دیشب که به حرم امام رئوف رفتم بعد نماز پای حرف یک خطیب مشهور نشستم اما غصه ام گرفت!
غصه هایی متعدد اما با ریشه واحد
غصه از اینکه مردمی که با انگیزه های دینی به اینجا میان با بنیاد دینشون آشنا نمیشن
غصه از اینکه این دستگاه عریض و طویل آستان قدس در خدمت قرآن نیست
غصه از اینکه دینی که در این دستگاه به مردم عرضه میشه یه دین کرامت محوره به جای معرفت محور
غصه از اینکه هر چقدر اوضاع دین و سیاست در جامعه خراب بشه از این دستگاه حرکتی برای اصلاح در نمیاد
غصه از اینکه هر چقدر تعداد فقرا بیشتر بشه ما طلاهای بیشتری به گلدسته های حرم میچسبونیم
و خلاصه غصه از اینکه سکولاریسم همه جای دین و جامعه ما رو گرفته.
دوستی پرسید: سلام چه خبر؟
نوشتم:
سلام
سلامتی
همه خبرها رو خلاصه میکنم در این جملات
با همه سختی ها و فشارهای زندگی ، لذتهایی رو خدا بهم داده که همه سختیها رو میپوشونه. لذت درک حقایقی روشن از کتاب هستی
حقایقی که چشم اندازهای زیبایی رو برام ترسیم میکنه
چشماندازهایی وسیع و رنگارنگ از جلوههای آفرینش و نظام هماهنگ آفرینش
وقتی نظام هماهنگش رو میبینی دنیا با تمام جلوهگری ها و آرزوهای بلندش کوچک و حقیر میشه.
تازه میتونی به آرزوهای واقعی فکر کنی و زندگی تو بر این اساس برنامه ریزی کنی
خیلی از جنبه های زندگی بازهم همون جنبه های زندگی عموم مردمه
با این تفاوت که هدف داری و آرمان و امید