eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
426 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
تبیین
⭕️بسیج یادگار گرانبهای امام برای کشور است 🔹درباره‌ ، سخن زیاد است. اجمالاً، بسیج یادگار گرانبهای امام برای کشور است. آفریننده‌ و پدر بسیج است؛ در عین حال، خود آن بزرگوار میگوید که من افتخار میکنم که یک ؛ شأن بسیج این است. خب، از فرمایشات امام در باب ، من چند نکته را عرض میکنم. نکته‌ اوّل این است که منطق بسیج حدّاکثری کشور در مقابل تهدیدها و خطرها است؛ منطق بسیج این است. 🔹 (رضوان الله علیه) با دوراندیشی تشخیص داد که برای آسیب‌ ناپذیر شدن کشور و ملّت و انقلاب، نیاز مبرمی وجود دارد به یک نیروی گسترده‌ عظیم مردمی، چون انقلاب مال است، کشور مال مردم است؛ بهتر از هر عامل دیگری و هر عنصر دیگری، این مردمند که می توانند از و از انقلابشان دفاع کنند، مشروط بر اینکه راه در مقابل آنها گذاشته بشود؛ این راه را مشخّص کرد: . این منطق بسیج است. 🔹پس بسیج برای حدّاکثر سازیِ امکانِ است، در مقابل هر خطری، در مقابل هر تهدیدی؛ این منطق در ایجاد بسیج عامل اصلی بود، امروز هم همین منطق وجود دارد و این منطق به‌روز است. امروز هم وجود لازم است ـ با تفصیلی که حالا وجود دارد و من مختصری عرض میکنم ـ برای دفاع همه‌ جانبه‌ مادّی و معنوی از هویّت ملّی، از امنیّت کشور، از منافع مردم. در این چهل و چند سال، کارنامه‌ بسیج هم تأیید میکند درست بودن این هدف‌ گیری را، نشان می دهد دقیق بودن این دوراندیشی و روشن‌بینی امام را. 🔹عزیزان من! یک‌مواقعی در این‌ کشور پیش آمد که حضور بسیج برای کشور سرنوشت‌ ساز شد؛ یک نمونه‌اش . قطعاً اگر بسیج مردمی نبود، نتیجه‌ی دفاع مقدّس غیر از آن چیزی می شد که اتّفاق افتاد، چیز دیگری میشد. ماجرای دفاع مقدّس یک نمایش عظیم اقتدار مردمی این کشور در قالب بسیج است؛ در موارد دیگر هم اتّفاق افتاده که حالا نمیخواهیم تفصیل بدهیم بیانات مقام معظم رهبری ۱۴۰۲/۰۹/۰۸ منبع‌؛ وبسایت‌ دفتر حفظ‌ و نشر آثار معظم‌ له @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«امام علی» (علیه السلام) در خطبه ۱۶۰ نهج البلاغه، درباره زندگى زاهدانه «حضرت موسی» (عليه السلام) چه فرموده است؟ 🔹 (عليه السلام) در خطبه ۱۶۰ بعد از بحث كوتاهى كه درباره زندگى زاهدانه (صلى الله عليه و آله) در مقام الگو و بيان می نماید، به «زندگی زاهدانه» یکی ديگر از «پيامبران الهى» اشاره مى كند تا روشن شود اين يك برنامه همگانى در زندگى بوده است، و همه آنها از اين نظر براى امّت هاى خود و اسوه بوده اند. (علیه السلام) مى فرمايد: «وَ إِنْ شِئْتَ ثَنَّيْتُ بِمُوسَى كَلِيمِ اللهِ (عليه السلام) حَيْثُ يَقُولُ: "رَبِّ إِنِّى لِمَا أَنزَلْتَ إِلَىَّ مِنْ خَيْر فَقِيرٌ"». (اگر بخواهى نفر دوّم يعنى [كه درود خدا بر او باد] را به تو معرفى مى كنم؛ در آنجا كه عرضه داشت: پروردگارا! به آنچه به من از نيكى عطا كنى نيازمندم). 🔹سپس (عليه السلام) به تفسير جمله ياد شده كه آيه‌اى است از «سوره قصص» و از زبان (عليه السلام) به هنگام ورود به دروازه مدين نقل شده، مى پردازد و مى فرمايد: «وَ اللهِ، مَا سَأَلَهُ إِلَّا خُبْزاً يَأْكُلُهُ، لاَنَّهُ كَانَ يَأْكُلُ بَقْلَةَ الْأَرْضِ، وَ لَقَدْ كَانَتْ خُضْرَةُ الْبَقْلِ تُرَى مِنْ شَفِيفِ [۱] صِفَاقِ [۲] بَطْنِهِ، لِهُزَالِهِ [۳] وَ تَشَذُّبِ [۴] لَحْمِهِ». (به خدا سوگند! (عليه السلام) غير از قرص نانى كه بخورد از خدا نخواست؛ زيرا وى [از زمانى كه از مصر فرار كرد و به سوى مدين آمد] از گياهان زمين تغذيه مى كرد، تا آنجا كه بر اثر لاغرى شديد و تحليل رفتن گوشتِ بدن او، رنگ سبز گياه از پشت پرده شكمش آشكار بود). 🔹هنگامى كه (عليه السلام) براى حمايت و دفاع از يكى از قوم بنى اسرائيل در برابر فرعونيان، يكى از آنها را كشت و همه جا در تعقيب او بودند از مصر فرار كرد و به سوى شام و شهر مدين آمد؛ در حالى كه هيچ گونه وسيله سفر با خود نداشت و چون دست گدايى در برابر كسى دراز نمى كرد به ناچار از گياهان بيابان مى خورد. در اين مدّت، (عليه السلام) سخت نحيف و لاغر شد؛ زيرا فاصله، نسبتاً طولانى بود و او با پاى پياده از كشورى به كشور ديگر مى آمد. 🔹كار او به جايى رسيد كه رنگ سبز گياهان از پشت پرده شكمش كم كم نمايان شد. او در اين حال از خداوند تنها كه گرسنگى اش را برطرف كند تمنّا كرد؛ در حالى كه مى توانست از او زندگانى پر زرق و برق و سفره هاى رنگين بخواهد. درست است كه (عليه السلام) در اين شرايطِ فوق العادّه به حكمِ اجبار و به طور طبيعى، بسيار در مضيقه بود، ولى مهم اين است كه تنها به مقدار رفع ضرورت از خداى خود تقاضا كرد و اين، دليل روشنى بر او است. پی نوشت‌ها؛ [۱] «شفيف» از ماده «شفوف» به معناى شفاف شدن چيزى است؛ به طورى كه آنچه در پشت آن قرار گرفته، نمايان شود. [۲] «صفاق» به معناى پوسته زيرين شكم است، كه زير پوسته روئين قرار گرفته است. [۳] «هزال» به معناى لاغرى است. [۴] «تشذب» به معناى متفرق شدن است و در اينجا به معناى تكيده شدن گوشت بدن است. 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ ۱، ج ۶، ص ۲۳۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️حضرت فاطمه (سلام الله عليها):  🔸«إلزَم رِجلَها؛ فَإنَّ الجَنَّةَ تَحتَ أقدامِها». 🔹«در خدمت باش؛ زيرا زير قدم هاى مادران است». 📕كنزالعمّال، ح ۴۵۴۴۳ @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️در «عصر ظهور» رشد عقلى و تكامل علمى انسان در چه سطحی است؟ 🔹نقش اصلى دعوت در گسترش دانايى و آموزش و تجربه و تعليم است و از شاخه هاى و شناخت به شمار مى رود. پيامبران به ها راه و رسم زندگى و و نتيجه آن را آموختند. از سوى ديگر چون هدف از خلقت انسان و تكامل و شناخت اوست، بايد روزى اين هدف تحقق يابد و روزگارِ دانش هاى راستين و پيروزى بر مجهولات فرا رسد. 🔹از اين رو در كه روزگار تحقق همه آرمان هاى انسانى و الهى است، انسان به مى رسد و در ابعاد گوناگون دانايى، از جهان شناسى، انسان شناسى و خداشناسى، عروج لازم را مى يابد. در دوران (عجل الله تعالى فرجه) همه مسائل بشرى به هدف اصلى و مرز نهايى مى رسد، 🔹و در پس اعصار و قرون زیاد به محضر استاد و معلمى راه مى يابد كه نكته اى از ديد ژرف‌نگر و حقيقت بينِ او پوشيده نيست، و هدف او پرده بردارى از و مجهولات است و تا سرحد امكان و توانِ انسان ها، آنان را به مى رساند. اين موضوع از مهم ترين برنامه ها و اقدام هاى (عجل الله تعالى فرجه) است و از اين رهگذر دو محور اساسى تحقق مى پذيرد: 1⃣با گسترش شناخت و كشف اسرار كائنات، پايه هاى استوار مى گردد. 2⃣ و دانايى، تشكيل جامعه انسانى و بسامان و مرفه را ممكن مى سازد. 🔹 (صلى الله عليه و آله) فرمود: « ... تَاسِعُهُمُ الْقَائِمُ الَّذِی يَمْلَأُ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ الْأَرْضَ نُوراً بَعْدَ ظُلْمَتِهَا وَ عَدْلًا بَعْدَ جَوْرِهَا وَ عِلْماً بَعْدَ جَهْلِهَا ... » [۱]؛ (نهمين از آنان (عج) است كه خداوند به دست او سرزمين تاريك [زندگى] را نورانى و روشن مى كند و از پر می کند پس از [دورانِ] ظلم، و علم و را فراگير مى سازد پس از [دورانِ] جهل و نادانى ... ). (عليه السلام) فرمود: «إِذَا قَامَ‏ قَائِمُنَا وَضَعَ‏ اللهُ يَدَهُ‏ عَلَى‏ رُءُوسِ الْعِبَادِ فَجَمَعَ بِهَا عُقُولَهُمْ وَ كَمَلَتْ بِهِ أَحْلَامُهُمْ» [۲]؛ ( ما به هنگام رستاخيزِ خويش، نيروهاى عقلانى توده ها را تمركز می دهد و و دريافت هاى خلق را به كمال می رساند). پی نوشت‌ها؛ [۱] كمال الدين و تمام النعمة، ابن بابويه، اسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۹۵ق، چ دوم‏، ج ‏۱، ص ۲۶۰، باب ۲۴ [۲] الخرائج و الجرائح‏، قطب الدين راوندى، مؤسسه امام مهدى (عج)، قم‏، ۱۴۰۹ق، چ اول‏، ج ‏۲، ص ۸۴۰ 📕موعود شناسی و پاسخ به شبهات، رضوانی، علی اصغر، مسجد مقدس جمکران، قم، ۱۳۹۰ش، چ هفتم، ص ۶۲۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️خوبی و خوشی عیش، تنها به زیادی وسایل راحتی نیست 🔹 و عیش، تنها به زیادی «وسایل راحتی» نیست؛ و رفاه و خوشی و آرامش دل، به داشتن وسایل رفاه و راحتی نیست! بلکه چه بسا وسایل رفاه، اسباب نگرانی و ناراحتی و اضطراب درونی را فراهم کنند! 📕در محضر بهجت، ج١، ص۶٨ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️خصوصیات منحرفان قوم یهود در قرآن از منظر آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مدّ ظلّه العالی) - (بخش هفتم و پایانی) 🔸در ابتداى ظهور پیامبر اسلام (ص) انتظار می رفت که پیش از دیگران با نداى اسلام لبیک گویند، چرا که آنها - بر خلاف مشرکان - بودند؛ به علاوه صفات (ص) را نیز در کتاب هاى خود خوانده بودند؛ ولى می گوید: با سابقه بدى که اکثریت آنها دارند، انتظار شما مورد ندارد؛ چرا که گاهى صفات و روحیات انحرافى یک جمعیت، سبب می شود که با تمام نزدیکى به حق از آن دور گردند. [۱] 💠نفاق و دورویی جمعی از یهود 🔹آیه ۷۶ سوره بقره پرده از روى حقیقت تلخ دیگرى پیرامون این جمعیت حیله گر و منافق بر مى دارد و مى گوید: «وَ إِذا لَقُوا الَّذِینَ آمَنُوا قالُوا آمَنَّا وَ إِذا خَلا بَعْضُهُمْ إِلى بَعْضٍ قالُوا أَ تُحَدِّثُونَهُمْ بِما فَتَحَ اللهُ عَلَیکمْ لِيُحَاجُّوكُمْ بِهِ عِنْدَ رَبِّكُمْ؛ و پاکدلان آنها هنگامی که مؤمنان را ملاقات کنند، می‌گویند: «ایمان آورده‌ایم.» ولی هنگامی که با یکدیگر خلوت می‌کنند، (بعضی به بعضی دیگر اعتراض کرده،) می‌گویند: «چرا مطالبی را که خداوند (در تورات درباره صفات پیامبر اسلام) برای شما بیان کرده، به مسلمانان بازگو می‌کنید تا (روز رستاخیز) در پیشگاه خدا، بر ضد شما به آن استدلال کنند؟!». [۲] 💠فریبکاری گروهى از یهود 🔹خداوند به دستور داده بود، روز را تعطیل کنند. گروهى از آنان که در کنار دریا مى زیستند به عنوان آزمایش دستور یافتند از دریا در آن روز نگیرند. ولى از قضا روزهاى شنبه که مى شد، ماهیان فراوانى بر صفحه آب ظاهر مى شدند. آنها به فکر افتادند و با یک نوع کلاه شرعى روز شنبه از آب ماهى گرفتند. [۳] آیه ۱۶۳ سوره اعراف به روح [فریبکاری] و و نافرمانى حاکم بر و علاقه شدید آنها به اشاره مى کند: [۴] «إِذْ یعْدُونَ فِی السَّبْتِ؛ [۵] زمانى را که در روز از قانون پروردگار تجاوز مى کردند». 💠سخن آخر؛ (نژادپرستی بنى اسرائیل) 🔹از تاریخ زندگى چنین بر مى آید که آنها خود را یک مى دانستند، و معتقد بودند گل سر سبد جامعه انسانیت‌اند، بهشت به خاطر آن ها آفریده شده! و آتش جهنم با آن ها چندان کارى ندارد! آنها فرزندان خدا و دوستان خاص او هستند! خلاصه آنچه خوبان همه دارند، آنها تنها دارند! این خودخواهى ابلهانه در آیات مختلفى از که سخن از مى گوید منعکس است. در آیه ۱۸ سوره مائده از زبان یهود مى خوانیم: «نَحْنُ أَبْناءُ اللهِ و احبائه؛ ما فرزندان خدا و دوستان خاص او هستیم». و در آیه ۱۱۱ سوره بقره مى خوانیم: «وَ قالُوا لَنْ یدْخُلَ الْجَنَّةَ إِلَّا مَنْ کانَ هُوداً أَوْ نَصارى؛ آنها گفتند کسى در بهشت داخل نمى شود مگر اینکه یا نصرانى باشد». 🔹و در آیه ۸۰ سوره بقره مى خوانیم: «وَ قالُوا لَنْ تَمَسَّنَا النَّارُ إِلَّا أَیاماً مَعْدُودَةً؛ آتش دوزخ جز چند روزى به ما اصابت نخواهد کرد». این پندارهاى موهوم از یکسو آنها را به و جنایت و و طغیان دعوت مى کرد، و از سوى دیگر به و خودپسندى و خود برتربینى. [۶] روح یهود که امروز نیز در دنیا سرچشمه بدبختی هاى فراوان شده، از آن زمان در یهود بوده است، و امتیازات موهومى براى قائل بوده اند. متاسفانه بعد از گذشتن هزاران سال هنوز هم آن روحیه بر آن ها حاکم است، و در واقع منشا پیدایش کشور غاصب نیز همین روح نژاد پرستى است. [۷] البته هر گاه عقیده اى را به قومى نسبت مى دهند لزومى ندارد که همه آن ها در آن متفق باشند، بلکه همین مقدار که عده قابل ملاحظه اى چنین عقیده اى را داشته باشند، کافى است. [۸] پی نوشت‌ها؛ [۱] تفسیر نمونه، ج‏۱، ص۳۱۴ [۲] همان [۳] همان، ص۲۹۷ [۴] همان، ص۲۹۶ [۵] اعراف، ۱۶۳ [۶] تفسیر نمونه، ج‏۱، ص۳۵۵ [۷] همان، ص۳۲۴ [۸] همان، ج‏۷، ص۳۶۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (حفظه الله) @tabyinchannel
⭕️«کلام نور» 🔸«وَالَّذِينَ كَفَرُوا وَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا أُولَٰئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ» 🔹«و کسانی که شدند، و ما را دروغ پنداشتند ؛ و همیشه در آن خواهند بود». 📕قرآن کریم، سوره مبارکه بقره، آیه ۳۹ @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) در حکمت ۲۱۱ نهج البلاغه، اهمیت و ارزش «دوستی» را چگونه ترسیم می نمایند؟ 🔹 (عليه السلام) در بخشی از حکمت ۲۱۱ به اهميت اشاره كرده مى فرمايد: «وَ الْمَوَدَّةُ قَرَابَةٌ مُسْتَفَادَةٌ» (دوستى، نوعى است). گاه از طريق طبيعى مثلاً تولد دو فرزند از يك پدر و مادر حاصل مى شود، كه اين دو به طور طبيعى برادرند؛ ولى گاه با ديگرى كه هيچ رابطه نسبى با او ندارد چنان مى شود كه همانند برادر يا برتر از برادر، با او پيدا مى كند. 🔹اين گونه نوعى خويشاوندى اكتسابى است. از سویی آيين دوستى و مودت است، و به مسئله آن قدر اهميت داده كه در حديثى از اميرالمؤمنين (عليه السلام) مى خوانيم: «الصَّديقُ أَقْرَبُ الاَقارِبِ» [۱] (، نزديكترين خويشاوندان است). در حديث ديگرى از همان حضرت مى خوانيم: «مَنْ لَا صَدِيقَ لَهُ لَا ذُخْرَ لَهُ» [۲] (كسى كه ندارد اندوخته اى [براى مبارزه با مشكلات] ندارد). 🔹تا آنجا كه در حديثى از (عليه السلام) مى خوانيم: «لَقَدْ عَظُمَتْ مَنْزِلَةُ الصَّدِيقِ حَتّى أَهْلُ النّارِ يَسْتَغِيثُونَ بِهِ وَ يَدْعُونَ بِهِ فِى النّارِ قَبْلَ الْقَريبِ الْحَمِيمِ قَالَ اللهُ مُخْبِراً عَنْهُمْ: "فَمَا لَنَا مِنْ شَافِعِينَ - وَ لاَ صَدِيقٍ حَمِيمٍ"». [۳] ( بسيار والاست، تا آنجا كه اهل دوزخ از يارى مى طلبند و او را از درون آتش دوزخ صدا مى زنند، پيش از آنكه نزديكان پرمحبت خود را صدا بزنند؛ خداوند در قرآن از آنها چنين خبر داده كه مى گويند: «[واى بر ما] ما امروز شفاعت كنندگانى نداريم و نه »). پی نوشت‌ها؛ [۱] غرر الحكم و درر الكلم‏، دار الكتاب الإسلامی‏، قم، چ ۲، ص ۴۲، قصار ۷۲۵ [۲] همان، ص ۶۳۶، قصار ۱۱۰۶ [۳] بحار الأنوار، دار إحياء التراث العربى، چ ۲، ج ‏۷۱، ص ۱۷۶، باب ۱۱؛ سوره شعراء، آيه ۱۰۰ و ۱۰۱ 📕پيام امام امير المؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ ۱، ج ۱۳، ص ۶۳۰ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️اسلامِ انسان‌ساز 🔹 انسانی می‌ سازد «عدالت‌ خواه» و «عدالت‌ پرور»، «صاحب اخلاق کریمه»، «صاحب معارف الهیه»؛ که وقتی که از اینجا رخت بربست و وارد شد در یک عالم دیگری، به صورت باشد، باشد. 📕صحیفه امام، ج ۳، ص ۲۲۶ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«عاقبت بخيرى» 🔸«قال مولانا الامام المهدی عجل الله تعالی فرجه الشريف: أَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الْعَمى بَعْدَ الْجَلاءِ، وَ مِنَ الضَّلالَةِ بَعْدَ الْهُدى، وَ مِنْ مُوبِقاتِ الاَْعْمالِ وَ مُرْدِياتِ الْفِتَنِ» [۱] (از پس از بينايى، و از پس از هدايت، و از رفتار هلاكت بار و فتنه‌ هاى‌ نابود كننده، به خدا پناه مى برم). 💠شرح 🔹عبارت فوق بخشى از توقيعى است كه (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به نايب نخست و دوم خود، عثمان بن سعيد عمرى و فرزندش محمّد فرستاده است. (عليه السلام) بعد از سفارش به امورى در امر و تثبيت قلوب شيعيان در اين امر مهم، از چند چيز به خدا پناه مى برد كه هر كدام از آن ها براى ما درسى عظيم است: 1⃣حضرت‌از بعد از به خدا پناه مى برد؛ زيرا اگر كسى «هدايت» شود و و را درك كند، ولى پس از مدّتى دست از آن بردارد، بر او تمام شده و قطعاً، خسارتى جبران ناپذير را متحمل مى شود. چنين كسى را پس از شناخت و معرفت، ترك كرده و را بر جان خود خريده است. 2⃣همچنين‌حضرت‌از كه انسان را به و نيستى مى رساند، به خدا پناه مى برد؛ زيرا انسان هميشه در خطر از دست دادن خويش است. هوا و و وسوسه‌ هاى‌ ، انسان را تا دَم مرگ رها نمى كنند. از اين بخش، اهمّيت و دشوارى را مى توان فهميد. 3⃣آن حضرت از و مهلك كه انسان را از اوج عزّت به ذلّت مى كشانند، به خداوند پناه مى برد. طبق نصّ صريح ، انسان در معرض است. خداوند متعال مى فرمايد: «أَحَسِبَ النّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنّا وَ هُمْ لا يُفْتَنُونَ - وَ لَقَدْ فَتَنَّا الَّذينَ مِنْ قَبْلِهِمْ...» [۲] (آيا مردم چنين پنداشتند كه به صِرف اين كه گفتند ما به خدا آورده ايم رهايشان كنند و بر اين ادعا هيچ شان نكنند؟ ما امّت هايى را پيش از اينان امتحان نموديم...). اين گوناگون اند و شدّت و ضعف دارند. گاهى مربوط به بدن و مال و گاهى مربوط به دين است و... در همه‌ى اين ، چه كوچك و چه بزرگ، بايد به خدا كرد و با سرافرازى بيرون آمدن را از او خواست. پی نوشت‌ها: [۱] كمال الدين، ج۲، ص۵۱۱، ح۴۲؛ الخرائج و الجرائح، ج۳، ص۱۱۱۰؛ بحارالأنوار، ج۵۳، ص۱۹۰ و ۱۹۱، ح۱۹ [۲] سوره عنكبوت، آيات ۲و۳ نویسنده: علی اصغر رضوانی - شرح چهل حديث حضرت مهدی(عج) منبع: وبسایت مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم @tabyinchannel
⭕️تشکیل هسته‌ های مقاومت جهانی 🔹نکته‌ی بعدی که خیلی هم مهم است، جنبه‌ی فراملّی و فرامرزی است؛ این هم در بیان هست. ملاحظه کرده‌اید که امام تعبیر میکند به «هسته‌ های مقاومت جهانی»؛ این همان بسیج است؛ بسیج ما نیست، بسیج خودشان است، امّا همان فرهنگ است. این تشکیل هسته‌ های مقاومت جهانی تحقّق پیدا کرد؛ یعنی الان شما نمونه‌ هایش را در منطقه‌ی خودمان دارید مشاهده می کنید. 🔹حالا «باش تا صبح دولتش بدمد - کاین هنوز از نتایج سحر است». در منطقه شما ملاحظه می کنید همان هسته‌ های مقاومتی که امام خبرش را داده بود، بشارتش را داده بود، امروز در حال تعیین سرنوشت این منطقه‌اند؛ سرنوشت این منطقه‌ی ما را هسته‌ های مقاومت دارد تعیین می کند؛ یک نمونه‌اش همین «طوفان‌ الاقصیٰ» است که حالا عرض خواهم کرد. بیانات مقام معظم رهبری ۱۴۰۲/۰۹/۰۸ منبع‌؛ وبسایت‌ دفتر حفظ‌ و نشر آثار معظم‌ له @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چرا «سکوت» به عنوان داروی بیماری زبان معرفی شده است؟ 🔹در روايات به ما دستور داده ‏اند در جايى كه لازم نيست، مگوئيد؛ زيرا زدن احتمال و در آن را بيشتر می کند، همچنان كه نوشتن زياد باعث خطا و اشتباه بيشتر نيز مى شود. اگر انسان دست به قلم نشود و چيزى ننگارد اشتباهی هم ندارد و اگر حرفى هم نزند دچار لغزش و خطا و معصيت هم نمى‏ گردد. (صلى الله عليه و آله) فرمودند: «لَا يَسْلَمُ‏ أَحَدٌ مِنَ‏ الذُّنُوبِ‏ حَتَّى‏ يَخْزُنَ‏ لِسَانَه‏» (احدى از سالم و مصون نمى‏ گردد، مگر اين كه را پنهان كند). 🔹از اين روايت استفاده مى ‏شود كه منشاء و كليد است، زيرا حضرت فرمودند: «الذُّنُوبِ» و می دانيم جمع مُحَلّى و مزيّن به الف و لام، افاده عموم مى‏ كند؛ يعنى را چه از زبان صادر شود و چه از غير زبان، همه را كنترل می كند. اشتباه نشود كسى نمی خواهد بگويد در جايى كه وظيفه، است، خاموش بودن نيكوست، بلكه مى‏ گوئيم ترك «مَا لَا يَعنِيهِ»؛ يعنى و «كلام زيادى‏‌» را كه لازم به ذكر نيست بايد ترك كرد؛ 🔹زيرا «اَلمَرءُ مَخبُوءٌ تَحتَ لِسَانِهِ» [۱] ( زير پنهان است)، و اگر سخن بگويد فضائل و رذائل او مشخص مى ‏شود و به قول شاعر: «گر ندارى معرفت خاموش بنشين دم مزن‏ - پسته بى‏ مغز اگر لب وا كند رسوا شود». يكی از موارد اين است كه گاهى ديده مى شود در ميان افراد مخصوصاً زنان، وقتى دور هم می نشينند و حرفى براى زدن ندارند شروع به تحليل دعواى خانوادگى فلان خانواده می كنند و مرتكب مى شوند. بايد در مقابل اين طور سخنان گفت: مگر شما چه كاره مردم هستيد كه دعواى خانوادگى ديگران را مطرح مى‏ كنيد؟ 🔹آيا هيچ حرف منطقى و مورد ابتلاى ديگرى جز دعواى آن زن و شوهر نيست؟ آيا تمام مسائل و مشكلات علمى، اخلاقى و اجتماعى جامعه ما عموماً، و مشكلات همين افرادى كه دور هم نشسته و چنين می گويند خصوصاً، برطرف شده است؟ خداوند درك و فهم ما را بيشتر نمايد تا مسائل و مشكلات مورد ابتلاء خود را بهتر درك كنيم و در رفع آنها بيشتر بكوشيم. علمای اخلاق می گويند: «ميوه سكوت»، است و سرازير شدن اسرارى به قلب كه قبلاً نبود؛ ولى متأسفانه بايد گفت: هرچه جلوتر مى رويم، نورانيت ما كمتر می شود. 🔹 نشانه عقل است، البته سكوتى كه بر طبق موازين و در جاى خود باشد، براى همين جهت است كه (عليه السلام) مى فرمايد كه: «اِذَا تَمَّ العَقلُ نَقَصَ الكَلَامُ» [۱] (زمانى كه كامل شد، كلام كم مى شود)؛ يعنى بين «كمال عقل» و بين «قلت كلام» رابطه مستقيم برقرار است. و مثل دو كفه ترازويند كه هر چه عقل بالاتر رود كلام پائين تر مى آيد، پس روى كه (عليه السلام) ارائه مى دهند، كامل ترين افراد از حيث عقل، كم حرف ترين آنها است. 🔹، «نشانه پختگى» و «آبديده شدن» فرد است، و چه خوش سروده: «اين ديگ ز خامى است كه در جوش و خروش است - گر پخته شد و لذت دم ديد خموش است». وقتى نخود يا مواد ديگر را براى تهيه غذا در ديگ مى ريزند تا مادامى كه خام و نپخته است دائماً در حال جنب و جوش و حركت و بالا و پائين رفتن است، ولى وقتى پخته شد و لذت دم كشيدن را چشيد خموش و آرام در ته ديگ ته نشين مى شود. آرى كه وجودش با انس گرفته و لذت دم بستن را چشيده و شيوه خموشى و سكوت را برگزيده، اين او است. پی نوشت؛ [۱] نهج البلاغة، صبحی صالح، هجرت‏، قم‏، چ ۱، ص ۴۸۰، حکمت [۶۹] ۷۱. وسائل الشيعة، مؤسسة آل البيت(ع)، قم، چ ۱، ج ‏۱۲، ص ۱۹۲، باب ۱۱۹؛ بحار الأنوار، دار إحياء التراث العربى، چ ۲، ج ‏۱، ص ۱۵۹، باب ۴ 📕اخلاق اسلامى در نهج البلاغه، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: اكبر خادم الذاكرين‏، نسل جوان‏، قم‏، ۱۳۸۵ش، چ اول، ج ۱، ص ۱۰۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️امام جعفر صادق (عليه السلام): 🔸«اَرْبَعَةُ اَشْيـاءٍ اَلْقَليـلُ مِنْها كَثيرٌ: الَنّارُ وَالْعَداوَةُ وَالْفَقْرُ وَالْمَرَضُ». 🔹چهار چيز است كه اندك آن هم بسيار است: «آتـش»، «دشـمنى»، «فـقر» و «بيـمارى». 📕اعيان الشيعه، ج ۶۷۴/۱ @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (عليه السلام) در حکمت ۱۲۶ نهج البلاغه چگونه به لزوم آباد كردن «آخرت» اشاره می نماید؟ 🔹 (عليه السلام) در بخشی از حکمت ۱۲۶ «نهج البلاغه» مى فرمايد: «وَ عَجِبْتُ لِعَامِرٍ دَارَ الْفَنَاءِ وَ تَارِكٍ دَارَ الْبَقَاءِ». (تعجب مى كنم از كسى كه را آباد مى كند، ولى را ترك مى نمايد و به فراموشى مى سپارد). همه با چشم خویش در اين می بینیم که هر روز گروهى و گروهى دیگر شده و جاى آنها را مى گيرند، سپس همين گروه جاى خود را به گروه هاى ديگر مى دهند. 🔹كاخ هاى زيبا در گذر زمان به ويرانه اى مبدل مى شود و باغ هاى پر از گل و گياه روزى پژمرده خواهند شد. همه چيز در است و همه چيز رو به مى رود. با این حال آيا و به انسان اجازه مى دهد كه تنها در آبادى اين تلاش کند، اما سرای جاویدان را فراموش نماید و گامى در طريق عمران و آبادى آن از طريق ايمان و بر ندارد؟ 🔹 در رابطه با و تعبيرات بسيار پر معنايى دارد؛ از جمله در «آیه ۶۴ سوره عنكبوت» مى فرماید: «وَ مَا هَذِهِ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا لَهْوٌ وَ لَعِبٌ وَ إِنَّ الدَّارَ الآخِرَةَ لَهِىَ الْحَيَوَانُ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ» (اين زندگى چيزى جز و بازى نيست، و فقط سراى ، سراى زندگى [واقعى] است، اگر مى دانستيد). همچنین اميرمؤمنان (عليه السلام) در حديثى مى فرماید: «اَلدُّنْيا مُنْتَقَلَةُ فَانِيَةٌ إنْ بَقِيَتْ لَكَ لَمْ تَبْقَ لَهَا» [۱] ( منتقل مى شود و مى گردد، اگر [فرضاً] براى تو باقى بماند تو براى او باقى نمى مانى). پی نوشت: [۱] غرر الحكم و درر الكلم‏، محقق، رجائى، سيد مهدى‏، دار الكتاب الإسلامی، قم،‏ ۱۴۱۰ق، چ دوم‏، ص ۹۶، قصار ۱۸۲۶ 📕پيام امام اميرالمؤمنين (ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ ۱، ج ۱۳، ص ۵۶ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️تشخیص تکلیف و عمل به آن!! 🔹در هر واقعه‌ و در هر حرکت و سکون، مشکل اصلی، است و بعد مشکلتر از آن، به آن تکلیف.  رضوان‌ الله تعالی‌ علیه، در اثر «شناخت تکلیف» و «عمل» به آن و پیروی از با سراج ، «عَلِمَ عِلْمَ الأَوَّلِ وَ الآخِرِ» (علم اول و آخر را می‌دانست)؛ «مقامات علما» نیز این گونه است! 📕در محضر بهجت، ج١، ص۲۴۴ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️با توجه به این که مأموران الهی حافظ انسان ها در برابر خطرات هستند، احتیاط و پیشگیری چه مفهومی دارد؟ 🔹در پاسخ به اين سؤال بايد گفت: «اَجَل» و «سرآمدِ عمر انسان»، بر دو گونه است: و . «اَجَل حتمى» سرآمدى است كه به هيچ وجه راه بازگشت براى آن نيست؛ مثل اينكه قلب انسان حداكثر قدرت ضربانش - در حالی كه كاملاً هم سالم باشد - فلان مقدار است؛ هنگامى كه آن عدد كامل شد قلب خواه ناخواه از كار مى ايستد، درست مانند ساعتى كه باطرى آن تمام شده باشد. 🔹امّا «اَجَل غير حتمى» سرآمدى است كه است و آن نيز بر دوگونه است؛ بخشى از آن در است كه مى تواند با رعايت از آن پرهيز كند، مانند: «پوشيدن زره» در تن و «گذاشتن كلاه‌خُود» بر سر و «گرفتن سپر» به دست در ميدان جنگ كه بى شك جلوى بسيارى از مرگ و ميرها را مى گيرد. پرهيز از اين گونه امور، به عهده خود گذارده شده است و اوست كه در برابر اين حوادث، مسئول و است. 🔹بخش ديگرى از سرآمدها، است كه معمولاً از اختيار انسان بيرون است؛ مانند: بخشى از حوادث رانندگى و يا مسأله پيش بينى نشده اى در مورد سقوط در چاه يا ريزش كوه و مانند آن. اينجاست كه فرشتگان و ، تا او فرا نرسيده باشد، او را در برابر اين حوادث مى كنند و هنگامى كه «اَجَل حتمى» او فرا رسيد او را به دست حادثه مى سپارند و رهايش مى كنند. 🔹البتّه اين بخش را نيز مى توان به دو گروه تقسيم كرد: و ؛ «مشروط» آن مواردى است كه پاسدارى ، مشروط به انجام كارى از قبيل دادن «صدقه»، «دعا كردن»، «صله رحم» و انجام مى باشد، و قسم ديگر آن است كه حتّى بدون اين شرط، مأمور محافظت او از اين خطرات هستند. خلاصه اينكه «تخلّف ناپذير» است؛ اما يا قابل تغيير مى باشد؛ گاه به وسيله و خود انسانها، و گاه به وسيله انجام همچون صله رحم و صدقه در راه خدا و گاه به وسيله كه مأمور حفظ انسان در برابر هستند. 🔹از اينجا روشن مى شود كه آياتى مانند: «فَإِذَا جَاءَ أَجَلُهُمْ لَا يَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً وَ لَا يَسْتَقْدِمُونَ» [۱] (هنگامى كه آنها فرا رسد، نه ساعتى از آن مى افتند و نه ساعتى بر آن مى گيرند)؛ و آيه شريفه: «وَ لَنْ يُؤَخِّرَ اللّهُ نَفْساً إِذَا جَاءَ أَجَلُهَا» [۲] (خداوند هرگز كسى را كه فرا رسيده به تأخير نمى اندازد)، با آياتى مانند: «لَهُ مُعَقِّبَاتٌ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ...» منافات ندارد و همچنين با روايات فراوانى كه مى گويد: «صدقه» و «صله رحم»، اَجَل انسان را به تأخير مى اندازد، مخالف نيست، و در واقع جمع بين همه آيات و روايات با توجّه به اقسام سه گانه يا چهارگانه كه در بالا اشاره شد، روشن مى شود. پی نوشت‌ها؛ [۱] سوره اعراف، آيه ۳۴ [۲] سوره منافقون، آيه ۱۱ [۳] شرح بيشتر درباره اقسام اَجَل در تفسير نمونه، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الإسلامية، تهران، ۱۳۷۴ش، چ اول، ج ۱۸، ص ۲۰۷ به بعد آمده است. 📕پيام امام امير المومنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۳، ص ۲۶ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel