eitaa logo
داستان های آموزنده ،بهلول عاقل ضرب المثل
13.1هزار دنبال‌کننده
22.8هزار عکس
16.1هزار ویدیو
111 فایل
داستان های آموزنده مدیریت ؛ https://eitaa.com/joinchat/1541734514C7ce64f264e تعرفه تبلیغات☝
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🍃🌸🍃 پسری به خواستگاری دختری رفت خانواده دختر از او پرسیدند:وضع مالی شما چطور است ؟پسر جواب داد :عالیست به او گفتند:تحصیلاتتان به کجا رسیده؟جواب داد ؛تحصیلات عالیه داریم پرسیدند :موقعیت خانوادگی تان چطور است ؟گفت نظیر ندارد به او گفتند :شغل شما چیست ؟جواب داد ؛از کار کردن بی نیازم ولی به کار تجارت مشغولم، از پسر پرسیدند که شهرت شما در شهر و محل تولدتان چگونه است ؟در جواب گفت :به خوشی خلقی معروفم. عروس و پدر مادر از این همه سجایای اخلاقی به حیرت افتاده بودند و قند توی دلشان آب می شد مخصوصا مادر عروس در نهایت شادمانی گفت:آقا با این همه صفات و اخلاق پسندیده آیا عیبی هم دارد؟ مادر پسر جواب داد :فقط یک عیب کوچک دارد و آن هم این است که خیلی دروغ می گوید ‎ 🔰 🔰 ‌‌╔═. ♡♡♡.══════╗ ❣ @tafakornab ❣ ╚══════. ♡♡♡.═╝
وقتی به کسی بطور کامل و بدون هیچ شک و تردیدی اعتماد می کنید در نهایت دو نتیجه کلی خواهید داشت شخصی برای زندگی یا درسی برای زندگی 🔰 🔰 ‌‌╔═. ♡♡♡.══════╗ ❣ @tafakornab ❣ ╚══════. ♡♡♡.═╝
انعکاس زندگي پدر و پسري داشتند در کوه قدم مي‌زدند که ناگهان پاي پسر به سنگي گير کرد. به زمين افتاد و داد کشيد: آآي ي ي ي. صدايي از دوردست آمد: آآي ي ي ي. پسرک با کنجکاوي فرياد زد: کي هستي؟‌ پاسخ شنيد: کي هستي؟‌ پسرک خشمگين شد و فرياد زد: ترسو. باز پاسخ شنيد: ترسو. پسرک با تعجب از پدرش پرسيد: چه خبر است؟‌ پدر لبخندي زد و گفت: پسرم خوب توجه کن و بعد با صداي بلند فرياد زد: تو يک قهرمان هستي. صدا پاسخ داد: تو يک قهرمان هستي. پسرک باز بيشتر تعجب کرد. پدرش توضيح داد: مردم مي‌گويند که اين انعکاس کوه است، ولي اين در حقيقت انعکاس زندگي است. هر چيزي که بگويي يا انجام دهي، زندگي عيناً به تو جواب مي‌دهد؛ اگر عشق را بخواهي، عشق بيشتري در قلب به وجود مي‌آيد و اگر به دنبال موفقيت باشي، آن را حتماً به دست خواهي آورد. هر چيزي را که بخواهي، زندگي همان را به تو خواهد داد 🔰 🔰 ‌‌╔═. ♡♡♡.══════╗ ❣ @tafakornab ❣ ╚══════. ♡♡♡.═╝
برای خوشحال کردن یه زن؛ مثل یک "دوست" باهاش همدردی کن! مثل "پدر" ازش محافظت کن! مثل یک "مرد" دوستش داشته باش! 🔰 🔰 ‌‌╔═. ♡♡♡.══════╗ ❣ @tafakornab ❣ ╚══════. ♡♡♡.═╝
برای خوشحال کردن یه زن؛ مثل یک "دوست" باهاش همدردی کن! مثل "پدر" ازش محافظت کن! مثل یک "مرد" دوستش داشته باش! 🔰 🔰 ‌‌╔═. ♡♡♡.══════╗ ❣ @tafakornab ❣ ╚══════. ♡♡♡.═╝
وقتی به کسی بطور کامل و بدون هیچ شک و تردیدی اعتماد می کنید در نهایت دو نتیجه کلی خواهید داشت شخصی برای زندگی یا درسی برای زندگی 🔰 🔰 ‌‌╔═. ♡♡♡.══════╗ ❣ @tafakornab ❣ ╚══════. ♡♡♡.═╝
🌸🍃🌸🍃 ملانصرالدین به چرت بود که زنش وارد شد به تعجیل بگفتا: ملا چه نشستی که آش شله قلمکار دهند اندر هیئت ابوالفضلی! پس ملا به عبا شد و دیگ سمت دروازه پیش گرفت. چون رسید کوی هیئت را خیل خلق بدید در آشوب و هیاهو! در اندیشه شد که نوبتش نیاید و شکم در حسرت بماند! ره ز میان صف گشوده بالای دیگ برسید. دیگ آش نیمه یافت. پس آشپز را بگفت: دست نگاهدار که نذری را اشکالی ست شرعی! آشپز بگفت: از چه روی ای شیخ؟ خلق نیز به گوش شدند. ملا بگفت: قصاب بدیدم به بازار که گوسپند تازه ذبح بکرده سر به کناری نهاده بود. چون ز سر بگذشتم حیوان به ناله و اشک شد که قصاب آب نداده هلاکم نمود.... هم از این روی حرام باشد آن گوشت و این شله! مردم را ولوله افتاد و آشپز را پرسش که حال که کار ز کار بگذشته چه باید کرد ملا ؟ ملا بخاراند ریش را و بگفتا: خمسِ آش به امام دهید حلال شود! پس خلق بگفتند آشپز را که خمس دهی حلال شود به ز آنست که کل آن حرام شود! پس آشپز دیگ ز ملا بستاند و آش اندر بکرد! خلق شادمان شده ملا را درود گفته صلوات بفرستادند. داروغه که ترش روی حکایت بدید و بشنید ملا را جلو گرفته بگفتا: این چه داستان بود که کردی؟ چه کس دیده که گوسپند سر بریده سخن گوید ای فریبکار؟ ملا بگفت: مهم شله است که به دیگ شد! الباقی نه گناه من است که خلق را اگر میل به خریت باشد همه کس را حلال باشد به سواری!  ‎ 🔰 🔰 ‌‌╔═. ♡♡♡.══════╗ ❣ @tafakornab ❣ ╚══════. ♡♡♡.═╝
🌸🍃🌸🍃 گویند مردی وارد مسجدی شد تا کمی استراحت کند... کفشهایش را گذاشت زیر سرش و خوابید. طولی نکشید که دو نفر وارد مسجد شدند. یکی از اون دو نفر گفت: طلاها را بزاریم پشت منبر ، اون یکی گفت: نه ! اون مرد بیداره وقتی ما بریم طلاها رو بر میداره. گفتند: امتحانش میکنیم کفشایش را از زیر سرش برمیداریم اگه بیدار باشه معلوم میشه. مرد که حرفای اونا رو شنیده بود، خودشو بخواب زد. اونها کفشایش را برداشتن و مرد هیچ واکنشی نشون نداد. گفتند پس خوابه طلاها رو بزاریم پشت منبر...! بعد از رفتن آن دو مرد، مرد خوش باور بلند شد و رفت که جعبه طلای اون دو رو بردارد اما اثری ازطلا نبود و متوجه شد که همه این حرفا برای این بوده که در عین بیداری کفشهایش را بدزدند...! و اين گونه است که انسان خیلی وقت‌ها در طول زندگی همه چیز خود را خودخواسته از دست می‌دهد از جمله زمان و فرصت‌ها.چرا که نگاه و توجهش به جایی است که نباید باشد. ‎ 🔰 🔰 ‌‌╔═. ♡♡♡.══════╗ ❣ @tafakornab ❣ ╚══════. ♡♡♡.═╝
🌸🍃🌸🍃 رودخانه حركت مےكند، در راه به درختی زيبا برمیخورد، از زيبايی درخت لذت میبرد، آنرا تحسين میكند و دوباره به راهش ادامه میدهد. رودخانه به درخت نمیچسبد، زيرا در اينصورت، ‌حركتش متوقف میگردد. به كوهی زيبا میرسد، به خاطر لذتِ گذر از چنين كوه زيبايی سپاسگزاری میكند و به راهش ادامه میدهد. رودخانه همينطور به راهش ادامه میدهد... مشكل انسان اين است كه وقتی درختی زيبا میبيند، دوست دارد خانه اش را همانجا بسازد و آنجا زندگی كند. به هيچ چيز نچسبيد و وابسته نشويد، نه اينكه از زندگی لذت نبريد. در واقع با چسبيدن و وابسته شدن، نمیتوانيد لذتی ببريد. لذت واقعی از عدم وابستگی ناشی میشود. ‎ 🔰 🔰 ‌‌╔═. ♡♡♡.══════╗ ❣ @tafakornab ❣ ╚══════. ♡♡♡.═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️💫1 روز به بهار مانده 🤍💫بهارت بی گل و بلبل ❤️💫نـــبـــــاشـــد ❤️💫نــگــاهــت خــالـی از 🤍💫ســنــبــل نـــبـــاشــد ❤️💫به گلزار محبت تاقیامت 🤍💫خـــودت گـــل بـــــاش 🤍💫و عـمـرت گـل نـبـاشـد... ❤️💫تـقـدیـم بـه شـمـا دوسـتـان 🤍💫پـیـشـاپـیـش بـهـار مــبـارک ‎‌‌‌‌‌‌‌ 🔰 🔰 ‌‌╔═. ♡♡♡.══════╗ ❣ @tafakornab ❣ ╚══════. ♡♡♡.═╝
🌸🍃🌸🍃 سه نوع روزہ داریم: ۱- روزہ عام ۲- روزہ خاص ۳- روزہ خاص الخاص    روزہ عام: همان روزہ ای است که عموم مردم می گیرند؛ روزہ عام روزہ ای هست که انسان تنها از اموری که روزہ را باطل می کند خودداری می نماید.     روزہ خاص: روزہ ای است که روزہ دار علاوہ بر اینکه از خوردن و آشامیدن خودداری می کند اعضاء و جوارحش هم روزہ دارد؛ چشمش را هم از معصیت می بندد؛ غیبت نمی شنود، غیبت نمی کند، و ... این روزہ خاص است.    روزہ خاص الخاص: این روزہ، روزہ ای است که غیر از خدا هیچ چیز دیگری در دل روزہ دار نباشد؛  اگر در ماہ رمضان همه کارها برای خدا باشد؛ روزہ خاص الخاص تحقق می یابد و از این رو در دعا از خدا می خواهیم: اللَّهُمَّ اجْعَلْ صِیَامِی فِیهِ صِیَامَ الصَّائِمِینَ یعنی خداوندا روزہ مرا روزہ خاص الخاص قرار بدہ    🔰 🔰 ‌‌╔═. ♡♡♡.══════╗ ❣ @tafakornab ❣ ╚══════. ♡♡♡.═╝
🌸🍃🌸🍃 درویشی تهی‌‌ دست از کنار باغ کریم خان زند عبور می‌کرد . چشمش به شاه افتاد و با دست اشاره‌ای به او کرد . کریم خان دستور داد درویش را به داخل باغ آوردند . کریم خان گفت : این اشاره‌ های تو برای چه بود ؟ درویش گفت : نام من کریم است و نام تو هم کریم و خدا هم کریم . آن کریم به تو چقدر داده است و به من چی داده ؟کریم خان در حال کشیدن قلیان بود ؛ گفت چه می‌خواهی ؟ درویش گفت : همین قلیان ، مرا بس است !چند روز بعد درویش قلیان را به بازار برد و قلیان بفروخت . خریدار قلیان کسی نبود جز کسی که می‌ خواست نزد کریم خان رفته و تحفه برای خان ببرد ! پس جیب درویش پر از سکه کرد و قلیان نزد کریم خان برد !روزگاری سپری شد. درویش جهت تشکر نزد خان رفت . ناگه چشمش به قلیان افتاد و با دست اشاره‌ای به کریم خان زند کرد و گفت : نه من کریمم نه تو ؛ کریم فقط خداست ، که جیب مرا پر از پول کرد و قلیان تو هم سر جایش هست . . . ‎ 🔰 🔰 ‌‌╔═. ♡♡♡.══════╗ ❣ @tafakornab ❣ ╚══════. ♡♡♡.═╝