eitaa logo
شهدا
360 دنبال‌کننده
11.8هزار عکس
6.3هزار ویدیو
31 فایل
آن کس که ترا شناخت جان را چه کند فرزند و عیال خانمان را چه کند دیوانه کنی هردو جهانش بخشی دیوانه تو هر دو جهان را چه کند «برای شادی روح شهدا صلوات» تاسیس: 1401/22 پایان:شهادت به حمایتتون نیاز داریم🌿 بمونین برامون🌿
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷"بسم رب شهدا و صدیقین"🌷 سَلٰامْ بر آنانی که اَوَلْ از ســیم خاردار نَـفْسـْ گُذَشْتَنْـ و بَـعْد از سیم خار دار دشْمَنــــْ🥀 ... ✋💔 یه سلام از راه دور به حضرت عشق...❤️ به نیابت از شهید اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن 📿 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
علمی بود به قدری باهوش بود که در۱۳سالگی به راحتی انگلیسی حرف می‌زد درجبهه آموزش زبان مۍ‌داد والفجر۸ شد و در۱۷سالگی به رسید ●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
💠 امروز ۲۳ مرداد ۱۴۰۳ مصادف است با ۸ صفر 📿 ذکر روز سه شنبه: یا ارحم الراحمین (صدمرتبه) ✅ ذکر روز سه شنبه موجب روا شدن حاجات می‌شود. روز مقاومت اسلامی 🕊سالروز شهادت شهید مدافع حرم‌امیرالمؤمنین داود اسماعیلی محل شهادت نجف اشرف در مبارزه با نیروهای آمریکایی متجاوز 💐شادی ارواح طیبه شهدا صلوات ●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
🔴ماجرای واقعی شهیدی که مادرش قصد سقط او را داشت : شهید علی اصغر اتحادی 💥چهار دختر و سه پسر داشتم... اما باز باردار بودم و دیگر تمایلی برای داشتن فرزندی دیگر نداشم. دارویی برای سقط جنین گرفتم و آماده کردم و گوشه ای گذاشتم ، همان شب خواب دیدم 🔸 بیرون خانه هم همه و شلوغ است ، درب خانه هم زده می شد!! در را باز کردم ، دیدم آقایی نورانی با عبا و عمامه ای خاک آلود از سمت قبله آمد. نوزادی در آغوش داشت، رو به من گفت: این بچه را قبول می کنی؟ گفتم: نه، من خودم فرزند زیاد دارم!! آن آقای نورانی فرمود: حتی اگر علی اصغر امام حسین علیه السلام باشد؟! بعد هم نوزاد را در آغوشم گذاشت و رو چرخاند و رفت... گفتم: اقا شما کی هستید؟ گفت: علی ابن الحسین امام سجاد علیه السلام! 🔸هراسان از خواب پریدم ، رفتم سراغ ظرف دارو ، دیدم ظرف دارو خالی است! صبح رفتم خدمت شهید آیت الله دستغیب و جریان خواب را گفتم. آقا فرمودند: شما صاحب پسری می شوی که بین شانه هایش نشانه است ، آن را نگه دار!‌ 🔸آخرین پسرم ، روز میلاد امام سجاد علیه السلام به دنیا آمد و نام او را علی اصغر گذاشتند در حالی که بین دو شانه اش جای یک دست بود!!! 🔸علی اصغر، در عملیات محرم، در روز شهادت امام سجاد علیه السلام ، در تیپ امام سجاد علیه السلام شهید شد! ◀️شاید فرزندی که سقط می‌شود، بنا باشد سردار سپاه ارباب باشد! به مادر و پدر او بودن افتخار کنیم... ●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
• 📹🔴 روایتی از قول محافظان شهید حاج قاسم سلیمانی درباره پروازی که حاج قاسم در آن بود و به سمت سوریه می‌رفت اما در میانه راه هواپیما توسط آمریکایی‌ها در عراق نشسته شد. ●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉● ‌‌‌
⚠️ نسبت به خط قرمزهای خدا بی تفاوت نباشیم⛔️ ✅ سال های سال بود توفیق طلایی نماز شب را داشت سحرها عاشقانه بیدار می شد عابدانه وضو می گرفت و عارفانه نجوا می نمود .... اما ناگاه توفیق همه چیز گرفته شد ! نه سحری نه رکوع و سجودی و نه ...! 🔴 یک شب و یک هفته و یک ماه گذشت و غل و زنجیر به پایش بود و نمی توانست بلند شود.! گریه و زاری😭 در خواب و بیداری به او گفتند: ⚠️روزی از محل کار به خانه بر می گشتی بچه های کوچه بچه گنجشگی در دست داشتند به یکدیگر پاس می دادند و پرتاب می کردند تو دیدی اما به فریاد او نرسیدی بچه گنجشگ از دست تو به خدا شکایت کرد ! ما تا آخر عمر توفیق نمازشب را از تو گرفتیم. ! 🔴 آری ! خداوند خود را ابتدائاً به افراد می دهد ولی ابتدائاً نمی گیرد مگر خود او ناسپاسی یا بی پروایی و یا بی حیایی کند ❌ مواظب نعمت های خدادادی باشیم از آبرو و موقعیت تا توفیق عبادات و معنویت و تا مقام و مسولیت و حتی دارایی و ثروت و جمال و شهرت.گاه بی صدای بی صداست اما دردی شصت ساله به دنبال دارد خیلی مراقب افکار و رفتارمان باشیم.! ●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
بسم رب الشهدا رفقا محفل داریم اما کمی با محفل های دیگه فرق داره موضوع محفل : معرفی شهید نوری
بیوگرافی بابک نوری متولد ۱۳۷۲ در استان گیلان است بابک نوری هریس دانشجوی غیور بسیجی، همزمان با سالروز شهادت امام رضا(ع) به جمع شهدای مدافع حرم گیلان پیوست. وی چندی قبل، داوطلبانه برای دفاع از حرم بانوی مقاومت حضرت زینب کبری سلام الله علیها به صفوف رزمندگان مدافع حرم در سوریه ملحق شد و در عملیات آزاد سازی منطقه البوکمال بال در بال ملائک گشود و دعوت حق را لبیک گفت خبر شهادت او در شبکه های اجتماعی بازتاب گسترده ای داشت چرا که عکس های اینستاگرامی او بسیار متفاوت بوده و همه کاربران گمان میکردند که او یک مدلینگ است! در فضای مجازی تصاویری از یک پسر جوان خوش تیپ و خوش چهره منتشر شد که خبر از شهادت او در سوریه را میداد و بسیاری از کاربران متعجب شده بودند که این چهره جذاب از مدافعان حرم در سوریه است. واکنش سپاه قدس به شهادت او بعد از انتشار این خبر در فضای مجازی ،معاون سپاه قدس استان گیلان این خبر را تایید و اعلام کرد که از افراد بسیجی سپاه است که بعد از اعزام به سوریه به مقام بالای شهادت نائل میشود این شهید بزرگوار از اعضای سپاه قدس بوده که برای دفاع از حرم مقدس حضرت زینب (س) به سویه میرود و در روز شهادت امام رضا (ع) توسط نیروهای تکفیری داعش به شهادت میرسد در فضای مجازی تصویری از وصیت نامه این شهید بزرگوار منتشر شده است که محتوای آن نشان از رشادت و شخصیت ارزشمند او میدهد وصیت نامه ای که حرفهای درون آن بوی عشق به میهن و اهل بیت میدهد که یک جوان دهه هفتادی که مشابه او بسیار زیاد هستند برای دفاع از حرم اهل بیت جان خود را فدا میکنند اینکه خودمون آگاهی کامل داشته باشیم بعدش امر معروف کنیم‌ یه جورایی خودمون قانع شده باشیم که بتونیم‌ قانع کنیم
قسمتی از وصیت نامه شهید بابک نوری: خواهران زینبی؛ حسینی باشید خواهران خوبتر از جانم، من نمیدانم وقتی حسین(ع) در صحرای کربلا بود چه عذابی می کشید، ولی می دانم حس او به زینب(س) چه بوده. عزیزان من حال دست‌هایی بلند شده و زینب‌هایی غریب و تنها مانده‌اند و حسینی در میدان نیست. امیدوارم کسانی باشیم که راه او را ادامه دهیم و از زینب‌های زمانه و حرم او دفاع کنیم.
میبینید؟!... خیلی عجیبه نه:) یکی شرایط خوشبختی دنیایی و مادی رو داشته باشه! یکی که میتونست ازدواج کنه و بره حتی خارجی که خیلیا دوست دارن برن! بره با پولش و زندگیش حال دنیار ببره! اما خودشو الوده به گناهی نکرد! پولشو توراه گناه خرج نکرد! زیباییشو پای گناه خرج نکرد! دلشو پای کسی خرج نکرد جز حضرت زهرا(س)
جوونای امروزی به چیشون افتخار میکنند؟ به تیپ؟ قیافه؟ هیکل!... پول؟ داداش بابک هم خوشتیپ بود! هم پولدار بود! طوری که خانوادش میخواستن برای درس بفرستنش خارج! از قیافه و ظاهرشم دیگ خودتون میدونید! خیلی زیبا وبی نقص بودن! اما هیچوقت سعی نکردن مثل جوونای امروزی با ظاهر و تیپ و قیافه و پولشون مخ دخترمردمو بزنند!
هیچوقت زیبایی و پولداریشونو به رخ هیچکس نکشیدن! هیچوقت سعی نکرد زیباییشو توچشم ادماکنه!..
اما شهید بابک نوری هریس! باتموم زیبایی و پولش! خیلی چیزارو رد کرد! دل به زیبایی  و پول و زندگی خوبش نبست! شاید بعضیا بگن شهدابرای پول رفتن! شمابگید! این شهید که وضع مالیش خیلیم عالی بود نیازمند پول بود؟
این شهید هیچوقت دل نبست به دنیا:)✋🏻🕊
خبردارید دخترای هم دانشگاهیش چقدر بهش پیشنهاد دادن و سعی کردن نزدیک داداش بابک شن؟ اما هیچوقت خودشو درگیر نکرد این شهید:)
شہید کسے را نمےخواهد کہ برایش بنشیند و گریہ کند و بعد هم گناه..، کسے کہ دنبال عکس‌ها و فیلم‌هاے او باشد تا مدام استورے کند…! شہید رهرو میخواهد، رهرو!
پدر شهید: بابک‌ظاهرآراسته‌ای‌داشت‌وبه‌قول‌معروف‌حسابی‌به خودش‌میرسید. امابه‌جرات‌می‌توانم‌بگویم‌که‌ آنقدرویژگی‌های‌شخصیتی‌پسندیده‌داشت‌که‌باعث شده‌بود‌باطنش‌ازظاهرش‌زیباترباشد.
رفیق شهید : یه شب من بیمار شدم و شهید بابڪ نورے هم منو رسوند درمانگاه بعد از درمانگاه. باهم دیگه رفتیم یه آبمیوه فروشے و باهم یه چیزے خوردیم در همون حال که داشتیم باهم صحبت میکردیم برگشت به من گفت داداش من برم سوریه دیگه برنمیگردم این به من الهام شده... من اولش جدے نگرفتم و گفتم انشاالله صحیح و سالم برمیگرده ولے به فیض بزرگ شهادت نائل شد .. 🕊 هنوز که دارم میسوزم.. :)
آراز(خواهرزاده‌شهید): بامامانم‌رفتیم‌بیرون! دیدم‌عکس‌بابڪ‌دایی‌همہ‌جا‌هست..گفتم‌: "مامان‌مگہ‌بابڪ‌‌دایی‌چیزیش‌شده؟!" گفت‌: :نہ؛آخہ‌خوب‌جنگیده‌‌براهمین‌عکشو‌همہ‌جا‌زدن.." شب‌‌بابڪ‌‌دایی‌اومد‌بہ‌خوابم‌سرمزاربودیم :) گفت‌‌: "آراز‌من‌دیگہ‌اینجام‌هروقت‌دلت‌تنگ‌شد‌‌بیا‌پیشم.." گفتم‌‌: "بابڪ‌‌دایی‌توکہ‌مُردی" ‌گفت:‌ "من‌شهید‌شدم‌نمردم‌کہ‌آراز :) ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
رفیقش میگه یکی دوماه قبل شهادتش زنگ زد گفت اماده شو بریم قم گفتم بابک من نمیتونم بیام ..با اصرار هم که بود راضیش میکنه وقتی میرن قم رفیقش ازش میپرسه چرا اینقد اصرار داشته میگه برای فرار از گناه بود
دوست شهید : بابک‌بعدسپاه‌مسیروهدف‌زندگیش‌ودیدش‌ عوض‌شدبهش‌میگفتیم: بابک‌چطوری‌اینقدرتغییر‌کردی؟! میگفت:راهم‌روپیداکردم.. توی‌خدمت‌کلااعتقادات‌بابک‌خیلی‌‌قوی‌شده‌ بود. انگارزندگیه‌دنیایی‌براش‌مهم‌نبود!! روی‌گناه‌نکردن‌خیلی‌حساس‌شده‌بود بعدخدمت‌یه‌کارایی‌که‌قبلاانجام‌میداددیگه‌ انجام‌نمیداد! بابک‌پتانسیل‌این‌اعتقادودفاع‌روداشت‌ اززمانی‌که‌به‌خدمت‌رفت‌؛این‌پتانسیل‌به‌عمل‌ تبدیل‌شد، بابک‌آدمی‌نبودکه‌یه‌شبه‌،انقـلاب‌درونی‌درش‌ ایجادبشه بابک‌درطول‌زمان‌تغییر‌کرد:)! ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
‹ راوی‌همرزم‌ِشھیدبابڪ‌نوری‌هریس؛ › توسوریه‌بابابک‌آشناشدم اوایل‌فقط‌باهم‌‌سلام‌علیک‌داشتیم‌ولی‌به‌مروربا هم‌رفیق‌شدیم بابک‌یه‌انگشترعقیق‌داشت‌‌،خیلی‌خوشگل‌بود. یه‌روزنشسته‌بودم‌کنارش‌‌ گفتم‌:بابک‌انگشترت‌خیلی‌خوشگله بابک‌همون‌لحظه‌انگشترودرآوردوآوردسمت‌من گفت:داداش‌این‌برای‌شماست من‌گفتم:بابک‌نه‌من‌نمیخوام‌این‌انگشترتوعه گفت:داداش‌این‌انگشتردیگه‌به‌دردمن‌نمیخوره من‌دیگه‌نیازی‌به‌این‌انگشترندارم! بله‌بزرگواران،شهداازدلبستگی‌ووابستگی‌های دنیایی‌خودشونورهاکردند! ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
دیگہ‌قرار‌نیست‌اون‌آلمان‌برم‌ اخہ‌المان‌خودمو‌‌پیداکردم" ‌سوریہ‌رو‌میگفت: -عـاشق‌شـده‌بـود❤️! ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌