eitaa logo
💞🍃✍️کمی باقرآن باشیم💞🍃✍️
149 دنبال‌کننده
9.9هزار عکس
10.6هزار ویدیو
66 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
زندگی را نمی شود به تعویق انداخت؛ نمی شود به آخر هفته، تعطیلات و یا سالهای بعد از بازنشستگی موکولش کرد. زندگی را همین امروز زندگی کن، فردا دير می شود. زندگی هرگز نمی تواند کامل باشد؛ اما همیشه می تواند زیبا باشد... لینک کانال در محضر قرآن واهل بیت (علیهم السلام👇👇 ┏━💎🍃🌷🍃💎━┓ 🟡 ┗━💎🍃🌷🍃💎━
اگرعبادتی برتر از 🍀 نماز 🍀 بود, خداوند فرشتگانش را به آن فرمان می داد 🌺 رسول اکرم(ص) ## پیش به سوی نماز اول وقت
🌸🕋 صدای اذان مرابه آستان نیاز می برد تن به باران رحمت می دهم باوضوی عشق برسجاده ی وصل سجده خواهم کرد برمداررحمت حق وه که این لحظه چقدرزیباست... 📿 🤲🏻
12.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
صوت کامل اذان شهید ابراهیم هادی لحظات ملکوتی استجابت دعا اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها
♦️من از میانِ قفس هم جوانه خواهم زد...
🌸🍃 کجاست منجی این بغض های طوفانی طلایه دار من المجرمین منتقمون.💔 اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج آقا بیا...🌱
🌷-حضرت مادر 🔸️اگر همه عالم هم.." 🌷بی حجاب شوند.." 🔸️چادری که از تو یادگار مانده.." 🌷از سر زنان و دختران فاطمی.." 🔸️پایین نمی افتد.." 🌷جان می دهند.." 🔸️اما نخ معجر نمی دهند.."
8.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥قابل توجه خانم هایی که به بهانه های واهی چادرنمیپوشند 👌حتما ببینید
❤️امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام: 🌺 لا يَرْجُوَنَّ أَحَدٌ مِنْكُمْ إِلَّا رَبَّهُ 🌺جز به خدا به هیچکس اميد نداشته باشید 📗نهج البلاغه حکمت ۸۲
✨﷽✨ ✅دلسوزی ملک الموت برای دو نفر ✍روزی رسول خدا (ص) نشسته بود ، عزرائیل به زیارت آن حضرت آمد ، پیامبر (ص) از او پرسید: ای برادر! چندین هزار سال است که تو مأمور قبض روح انسان‏ها هستی ، آیا در هنگام جان کندن آن‏ها دلت برای کسی رحم آمد؟ عزرائیل گفت: در این مدت دلم برای دو نفر سوخت:اولی روزی دریا طوفانی شد و امواج سهمگین دریا یک کشتی را در هم شکست، همه سرنشینان کشتی غرق شدند، تنها یک زن حامله نجات یافت، او سوار بر پاره تخته کشتی شد و امواج ملایم دریا او را به ساحل آورد و در جزیره‏ ای افکند ، در این میان فرزند پسری از او متولد شد ، من مأمور شدم جان آن زن را قبض کنم ، دلم به حال آن پسر سوخت. دومی هنگامی که شداد بن عاد ، سالها به ساختن باغ بزرگ و بهشت بی نظیر خود پرداخت ، و همه توان و امکانات و ثروت خود را در ساختن آن صرف کرد، و خروارها طلا و گوهرهای دیگر برای ستون‏ها و سایر زرق و برق آن خرج نمود تا تکمیل شد وقتی که خواست از آن دیدار کند، همین که خواست از اسب پیاده شود و پای راست از رکاب بر زمین نهاد، هنوز پای چپش بر رکاب بود که فرمان از سوی خدا آمد که جان او را قبض کنم آن تیره بخت از پشت اسب بین زمین و رکاب اسب گیر کرد و مرد، دلم به حال او سوخت از این رو که او عمری را به امید دیدار بهشتی که ساخته بود به سر برد، سرانجام هنوز چشمش بر آن نیفتاده بود ، اسیر مرگ شد. در این هنگام جبرئیل به محضر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم رسید و گفت: ای محمد! خدایت سلام می‏رساند و می‏فرماید: به عظمت و جلالم سوگند که آن کودک همان شداد بن عاد بود، او را از دریای بی کران به لطف خود گرفتیم ، بی مادر تربیت کردیم و به پادشاهی رساندیم ، 💥در عین حال کفران نعمت کرد ، و خودبینی و تکبر نمود ، و پرچم مخالفت با ما برافراشت ، سرانجام عذاب سخت ما او را فرا گرفت ، تا جهانیان بدانند که ما به کافران مهلت می‏دهیم ولی آن‏ها را رها نمی‏کنیم  📚جوامع الحکایات ، ترجمه محمد محمدی اشتهاردی ، صفحه ۳۳۰ ♥️ ┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈