eitaa logo
تبیین (انجمن فارغ التحصیلان مؤسسه ره
950 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
955 ویدیو
54 فایل
مرجع اخبار، سخنان و کلیپ از مؤسسه وعلامه مصباح و شاگردانشان ادمین @omid123 @tabyin1 گروه بصیرتی اساتید انقلابی http://eitaa.com/joinchat/577372176C9f907ab122 کانال دوستان مصباح http://eitaa.com/joinchat/1700003840C297847019d .
مشاهده در ایتا
دانلود
♦️ مذاکره با آمریکا، فراتر از حماقت 🔰 آيت الله مصباح: 🔶 آقايي بود در يزد به نام مرحوم حاج شيخ غلامرضا كه بسيار پارسا بود. گاهي مطالبي را به زبان تمثيل يا قصه ميگفت كه ظاهرش خيلي خوشايند نبود، اما خيلي عميق بود. ايشان نقل ميكرد كه من در محلهاي دعوت شده بودم تا چند شبي جلسه داشته باشم. شبي از شبها كه باران و برف آمده بود، من سوار الاغي بودم و ميرفتم كه ناگهان در يك جاي گل آلودي پاي حيوان توي گِل فرو رفت. 🔹ما هم خورديم زمين و لباسهايمان پر از گِل شد. همسايهها از وضعيّت ما باخبر شدند و يك لباسي به تن ما كردند و جلسه برقرار شد و بالاخره پس از اتمام آن، ما به خانه برگشتيم. 🔶سال بعد همان جا مرا دعوت كردند و من به آنها قول دادم كه ميآيم. سوار بر همان الاغ شدم و رفتم. همين كه رسيدم به آن مكان كه سال قبل گِل گرفته بود، حيوان زبان بسته ديگر جلو نرفت! 🔹 يك سال از ماجراگذشته بود، اما با تجربهاي كه آن حيوان پيدا كرده بود، از جايي كه پايش توي گِل فرو رفته بود، حذر ميكرد. هر چه من بر او فشار آوردم كه عبور كند، جلو نرفت. من متحير ماندم كه چرا حيوان جلو نميرود. پس از مدتي يادم آمد كه سال گذشته همين جا پاي او توي گِل رفت! 🔹حال اين الاغ هدايتش بيشتر است يا ...؟ بعضي دهها بار از راهي ميروند و فريب ميخورند و ضررش را هم ميبينند، اما پس از چند روز غافل ميشوند و دوباره از همان راه مي‌روند. http://mesbahyazdi.ir/node/23 http://eitaa.com/joinchat/372441094c1717881367 https://sapp.ir/tabyinir