eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
426 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️ايمان به «معاد» چه آثارى در پى دارد؟ 🔹 يقين دارند كه ، مهمل، عبث و آفريده نشده؛ براى او خط سيرى تعيين كرده است كه با هرگز پايان نمی‌گيرد، چرا كه اگر در همين جا همه چيز ختم می‌شد، مسلماً اين همه غوغا براى اين چند روز زندگى، عبث و بيهوده بود. آنها اعتراف دارند «عدالت‌ مطلق‌ پروردگار» در انتظار همگان است و چنان نيست كه ما در اين جهان، و پاداش باشد. 🔹اين اعتقاد به آنها می‌بخشد؛ از فشارهایى كه در اثر انجام بر آنها وارد مى شود، نه تنها رنج نمى برند، كه از آن هم استقبال مى كنند؛ همچون كوه در برابر مى ايستند، در برابر بى عدالتى ها تسليم نمى شوند، و مطمئن هستند كوچكترين عمل نيك و بد، و دارد، و پس از به جهانى‌ بسیار وسيعتر، كه خالى از هر گونه ظلم و ستم است انتقال مى يابند و از رحمت واسعه و الطاف پروردگار بزرگ بهره مند مى شوند. 🔹ايمان‌ به‌ يعنى شكافتن ديوار عالم ماده، و ورود در محيطى بالاتر و والاتر كه اين جهان، مزرعه اى براى آن، و آموزشگاهى براى آمادگى هر چه بيشتر در برابر آن، محسوب می‌شود؛ حيات و هدف نهایی نيست، بلكه دارد، و «دوران سازندگى» براى جهان ديگر است. زندگى در همچون زندگى دوران جنينى است، كه هرگز هدف آفرينش انسان آن نبوده، بلكه يك است براى زندگى ديگرى، ولى تا اين جنين دور از هر گونه عيب متولد نشود، در زندگى بعد از آن خوشبخت و سعادتمند نخواهد بود. 🔹ايمان‌ به‌ اثر عميقى در دارد، و به آنها شهامت و شجاعت مى بخشد، زيرا بر اساس آن، اوج افتخار در زندگى اين جهان، که در راه يك هدف مقدس الهى است، محبوبترين حالت، براى یک تلقی می‌شود، و آغازى است براى يك و جاودانى. همچنین ايمان به ، انسان را در برابر كنترل می‌كند، و به تعبير ديگر، ايمان به خدا و آخرت، با گناهان نسبت معكوس دارند؛ به هر نسبت كه قوی‌تر باشد، كمتر است، و در نقطه مقابل، فراموشى روز جزا، سرچشمه انواع طغيان ها، ستمها و گناهان است و آنها هم سرچشمه عذاب شديد. [۱] پی‌نوشت: [۱] تفسير نمونه، ج ۱، ص ۱۰۸ منبع: وبسایت انوار طاها @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) در خطبه ۲۸ نهج البلاغه چگونه درباره لزوم تهیه «توشه آخرت» هشدار می دهد؟ 🔹 (علیه السلام) در خطبه ۲۸ به مطلب مهمى اشاره مى کند که همه در آن شریک‌اند و بخواهند یا نخواهند، باید به آن تن در دهند؛ مى فرماید: «أَلاَ وَ إِنَّکُمْ قَدْ أُمِرْتُمْ بِالظَّعْنِ [۱] وَدُلِلْتُمْ عَلَى الزَّادِ» (بدانید! ، براى شما صادر شده و به زاد و [این راه پر خطر] راهنمایى شده اید). ، همان قانون فرسودگى و است که حاکم بر زندگى همه انسانها است؛ کودکان رو به جوانى مى روند و جوانان رو به سوى کهولت و سرانجام، پیرى و فرسودگى و در پایان است. 🔹این است تخلّف ناپذیر و بدون استثنا، و قانونى است که احدى هر قدر قوى و نیرومند و هوشیار و آگاه باشد، قدرت مخالفت با آن را نخواهد داشت. این مسیرى است که دستِ قدرتِ آفریدگار به منظور تکامل انسانها براى آنان ترسیم کرده است. امّا در مورد دستور به زاد و ، تمام بدون استثنا این دستور را از سوى خدا با خود آوردند که اى ، راهى پر نشیب و فراز و پر خوف و خطر در پیش دارید؛ و طولانى که فاصله و را در برمى گیرد، 🔹و این راه را بى و توشه نمى توان طى کرد؛ و زاد و توشه این راه، چیزى جز و و نیست؛ «وَ تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَیْرَ الزّادِ التَّقْوى» [۲] (و زاد و برگیرید! به یقین، بهترین زاد و توشه، است). در پایان این خطبه، این معلم بزرگ جهان انسانیت، در یک نتیجه گیرى کوتاه و پرمعنا، چنین مى فرماید: «تَزَوَّدُوا فِی الدُّنْیَا مِنَ الدُّنْیَا مَا تَحْرُزُونَ [۳] بِهِ أَنْفُسَکُمْ غَداً» (حال که چنین است، در این ، از این دنیا، و توشه اى برگیرید که بتوانید خود را با آن حفظ کنید). پی نوشت‌ها؛ [۱] «ظعْن» (بر وزن طعن) به معناى «کوچ کردن از مکانى به مکان دیگر» است. به همین جهت «ظعینه» به معناى «هودج» آمده است، چرا که از وسایل کوچ کردن بوده است، و از آنجا که غالباً زنان بر هودج سوار مى شدند، گاهى این واژه به عنوان کنایه از زن به کار مى رود. [۲] سوره بقره، آیه شریف ۱۹۷ [۳] «تحرزون» از مادّه «حرز» به معناى «نگاهدارى کردن» و حرز (بر وزن حرص) به معناى محلّ مطمئنّى است که چیزى را در آن نگاهدارى مى کنند. 📕پيام امام امير المومنين (ع)، آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۸۵ش، ج ۲، ص ۱۹۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) در خطبه ۲۳۰ نهج البلاغه، لزوم بهره گیری از فرصت «عمر» را چگونه تبیین می فرمایند؟ 🔹 (علیه السلام) در بخشی از خطبه ۲۳۰ مى فرمايد: «فَاعْمَلُوا وَ الْعَمَلُ يُرْفَعُ، وَ التَّوْبَةُ تَنْفَعُ، وَ الدُّعَاءُ يُسْمَعُ، وَ الْحَالُ هَادِئَةٌ، [۱] وَ الاَْقْلاَمُ جَارِيَةٌ». [۲] (تا هنگامى كه براى داريد، و سودمند است و به اجابت مى رسد و در به سر مى بريد و قلمها [ى فرشتگان براى نوشتن اعمال صالح] در جريان است، كنيد). اميرالمؤمنين (عليه السلام) در اين عبارات كوتاه به اين امر مهم اشاره مى كند كه تا شما در هستيد در دست داريد: خوب شما به پيشگاه خدا مى رود و با آب مى توانيد را بشوييد. 🔹 در پيشگاه خدا به اجابت مى رسد. داريد كه مى توانيد با استفاده از آن هر كار نيكى انجام دهيد و بالاخره فرشتگان آماده اند تا شما را در نامه اعمالتان ثبت كنند. ولى اگر اين از دست رود و در آستانه قرار گيريد، تمام اين امكانات پنجگانه از شما سلب مى شود و جز و اندوه متاعى نداريد. سپس امام علی (عليه السلام) در توضيح سخن بالا و تكميل آن مى فرمايد: «وَ بَادِرُوا بِالاَْعْمَالِ عُمُراً نَاكِساً، [۳] أَوْ مَرَضاً حَابِساً، أَوْ مَوْتاً خَالِساً [۴]». (و به انجام مبادرت ورزيد پيش از آنكه پشت كند [و مرحله پيرى و ناتوانى برسد] يا مانع از عمل گردد، يا [همه چيز را از شما] بربايد). 🔹در واقع (علیه السلام) همه مخاطبان خود را تشويق مى كند كه بر اين سه امر پيشى گيرند. دوران كهولت كه تمام اعضا نيرو و توان خود را از دست مى دهد و آن را (نامطلوبترين دوران زندگى) ناميده و هايى كه گاه طولانى مى شود، و تاب و توان را از انسان مى گيرد، نه قادر بر به صورت كامل است، نه خدمت به انسانها و قضاى حوائج مؤمنان و همچنين كه امام علی (عليه السلام) آن را تشبيه به سارقى كرده كه همه چيز را ناگهان از انسان مى ربايد. پی نوشت‌ها؛ [۱] «هادئة» يعنى آرام، از ريشه «هدوء» به معناى آرامش و سكوت است. [۲] از اينكه محقق بزرگوار، نويسنده منهاج البراعة فى شرح نهج البلاغه معروف به شرح خويى، مرحوم حاج ميرزا حبيب الله ، هنگامى كه در جلد چهاردهم شرح نهج البلاغه به اين خطبه و جمله «والعمل يرفع» مى رسد، مى شود و دار فانى را وداع مى گويد و اين تقارن نشان مى دهد كه او در درگاه خدا پذيرفته شده و به آسمانها صعود كرده، و براى اينكه اين شرح ناقص نماند محقق عاليقدر «جناب آقاى شعرانى» آن را تا پايان اين خطبه كه پايان جلد چهاردهم است، ادامه داده، سپس شاگرد ايشان «آقاى حسن زاده آملى» مجلدات پانزده تا نوزده را مرقوم داشته و دو جلد آخر يعنى جلد بيست و بيست و يك به قلم «مرحوم حاج شيخ محمد باقر كمره اى» انجام يافته و به اين ترتيب شرح مزبور نسبت به تمام شرح نهج البلاغه پايان گرفته است. [۳] «ناكس» به معناى واژگون از ريشه «نكس» بر وزن «حدس» به معناى واژگون ساختن چيزى گرفته شده است. [۴] «خالس» به معناى رباينده از ريشه «خلس» بر وزن «فلس» به معناى ربودن چيزى با حيله گرفته شده است و اختلاس نيز به همين معناست.ن «حدس» به معناى واژگون ساختن چيزى گرفته شده است. 📕پيام امام اميرالمومنين(عليه السلام)‏، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: جمعى از فضلاء، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۸، ص ۴۸۸ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«خنده» اولياء خداوند و انبياء چگونه است؟ 🔹 (عليه السلام) در فرازی از خطبه متقين در بيان اوصاف ايشان مى فرمايد: « اگر بخندد، او بلند نمى شود». اين خصلت، نشانه دارنده آن است. ، خنده بزرگان است، حتى بعضى موقع خنديدن دندان هايشان آشكار نمى شود. آنها كه اعتقاد به مبدأ و معاد دارند و از خود باخبرند، محزونند و اين مانع از خنده نامعقول آنها است و در حد و و خوشرویی، می زنند، آنها كه نه دارند و نه به مى انديشند، از حزن در قلب آنها خبرى نيست و از اين روى فكر مى كنند در آسايش هستند در حالى كه بيش نيست! 🔹 (صلى الله عليه و آله) هيچ وقت صدای خنده‌اش بلند نمى شد و تنها مى كردند. و گويا همه (علیهم السلام) چنين بوده اند. در جريان [داستان] (علیه السلام) با مورچه در آمده كه حضرت سليمان (علیه السلام) خنده اى كردند: «فَتَبَسَّمَ ضَاحِكاً مِّنْ قَوْلِهَا» [۱] و اين ، نشانه وقار و توجه آنها به عالم ديگر بود. 🔹روزى (صلی الله علیه و آله) از كنار عده اى از جوان هاى انصار عبور كردند و آنها با يكديگر گرم صحبت بودند و صداى و خنده هايشان بلند بود. حضرت [به آنها] فرمودند: «اى گروهى كه چنين مى كنيد، چه كسى از شما آرزويش داده و بواسطه اين آرزو در كوتاهى كرده [اين چنين شخصى] بايد از آنچه در است و آنچه در آنها مى گذرد آگاهى و اطلاع يابد و از و نشر گيرد. ياد كنيد را كه نابود كننده لذات است». [۲] در جاى ديگر فرمودند: «لَو تَعلَمُونَ مَا اَعلَمُ لَضَحِكتُمْ قَلِيلًا وَ ليَبكُوا كَثِيراً»؛ [۳] (اگر مى دانستيد آنچه را كه من مى دانم كم‌ مى‌ خنديديد و بسيار می‌ گريستيد). 🔹 (صلی الله علیه و آله) به فرمودند: «چرا را هرگز خندان نديده ام؟ گفت: «مَا ضَحِكَ مِيكَائِيلُ مُنْذُ خُلِقَتِ النَّارُ»؛ [۴] (ميكائيل از وقتى خلق شده نخنديد)». امام باقر (عليه السلام) مى فرمايند: « (علیه السلام) به [فرزندش] (علیه السلام) فرمود: «يَا بُنَىّ اِيّاكَ وَ كَثرَةَ الضِّحكِ فَاِنّ كَثرَةَ الضِّحكِ تَترُك العَبدَ حَقِيراً يَومَ القِيَامَةِ»؛ [۵] (اى فرزندم بپرهيز از ، زيرا زيادى خنده، بنده را در روز حقير مى كند). 🔹آرى از بپرهيزيد كه از است؛ «اَلقَهقَهَةُ مِنَ الشَّيطَانَ» [۶] و حتى در روايت از امام باقر (عليه السلام) آمده كه هرگاه زديد بعد از آن بگوئيد: «اَللّهُمَّ لَاتَمقُتنِى»؛ [۷] (خدايا مرا مورد خود قرار مده)؛ و اين روايت به خوبى نشان مى دهد كه انسان را در معرض رحمان قرار مى دهد. پس هرگاه خواستيد خنده كنيد، نمائيد كه بهترين خنده، است؛ «خَيْرُ الضِّحْكِ اَلتَّبَسُّمُ». [۸] و همين، است. [۹] 🔹نه فقط در حال شنيدنِ گفتارى خنده آور تبسّم كنيد، بلكه در همه حال را بر چهره خود آشكار كنيد، خصوصاً در و ها. در روايت است كه (صلی الله علیه و آله) وقتى سخن مى فرمود مى كرد [۱۰] و نيز در روايت است: «مَنْ تَبَسُّمَ فى وَجهِ اَخِيهِ كانَتْ لَهُ حَسَنَةٌ». (كسى كه در برابر صورت برادرش باشد براى او حسنه است). در روايت آمده: «وقتی (صلى الله عليه و آله) خندان مى شدند، چشم هاى مباركش تنگ مى شد و همه خنده او بود...». [۱۲] پی نوشت‌ها؛ [۱] سوره نمل، آيه۱۹؛ [۲] بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربى، چ۲، ج ۷۳، ص۵۹، باب۱۰۶؛ [۳] التوحيد، ابن بابويه، جامعه مدرسين‏، چ۱، ص۲۳۸، باب۳۴؛ [۴] بحار الأنوار، همان، ج۵۶، ص۲۶۰، باب۲۴؛ [۵] همان، ج ۱۴، ص۳۵، باب۳؛ [۶] الكافی، دار الكتب الإسلامية، چ۴، ج۲، ص۶۶۴؛ [۷] الكافی، همان؛ [۸] غررالحكم و درر الكلم‏، دار الكتاب الإسلامی، چ۲، ص۳۵۵، حکمت۱۸؛ [۹] بحار الأنوار، همان، ج۷۵، ص۲۵۰، باب۲۳؛ [۱۰] همان، ج۱۶، ص۲۹۸، باب۱۰؛ [۱۱] کافی، همان، ص۲۰۶؛ [۱۲] عيون أخبار الرضا(ع)، ابن بابويه، نشر جهان‏، چ۱، ج۱، ص۳۱۷ 📕اخلاق اسلامى در نهج البلاغه، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: اكبر خادم الذاكرين‏، نسل جوان‏، قم‏، ۱۳۸۵ش، چ اول‏، ج ۲، ص ۵۷۷ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️پيامبر اكرم (صلی الله عليه و آله):  🔸«مَنِ اشْتاقَ اِلَى الجَنَّةِ سارَعَ اِلَى الْخَيراتِ، وَ مَنْ خافَ النّارَ تَرَكَ الشَّهَـواتِ، وَ مَنْ تَرَقَّبَ الْمَوتَ اَعْرَضَ عَنِ اللَّذّاتِ، وَ مَنْ زَهِدَ فىِ الدُّنيا هانَتْ عَلَيهِ المُصيباتُ».  🔹«هركس مشتاق باشد، براى انجام كارهاى نيك مى شتابد، و هركس از بيمناك باشد، شهوت ها را رها مى كند، و هركس چشم به راه باشـد، از لذّت هـا اعراض مى كند، و هركس در دنيا پيشه كند، مصيبت ها براى او آسان مى گردد». 📕مكارم الاخلاق، ص ۴۴۷ @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (عليه السلام) در مورد به تأخیر انداختن «توبه» چه بیانی دارند؟ 🔹 (علیه السلام) در بخشی از حکمت ۱۵۰ می فرماید: «وَ يُرَجِّى التَّوْبَةَ بِطُولِ الاَمَلِ»؛ ([از كسانى مباش كه] را با آرزوهاى دور و دراز به تأخير مى اندازد). اشاره به اين كه اگر و لغزشى از تو سر زد بلافاصله به دامن لطف الهى چنگ بزن و با و به درگاه او بازگرد. 🔹مبادا آرزوهای دور و دراز مانع اين كار شود، كه هيچ كس اطمينان ندارد كه يك روز ديگر و يا يك لحظه ديگر زنده است و درهاى به روى او باز است. به همين دليل در روايات زيادى از تسويفِ توبه و تأخير آن نهى شده است. 🔹در حديثى از (صلى الله عليه و آله) مى خوانيم كه خطاب به اباذر فرمود: «إِيَّاكَ وَ التَّسْوِيفَ بِأَمَلِكَ فَإِنَّكَ بِيَوْمِكَ وَ لَسْتَ بِمَا بَعْدَه»؛ [۱] (از تأخير [انداختن] به سبب تكيه بر برحذر باش، زيرا تو به امروز تعلق دارى نه به فردا). 🔹 (عليه السلام) نيز در حديثى می فرماید: «إِنْ قَارَفْتَ سَيِّئَةً فَعَجِّلْ مَحْوَهَا بِالتَّوْبَةِ»؛ [۲] (اگر مرتكب شدى براى محو آن با شتاب كن). همچنین در حديث ديگرى از آن حضرت آمده است: «مُسَوِّفُ نَفْسِهِ بِالتَّوْبَةِ مِنْ هُجُومِ الاَجَلِ عَلَى أَعْظَمِ الْخَطَرِ»؛ [۳] (كسى كه را عقب مى اندازد در برابر هجوم در معرض خطر است). پی نوشت‌ها؛ [۱] بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربى، بيروت‏، ۱۴۰۳ق، چ دوم، ج ‏۷۴، ص ۷۵، باب ۴ [۲] بحار الأنوار، همان، ص ۲۰۸، باب ۸ [۳] غرر الحكم و درر الكلم‏، تميمى آمدى، دار الكتاب الإسلامي‏، قم،‏ ۱۴۱۰ق، چ دوم‏، ص ۷۱۲، قصار ۱۶۱ 📕پيام امام امير المؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۱۳، ص ۲۳۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️امام محمد باقر عليه السلام:  🔸«اَلْبِرُّ وَ الصَّدَقَةُ يَنْفيانِ الْفَقْرَ وَ يَزيدانِ فِى الْعُمْرِ وَ يَدْفَعانِ عَنْصاحِبِهِما سَبعينَ ميتَةَ سوءٍ». 🔹 و ، را مى بَرند، بر مى افزايند و هفتاد بد را از صاحب خود دور مى كنند.  📕ثواب الاعمال، ص ۱۴۱ @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️منظور از «برزخ» چیست؟ 🔹 به معناى چيزى است كه در ميان دو شىء حايل شود، سپس اين معنا توسعه يافته و به هر امرى كه در ميان دو چيز يا دو مرحله قرار گيرد، اطلاق شده است. [۱] در منظور از ، جهانى است كه ميان و قرار دارد، يعنى هنگامى كه از بدن جدا مى شود، پيش از آنكه بار ديگر در به بدن اصلى باز گردد، در كه است و ناميده مى شود قرار خواهد داشت. 🔹براى اثبات ، دليل عمده ما دلائل نقلى و آيات و روايات است، هر چند اين مسئله از طرق عقلى يا حسى (از طريق تماس و ارتباط با ارواح) نيز امكان پذير است. گرچه بحث زيادى در مورد ندارد و نسبتاً از كنار این مسأله، ساده گذشته است، ولى با اين حال، و روشنى در در اين زمينه دارد كه مى تواند اصول كلى مربوط به را براى ما روشن سازد. 🔹قرآن در سوره مومنون، آيات ۹۹ و ۱۰۰، بحث در مورد را از چگونگى وضع كفّار و ظالمان و مجرمان آغاز كرده مى فرمايد: «حَتى إذا جَاءَ اَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قالَ رَبِّ إِرجِعُونِ - لَعَلِّى أَعْمَلُ صالِحاً فيما تَرَكْتُ». ([آنها همچنان به راه نادرست خويش ادامه مى دهند] تا زمانى كه يكى از آنان فرا رسد، در اين حال مى گويد: پرورگارا! مرا برگردانيد شايد انجام دهم در آنچه ترك كردم [و گذشته تاريك خودم را جبران نمايم]). 🔹اما به زودى با جواب منفى آميخته با دليل و برهان روبرو مى شود، به او مى گويند:  «كَلاّ إنَّها كَلِمَةٌ هُوَ قائَلُها». (چنين نيست، اين سخنى است كه او به زبان مى گويد [و اگر باز گردد همان برنامه هاى سابق را تكرار مى كند]). سپس مى افزايد: «وَ مِنْ وَرائِهِمْ بِرْزَخٌ إلى يَوْمِ يُبْعَثُونَ». (و پيش روى آنها است تا روزى كه مبعوث مى شوند). آغاز اين آيه اشاره به يعنى منزلگاه است، و پايان آن اشاره به يعنى است. 🔹گرچه بعضى اصرار دارند كه برزخ را در اينجا به معناى حائلى كه در ميان انسان و درجات عالى بهشت قرار دارد تفسير كنند، ولى جمله «إلى يَوْمِ يُبْعَثُونَ»؛ (تا ) قرينه روشنى است بر اينكه مرحله اى قبل از روز رستاخيز و بعد از است. بعضى نيز برزخ را به معناى مانعى براى بازگشت به اين دنيا تفسير كرده اند، اين معنا نيز با ذيل آيه كه مى گويد اين برزخ تا روز قيامت ادامه دارد سازگار نيست. (دقت كنيد) به اين ترتيب ، به وضوح اشاره به در ميان و مى كند. 🔹در روايتى از (عليه السلام) مى خوانيم كه فرمود: «اَتَخَوَّفُ عَلَيْكُمْ فى الْبَرْزَخِ»؛ (من از درباره شما مى ترسم) راوى سؤال كرد: «ما الْبَرْزَخُ»؛ ( چيست؟) فرمود: «أَلْقَبْرُ مُنْذُ حِينَ مَوْتِه إلى يَوْمِ القِيامَة»؛ [۲] (، همان است، از آن زمانى كه مى ميرد تا ). و در حديث ديگرى از (عليه السلام) آمده است: «إنَّ ألْقَبْرَ رَوْضَةٌ مِنْ رِياضِ الْجَنَّةِ أَوْ حُفْرَةٌ مِنْ حُفَرِ الْنِيرانِ»؛ ( باغى از باغ هاى يا حفره اى از حفره هاى است). پی نوشت‌ها؛ [۱] در سوره رحمان، آيه ۲۰ درباره درياى آب شيرين و شور كه در كنار هم قرار دارند مى فرمايد: «بِيْنَهُما بَرْزَخُ لا يَبْغِيانِ»؛ (در ميان آن دو، است كه مانع از غلبه يكى بر ديگرى است). [۲] تفسير نور الثقلين‏، عروسى حويزى، انتشارات اسماعيليان‏، قم‏، ۱۴۱۵ق، ‏چ۴، ج۳، ص۵۵۴، سوره مؤمنون، آيات ۹۷ الى ۱۰۰؛ و... 📕پیام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ‏۱۳۸۶ش، چ۹، ج۵، ص۳۵۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) در خطبه ۱۹۰ نهج البلاغه درباره احوال و حوادث عالَم «قبر» چه می فرماید؟ 🔹 (عليه السلام) در بخشی از خطبه ۱۹۰ به ذكر بخشى از حوادث تكان دهنده و مى پردازد و مى فرمايد: «وَ قَبْلَ بُلُوغِ الْغَايَةِ مَا تَعْلَمُونَ مِنْ ضِيقِ الْاَرْمَاسِ، وَ شِدَّةِ الْاِبْلَاسِ، وَ هَوْلِ الْمُطَّلَعِ، وَ رَوْعَاتِ الْفَزَعِ، وَ اخْتِلاَفِ الْاَضْلِاعِ، وَ اسْتِكَاكِ الْاَسْمَاعِ، وَ ظُلْمَةِ اللَّحْدِ، وَ خِيفَةِ الْوَعْدِ، وَ غَمِّ الضَّرِيحِ، وَ رَدْمِ الصَّفِيحِ». 🔹[ترجمه:] (و پيش از فرا رسيدن ، امورى است كه مى دانيد از جمله: ، و اندوه، ترس از ، بيم و پى‌درپى، در هم فرو رفتن استخوان ها [بر اثر فشار قبر]، كر شدن گوش ها، ، ترس از وعده ، غم و اندوه تنگناى و پوشانده شدن آن از سنگ ها [و سرانجام خفتن در زير خروارها سنگ و خاك]). 🔹با توجّه به اينكه در نزد ما به معناى پايان همه چيز نيست و بعد از آن، مى ماند، و بسيارى از مسائل بعد از را لمس مى كند، قبرهای تنگ و تاريكى كه در مقايسه با خانه هاى وسيع و زيبا بسيار وحشت انگيز است، و نگرانى هاى مربوط به و وحشت از آينده، جدايى از دوستان و عزيزان و احساس تنهايى مطلق و متلاشى شدن اعضاى پيكر در زير خاك و در يك كلمه منتقل شدن از محيطى آرام و مرفه به بسيار ، همه اينها امورى است كه فكر آن لرزه بر اندام مى اندازد و به همگان مى دهد كه آماده براى چنين و خطرى بشوند. 🔹شايان توجّه است كه (عليه السلام) ضمن و كوتاه و تكان دهنده، گويى همه چيز را در مخاطبان در ارتباط با مسئله و مجسم مى سازد؛ امورى كه همه بدون استثناء بايد در انتظار آن باشند و انديشه در آن، را از ، هر چند عميق باشد بيدار مى سازد، و به اصلاح برنامه هاى زندگيش وادار مى كند. 🔹شايد به همين دليل است كه در دستورات اسلامى آمده هنگامى كه ميّت را به سوى قبر مى بريد، قبل از رسيدن به ، او را به زمين بگذاريد، اندكى صبر كنيد باز جلوتر ببريد و به زمين بگذاريد و اندكى صبر كنيد و به اين ترتيب او را براى ورود به جايگاه وحشتناكش آماده كنيد. پی نوشت؛ [۱] علل الشرائع‏، ابن بابويه، كتابفروشى داورى‏، قم‏، ۱۳۸۵ش، چ اول‏، ج ‏۱، ص ۳۰۶ 📕پيام امام امير المؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۷، ص ۳۰۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«امام علی» (علیه السلام) چگونه ارزش فرصت «عمر» را به مردم یادآور می شود؟ 🔹 (عليه السلام) در آخرين بخش از خطبه ۸۳ ، همه بندگان خدا را مخاطب ساخته و با جمله هاى كوتاه، زيبا و پرمعنا، براى از دست ندادن ، پيش از پايان گرفتن ، هشدار مى دهد و مى فرمايد: «اَلآنَ عِبَادَ اللهِ وَ الْخِنَاقُ مُهْمَلٌ وَ الرُّوحُ مُرْسَلٌ فِي فَيْنَةِ الاِرْشَادِ وَ رَاحَةِ الاَجْسَادِ وَ بَاحَةِ الاِحْتِشَادِ وَ مَهَلِ الْبَقِيَّةِ وَ أُنُفِ الْمَشِيَّةِ وَ إِنْظَارِ التَّوْبَةِ وَ انْفِسَاحِ الْحَوْبَةِ قَبْلَ الضَّنْكِ وَ الْمَضِيقِ وَ الرَّوْعِ وَ الزُّهُوقِ وَ قَبْلَ قُدُومِ الْغَائِبِ الْمُنْتَظَرِ وَ إِخْذَةِ الْعَزِيزِ الْمُقْتَدِرِ»؛ 🔹[ترجمه:] (اى بندگان خدا! هم اكنون كه ريسمان بر گلوى شما نيفتاده و [براى بدست آوردن كمالات] آزاد است و راحت و مى توانيد با كمك يكديگر را حل كنيد و هنوز داريد و براى تصميم گرفتن باقى است و راه و بازگشت از باز است [از اين استفاده كنيد] پيش از آنكه در ، تنگنا، ترس و قرار گيريد و پيش از فرا رسيدن كه در انتظار است و قبل از آنكه دست قوى مقتدر، شما را بگيرد [آرى پيش از همه اينها را مغتنم بدانيد و زاد و سفر را از اين جهان برگيريد كه اگر اين فرصت ها از دست برود، نه راه بازگشتى وجود دارد و نه سودى دارد!]». 🔹آنچه (عليه السلام) در جمله هاى بالا فرمود، ابعاد مختلف فرصت هايى است كه در دست دارد: باقى بودن ، «آرامش روح»، «راحتى جسم»، «امكان »، امكان اجتماع و مشورت، بقاء فرصت براى تصميم گيرى، توانايى بر و بازگشت از . 🔹هر يك از اينها بخشى از هاى عظيم و آدمى را تشكيل مى دهد كه با وجود آن، همه كار مى توان كرد و هر و قابل اكتساب است؛ در حالى كه ممكن است يك روز ديگر همه اينها از دست برود و تمام هاى سعادت انسان، نابود گردد و چه كسانى كه به اين واقعيتها توجّه ندارند و همچون گوسفندان، در اين چراگاهِ زندگى به لذّات زودگذر سرگرمند و از گرگِ اَجَل كه يكايك از اين گله مى برد، بى خبرند و آسوده مى چرند. 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، چ اول‏، ج ۳، ص ۴۵۷ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️امام علی عليه السلام:  🔸«اِنَّ اللهَ كَتَبَ الْقَتْلَ عَلى قَوْمٍ وَ الْمَوْتَ عَلى آخَرينَ وَ كُلٌّ آتِيَةٌ مَنِيَّتُهُ كَما كَتَبَ اللّهُ لَهُ فَطُوبى لِلْمُجاهِدينَ فى سَبيلِ اللهِ وَالْمَقْتُولينَ فى طاعَتِهِ».  🔹خداوند براى گروهى و براى گروهى ديگر را مقـرّر نموده، و هـر كدام به خـود آن‌سان كه او مقدّر كرده است می رسند؛ پس خوشا به حال راه خدا و كشتگان راه اطاعت او. 📕نهج السعاده، ج ۲، ص ۱۰۷ @tabyinchannel
⭕️امام حسین عليه السلام:  🔸«لَيْسَ شَأْنى شَأنُ مَنْ يَخافُ الْمَوْتَ، ما أَهْوَنَ الْمَوْتِ عَلى سَبيلِ نَيْلِ الْعِزِّ وَ اِحْياءِ الْحَقِّ، لَيْسَ الْمَوْتُ في سَبيلِ الْعِزِّ اِلاّ حَياةً خالِدَةً وَ لَيْسَتِ الْحَياةُ مَعَ الذُّلِّ اِلاَّالْمَوْتَ الَّذى لاحَياةَ مَعَهُ، اَفَبِالْمَوْتِ تُخَوِّفُنى... وَ هَلْ تَقْدِرُونَ عَلى أَكْثَرِ مِنْ قَتْلى؟! مَرْحَباً بِالْقَتْلِ فی سَبيلِ اللهِ، وَ لكِنَّكُمْ لا تَقْدِروُنَ عَلى هَدْمِ مَجْدى وَ مَحْوِ عِزّى وَ شَرَفى».  🔹جايگاه من جايگاه كسى كه از بترسد نيست؛ مرگ در و ، چقدر پيش من آسان است؛ مرگ در راه عزّت چيزى جز نيست، و زندگى با ذلّت، جز مرگ و نيستى كه هيچ حياتى همراه ندارد نيست. آيا مرا با مى ترسانيد؟ آيا بيش از كشتن من مى توانيد؟ آفرين به در ، ولى شما نمى توانيد شكوه مرا نابود كنيد و عزّت و شرافتم را از بين ببريد. 📕كلمات الامام الحسين عليه السلام، ۳۶۰، ح ۳۴۸ @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️فضایل حضرت علی اکبر (علیه السلام) 🔸 (علیه السلام) به و راز و نیاز با خداوند عشق می ورزید؛ در راه فراهم آوردن خدا کوشا بود؛ ، و به او بخشیده بود و در طریق و به کمالاتی نایل و چشمه های در روح و روانش جاری گشته بود؛ بنام بود و از جدّش روایت نقل می کرد. [۱] 💠دلایلی که از مقام والای این جوان هاشمی حکایت دارند، بدین صورت می توان برشمرد: 1⃣ و بهترین سخن در خصوص او همان بیانات حضرت (علیه السلام) است که وقتی جوانش عازم میدان رزم با اشقیا بود، بر زبان آورد. 2⃣ارزش معنوی (علیه السلام) تا به آن اندازه است که پدر بزرگوارش (علیه السلام) که دارای مقام عصمت و امامت می باشد، زندگی پس از او را فنا و مرگ می داند. 3⃣حضرت (علیه السلام) به هنگام بدرقه جوانش به سوی میدان، این آیه از قرآن را تلاوت فرمود: «انّ الله اصطفی آدم و نوحا و آل ابراهیم و آل عمران علی العالمین ذرّیّه بعضها من بعض...» [۲] که درجاتی از پاکی و را برای (علیه السلام) به اثبات می رساند. 4⃣هنگامی‌که بدن (علیه السلام) زخم های فراوان خورده بود، خطاب به پدر گفت: «از که (صلی الله علیه و آله و سلم) به دستم داد، شدم که در آن تشنگی نمی باشد و امام را برای نوشیدن این شربت فرا خواند و این حقیقت شأن و (علیه السلام) را تأیید می کند». [۳] 5⃣ (علیه السلام) بدن مطهر او را در در مجاورت مرقد مطهر (علیه السلام) به گونه ای دفن نمود که از دیگر قبور شهدا مشخص باشد. [۴] 6⃣ (عليهم السلام) در روایات و ، مقام او را به پاکی و ستوده اند. [۵] 7⃣در موقفی به نام «بنی مقاتل» (علیه السلام) را خواب سبکی فرا گرفت که پس از آن آیه استرجاع بر زبان جاری نمود، در گفت و گویی که بین و پسر رخ داد، (علیه السلام) عرض کرد: ای وقتی بر بودن ما قطعی است، دیگر از در راه آن باکی نداریم. (علیه السلام) وقتی چنین را از پسر دید فرمود: «خدایت پاداشی نیکو عطا کند. نیکوترین پاداش که باید فرزندی از پدر دریافت کند». [۶] 8⃣وقتی (علیه السلام) به شهادت رسید، (علیه السلام) او را به عنوان افرادی معرفی کرد که بر خداوند رحمان جسارت کرده و حرمت (صلی الله علیه و آله و سلم) را هتک نموده اند. [۷] 9⃣ (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در او را از و تبار (علیه السلام) دانسته، بر او و پدرش درود فرستاده است. 🔟 و خصال حمیده این جوان در حدی است که در میان به و معروف بوده و ، صفات خوب او را مورد تحسین قرار داده اند. 1⃣1⃣ ‌(علیه السلام) از دو وجه، و طیبه دارد: یکی آن که ، و است. دیگر این که در راه ، حمایت از و ستیز با شقاوت به رسیده، از این جهت تا ابد زنده است. پی نوشت‌ها؛ [۱] ابصار العین فی انصار الحسین، سماوی، ص ۲۱؛ [۲] آل عمران، ۳۳ و ۳۴؛ [۳] علی الاکبر ابن الامام الحسین، علی محمد دخیل، صص ۱۲ ـ ۱۳؛ [۴] همان مأخذ؛ [۵] همان؛ [۶] ابصار العین، ص ۸۶؛ مشیر الاحزان، علامه جواهری، ص ۳۳؛ الارشاد، ج ۲، ص ۸۲؛ کامل ابن اثیر، ج ۴، ص ۵۱؛ المختار من مقتل بحار الانوار، صص ۷۵ ـ ۷۶؛ الفتوح، ابن اعثم، ص ۸۷۳؛ [۷] مقتل خوارزمی، ج ۲، ص ۳۱ نویسنده؛ مهدی ۱۲ منبع: وبسایت اندیشه برتر حوزه @tabyinchannel
⭕️پيامبر اكرم (صلی الله عليه و آله):  🔸«حُبّى و حُبُّ اَهْلِ بَيْتى نافِعٌ فى سَبْعَةِ مَواطِنَ اَهْوالُـهُنَّ عَظيـمَةٌ: عِنْـدَ الوَفـاةِ و فِى الْقـَبْـرِ وَ عِنْدَالنُّشُورِ وَ عِنْدَالِكتابِ وَ عِنْدَالحِسابِ وَ عِنْدَ المـيزانِ وَ عِنْدَالصِّراطِ».  🔹 و من در هـفت جا كـه هراس آنها بسيار بزرگ است، سودمند است: هنگام ، در ، هنگام ، هنگام دريافت ، هنگام ، هنگام ، و هنگام عبور از . 📕امالى صدوق، ص ۱۸ @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️کیفیت «زندگى برزخى» چگونه است؟ 🔹تصویرهاى مختلفى در مورد ذکر شده است،که روشن ترین آنها آن است که: بعد از پایان زندگى این جهان، در قرار مى گیرد که از بسیارى از عوارضِ این ماده کثیف بر کنار است، و چون از هر نظر شبیه این جسم است، به آن یا مى گویند، که نه به کلى مجرد است، و نه مادى محض، بلکه داراى یک نوع است. 🔹بعضى از محققان آن را تشبیه به وضع در کرده اند که در آن حال، ممکن است با مشاهده نعمت هایى به راستى لذت ببرد و یا بر اثر دیدن مناظر هولناک معذب و متألم شود، آنچنان که گاه واکنش آن در همین بدن نیز ظاهر مى شود، و به هنگام دیدن خواب هاى هولناک، فریاد مى کشد، نعره مى زند، پیچ و تاب مى خورد، بدن او غرق عرق مى شود. 🔹حتى بعضى معتقدند: در حال خواب، به راستى با فعالیت مى کند، و حتى بالاتر از آن معتقدند: در حال نیز مى تواند همان را پیدا کند، یعنى از جدا شده و با همین به میل خود، و یا از طریق خواب هاى مغناطیسى در جهان سیر کند و از مسائلى با خبر گردد. [۱] 🔹بلکه بعضى تصریح مى کنند: در باطن بدن هر انسانى هست، منتها به هنگام و آغاز زندگى برزخى، جدا مى شود و گاه در همین زندگى مادى دنیا نیز امکان جدائى ـ چنان که گفتیم ـ براى او حاصل مى شود. حال اگر تمام این مشخصات را براى نپذیریم، اصل مطلب را نمى توان انکار کرد؛ چرا که در روایات بسیارى به آن اشاره شده و از نظر دلیل نیز هیچگونه مانعى ندارد. پی نوشت: [۱] مرحوم «علامه مجلسى» ضمن بيان اين مطلب در «بحارالانوار» تصريح مى‏كند: تشبيه به حالت و در بسيارى از اخبار وارد شده، و حتى امكان دارد ، داراى متعددى باشند، و به اين وسيله رواياتى كه مى‏گويد: نزد هر كس در حال جان دادن حاضر مى‏شوند، نياز به توجيه و تفسيرى نخواهد داشت. (بحار الانوار، ج ۶، ص ۲۷۱) 📕تفسیر نمونه، آيت الله العظمی مکارم شيرازی، دارالکتب الإسلامیه، چ ۲۹، ج ۱۴، ص ۳۴۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) علاقه خود را به مرگ و شهادت چگونه توصیف كرده است؟ 🔹 (علیه السلام) در بخشی از وصیت خود (نامه ۲۳ «نهج البلاغه») موضع خود را در برابر و بيان مى كند؛ همان چيزى كه در موارد ديگرى از نيز منعكس است و آن اينكه من نه تنها از نمى ترسم، بلكه عاشق بى قرار مرگى هستم كه در و براى خدا باشد، مى فرمايد: «وَ اللهِ مَا فَجَأَنِی مِنَ الْمَوْتِ وَارِدٌ كَرِهْتُهُ، وَ لَا طَالِعٌ أَنْكَرْتُهُ، وَ مَا كُنْتُ إِلَّا كَقَارِبٍ وَرَدَ، وَ طَالِبٍ وَجَدَ» (وَ ما عِنْدَ اللهِ خَيْرٌ لِلْأَبْرارِ)»؛ 🔹[ترجمه فرمایش حضرت:] (به خدا سوگند چيزى از نشانه هاى به طور ناگهانى به من روى نياورده كه من از آن ناخشنود باشم، و طلايه اى از آن آشكار نشده كه من آن را زشت بشمارم، من نسبت به همچون كسى هستم، كه شب هنگام در جستجوى آب باشد و ناگهان در ميان تاريكى ها به آن برسد و يا همچون كسى كه گمشده [بسيار نفيس] خود را ناگهان پيدا كند [؛ چرا كه من به اين واقعيّت معتقدم] كه آنچه نزد [در سراى ديگر] براى بهتر است). 🔹جمله اخير برگرفته از «آيه شريفه ۱۹۸ سوره آل عمران» است. در آغاز آيه، از پاداش سخن مى گويد و سرانجام با جمله مزبور آيه را پايان مى دهد. آنچه در بخش اخير اين وصيّتنامه آمده همان است كه امير مؤمنان (عليه السلام) بارها در و غير آن بيان فرموده. (عليه السلام) كه جاى خود دارد، هم هرگز از نمى ترسند، مخصوصاً اگر مرگ آميخته با در راه خدا باشد. كسانى از مى ترسند كه يا به زندگى پس از مرگ ندارند، و مرگ را فنا و نابودى همه چيز مى پندارند و از آن وحشت مى كنند، 🔹يا اينكه ايمان به زندگى پس از مرگ دارند، ولى پرونده به گونه اى و تاريك است كه مى دانند براى آنان آغاز ناراحتى و است؛ اما آنها كه هم ايمان به دارند و هم پرونده پاك و نورانى است، دليلى ندارد كه از مرگ بترسند، بلكه به بيان (عليه السلام) در «خطبه ۵ » علاقه آنها به از علاقه طفل شيرخوار به پستان مادر هم بيشتر است: «وَ اللهِ لَابْنُ أَبِي طَالِبٍ آنَسُ بِالْمَوْتِ مِنَ الطِّفْلِ بِثَدْيِ أُمِّه‏ِ». بى جهت نيست كه طبق روايت مشهور هنگامى كه عبدالرحمن‌ فرق نازنين (عليه السلام) را در محراب عبادت شكافت، حضرت فرمود: «فُزْتُ وَ رَبِّ الْكَعْبَةِ»؛ (به پروردگار كعبه رستگار شدم). 🔹با توجّه به اينكه «قارب» طبق آنچه در «لسان العرب» و بعضى از كتب آمده است به معناى كسى است كه شبانه به دنبال آب مى رود و يا كسى كه فاصله ميان او و سرچشمه آب يك شب راه است، استفاده مى شود كه جمله «كَقَارِبٍ وَرَدَ، وَ طَالِبٍ وَجَدَ» اشاره به اين است كه من و را همچون تشنه كامى كه زودتر از آنچه فكر مى كرد به سرچشمه آب رسيد، به دست آوردم و گمشده خود را كه سال ها در انتظارش بودم يافتم. چقدر تفاوت است ميان اين سخن و سخن كه وقتى در چنگال گرفتار مى شوند، مى لرزند و فرياد مى كشند و ذليلانه تقاضاى بازگشت به مى كنند. 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۹، ص ۲۷۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) چگونه ارزش فرصت عمر را برای بدست آوردن سعادت اخروی به یارانش یادآور می شود؟ 🔹 (عليه السلام) در آخرين بخش از خطبه ۹۴ ، طىّ بيانى كوتاه و بسيار پرمحتوا، تذكّراتى بسيار آموزنده بيان مى فرمايد. نخست مى فرمايد: «إِعْمَلُوا، رَحِمَكُمُ اللهُ»؛ (به بپردازيد خدا شما را رحمت كند!). سپس به مسير اشاره كرده، مى فرمايد: «عَلَى أَعْلَامٍ بَيِّنَةٍ»؛ (و بايد شما بر طبق نشانه هاى روشن [ و (عليهم السلام) بوده باشد]). 🔹سپس اين نكته را يادآورى مى كند كه تشخيص اين راه و مقصد آن، كار مشكلى نيست: «فَالطَّرِيقُ نَهْجٌ يَدْعُو اِلَى دَارِ السَّلَامِ»؛ (راه، است و شما را به خانه امن و امان [ و جاويدان] دعوت مى كند). آنگاه به هاى بسيار گرانبهايى كه در اختيار دارند و غالباً به آن توجّه ندارند، اشاره كرده و طىّ هشت جمله، جوانب مختلف اين را روشن مى سازد. 🔹حضرت مى فرمايد: «وَ أَنْتُمْ فِي دَارِ مُسْتَعْتَبٍ، عَلَى مَهَلٍ وَ فَرَاغٍ، وَ الصُّحُفُ مَنْشُورَةٌ وَ الْأَقْلَامُ جَارِيَةٌ، وَ الْأَبْدَانُ صَحِيحَةٌ وَ الْأَلْسُنُ مُطْلَقَةٌ، وَ التَّوْبَةُ مَسْمُوعَةٌ، وَ الْأَعْمَالُ مَقْبُولَةٌ»؛ (شما در سرايى هستيد كه مى توانيد از ، [در پيشگاه خداوند] كنيد و رضايت او را جلب نماييد، كافى و فراغت خاطر [براى انجام حسنات و كسب فضايل] داريد، گشوده و قلم ها آماده نوشتن است [و اين، فرصت گرانبهايى است كه نبايد آن را از دست دهيد]، بدن هاى شما سالم و زبان ها آزاد است [و آماده انجام هر كار خير و بيان هر سخن نيكى هستيد]، پذيرفته مى شود، و مقبول مى گردد). 🔹از يك سو، فراهم، و از سوى ديگر، موانع راه قابل برطرف كردن است؛ اگر از اين استفاده نشود، به راستى جاى تأسّف است! به خصوص اينكه، هيچ تضمينى سپرده نشده كه اين تا كى پايدار مى ماند؛ ممكن است در يك لحظه كوتاه، همه چيز پايان گيرد؛ درهاى بسته شود، پرونده هاى مختومه گردد، از نوشتن حَسَنات باز ايستد، عليل و ناتوان به بستر بيمارى افتد، زبان ها از كار بيفتد و هيچ گونه راه بازگشتى وجود نداشته باشد! بارها هشدار داده و همگان را به اين حقيقت توجّه مى دهد كه بعد از ، پشيمانى و سودى ندارد، و تقاضاى بازگشت به و به جايى نمى رسد. 🔹در آیات ۱۰ و ۱۱ سوره منافقون مى فرمايد: «وَ أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْنَاكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِىَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ فَيَقُولَ رَبِّ لَوْلاَ أَخَّرْتَنِي إِلَى أَجَلٍ قَرِيبٍ فَأصَّدَّقَ وَ أَكُنْ مِنَ الصَّالِحِينَ» (از آنچه به شما روزى داده ايم انفاق كنيد، پيش از آن كه يكى از شما فرا رسد و بگويد: پروردگارا چرا مرا مدّت كمى به تأخير نينداختى تا در راه خدا صدقه دهم و از باشم!)؛ و بلافاصله مى افزايد: «وَ لَنْ يُؤَخِّرَ اللهُ نَفْساً إِذَا جَاءَ أَجَلُهَا وَ اللهُ خَبيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ» (خداوند هرگز كسى را هنگامى كه اجلش فرا رسد، به تأخير نمى اندازد و خداوند به آنچه انجام مى دهيد آگاه است). 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، چ اول‏، ج ۴، ص ۲۷۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چرا آرزوی مرگ اسرائیل؟ 🔸 حدود هفتاد سال پیش در و با زور اسلحه و ترور اعلام موجودیت و استقلال کرد و در سال ۱۹۴۸ میلادی دولت تشکیل داد. تاکنون حدود صد و پنجاه کشور این رژیم را به رسمیت شناخته‌اند و حدود سی کشور هنوز را به رسمیت نمی‌شناسند. [۱] 🔹ممکن است برخی افراد بگویند: «مرگ بر در چنین شرایطی به چه معناست؟! چرا باید آرزوی کشوری را داشته باشیم که عضو سازمان ملل است و بسیاری از کشورها آن را به رسمیت شناخته‌اند؟ اساساً آرزوی مرگ و بدبختی برای دیگران کار درستی نیست و انسان باید برای همه خوبی بخواهد». 💠نابودی زشتی، زیباست 🔹ابتدا از بررسی این ادعا آغاز کنیم که آرزوی و نابودی داشتن کار درستی نیست. آیا گوینده این سخن آرزوی و پلیدی را نیز نادرست می‌داند؟! نماد ، و دینی شدید، ، و است؛ چگونه می‌توان برای چنین نظامی، آرزوی دوام و بقا داشت و خود را بر راه راستی و حقیقت دانست؟! 🔹حالت سومی وجود ندارد، یا انسان خواستار بقای چنین نظام حاکمیتی است یا نابودی و عدم بقای آن را آرزو می‌کند. تمام وجدان‌ های بیدار متوجه می‌شوند که آرزوی و ، خواسته‌ای به‌ حق و است. مردم ایران سال‌ها این نگاه و عدالت‌ طلبانه را فریاد زده‌اند و به خود افتخار می‌کنند. او که بر سر فریاد نزند و با او مبارزه نکند، ناچار در راستای تأیید ظلم و همکاری با جنایت گام برداشته است. 💠قوانین اسلام حاکم بر قوانین بین‌المللی 🔹صد و پنجاه کشور که هیچ، اگر تمام کشورها، بلکه تمام مردم دنیا با یکدیگر جمع شوند و توافق کنند که دزدی و کار خوب و قانونی باشد، این توافق واقعیت زشت و پلید و را دگرگون نخواهد کرد. آیا می‌شود با توجیه قبول کشورها هر فساد و تباهی را امضا کرد؟! بنا بر چنین اندیشه‌ های پوچ و بی‌هویتی، وظیفه خواهد داشت که اعمال منافی عفت و خانواده مانند گرایش‌ها و اعمال هم‌جنس‌بازان را به رسمیت بشناسد و نظام روابط اجتماعی سالم را به نابودی بکشاند. 💠هیچ کشوری اسرائیل فعلی را به رسمیت نمی‌شناسد 🔹واقعیتی که شاید عموم مردم نسبت به آن بی‌اطلاع باشند این است که بنا بر مسائل حقوقی سازمان ملل نیز به شکل امروزی یک کشور رسمی محسوب نمی‌شود. آنچه برخی کشورها به رسمیت شناخته‌اند اراضی سال ۱۹۴۸ میلادی در است. [۲] رژیم غاصب بعد از به رسمیت شناخته شدن نیز خود را متوقف نکرد، و آنچه امروز از بلندی جولان سوریه، مزارع شبعای لبنان و بقیه سرزمین غصب کرده از طرف هیچ کشوری به رسمیت شناخته نشده است. 🔹 و که پدر و مادر مادی و معنوی این فرزند نامشروع و پلید هستند هم حاضر نیستند این حجم از بی‌قانونی و وحشی‌گری را گردن بگیرند و تعداد بسیار زیادی قطعنامه بر ضد در سازمان ملل به تصویب رسیده است. [۳] طنز تلخ ماجرا، مواضع برخی و بی‌اطلاع در کشورمان در دفاع از است، به شکلی که به نظر حتی بایدن و ترامپ که در جنایت یدی طولی دارند نیز به این‌ همه بلاهت و انکار حقیقت راضی نیستند. [۴] پی‌نوشت‌ها [۱] رویداد ۲۴؛ کدام کشورها اسرائیل را به رسمیت نمی‌شناسند [۲] شورای نگهبان؛ اسرائیل ازنظر حقوق بین‌الملل وجود خارجی ندارد [۳] اقتصاد نیوز؛ سازمان ملل چندین قطعنامه تصویب کرد [۴] خبرگزاری مهر؛ بایدن: اشغال غزه اشتباه است نویسنده: سنایی منبع؛ وبسایت اندیشه برتر حوزه @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️منظور از «تولّی» و «تبرّی» که به عنوان دو دستور اسلامی به ما آموخته اند چیست؟ و آیا این دو دستور را در دنیای امروز نیز می توان انجام داد؟ 🔹معمولا را تشبیه به درخت برومندى مى کنند که ، و ریشه هاى آن را و هاى وسیع ، و شاخه هایش را تشکیل مى دهد. و نیز معمولا ده موضوع را به عنوان و برنامه های عملی ذکر می کند در حالی که گسترده تر از آن است که در ده موضوع خلاصه شود. ولى اهمّیّت این سبب شده است که آنها را در ردیف اوّل بشمارند، وگرنه مسلّماً منحصر به اینها نیست. 🔹از این دستورات ده گانه، مربوط به و نیایش و پیوند با خداست - نماز، روزه، حج - و مربوط به مسائل و پیوند با خدا - زکات، خمس و مربوط به مسائل و و است - جهاد، امر به معروف و نهى از منکر، تولّى و تبرّى - فعلا سخن از دو دستور اخیر است که به معناى و است. چه کسى را دوست بداریم و از که متنفّر باشیم؟ 🔹دوستان خدا، مردم حق طلب، انسانهاى ارزنده و حامیان حقّ و عدالت را بداریم، و از آلودگان، ستمگران، بى بند و باران و دشمنان خدا و مردم، باشیم. چرا همه را دوست نداریم؟ چرا با همه خلق خدا خوب نباشیم؟ مگر در دنیاى امروز مى توان اصل زندگى مسالمت آمیز را با همه کس و در همه جا فراموش کرد؟ 🔹باید از کسانى که طرفدار «تز» دوستى با همه و در تحت هر شرایطى هستند پرسید: آیا در جهانى که و و و ، و ، و و و وجود دارد همه را دوست بداریم؟! با همه خوش باشیم؟! و به همه کمک کنیم؟! آیا چنین اجازه اى را به ما مى دهد؟ آیا عاطفه زنده هیچ مردمى با این ، هماهنگى دارد؟ 🔹اگر این در اصول اساسى برنامه هاى عملى گنجانیده شده، به خاطر آن است که طرفداران حقّ و عدالت و آزادگى و پاکى و درستى، صفوف خود را هر چه فشرده تر سازند و و و آلودگان هرچه تنهاتر بمانند و در یک محاصره اجتماعى و اخلاقى از طرف انسانهاى مثبت و ارزنده قرار گیرند. 🔹آیا بدن آدمى هر غذایى را مى پذیرد؟ آیا ذائقه انسان یک وسیله و ، براى جدا کردن غذاهاى مفید از زیانبخش نیست؟ آیا به هنگام خوردن غذاهاى مسموم و گرفتار شدن بدن به غذایى، «معده» راه سازشکارى را پیش مى گیرد و انسان را تسلیم مى کند یا این که تمام قدرت خود را به کار مى اندازد تا از طریق «استفراغ» خود را از غذاى مسموم ابراز کرده، آن را به بیرون پرتاب کند؟ 🔹آیا تعادل نیروى و ، رمز بقاى جهان هستى نیست؟ چگونه مى تواند از تعادل این دو نیرو که در شکل تولّى و تبرّى ظاهر مى شود مستثنا بماند؟ اگر به جاى این دو دستور، با همه کس و هر مکتب و بى تفاوت بودن در برابر هر چیز و هر صحنه پیدا شود، و و سازنده را جذب نکند، و و منفى را از خود نراند، نابودى چنان اجتماعى سریع خواهد بود؛ به همین دلیل، در حدیثى از (صلى الله علیه و آله) مى خوانیم: «اَوْثَقُ عُرَى الإیَمانِ الحُبُّ فِى اللهِ وَ البُغْضُ فِى اللهِ»؛ (محکم ترین دستگیره هاى ، دوست داشتن براى خدا، و ابراز تنفّر کردن براى خداست). پی نوشت: [۱] سفینة البحار، ج ۲، ص ۱۳ 📕پاسخ به پرسش های مذهبی، آیات عظام مکارم شیرازی و جعفر سبحانی، مدرسة الإمام علی بن أبی طالب(ع)، چ دوم، ص ۴۳۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آیا «شفاعت» مخصوص روز قیامت است؟ 🔹بى شك از جمله زمان هايى كه در آنها صورت مى گيرد روز است؛ چرا كه بسيارى از ناظر به آن روز مى باشد؛ ولى آيا در و يا حتى در عالم نيز شفاعت صورت مى گيرد و در آخرت قبل از پايان حساب شفاعتى هست يا نه؟ جاى بحث و گفتگو است. مرحوم علّامه طباطبايى (ره) در اينجا بحث مشروحى دارد و در پايان چنين نتيجه مى گيرد كه مسئله در از مواقف روز انجام مى گيرد، در اينجاست كه تقاضاى مغفرتِ شفاعت شونده را مى كند تا بدين وسيله وارد نشود و يا به كمك شفاعتِ او بعضى از كسانى را كه در دوزخ‌اند خارج شوند. 🔹وى در بعضى ديگر از كلماتش اشاره به كرده و رواياتى را كه بر حضور (صلى الله عليه وآله) و (عليهم السلام) به هنگام و و كمك به دلالت دارد مورد توجه قرار داده، مى افزايد: اينها از قبيل شفاعت نيست، بلكه از قبيل تصرّف و است كه خدا به آنها بخشيده است. [۱] عجب اينكه ايشان هنگامى كه از حقيقت سخن مى گويد، آن را چنان توسعه داده كه هرگونه تأثير اسباب را در عالم تكوين و تشريع مشمول شفاعت مى شمرد؛ ولى در اينجا كمك و اعانت اولياء الله به گروهى از مؤمنان را براى نجات آنها از مشكلات برزخ و قبر، مصداق شفاعت نمى داند. 🔹به هر حال آنچه از مجموعه و به دست مى آيد اين است كه به معناى وسيع كلمه در هر سه عالم ، و صورت مى پذيرد، هرچند محل اصلى شفاعت و آثار مهم آن در روز و براى نجات از عذاب است. در «آيه ۶۴ سوره نساء» مى خوانيم: «وَ لَوْ اَنَّهُمْ اِذْ ظَلَمُوا اَنْفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللهَ وَ اَسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ، لَوَجَدُوا اللهَ تَوَّاباً رَحِيماً»؛ (اگر آنها هنگامى كه به خود مى كردند [و مرتكب گناه مى شدند] به نزد تو مى آمدند و از خدا طلب آمرزش مى كردند و (صلى الله عليه وآله) نيز براى آنها استغفار مى كرد خدا را توبه پذير و مهربان مى يافتند). 🔹آيا از سوى (صلى الله عليه و آله) براى مؤمنانِ خطاكار چيزى جز شفاعت مى تواند باشد؟! همين معنا در داستان حضرت يعقوب (عليه السلام) و فرزندانش نيز در «قرآن کریم » آمده است؛ آنها از خواستند در پيشگاه خدا براى آنان كند او هم پذيرفت. [۲] و نيز بسيار شده است كه در همين جهان، افراد يا اقوامى به خاطر و از عذاب دنيا نجات يافته اند و اين، چيزى جز شفاعت نيست. 🔹در نيز روايات بسيارى داريم كه آدمى همچون نماز، روزه، ولايت و امثال آن يا حضور اولياء الله سبب و مجازات‌ها مى گردد و يا دفن انسان صالح و پاكدامنى كه داراى حسنات مهمى بوده است در يك مقبره سبب تخفيف مجازات گنهكاران آن گورستان مى شود. اينها همه نيز اشاراتى است به در عالم برزخ؛ حتى نماز ميِت و تقاضاى مغفرتى كه در ضمن آن براى مردگان مى شود مسلماً بى تأثير نيست، اين نيز خود، نوعى شفاعت است. بنابراين محدود به عالم خاصى نيست، بلكه همه را در بر مى گيرد، منتها جايگاه اصلی و مهم شفاعت همان و در آستانه قرار گرفتن در برابر كانون عذاب الهى است. پی نوشت‌ها؛ [۱] الميزان فى تفسير القرآن، طباطبايى، سيد محمد حسين، انتشارات اسلامى، قم، ۱۴۱۷ق، چ ۵، ج ۱، ص ۱۵۶ [۲] سوره يوسف، آيه ۹۷ 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ‏۱۳۸۶ش، چ۹، ج۶، ص۵۲۷ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«ارواح» انسانها پس از «مرگ» چه سرنوشتی دارند؟ 🔹پس از ، گرفتار مجازات هاى سختى هستند كه در به بعضى از نمونه هاى آن مانند عذاب اشاره شده است: «النَّارُ يُعْرَضُونَ عَلَيْهَا غُدُوّاً وَ عَشِيّاً وَ يَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ أَدْخِلُوا آلَ فِرْعَوْنَ أَشَدَّ الْعَذَابِ» [۱] (عذاب آنها است كه هر صبح و شام بر آن عرضه مى شوند و روزى كه برپا شود [مى فرمايد:] را در وارد كنيد). 🔹اما در جاى مى گيرند و آن گونه كه قرآن درباره شهيدان راه خدا مى گويد: «فَرِحِينَ بِمَا آتَاهُمُ اللهُ مِنْ فَضْلِهِ» [۲] (آنها از هايى كه خدا به آنها بخشيده شاد و اند). بلكه از بعضى روايات چنين استفاده مى شود كه با يكديگر ديدار دارند و حلقه هاى انس تشكيل مى دهند. 🔹مرحوم «كلينى» در جلد سوم «كافى» در «باب » از (عليه السلام) نقل مى كند كه به اتفاق يكى از يارانش [حبّة العرنى] به پشت ديوار شهر كوفه كه به نام وادى السلام معروف بود رفت و گويى با پيوسته و آهسته سخن مى گفت؛ من مدّتى ايستادم و مدّتى نشستم و خسته شدم، 🔹عباى خود را بر زمين گستردم و عرض كردم: اى اميرمؤمنان! من از اينكه اين همه سرپا ايستاده ايد براى شما ناراحتم، ساعتى استراحت كنيد؛ حضرت فرمود: من با اين سخن مى گويم و انس مى گيرم، عرض كردم: اى اميرمؤمنان! آيا آنها واقعاً چنين هستند؟ فرمود: «نَعَمْ وَ لَوْ كُشِفَ لَكَ لَرَأَيْتَهُمْ حِلَقاً حِلَقاً مُحْتَبينَ يَتَحادَثُونَ» [۳] (اگر پرده ها از جلوى چشم تو كنار رود آنها را مى بينى که به صورت حلقه هایی گرد هم نشسته اند و مى گويند). پی نوشت‌ها؛ [۱] قرآن کریم، سوره غافر، آيه ۴۶ [۲] همان، سوره آل عمران، آيه ۱۷۰ [۳] الکافی، دار الكتب الإسلامية، تهران، چ ۴، ج ‏۳، ص ۲۴۳ 📕پيام امام امير المومنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۸، ص ۴۴۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آیا با مرگ، پرونده اعمال انسان بسته می شود؟ 🔹 (عليه السلام) در پايان خطبه ۴۲ به مهم‌ترين تفاوت و اشاره كرده، مى فرمايد: «وَ إِنَّ الْيَوْمَ عَمَلٌ وَ لاَحِسَابَ وَ غَداً حِسَابٌ وَ لاَعَمَلَ» (امروز روز است نه حساب، و فردا وقت است نه عمل!). اين سخن از يك سو بيانگر اين واقعيت است كه تا در دست داريد، بر حجم خود بيفزاييد، و اگر مى بينيد و ، پاكان و ناپاكان، اولياءالله و اشقياء، حزب خدا و حزب شيطان، در اين جهان در كنار هم زندگى مى كنند، بى آن كه بدكاران مورد مجازات الهى قرار گيرند و نيكوكاران مشمول پاداش خير شوند، به خاطر آن است كه اين جهان تنها است نه حساب و جزا. 🔹و از سوى ديگر هشدار مى دهد كه با پايان ، براى هميشه بسته مى شود و راهى به سوى بازگشت و نخواهد بود، و كمترين سودى نخواهد داشت، همان گونه كه (عليه السلام) در کلامی ديگر مى فرمايد: «لا عَنْ قَبِيْح يَسْتَطيعُونَ اِنْتِقالا وَ لا فِي حَسَن يَسْتَطيعُونَ اِزْدِياداً» [۱] (نه مى توانند از كه انجام داده اند بر كنار شوند، و نه مى توانند بر نيكى هاى خود بيفزايند!). 🔹نه براى فرياد «رَبِّ اِرْجِعُونِ لَعَلَّى اَعْمَلُ صالِحاً» [۲] (خداى من! مرا بازگردانيد تا انجام دهم)، پاسخى مى شنوند و نه آرزوى «فَلَوْ أَنَّ لَنا كَرَّةً فَنَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنينَ» [۳] (اى كاش بار ديگر به باز مى گشتيم تا از مؤمنان باشيم) هرگز به واقعيت مى پيوندد! از اين آيات، و روايات مشابه آن كه در خطبه بالا آمد، به خوبى نتيجه مى گيريم كه اين، يك است كه با يا زمانى كه انسان در آستانه مرگ قطعى قرار مى گيرد، بسته مى شود و راهى به سوى بازگشت و جبران نيست! 🔹در اينجا اين سؤال پيش مى آيد كه در بسيارى از روايات آمده كه آثار كارهاى نيك و بد انسان بعد از مرگ، نیز به او مى رسد و به اين ترتيب او از نظر حسنات يا سيّئات سنگين تر مى شود؛ رسول خدا (صلى الله عليه و آله) مى فرماید: «سَبْعَةُ اَسْباب يُكْتَبُ لِلْعَبْدِ ثَوابُها بَعْدَ وَفاتِه، رَجُلٌ غَرَسَ نَخْلا اَوْ حَفَرَ بِئْراً اَوْ اَجْرى نَهْراً اَوْ بَنى مَسْجِداً اَو كَتَبَ مُصْحَفاً اَوْ وَرَّثَ عِلْماً اَوْ خَلَّفَ وَلَداً صالِحاً يَسْتَغْفِرُ لَهُ بَعْدَ وَفاتِه» [۴] (هفت سبب [از اسباب خير] است كه ثوابش براى بنده خدا بعد از او نوشته مى شود: كسى كه نخلى بكارد يا چاه آبى حفر كند يا نهرى به جريان اندازد يا مسجدى بنا كند يا قرآنى و يا كتابى سودمند بنويسد يا علمى از خود به يادگار بگذارد يا فرزند صالحى بعد از او بماند كه پس از درگذشت وى برايش استغفار كند). 🔹روشن است كه آنچه در اين حديث آمده نمونه هاى بارز است، وگرنه تمام آثار نيك و سنّت هاى حسنه اى كه از انسان باقى مى ماند همين اثر را دارد. با این وصف، آيا اينها با آنچه در بالا گفته شد منافاتى ندارد؟ پاسخ اين سؤال روشن است؛ سخن امام (علیه السلام) بدین معنا است که انسان بعد از ، عمل تازه اى نمى تواند انجام دهد، نه اين كه آثار اعمال گذشته به او نمى رسد، آرى بسته مى شود و چيزى بر آن افزوده نمى گردد؛ 🔹ولى پرونده اعمال پيش از مرگ همواره گشوده است و انسان از ميوه هاى درخت هاى در و بهره مند مى شود. حتى از اعمالى كه فرزند صالح او انجام مى دهد و از آثار تربيت صحيحى است كه او در حال حياتش در مورد فرزند انجام داده بهره اى به او مى رسد و طبيعى است كه انسان از ميوه هاى درخت برومندى كه نشانده است بهره ببرد. پی نوشت‌ها [۱] نهج البلاغة، صبحی صالح، هجرت‏، قم‏، ۱۴۱۴ق، چ ۱، ص ۲۷۹، (خطبه ۱۸۸) [۲] قرآن کریم، سوره مؤمنون، آيات ۹۹ و ۱۰۰ [۳] همان، سوره شعراء، آيه ۱۰۲ [۴] تنبيه الخواطر و نزهة النواظر (مجموعة ورّام)‏، ورام بن أبي فراس، مكتبة فقيه‏، قم‏، ‏چ ۱، ج ‏۲، ص ۱۱۰ 📕پيام امام امير المومنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۲، ص ۴۷۰ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«تجسّم اعمال» در روایات اسلامی چگونه مطرح و بازتاب داده شده است؟ (بخش اول) 🔸در اعم از احاديثى كه از طرف شيعه يا اهل سنت رسيده است مسئله بازتاب گسترده اى دارد، به گونه اى كه مرحوم شيخ بهائى در يكى از سخنانش مى گويد: «تَجَسُّمُ الأعْمالِ فى النَّشْأَةِ الاُخْرَوِيَّةِ قَدْ وَرَدَ فى اَحادِيثَ مُتَكَثِّرَة مِنْ طُرُقِ الْمُخالِفِ وَ الْمُؤالِفِ» [۱] ( در جهان ديگر در احاديث زيادى از طرق موافقين و مخالفين نقل شده است). در اينجا از ميان آنها به احاديث زير قناعت مى كنيم: 1⃣در حديثى از (صلى الله عليه و آله) مى خوانيم: «قيس بن عاصم» [صحابى مشهور] مى گويد با جماعتى از «بنى تميم» خدمت (صلی الله علیه و آله) رسيدم. عرض كردم: اى پيامبر خدا! ما را موعظه كن، موعظه اى كه از آن بهره مند شويم؛ زيرا ما جمعيتى هستيم كه از بيابان ها عبور مى كنيم [و دور از شهر زندگى داريم] (صلی الله علیه و آله) فرمود: «اِنَّ قَيْسُ! اِنَّ مَعَ الْعِزّ ذُلّاً وَ اِنَّ مَعَ الْحَيَاةِ مَوْتاً وَ اِنَّ مَعَ الدُّنْيَا آخِرَةً، فَاِنَّ لِكُلِّ شَيْءٍ حَسِيباً و اِنَّ لِكُلِّ اَجَلٍ كِتاباً وَ اِنَّهُ لَابُدَّ لَكَ يَا قَيْسُ مِنْ قَرِينٍ يُدْفَنُ مَعَكَ وَ هُوَ حَيٌّ وَ تُدْفَنُ مَعَهُ وَ اَنْتَ مَيِّتٌ، فَاِنْ كانَ كَريماً اَكْرَمَكَ وَ اِنْ كانَ لَئِيماً اَسْلَمَكَ، ثُمَّ لَا يُحْشَرُ اِلَّا مَعَكَ وَ لَا تُحْشَرُ اِلَّا مَعَهُ وَ لَا تُسْئَلُ اِلَّا عَنْهُ، فَلَا تَجْعَلْهُ اِلَّا صَالِحاً، فَاِنَّهُ اِنْ صَلُحَ آنَسْتَ بِهِ وَ اِنْ فَسَدَ لَا تَسْتَوْحِشْ اِلَّا مِنْهُ وَ هُوَ فِعْلُكَ»؛ 🔹(اى قيس [همراه] با ، است و با ، و با ، و هر چيزى دارد و هر اجلى كتابى، اى قيس! تو خواهى داشت كه با تو مى شود؛ در حالى كه او است و تو با او دفن مى شوى در حالى كه تو ، اگر او باشد تو را گرامى مى دارد، و اگر باشد تو را [بدبختى] مى كند. او فقط با تو مى شود، تو نيز فقط با او و تنها از او مى شوى، پس آن را قرار ده؛ چرا كه اگر باشد موجب تو است و اگر باشد مايه تو است و او است!). 🔹جالب اينكه در ذيل اين روايت آمده است كه: «قيس بن عاصم عرضه داشت: يا ! دوست دارم اين كلام در قالب اشعارى ريخته شود تا به آن در برابر كسانى كه نزد ما هستند مفتخر باشم و آن را ذخيره كنم، (صلى الله عليه وآله) دستور داد حسان بن ثابت را حاضر كنند؛ ولى مردى بنام صلصال بن صلصال در خدمت حضرت حاضر بود، عرض كرد: اى رسول خدا! ابياتى به نظرم رسيده گمان مى كنم موافق مقصود قيس باشد، فرمود: بخوان! 🔹او اشعارى خواند كه بعضى از آن چنين است: «تَجَنَّبْ خَليطاً مِنْ مَقالِكَ اِنَّما قَرينُ الْفَتى فى الْقَبْرِ ما كانَ يَفْعَلُ؛ وَ لَنْ يَصْحَبَ الْاِنْسانَ مِنْ قَبْلِ مَوْتِهِ وَ مِنْ بَعْدِهِ اِلَّا الذَّى كانَ يَعْمَلُ!» (از بپرهيز كه همنشين انسان در ، اوست. و هيچ چيز قبل از مرگ و بعد از مرگ با انسان مصاحبت نمى كند مگر او). [۲] 2⃣در حديث ديگرى از ابو بصير از امام باقر يا امام صادق (عليهم السلام) آمده است: «هنگامى كه مى ميرد همراه او در شش صورت وارد مى شود كه يك صورت از همه زيباتر است... صورتى در طرف راست، صورتى در طرف چپ، صورتى در پيش رو، ديگرى در پشت سر، ديگرى در پائين پا و آن صورتى كه از همه زيباتر است او قرار مى گيرد، و هرگاه عذابى از سمت راست آيد صورت سمت راست مانع مى شود و همچنين از پنج جهت ديگر. 🔹صورتى كه از همه زيباتر است خطاب به بقيه كرده مى گويد: شما كيستيد؟ خدا جزاى خيرتان دهد، صورت طرف راست مى گويد: من و آن كه دست چپ است مى گويد من و آن كه پيش رو است مى گويد: و آنكه پشت سر است مى گويد: و عمره ام و آنكه پايين پاست مى گويد: من هستم كه نسبت به برادرانت كردى سپس آنها به آن صورت زيبا مى گويند: تو كيستى كه از همه زيباترى ... مى گويد: «اَنَا الْوَلَايَةُ لِآلِ مُحَمَّدٍ (صلى الله عليه و آله)» [۳] (من ولايت آل محمّدم!)». ... منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ‏۱۳۸۶ش، چ ۹، ج ۶، ص ۱۰۴ @tabyinchannel
⭕️امام سجاد عليه السلام:  🔸«القَولُ الحَسَنُ يُثرِی المالَ، و يُنمِی الرِّزقَ، و يُنسِئُ فِي الأَجَلِ، و يُحَبِّبُ إلَى الأَهلِ، و يُدخِلُ الجَنَّةَ». 🔹، را افزون مى كند، را فراوان مى سازد، را به تأخير مى اندازد، [انسان را] خانواده مى كند و [او را] به وارد مى سازد. 📚الخصال، ۱۰۰/۳۱۷؛ روضة الواعظين، ۴۰۴؛ بحارالانوار ۱/۳۱۰/۷۱ @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چه احادیثى از «امام صادق» (علیه السلام) در کتاب های اهل سنت نقل شده است؟ 🔸با مراجعه به کتب اهل سنت به وجود احادیث ارزشمندى از (علیه السلام) پى مى بریم که در اینجا به برخى از آن ها اشاره میکنیم: 1⃣«هرگاه خداوند بر تو عنایت فرمود و دوست داشتى که آن باقى مانده و دوام داشته باشد، بسیار بر آن و شکر نما؛ زیرا خداوند عزّوجلّ در کتابش فرمود: "اگر شما باشید من بر شما زیاد خواهم کرد"؛ و هر گاه به تو دیر رسید، زیاد نما، زیرا خداوند متعال در کتابش فرمود: "از پروردگار خویش بطلبید که او بسیار آمرزنده است، تا بارانهاى پر برکت آسمان را پى در پى بر شما بفرستد و شما را با اموال و فرزندان فراوان کمک کند و باغ هاى سرسبز و نهرهاى جارى در اختیارتان قراردهد". اى سفیان! هرگاه امرى از سلطان یا غیر سلطان تو را محزون کرد بسیار «لا حول و لا قوّة الاّ بالله» بگو، زیرا آن ذکر و گنجى از گنج هاى بهشت است...». [۱] 2⃣«اصل الرجل عقله، و حسبه دینه، و کرمه تقواه، و الناس فى آدم مستوون» [۲] (اصل او است، و حسب او ، و بزرگوارى او او است؛ و مردم در این که از آدم زاده شده اند با یکدیگر مساوى هستند). 3⃣«یابن آدم! ما لک تأسف على مفقود لایردّه الیک الفوت، و ما لک تفرح بموجود لایترک فى یدیک الموت» [۳] (اى فرزند آدم! تو را چه شده که تأسّف مى خورى بر شىء مفقودى که گذر زمان، آن را به سوى تو باز نمیگرداند، و تو را چه شده که به شىء موجودى شاد مى شوى که ، آن را در دست تو رها نخواهد کرد). 4⃣«الغضب مفتاح کلّ شر» [۴] ( کلید هر پلیدى است). 6⃣«رأس الخیر التواضع. فقیل له: و ما التواضع؟ فقال: ان ترضى من المجلس بدون شرفک، و ان تسلّم من لقیت، و ان تترک المراء و ان کنت محقّاً» [۵] (رأس خیر است. به حضرت عرض شد: تواضع چیست؟ فرمود: این که در مجلس به مکانى پایین تر از شرفت راضى شوى، و اینکه هر کس را مشاهده نمودى بر او کنى، و را ترک کنى گرچه حقّ با تو باشد). 6⃣«من اراد عزّاً بلاعشیرة و هیبة بلاسلطان، فلیخرج من ذلّ المعصیة الى عزّ الطاعة» [۶] (هر کس عزّتى بدون عشیره و هیبتى بدون سلطنت مى خواهد، باید از بار خارج شده و در وارد شود). 7⃣«من یصحب صاحب السوء لایسلم، و من یدخل مدخل السوء یتّهم، و من لایملک لسانه یندم» [۷] (هر کس با مصاحبت کند سالم نمى ماند، و هر کس در داخل شود متّهم میشود، و هرکس را مالک نباشد پشیمان مى گردد). 8⃣«حکمة تحریم الربا ان لایتمانع الناس المعروف» [۸] (حکمت تحریم آن است که مردم از کار خیر بى بهره نشوند). 9⃣«کفّارة عمل السلطان الإحسان الى الإخوان» [۹] (کفاره کار کردن براى سلطان، احسان و نیکى به برادران دینى است). 🔟«المؤمن اذا غضب لم یخرج عن حقّ، و اذا رضى لم یدخله رضاه فی باطل» [۱۰] (مؤمن هرگاه کند، غضبش او را از حق خارج نمیکند و هر گاه شود رضایتش او را در باطل داخل نمیکند). 1⃣1⃣«ثلاثة لایزید الله بها الرجل المسلم الاّ عزّاً: الصفح عمّن ظلمه، و الإعطاء لمن حرمه، و الصلة لمن قطعه» [۱۱] (سه عامل است که خداوند توسط آن ها را زیاد میکند: از کسى که به او ظلم کرده است؛ و بر کسى که او را محروم ساخته است؛ و با کسى که از او قطع رحم کرده است). 2⃣1⃣«الفقهاء أمناء الرسل مالم یأتوا ابواب السلاطین، فاذا رأیتم الفقهاء قد رکنوا الى ابواب السلاطین فاتّهموهم» [۱۲] (، امین انبیاء هستند مادامى که به درب خانه هاى سلاطین نروند، و هرگاه فقها را مشاهده کردید که به درب خانه هاى سلاطین آمده اند آنان را متّهم سازید). 3⃣1⃣«منع الجود سوء الظنّ بالمعبود» [۱۳] (امتناع از ، سوء ظن به خدا است). 4⃣1⃣«البنات حسنات و البنون نعم، و الحسنات یثاب علیها و النعم مسؤول عنها» [۱۴] ( حسنات، و نعمتهاى الهى‌اند، بر حسنات ثواب داده میشود، و از نعمتها سؤال میگردد). 5⃣1⃣«توشه اى بهتر از نیست؛ و چیزى بهتر از نیست؛ و دشمنى زیانبارتر از نیست؛ و دردى بى درمان تر از نیست». [۱۵] پی نوشت‌ها؛ [۱] حلیة الاولیاء، ج۳، ص۱۹۳. [۲] صفة الصفوة، ج۲، ص۱۷۰. [۳] تفسیر فتح البیان، ج۹، ص۲۳۸. [۴] ربیع الابرار، ص۱۷۳. [۵] نهایة الارب، ج۳، ص۲۳۶. [۶] اسعاف الراغبین، ص۲۵۲. [۷] همان. [۸] همان. [۹] الفصول المهمة، ص۲۱۰. [۱۰] همان. [۱۱] همان. [۱۲] حلیة الاولیاء، ج۳، ص۱۹۴. [۱۳] الفصول المهمة، ص۲۱۰. [۱۴] همان. [۱۵] حلیة الاولیاء، ج۳، ص۱۹۶ 📕اهل بیت از دیدگاه اهل سنت، على اصغر رضوانى، مسجد مقدس جمکران، قم. ۱۳۸۵ش، ص۱۱۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel