هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
.
#احکام_شرعی #احکام_بانوان
مواردی که اجازه شوهر برای #خروج از منزل بر #زن لازم نیست.
✅گرچه از حقوق مرد بر زن این است که زن بدون اذن او از خانه بیرون نرود، اما در موارد زیر اطاعت واجب نیست.
1⃣ در انجام واجبات عینی همچون حج واجب. 🕋
2⃣ برای فراگیری احکام واجب.
3⃣ اگر زن قبل از عقد 💍 باشوهر توافق کند به ادامه تحصیل 📝 و اشتغال 💰، مرد نمی تواند او رانهی کند.
4⃣ خروج برای مسائل ضروری همچون درمان بیماری.💉
5⃣ خروج برای فرار از ضرر جانی، 🔪 مالی و عرضی.
6⃣ خروج از منزل برای تظلم و دادخواهی.
7⃣ خروج برای #تامین_معاش، چنانچه شوهر او قادر به آن نباشد یا از انفاق سرپیچی کند.
📗 #منابع:
۱. فرهنگ فقه ج۳ ص ۴۵۲
۲. توضیح المسائل مراجع م ۲۴۱۲
۳. احکام خانواده وحیدی ج ۱ ص ۲۸۸
۴. احکام دو دقیقه ای محمود اکبری ج ۳ ص ۹۴
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#حدیث
✨امام علی(ع):
دنیا مانند ماری است که پوستی نرم دارم اما زهری کشنده؛ 🐍
سفینه البحار، 3:127📖
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#تدبردرقرآن
▪️یَآ أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ (۲۷)
▫️ارْجِعِى إِلَى رَبِّکَ رَاضِیَةً مَّرْضِیَّةً (۲۸)
▪️فَادْخُلِى فِى عِبَادِى (۲۹)
▫️وَادْخُلِى جَنَّتِى (۳۰)
▪️▫️▪️▫️▪️
▪️هان اى روح آرام یافته و متین
▫️به سوى پروردگارت بازگرد
▪️که تو از او خشنود و او
▫️از تو خرسند است.
▪️پس در جرگه بندگان من درآى
▫️و به بهشت من داخل شو
📚سوره مبارکه فجر
✍ آیات ۲۷تا۳۰
😭💧داستان زیبای مادر💧😭
💝در زمانهای قدیم مردمی بادیه نشین زندگی میکردند که در بین آنها مردی بود که مادرش دچار آلزایمر و نسیان بود😔 و میخواست در طول روز پسرش کنارش باشد و اين امر مرد را آزار ميداد😢.
🗯فكر ميكرد در چشم مردم کوچک شده است .هنگامی که موعد کوچ رسید مرد به همسرش گفت ؛مادرم را نیاور بگذار اینجا بماند و مقداری غذا هم برایش بگذار تا اینجا بماند و از شرش راحت شوم تا گرگ او را بخورد یا بمیرد😳😭!همسرش گفت باشه آنچه میگویی انجام میدهم!
😢همه آماده کوچ شدند زن هم مادر شوهرش را گذاشت و مقداری آب و غذا در کنارش قرار داد🥀
😭و کودک یک ساله ی خود را هم پیش زن گذاشت و رفتند. آنها فقط همین یک کودک را داشتند😭 که پسر بود و مرد به پسرش علاقه ی فراوانی داشت و اوقات فراقت با او بازی میکرد و از دیدنش شاد میشد💝.
🗯وقتی مسافتی را رفتند تا هنگام ظهر برای استراحت ایستاند و مردم همه مشغول استراحت و غذا خوردند شدند مرد به زنش گفت پسرم را بیاور تا با او بازی کنم زن به شوهرش گفت او را پیش مادرت گذاشتم🥀 !
🗯مرد به شدت عصبانی شد و سر او فریاد کشید که چرا اینکار را کردی😢...!همسرش پاسخ داد ما او را نمیخواهیم زیرا بعدها، او تو را همانطور که مادرت را گذاشتی و رفتی خواهد گذاشت تا بمیری😭😢..!
💔حرف زن مانند صاعقه به قلب مرد خورد😭و سریع اسب خود را سوار شد و به سمت مادرش و فرزندش رفت زیرا پس از کوچ همیشه گرگان بسمت انجا می امدند تا از باقی مانده وسایل شاید چیزی برای خوردن پیدا کنند. مرد وقتی رسید دید مادرش فرزند را بلند کرده و گرگان دور آنها هستند و پیرزن به سمتشان سنگ پرتاب میکند و تلاش میکند که کودک را از گزند گرگها حفظ کند😢.
💝مرد گرگها را دور کرده و مادر و فرزندش را بازمیگرداند و از آن به بعد موقع کوچ اول مادرش را سوار بر شتر میکرد و خود با اسب دنبالش روان میشد و از مادرش مانند چشمش مواظبت میکرد💝😍...
💝*انسان وقتی به دنیا می آید بند نافش را میبرند ولی جایش همیشه می ماند تا فراموش نکند که برای تغذیه به یک زن بزرگ وصل بود✨❤️!
🗯♥️🗯♥️🗯♥️🗯♥️
http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727
#داستان_وضرب_المثل_انرژی_مثبت👆
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
🌷کاش یه مغازه بود...
آدم میرفت میگفت:
ببخشید آقا این "خنده های از ته دل" چند اند؟ ✨
"صداقتِ" فروشي هم داريد؟ ✨
"عشق" را نوشتید دست نزنید... مال پشت ویترینه؟؟ فروشی نیس؟ ✨
"وفاداري" امروز متری چند شده؟! ✨
قيمت "صلح و دوستی" چنده؟ جنس چینی درجه دو نمیخوام...میخوام اصل باشه...
يه "دل بدون غصه" سیری چند؟ "آدمهای مهربون" در همه، یا میشه سوا کرد؟✨
یه مثقال "زندگی آروم" میخوام با یه چارک "حوض و پشه بند"! یه وجب "حیاطای قدیم"... عطر و بوی کاهگلش که نرفته؟
آقا از اون "آرامش هاي قديم" هم بهم بدین.... لحظه ای چند؟ ✨
این روزها که همه چیز گرون شده... قیمت اینام بالا رفته یا ثابت مونده؟؟
این"محبتا" که میپاشند روي زندگیا مشتی چند؟✨
از اون "روزایی که بی بغض اند" ، "روزای بچگی" هم دارین؟...
از اون "سالهاي بی رنج" اندازه دل ما دارین؟!✨
این "شادیها" دوام دارند؟! جنسشون مرغوبه؟ نه؟...✨
کاش یه عطر فروشی بود... آدم عطر گرم اقاقیا و یاس های قدیم" میخرید. عطر " خاک بارونخورده" ، عطر "آغوش مادر"با ماندگاری طولانی!✨
کاش یه جایی بود میشد رفت و گفت یك "زندگی" میخوام
از جنس خوبش...✨
#زندگیتون_بر_وفق_مراد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌿🌾گویند:
دهقانی مقداری گندم در دامن لباس پیرمرد فقیری ریخت پیرمرد خوشحال شد و گوشه های دامن را گره زد و رفت!
درراه با پروردگار سخن می گفت:
( ای گشاینده گره های ناگشوده، عنایتی فرما و گره ای از گره های زندگی ما بگشای )
در همین حال ناگهان گره ای از گره هایش باز شد و گندمها به زمین ریخت!
او با ناراحتی گفت:
من تو را کی گفتم ای یار عزیز
کاین گره بگشای و گندم را بریز!
آن گره را چون نیارستی گشود
این گره بگشودنت دیگر چه بود؟
نشست تا گندمها را از زمین جمع کند درکمال ناباوری دید دانه ها روی ظرفی از طلا ریخته اند!
ندا آمد که:
🌾تو مبین اندر درختی یا به چاه
🌾تو مرا بین که منم مفتاح راه
#مولانا
@tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
❣یک دقیقه تامل
خارپشتی از یک مار 🐍 تقاضا کرد که بگذار من نیز در لانه تو، مأوا گزینم و هم خانه تو باشم. مار تقاضای خارپشت را پذیرفت و او را به لانه تنگ و کوچک خویش راه داد. چون لانه مار 🐍 تنگ بود، خارهای تیز خارپشت هر دم به بدن نرم مار فرو میرفت و او را مجروح میساخت اما مار از سر نجابت دم بر نمیآورد.
سرانجام مار 🐍 گفت: «نگاه کن ببین چگونه مجروح و خونین شدهام. میتوانی لانه من را ترک کنی؟» خارپشت گفت: «من مشکلی ندارم، اگر تو ناراحتی میتوانی لانه دیگری برای خود بیابی!»
🔴 عادتها ابتدا به صورت مهمان وارد میشوند اما دیری نمیگذرد که خود را صاحب خانه میکنند و کنترل ما را به دست میگیرند.
🔻🔺🔻مواظب خارپشت ها یا عادت های منفی زندگیمان باشیم...!!!
@tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❄️عصر پنجشنبه دی ماهتون عالی
🍎امروز عصر برایتان
❄️اینگونه آرزو میکنم
🍎ان شاءالله
❄️خدای مهربون در خونه تک تک تون روبزنه
🍎وسبدی پر از خیر و برکت
❄️پرازشوق زندگی
🍎پرازحس خوشبختی
❄️پرازشادی وعمری با عزت
🍎وعاقبت بخیری به تک تکتون هدیه بده
❄️#عصرزمستونیتون_بخیر☕️🎂
هدایت شده از بنرها
اونقدرکه به دخترامون #ظرف_شستن #غذا_پختن یادمیدیم، سیاست یادنمیدیم
بعدمیرن #بی_تجربگی میکنن وبه مشکل میخورن!
بیا اینجا هم تجربه هم سیاست هم آموزش زناشویی رو یاد بگیر👇👇
http://eitaa.com/joinchat/766377995Cae42414a21
#کانال_آموزش_خانواده_بهشتی 👆
✨﷽✨
🌼حکایت شتر دیدی ندیدی
✍میگویند سعدی از دیاری به دیاری میرفت. در راه چشمش به زمین افتاد. جای پای یك مرد و یك شتر دید كه از جلوش رد شده بودند. كمی كه رفت ادرار كم جهشی روی زمین دید پیش خود گفت سوار این شتر زن حاملهای بوده بعد یك طرف راه مگس و طرف دیگر پشه به پرواز دید پیش خود گفت:
یكه لنگه بار این شتر شیره بوده لنگه دیگرش سرکه. باز نگاهش به خط راه افتاد دید علفهای یك طرف جاده چریده شده و طرف دیگر نچریده. باقی مانده. پیش خود گفت: یك چشم این شتر كور بوده، یك چشم بینا. حدسیات سعدی همه درست بود و ساربانی كه از جلوش گذشته بود به خواب میرود و وقتی كه بیدار میشود میبیند شترش رفته. او سرگردان بیابان شد تا به سعدی رسید. پرسید: شتر مرا ندیدی؟ سعدی گفت: "یك چشم شترت كور نبود؟" مرد گفت: "چرا" گفت: "بارش شیره و سرکه نبود؟" گفت: چرا
گفت: زن حاملهای سوارش نبود؟ گفت: چرا. سعدی گفت: من ندیدم. مرد ساربان كه همه نشانها را درست شنید اوقاتش تلخ شد و گفت: "شتر مرا تو دزدیدهای همه نشانیهاش را هم درست میدهی" بعد با چوبی كه در دست داشت شروع كرد سعدی را زدن. سعدی تا آمد بگوید من از روی جای پا و علامتها فهمیدم و اینها را گفتم چند تایی چوب ساروانی خورد. وقتی مرد ساروان باور كرد كه او شتر را ندزدیده راه افتاد و رفت. سعدی زیر لب زمزمه كرد و گفت:
سعدیا چند خوری چوب شتربانان را
میتوان قطع نظر كرد، شتر دیدی؟ نه
•┈••✾🍃💞🍃✾••┈•
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
باور کن که می توانی به اوج برسی حرکت کن ، شروع کن ، باور کن می توانی به آرامش برسی مسائل برای همه هست برای همه.
کسی که قبول کند این رو باهاش کنار میاد زندگی بینهایت زیباست و تو آمدی تا از زیباییش استفاده کنی.
تو آمدی که از زیباییش لذت ببری زیبایی در هرچیزی هست اگر بخواهی باور کن تو لیاقتش را داری.
مهم این است که روز خود چگونه شروع کنیم. محکم و استوار اولین قدم را برداریم و یا سست اراده باشیم و تصور کنیم کاری از دستمون برنمی آید.
کافیست کمی در مورد وظایف و اهدافمون تفکر کنیم و بدانیم زیبایی در لذت اتمام و تحقق آرمان هايمون است.