هدایت شده از درمان با قرآن و #ذڪرهاےگرـღـگشا👉
🌹🌹🌹🌹
💎 داستانی آموزنده و واقعی با نام
👈 #طعمه_منجلاب.....💎
👈 قسمت ششم
خود اسماعیل هم صمیمیتی با او نداشت اما با این همه او همیشه خودش را به اسماعیل می چسباند.
نمی دانم چرا تصور می کرد حالا او عهده دار وظایف اسماعیل است.
من خودم را در خانه حبس کرده بودم. حاضر نبودم کسی را ببینم. اما اسماعیل دست بردار نبود. و به بهانه کمک های راه آهن و خودش تا پای خانه هم می آمد. پنج ماه بعد از مرگ اسماعیل رفته رفته همسایه ها که تا دیروز با من دوستی داشتند، از دور و اطرافم فاصله گرفتند.
فهمیدم که زن های محل نظر خوشی راجع به من ندارند. به نظر آنها من بیوه زیبایی بودم که حالا در منظر مردان زن دار می توانستم طعمه خوبی باشم. اول فقط نگاههای بد گمان بود. بعد رفته رفته حرف و حدیث های جورواجور.
من از خانه کم خارج می شدم مگر برای گرفتن حقوق یا خرید اما باز هم حکایت ها ادامه داشت. به سرم افتاده بود از آن محل بروم اما خاطرات اسماعیل نمی گذاشت. یوسف هم معضلی بود که نمی دانستم با او چه کنم!
دست آخر راهنمایی ام کرد که آنجا را موقتا اجاره بدهم و جایی خانه ای اجاره کنم. او بود که برای این کار به من کمک کرد و همین کمک بود که بلاخره اعتماد مرا که تنها و بی کس بودم، پس از یکسال و نیم از مرگ اسماعیل به او جلب کرد.
بلاخره با یوسف ازدواج کردم. او می دانست که من هر شب جمعه سر قبر اسماعیل می روم. او اوایل همه کار می کرد تا مرا به خود مطمئن تر کند.
بعد از هفت ماه، من از او باردار شدم؛ بر عکس زندگی اول.
دلم نمی خواست فرزند من از یوسف باشد، با این که او سعی می کرد جای اسماعیل را در زندگی ام پر کند اما چیزی در وجودم به من می گفت اینها همه اش بازی است و بلاخره وقتی پی به راز او بردم که دیگر دیر شده بود.
او مرا مجبور کرد خانه به جا مانده از اسماعیل را که یکسال بعد از ازدواج به نام کرده بود به نامش کنم. اول با حرف و بعد کتک.
زشتی و پلیدی روحی یوسف فقط در همین خلاصه نمی شد و رسید روزی که پی به راز تازه اش بردم؛
راز ارتباط او با زنان عجیب و غریب! اگر در خانه بود، چرت می زد و یا فریاد می کشید و مرا به باد کتک می گرفت و بیشتر شب ها به خانه نمی آمد. بچه که به دنیا آمد،
من آرزو داشتم هرگز به دنیا نمی آمد. وضع مان بدتر شد. او خانه را فروخته و خرج عیاشی هایش کرده بود. درمانده و مستاصل چند تکه از وسایلم را جمع کردم و با بچه ام از خانه او فرار کردم و به خانه شوکت خانم رفتم.
به سختی بیمار بودم. حس می کردم واقعه ای در جریان است. سرفه های پی در پی و تهوع شدید و ...
پزشکان پشت سر هم آزمایش های مختلف می کردند و در کمال ناباوری به من خبر دادند به ایدز مبتلا شده ام.
روزگار نامردی را خوب در حق من ادا کرد. من که طعمه منجلاب یوسف شده بودم فرزندم را شیرخوارگاه سپردم و خودم بی خبر از خانه شوکت خانم رفتم تا کسی نداند لیلا چگونه مرد و کسی نداند که یوسف چون بختک، با زندگی من و فرزندم چه کرد!
👈 پایان 👉
💥برای دیدن بهترین وآ موزنده ترین داستانها به ما #بپیوندید_لمس_کن👇
http://eitaa.com/joinchat/3088580610Cb6b882f8f7
#ذکرهای_گره_گشا👆👆
هدایت شده از درمان با قرآن و #ذڪرهاےگرـღـگشا👉
#درسنامه
✅پنج نکته مثبت:
1⃣- هرچه روح تو عظیم تر باشد
اشتباهات دیگران را کوچک تر میبینی
2⃣- هرچه بزرگوارتر باشی کمتر به دیگران نیازمندی
3⃣- هرچه کمتر نیازمند باشی
کمتر از آنان دلگیر میشوی
4⃣- هرچه کمتر دلگیر شوی
کمتر آسیب میبینی
5⃣- هرچه کمتر آسیب بینی
راحت تر میبخشی.
ظرفیت روحتان افزون باد....
@shamimrezvan
@tafakornab
هدایت شده از درمان با قرآن و #ذڪرهاےگرـღـگشا👉
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
http://eitaa.com/joinchat/2833907715G36ddf02ee7
حجاب فاطمی مخصوص بانوان👆
✍قِــصـَّــه ای دردناک ،واقعی وعبرت آموز
"قسمت اول"
📵قِــصـَّـــَّــهء من با #فضای_مجازی📵
اسم من اسماست،دختری مسلمان وعربی ازخانواده ای خیلی متواضع، من شوهرم وخانواده ام راخیلی دوست دارم، خدای مهربان همسری دوست داشتنی ومهربان که دارای اخلاق عالی بود نصیب من کرد.
چهارسال پیش برای زندگی به لندن نقل مکان کردیم،خیلی خوشحال بودم واززندگی ام راضی وخشنود،
همسرم مرابه همه جاهای دیدنی لندن بردومن دراوج لذت وشادی وصف ناپذیری بودم میتونم بگم من خوشبخت ترین انسان روی زمین بودم.
خداوندبه ما پسری داد اسمش را(محمد)گذاشتیم. اکنون 3 سالش هست.
بعدازآن دختری بنام(هدیل)که او هم اینک یکسال ونیمش هست.
فرزندانم همه دنیای من بودند ومن با تمام وجود خودم را دراختیارآنها قرار داده بودم تا آنهاراخوشبخت کنم.
همسرم مرد خوب وخانواده دوستی بود دریک رستوران عربی درلندن مشغول کار بود.
بعدازدوماه اتفاقی در زندگی ام افتاد که همه زندگی مرادگرگون کرد، همسرم برام یکiphone کادو گرفت..ومن هم طبق معمول همه کاربران انترنتی برنامه های دل خواهم را دانلود کردم که ازهمه برنامه ها واتساپ برام جذابتر بود.
📵شروع کردم به برقراری ارتباط باخانواده ودوستانم وعکس بچه هایم را برای خانواده وخواهرم درامریکا فرستادم..
کم کم واتساپ مرا جوری به خودش مشغول کرد که نسبت به خانواده وفرزندانم توجه کمتری داشتم..
همه اوقات من شده بود چت کردن بادوستان مجازی که روزبروز بیشترمی شدند.!
ودوستانی را دوباره پیداشون کردم که سالها ازآنها بی خبر بودم ..
حسابی دراین فضای مجازی(مسموم)غرق شده بودم..
من رسما معتادگوشی و واتساپ شده بودم!
یک لحظه گوشی ازدست من جدانمیشد..من که همواره بابچه هایم میگفتم ومیخندیدم وبازی می کردم وباهم غذا می خوردیم و...
حالا اصلا به آنها اهمیتی نمیدادم وتوجه نمیکردم...!!
کلا نسبت به خانه وخانواده ام بی توجه شده بودم..!
تانیمه های شب پشت واتساپ مشغول چت کردن با دوستان مجازی ام بودم..
من تا خرخره غرق شده بودم..!!
ادامه دارد⏪⏪⏪
======================
======================
http://eitaa.com/joinchat/3088580610Cb6b882f8f7
#ذڪرهاےگرـღـگشا در ایتا👆👆
هدایت شده از درمان با قرآن و #ذڪرهاےگرـღـگشا👉
#دعای_شبانه
🌸شب پردﻩ را پَس میزند
✨وتمام ِﺩاشتہ های
🌸فراموﺵ شده را
✨عیاﻥ میکند
🌸خدا احساس وجدان
✨الهی رحم کن
🌸تابا احساﺱ آرامش
✨و وجدانی راحت بخوابیم
#شبتون_بخیر
@shamimrezvan
@tafakornab
هدایت شده از درمان با قرآن و #ذڪرهاےگرـღـگشا👉
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸زبسـم الله چیزی نیست بهتر
🍀نهادم تـــاج بسم الله،برسـر
🌸عجب تاجی ست این تاج الهی
🍀ببند برسر،بروهرجاکه خواهی
🌸بسم الله الرحمن الرحیم🌸
🍃سلام صبح بخیرونیکی🍃
@shamimrezvan
#ذڪرهاےگرـღـگشا👆👆
هدایت شده از درمان با قرآن و #ذڪرهاےگرـღـگشا👉
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
http://eitaa.com/joinchat/2833907715G36ddf02ee7
حجاب فاطمی مخصوص بانوان👆
✍قِــصـَّــه ای دردناک ،واقعی وعبرت آموز
📵قِــصـَّـــَّــهء من با #فضای_مجازی📵
"قسمت دوم"👇
همسرم برام یکiphone کادو گرفت..ومن هم طبق معمول همه کاربران انترنتی برنامه های دل خواهم را دانلود کردم که ازهمه برنامه ها واتساپ برام جذابتر بود.
📵شروع کردم به برقراری ارتباط باخانواده ودوستانم وعکس بچه هایم را برای خانواده وخواهرم درامریکا فرستادم..
کم کم واتساپ مرا جوری به خودش مشغول کرد که نسبت به خانواده وفرزندانم توجه کمتری داشتم..
همه اوقات من شده بود چت کردن بادوستان مجازی که روزبروز بیشترمی شدند.!
ودوستانی را دوباره پیداشون کردم که سالها ازآنها بی خبر بودم ..
حسابی دراین فضای مجازی(مسموم)غرق شده بودم..
من رسما معتادگوشی و واتساپ شده بودم!
یک لحظه گوشی ازدست من جدانمیشد..من که همواره بابچه هایم میگفتم ومیخندیدم وبازی می کردم وباهم غذا می خوردیم و...
حالا اصلا به آنها اهمیتی نمیدادم وتوجه نمیکردم...!!
کلا نسبت به خانه وخانواده ام بی توجه شده بودم..!
تانیمه های شب پشت واتساپ مشغول چت کردن با دوستان مجازی ام بودم..
من تا خرخره غرق شده بودم..!!
تقریبا چهارماه بعدازدریافت گوشی ازشوهرم یکی ازشبها که با دوستم مشغول چت های بیجا وبیهوده که هیچ ربطی به خانواده ویا زندگی ام نداشت وفقط وقت تلف کردن بود، مشغول بودم ،طوری غرق چت کردن بودم که حتی یادم نبود که بچه هام تو اتاق دیگه ومن تواتاقی دیگه هستم..
صدایی رشته افکارم پاره کردکه میگفت:
ماما ماما ماما..!!
صدای پسرم محمد بود،
باعصبانیت برسرش داد زدم واو را ساکت کردم..
چون من بادوستم در واتساپ مشغول بودم..
پسرم ساکت شد ودیگه مزاحمم نشد..
بعداز مدتی رفتم تو اتاقشان ودیدم دخترم هدیل روزمین درازکشیدم وپسرم باچشمانی اشکباربالای سرش نشسته واورا می نگرد..
دادزدم چی شده؟
ادامه دارد⏪⏪⏪
======================
http://eitaa.com/joinchat/3088580610Cb6b882f8f7
#ذڪرهاےگرـღـگشا در ایتا👆👆
======================
هدایت شده از درمان با قرآن و #ذڪرهاےگرـღـگشا👉
﷽ #درسنامه
زبانت معمـار است ...
وحرفهایت،
خشت خام ...
مبادا کج بچینی! دیوارسخن، !
که فــرو خواهــد ریخــت ،
بنـای "شخصیتت....
@shamimrezvan
@tafakornab
هدایت شده از درمان با قرآن و #ذڪرهاےگرـღـگشا👉
#خواص_آیات_قرآنی
#خواب_آرام
🌛✺ درمان بیخوابے ✺🌜
🌙 اگر دچار بیخوابے شدے
این بخش از آیه ۲۵۵ بقره را
۳۶ مرتبه بخوان بخواب روے
📓 کشکول شمس ۷۰۰
مطالب مشابہ ↩️
@shamimrezvan
#ذڪرهاےگرـღـگشا👆👆
هدایت شده از درمان با قرآن و #ذڪرهاےگرـღـگشا👉
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#دعای_شبانه🌟🌙
پروردگارا❣
در این شب زیبا⛺️
ایمان غبار گرفتہ مارا
در باران رحمت خویش پاڪ ڪن
و شبۍ آرام را🌃
بہ عزیزانم عنایت بفرما
#شبتون_سرشارازآرامش✨
@shamimrezvan
@tafakornab
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
💠 بسم اللّه الرحمن الرحيم 💠
⚜الهی به امیدتو⚜
✳ اعجازبسم الله ✳
امام صادق ع فرمودند:
بسم اللّه الرحمن الرحيم،
بزرگ ترين ،
وباعظمت ترين نام خداونداست.
📗بحارالأنوار، ج 90،ص 223
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یا علی بن موسی الرضا
«روز هشتم» همگی
میل«خراسان»داریم
انتظارِ «کرم»
از سفره ی«سلطان»داریم
از سر کفر نگفتیم:
«شفا دست شماست»
ما به «دستان شفا بخش»
تو ایمان داریم....
@tafakornab
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
📵قِــصـَّـــَّــهء من با #فضای_مجازی📵
✍قِــصـَّــه ای دردناک ،واقعی وعبرت آموز
"قسمت سوم وپایانی"👇
پسرم جواب داد من که چندبار صدات زدم مامان جان اما توسرمن داد زدی ونگذاشتی من حرفم رابزنم..هدیل نمی دانم چی چیزی رابلعیده ونمیتونه نفس بکشه ومن هرچه تلاش کردم نتونستم از گلوش خارج کنم.!
دیوانه وار دخترم راتکان می دادم اما بی فایده بود زنگ زدم اورژانس ازآنها کمک خواستم..
دقایقی بعد اونها باآمبولانس اومدند وبعدازمعاینه،
دکتر گفت متاسفم..!!
من نتوانستم برای دخترت کاری کنم..اوازدنیا رفته است.!
لحظاتی بعد پلیس هم ازراه رسیدوتحقیقات آغازشد ومرا با دخترعزیزم که دیگه تواین دنیانبودبه بیمارستان برای تحقیقات بیشتروانجام آزمایشات متتقل کردند..
وقتی شوهرم به بیمارستان اومد ازمن پرسید که چی شده؟چه اتفاقی افتاده؟
اوباور نمیکردکه ما برای همیشه دختروجگرگوشه مون هدیل راازدست داده ایم..
من جسته گریخته براش تعریف می کردم وکوشش می کردم تایه جورایی حقیقت راکتمان کنم اما دروغ گفتن درچهره ام نمایان بود وشوهرم حرفهایم راباور نکرد ومن مجبور شده حقیقت را کامل بدون کم وکاستی برایش بازگو کردم تا هم خودم ازعذاب وجدان آسوده شوم وهم خانواده ام راازدست ندهم..!
بعدازاینکه من حادثه رابازگو کردم شوهرم که طاقت شنیدن چنین واقعه ای رانداشت بافریاد داد زد وگفت:.توطلاق هستی طلاق هستی طلاق هستی ودرحالیکه گریه میکرد بیرون رفت..
من اعصابم بهم ریخت ودچارافت وشکست روحی شدیدی شدم مرا به بخش دیگری ازبیمارستان منتقل کردند..
❗من احمق.
باندانم کاریهایم.
همه زندگی ام راازدست دادم
دخترم،
همسرم،
خانواده ام،
وهمه زندگی ام را نابود کردم
چون بادوستان فضای مجازی و واتساپ مشغول بودم وخانواده ام وفرزندانم رافدا کردم
وبه آنها بی توجه بودم.
📵 این قصه تقدیم به همه زنان ومردانیکه خودرا وقف این برنامه ها کرده اند وازدور وبر وخانواده وپدرومادر ودین دنیا وزندگی حقیقی خودغافل شده اند⛔
⚠هوشیارباشید.⚠️
زنگ خطری برای همه است.
این حادثه تکرارشدنی است.
تادیرنشده به فکرخودتان
وخانواده تان باشید.
چرا❓عاقل کندکاری
که بازآرد پشیمانی
🌹تقدیم به همه کاربران
انترنتی وفضاهای مجازی🌹
======================
http://eitaa.com/joinchat/815792139C7badb43017
#ذڪرهاےگرـღـگشادرایتا⬆️
======================