مصر و اردن اعلام کردند که از اسرائیل دفاع خواهند کرد!
کمال شرف کارتونیست یمنی
آموزش نظام قرآن 🔻
@Tadabbor_Darabi
با انتخاب مجدد #ظریف در یک سمت راهبردی، تقابل جمهوریت و اسلامیت نظام که مدتی محو شده بود دوباره رو آمده و وارد فاز جدیدی خواهد شد.
دوباره دعوای دیپلماسی و میدان!
دعوایی که بسیاری از انرژی ها را مستهلک خواهد کرد و حاصلی جز دریده تر شدن دشمن صهیونیست نخواهد داشت.
#توییت
آموزش نظام قرآن 🔻
@Tadabbor_Darabi
🔹قصه کودکی به نام محمدعلی
🔹داستانی مستند و واقعی از دوره تاریک ناصری
این داستان کوتاه را در پیام بعدی بخوانید.
آموزش نظام قرآن 🔻
@Tadabbor_Darabi
🔷 قصه کودکی به نام محمدعلی
🔹یک قرن و اندی پیش شاهی بر این کشور حکومت می کرد که خود را صاحبقران می نامید. یعنی صاحب قرن. آن قدر پادشاهی اش طولانی شد که دوره ای تاریخی به نام او «دوره ناصری» نام گرفت. سه دهه که از پادشاهی اش گذشت این عنوان را برای خود برگزید تا دوران طولانی پادشاهی اش را به رخ مردمش بکشد. او در کاخی مجلل زندگی می کرد به نام گلستان که به حق گلستانی بود در میان پایتخت ایران.
🔸کودک قصه ما در میانه عصر پادشاهی شاه صاحبقران به دنیا آمد. پدرش به عنوان دربان و سرایدار در کاخ سلطان صاحبقران خدمت میکرد. پدر پسر را محمدعلی نامید. وقتی محمدعلی به نوجوانی رسید، پدر او را با خود به کاخ می برد تا با غلام بچه های کاخ بازی کند. یک روز هم عکاسباشی کاخ آن ها را دور خود جمع کرد و جلوی یکی از سردر های کاخ با نظم نشاند و عکسی دست جمعی از آنها گرفت. آن عکس در تاریخ ثبت شد و امروز در همان کاخ در تالار عکسخانه روی دیوار نصب شده است. (محمدعلی همان کودکی است که در ردیف دوم با لباس روشن نشسته)
🔹محمدعلی هنوز نوجوان بود که پدر را از دست داد. چند سالی از فوت پدرش گذشت و او جوانکی شد ۱۸ ساله. اما بعد از فوت پدر زندگی بر او سخت شده بود. او سراغ پیشخدمت های کاخ رفت که در زمان حیات پدر آن ها را دیده بود و می شناخت. از آنها خواست که در کاخ سلطان شغلی برایش مهیا کنند. اما این آشنایی آن قدر نبود که شغلی بیشتر از نظافتچی به او بدهند. او هم که نیازمند شغل و درآمد بود قبول کرد و با حقوق اندکی مشغول به کار شد.
🔸یک روز که در کاخ مشغول نظافت بود چشمش افتاد به جواهری که روی تخت طاووس جا خوش کرده بود. جواهر، زمردی بود گران قیمت که می توانست زندگی محمدعلی را از این رو به آن رو کند و از آن شغل فرودست نجاتش دهد. جواهر چشمش را گرفت و تا چشم پیشخدمت ها را دور دید آن جواهر را از تخت جدا کرد و با خود به خانه برد.
🔹چیزی نگذشت که درباریان سرقت جواهر را فهمیدند و به سلطان صاحبقران خبر دادند. شاه قاجار غضبناک شد و زمین و زمان را به هم دوخت و به وزیرش کامران میرزا دستور داد هر طور شده سارق را بیابند. زیرا معتقد بود اگر درباره اموال دربار سخت گیر نباشد مردم او را به خیانت متهم می کنند! کامران میرزا که خشم شاهانه را دید از شاه خواست به سارق امان دهد و او را تا سارق را بیابند و سارق را اعدام نکند. شاه هم نوشت و امضا کرد که سارق جواهر را اعدام نکند!
🔸درباریان به تکاپو افتادند و مظنونین را زیر نظر گرفتند. محمدعلی هم یکی از مظنونین بود. او را دیده بودند که روز قبل از در همیشگی خارج نشده و بر خلاف معمول از در دیگر کاخ خارج شده. او را احضار کردند و استنطاق کردند. به او گفتند که اگر راستش را بگوید مجازات سختی نخواهد داشت و شاه از جرم او خواهد گذشت. و دستخط شاه را نشانش دادند که امضا کرده سارق را اعدام نخواهد کرد! محمدعلی بینوا هم اعتراف کرد که جواهر را روی زمین پیدا کرده و با خود به خانه برده ولی خشم شاه را که دیده جرئت نکرده بگوید من جواهر را برداشته ام. خلاصه جواهر را تحویل درباریان داد و آنها هم با نصب آن در جای خودش شاه را خوشحال کردند. اما سلطانی شاه باید نشان داده میشد تا من بعد کسی هوس دزدی جواهرات سلطنتی را به ذهن خود راه ندهد. دستخط و امضایی که کرده بود را خیلی زود فراموش کرد و دستور داد مراسم اعدام را برپا کنند. کامران میرزای وزیر هم هرچه اصرار کرد که از خون محمدعلی بگذرد افاقه نکرد و سلطان صاحبقران باید سارق را اعدام میکرد تا مردم او را متهم به خیانت در اموال مملکت نکنند!
🔹القصه محمدعلی بینوا را به جلاد سپردند و سر از تنش جدا کردند تا درس عبرتی شود برای رعیت بینوا که گمان نکنند با رفت و آمد به کاخ ناصری و بازی با غلام بچه های دربار می شود به جایی رسید!
🔸کامران میرزای وزیر هم که بدعهدی شاه را دید با او قهر کرد اما شاه قاجار با ارسال نوشته ای او را به سرکار فراخواند. سلطان نوشت: «جناب آقا: گویا از اعدام آن جوان آزرده خاطر شده مرا ترک کرده اید باید بدانید که این جواهرات و این دستگاه عظیم مال پدر ما نیست آن چه در دست ماست متعلق به ملت و کشوری است که آن را به امانت بما سپرده اند ما اگر در خانه خودمان از حفظ و نگهداری اموال عمومی عاجز باشیم نه تنها محکوم به بی لیاقتی هستیم بلکه نسبت بکشور و ملتی خیانت کرده ایم.»
🔴پنج سالی از این واقعه نگذشته بود که سلطان صاحبقران در آغاز پنجاهمین سال سلطنت با گلوله میرزا رضای کرمانی به زباله دان تاریخ پیوست!
برگرفته از تاریخ بیست ساله ایران نوشته حسین مکی
آموزش نظام قرآن 🔻
@Tadabbor_Darabi
39.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹گزارش مراسم نماز و تشییع شهید اسماعیل هنیه
گزارشگر: مجتبی دارابی
#گزارش
آموزش نظام قرآن 🔻
@Tadabbor_Darabi
18.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹حوزه های بزرگ بیرون شهرها
از دو سه دهه پیش رویهای دربین برخی بزرگان حوزه و برخی چهرهای سیاسی رایج شد که زمین های بزرگی را در بیرون شهرها برای ساخت مدارس علمیه بزرگ به کار گرفتند. رویهای که کاملا بر خلاف رویه تاریخی ساخت حوزههای علمیه است.
در این گزارش کوتاه به اشکال اجتماعی این کار پرداختهایم.
#گزارش
آموزش نظام قرآن 🔻
@Tadabbor_Darabi
✅ گرامیباد، پانزدهم مردادماه، سالروز عروج امیر سرلشگر خلبان شهید عباس بابایی
آموزش نظام قرآن 🔻
@Tadabbor_Darabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹آمریکا علیه نئولیبرالیسم!
کاملا هریس:
- در روز اول برای پایین آوردن (کنترل) قیمتها خواهم جنگید!
- اجارهها رو محدود میکنم!
- محدودیت قیمت دارو وضع میکنم!
- جلوی افزایش قیمت شرکتهای بزرگ رو خواهم گرفت!
#نه_به_نئولیبرالیسم