eitaa logo
داستان های آموزنده ،بهلول عاقل ضرب المثل
13.3هزار دنبال‌کننده
22.3هزار عکس
15.8هزار ویدیو
109 فایل
داستان های آموزنده مدیریت ؛ https://eitaa.com/joinchat/1541734514C7ce64f264e تعرفه تبلیغات☝
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم سلام💝 روزمان روشروع میکنیم باصلوات برمخمدص وآل محمد 💚اَللَّهُمَ صَلِ عَلیِ مُحَمَّدِِوَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِل فَرَجَهُم💚 ✨صلوات نوری در بهشت است✨ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
༻﷽༺ 🌹خوش بادنسیمے ڪه زایوانِ توباشد 🌿شاداسٺ هرآن کس ڪه پریشانِ تو باشد 🌹ای ڪاش ڪه صدبار زعشقِ توبمیرم 🌿هربارسرم بر روے دامانِ تو باشد @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
❤️ ❤️ بوی گلها عالمی را مست وحيران ميكند، ديدن هزاران درد، درمان ميكند، مدعی گويد كه بايك گل نميگردد بهار، ما داريم كه عالم را گلستان ميكند. 🌹اَللّهُمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّــکَ الفَـرَج 🌹 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
☝️ .. 🌍اوقات شرعی به افق تهران🌍 ☀️امروز 25 خرداد ماه 1399 🌞اذان صبح: 04:02 ☀️طلوع آفتاب: 05:48 🌝اذان ظهر: 13:05 🌑غروب آفتاب: 20:22 🌖اذان مغرب: 20:43 🌓نیمه شب شرعی: 00:12 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
☝️ 🌸 یکشنبه ۱۰۰ مرتبه 💗یا ذَالجَلالِ والاِکرام💐 🌸ای صاحب جلال و بزرگواری 💗این ذکر موجب فتح و نصرت می‌شود 👇 ✍هرڪس این نمازرادر روز1شنبه بخواندازآتش جهنم وعذاب ایمن شود↻2رڪعت ؛ رکعت اول⇦حمدو3ڪـوثر رکعت دوم⇦حمدو3توحید 📚جمال الاسبوع۵۴ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
👈 بهترین توصیه برای صبحانه ترکیبی از «عسل» یا «شیره انگور یا خرما» با «ارده» یا «خامه محلی» است. 👈 صبح دمنوشهای آرامش‌بخش میل کنید؛ بهترین آنها گل گاوزبان است، 👈 پیشنهادهای دیگر : دمنوش به‌لیمو، به سیب، به دارچین، سیب دارچین @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌻امروزتون پراز 🍃🌼اتفاقهای خوب 🍃🌺وشگفت انگیز 🍃🌸امیدوارم 🍃🌻سلامتی 🍃🌼برکت 🍃🌺بهروزی 🍃🌸زندگی آروم 🍃🌻خوشبختی 🍃🌼ونگاه خدا💛 🍃🌺همیشه همراهتون باشه🌸🍃 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
♡☕️♡☕️♡☕️♡☕️♡☕️♡☕️♡ از نویسنده گیلانی زهرا اسعد دوست ✍رمان  ۱۰۴ ❤️آن شهید.. پدریِ مردی که دچارش شده بودم، پدرانه ها خرج کرده بود. حسام با انگشترِ عقیقِ خفته در انگشتانِ کشیده و مردانه اش بازی میکرد (وقتی مامان همه ی ماجرا رو تعریف کردن. خشکم زد.. نمیدانستم باید خوشحال باشم؟؟؟ یا ناراحت.. تمامِ دیشب رو تا صبح نخوابیدم. مدام ذهنم مشغول بود. یه حسی امید میداد که جوابِ منفی تون واسه خاطرِ حرفایِ مادرِ.. اما یه صدایِ دیگه ایی میگفت: بی خیال بابا، تو کلا انتخابِ سارا خانوم نیستی و حرفِ دلشو زده. گیر کرده بودم و نمیدونستم کدوم داره درست میگه. پس باید مطمئن میشدم. نباید کم میذاشت تا بعدا پشیمون شم. خلاصه صدایِ اذون که از گلدسته ها بلند شد، طاقت نیاوردمو با دانیال تماس گرفتم تا اجازه بده با خودتون صحبت کنم. که الحمدالله موافقت کردو گفت که صبحها به امامزاده میرین. از ساعت هفت تو ماشین جلو درِ امامزاده کشیک کشیدم تا بیاین، اما وقتی دیدمتون ترسیدم. نمیدونستم دقیقا چی باید بگم و یا برخورد شما چی میتونه باشه..) مردِ جنگ و ترس؟؟ این مردان با حیا، از داغیِ سرب نمیترسند اما از ابراز احساسشان چرا.. کمی خنده دار نبود؟؟ صورتش جدیت اما آرامش داشت( تا اذان ظهر تو حیاط امامزاده قدم زدم و چشم از ورودی خواهران برنداشتم.. تو تمام این مدت مدام با خودم حرف زدمو کلمات رو شست و رُفته، کنار هم چیدم که گند نزنم. تا اینکه شما اومدین و من عین.. استغفرالله.. هر چی رشته بودم، پنبه شد.. همه ی جملات یادم رفت.. و من فقط به یه سوال که چرا به مادرم “نه” گفتین اکتفا کردم. شما هم که ماشالله اصلا اعصاب ندارین.. کم مونده بود کتک بخورم.. حرفهاتون خیلی تیزو برنده بود. هر جمله تون خنجر میشد تو وجود آدم.. اما نجاتم داد.. باید مطمئن میشدم و اون عصبانیت شما، بهم اطمینان داد که جوابِ منفی تون، دلیلش حرفهایِ مادرم بوده.. و من اجازه داشتم تا امیدوار باشم.. اون لحظه تو امامزاده اونقدر عصبی و متشنج بودم که واسه فرار از نگاهتون به ماشین پناه آوردم.) صدایِ کمی خجالت زده شد ( میدونستم اگه یه مو از سرتون کم بشه باید قیدِ نفس کشیدنو بزنم، چون دانیال چشمامو درمیآورد.. واسه همین تا خونه دنبالتون اومدم و از مامان خواستم تا از طریق پروین خانووم گزارش لحظه به لحظه از حالتون بده..) و این یعنی ابرازِ نگرانی و علاقه ایی مذهبی؟؟ با مایه گذاشتن از دانیال؟؟ نگاهش هنوز زمین را زیرو رو میکرد ( عصر با دانیال تماس گرفتم و گفتم امشبم میخوام بیام خواستگاری و شما نباید چیزی از این ماجرا بدونید.. اولش مخالفت کرد. گفت شما راضی نیستین و نمیخواد بر خلاف میلتون کاری رو انجام بده. اما زبون من چرب تر از این حرفا بود که کم بیارم..) سارایِ بی خدا، مدرن، به روز و غربیِ دیروز. حالا به معنایِ عمیق و دقیقِ کلمه، عاشقِ این جوان با خدا و سر به زیر و شرقیِ امروز شده بود.. در دلش ریسه ریسه، آذین میبستند، اما میدانست باید برق مرکزی را قطع کند.. حسام حیف بود.. لبخندِ شیرینِ پهن شده رویِ لبهایم را قورت دادم.. کامم تلخ شد ( اما نظرِ من همونِ که قبلا گفتم..) چشمانش را بست و نفسش را با صدا بیرون داد (نمیپرسم چرا. چون دلیلشو میدونم. پس لطف کنید افکارِ بچه گونه رو بذارین کنار.. من امشب نیومدم اینجا تا شما استغفرالله از مقام خدایی و علم غیبتون بگین..) به میان حرفش پریدم، باید برایِ منصرف کردنش نیش میزدم. ( من اصلا به کسی مثه شما فکر هم نمیکنم.. پس وقتتونو هدر ندین..) سرش را کمی به سمتم چرخاند. اما رد نگاهش باز هم زمین را کنکاش میکرد. ابرویی بالا انداخت و تبسمی عجیب بر صورتش نشاند ( عجب.. پس کاش امروز تو امامزاده، اون اعترافاتو با جیغ جیغ و عصبانیت نمیگفتین.. چون حالا دیگه من کوتاه بیا، نیستم.. بهتر شمام وقتو تلف نکنید..) چشمانم گرد شد و این یعنی اعلام جنگ؟؟ با خشم روبه رویش ایستادم ( تو مگه عقل تو کله ات نیست؟؟ ادامه دارد.... @tafakornab @shamimrezvan ♡☕️♡☕️♡☕️♡☕️♡
💎 : 🔸 «حُسنُ التَّدبيرِ وتَجَنُّبُ التَّبذيرِ مِن حُسنِ السِّياسَةِ .» 🔹 «نشانه سياستِ درست ، برنامه ريزى صحيح و پرهيز از ريخت و پاش است .» 📚 غرر الحكم : ح ۴۸۲۱ ➖〰➖〰➖〰➖〰➖ 💎حضرت فاطمه زهرا عليها السلام : هر كه عبادت خالصانه خود را به درگاه خدا فرا برد ، خداوند عزّ و جلّ بهترين كارى را كه به صلاح اوست برايش فرو فرستد 📚ميزان الحكمه، جلد 4، صفحه 49 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
✨﷽✨ ❓: آیا ادامه قهر و دشمنی بین دو نفر، تا مدت سه روز موجب بطلان نماز و روزه آنها می‏گردد؟ 📝 : وقوع دشمنى و قهر بين دو نفر، نماز و روزه را باطل نمى‏کند، گرچه اين عمل شرعاً مذموم است. ❓: مشغول نماز خواندن بودم مى‌خواستم به سجده بروم که پسر کوچکى از اقوام مهر مرا برداشت و من از روى مجبورى وقتى به سجده رفتم دو تا از انگشتان خود را زير سرم گذاشتم آيا نمازم درست است. 📝 : اگر در يادگيرى مسأله كوتاهى كرده و وقت تنگ نبوده، بايد نماز را اعاده نماييد. @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
✨وَلِلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ✨وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴿۱۸۹﴾ ✨و فرمانروايى آسمانها و زمين از آن خداست ✨و خداوند بر هر چيزى تواناست (۱۸۹) 📚 سوره مبارکه آل عمران ✍ آیه ۱۸۹ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
از پاکدامنی یک زن قسمت دوم موهای خیلی بلندی داشتم که شوهرم هرگز اجازه نمیدادکوتاه کنم.چون زندان بود،دیگه دل ودماغ نداشتم موها رو باز بزارم وبه خودم برسم.با همون موهای بافته میخوابیدم.ولی اون روز کش موهام هردو کنارم بود.همش با خودم فکر میکردم ولی یادم نمیومد.ی جورایی مطمئن بودم با موهای بافته خوابیدم.شب بعد علی با دوتا فیلم اومد.هرچی اصرار کرد نگاه کنم گفتم وقت ندارم.امتحانم خیلی سخته باید بخونم.من تواتاقم بودم وعلی مشغول تماشای فیلم.وقتی بلند شدم برم آب بخورم.متوجه شدم علی فیلم سوپر میبینه.یک لحظه من متاهل با دیدن اون صحنه منقلب شدم.سریع بدون اینکه علی متوجه بشه برگشتم تو اتاقم.موهامو محکم بافتم وبا کش مو محکم گره دادم.نمیدونم چرا ولی حس بدی داشتم.اون شب برعکس شبهای قبل خوابم نمیگرفت.حدودا ساعت سه نیمه شب بود که متوجه شدم علی تواتاق اومد.چشمامو بستم.اونم پاورچین پاورچین به سمت من اومد.عجب پس شب قبل هم کار خودش بوده.موهای من اینقدر بلند بود که از پایین کش مو رو باز کرد وبافت موهارو هم باز کرد.سریع پاشدم.علی فقط نگام میکرد.پا شدم رو سری رو سرکردم ورفتم بیرون.لامپ رو روشن کردم.گفتم علی اونجا چیکار داشتی؟چرا اومدی؟اصلا میدونی داری چیکار میکنی؟حواست هست؟گفت من ...من ...شما رو خیلی دوست دارم.نمیتونم از فکرت بیرون بیام.تورو خدا اجازه بده ببوسمت.بغلت کنم.کی میخواد بفهمه؟دایی که اینجا نیست.بچه ها هم که خوابن.گفتم از خونه من برو بیرون.التماس کرد.تو اون لحظه شاید سخت ترین امتحان زندگیمو تجربه میکردم.شش ماه میشد شوهرم کنارم نبود.حالاعلی با اون تیپ وهیکل .اونم بعداز دیدن صحنه های سکسی بهم پیشنهاد میداد.گفتم علی شما هیچ فرقی با برادرم نداری.لطفا تمامش کن.علی از خونه بیرون زد وتا صبح نخوابیدم.شب بعد تنها بودم که زنگ خونه رو زدن .درکمال تعجب علی بود.گفتم دیگه اجازه نمیدم اینجا بخوابی.خواهش میکنم دیگه نیا.علی رفت وخواهر شوهرم تماس گرفت.ناراحت بود.پرسید چرا به علی گفتی نیا.گفتم خواهرم اینجاست.دیگه نخواستم مزاحم علی بشم.خواهرم دوشب موندوشب سوم دوباره علی در خونه رو زد.کلافه شده بودم.این موضوعی نبود که به راحتی بتونم با کسی در میون بزارم.پای یک عمر آبرو درمیون بود.از طرفی با شناختی که از شوهرم داشتم اگه کوچکترین چیزی میشنید خون به پا میشد ادامه دارد..... @tafakornab @shamimrezvan 🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸
🌱شاهی سرشار از بتاکاروتن است که به حفظ سلامت و طراوت پوست کمک می‌کند این آنتی اکسیدان باعث می شود پوست سفت، نرم و سالم بماند وبرای استحکام استخوان‌هاو تقویت بینایی نیز مفیداست.... @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از هــر دستے بدے از همون دست پس ميگيرے ﻣﮕﺮ مےﺷﻮﺩ قلبے ﺭﺍ بشکنے ﻭ قلبت شکسته ﻧﺸﻮد؟! ﻣگر مےﺷﻮﺩ چشمے ﺭﺍ گرﯾﺎﻥ کنے ﻭ ﭼﺸﻤﺖ ﮔﺮﯾﺎﻥ ﻧﺸﻮﺩ؟! مگر می شود؟ خدا همیشه هست .... @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
✨ﺍﻫﺎﻟﯽ ﺭﻭﺳﺘﺎﯾﯽ ﺍﺯ ﻣﻼﻧﺼﺮﺍﻟﺪﯾﻦ ﺩﻋﻮﺕ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺭﻭﺳﺘایشان ﺳﺨﻨﺮﺍﻧﯽ ﮐﻨﺪ . ﻣﻼ ﭘﺎﺳﺦ ﻣﯽ ﺩﻫﺪ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﻧﻔﺮﯼ ﭘﻨﺞ ﺳﮑﻪ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺑﺪﻫﻨﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﺳﺨﻨﺮﺍﻧﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺁﻣﺪ . ﺍﻫﺎﻟﯽ ﺭﻭﺳﺘﺎ ﮐﻨﺠﮑﺎو ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻣﻼ ﭼﻪ ﭼﯿﺰ ﺑﺎ ﺍﺭﺯﺷﯽ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﮕﻮﯾﺪ ﺑﻬﺮ ﺯﺣﻤﺘﯽ ﻧﻔﺮﯼ ﭘﻨﺞ ﺳﮑﻪ ﻓﺮﺍﻫﻢﮐﺮﺩﻩ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﻭﯼ ﻣﯽ ﺭﺳﺎﻧﻨﺪ . ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﻣﻮﻋﻮﺩ ﻣﻼ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯿﮑﻪ ﺳﮑﻪ ﻫﺎ ﺩﺭ ﺟﯿﺒﺶ ﺻﺪﺍ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ ﺑﻪ ﺑﺎﻻﯼ ﻣﻨﺒﺮ ﻣﯽ ﺭﻭﺩ ﻭ ﺳﺨﻨﺮﺍﻧﯽ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ . ﺳﭙﺲ ﺍﺯ ﻣﻨﺒﺮ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﺁﻣﺪﻩ ﺭﻭ ﺑﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﺁﻣﺎﺩﻩ ﺧﺮﻭﺝ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ: ﺑﯿﺎﯾﯿﺪ ﺟﻠﻮ ﻭ ﭘﻮﻟﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﭘﺲ ﺑﮕﯿﺮﯾﺪ . ﺍﻫﺎﻟﯽ ﺭﻭﺳﺘﺎ ﻫﺎﺝ ﻭ ﻭﺍﺝ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺣﺮﻑ ﻣﻼ ﻟﺤﻈﻪ ﺍﯼ ﮔﻨﮓ ﻭ ﮔﯿﺞ مىﻣﺎﻧﻨﺪ ﻭ ﺳﭙﺲ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ : ﻣﻼ ﺍﯾﻦ ﺩﯾﮕﺮ ﭼﻪ مراميست ! ﺍﯾﻦ ﭘﺲ ﺩﺍﺩﻥ ﭼﻪ ﻣﻌﻨﯽ ﺩﺍﺭﺩ؟ ﻣﻼﻧﺼﺮﺍﻟﺪﯾﻦ ﻟﺒﺨﻨﺪي ﻣﯽ ﺯﻧﺪ ﻭ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ : من به اين سكه ها نيازي ندارم چون كارشان را كردند !! و ﺩﻭ ﻧﮑﺘﻪ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻣﺴﺌﻠﻪﺍﺳﺖ . اﻭﻝ ﺍﯾﻨﮑﻪ، ﺷﻤﺎ ﺑﻪ ﺩﻗﺖ ﺑﻪ ﺣﺮﻓﻬﺎﯾﻢ ﮔﻮﺵ ﺩﺍﺩﯾﺪ. چون برايش بهايي پرداخت كرده بوديد _ﺩﻭﻡ اينكه من ﺧﯿﻠﯽ ﻗﺸﻨﮓ ﺻﺤﺒﺖ كردم چون در جيبم پول بود در دنیای امروز فقر آتشی است که خوبیها را می سوزاند. و ثروت پرده ایست که بدیها را می پوشاند. @tafakornab @shamimrezvan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از هــر دستے بدے از همون دست پس ميگيرے ﻣﮕﺮ مےﺷﻮﺩ قلبے ﺭﺍ بشکنے ﻭ قلبت شکسته ﻧﺸﻮد؟! ﻣگر مےﺷﻮﺩ چشمے ﺭﺍ گرﯾﺎﻥ کنے ﻭ ﭼﺸﻤﺖ ﮔﺮﯾﺎﻥ ﻧﺸﻮﺩ؟! مگر می شود؟ خدا همیشه هست .... @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
« » 💞✨زنی در مورد همسایه اش شایعات زیادی ساخت و شروع به پراکندن آن کرد. بعد از مدت کمی همه اطرافیان آن همسایه از آن شایعات باخبر شدند. شخصی که برایش شایعه ساخته بود به شدت از این کار صدمه دید و دچار مشکلات زیادی شد. بعدها وقتی که آن زن متوجه شد که آن شایعاتی که ساخته همه دروغ بوده و وضعیت همسایه اش را دید از کار خود پشیمان شد و سراغ مرد حکیمی رفت تا از او کمک بگیرد تا شاید بتواند این کار خود را جبران کند. 💞✨حکیم به او گفت: «به بازار برو و یک مرغ بخر آن را بکش و پرهایش را در مسیر جاده ای نزدیک محل زندگی خود دانه به دانه پخش کن.» آن زن از این راه حل متعجب شد ولی این کار را کرد. 💞✨فردای آن روز حکیم به او گفت حالا برو و آن پرها را برای من بیاور آن زن رفت ولی چهار تا پر بیشتر پیدا نکرد. مرد حکیم در جواب تعجب زن گفت انداختن آن پرها ساده بود ولی جمع کردن آنها به همین سادگی نیست همانند آن شایعه هایی که ساختی که به سادگی انجام شد ولی جبران کامل آن غیر ممکن است. مواظب باشیم آبی که ریختیم دیگر جمع نمی شود 🔸پيامبر اکرم صلّي الله عليه و آله فرمودند: ✨در شب معراج، مردمى را دیدم که چهره هاى خود را با ناخنهایشان مى خراشند. پرسیدم: اى جبرئیل، اینها کیستند؟ گفت: اینها کسانى هستند که از مردم غیبت مى‌کنند و آبرویشان را مى‌برند. «تنبيه الخواطر: ۱ ، ۱۱۵»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💗زیباترین نگاه خدا 🌸تا طلـوع بامدادان 🌸حافظ و همراه همیشگی شما باد🌸 ✨شب تان زیبا و در پناه الطاف بیکران حق 💐 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♥️بنام نامت و باتوڪل به 🌺اسم اعظمت ♥️میگشایم دفترامـــروزم را 🌺باشد ڪہ در پایان روز ♥️مُهر تایید بندگی زینت 🌺دفترم باشد 🌹بسمـ الله الرحمن الرحیم🌹 🌺الهی به امیدتو @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💛 پيامبر اکرم (ص)فرمودند: 🌼نزدیک‌ترین شما به من در روز قیامت 🌼کسانی هستند که در دنیا بیشتر از دیگران 🌼بر من صلوات فرستند... 📔بحارالأنوار،91: 63 💛✨اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ 🌼✨وَ آلِ مُحَمَّدٍ 💛✨وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
سلام امام زمانم✋🌸 خورشید با اجازه ی رویت طلوع کرد قلبم سلام گفت و تپیدن شروع کرد آقای مهربان غزل های من سلام باید که در برابر اسمت رکوع کرد @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
☝️ 🌍اوقات شرعی به افق تهران🌍 ☀️امروز 26 خرداد ماه 1399 🌞اذان صبح: 04:02 ☀️طلوع آفتاب: 05:48 🌝اذان ظهر: 13:05 🌑غروب آفتاب: 20:22 🌖اذان مغرب: 20:43 🌓نیمه شب شرعی: 00:12 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
☝️ 👆دوشنبه یاقاضی الحاجات(ای برآورنده حاجتها)×صد ✍🏻هرکس نمــاز2شنبه رابخواندثواب۱۰حج و۱۰عمره برایش نوشته شود 2رکعت ؛ درهر رکعت بعدازحمد یک آیة‌الکرسی ،توحید ،فلق وناس بعد از سلام۱۰ استغفار @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
✅بهتر است صبحانه با مواد شیرین طبیعی آغاز شود، مثل خرما وعسل و... خوردن 21 عدد کشمش قرمز هم خیلی خوب است. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام دوستان مهربانم اخرین دوشنبه بهـار 99 و26خرداد ماهـتون زیبا ان شاءالله امروز🌷🍃 برای تک تک دوستانم همون روزی بشه که آرزوشودارند پرازخیروبرکت پرازدلخوشی پراز موفقیت و🌷🍃 پراز محبت خدا در زندگی @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh