تبیین
💢 #قرآن پس از اینکه عامل اصلی اخراج #ابلیس از درگاه الهی را #تکبر بیان می کند، به بیان چشم انداز کوت
📚 #تاریخ_سبک_زندگی
💢در ادامه مرور جزوه #ابلیس_شناسی که با هدف شناخت رویکردها و راهبردهای رهبران شیطانی آغاز شد، به بررسی آفت های ابلیس براساس آیات ۱۲ تا ۱۶ سوره اعراف پرداختیم↪️
🔻 در این آیات #تکبر به عنوان ریشه اصلی مخالفت ابلیس معرفی شد و گفتیم این آفت گاهی جلی (آشکار) و گاهی خفی است.
💢یکی دیگر از تفاوتهای عمده #سبک_زندگی شیطانی و توحیدی را باید در نوع نگاه به #مرگ جست 👈چرا که یکی آن را پوسیدن و دیگری آن را از پوست درآمدن و پروانه شدن می داند↪️
با این نگاه می توان دلایل #اضطراب را در یکی و آرامش را در دیگری تحلیل کرد.
توضیح آنکه:
🔻در سیر سقوطی #ابلیس، خداوند لغزش دیگری از ابلیس را مطرح می کند و آن «فرار از مرگ» است: «قَالَ أَنظِرْنىِ إِلىَ يَوْمِ يُبْعَثُونَ(*) قَالَ إِنَّكَ مِنَ الْمُنظَرِينَ»
🔻ابلیس با آن «#خدا_دانی» و علمش به قدرت خداوند، با شنیدن توبیخ الهی، متوجه عاقبت بدش می شود، شاید در همین مقطع «ترس از مرگ» دامنش را گرفته باشد، او به جای آنکه دست به دامن رحمانیت الهی شود و توبه کند، دست به دامن رحیمیت الهی شد و طول عمر خواست↪️
در حالی که باید یکی از عوامل بدبختی ابلیس را طول عمر او دانست چرا که فرصتی طولانی برای توطئه بیشتر و سیاه نمودن کارنامه خود، پیدا کرد.
🔻از آنجایی که «مرگ» یک قَدر الهی و حتمی است، انسان ها نسبت به مرگ به دو گروه تقسیم می شوند
۱. گروهی که از فکر به مرگ درس (عبرت ) میگیرند.
۲. گروهی که از فکر به مرگ ترس ( دلهره) میگیرند.
۱. گروهی که مسیر زندگی خود را با فرمایشات الهی تنظیم می کنند، مرگ را سرانجام هر موجود دنیایی می بیندند که باید قبل از آن، #زندگی_اخروی خود را بسازند👈 اینان تمام تلاششان را برای ساخت آخرت کرده اند و از مرگ ترسی ندارند.
۲. گروهی دیگر به علت آنکه مسیر زندگی خود را برخلاف دستورات فطرت و راهنمایی های الهی قرار داده اند، از مرگ تنها ترس و دلهره می گیرند.
💢امروز #سبک_زندگی_غربی با همه سرگرمی هایش اساسا مبتنی بر ترس از مرگ است، عده ای با فرار از مرگ رو به اضطراب و عده ای دیگر رو به خودکشی می روند.
🔻اما راه علاج اکراه از مرگ، اضطراب و خود کشی را باید ورود ایمان به قلب و عقل و اختصاص جایگاه روشن در فکر و ذکر انسان دانست↪️
به این معنی که انسان مرگ را سرلوحه فکر و کار خود قرار دهد. از آنجایی که در اسلام هدف انسان #لقاء_الله در دنیا و آخرت است، خداوند در قرآن کامل ترین لقاء الهی را بعد از مرگ قابل تحصیل می داند.
🗞جزوه ابلیس شناسی-
🔑 #حیات_طیبه ؛ #حیات_خبیثه
@tabyinchannel
@daneshgahevelyat
#انتشار_بدون_لینک_جایز_نمیباشد
تبیین
📚 #تاریخ_سبک_زندگی 💢در ادامه مرور جزوه #ابلیس_شناسی که با هدف شناخت رویکردها و راهبردهای رهبران شیط
📚 #تاریخ_سبک_زندگی
💢در ادامه مرور جزوه #ابلیس_شناسی که با هدف شناخت رویکردها و راهبردهای رهبران شیطانی آغاز شد، به بررسی آفت های ابلیس براساس آیات ۱۲ تا ۱۶ سوره اعراف پرداختیم↪️
🔻 در این آیات #تکبر به عنوان ریشه اصلی مخالفت ابلیس معرفی شد و گفتیم این آفت گاهی جلی (آشکار) و گاهی خفی است.
💢یکی دیگر از تفاوتهای عمده #سبک_زندگی شیطانی و توحیدی را باید در نوع نگاه به #مرگ جست 👈چرا که یکی آن را پوسیدن و دیگری آن را از پوست درآمدن و پروانه شدن می داند↪️
با این نگاه می توان دلایل #اضطراب را در یکی و آرامش را در دیگری تحلیل کرد.
توضیح آنکه:
🔻در سیر سقوطی #ابلیس، خداوند لغزش دیگری از ابلیس را مطرح می کند و آن «فرار از مرگ» است: «قَالَ أَنظِرْنىِ إِلىَ يَوْمِ يُبْعَثُونَ(*) قَالَ إِنَّكَ مِنَ الْمُنظَرِينَ»
🔻ابلیس با آن «#خدا_دانی» و علمش به قدرت خداوند، با شنیدن توبیخ الهی، متوجه عاقبت بدش می شود، شاید در همین مقطع «ترس از مرگ» دامنش را گرفته باشد، او به جای آنکه دست به دامن رحمانیت الهی شود و توبه کند، دست به دامن رحیمیت الهی شد و طول عمر خواست↪️
در حالی که باید یکی از عوامل بدبختی ابلیس را طول عمر او دانست چرا که فرصتی طولانی برای توطئه بیشتر و سیاه نمودن کارنامه خود، پیدا کرد.
🔻از آنجایی که «مرگ» یک قَدر الهی و حتمی است، انسان ها نسبت به مرگ به دو گروه تقسیم می شوند
۱. گروهی که از فکر به مرگ درس (عبرت ) میگیرند.
۲. گروهی که از فکر به مرگ ترس ( دلهره) میگیرند.
۱. گروهی که مسیر زندگی خود را با فرمایشات الهی تنظیم می کنند، مرگ را سرانجام هر موجود دنیایی می بیندند که باید قبل از آن، #زندگی_اخروی خود را بسازند👈 اینان تمام تلاششان را برای ساخت آخرت کرده اند و از مرگ ترسی ندارند.
۲. گروهی دیگر به علت آنکه مسیر زندگی خود را برخلاف دستورات فطرت و راهنمایی های الهی قرار داده اند، از مرگ تنها ترس و دلهره می گیرند.
💢امروز #سبک_زندگی_غربی با همه سرگرمی هایش اساسا مبتنی بر ترس از مرگ است، عده ای با فرار از مرگ رو به اضطراب و عده ای دیگر رو به خودکشی می روند.
🔻اما راه علاج اکراه از مرگ، اضطراب و خود کشی را باید ورود ایمان به قلب و عقل و اختصاص جایگاه روشن در فکر و ذکر انسان دانست↪️
به این معنی که انسان مرگ را سرلوحه فکر و کار خود قرار دهد. از آنجایی که در اسلام هدف انسان #لقاء_الله در دنیا و آخرت است، خداوند در قرآن کامل ترین لقاء الهی را بعد از مرگ قابل تحصیل می داند.
📎در این بین #سبک_زندگی_اسلامی، هدایت و افرایش این شوق را به عهده دارد.
🗞جزوه ابلیس شناسی- قاعده توهم
🔑 #حیات_طیبه ؛ #حیات_خبیثه
@tabyinchannel
@daneshgahevelyat
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️فلسفه زندگی محدود در اين دنيا چيست؟ چرا خداوند عمر طولانیتری به انسان نمیدهد؟
🔹همانطور كه در تعبيرات دينی آمده است، #زندگی_دنیا صرفا مقدمه و پلی برای حياتی ديگر و آن حيات، اصل است. اين زندگی اگر فقط به ظواهرش بسنده شود، لهو، لعب، زينت، تفاخر و تكاثر است، اما باطن آن زندگی جاودانه است؛ سعادتمندانه يا شقاوتمندانه: «اعلموا أنما الحيوة الدنيا لعب و لهو و زينة و تفاخر بينكم و تكاثر فی الأموال و الأولاد كمثل غيث أعجب الكفار نباته ثم يهيج فتراه مصفرا ثم يكون حطاما و فی الآخرة عذاب شديد و مغفرة من الله رضوان و ما الحيوة الدنيا إلا متاع الغرور»؛
🔹آنچه اين دنيايی است، از بين میرود، و فقط آن چيزی باقی میماند كه رنگ و بوی الهی پيدا كرده باشد: «ما عندكم ينفد و ما عندالله باق - و كل شیء هالك إلا وجهه». اگر به اين نگرش در زندگی برسيم، و درك كنيم كه زندگی واقعی، همان #زندگی_اخروی است، نه زندگی دنيوی، خواهيم پذيرفت كه اين زندگی بايد محدود باشد، نه بی نهايت؛ زيرا كه صرفا مقدمه است و غايت و هدف نيست. اگر اصل محدوديت را بپذيريم، ديگر مناقشه در مقدار آن روا نيست؛ زيرا هر مقداری كه باشد، باز جای اين سؤال باقی میماند كه: «چرا اين قدر؟!».
🔹 #قرآن_كريم نقل میكند كه عدهای چنان #دنيا_زده شده اند كه آرزو ميكنند هزار سال زندگی كنند، و اگر حتی اين قدر زندگی كنند، اما باز راضی نمیشوند و بيشتر میخواهند. در هر صورت، اين زندگی موجب نجات آنها از آتش نخواهد شد؛ يعنی اگر انسان #دنيا را غايت خود قرار دهد، به هيچ حدی راضی نميشود، اما اگر اصل محدوديت را پذيرفتيم، ديگر مقدار آن مهم نيست و مصلحتش را به خداوند واگذار میكنيم.
🔹حقيقت اين است كه #آخرت_باوران، تمام شدن زودتر زندگی دنيا و رسيدن سريعتر به زندگی جاودانه آخرت را طلب میكنند: «و لو لا أجل الله التی كتب الله عليهم لم تستقر أرواحهم فی أجسادهم طرفة عين خوفا من العقاب و شوقا إلی الثواب»؛ زيرا كه آنان كيفيت زندگی خود را بهبود بخشيده اند، و ديگر دلبستگی كميت آن نيستند و چون با #ايمان و #عمل_صالح، #آخرت خود را آباد ساخته اند، شوقشان به #مرگ و ورود به #زندگی_حقيقی، بيش از شوق طفل به پستان مادر است: «و الله لابن ابيطالب آنس بالموت من الطفل بثدی أمه».
📕زندگی پس از مرگ، ج ۴، حسين سوزنچی، ص ۵۰
منبع: وبسایت راسخون
#دنیا #آخرت
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد