پایم درد می‌کرد . یعنی کفشم مالِ پارسالم بود و تنگ شده بود؛ هرچند کفش تنگ نمی‌شود و پا بزرگ می‌شود ولی آدم چون خودش را نمی‌بیند، تقصیر را گردنِ چیزهایِ دیگر می‌اندازد .

- - چیزی که باعثِ غرق شدنت میشه، فقط افتادن تویِ آب نیست . گاهی در میان خطوط کتابی غرق میشی که حس می‌کنی زمانی که برای خوندنِش صرف میکنی از بهترین دقایق زندگیته .

بسم‌الله .

بزرگ‌ترین سرمایه‌ی آدم‌ ادب و اخلاقشه‌ ! در حفظ این سرمایه‌ها کوشا باشید ؛ باتچکر .

_

رفت و غزلم چشم به راهش نگران شد :)

مشتی شهادت یعنی : متفاوت به پایان برسیم ! وگرنه مرگ پایان همه ی قصه هاست !..

هیچ چیزی و عملی همانند نماز، بینی شیطان را به خاک ذلّت نمی مالد و او را ذلیل نمی کند . _ مولاناصاحب‌العصر عج

بسم‌الله .

شیفت مناجات :)

اِلهی، ضاقَ صَدْری وَ لَسْتُ اَدْری بِاَیِّ عِلاجٍ اُداوی ذَنْبی؟ خدایا ، سینه ام تنگ شده و نمی دانم با کدامین دوا گناهم را درمان کنم؟ فَکَمْ اَتُوبُ مِنْها؟ وَ کَمْ اَعُودُ اِلَیْها؟ چقدر از گناهانم توبه کردم و دوباره به آن ها برگشتم؟ وَ کَمْ اَنُوحُ عَلَیْها لَیْلی وَ نَهاری؟ و چقدر به خاطر آنها روز و شب گریه کردم؟ فَحَتّی مَتی یَکُونُ وَ قَدْ اَفْنَیْتُ بِها عُمُری؟ پس تا کی باید اینگونه ادامه دهم و عمرم را با این گناهان فنا کنم؟ اِلهی، طالَ حُزْنی، وَ دَقَّ عَظْمی، وَ بَلِیَ جِسْمی، وَ بَقِیَتِ الذُّنُوبُ عَلی ظَهْری خدای من اندوهم طولانی شد ، استخوان هایم شکسته شدند ، بدنم پوسید و جز بارگناهان چیزی برایم نماند فَاِلَیْکَ اَشْکُو سَیِّدی فَقْری وَ فاقَتی، وَ ضَعْفی وَ قِلَّةَ حیلَتی پس بر تو شکایت می برم آقای من از فقر و بی طاقتی و ضعف و بیچارگی ام

مومن ! تخریب چی در میدان جنگ ؛ اول نفس خود را تخریب میکرد بعد مین را. . !