✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️جامعيت و رشد متوازن شخصيتی (بخش دوم)
💠برنامه رشد متوازن ابعاد شخصيت (۱)
1⃣ #روح_علمی: [۱] روح علمی، بعد حقيقت جویی فطری انسان (بی غرضی، بی تعصبی و پذيرش حق) را در انسان پرورش ميدهد. #اسلام علمی را که مانع رشد و کمال شود، و حجاب از شناخت و معرفت خدا و نفس شود را مانع پرورش نفس ميشمارد.
2⃣ #تفکر: [۲] باعث شکوفايی عقل ميشود، در #اسلام به مسأله #تفکر بسيار سفارش شده است؛ #قرآن_کریم ميفرمايد: وقتی از #اهل_دوزخ میپرسيم که چه چيز شما را به اينجا کشانيد، ميگويند: ما درِ #عقل را به روی خود بستيم. (تفکر در خلقت، در تاريخ، در خود و پرهيز از تقليد کورکورانه)
3⃣ #تقوا و #تزکيه: [۳] باعث پرورش و تقويت اراده انسان ميشود. انسانی که دنبال هوا باشد، به فرمايش امام علی عليه السلام همانند اسب سواری است که اسبش چموشی ميکند و اختيار را از دست او گرفته، و #تقوا را به اسب رام که سوارکار اختيارش را دارد تشبيه کرده اند. #وجه_امتياز_انسان و حيوان به #اختيار_انسان است و نظام پاداش و تنبيه و وعده و وعيد الهی هم اينجاست که مفهوم پيدا ميکند و هر چه قدر قدرت اراده قوی باشد، انسان در اختيار طرف خير محکم تر است.
4⃣ #عبادت: [۴] باعث تقويت عشق و علاقه معنوی و ايجاد حرارت ايمانی در انسان ميشود. مثلا به ابعاد سازندگی #نماز دقت کنيد (درس مسالمت جويی، هدفداری، رعايت حقوق، ضبط و کنترل نفس و کنترل احساسات، توجه به نظم و دقت و...).
5⃣ #جهاد: [۵] عامل اصلاح اخلاق و نفس است. #جهاد مثل ازدواج، عامل جايگزين برای پرورش بعدی از انسان ندارد؛ آدم جهاد رفته و جهاد نديده از نظر روحيه يکسان نيستند. پيامبر اکرم (ص) در حديثى ميفرمايند: #جهاد عامل اصلاح و اخلاق و نفس است. ايشان فرمود که: جهاد نکرده يا کسی که آرزوی جهاد را در سر نپرورانيده باشد، در روحش شعبه ای از نفاق است.
6⃣ #معاشرت با ديگران: [۶] بعد عاطفی انسان را تقويت ميکند که در معاشرت انسان از ديگران مخصوصاً محبوبان بيشتر اثر ميگيرد و صفات محبوب و کسی که مورد علاقه فرد است را کسب ميکند. اين علاقه بالاترين و بزرگترين عامل در تغيير انسان است. (تقويت بعد عاطفی، اجتماعی و...)
7⃣ #کار: [۷] قوه خيال را تمرکز ميدهد، ذهن را منطقی ميکند، کار اگر مورد علاقه انسان باشد استعداد، ابتکار و خلاقيت را نيرومند ميکند و تأثير فراوانی بر شخصيت فرد ميگذارد. ولی متأسفانه به اهميت آن کم توجه شده است، کار، به قلب خشوع ميدهد، حرمت اجتماعی به انسان می بخشد، کار ميتواند بر تربيت انسان (ابعاد وجودی او) اثر بگذارد و انسان هم ميتواند بر کار اثرگذار باشد. (رابطه دو طرفه بين پرورش استعدادها و کار وجود دارد) پيامبر اكرم (ص) به کسی که بی جهت بيکار بود فرمودند: از چشم من افتادی. #ادامهدارد...
پی نوشت ها:
[۱] مطهری، مرتضی، جلوه های معلمی، انتشارات مدرسه، وزارت آموزش و پرورش
[۲] همان، ص ۲۸۵ ـ ۲۸۷، با تغيير و اضافه
[۳] همان
[۴] همان
[۵] همان
[۶] همان
[۷] همان
نویسنده: محمدحسین قدیری
منبع: وبسایت مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم
#شخصيت
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️آيات قرآن در ارتباط با مسئله جبر و اختيار چه میفرماید؟
💠قرآن مجيد در اين مسئله صراحت دارد و به وضوح آزادى اراده انسان را اثبات مى كند و صدها آيه در قرآن در زمينه آزادى اراده انسان آمده است.
1⃣تمام آياتى كه در آن امر و نهى و تكليف و برنامه آمده است، همه دليل بر #اختيار و آزادى اراده انسان است، چرا كه اگر انسان مجبور بود، امر و نهى، لغو و بيهوده بود.
2⃣تمام آياتى كه سخن از ملامت بدكاران، و مدح و توصيف نيكوكاران میفرماید، دليل بر #اختيار است، چرا كه در صورت جبر، هم آن ملامت، و هم آن مدح و ستايش معنى ندارد.
3⃣تمام آياتى كه سخن از سؤال در روز قيامت، و محاكمه در آن دادگاه، و سپس پاداش و كيفر و بهشت و دوزخ میگويد، دليل بر #اختيار است؛ چون در فرض جبر تمام اينها نامفهوم و سؤال و محاكمه و مجازات بدكاران ظلم محض است.
4⃣تمام آياتى كه سخن از اين میگويد كه انسان در گرو اعمال خويش است، مانندِ: «كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ رَهِينَةٌ؛ [مدثر، ۳۸] هر نفسی در گرو عملی است که انجام داده است»؛ و «كُلُّ امْرِئٍ بِمَا كَسَبَ رَهِينٌ؛ [طور، ۲۱] هر فردى در گرو اعمالى است كه انجام داده»، و مانند اينها به روشنى #اختيار_انسان را ثابت مى كند.
5⃣آياتى مانند: «إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَ إِمَّا كَفُورًا؛ [دهر، ۳] ما راه را به انسان نشان داديم، خواه شكرگزارى كند يا كفران» نيز دليل روشنى بر اين مدعاست.
📕 ۵۰ درس اصول عقائد برای جوانان، آيت الله العظمی مكارم شيرازى، ص ۱۳۱
منبع: سایت انوار طاها
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️با توجه به این که مأموران الهی حافظ انسان ها در برابر خطرات هستند، احتیاط و پیشگیری چه مفهومی دارد؟
🔹در پاسخ به اين سؤال بايد گفت: «اَجَل» و «سرآمدِ عمر انسان»، بر دو گونه است: #اَجَل_حتمى و #اَجَلغيرحتمى. «اَجَل حتمى» سرآمدى است كه به هيچ وجه راه بازگشت براى آن نيست؛ مثل اينكه قلب انسان حداكثر قدرت ضربانش - در حالی كه كاملاً هم سالم باشد - فلان مقدار است؛ هنگامى كه آن عدد كامل شد قلب خواه ناخواه از كار مى ايستد، درست مانند ساعتى كه باطرى آن تمام شده باشد.
🔹امّا «اَجَل غير حتمى» سرآمدى است كه #قابل_اجتناب است و آن نيز بر دوگونه است؛ بخشى از آن در #اختيار_انسان است كه مى تواند با رعايت #موازين_عقلايى از آن پرهيز كند، مانند: «پوشيدن زره» در تن و «گذاشتن كلاهخُود» بر سر و «گرفتن سپر» به دست در ميدان جنگ كه بى شك جلوى بسيارى از مرگ و ميرها را مى گيرد. پرهيز از اين گونه امور، به عهده خود #انسان گذارده شده است و اوست كه در برابر اين حوادث، مسئول و #تعيين_كننده است.
🔹بخش ديگرى از سرآمدها، #غير_قطعى است كه معمولاً از اختيار انسان بيرون است؛ مانند: بخشى از حوادث رانندگى و يا مسأله پيش بينى نشده اى در مورد سقوط در چاه يا ريزش كوه و مانند آن. اينجاست كه فرشتگان و #مأموران_الهى، تا #اَجَل_حتمى او فرا نرسيده باشد، او را در برابر اين حوادث #حفظ مى كنند و هنگامى كه «اَجَل حتمى» او فرا رسيد او را به دست حادثه مى سپارند و رهايش مى كنند.
🔹البتّه اين بخش را نيز مى توان به دو گروه تقسيم كرد: #مشروط و #غيرمشروط؛ «مشروط» آن مواردى است كه پاسدارى #فرشتگانِحافظِانسانها، مشروط به انجام كارى از قبيل دادن «صدقه»، «دعا كردن»، «صله رحم» و انجام #كارهای_نيك مى باشد، و قسم ديگر آن است كه حتّى بدون اين شرط، مأمور محافظت او از اين خطرات هستند. خلاصه اينكه #اَجَل_حتمى «تخلّف ناپذير» است؛ اما #اَجَل_مشروط يا #معلَّق قابل تغيير مى باشد؛ گاه به وسيله #تدبير و #احتياط خود انسانها، و گاه به وسيله انجام #اعمال_نيكى همچون صله رحم و صدقه در راه خدا و گاه به وسيله #فرشتگانى كه مأمور حفظ انسان در برابر #خطرات_غيرحتمى هستند.
🔹از اينجا روشن مى شود كه آياتى مانند: «فَإِذَا جَاءَ أَجَلُهُمْ لَا يَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً وَ لَا يَسْتَقْدِمُونَ» [۱] (هنگامى كه #اجل آنها فرا رسد، نه ساعتى از آن #عقب مى افتند و نه ساعتى بر آن #پيشى مى گيرند)؛ و آيه شريفه: «وَ لَنْ يُؤَخِّرَ اللّهُ نَفْساً إِذَا جَاءَ أَجَلُهَا» [۲] (خداوند هرگز #مرگ كسى را كه #اجلش فرا رسيده به تأخير نمى اندازد)، با آياتى مانند: «لَهُ مُعَقِّبَاتٌ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ...» منافات ندارد و همچنين با روايات فراوانى كه مى گويد: «صدقه» و «صله رحم»، اَجَل انسان را به تأخير مى اندازد، مخالف نيست، و در واقع جمع بين همه آيات و روايات با توجّه به اقسام سه گانه يا چهارگانه #اَجَل كه در بالا اشاره شد، روشن مى شود.
پی نوشتها؛
[۱] سوره اعراف، آيه ۳۴
[۲] سوره منافقون، آيه ۱۱
[۳] شرح بيشتر درباره اقسام اَجَل در تفسير نمونه، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الإسلامية، تهران، ۱۳۷۴ش، چ اول، ج ۱۸، ص ۲۰۷ به بعد آمده است.
📕پيام امام امير المومنين(ع)، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه، تهران، ۱۳۸۶ش، چ اول، ج ۳، ص ۲۶
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#اجل #مرگ
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد