی چه باید کرد؟ پاسخ ⬇️ قبل از هر چیز باید روشن شود که پایه های زندگی چیست؟ تا در راستای تقویت آن بتوان حرفی زد. واژه زندگی که در سوال آمده به احتمال زیاد منظور زندگی خانوادگی است بنده با همین منظور پاسخ می‌دهم. ازدواج هم دارای وهم دارای ست که دیده نمی‌شود . چون ازدواج یک امر مقدس و حیاتی است ، باید زیربناهای آن را دید تا با آگاهی در جهت حفظ آن انجام داد. ازدواج دارای دو زیربناست: ➖ زیر بنای اولیه است. دو جنس مخالف یا یک دختر و پسر با زمینه‌های محیطی به هم علاقمند شده و دوستی آنها می‌شود . لازم به توضیح است که هرچه زمینه‌های محیطی که منجر به علاقه می شود از صحت و استحکام برخوردار باشد دوست داشتن خواهد بود.حفظ این زیربنا با امکان‌پذیر است که دوشق دارد: شق اول است که ناظر به و روانی است. شکل‌گیری ازدواج و استحکام آن به این مهرورزی مربوط است. شق دوم است که ناظر به بوده و موجب خانواده می‌شود. در این مهرورزی ارزش‌گذاری انسانی مطرح است. ➖ زیربنای دوم یگانگی است. زن و شوهر با دوشق مهرورزی چنان رشد می‌یابند که در می شوند. راهبرد آن است که منظور نیل به است. عزتمند باشید امیدی