eitaa logo
داستان های آموزنده ،بهلول عاقل ضرب المثل
13.2هزار دنبال‌کننده
22.3هزار عکس
15.8هزار ویدیو
109 فایل
داستان های آموزنده مدیریت ؛ https://eitaa.com/joinchat/1541734514C7ce64f264e تعرفه تبلیغات☝
مشاهده در ایتا
دانلود
👆 🌍اوقات شرعی به افق تهران🌍 ☀️امروز 23 اسفند ماه 1397 🌞اذان صبح: 04:54 ☀️طلوع آفتاب: 06:17 🌝اذان ظهر: 12:14 🌑غروب آفتاب: 18:10 🌖اذان مغرب: 18:29 🌓نیمه شب شرعی: 23:32 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
👆 🌸ذكر روز پنجشنبه🌸 لٰا اِلٰهَ اِلَّا اللهُ المَلِكُ الحَقُّ المُبين 💥معبودي جز خدا نيست 💥پادشاه برحق آشكار ➖➖➖➖➖➖ 💎روز۵شنبه۲رڪعت نمازبـہ نیت ڪسب مال وثروت بخواندوسپس《سوره یاسین》بخواندواین عمل را تا ۳ روز انجام دهدبهتراست  📚گوهر شب چراغ۱۵۷/ ۲ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
🚩 اعمال «لیلةالرغائب» 👆 🔹اولین شب جمعه ماه رجب را لیله الرغائب «شب آرزوها» گویند. 😭 📱ڪانال 👇 @shamimrezvan
پادشاهی در خواب دید تمام دندان‌هایش افتادند! دنبال تعبیر کنندگان خواب فرستاد ... اولی گفت: تعبیرش این است که مرگ تمام خویشاوندانت را به چشم خواهی دید. پادشاه ناراحت شد و دستور داد او را بکشند... دومی گفت: تعبیرش این است که عمر پادشاه از تمام خویشاوندانش طولانی تر خواهد بود... پادشاه خوشحال شد و به او جایزه داد! هر دو یک مطلب یکسان را بیان کردند اما با دو بیان متفاوت... کمی شیرین زبان تر باشیم! http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727 👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
➕اگر به دیگران کمک کنید ، به شما کمک می شود. طبیعت بدهی های خود را می پردازد، این قانون ریاضی است و کل زندگی ریاضی است @tafakornab #انرژی_مثبت👆
⭕️✍ حکایتی زیبا و خواندنی می گویند ملانصرالدین از همسایه اش دیگی را قرض گرفت . چند روز بعد دیگ را به همراه دیگی کوچک به او پس داد. وقتی همسایه قصه دیگ اضافی را پرسید ملا گفت دیگ شما در خانه ما وضع حمل کرد. چند روز بعد ، ملا دوباره برای قرض گرفتن دیگ به سراغ همسایه رفت و همسایه خوش خیال این بار دیگی بزرگتر به ملا دادبه این امید که دیگچه بزرگتری نصیبش شود. تا مدتی از ملا نصرالدین خبری نشد . همسایه به در خانه ملا رفت و سراغ دیگ خود را گرفت. ملا گفت دیگ شما موقع وضع حمل در خانه ما فوت کرد. همسایه گفت مگر دیگ هم می میرد؟ چرا مزخرف میگی!!! و جواب شنید :چرا روزی که گفتم دیگ تو زاییده نگفتی که دیگ نمی زاید. دیگی که می زاید حتما مردن هم دارد. و این حکایت اغلب ما مردم است هرجا که به نفع ما باشد عجیب ترین دروغها و داستانها را باور میکنیم اما کوچکترین ضرر را نخواهیم تابید کرد... http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727 👆
اگر مستضعفی ديدی ولي از نان امروزت به او چيزی نبخشيدی به انسان بودنت شک کن! اگر گفتی خدا ترسي ولي از ترس اموالت تمام شب نخوابيدي به انسان بودنت شک کن! http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727
➕اگر به دیگران کمک کنید ، به شما کمک می شود. طبیعت بدهی های خود را می پردازد، این قانون ریاضی است و کل زندگی ریاضی است http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727 #داستان_وضرب_المثل👆
گذشته هایت را ببخش ... زیرا آنها همچون کفش های کودکیت نه تنها برایت کوچکند بلکه تو را از برداشتن گامهای بلند باز میدارند http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727 #داستان_وضرب_المثل👆
💛دو برادر مادر پیر و بيماري داشتند . با خود قرار گذاشتند که يکي خدمت خدا کند و ديگري در خدمت مادر باشد يکي به صومعه رفت و به عبادت مشغول شد و ديگري در خانه ماند و به پرستاري مادر مشغول شد . چندي نگذشت برادر صومعه نشين مشهور عام و خاص شد و به خود غره شد که خدمت من ارزشمندتر از خدمت برادرم است ، چرا که او در اختيار مخلوق است و من در خدمت خالق . 💛همان شب پروردگار را در خواب ديد که وي را خطاب کرد : به حرمت برادرت تو را بخشيدم برادر صومعه نشين اشک در چشمانش آمد و گفت : يا رب ، من در خدمت تو بودم و او در خدمت مادر ، چگونه است مرا به حرمت او مي بخشي ، آيا آنچه کرده ام مايه رضاي تو نيست .َ ندا رسيد : آنچه تو مي کني من از آن بي نيازم ولي مادرت از آنچه او مي کند بي نياز نيست ... به فرزندان خود انسان بودن بیاموزیم.... http://eitaa.com/joinchat/815792139C7badb43017 ღـگشا⬆️⬆️⬆️ http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727 👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸امشب در شب آرزوها 🌙 🌺از پروردگار مهربان میخواهم🙏 🌸فاصله نباشد میان شما و 🌺تمام احساس های خوبتون 🌸شما باشید و عشق باشد و 🌺یک دنــیــا سلامتی و شــادی و 🌸امضای خدا پای تمام آرزوهاتون 🌺زندگیتون پر از یاد خــدا 🌷 🌷 🌙شب زیباتون خوش عزیزان⭐️ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸پروردگارا 🌷چه زیبا روزی شود 🌸همراه با خورشید 🌷به تو سلام کنیم. 🌸و نام تو را نجوا کنیم 🌷و آرام بگیریم 🌸روزمان را با توکل بر 🌷نام زیبایت آغازمی کنیم 🌸 بسم الله الرحمن الرحیم 🌸 🌷الهی به امیدتو🌷 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
🌹 از هجر تو بی قرار بودن تا کی؟ بازیچه ی روزگــار بودن تا کی؟ ترسم که چراغ عمر گردد خاموش! دور از تو به انتــظار بودن تا کی؟ 🍃اللهم عجل لولیک الفرج🍃 🌺تعجیل در صلوات 🌺 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
🌍اوقات شرعی به افق تهران🌍 ☀️امروز 24 اسفند ماه 1397 🌞اذان صبح: 04:53 ☀️طلوع آفتاب: 06:16 🌝اذان ظهر: 12:13 🌑غروب آفتاب: 18:11 🌖اذان مغرب: 18:29 🌓نیمه شب شرعی: 23:32 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
👆دعای هر روز ماه مبارک رجب 🌙 برای بقیه هم بفرستیم تا در ثواب نشر این دعای زیبا سهیم باشیم🌹 ┅✿❀🍃♥️🍃❀✿┅ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
♻️ نماز روز جمعه ماه رجب.♻️ دوتادورکعت مابین نماز ظهروعصر در هر رکعت بعد از حمد ۷بار ایه الکرسی و۵ بار توحید ... بعد از پایان نمازها ۱۰ بار ذکر استغفرالله الذی لا اله الا هو واسئله التوبه.... بنویسد حق تعالی برای او ازروزی که نمازرا خوانده تا مرگ... هر روز هزار حسنه... به هر اآیه که خوانده ونوشته شود از عابدین وختم او به سعادت ومغفرت (حضرت رسول صلی الله) 📗مفاتیح الجنان @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
🌺پیامبر اکرم(ص): هر کس در ماه رجب، هزار مرتبه✨«لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ»✨بگوید، خداوند برای وی هزار حسنه نوشته، و هزار شهر در بهشت بنا می کند. 📕وسائل الشیعه، ج۱۰،ص۴۸ ┅✿❀🍃♥️🍃❀✿┅ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
🍱صبحانه پنیر 🧀نخورید‼ خوردن پنیر در صبحانه نه تنها سودی برای بدن ندارد بلکه باعث خستگی کسالت کاهش یادگیری و تمرکز میشود پنیر با سرعت بخشیدن به هضم ومعده باعث احساس ضعف میشود. @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌼✨ آخرین روزهای اسفند ماه شما پُر برکت با صلوات بر حضرت مُحَمَّدٍ ﷺ و خاندان مطهرش ✨🌼 🌼 اَللَّهُـمَّ 🌼صَلِّ🌼 عَلَی 🌼 مُحَمَّـدٍﷺ 🌼 وَآلِ🌼 مُحَمـَّدﷺ 🌼 وَ عَجِّـل🌼 فَرَجَهُـم ┅✿❀🍃♥️🍃❀✿┅ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از امروز همه چیز آخرین است... آخرین هفته آخرین جمعه آخرین گردگیری خانه آخرین اتمام حجت ها با خودمان,حالمان,آرزوهایمان آخرین امیدهای گره خورده این چند روزِ آخر هم باید اسبِ سال را مجاب کرد که تا منزلگاه راهی نیست بتاز که نو شدن نزدیک است. آخرین های 97 بر شما خوش ❤️ ┅✿❀🍃♥️🍃❀✿┅ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
🌴امام مهدی (عج) درهای سوال را از چیزهایی که برای شما مفید نیستند ببندید، و خود رادر مورد دانستن چیزهای غیر لازم به زحمت نیندازید، ودر مورد تعجیل فرج زیاد دعا کنید 〰➿〰➿〰➿ 🌴 : 🔹«اى كه چون كارها به تنگنا مى‌افتد، درى به روى ما مى‌گشايى كه به خيال كسى هم نرسيده است! بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و براى كارهاى به تنگناافتاده‌ام، درى بگشاى كه به خيال كسى هم نرسيده است. اى رحيمترين رحيمان!». 📚 قصص الأنبياء، راوندى ص ۳۶۵ ح ۴۳۷ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
🔷 در ❓ سوال: حد ضرورت رعایت قبله در نماز چیست؟ ✅ پاسخ: 👇 🔷 کسی که نماز واجب را ایستاده می خواند، لازم نیست هنگام ایستادن نوک انگشتان پایش رو به قبله باشد یا موقع نشستن سر زانوهایش به طور دقیق رو به قبله قرار گیرد؛ بلکه همین اندازه که بگویند: رو به قبله ایستاده یا نشسته کفایت می کند. [1] 🔷 آیات عظام: سیستانی و صافی: باید سینه و شکم و صورت او رو به قبله باشد و احتیاط مستحب آن است که انگشتان پای او هم رو به قبله باشد؛ به طوری که بگویند: پای او رو به قبله است. [2] ✔️ پی نوشت: [1]. توضیح المسائل ده مرجع، م 777؛ امام و مکارم، العروه الوثقی مع تعلیقات، ج1، ما یستقبل له، م 1؛ خامنه ای: استفتا؛ سبحانی، توضیح المسائل، م 749. [2]. سیستانی، توضیح المسائل، م 765؛ صافی، توضیح المسائل، م 785. @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
✨قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا 💐عَلَى أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ ✨رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ 💐جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ ﴿۵۳﴾ ✨بگو اى بندگان من كه بر خويشتن 💐زياده روى روا داشته ايد از رحمت ✨خدا نوميد مشويد در حقيقت خدا 💐همه گناهان را مى آمرزد كه او خود ✨آمرزنده مهربان است (۵۳) 📚 سوره مبارکه الزمر ✍ آیه ۵۳ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
@tafakornab‍ ‍ ✫⇠ ✫⇠قسمت :1⃣7⃣ روز عروسی صمد خودش را رساند. عصر بود. خبر آوردند" حجت قنبری " یکی از هم روستایی هایمان را که چند روز پیش در تظاهرات همدان شهید شده بود به روستا آورده اند. مردم عروسی را رها کردند و ریختند توی کوچه ها. صمد افتاده بود جلوی جمعیت، مشتش را گره کرده بود و شعار می داد: «مرگ بر شاه... مرگ بر شاه.» مردها افتادند جلو و زن ها پشت سرشان. اول مردها مرگ بر شاه می گفتند و بعد هم زن ها. هیچ کس توی خانه نمانده بود. خانواده حجت قنبری هم توی جمعیت بودند و در حالی که گریه میکردند، شعار می دادند. تشییع جنازه باشکوهی بود. حجت را به خاک سپردیم. صمد ناراحت بود. من را توی جمعیت دید. آمد و خودش مرا رساند خانه و گفت می رود خانه شهید قنبری. شب شده بود؛ اما صمد هنوز نیامده بود. دلم هول می کرد. رفتم خانه پدرم. شیرین جان ناراحت بود. می گفت حاج آقایت هم به خانه نیامده. هر چه پرسیدم کجاست، کسی جوابم را نداد. چادر سرکردم و گفتم: «حالا که این طور شد، می روم خانه خودمان.» خواهرم جلویم را گرفت و نگذاشت بروم. شستم خبردار شد برای صمد و پدرم اتفاقی افتاده. با این حال گفتم: «من باید بروم. صمد الان می آید خانه و نگرانم می شود.» ادامه دارد...✒️ ✫⇠ ✫⇠قسمت :2⃣7⃣ خدیجه که دید از پس من برنمی آید، طوری که هول نکنم، گفت: «سلطان حسین را گرفته اند.» سلطان حسین یکی از هم روستایی هایمان بود. گفتم: «چرا؟!» خدیجه به همان آرامی گفت: «آخر سلطان حسین خبر آورده بود حجت را آورده اند. او باعث شده بود مردم تظاهرات کنند و شعار بدهند. به همین خاطر او را گرفته و برده اند پاسگاه دمق. صمد هم می خواسته برود پاسگاه، بلکه سلطان حسین را آزاد کند. اما حاج آقا و چند نفر دیگر نگذاشتند تنهایی برود. با او رفتند.» اسم حاج آقایم را که شنیدم، گریه ام گرفت. به مادر و خواهرهایم توپیدم: «تقصیر شماست. چرا گذاشتید حاج آقا برود. او پیر و مریض است. اگر طوری بشود، شما مقصرید.» آن شب تا صبح نخوابیدیم. فردا صبح حاج آقا و صمد آمدند. خوشحال بودند و می گفتند: «چون همه با هم متحد شده بودیم، سلطان حسین را آزاد کردند؛ وگرنه معلوم نبود چه بلایی سرش بیاورند.» نزدیک ظهر، صمد لباس پوشید. می خواست برود تهران. ناراحت شدم. گفتم: «نمی خواهد بروی. امروز یا فردا بچه به دنیا می آید. ما تو را از کجا پیدا کنیم.» مثل همیشه با خنده جواب داد: « نگران نباش خودم را می رسانم.» ادامه دارد...✒️ @shamimrezvan 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 http://eitaa.com/joinchat/2767126539Cf9cc9852b1 حجاب فاطمی مخصوص بانوان👆آقا❌❌❌
✫⇠ ✫⇠قسمت :3⃣7⃣ اخم کردم. کتش را درآورد و نشست. گفت: «اگر تو ناراحت باشی، نمی روم. اما به جان خودت، یک ریال هم پول ندارم. بعدش هم مگر قرار نبود این بار که می روم برای بچه لباس و خرت و پرت بخرم؟!» بلند شدم کمی غذا برایش آماده کردم. غذایش را که خورد، سفارش ها را دادم. تا جلوی در دنبالش رفتم. موقع خداحافظی گفتم: «پتو یادت نرود؛ پتوی کاموایی، از آن هایی که تازه مد شده. خیلی قشنگ است. صورتی اش را بخر.» وقتی از سر کوچه پیچید، داد زدم: «دیگر نروی تظاهرات. خطر دارد. ما چشم انتظاریم.» برگشتم خانه. انگار یک دفعه خانه آوار شد روی سرم. بس که دلگیر و تاریک شده بود. نتوانستم طاقت بیاورم. چادر سرکردم و رفتم خانه حاج آقایم. دو روز از رفتن صمد می گذشت، برای نماز صبح که بیدار شدم، احساس کردم حالم مثل هر روز نیست. کمر و شکمم درد می کرد. با خودم گفتم: «باید تحمل کنم. به این زودی که بچه به دنیا نمی آید.» هر طور بود کارهایم را انجام دادم. غذا گذاشتم. دو سه تکه لباس چرک داشتیم، رفتم توی حیاط و توی آن برف و سرمای دی ماه قایش، آن ها را شستم. ادامه دارد...✒️ ✫⇠ ✫⇠قسمت :4⃣7⃣ ظهر شده بود. دیدم دیگر نمی توانم تحمل کنم. با چه حال زاری رفتم سراغ خدیجه. او یکی از بچه هایش را فرستاد دنبال قابله و با من آمد خانه ما. از درد هوار می کشیدم. خدیجه تند و تند آب گرم و نبات برایم درست می کرد و زعفران دم کرده به خوردم می داد. کمی بعد، شیرین جان و خواهرهایم هم آمدند. عصر بود. نزدیک اذان مغرب بچه به دنیا آمد. آن شب را هیچ وقت فراموش نمی کنم. تا صدایی می آمد، با آن حال زار توی رختخواب نیم خیز می شدم. دلم می خواست در باز شود و صمد بیاید. هر چند تا صبح به خاطر گریه بچه خوابم نبرد؛ اما تا چشمم گرم می شد، خواب صمد را می دیدم و به هول از خواب می پریدم. یک هفته از به دنیا آمدن بچه می گذشت. او را خوابانده بودم توی گهواره که صدای در آمد. شیرین جان توی اتاق بود و به من و بچه می رسید. قبل از اینکه صمد بیاید تو، مادرم رفت. صمد آمد و نشست کنار رختخوابم. سرش را پایین انداخته بود. آهسته سلام داد. زیر لب جوابش را دادم. دستم را گرفت و احوالم را پرسید. سرسنگین جوابش را دادم. گفت: «قهری؟!» جواب ندادم. دستم را فشار داد و گفت: «حق داری.» ادامه دارد...✒️ @tafakornab @shamimrezvan 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 http://eitaa.com/joinchat/2767126539Cf9cc9852b1 حجاب فاطمی مخصوص بانوان👆آقا❌❌❌