eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
426 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️امام موسی كاظم (عليه السلام): 🔸«كانَ لُقمانُ عليه السلام يَقولُ لاِبنِهِ: «...يا بُنَيَّ، خُذ مِنَ الدُّنيا بُلغَةً، و لا تَدخُل فيها دُخولاً يَضُرُّ بِآخِرَتِكَ، و لا تَرفُضها فَتَكونَ عِيالاً عَلَى النّاسِ».  🔹 همواره به پسرش میگفت: «...پسرم! از به اندازه كفايت (نياز) برگير، و آنچنان در فرو نرو كه به زيان رسانَد، و چنان هم رهايش مكن كه گردى». 📕بحارالأنوار، ج ۱۳، ص ۴۱۶ ح ۱۰ @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️از ديدگاه قرآن، «اسراف‌كاران» و «تبذير كنندگان» چگونه مجازات می شوند؟ 🔹 و به معناى وسيع كلمه از است كه با اهمّيّت زياد از آنها ياد كرده و مى فرمايد: «وَ أَنَّ الْمُسْرِفِينَ هُمْ اَصْحَابُ النَّار»؛ [۱] (، اهل آتش اند). گرچه اين سخن در «سوره غافر» از زبان مؤمن آل فرعون نقل شده، ولى قرآن بر آن صحه نهاده است. 🔹همچنين در مورد مى فرمايد: «اِنَّ الْمُبَذِّرِينَ كَانُوا اِخْوَانَ الشَّيَاطِينِ»؛ [۲] ( هميشه بوده اند). روشن است سرنوشت و ، چيزی جز گرفتار شدن در كانونِ قهر و يعنى نيست. و «سرف» بر وزن «هدف» به گفته بعضى از ارباب لغت به معناى از و مرز در هر كارى است، هر چند اين واژه بيشتر در مورد تجاوز از حدّ در هزينه ها اطلاق مى شود. [۳] 🔹به همين دليل و كه از حدّ و تجاوز كرده اند در ، شمرده شده اند، و حتى كشتار افراد بى گناه نيز نوعى اسراف تلقى شده است. از ماده «بذر» در اصل به معناى است، و معمولا در مواردى كه را بدون هدف پراكنده مى سازند و به اصطلاح مى كنند كه نتيجه اش و تضييع است اطلاق مى شود. [۴] 🔹اگر دقيقاً در وضع دنياى امروز و و كه بر آن حاكم است كه نه تنها در مواد غذايى و ، بلكه در همه چيز از و مرز تجاوز مى شود بينديشيم، مى بينيم اين و ، قبل از آنكه موجب شود، را در همين فراهم ساخته است كه صغير و كبير در آتش آن مى سوزند و فريادشان به جايى نمى رسد، آنگاه تصديق خواهيم كرد كه مجازات اسراف و تبذير بايد باشد. پی نوشت‌ها [۱] سوره غافر، آيه ۴۳؛ [۲] سوره اسراء، ۲۷؛ [۳] مفردات الفاظ القرآن، راغب اصفهانى، ص ۴۰۷؛ [۴] التحقيق فى كلمات القرآن الكريم‏، مصطفوى، حسن‏، ج ۱، ص ۲۳۸ 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، دارالکتب الاسلامیه، چ ۹، ج ۶، ص ۲۹۷ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️ماه بندگی 🔹 در این مأمور به ساختن است. او آمده است تا با ، صورتی برای بیاراید و خود را برای آماده کند. «سيرتی كاندر وجودت غالب است - هم بر آن تصوير، حشرت واجب است». 🔹«إِنَّ لِرَبِّكُمْ فِی أَيَّامِ دَهْرِكُمْ نَفَحَاتٍ أَلَا فَتَعَرَّضُوا لَهَا» [۱] بهترین فرصت و تلاش برای رسیدن به ، استفاده از موسم ماه مبارک است؛ چرا که فرمود: «عَمَلُكُمْ فِيهِ مَقْبُولٌ وَ دُعَاؤُكُمْ فِيهِ مُسْتَجَابٌ»؛ [۲] ازاین‌رو به تکاپو می‌افتد و خود را به زحمت می‌اندازد و پا روی میگذارد 🔹و را بر خواسته‌های خود ترجیح میدهد: «هَل الدّينُ إِلاَّ التَّرجيحُ عِنْدَ الدَّوَرانِ؟!؛ آيا جز ترجيح [آخرت بر دنيا و يا رضاى خدا بر هواى نفس و شيطان] هنگام دوران امر است؟!»؛ وقتى معلوم میشود كه بر سر دوراهى و ، و متابعت و و يا قرار گيرد». 🔹 از ناپاکیها می‌بندد و دست به‌سوی آن دراز نمیکند و خود را برای خدا خالی میکند. برای به محبوب به می‌پردازد: «امتثال نافله از امتثال فرايض اقوى است؛ يعنى اگرچه مُمْتَثَل در فريضه اقوى است، ولى امتثال و اظهار و عبديّت در نوافل، اقوى از فرايض است». خلاصه آنکه در این ماه رهسپار جاده میشود. پی نوشت‌ها؛ [۱]بحارالأنوار ج‏۶۸ ص۲۲۱ [۲]عيون أخبارالرضا ج‏۱ ص۲۹۵ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چگونه «روزه ماه رمضان» انسان را به یاد تشنگی و گرسنگی «قیامت» می اندازد؟ 🔹«ماه‌ مبارك‌ » از عظمت خاصي برخوردار است؛ (صلی الله علیه و آله) در ماه شعبان می‌فرمايد: «خودتان را آماده كرده و از خدا بخواهيد تا را با بركت و رحمت و مغفرتی كه می آيد، ادراك كنيد: «فَاسْأَلُوا اللهَ رَبَّكُمْ بِنِيَّاتٍ صَادِقَةٍ وَ قُلُوبٍ طَاهِرَةٍ أَنْ يُوَفِّقَكُمْ لِصِيَامِهِ وَ تِلَاوَةِ كِتَابِهِ فَإِنَّ الشَّقِيَّ مَنْ حُرِمَ غُفْرَانَ اللهِ فِی هَذَا الشَّهْرِ الْعَظِيمِ وَ اذْكُرُوا بِجُوعِكُمْ وَ عَطَشِكُمْ فِيهِ جُوعَ يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ عَطَشَه‏»؛ [۱] (با و پاك از خداوند طلب توفيق برای و نماييد. كسى كه از محروم بماند، در حقيقت شقاوتش كامل است. به ياد تشنگی و گرسنگی باشيد». 🔹در بعضی از روايات فضيلت ، آمده است: « بگيريد، تا گرسنه شويد و درد را بچشيد». [۲] اين به زبان ما سخن گفتن و از قدم‌ های اوليه است، وگرنه چرا بايد بگذاريم كسى گرسنه باشد و خودمان هميشه سير باشيم؟ در عدّه ‏ای واقعاً گرسنه هستند، غذا می‌خورند ولی هرگز سير نمی‌شوند، همانطور كه در هرگز سير نمی‌شدند؛ چون حسّ آز و تمام شدنی نيست، در هم به صورت «هَلْ مِنْ مَزيدٍ» [سوره ق، آیه ۳۰] ظهور می‌كند. فرمود: شما به فكر گرسنگی و تشنگی باشيد، نه به فكر گرسنگی و تشنگی ديگران، آن را كه بايد در قدم‌های اوليه تأمين كرد. پی نوشت‌ها؛ [۱] عيون‌أخبارالرضا، نشر جهان‏، چ۱‏، ج۱، ص۲۹۵ [۲] من‌لايحضره‌الفقيه‏، دفتر انتشارات اسلامى جامعه مدرسين‏، چ۲، ج۲، ص۷۳ 📕حکمت عبادات (عبدالله جوادی آملی، محقق حسین شفیعی) مركز نشر اسراء، چ ۱۵، ص ۱۴۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️ارزش و جایگاه جوان در اسلام 🔹ایام و یکی از حساس‌ترین و مهم‌ترین دوران در طول حیات انسان و دوران و فروغ زندگی اوست. می‌تواند با استفاده از قدرت و و روح سرشار از عشق و ، شور و هیجان، و آینده خود را رقم بزند و به عالی‌ترین و باشکوه‌ترین در مسیر حرکتش به سمت دست یابد. 🔹از همین رو اهتمام بسیار زیاد و ویژه‌ای به دارد و آن را مهم‌ترین و اساسی‌ترین بخش زندگی و عمر آدمی می‌شمارد و آن را فرصت مناسب برای دستیابی به رشد و و خوشبختی دنیا و آخرت معرفی می‌کند. چنانکه (عليه السلام) در تفسیر آیه شریفه «...وَ لاَ تَنسَ نَصيبَكَ مِنَ الدُّنيا...»؛ [قصص، ۷۷] (... و سهم خود را از فراموش مكن)، می‌فرمایند: «، ، ، و را فراموش مكن، تا با آن‌ها، را به دست آورى». [۱]  🔹ایام نوجوانی و زمانی است که و و شاکله وجودی انسان در آن شکل می‌گیرد و بر همین اساس، در روایات متعددی بر نقش این دوران در شکل‌گیری شخصیت تاکید بسیاری شده است. (عليه السلام) در این‌باره می‌فرمایند: «دل مانند زمين آماده است كه هر بذرى در آن کاشته شود، مى‌پذيرد». [۲] (عليه السلام) نیز سفارش می‌کنند: « را دريابید، زيرا كه آنان سريع‌تر به كارهاى خير روى مى‌آورند». [۳] 🔹 به دلیل رسیدن به سن ، با يك تحول مهم و برخورد می‌کند، که و  دچار برخی تغییرات و فعل و انفعالات می‌شود؛ چنانچه اگر در این زمان تحت و قرار نگیرد و این تحولات درونی به درستی هدایت نشود، جوان با زیادی روبرو می‌شود. (عليه السلام) درباره اهمیت و در این دوره می‌فرمایند: «به آموختن حديث به پيش از آن كه آنان را گمراه سازند، اقدام کنید». [۴] 🔹یعنی در این دوره بستر بسیار مناسبی برای و دارد که اگر در این امر کوتاهی شود و پایه‌های دینی و اعتقادی جوان به درستی شکل نگیرد، ناخودآگاه به دلیل تمایلات و غرایز بیدار شده‌ای که در او پدید آمده، به سوی ایدئولوژی و فرهنگ غیردینی، که امروزه از طریق اینترنت، فضای مجازی، شبکه های ماهواره‌ای و... که به آسانی در اختیار و در دسترس همگان است خواهد رفت. 🔹به جهت اهمیت ، بر ، و تمامی کسانی‌که به نحوی در یادگیری و آموزش جوانان تاثیرگذارند، لازم است که با شناختن ارزش واقعى جوانى و درک و نقايص طبيعى این دوران و با های و ، تمایلات و غرایز جوانان را از سركشى و باز دارند، و به سوی یک و الهی هدایت نمایند. 🔹بنابراین، موضوع و ارزش و اهميت آنان در نزد و (علیهم‌ السلام) به قدری بالاست که به هیچ عنوان نمی‌توان از آن کرد، و تمام کسانی‌که در تخریب زیرساخت‌ های فرهنگی کشور دست داشته و دارند و با انتشار کتاب‌ها، مقالات، و دادن آزادی‌های بی‌حد و حصر، در از بین بردن جوانان نقش داشته‌اند، مورد قهر و غضب خداوند متعال قرار خواهند گرفت و روز قیامت در ازای گمراهی هر یک از این جوانان مسئول خواهند بود. پی‌نوشتها؛ [۱] معانی الاخبار، ص۳۲۵؛ [۲] تحف العقول ص۷۰؛ نهج البلاغه، نامه۳۱؛ [۳] اصول كافى، ج۸، ص۹۳، ح۶۶؛ [۴]. تهذيب الأحكام (تحقیق خرسان)، ج۸، ص۱۱۱، ح۳۰ منبع: وبسایت رهروان ولایت @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) علاقه خود را به مرگ و شهادت چگونه توصیف كرده است؟ 🔹 (علیه السلام) در بخشی از وصیت خود (نامه ۲۳ «نهج البلاغه») موضع خود را در برابر و بيان مى كند؛ همان چيزى كه در موارد ديگرى از نيز منعكس است و آن اينكه من نه تنها از نمى ترسم، بلكه عاشق بى قرار مرگى هستم كه در و براى خدا باشد، مى فرمايد: «وَ اللهِ مَا فَجَأَنِی مِنَ الْمَوْتِ وَارِدٌ كَرِهْتُهُ، وَ لَا طَالِعٌ أَنْكَرْتُهُ، وَ مَا كُنْتُ إِلَّا كَقَارِبٍ وَرَدَ، وَ طَالِبٍ وَجَدَ» (وَ ما عِنْدَ اللهِ خَيْرٌ لِلْأَبْرارِ)»؛ 🔹[ترجمه فرمایش حضرت:] (به خدا سوگند چيزى از نشانه هاى به طور ناگهانى به من روى نياورده كه من از آن ناخشنود باشم، و طلايه اى از آن آشكار نشده كه من آن را زشت بشمارم، من نسبت به همچون كسى هستم، كه شب هنگام در جستجوى آب باشد و ناگهان در ميان تاريكى ها به آن برسد و يا همچون كسى كه گمشده [بسيار نفيس] خود را ناگهان پيدا كند [؛ چرا كه من به اين واقعيّت معتقدم] كه آنچه نزد [در سراى ديگر] براى بهتر است). 🔹جمله اخير برگرفته از «آيه شريفه ۱۹۸ سوره آل عمران» است. در آغاز آيه، از پاداش سخن مى گويد و سرانجام با جمله مزبور آيه را پايان مى دهد. آنچه در بخش اخير اين وصيّتنامه آمده همان است كه امير مؤمنان (عليه السلام) بارها در و غير آن بيان فرموده. (عليه السلام) كه جاى خود دارد، هم هرگز از نمى ترسند، مخصوصاً اگر مرگ آميخته با در راه خدا باشد. كسانى از مى ترسند كه يا به زندگى پس از مرگ ندارند، و مرگ را فنا و نابودى همه چيز مى پندارند و از آن وحشت مى كنند، 🔹يا اينكه ايمان به زندگى پس از مرگ دارند، ولى پرونده به گونه اى و تاريك است كه مى دانند براى آنان آغاز ناراحتى و است؛ اما آنها كه هم ايمان به دارند و هم پرونده پاك و نورانى است، دليلى ندارد كه از مرگ بترسند، بلكه به بيان (عليه السلام) در «خطبه ۵ » علاقه آنها به از علاقه طفل شيرخوار به پستان مادر هم بيشتر است: «وَ اللهِ لَابْنُ أَبِي طَالِبٍ آنَسُ بِالْمَوْتِ مِنَ الطِّفْلِ بِثَدْيِ أُمِّه‏ِ». بى جهت نيست كه طبق روايت مشهور هنگامى كه عبدالرحمن‌ فرق نازنين (عليه السلام) را در محراب عبادت شكافت، حضرت فرمود: «فُزْتُ وَ رَبِّ الْكَعْبَةِ»؛ (به پروردگار كعبه رستگار شدم). 🔹با توجّه به اينكه «قارب» طبق آنچه در «لسان العرب» و بعضى از كتب آمده است به معناى كسى است كه شبانه به دنبال آب مى رود و يا كسى كه فاصله ميان او و سرچشمه آب يك شب راه است، استفاده مى شود كه جمله «كَقَارِبٍ وَرَدَ، وَ طَالِبٍ وَجَدَ» اشاره به اين است كه من و را همچون تشنه كامى كه زودتر از آنچه فكر مى كرد به سرچشمه آب رسيد، به دست آوردم و گمشده خود را كه سال ها در انتظارش بودم يافتم. چقدر تفاوت است ميان اين سخن و سخن كه وقتى در چنگال گرفتار مى شوند، مى لرزند و فرياد مى كشند و ذليلانه تقاضاى بازگشت به مى كنند. 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۹، ص ۲۷۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️از ديدگاه قرآن عاقبت «ظلم» و بیدادگری و همکاری با ظالمان چیست؟ 🔹در آيات بسيارى از ، و بيدادگران به آتش سوزانِ تهديد شده اند، و تعبيراتى كه درباره آنها وارد شده درباره كمتر گروهى ديده مى شود. اين، نشان مى دهد كه تا چه حدّ، براى ترك و ستم اهميت قائل است. 🔹در «آيه ۲۹ سوره كهف» در شديدترين تهديدات مى فرمايد: «اِنّا اَعْتَدْنَا لِلظّالِمِينَ نَاراً اَحَاطَ بِهِمْ سُرادِقُهَا و اِنْ يَسْتَغِيثُوا يُغاثُوا بِمَاءٍ كَالْمُهْلِ يَشْوِی الْوُجُوهَ بِئْسَ الشَّرَابُ وَ سَاءَتْ مُرْتَفِقاً» (ما براى آماده كرده ايم كه آنها را از هر سو كرده، و اگر تشنه شوند و تقاضاى آب كنند آبى براى آنها مى آورند همچون كه صورتها را بريان مى كند! چه نوشيدنى بدى! و چه بد محل اجتماعى؟!). 🔹در تعبير كوبنده ديگرى در «آيه ۱۵ سوره جنّ» مى خوانيم: «وَ اَمَّا الْقَاسِطُونَ فَكانُوا لِجَهَنَّمَ حَطَباً»؛ (اما ، هيزمِ آتشِ دوزخند!). اين تعبير نشان مى دهد كه از زبانه مى كشد، و همان گونه كه در اين عالم آتش سوزانى بر بودند، در آنجا كه عالَم تجسّم اعمال است وجودشان يك پارچه آتش مى شود و تعبيرى از اين گوياتر و رساتر درباره و ظالم وجود ندارد. [۱] 🔹نه تنها و ستم، را به دوزخ - آن كانون قهر و غضب الهى - مى فرستند؛ بلكه به فرموده (در آيه ۱۱۳ سوره هود) كسانى كه بر آنها تكيه كنند، و يا جزء و آنان باشند نيز مشمول خواهند بود؛ مى فرمايد: «وَ لَا تَرْكَنُوا اِلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ وَ مَا لَكُمْ مِنْ دُونِ اللهِ مِنْ اَوْلِياءَ ثُمَّ لَا تُنْصَرُونَ» (تكيه بر نكنيد كه شما را فرا مى گيرد و جز خدا ولىّ و سرپرستى نخواهيد داشت و از سوى هيچ كس يارى نمى شويد). 🔹«تركنوا» از ماده «ركون» به گفته ارباب لغت به معناى اعتماد و تمايل به چيزى است كه لازمه آن قوّت و قدرت است؛ زيرا انسان به چيزى اعتماد مى كند كه داراى قوّت است و لذا واژه «ركن» به ستون يا ديوارى كه ساختمان يا اشياء ديگر را سرپا نگه مى دارد اطلاق مى شود. [۲] با توجه به اينكه آيه فوق هم از نظر عنوانِ ، مطلق است و هم از نظر تعبير به «ركون» شامل هرگونه وابستگى و اعتماد به هر و مى شود و مى فرمايد: سرانجام همه آنها، گرفتارى در چنگال است؛ بلكه در اين نيز غالباً نتيجه اى جز و ناكامى نمى گيرند؛ زيرا هنگامى كه قوى شد بر آنها نيز رحم نمى كند. 🔹به هر حال جايى كه تكيه بر آنها اين گونه مايه بدبختى است، مسلماً كمك كردن به آنها و و ستمگران به طريق اولى، انسان را به مى كشاند و به همين دليل با صراحت تعاون و همكارى بر هرگونه و را ممنوع شمرده و (در آيه ۲ سوره مائده)مى فرمايد: «وَ لَا تَعَاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَ الْعُدْوَانِ». در نيز و مجازات براى كسانى كه به نحوى از انحاء، را تقويت كنند، و حتى قلم يا دواتى براى نوشتن يك حكم ظالمانه در اختيارشان بگذارند بيان شده است. پی نوشت‌ها؛ [۱] شبيه همين معنا در سوره هاى سبأ، آيه ۴۲؛ سوره زخرف، آيه ۶۵؛ سوره آل عمران، آيه ۱۵۱؛ سوره ابراهيم، آيه ۲۲؛ سوره مريم، آيه ۷۲؛ سوره اعراف، آيه ۴۱؛ سوره انبياء، آيه ۲۹ و سوره شورى، آيه ۴۵ نيز آمده است. [۲] المصباح المنير فی غريب الشرح الكبير للرافعی، المقری الفيومی، موسسه دار الهجرة، قم‏، بی تا، چ۲، ج ‏۲، ص ۲۳۷ 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر،، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ‏۱۳۸۶ش، چ نهم، ج ۶، ص ۲۸۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) چگونه ارزش فرصت عمر را برای بدست آوردن سعادت اخروی به یارانش یادآور می شود؟ 🔹 (عليه السلام) در آخرين بخش از خطبه ۹۴ ، طىّ بيانى كوتاه و بسيار پرمحتوا، تذكّراتى بسيار آموزنده بيان مى فرمايد. نخست مى فرمايد: «إِعْمَلُوا، رَحِمَكُمُ اللهُ»؛ (به بپردازيد خدا شما را رحمت كند!). سپس به مسير اشاره كرده، مى فرمايد: «عَلَى أَعْلَامٍ بَيِّنَةٍ»؛ (و بايد شما بر طبق نشانه هاى روشن [ و (عليهم السلام) بوده باشد]). 🔹سپس اين نكته را يادآورى مى كند كه تشخيص اين راه و مقصد آن، كار مشكلى نيست: «فَالطَّرِيقُ نَهْجٌ يَدْعُو اِلَى دَارِ السَّلَامِ»؛ (راه، است و شما را به خانه امن و امان [ و جاويدان] دعوت مى كند). آنگاه به هاى بسيار گرانبهايى كه در اختيار دارند و غالباً به آن توجّه ندارند، اشاره كرده و طىّ هشت جمله، جوانب مختلف اين را روشن مى سازد. 🔹حضرت مى فرمايد: «وَ أَنْتُمْ فِي دَارِ مُسْتَعْتَبٍ، عَلَى مَهَلٍ وَ فَرَاغٍ، وَ الصُّحُفُ مَنْشُورَةٌ وَ الْأَقْلَامُ جَارِيَةٌ، وَ الْأَبْدَانُ صَحِيحَةٌ وَ الْأَلْسُنُ مُطْلَقَةٌ، وَ التَّوْبَةُ مَسْمُوعَةٌ، وَ الْأَعْمَالُ مَقْبُولَةٌ»؛ (شما در سرايى هستيد كه مى توانيد از ، [در پيشگاه خداوند] كنيد و رضايت او را جلب نماييد، كافى و فراغت خاطر [براى انجام حسنات و كسب فضايل] داريد، گشوده و قلم ها آماده نوشتن است [و اين، فرصت گرانبهايى است كه نبايد آن را از دست دهيد]، بدن هاى شما سالم و زبان ها آزاد است [و آماده انجام هر كار خير و بيان هر سخن نيكى هستيد]، پذيرفته مى شود، و مقبول مى گردد). 🔹از يك سو، فراهم، و از سوى ديگر، موانع راه قابل برطرف كردن است؛ اگر از اين استفاده نشود، به راستى جاى تأسّف است! به خصوص اينكه، هيچ تضمينى سپرده نشده كه اين تا كى پايدار مى ماند؛ ممكن است در يك لحظه كوتاه، همه چيز پايان گيرد؛ درهاى بسته شود، پرونده هاى مختومه گردد، از نوشتن حَسَنات باز ايستد، عليل و ناتوان به بستر بيمارى افتد، زبان ها از كار بيفتد و هيچ گونه راه بازگشتى وجود نداشته باشد! بارها هشدار داده و همگان را به اين حقيقت توجّه مى دهد كه بعد از ، پشيمانى و سودى ندارد، و تقاضاى بازگشت به و به جايى نمى رسد. 🔹در آیات ۱۰ و ۱۱ سوره منافقون مى فرمايد: «وَ أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْنَاكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِىَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ فَيَقُولَ رَبِّ لَوْلاَ أَخَّرْتَنِي إِلَى أَجَلٍ قَرِيبٍ فَأصَّدَّقَ وَ أَكُنْ مِنَ الصَّالِحِينَ» (از آنچه به شما روزى داده ايم انفاق كنيد، پيش از آن كه يكى از شما فرا رسد و بگويد: پروردگارا چرا مرا مدّت كمى به تأخير نينداختى تا در راه خدا صدقه دهم و از باشم!)؛ و بلافاصله مى افزايد: «وَ لَنْ يُؤَخِّرَ اللهُ نَفْساً إِذَا جَاءَ أَجَلُهَا وَ اللهُ خَبيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ» (خداوند هرگز كسى را هنگامى كه اجلش فرا رسد، به تأخير نمى اندازد و خداوند به آنچه انجام مى دهيد آگاه است). 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، چ اول‏، ج ۴، ص ۲۷۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«الحمد الله رب العالمين» بر کدام قسم از توحيد دلالت دارد؟ 🔹در كه هر صبح و شام در نمازها تكرار مى كنيم؛ چنين آمده: «الْحَمْدُ للهِِ رَبِّ الْعَالَمِينَ» ( مخصوص است كه جهانيان است). عين اين جمله در سوره هاى متعدّدى از از سوى بندگان و از سوى خداوند با همين تعبير تكرار شده؛ كه گاه مربوط به و گاه مربوط به است. [۱] در حقيقت اين آيه استدلال لطيفى را در بر گرفته؛ و آن اين كه شايسته هرگونه و ستايش است؛ چرا كه همه او است. 🔹هم است و هم ، هم است و هم ، هم و هم ، و هم و و . قابل توجّه اين كه «الحمد» چون به صورت جنس به كار رفته همه را شامل مى شود؛ و «اَلْعالَمينَ» نيز چون به صورت جمع با الف و لام است، جهان را اعم از عاقل و غير عاقل، مادّى و مجرد، همه را در بر مى گيرد. (و اين كه به صورت صيغه جمع عاقل آمده است به اصطلاح از باب تغليب است). [۲] 🔹بنابراين اگر ديگران نيز در گوشه اى از اين جهان اقدام به تعليم و تربيت و پرورش و انعام مى نمايند، همه از او است؛ و اگر كسى مالكيّتى دارد شعاعى از او مى باشد. بنابراين قبل از اين كه از بندگان او تشكر و سپاسگزارى كنيم يا حمد و ستايش آنها نماييم، بايد را بستائيم، و در برابر ذات مقدّس او شكرگزارى كنيم. فخر رازى در اينجا با توجّه به اين كه و سپاس در برابر است، به شرح اجمالى پرداخته و گفته است: 🔹تنها دقّت درباره ، نشان مى دهد كه به گفته دانشمندان علم تشريح نزديك به پنج هزار نوع اعضاى مختلف يا مواهب گوناگون از مواهب الهى در خلقت بدن به كار رفته است. تازه آنچه در اين زمينه معلوم شده، در مقابل آنچه هنوز كشف نشده همچون قطره در برابر اقيانوس است. سپس به ذكر آثار ربوبيّت و تدبير خداوند در بقيّه جهان هستى پرداخته؛ مى گويد: «از بررسى اينها چنين به دست مى آيد كه هزار هزار (يك ميليون) مسأله قابل توجّه يا بيشتر و كمتر در اين زمينه وجود دارد؛ و با توجّه به اين كه خداوند همه چيز را مسخّر انسان قرار داده؛ روشن مى شود كه جمله «الحمدلله» تمام اين مسائل را در بر مى گيرد». [۳] 🔹البتّه مفسّر مذكور (فخر رازى) با توجّه به علوم عصر خود چنين سخنى گفته، ولى با توجّه به كه در عصر ما در زمينه هاى مختلف علمى حاصل شده روشن مى شود كه اين اعداد و ارقام تا چه اندازه كوچك و بى مقدار است. تنها در ده ميليون ميليارد! سلّول وجود دارد كه هر كدام يكى از خدمتگزاران او و مشمول ربوبيّت پروردگارند؛ و بر آن و و سپاسى لازم است. اگر انسان بخواهد شبانه روز فقط اين تعداد سلّول را شماره كند ـ تا چه رسد به حمد و ستايش ـ سيصد هزار سال وقت لازم دارد! پی نوشت: [۱] سوره انعام، آيه ۱؛ سوره يونس، آيه ۱۰؛ سوره صافات، آيه ۱۸۲؛ سوره زمر، آيه ۷۵؛ سوره غافر، آيه ۶۵ [۲] به همين دليل هنگامى كه موسى (عليه السلام) در برابر فرعون خدا را به عنوان «رب العالمين» توصيف مى كند؛ او مى پرسد «رب العالمين» چيست؟ موسى (عليه السلام) مى فرمايد: «رَبُّ السَّمَوَاتِ وَالاَْرْضِ وَ مَا بَيْنَهُمَا»؛ (اوست پروردگار آسمانها و زمين، و آنچه ميان آن دو قرار دارد). [۳] تفسير فخررازى، ج ۱، ص ۶ 📕پيام قرآن‏، آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، ج ۳، ص ۳۲۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آیا «شفاعت» مخصوص روز قیامت است؟ 🔹بى شك از جمله زمان هايى كه در آنها صورت مى گيرد روز است؛ چرا كه بسيارى از ناظر به آن روز مى باشد؛ ولى آيا در و يا حتى در عالم نيز شفاعت صورت مى گيرد و در آخرت قبل از پايان حساب شفاعتى هست يا نه؟ جاى بحث و گفتگو است. مرحوم علّامه طباطبايى (ره) در اينجا بحث مشروحى دارد و در پايان چنين نتيجه مى گيرد كه مسئله در از مواقف روز انجام مى گيرد، در اينجاست كه تقاضاى مغفرتِ شفاعت شونده را مى كند تا بدين وسيله وارد نشود و يا به كمك شفاعتِ او بعضى از كسانى را كه در دوزخ‌اند خارج شوند. 🔹وى در بعضى ديگر از كلماتش اشاره به كرده و رواياتى را كه بر حضور (صلى الله عليه وآله) و (عليهم السلام) به هنگام و و كمك به دلالت دارد مورد توجه قرار داده، مى افزايد: اينها از قبيل شفاعت نيست، بلكه از قبيل تصرّف و است كه خدا به آنها بخشيده است. [۱] عجب اينكه ايشان هنگامى كه از حقيقت سخن مى گويد، آن را چنان توسعه داده كه هرگونه تأثير اسباب را در عالم تكوين و تشريع مشمول شفاعت مى شمرد؛ ولى در اينجا كمك و اعانت اولياء الله به گروهى از مؤمنان را براى نجات آنها از مشكلات برزخ و قبر، مصداق شفاعت نمى داند. 🔹به هر حال آنچه از مجموعه و به دست مى آيد اين است كه به معناى وسيع كلمه در هر سه عالم ، و صورت مى پذيرد، هرچند محل اصلى شفاعت و آثار مهم آن در روز و براى نجات از عذاب است. در «آيه ۶۴ سوره نساء» مى خوانيم: «وَ لَوْ اَنَّهُمْ اِذْ ظَلَمُوا اَنْفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللهَ وَ اَسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ، لَوَجَدُوا اللهَ تَوَّاباً رَحِيماً»؛ (اگر آنها هنگامى كه به خود مى كردند [و مرتكب گناه مى شدند] به نزد تو مى آمدند و از خدا طلب آمرزش مى كردند و (صلى الله عليه وآله) نيز براى آنها استغفار مى كرد خدا را توبه پذير و مهربان مى يافتند). 🔹آيا از سوى (صلى الله عليه و آله) براى مؤمنانِ خطاكار چيزى جز شفاعت مى تواند باشد؟! همين معنا در داستان حضرت يعقوب (عليه السلام) و فرزندانش نيز در «قرآن کریم » آمده است؛ آنها از خواستند در پيشگاه خدا براى آنان كند او هم پذيرفت. [۲] و نيز بسيار شده است كه در همين جهان، افراد يا اقوامى به خاطر و از عذاب دنيا نجات يافته اند و اين، چيزى جز شفاعت نيست. 🔹در نيز روايات بسيارى داريم كه آدمى همچون نماز، روزه، ولايت و امثال آن يا حضور اولياء الله سبب و مجازات‌ها مى گردد و يا دفن انسان صالح و پاكدامنى كه داراى حسنات مهمى بوده است در يك مقبره سبب تخفيف مجازات گنهكاران آن گورستان مى شود. اينها همه نيز اشاراتى است به در عالم برزخ؛ حتى نماز ميِت و تقاضاى مغفرتى كه در ضمن آن براى مردگان مى شود مسلماً بى تأثير نيست، اين نيز خود، نوعى شفاعت است. بنابراين محدود به عالم خاصى نيست، بلكه همه را در بر مى گيرد، منتها جايگاه اصلی و مهم شفاعت همان و در آستانه قرار گرفتن در برابر كانون عذاب الهى است. پی نوشت‌ها؛ [۱] الميزان فى تفسير القرآن، طباطبايى، سيد محمد حسين، انتشارات اسلامى، قم، ۱۴۱۷ق، چ ۵، ج ۱، ص ۱۵۶ [۲] سوره يوسف، آيه ۹۷ 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ‏۱۳۸۶ش، چ۹، ج۶، ص۵۲۷ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«حب دنیا» چگونه مانع کسب معرفت و شناخت می شود؟ 🔹خداوند در «سوره نحل»، آیات ۱۰۶ - ۱۰۸، می فرماید: «مَن كَفَرَ بِاللهِ مِن بَعْدِ إِيمَانِهِ إِلَّا مَنْ أُكْرِهَ وَ قَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالْإِيمَانِ وَ لَٰكِن مَّن شَرَحَ بِالْكُفْرِ صَدْرًا فَعَلَيْهِمْ غَضَبٌ مِّنَ اللهِ وَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ - ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمُ اسْتَحَبُّوا الْحَيَاةَ الدُّنْيَا عَلَى الْآخِرَةِ وَ أَنَّ اللهَ لَا يَهْدِی الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ - أُولَٰئِكَ الَّذِينَ طَبَعَ اللَّهُ عَلَىٰ قُلُوبِهِمْ وَ سَمْعِهِمْ وَ أَبْصَارِهِمْ وَ أُولَٰئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ» 🔹[ترجمه آیات:] (کسانى که بعد از ایمان‌شان، به خدا کافر شوند [مجازات مى شوند] ـ بجز آنها که تحت فشار واقع شده اند در حالى که قلبشان با ایمان، آرام است ـ آرى، آنها که سینه خود را براى پذیرش کفر گشوده اند، غضب خدا بر آنهاست؛ و عذاب عظیمى در انتظارشان! - این بخاطر آن است که زندگى پست را بر ترجیح دادند؛ و خداوند افراد بى ایمان (لجوج) را هدایت نمى کند. - آنها کسانى هستند که [بر اثر فزونى گناه،] خدا بر دلها و گوش و چشمان شان مُهر نهاده؛ [به همین دلیل نمى فهمند،] و غافلان [واقعى] همانها هستند). 🔹خداوند در این آیات، به گروهى اشاره مى كند كه نخست را از جان و دل پذيرا گشتند و بعد شدند. مى فرمايد: اين به خاطر آن نيست كه چيزى بر خلاف حق در اسلام ديده باشند، بلكه آنها را بر ترجيح دادند، و به همين جهت با اسلام وداع گفتند، و به وادى قدم نهادند، و چون نيستند، خداوند هدايت شان نمى كند؛ بلكه به خاطر بر و و آنها مهر مى نهد، و درهاى معرفت را به روى آنها مى بندد، در نتيجه در فرو مى روند. 🔹 خواه در شاخه عشق به مال و ثروت باشد، يا مقام و جاه و يا انواع شهوات ديگر، به مى ماند كه در انسان می‌وزد و تعادل ترازوى را به كلّى بر هم مى زند. مى دانيم ترازوهاى دقيق را در محفظه اى مى گذارند كه كمترين نسيم به آن نوزد، و حتى كسى كه مشغول سنجش با آنها است موقّتاً نفس را در سينه حبس مى كند، مبادا امواج هوايى كه از ريه او خارج مى شود تعادل آن را بر هم زند. آيا از چنين ترازويى در برابر يك طوفان شديد كارى ساخته است؟! 🔹 خواه شكل قارونى داشته باشد و يا فرعونى، يا سامرى و يا غير آنها، مسلّماً به اجازه و را نمى دهد. اگر آيه فوق مى گويد خداوند بر قلب و گوش و چشم آنها مهر مى نهد، اين در واقع همان تأثيرى است كه در قرار داده، و چون آنها به سراغ سبب مى روند، گرفتار چنين مسببى مى شوند. 🔹در تعبيرات جالبى در اين زمينه ديده مى شود؛ از جمله در حديثى (عليه السلام) مى فرمايد: «مَثَلُ الْحَريص عَلَى الدُّنْيا كَمَثَلِ دُوْدَةِ القَزّ كُلَّمَا ازْدادَتْ مِنَ القَزِّ عَلى نَفْسِها لَفّاً كانَ أَبْعَدَ لَها مِنَ الْخُرُوجِ حَتّى تَمُوتَ غمّا» [۱] ( بر دنيا همچون كرم ابريشم است، هر قدر بيشتر ابريشم برگرد خود مى تند زندانى تر مى شود، و راه خروج بر او مسدودتر مى گردد، تا از غم و اندوه بميرد). در حديث ديگرى از (عليه السلام) مى خوانيم: «اَلدُّنيا تَقُرُّ وَ تَضُرُّ و تَمُرُّ» [۲] ( مى فريبد، مى رساند و ). 🔹در حديث ديگرى مى خوانيم كه (عليه السلام) نامه اى به يكى از ياران اش نوشت و او را نصيحت فرمود. از جمله نصايح امام (عليه السلام) اين بود: «فَارْفُضِ الدُّنْيا فَاِنَّ حُبَّ الدُّنْيا يُعْمِى، وَ يُصِّمٌ وَ يُبْكِمٌ وَ يُذِلُّ الرِّقابٌ فَتَدارَكْ مابِقَىَ مِنْ عُمُرِكَ وَ لا تَقُلْ غَداً أَوْ بَعْدَ غَد، فَانَّما هَلَكَ مَنْ كانَ قَبْلَكَ بِاِقامَتِهِمْ عَلى الأَمانِىِّ وَالتَّسْوِيْفِ» [۳] ( را رها كن كه ، چشم را كور و گوش را كر و زبان را لال و گردن ها را به زير مى آورد. در باقى مانده عمرت گذشته را كن و نگو فردا و پس فردا، زيرا كسانى كه پيش از شما بودند به خاطر تكيه بر و امروز و فردا كردن شدند). پی نوشت‌ها؛ [۱] بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربى، چ دوم، ج ۷۰، ص ۲۳؛ [۲] نهج البلاغة، صبحی صالح، هجرت‏، قم‏، چ اول، ص ۵۴۸، قصار [۴۲۲] ۴۱۵؛ [۳] بحارالأنوار، همان، ص ۷۵ 📕کتاب پیام قرآن، مکارم شیرازی، ناصر، دارالکتب الاسلامیه، تهران، ۱۳۸۶، چ نهم، ج ۱، ص ۳۱۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«نماز» چه نقشی در تربیت انسان ها بر عهده دارد؟ 🔹 موجود است که نه تنها ديگران را فراموش مى كند، بلكه در مواقع بسياری گرفتار نيز مى شود و اين خودفراموشى بزرگترين اوست. دو عامل مهم به اين كمك مى كند؛ نخست نيازهاى‌ واقعى‌ است، بخصوص در زمانى كه زندگى پيچيده و پر از مشكلات شود، و ديگرى و زرق و برق ها و آميخته با هوی و هوس ها و عشق به مال و جاه و شهوات است. 🔹در اين حال درست به مسافرى مى ماند كه در دو طرف جادّه، قصرهاى سر به فلك كشيده و شاهدان زيباروى را مى بيند كه ناگهان او را از مسير اصلى بازداشته و به مى كشاند. مهم‌ترين آثار بيدار ساختن انسان و پايان دادن به است؛ زيرا هنگامى كه به ميان آمد، وضع به كلى دگرگون مى شود. آيه شريفه «أَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِی» [طه، ۱۴] كه را ياد خدا مى شمارد و آيه شريفه «لَذِكْرُ اللهِ أَكْبَرُ» [عنکبوت، ۴۵] كه بعد از جمله «إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَ الْمُنْكَرِ» آمده، نشان مى دهد كه ريشه‌ اصلى‌ فلسفه‌ نماز در ياد خدا نهاده شده؛ 🔹زيرا سرچشمه همه ، حُبّ دنيا و است كه ، انسان را از آن باز مى دارد، همانگونه كه در «آيه ۲۹ سوره نجم» مى خوانيم: «فَأَعْرِضْ عَنْ مَّنْ تَوَلَّى عَنْ ذِكْرِنَا وَ لَمْ يُرِدْ إِلَّا الْحَيَاةَ الدُّنْيَا» (حال كه چنين است از كسى كه از روى گردانده، جز را نخواسته اعراض كن). طبق آيات ديگر قرآن، در اطراف قلب انسان، طواف مى كند، همين كه ياد خدا در آن پيدا شود مى گريزد: «إِنَّ الَّذِينَ اتَّقَوْا إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِّنَ الشَّيْطَانِ تَذَكَّرُوا فَإِذَا هُم مُّبْصِرُونَ». [اعراف، ۲۰۱]  🔹و اگر مى بينيم در روايات اسلامى، و چشمه آب زلال پاك كننده شمرده شده، دليلش همين است؛ به ويژه اگر اين نماز به صورت انجام شود و مؤمنان، به صورت دسته جمعى به درگاه خدا روى آورند. در روايتى از رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) آمده است: «مَنْ صَلّى الصَّلَاةَ فِی جَماعَةٍ فَظَنُّوا بِهِ كُلَّ خَيْرٍ وَ أَقْبِلُوا شَهادَتَهُ» [۱] (هر كس هاى پنج‌گانه روزانه را با [با شرايط كامل] بخواند، هر كار نيكى را درباره او گمان داشته باشيد و شهادت او را بپذيريد). 🔹اگر نگاهى به (طهارت، وضو و غسل) كه انسان را به پاكى جسم و جان، دعوت مى كند، و شرايط ديگر آن مانند پاك و حلال بودن لباس و توجّه به كعبه، كهن ترين مركز توحيد و اركان و محتواى آيات و اذكار و تعقيبات آن شود، ديد و فهم انسان را درباره اين عبادت بزرگ و بى نظير، گسترش مى دهد و نشان مى دهد كه چه نقش مهمى در و رساندن او به جوار در سير و سلوك معنوى و عرفانى دارد. پی نوشت: [۱] دعائم الإسلام‏، ابن حيون مغربى، مؤسسة آل البيت (ع)‏، چ ۲، ج ‏۱، ص ۱۵۳ 📕پيام امام اميرالمؤمنين (ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، چ ۱، ج ۷، ص ۷۳۰ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️برکات مزار حضرت معصومه (سلام الله علیها) در نشر معارف اهل بیت (علیهم السلام) از قم 🔹ورود (سلام الله علیها) به باعث برکات فراوانی گردید، و به یمن وجود بارگاه ایشان در قم، امروزه از بزرگترین و با شکوه ترین جهان می باشد. اهمیت ، علما و دانشمندان فراوانى را به سوى این شهر جذب و بركات فراوانى را نصيب قم كرد، 🔹كه مهم ترين آنها گسترش مراكز علمى بود، و نقش بسزايى در تحكيم و گسترش حوزه علميّه و رفت‏ و آمد و ارتباط علما و راويان و شاگردان برجسته امامان (عليهم السلام) داشت. ورود ايشان به ، و مرقد مطهر او، و سپس ورود امامزادگان و راويان احاديث و دانشمندان كوفه و ديگر شهرها به قم، موجب تحوّلات تازه و مؤثّرى در استحكام و گرديد. [۱] 🔹هم اینک آن بانوى سرفراز و عمل و مركز نور و هدايت به صور گوناگون است: تدريس، تدرّس، مباحثه، مناجات، دعا، اذان، نماز جماعت، اقامه عزا و سوگوارى عزيزان خدا، مراسم جشن و سرور در اعياد مذهبى، سخنرانى ‏هاى سودمند مذهبى، ارشاد، وعظ و خطابه، قرائت قرآن كريم، ذكر مصيبت امام حسين (عليه‏ السّلام)، مديحه و مرثيه سرایى خاندان عصمت، نشر معارف اهل بيت، آشنايى ملل مسلمان جهان با يكديگر و ده‏ ها عناوين افتخارآميز ديگر از فيوضات اين كانون فيض لاينقطع و گسترده الهى است. [۲] 🔹جمله ای درباره در روایات معصومین (علیهم السلام) هست که درباره کمتر جایی و شاید هم درباره هیچ مکانی وارد نشده باشد. آن جمله این است که: «زمانی فرا می رسد که از علم و به تمام صادر می شود». در نهایت این جمله، این عبارت وجود دارد که: «حتّى لا يبقى في الأرض مستضعف فی الدين حَتَّى الْمُخَدَّرَاتُ فِي الْحِجَال‏» [۳] (تا جايى كه در روى زمين، مستضعفى در دين باقى نماند، حتی دخترانی که در حجله ها هستند). 🔹این اتمام حجت عمومی بسیار عمومی است و ما می بینیم که امروزه در پرتوی حضرت (سلام الله علیها)، تأسیس شد و در پرتو این حوزه علمیه علم از اینجا به مناطق مختلف جهان منتشر گردید. پ نوشت‌ها؛ [۱] همراه زائران قم و جمكران، مکارم شیرازی، ناصر، انتشارات امام على بن ابيطالب(ع)، قم، چ ۱، ص ۴۰ و ۲۶ [۲] بانوی ملکوت، کریمی جهرمی، علی، انتشارات بوستان کتاب، قم، ۱۳۹۳ش، چ ۱، ص ۳۶ [۳] بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربى، چ ۲، ج ‏۵۷، ص ۲۱۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آیا با مرگ، پرونده اعمال انسان بسته می شود؟ 🔹 (عليه السلام) در پايان خطبه ۴۲ به مهم‌ترين تفاوت و اشاره كرده، مى فرمايد: «وَ إِنَّ الْيَوْمَ عَمَلٌ وَ لاَحِسَابَ وَ غَداً حِسَابٌ وَ لاَعَمَلَ» (امروز روز است نه حساب، و فردا وقت است نه عمل!). اين سخن از يك سو بيانگر اين واقعيت است كه تا در دست داريد، بر حجم خود بيفزاييد، و اگر مى بينيد و ، پاكان و ناپاكان، اولياءالله و اشقياء، حزب خدا و حزب شيطان، در اين جهان در كنار هم زندگى مى كنند، بى آن كه بدكاران مورد مجازات الهى قرار گيرند و نيكوكاران مشمول پاداش خير شوند، به خاطر آن است كه اين جهان تنها است نه حساب و جزا. 🔹و از سوى ديگر هشدار مى دهد كه با پايان ، براى هميشه بسته مى شود و راهى به سوى بازگشت و نخواهد بود، و كمترين سودى نخواهد داشت، همان گونه كه (عليه السلام) در کلامی ديگر مى فرمايد: «لا عَنْ قَبِيْح يَسْتَطيعُونَ اِنْتِقالا وَ لا فِي حَسَن يَسْتَطيعُونَ اِزْدِياداً» [۱] (نه مى توانند از كه انجام داده اند بر كنار شوند، و نه مى توانند بر نيكى هاى خود بيفزايند!). 🔹نه براى فرياد «رَبِّ اِرْجِعُونِ لَعَلَّى اَعْمَلُ صالِحاً» [۲] (خداى من! مرا بازگردانيد تا انجام دهم)، پاسخى مى شنوند و نه آرزوى «فَلَوْ أَنَّ لَنا كَرَّةً فَنَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنينَ» [۳] (اى كاش بار ديگر به باز مى گشتيم تا از مؤمنان باشيم) هرگز به واقعيت مى پيوندد! از اين آيات، و روايات مشابه آن كه در خطبه بالا آمد، به خوبى نتيجه مى گيريم كه اين، يك است كه با يا زمانى كه انسان در آستانه مرگ قطعى قرار مى گيرد، بسته مى شود و راهى به سوى بازگشت و جبران نيست! 🔹در اينجا اين سؤال پيش مى آيد كه در بسيارى از روايات آمده كه آثار كارهاى نيك و بد انسان بعد از مرگ، نیز به او مى رسد و به اين ترتيب او از نظر حسنات يا سيّئات سنگين تر مى شود؛ رسول خدا (صلى الله عليه و آله) مى فرماید: «سَبْعَةُ اَسْباب يُكْتَبُ لِلْعَبْدِ ثَوابُها بَعْدَ وَفاتِه، رَجُلٌ غَرَسَ نَخْلا اَوْ حَفَرَ بِئْراً اَوْ اَجْرى نَهْراً اَوْ بَنى مَسْجِداً اَو كَتَبَ مُصْحَفاً اَوْ وَرَّثَ عِلْماً اَوْ خَلَّفَ وَلَداً صالِحاً يَسْتَغْفِرُ لَهُ بَعْدَ وَفاتِه» [۴] (هفت سبب [از اسباب خير] است كه ثوابش براى بنده خدا بعد از او نوشته مى شود: كسى كه نخلى بكارد يا چاه آبى حفر كند يا نهرى به جريان اندازد يا مسجدى بنا كند يا قرآنى و يا كتابى سودمند بنويسد يا علمى از خود به يادگار بگذارد يا فرزند صالحى بعد از او بماند كه پس از درگذشت وى برايش استغفار كند). 🔹روشن است كه آنچه در اين حديث آمده نمونه هاى بارز است، وگرنه تمام آثار نيك و سنّت هاى حسنه اى كه از انسان باقى مى ماند همين اثر را دارد. با این وصف، آيا اينها با آنچه در بالا گفته شد منافاتى ندارد؟ پاسخ اين سؤال روشن است؛ سخن امام (علیه السلام) بدین معنا است که انسان بعد از ، عمل تازه اى نمى تواند انجام دهد، نه اين كه آثار اعمال گذشته به او نمى رسد، آرى بسته مى شود و چيزى بر آن افزوده نمى گردد؛ 🔹ولى پرونده اعمال پيش از مرگ همواره گشوده است و انسان از ميوه هاى درخت هاى در و بهره مند مى شود. حتى از اعمالى كه فرزند صالح او انجام مى دهد و از آثار تربيت صحيحى است كه او در حال حياتش در مورد فرزند انجام داده بهره اى به او مى رسد و طبيعى است كه انسان از ميوه هاى درخت برومندى كه نشانده است بهره ببرد. پی نوشت‌ها [۱] نهج البلاغة، صبحی صالح، هجرت‏، قم‏، ۱۴۱۴ق، چ ۱، ص ۲۷۹، (خطبه ۱۸۸) [۲] قرآن کریم، سوره مؤمنون، آيات ۹۹ و ۱۰۰ [۳] همان، سوره شعراء، آيه ۱۰۲ [۴] تنبيه الخواطر و نزهة النواظر (مجموعة ورّام)‏، ورام بن أبي فراس، مكتبة فقيه‏، قم‏، ‏چ ۱، ج ‏۲، ص ۱۱۰ 📕پيام امام امير المومنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۲، ص ۴۷۰ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️از ديدگاه امام علی (علیه السلام) «غم و اندوه» چه آثار زیان باری دارد؟ 🔹 (عليه السلام) در حکمت ۱۴۳ تأثير غم و اندوه را در و انسان بيان میدارد و ميفرمايد: «اَلْهَمُّ نِصْفُ الْهَرَمِ» ( و اندوه نيمى از پيرى است). اشاره به اين كه غم و ، در موارد بسیار انسان را پير میكند، هرچند انسان به حسب سن و سال پير نشده باشد، موهاى او تدريجاً سفيد شده، و قامت وى خميده و قواى بدن رو به تحليل میرود و از نظر فكرى و روحى نيز احساس پيرى میكند. منظور حضرت اين است كه انسان تا میتواند و را به خود راه ندهد و از آثار سوء آن بپرهيزد. 🔹البته انكار نمیتوان كرد اسباب غم و مختلف است و بخشى از آن قابل اجتناب نيست؛ گاه مربوط به مسائل دينى و معنوى است كه انسان به هرحال با آن دست به گريبان خواهد بود. در حديث معروفى از ابن عباس میخوانيم كه میگفت: «هيچ آيه اى شديدتر و مشكلتر از اين آيه «فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ...» [۱] بر پيامبر (صلى الله عليه و آله) نازل نشد و از اين رو هنگامى كه اصحاب آنحضرت پرسيدند: اى رسول خدا! چرا به اين زودى موهاى شما سفيد شده و آثار پيرى نمايان گشته؟ فرمود: «شَيَّبَتْني هُودُ وَ الْواقِعَةُ»؛ [۲] (سوره هود و واقعه مرا پير كرد). 🔹گفته شده علت همان دستورى است كه خداوند به پيغمبرش درباره در مقابل و كينه توز و بى رحم داده است. ميدانيم سوره «هود» و «واقعه» هر دو در مكه نازل شده در زمانى كه پيامبر (صلی الله علیه و آله) سخت از طرف مشركان در فشار بود و گفته اند: سوره «هود» بعد از وفات «ابوطالب» و «خديجه» نازل شد كه امواج غم و اندوه از هر سو قلب پاك پيامبر (ص) را احاطه كرده بود. 🔹اما بسيارى از و اندوه، امورى هستند كه انسان میتواند خود را از آن دور دارد يا نسبت به آن بى اعتنا باشد، از اين رو در حديثى آمده است كه غم و را زايل میكند؛ زيرا سرچشمه بسيارى از غمها است، هنگامى كه انسان به زيارت اهل قبور میرود و پايان كار دنيا را مى بيند كه ثروتمند و مسكين همه در يكجا خفته اند و هيچكدام جز كفنى با خود از اين دنيا نبرده اند پيدا میكند. 🔹در طب امروز اين مسئله به روشنى ثابت شده كه سرچشمه بسيارى از بيماریهاى جسمى است، بيمارى هاى اعصاب، قلب، معده و غير آن در بسيارى از موارد از فشارهاى عصبى و به اصطلاح و غم و ناشى میشود و درمانى جز خلاص كردن خود از غم و اندوه ها ندارد، و اگر انسان عزم راسخ و داشته باشد میتواند خود را از آن دور دارد. بسيارى از حكما و شعرا براى كمك كردن به انسانها براى فراموشىِ اسبابِ اينگونه غم و اندوه ها سخنان نغز و پربارى دارند. 🔹شاعر عرب ميگويد: «ما فاتَ مَضى وَ ما سَيَأْتيكَ فَأَيْنَ - قُمْ فَاغْتَنِمِ الْفُرْصَةَ بَيْنَ الْعَدَمَيْنِ»؛ و شاعر فارسى زبان ميگويد: «از دى كه گذشت هيچ از آن ياد مكن - فردا كه نيامدست فرياد نكن». در واقع اين دو شاعر گويا مطلب خود را از حديث (عليه السلام) اخذ كرده اند، آنحضرت ميفرمايد: «در برابر امور دنيا و شكيبايى پيشه كنيد، زيرا ساعتى بيش نيست؛ آنچه گذشته است نه دردى از آن احساس میكنى نه سرورى و آنچه نيامده است نمیدانى چيست، بنابراين براى تو همان ساعتى است كه در آن هستى پس در برابر پيشه كن و بر صبر نما». [۳] 🔹در حقيقت بسيارى از افكار غم انگيز، است كه ما خودمان آن را براى خود فراهم ميكنيم. مثلا مى نشينيم خود را با افراد بالادست ميكنيم و بر محروميت خود اشك میريزيم و گاه میگوييم: اى كاش فلان فرصت را از دست نمیداديم كه اگر نداده بوديم امروز چه ثروت يا چه مقامى داشتيم. به همين دليل دستور داده شده است كه هميشه به از خود نگاه كنيد تا و خرم باشيد و نگاه به نكنيد تا و اندوهگين نشويد. [۴] 🔹البته بسيار میشود كه به هنگام ما يك روى سكه را مى بينيم و نگران ميشويم، در حالى كه سوى ديگر سكه ممكن است امورى باشد كه بهترين كمك را به ما بكند. ميفرمايد: «فَعَسَى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ يَجْعَلَ اللهُ فِيهِ خَيْراً كَثِيراً» [۵] (چه بسا چيزى شما نباشد، و خداوند در آن قرار مى دهد). شاعر ميگويد: «جبين گره مكن از هر بدى كه پيش آيد - كز اين نوشته تو يك روى صفحه میخوانى؛ به روى ديگر آن نهفته خداى - كه شكر كردنِ آن تا به حشر نتوانى». [۶] 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، ۱۳۸۶ش، چ ۱، ج ۱۳، ص ۱۶۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«زهد» در روايات اسلامی چگونه معرفی شده است؟ 🔹گاه تصوّر مى شود مفهوم آن است كه انسان به كلّى را ترك گويد و همچون راهبان در گوشه اى بخزد و از جامعه دورى گزيند؛ در حالى كه اين معنا با هرگز نمى سازد و در ، شديداً از آن نهى شده است. بنابراين، مفهوم ديگرى دارد و آن و دلدادگى و عشق بى قرار نسبت به و عدم اسارت در چنگال زرق و برق آن است و اين همان سرمايه عظيمى است كه اگر فاقد آن باشد، آلوده انواع مى گردد، و گاه و ايمان خود را بر سر متاع دنيا مى نهد. 🔹در روايات متعددی به توجه ويژه ای شده است. از جمله: امیرالمؤمنین (عليه السلام) درباره آن مى فرمايد: «إِنَّ مِنْ أَعْوَنِ الأَخْلاَقِ عَلَى الدِّينِ، الزُّهْدَ فِی الدُّنْيَا» [۱] (از مهم ترين اخلاقى كه انسان را بر حفظ دينش يارى مى دهد، در دنياست). (عليه السلام) درباره آن مى فرمايد: «إِذَا تَخَلَّى الْمُوْمِنُ مِنَ الدُّنْيَا سَمَا، وَ وَجَدَ حَلَاوَةَ حُبِّ اللهِ» [۲] (هنگامى كه از كناره گيرى كند، ترقّى و مى يابد و شيرينى محبّت خدا را مى چشد). 🔹در حديث ديگرى مى خوانيم كه: (عليه السلام) جابر بن عبدالله را ديد كه آه مى كشد! فرمود: «يَا جَابِرُ! عَلَیمَ تَنَفَسُّكَ؟! أَعَلَى الدُّنْيَا؟» (براى چه آه كشيدى؟ بر دنيا؟)، جابر عرض كرد: آرى!. [در اينجا امام (عليه السلام) تحليل جالبى درباره بيان فرموده كه لذّاتش يا در خوردنى است، يا نوشيدنى، يا لباس فاخر، يا لذّت جنسى، يا مركب، يا بوى خوش، يا نغمه ها]. سپس در تشريح آنها فرمود: بهترين غذاها است و آن چيزى جز [شيره گل هاى آميخته با] آب دهان حشره‌ای نيست؛ و شيرين ترين نوشيدنى ها است كه چيزى است كم ارزش كه بر سطح زمين جارى است، 🔹و برترين لباس ها است كه از لعاب كرمى تهيّه مى شود و بهترين لذّات جنسى در زنان است و آن هم در محلّى از بدن او كه آلوده ترين محل هاست و بهترين مركب ها است كه در بسيارى از موارد قاتل انسان است و بهترين بوى خوش، است كه از خون ناف حيوانى [آهوى خُتَن] گرفته مى شود جالب ترين نغمه ها، نغمه كه انسان را به گناه مى كشاند. اى جابر! چيزى كه چنين است، از دست رفتنش جاى تأسف نيست. جابر مى گويد: بعد از شنيدن اين سخن، هرگز زرق و برق به فكر من خطور نكرد!». [۳] پی نوشت: [۱] الكافی، دار الكتب الإسلامية، چ ۴، ج ‏۲، ص ۱۲۸ [۲] همان، ص ۱۳۰ [۳] بحار الأنوار، دار إحياء التراث العربی، چ ۲، ج ‏۷۵، ص ۱۱، تتمة باب ۱۵ 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ ش، چ اول‏، ج ۴، ص ۴۰۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«تجسّم اعمال» در روایات اسلامی چگونه مطرح و بازتاب داده شده است؟ (بخش اول) 🔸در اعم از احاديثى كه از طرف شيعه يا اهل سنت رسيده است مسئله بازتاب گسترده اى دارد، به گونه اى كه مرحوم شيخ بهائى در يكى از سخنانش مى گويد: «تَجَسُّمُ الأعْمالِ فى النَّشْأَةِ الاُخْرَوِيَّةِ قَدْ وَرَدَ فى اَحادِيثَ مُتَكَثِّرَة مِنْ طُرُقِ الْمُخالِفِ وَ الْمُؤالِفِ» [۱] ( در جهان ديگر در احاديث زيادى از طرق موافقين و مخالفين نقل شده است). در اينجا از ميان آنها به احاديث زير قناعت مى كنيم: 1⃣در حديثى از (صلى الله عليه و آله) مى خوانيم: «قيس بن عاصم» [صحابى مشهور] مى گويد با جماعتى از «بنى تميم» خدمت (صلی الله علیه و آله) رسيدم. عرض كردم: اى پيامبر خدا! ما را موعظه كن، موعظه اى كه از آن بهره مند شويم؛ زيرا ما جمعيتى هستيم كه از بيابان ها عبور مى كنيم [و دور از شهر زندگى داريم] (صلی الله علیه و آله) فرمود: «اِنَّ قَيْسُ! اِنَّ مَعَ الْعِزّ ذُلّاً وَ اِنَّ مَعَ الْحَيَاةِ مَوْتاً وَ اِنَّ مَعَ الدُّنْيَا آخِرَةً، فَاِنَّ لِكُلِّ شَيْءٍ حَسِيباً و اِنَّ لِكُلِّ اَجَلٍ كِتاباً وَ اِنَّهُ لَابُدَّ لَكَ يَا قَيْسُ مِنْ قَرِينٍ يُدْفَنُ مَعَكَ وَ هُوَ حَيٌّ وَ تُدْفَنُ مَعَهُ وَ اَنْتَ مَيِّتٌ، فَاِنْ كانَ كَريماً اَكْرَمَكَ وَ اِنْ كانَ لَئِيماً اَسْلَمَكَ، ثُمَّ لَا يُحْشَرُ اِلَّا مَعَكَ وَ لَا تُحْشَرُ اِلَّا مَعَهُ وَ لَا تُسْئَلُ اِلَّا عَنْهُ، فَلَا تَجْعَلْهُ اِلَّا صَالِحاً، فَاِنَّهُ اِنْ صَلُحَ آنَسْتَ بِهِ وَ اِنْ فَسَدَ لَا تَسْتَوْحِشْ اِلَّا مِنْهُ وَ هُوَ فِعْلُكَ»؛ 🔹(اى قيس [همراه] با ، است و با ، و با ، و هر چيزى دارد و هر اجلى كتابى، اى قيس! تو خواهى داشت كه با تو مى شود؛ در حالى كه او است و تو با او دفن مى شوى در حالى كه تو ، اگر او باشد تو را گرامى مى دارد، و اگر باشد تو را [بدبختى] مى كند. او فقط با تو مى شود، تو نيز فقط با او و تنها از او مى شوى، پس آن را قرار ده؛ چرا كه اگر باشد موجب تو است و اگر باشد مايه تو است و او است!). 🔹جالب اينكه در ذيل اين روايت آمده است كه: «قيس بن عاصم عرضه داشت: يا ! دوست دارم اين كلام در قالب اشعارى ريخته شود تا به آن در برابر كسانى كه نزد ما هستند مفتخر باشم و آن را ذخيره كنم، (صلى الله عليه وآله) دستور داد حسان بن ثابت را حاضر كنند؛ ولى مردى بنام صلصال بن صلصال در خدمت حضرت حاضر بود، عرض كرد: اى رسول خدا! ابياتى به نظرم رسيده گمان مى كنم موافق مقصود قيس باشد، فرمود: بخوان! 🔹او اشعارى خواند كه بعضى از آن چنين است: «تَجَنَّبْ خَليطاً مِنْ مَقالِكَ اِنَّما قَرينُ الْفَتى فى الْقَبْرِ ما كانَ يَفْعَلُ؛ وَ لَنْ يَصْحَبَ الْاِنْسانَ مِنْ قَبْلِ مَوْتِهِ وَ مِنْ بَعْدِهِ اِلَّا الذَّى كانَ يَعْمَلُ!» (از بپرهيز كه همنشين انسان در ، اوست. و هيچ چيز قبل از مرگ و بعد از مرگ با انسان مصاحبت نمى كند مگر او). [۲] 2⃣در حديث ديگرى از ابو بصير از امام باقر يا امام صادق (عليهم السلام) آمده است: «هنگامى كه مى ميرد همراه او در شش صورت وارد مى شود كه يك صورت از همه زيباتر است... صورتى در طرف راست، صورتى در طرف چپ، صورتى در پيش رو، ديگرى در پشت سر، ديگرى در پائين پا و آن صورتى كه از همه زيباتر است او قرار مى گيرد، و هرگاه عذابى از سمت راست آيد صورت سمت راست مانع مى شود و همچنين از پنج جهت ديگر. 🔹صورتى كه از همه زيباتر است خطاب به بقيه كرده مى گويد: شما كيستيد؟ خدا جزاى خيرتان دهد، صورت طرف راست مى گويد: من و آن كه دست چپ است مى گويد من و آن كه پيش رو است مى گويد: و آنكه پشت سر است مى گويد: و عمره ام و آنكه پايين پاست مى گويد: من هستم كه نسبت به برادرانت كردى سپس آنها به آن صورت زيبا مى گويند: تو كيستى كه از همه زيباترى ... مى گويد: «اَنَا الْوَلَايَةُ لِآلِ مُحَمَّدٍ (صلى الله عليه و آله)» [۳] (من ولايت آل محمّدم!)». ... منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ‏۱۳۸۶ش، چ ۹، ج ۶، ص ۱۰۴ @tabyinchannel
⭕️امام رضا عليه السلام:  🔸«اِجْعَلُوا لِأَنْفُسِكُمْ حَظّا مِنَ الدُّنْيا، بِاِعْطائِها ما تَشْتَهى مِنَ الْحَلالِ وَ ما لَمْ يَنَلِ المُرُوَّةَ وَ لا سَرَفَ فيهِ، وَاسْتَعينوُا بِذلِكَ عَلى اُمُورِالدّينِ».  🔹براى خودتـان بهره‌اى از قرار دهـيد، به اينكه خواسته هاى دل را از به آن بدهيد، تا حدّى كه را از بين نبرد، و در آن نباشد، و بدين وسيله، بر ، كمك بجوييد. 📕فقه الرضا عليه السلام، ص ۳۳۷ @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) در نامه ۳۱ نهج البلاغه، چه فوایدی را برای «تفکّر» بیان فرموده است؟ 🔹 (عليه السلام) در بخشی از نامه ۳۱ مى فرمايد: «وَ مَنْ تَفَكَّرَ أَبْصَرَ» (هر كس خود را به كار گيرد را مى بيند و را انتخاب مى كند). اهمّيّت در همه امور و چيزى نيست كه بر كسى مخفى باشد و تمام و موفق همين راه را پيموده اند. 🔹 در اين باره مى فرمايد: «قُلِ الْعَفْوَ كَذلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآياتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُون * فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ ... » [۱] (اينچنين خداوند را براى شما روشن می سازد، شايد كنيد! * [تا انديشه كنيد] درباره و ! ... ). پی نوشت: [۱] سوره بقره، آيات ۲۱۹ و ۲۲۰ 📕پيام امام اميرالمومنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دارالكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ۱، ج۹، ص۶۳۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) در تبیین پیامدهای «ظلم» به دیگران چه می فرمايند؟ 🔹 (عليه السلام) در حکمت ۱۸۶ هشدار شديدى به و مى دهد و مى فرمايد: «لِلظَّالِمِ الْبَادِی غَداً بِكَفِّهِ عَضَّةٌ» (آن كه ابتداى به مى كند [فرداى ] دست خود را از پشيمانى [به دندان] مى گزد). حضرت اين سخن را از «آيه ۲۷ سوره فرقان» برگرفته است، آنجا كه مى فرمايد: «و يَوْمَ يَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَى يَدَيْهِ يَقُولُ يَا لَيْتَنِى اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِيلاً» (و [همان] روزى كه دست خود را [از شدت حسرت] به دندان مى گزد و مى گويد: اى كاش با رسول [خدا] راهى برگزيده بودم). 🔹نكته شايان توجه اين است كه حضرت در اينجا را مقدم به «بادى» كرده، يعنى آن كسى كه ابتداى به مى كند، از اين نظر كه شخص دوم اگر «مقابله‌ به‌ مثل» كند نيست، بلكه است، و اگر بيش از مقداری که به او شده مقابله به مثل كند باز قبح و زشتى ظلم او به اندازه كسى كه «ابتدا به كرده» نيست و تعبير به «عَضَّة»؛ (به دندان گزيدن) كنايه از است؛ زيرا انسان هنگامى كه به ناراحتى هاى شديد گرفتار مى شود، كه از خود او سر زده و باعث و بانى آن بوده، مى خواهد از خود انتقام بگيرد و براى اين كار به آزار خويشتن مى پردازد؛ 🔹گاه بر سر و صورت خود مى كوبد و گاه دست خود را كه با آن كار خلافى انجام داده مى گزد، و همه اينها نشانه «ناراحتى شديد از و نوعى مجازات و انتقام از خود» است. حديثى از (علیه السلام) نقل شده است که: حضرت در مورد دو نفر كه به هم مى دادند فرمود: «الْبَادِی مِنْهُمَا أَظْلَمُ وَ وِزْرُهُ وَ وِزْرُ صاحِبِهِ عَلَيْهِ مَا لَمْ يَتَعَدَّ الْمَظْلُومُ» [۱] (آن كس كه ابتدا كرده تر است و او و گناه نفر ديگر بر اوست مادامى كه از حدّ تعدّى نكند). جمله اخير «ما لَمْ يَتَعَدَّ الْمَظْلُومُ» ممكن است اشاره به آن قسم از سبّ باشد كه در انجام آن مجاز است؛ 🔹مثل اين كه كسى به ديگرى بگويد: «لعنة الله عليك» و او در جوابش بگويد: «عليك لعنة الله»، ولى در همان كتاب «اصول كافى» و در جای ديگر به جاى «ما لَمْ يَتَعَدَّ»، عبارت «ما لَمْ يَعْتَذِرَ» آمده است [۲]، اشاره به اين كه اگر شخص عذرخواهى كند و از كار خود توبه كرده و جبران نمايد او برداشته مى شود. اين نسخه صحيح تر به نظر مى رسد؛ زيرا درباره نفر دوم تعبير به «وِزْر» شده كه نشان مى دهد او هم گناهكار است؛ خواه تعدى كند يا تعدى نكند، ولى هرگاه مسئله عذرخواهى پيش آيد مشكل حل مى شود. [۳] 🔹درباره و عاقبتِ كار او احاديث ديگرى نيز از (عليهم السلام) نقل شده است. (صلی الله علیه و آله) در این رابطه می فرماید: «الظُّلْمُ نَدامَةٌ» [۴](، پشيمانى است). با اين كه مى دانيم سبب پشيمانى است، ولى به قدرى اين رابطه شديد است كه حضرت فرموده ستمگرى عين است. در حكمت ۳۴۱ آمده كه (عليه السلام) فرموده است: «يَوْمُ الْعَدْلِ عَلَى الظّالِمِ أشَدُّ مِنْ يَوْمِ الْجَوْرِ عَلَى الْمَظْلُوم»؛ و شبيه همين تعبير در حكمت ۲۴۱ آمده است: «يَوْمُ الْمَظْلُومِ عَلَى الظّالِمِ أشَدُّ مِنْ يَوْمِ الظّالِمِ عَلَى الْمَظْلُومِ»؛  🔹و مفهوم هر دو اين است كه روزى كه خداوند از انتقام مى گيرد بسيار شديدتر است از روزى است كه ظالم به ستم مى كند. در مورد در روز از بعضى روايات استفاده مى شود كه به صورت و تاريكى مجسم مى شود، همان گونه كه در حديثى از (صلی الله علیه و آله) نقل شده است كه فرمود: «از بپرهيزيد كه در روز ظلمت و تاريكى است). [۵] 🔹بر اساس روايات، از جمله گناهانى است كه و عقوبت آن در اين دامان انسان را مى گيرد، همان گونه (عليه السلام) در حدیثی می فرماید: «هيچ كس به ديگرى نمى كند، مگر اين كه خداوند او را در جان يا مال او خواهد گرفت). [۶] اين سخن را با حديثى از (صلی الله علیه و آله) پايان مى دهيم كه فرمود: «چيزى كه آن بسيار زود به انسان مى رسد است، و چيزى كه آن زود دامن انسان را مى گيرد و ستم است». [۷] 📕پيام امام امير المؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ ۱، ج ۱۳، ص ۴۶۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️فلسفه وجود «عالَم برزخ» چیست؟ 🔹فلسفه زندگى به خوبى روشن است؛ چرا كه محل و و پرورش و علمى و عملى براى عالَم ديگر است. به تعبير روايات اسلامى و بعضى از آيات قرآن، مزرعه، تجارتخانه، دانشگاه، و يا به تعبير ديگر به منزله «عالَم جنين» براى جهان ديگر است. مركز انوار الهى، دادگاه بزرگ حقّ، محل رسيدگى به و جوار قرب و رحمت خداست. در اينجا اين سؤال باقى مى ماند كه فلسفه چيست؟ 🔹در پاسخ اين سؤال مى توان گفت: كه كه در ميان دنيا و آخرت قرار گرفته، مانند فلسفه هر مرحله متوسّط ديگر است؛ زيرا انتقال از محيطى به محيط ديگر كه از هر نظر با آن متفاوت است، در صورتى قابل تحمل خواهد بود كه مرحله ميانه اى وجود داشته باشد، مرحله اى كه بعضى از ويژگى هاى مرحله اول و پاره اى از ويژگى هاى مرحله دوّم در آن جمع باشد. به علاوه براى همه انسان ها در يك روز تحقق مى يابد؛ چرا كه زمين و آسمان بايد دگرگون شود و عالمى نو ايجاد گردد و حيات نوين انسان ها در آن عالم نو صورت گيرد. 🔹با اين حال راهى جز اين نيست كه در ميان دنيا و آخرت باشد و ارواح بعد از جدا شدن از بدن هاى مادّىِ عنصرى به منتقل گردند و تا پايان دنيا در آنجا بمانند، و پس از پايان دنيا و آغاز شدن قيامت، همه با هم محشور نشوند؛ زيرا ممكن است هر انسانى براى خود مستقلا قيامتى داشته باشد، چرا كه بعد از فناء دنيا و تبديل زمين و آسمان ها به زمين و آسمان هاى ديگرى است. از اين گذشته از رواياتى استفاده مى شود كه در پاره اى از كمبودهاى و تربيت جبران مى گردد، درست است كه آنجا جاى انجام عمل صالح نيست، ولى چه مانعى دارد كه محل معرفت بيشتر و آگاهى افزون تر باشد؟ 🔹در حديثى از (عليه السلام) مى خوانيم: «مَنْ ماتَ مِنْ أَوْلِيائِنا وَ شِيعَتِنا وَ لَمْ‌ يُحْسِن الْقُرانَ عُلِّم فى قَبْرِهِ لِيَرْفَعُ اللهُ بِهِ مِنْ دَرَجَتِهِ، فَاِنَّ دَرَجاتِ الْجَنَّةِ عَلى قَدْرِ آياتِ الْقُرآنِ، يُقالُ لَهُ اِقْرَأْ وَ ارْقَ، فَيَقْرأُ ثُمَّ يَرْقى» [۱] (هركس از و ما بميرد و هنوز را به طور كامل فرا نگرفته باشد، در به او مى دهند تا خداوند بدين وسيله را بالا برد، چرا كه به اندازه آيات قرآن است به او گفته مى شود بخوان و بالا رو، او مى خواند [و از درجات بهشت] بالا مى رود). پی نوشت: [۱] الكافی، دارالكتب الإسلاميه، چ ۴، ج ‏۲، ص ۶۰۶، باب؛ بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربی، چ‌ ۲، ج ‏۸۹، ص ۱۸۸، باب ۲۰ 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، دارالكتب الاسلاميه‏، چ‌ ۹، ج ۵، ص ۳۷۸ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️جوان و اهمیت دوره جوانی 🔹 فصل ، آزادگی، و دوران تجربه های جدید برای آبادانی مادی و معنوی فرد و جامعه و فصل بروز خوبی ها و استعدادهاست. ، چون رودی است جاری و بی بازگشت؛ است که تنها یک بار در آسمان عمر آدمی طلوع می کند. پس اینک که می‌توانی، دامنی از گل سرخ پر کن! چرا که عقاب کهنسال زمان، همچنان در پرواز است و این گُل که امروز به روی تو می خندد، فردا همه بر باد خواهد رفت. 🔹از عمر آدمی، بهترین بخش آن است، آن هنگام که خون گرم جوانی در تن جاری است؛ و چون این دوران سپری شود، ایامی سخت‌تر و ناخوش تر، آن روزگار خوش را در پی خواهد بود. پس ناز و بهانه را رها کن و غنیمت شمار که چون را بی بهره پشت سر نهادی، جز آه و پیش رو نخواهی داشت. این سخن (صلی الله علیه و آله) را آویزه گوش ساز که: «فرشته ای الهی هر شب بیست ساله را ندا می دهد که شما را فریب ندهد». [۱] 🔹بدان، که چون ، ، ، و مانند آن، هشیاری و اغتنام فرصت می طلبند. (صلی الله علیه و آله) در سخنی دیگر می فرمایند: «کسی که دَرِ نیکی و خیری بر او گشوده شد، باید آن را شمارد؛ چه اینکه نمی داند چه وقت بر روی او بسته خواهد شد». [۲] ، بهاری سبز و خرم است که در سرزمین عمر آدمی تنها یک بار به گل و شکوفه می نشیند، و چون دست خزانِ میانسالی و کهنسالی بر آن افتد، امیدی به رویش و شادابی و سرسبزی دگر باره آن نخواهد بود. 🔹از زمانی که به عرصه وجود پا می نهد، دوره های گوناگون را پشت سر می‌گذارد؛ نوزادی، خردسالی، کودکی، نوجوانی، جوانی، میانسالی و پیری. هریک از این دوره ها، شرایط ویژه خود را دارد. در میان این دوره ها، ، بهاری است که در آن رقم می‌خورد، وی شکل می‌گیرد و ، بارور و پایه های دینی و عقیدتی اش استوار می شود. ، بهار زندگی است؛ بهاری ارزشمند، ولی زودگذر. جوانی، فصل رویش ها و شکفتن ها، دوران درخشندگی و نشاط زندگی، زمان ظهور غریزه ها و کشش ها و آرزوهاست. 🔹روح کنجکاو و پرخروش ، همیشه در جستجو برای آشنایی با پدیده های وجود خود و پیرامون خویش است. بر اساس موقعیت، محیط زندگی، شرایط زمانی و همنشینی با دوستان، زمینه های شکل گیری دیدگاه ها، باورها، عواطف و شخصیت جوان فراهم می شود. همواره از مسائل و عوامل درونی و بیرونی اثر می پذیرد و هر لحظه به شکلی، توجه وی را به خود جلب می کند و رشته خواسته ها و اندیشه های او را به سوی خود می‌کشاند. همه این حالات و نوسان های روحی و روانی، از ویژگی های دوران جوانی است. 🔹 برای درک بهتر خود و آشنایی با پیرامون خویش، به و نیاز دارد. او همواره در حال رشد است و رشد جسمی اش، به طور طبیعی، با حالت ها و هیجان های روحی و عاطفی همراه است. اگر از نظر ، و در راه درست و الهی و در مسیر تکاملی قرار گیرد، بالندگی و کمالش حتمی و عینی است. بنابراین، او به راهنمایی و خیراندیش نیازمند است تا چگونه زیستن را به او بیاموزند. در این میان، و و مطمئن در جوانی، بیشترین اثر را در آینده انسان دارد. 🔹 (صلی الله علیه و آله) نیز بر ارزش و اهمیت دوره جوانی تأکید دارد و در سفارشی به ابوذر می فرماید: «یا اَباذَرٍّ اِغْتَنِمْ خَمْساً قَبْلَ خَمْسٍ ... شَبابَک قَبْلَ هَرَمِک» [۳] (ای ابوذر، پنج چیز را قبل از پنج چیز دریاب و غنیمت شمار ... و را قبل از پیری». که به قدر و منزلت جوانی آگاه است، هرگز آینده خود را از نظر دور نمی‌دارد و می‌کوشد تا از رهگذر جوانی، توشه های گرانسنگی برای باروری و بالندگی آینده اش برگیرد، از جمله گنج ها و ذخیره های دوران جوانی،  و است که به شمار می آید و تلاش در این زمینه، از سفارش های پیاپی (علیهم السلام) بوده است. پی نوشت‌ها؛ [۱] مستدرک الوسائل، ج ۲، ص ۲۵۳ [۲] بحارالانوار، ج ۷۷، ص ۱۶۵ [۳] وسائل الشیعه، ج ۱، ص ۸۶ منبع: حوزه نت @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) در نامه ۳۱ نهج البلاغه، درباره «شوخی های بی محتوا» چه هشداری داده است؟ 🔹 (علیه السلام) در بخشی از نامه ۳۱ ، خطاب به فرزندش امام حسن مجتبی (علیه السلام) مى فرمايد: «إِيَّاكَ أَنْ تَذْكُرَ مِنَ الْكَلَامِ مَا يَكُونُ مُضْحِكاً، وَ إِنْ حَكَيْتَ ذَلِكَ عَنْ غَيْرِكَ» (از گفتن سخنان خنده آور [و بى محتوا] بپرهيز، هرچند آن را از ديگرى نقل كنى). زيرا اين گونه سخنان از يكسو هيبت و را برباد مى دهد، و از سويى ديگر غالباً همراه با غيبت يا استهزاء فرد آبرومندى است؛ بنابراين هم مايه در و هم در است. خواه اين سخن از خودش باشد يا به نقل از ديگرى. چه تفاوت مى كند كه غيبت يا سُخريه، ابداعِ خود انسان باشد يا حكايت از ديگرى. 🔹البتّه اين سخن به آن معنا نيست كه انسان از شوخى و بپرهيزد و خشك و عَبُوس در مجالس بنشيند؛ زيرا مى دانيم شخص (صلى الله عليه و آله) و (عليهم السلام) و اين گونه شوخى و مزاحِ مشروع را داشته اند؛ حتى توصيه شده در سفرها براى از بين بردن فشار مشكلاتِ سفر، مزاح بيشتر كنيد. مرحوم علّامه بحر العلوم در اشعار فقهى خود مى گويد: وَ اَكْثِرِ الْمِزاحَ فِى السَّفَرِ إذا - لَمْ يَسْخَطِ الرَّبَ وَ لَمْ يَجْلِبْ أذىً «در سفرها بيشتر كن مشروط بر اينكه موجب خشم خدا و آزار شنوندگان نباشد». 🔹اين سخن برگرفته از حديث (صلى الله عليه و آله) است كه فرمود: «وَ أَمَّا الَّتِي فِي السَّفَرِ فَبَذْلُ الزَّادِ وَ حُسْنُ الْخُلُقِ وَ الْمِزَاحُ فِي غَيْرِ الْمَعَاصِی» [۱] (مروّت در سفر آن است كه انسان از زاد و توشه خود به ديگران ببخشد و داشته باشد و مزاحِ خالى از معصيت كند). كوتاه سخن اينكه اين امور در حد نيكوست، و اگر از حد اعتدال بگذرد، يا موجب وهن شخصيت انسان مى شود و مردم همچون دلقكى به او نگاه مى كنند، و يا اينكه وارد گناهانى مى شود كه خشم خدا را برمى انگيزد. پی نوشت: [۱] الخصال‏، ابن بابويه، محمد بن على‏، محقق، غفارى، على اكبر، انتشارات اسلامى‏، قم، ۱۳۶۲، چاپ اول‏‏، ج ‏۱، ص ۳۲۴ 📕پيام امام اميرالمؤمنين (ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چاپ اول‏، ج ۹، ص ۶۸۷ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️قرآن کریم چه عاملی را دلیل طغیان انسان ها معرفی می کند؟ 🔹 وقتى به جايى مى رسند، دست و پاى خود را گم كرده و مى كنند. آيات شريفه ۶ و ۷ سوره علق: «كَلَّا إِنَّ الْإِنسَانَ لَيَطْغَى - أَنْ رَآهُ اسْتَغْنَى» (چنين نيست كه شما می پنداريد به يقين انسان مى كند - از اين‏ كه خود را ببيند) اشاره به همين مطلب دارد. 🔹افراد كم ظرفيّتى را مى شناسيم كه وقتى به و رسيدند همه چيز را به فراموشى سپردند و گاه دوستان چندين ساله را هم نشناختند. گاه ظرفيت ها آنقدر كم است كه در برابر خداوند هم مى كنند و و بلكه اصل وجود خود را نيز منكر مى شوند. 🔹در مقابل، افرادى هستند كه ظرفيت وجودى آنها از اقيانوس هم بيشتر است. اگر ظرف آبى به آب اقيانوس اضافه شود اثرى براى آن ندارد، همان گونه كه اگر ظرف آبى هم از آن برداشته شود اثرى ندارد. 🔹 (عليه السلام) از جمله اين افراد است، آن قدر دريادل است كه وضعيت زندگيش پس از خلافت تفاوتى با دوران خانه نشينى اش ندارد. خوشا به حال انسان هاى پرظرفيت كه آمد و رفت آنها را تكان نمى دهد. 📕داستان ياران، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: عليان نژادى، ابوالقاسم، ‏مدرسه امام على بن ابى طالب (ع)، قم‏، ۱۳۹۰ ش، ‏چ اول‏، ص ۱۰۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️امام حسین (عليه السلام):  🔸«لَوْ لَمْ يَبْقَ مِنَ الدُّنْيا إلاّ يَوْمٌ واحِدٌ لَطَوَّلَ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ ذلِكَ الْيَوْمَ حَتّى يَخْرُجَ رَجُلٌ مِنْ وُلْدى، فَيَمْلاَءُها عَدْلاً وَ قِسْطاً كَما مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً، كَذلِكَ سَمِعْتُ رَسُولَ اللهِ صَلی الله عَليه و آلِه يَقُول».  🔹اگر از دنيا به جز يك روز باقى نمانده باشد، خـداوند آن روز را طـولانى خواهـد كـرد، تا اينكه «مردى از خاندان» من كند، و را پـر از و نماید، همانگونه كه از و پر شده است، از رسول خدا صلی الله عليه و آله چنين شنيدم. 📕بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۱۳۳ @tabyinchannel