هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#داستان_آموزنده
💜داستان واقعی و آموزنده تحت عنوان
#نامادری
💜 #قسمت_پنجم
مادرم وشوهرمادرم بعدچندروزی که ازامدن ماازخونشون گذشته بود به خانه ما امدن وخانواده شوهرم روی بازازاونا استقبال کردن ومارو با خواهروبرادرهای علی دعوت کردن پاگشا ..
که من ازصبح به منزل🏡 مادرم رفتم خواهروبرادرهای من ازرفتن من به اونجاخیلی خوشحال بودن ،،،
عصرمهمونها اومدن وبرای اولین باربود که مادرم وبقیه علی رودیدن،،وبه گفته اونا هم علی پسرخوبی بود🙍♂ مادرم هم برای پذیرایی ازاونا سنگ تموم گذاشت
روزها میگذشت ومن همراه علی به خانه مادرم میرفتم ودرواقع با اونا سخت رفت وامد میکردیم
وهمچنین بستگان مادرم 🎁مرا تک تک پاگشا کردن ،
به این ترتیب بودکه همگی با علی آشناشده بودن
بعدگذشت یکسال ما خانه جدا اجاره کردیم وازخانواده شوهرم جدا شدیم😍 وشروع به کم وکسری وسایل خونه کردیم که نامادری من اجازه خرید جهیزیه کامل روبه پدرم نداده بود..
بعدگذشت چهارسال زندگی مشترک خدابه ما دختری👪 دادبه اسم شادی که بیشترزندگی من رو شیرین ترکرد دراین مدت من گاه گاهی پدرم رو میدیدم ،،ولی مادروخواهربرادرهای من عاشق دخترم بودن ودخترمن نیزعاشق اونا ،،بعددوسال خدابه ماپسری داد به اسم شاهین که به خاطروجود دوتا بچه کوچیک بیشتراوقات خونه مادرم بودم
وهمه ماخوشحال کنارهم روزها رو سپری میکردیم ،،یکروزسرد پاییزی مادرم ازبیرون به خانه برمیگشته داخل حیاط افتاده بود که وقتی به بیمارستان رسانده بودن دکترخبربدی داده بود که مادرم فشارداشته وسکته کرده بود مادر مهربون وزیبای من دیگه نمیتونست راه بره با کمک فیزیوتراپی وداروها تونست به سختی راه بره
که من اون موقع بود فهمیدم مادرم درگذشته به خاطردوری ازمن سکته اول رو زده بوده ولی خفیف ،،واین بارسکته دوم اون بود
بیشترروزها من به منزل مادرم میرفتم وکمک مادرم بودم خواهرم نیزبزرگ شده بود خواستگارایی داشت ،،خواهرم ازدواج کرد ودراون دوران من خیلی زحمت اونا رو کشیدم تا خواهرم به خونه خودش رفت وبعد 5ماه خواهرم باردارشد وبعد9ماه خدابه اون دخترکوچلویی داد حالا من خاله شده بودم..
💜 ادامه دارد⬅️⬅️
📚داستان های واقعی و آموزنده در کانال
#ذڪرهاےگرـღگشا👇
@tafakornab
@shamimrezvan
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
http://eitaa.com/joinchat/2767126539Cf9cc9852b1
حجاب فاطمی مخصوص بانوان👆آقا❌❌❌
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#احسن_القصص
✨#داستان_های_بحار_الانوار
👈 ماجرای ازدواج جویبر و ذلفا
(قسمت اول)
🌴جویبر از اهل یمامه بود، هنگامی که آوازه پیغمبر صلی الله علیه و آله را شنید، به مدینه آمد و اسلام آورد. طولی نکشید از خوبان اصحاب رسول خدا به شمار آمد و مورد توجه پیامبر اسلام قرار گرفت. چون نه، پول داشت و نه، منزل و نه، آشنایی، پیغمبر صلی الله علیه و آله دستور داد در مسجد به سر برد. تدریجاً عده ای از فقرا اسلام آوردند و آنان نیز با جویبر در مسجد به سر می بردند. رفته رفته مسجد پر شد، همه در مضیقه قرار گرفتند.
🌴از جانب خداوند دستور رسید کسی حق ندارد در مسجد بخوابد! پیامبر دستور داد بیرون مسجد سایبانی ساختند تا مسلمانان غریب و بی پناه در آنجا ساکن شوند و آن مکان را (صفه) نامیدند و به ساکنین آنجا اهل صفه می گفتند. رسول خدا مرتب به وضع آنها رسیدگی می کرد و مشکلاتشان را برطرف می ساخت.
🌴روزی پیامبر اسلام برای رسیدگی به وضع آنها تشریف آورده بود، به جویبر که جوان سیاه پوست، فقیر، کوتاه قد و بدقیافه بود، با مهر و محبت نگریست، فرمود: جویبر چه خوب بود زن می گرفتی تا هم نیاز تو به زن بر طرف می شد و هم او در کار دنیا و آخرت به تو کمک می کرد. جویبر عرض کرد: یا رسول الله! پدر و مادرم فدای تو باد! چه کسی به من رغبت می کند، نه، حسب و نسب دارم و نه، مال و جمال، کدام زنی حاضر می شود با من ازدواج کند؟
🌴رسول خدا فرمود: جویبر! خداوند به برکت اسلام ارزش افراد را دگرگون ساخت، کسانی که در جاهلیت بالانشین بودند آنها را پایین آورد و کسانی که خوار و بی مقدار بودند، مقام آنها را بالا برد و عزیز کرد. خداوند به وسیله اسلام افتخار و بالیدن به قبیله و حسب و نسب را به کلی از میان برداشت. اکنون همه مردم، سیاه و سفید قریشی و عرب یکسانند و همه فرزندان آدمند، آدم از خاک آفریده شده است و هیچکس بر دیگری برتری ندارد. مگر به وسیله تقوا و محبوب ترین انسان روز قیامت در پیشگاه خداوند افراد پارسا و پرهیزگارند. من امروز فقط کسی را از تو برتر می دانم که تقوا و اطاعتش نسبت به خدا از تو بیشتر است.
🌴سپس فرمود: جویبر! هم اکنون یکسره به خانه زیاد بن لبید رئیس طایفه بنی بیاضه برو و بگو من فرستاده پیامبر خدا هستم و آن حضرت فرمود: دخترت ذلفا را به همسری من جویبر درآور!
ادامه دارد....
@shamimerezvan
@azkarerouzaneh
@jomalate10rishteri
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#داستان_آموزنده
داستان واقعی و آموزنده تحت عنوان👇
#نامادری
#قسمت_ششم
دوماه ازبه دنیا امدن بچه 👶خواهرم گذشته بود،،من خونه خودمون بودم که مادربزرگم زنگ زد وباناراحتی گفت که مادرم رو به بیمارستان بردن ،،😔
مابچهارو پیش پدرشوهرم 👴گذاشتیم وباعلی بلافاصله به بیمارستان رفتیم🏥
حالا متوجه شدم که دلشوره اون روز من الکی نبود سراسیمه به بیمارستان رسیدیم 3تاداداشای من بیرون اتاق بیمارستان گریه میکردن😭
با دیدن من صدای اونا بالاتررفت من خودم رو با زوربه اتاق مادرم رسوندم
بادیدن چهرمادرم 😞مظلوم وچشای مهربونش حالم خراب شد.
مادرم فقط نگاه میکرد اون نمیتونست حرف بزنه ودستای منو که تو دستش بود فشارمیداد نمیدونم چی میخواست بگه ولی احساس میکنم داشت بچهاشو به من میسپرد
غم ترس ازدست دادن دوباره مادرم تمام وجودم رو گرفت وتاجایی که جان داشتم گریه میکردم ودعا🙏🏻 برای خوب شدن مادرم ،،،
مادرم رو برای عکسبرداری بردن ولی نتیجه خوبی نداشت ،،فردای اون روز مادرم روبه ای سی ویو بردن که یک پنجره بزرگ به حیاط بیمارستان🏥 داشت وکارهرروزمن وخواهروبردارام این بود که پشت پنجره وایستیم ومادرم رو نگاه کنیم مادری😭 که چشاش پرازحرف ومهربونی بود ولی دریغ ازیک کلمه....
💜 ادامه دارد⬅️⬅️
📚داستان های واقعی و آموزنده در👇👇
@tafakornab
@shamimrezvan
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
http://eitaa.com/joinchat/2767126539Cf9cc9852b1
حجاب فاطمی مخصوص بانوان👆آقا❌❌❌
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
چه مهمانانی بی دردسری هستند رفتگان
نه به دستی ظرفی را چرک میکنند
نه به حرفی دلی را آلوده
تنها به فاتحه ای قانع اند و صلوات🌹
فاتحه ای نثار درگذشتگان💐
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
4_5871000490090693676.mp3
4.73M
شاه پناهم بده،😭
خسته راه آمدم😭
آه نگاهم مکن،😭
غرق گناه آمدم😭
"خالُف "موسیقیدان، نوازنده و خواننده اهل تاجیکستان
🏴شهادت امام رضا ع تسلیت🏴
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#حدیث_روز
🏴 امام رضا عليه السلام:
🔻کسي که با دوري راه سرا و مزار من به زيارت من بيايد، روز قيامت در سه جا (براي دستگيري) نزد او خواهم آمد و او را از بيم و گرفتاري آن موقفها رهايي خواهم بخشيد:
1⃣هنگامي که نامه ها (ي اعمال) در راست و چپ به پرواز درآيند
2⃣نزد (پل) صراط
3⃣نزد ميزان (محل سنجش اعمال)
📕 وسائل الشیعه، ج 10، ص 433
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#احکام_شرعی
👹🔮اعمال خرافی در پایان ماه صفر🔮👹
⁉️ #سوال 583:
در شب اول ماه ربيعالاول از حدود نيمهشب تا اذان صبح افرادى با در دست داشتن شمع🕯 پشت درب مساجد مراجعه و با كوبيدن به درب مساجد🚪 و خواندن اذكارى توسل جسته و حاجات خود را طلب مىنمايند، البته اين عمل را تا هفت مسجد ادامه مىدهند و خصوصاً اين حال توسل در هنگام اذان صبح به اوج خود مىرسد و معتقد هستند بدين وسيله اتمام ماه صفر و آمدن ماه ربيعالاول را خبر مىدهند. نظر حضرتعالى در اين باره چيست؟
#پاسخ:
✅عمل مذكور مستند روايى ندارد و شيوهاى قابل تأييد نيست. اگر چه اصل اذكار و ادعيه و طلب حاجات از خداوند متعال عمل پسنديدهاى است، لكن اشكال در شيوه عمل به نحو ياد شده است، آقايان علماى اعلام (دامت افاضاتهم) و مؤمنين (ايدهم الله تعالى) با پند و اندرز و موعظه و نصيحت از رواج چنين رفتارهايى كه چه بسا ممكن است منتهى به وَهْن مذهب گردد، جلوگيرى نمايند.
____
منبع: کانال رسمی امام خامنه ای
#احکام_مناسبتها
➖➖➖➖➖➖
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
دعای خروج از ماه صفر فراموش نشه؛همه را دعا کنید
بسم الله الرحمن الرحیم
یا سَیّدُ یا سَیّدُ یا صَمَدُ یا مَنْ لَهُ الْمُسْتَنَدُ اِجْعَلْ لی فَرَجاً وَ مَخْرَجاً مَمّا اَنا فیهِ وَاکْفِنی فِیهِ وَ اَعُوذُ بِکَ بِسْمِ اللهِ التّامّاتِ یا اَللهُ یا اَللهُ یا اَللهُ یا رَحْمنُ یا رَحْمنُ یا رَحیمُ یا خالِقُ یا رازِقُ یا بارِیُ یا اَوَّلُ یا آخِرُ یا ظاهِرُ یا باطِنُ یا مالِکُ یا قادِرُ یا واهِبُ یا وَهّابُ یا تَوّابُ یا حَکیمُ یا سَمیعُ یا بَصیرُ یا غَفورُ یا رَحیمُ یا غافِرُ یا شَکُورُ یا عالِمُ یا عادِلُ یا کَریمُ یا رَحیمُ یا وَدودُ یا غَفورُ یا رَؤفُ یا وِتْرُ یا مُغیثُ یا مُجیبُ یا حَبیبُ یا مُنیبُ یا رَقیبُ یا مَعیدُ یا حافِظُ یا قابِضُ یا حَیُّ یا مُعینُ یا مُبینُ یا جَلیلُ یا جَمیلُ یا کَفیلُ یا وَکیلُ یا دَلیلُ یا حَیُّ یا قَیّومُ یا جَبّارُ یا غَفّارُ یا حَنّانُ یا مَنّانُ یا دَیّانُ یا غُفْرانُ یا بُرْهانُ یا سُبْحانُ یا مُسْتَعانُ یا سُلْطانُ یا اَمینُ یا مُؤمِنُ یا مُتَکَبِّرُ یا شَکُورُ یا عَزیزُ یا عَلیُّ یا وَفِیُّ یا قَویُّ یا غَنیُّ یا مُحِقُّ یا اَمینُ.
(آمین یا رب العالمين)
#التماس_دعا
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
زندگی دادگاه نیست...
تا در آن به دنبال احقاق حق خود باشیم،
زندگی، زندگی است
باید گذشت کرد تا بتوان ازآن لذت برد
گذشت، رمز پیروزی درزندگی است...
http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727
💙💙💠💠💙💚💠💠💙💙💠💠💙💙
🌸داستان🌸
🌷آغاز دروغ گویی🌷
ريموند بيچ مى گويد: دختر جوانى را مى شناسم كه اكنون يك دروغگوى درمان ناپذير است. او هنگامى كه هفت سال داشت هر روز به كلاس درس مى رفت؛
پرستارى هر روز او را به مدرسه مى برد و در پايان درس نيز خودش عقب او مى رفت . خلاصه اين زن مسئول تربيت اين كودك بود.
در آن زمان ، شاگردان كلاس هر روز بر حسب نمره هاى امتحانات كتبى طبقه بندى مى شدند و شاگرد اول و دوم و... معين مى شد.
دخترك هر روز همين كه كيف به دست از كلاس خارج مى شد، با پرسش يكنواخت و حريصانه پرستارش كه مى گفت : (چند شدى ؟) رو به رو مى شد. هرگاه او مى توانست بگويد: (اول يا دوم ) كار درست بود. اما يكبار اتفاق افتاد كه سه نوبت پى در پى ، اين بچه ، شاگرد سوم شد و بايد گفت كه رتبه سوم ميان بيست و پنج نوآموز به راستى جاى تحسين دارد.
پرستارِ او ، دو بار اول بردبارى كرد، اما بار سوم ديگر نتوانست خوددارى كند. در حاليكه بچه از وحشت دچار بهت شده بود، فرياد زد: (پس اين شاگرد سومى تو پايان ندارد؟ فردا بايد اول شوى ! مى شنوى ؟!
اول ! بايد شاگرد اول بشوى !)
اين امر سخت و جدى در تمام آن روز فكر دخترك را به خود مشغول كرد و فردا هم در مدرسه دچار همين غم و وحشت بود. تمام دقت و توجهش را آن روز در انجام تكاليف و دروسش به كار برد.
اما او آن روز ، بار ديگر شاگرد سوم شناخته شد و امروز ديگر اين مصيبت و بلاى عظيمى بود!
هنگامى كه زنگ آخر را زدند، پرستار دم در كلاس در كمين اين طفلك ايستاده بود. همين كه چشمش به او افتاد فرياد زد: (چه خبر؟) دخترك كه دل گفتن حقيقت را در خودش نديد، پاسخ داد: (اول شدم !) و به اين گونه دروغگويى او آغاز شد!
چقدر از پدرها و مادرها كه به همين گونه رفتار مى كنند و به اين ترتيب بار سنگين گناهكارى و مسئوليت دروغگويى فرزندان را به دوش مى گيرند!!!!
@tafakornab
@shamimrezvan
💙💙💠💠💙💙💠💠💙💙💠💠
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
💠اثر کمک به مرده در طاس حمام💠
◀️در این داستان #واقعی و جالب، رابطه بین کارهایی که این دنیا برای اموات انجام میدهیم با اثری که در برزخ میگذارد مشخص میشود:
🍃از خاطرات آقابزرگ طهرانی به علامه طهرانی:
طفل بودم و چند روز بود كه مادر بزرگ پدری من از دنيا رفته بود. يك روز مادر من در منزل آلبالو پلو پخته بود.
هنگام ظهر يك نیازمندی در كوچه گدایی ميكرد و مادرم خواست برای خيرات به روح مادر بزرگم مقداری غذا به سائل بدهد، ولی ظرف تميز در دسترس نبوده و با عجله برای آنكه سائل از در منزل ردّ نشود مقداری از آن آلبالو پلو را در طاس حمّام كه در دسترس بود ريخته و به سائل ميدهد و از اين موضوع كسی خبر نداشت.
🔆نيمه شب پدر من از خواب بيدار شده و مادر مرا بيدار كرد و گفت:
🔅امروز چكار كردی؟ چكار كردی؟
🔅مادرم گفت: نمیدانم!
🔅پدرم گفت: الان مادرم را در خواب ديدم و بمن گفت:
من از عروس خودم گله دارم، امروز آبروی مرا در نزد مردگان برد؛ غذای مرا در طاس حمّام فرستاد.
🔅تو چكار كردهای؟
🔅مادرم جریان را گفت.
🔳درواقع مادربزرگ گلهمند است كه چرا غذای او كه یک طبق نور است را در طاس حمّام ريخته!
و اهانت به سائل، اهانت به روح متوفّی بوده است.
📕معاد شناسی علامه طهرانی ج 1 ص 190 و 191
شادی روح اموات فاتحه وصلوات🌹
@tafakornab
@shamimrezvan
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#درسنامه
✅۱۰چیز۱۰چیزدیگررامےخورد
نیکی بدی را
تکبرعلم را
توبه گناه را
دروغ رزق را
عدل ظلم را
غم عمررا
صدقه بلارا
خشم عقل را
پشیمانی سخاوت را
غیبت حسن عمل را
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#مناسبتها
#داستان_واقعی
🌺 داستان بشارت پایان ماه صفر به پیامبراکرم صلی الله علیه و آله
روزى پیغمبر صلى الله علیه وآله به چند تن از اصحابشان که در مسجد قبا در خدمت وى بودند فرمودند:
🌸 نخستین کسی که اکنون بر شما وارد شود مردى از اهل بهشت است.
🔸گروهی از اصحاب چون این سخن را شنیدند، برخاسته و بیرون رفتند، تا نخستین کسی باشند که وارد می شود و بهشتى گردند.
پیغمبر صلى الله علیه وآله که به نیت آنان پى برده بود، به باقى مانده اصحاب که نزد وى بودند فرمود:
🌸 به زودى چند تن بر شما وارد میشوند. پس هرکدام از آنان که مرا به خروج ماه «آذار» مژده دهد اهل بهشت است.
سپس آنان که بیرون رفته بودند بازگشتند. درحالی که جناب أبوذر نیز همراهشان بود.
پیغمبر صلى الله علیه وآله به ایشان فرمود:
🌸 ما اکنون در کدام یک از ماههاى رومى به سر میبریم؟
🔸أبوذر گفت: یا رسول الله ماه آذار به پایان رسیده است.
🌸 پیغمبر صلى الله علیه و آله فرمود: اى أباذر! آنرا مى دانستم. لیکن دوست داشتم قوم من هم بفهمند که تو مردى از اهل بهشت هستی و چگونه چنان نباشد، حال آنکه پس از من بهدلیل علاقه ات به اهلبیتم تو را از حرم من دور گردانند، و تنها زندگى خواهى نمود، و تنها خواهى مُرد.
(معانی الأخبار ص۲۰۵، علل الشرایع ج۱ ص۱۷۵)
🔹تنها حدیث موثّق در زمینه بشارتِ پایان یافتن یک ماه به پیامبر صلی الله علیه و آله، حدیث فوق است که آن هم به منظور خاصی بیان شده است و سایر احادیثی که نقل میشوند از جمله کوبیدن درب مساجد یا روشن کردن شمع، هیچگونه اعتباری ندارند.
🌺 پایان ماه غم و اندوه اهل بیت علیهم السلام وحلول ماه ربیع الاول مبارک🌺
✅ لطفا با انتشار این مطلب، از گسترش خرافات جلوگیری کنید.
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
کوبیدن درب مساجد درشب اول ربیع
حجت الاسلام محمدی👇👇👇
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
امروز به عشاق حسین، زهرا دهد مزد عزا
یک عده را درمان دهد، یک عده بخشش در جزا
یک عده را مشهد برد، یک عده را دیدار حج
باشد که مزدماشود، تعجیل در امر فرج
حلول ماه ربیع الاول مبارک🎉
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چیزی که میدانم🌸
این است که خدا قبل از
خورشید بیدار است
از او میخواهم قبل از💜
همه کنارتان باشد
و راه را برایتان هموار کند🌸
فردایتان سپید
شبتان درپناه خدا💜
الهیآمین❣
@tafakornab
@shamimrezvan
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❣آداب دعـــــــــا ❣
🌸دعائــے کـه بـــ↯↯ــا🌸
💚بِسْمِ اللهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیمْ💚
🍃الهی به امیدتو🍃
شروع شود ردّ نمی شود🌸
📚✨رسول اکرم ص
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بر نام حسین وکربلایش صلوات
بر نام ابوالفضل و وفایش صلوات
اللهم صل علی محمدوآل محمدوعجل فرجهم
💚السلام علیک یا اباعبدالله💚
🌴السلام علیک یا بقیه الله عج🌴
@tafakornab
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
🌼ذکر روز جمعه ۱۰۰ مرتبه
🌻خدایا درود بفرست بر محمد و آل محمد
🌼اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ
🌻این ذکر موجب عزیز شدن میشود
🎉حلول ماه ربیع مبارک🎉
@tafakornab
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚رسول گرامی اسلام صلوات الله علیه و آله فرمودند:
💛هرکس بشارت ماه ربیع الاول را به من بدهد من هم بشارت بهشت را به او می دهم
❤حلول ماه ربیع الاول بر همه مسلمین خصوصاً شما دوستان مبارک باد
@
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اولین روز
ماه ربیع الاول مبارک
خدایا،ﺍﻣﺮﻭﺯ مشکل ﮔﺸﺎﯼ
ﺩﻭﺳﺘﺎﻧﻢ ﺑﺎﺵ
ﻣﺴﯿﺮ ﺯﻧﺪﮔﯿﺸﺎﻥ
را ﻫﻤﻮﺍﺭ ﮐﻦ و
ﺻﻨﺪﻭﻗﭽﻪ ﺳﺮﻧﻮﺷﺖ ﺷﺎﻥ
ﺭﺍ ﭘﺮﮐﻦ ﺍﺯﺧﻮﺑﯽ ﻭ
ﺑﯽ ﻧﯿﺎﺯﺷﺎﻥ ﮐﻦ
ﺍﺯ ﻫﺮ ﻧﯿﺎﺯﯼ «آمین»
سلام صبح روز آدینه اتان بخیر☕️🍯
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#داستان_آموزنده
💜داستان واقعی و آموزنده تحت عنوان
#نامادری
💜 #قسمت_هفتم
👩⚕پرستاراتاق ای سی یو هرروزصبح برای ما پرده رو کنارمیزد وبامهربونی مادرم رو روبه ما میگردوند تا ما بیشتراونو ببینیم با رفت وامد مابه بیمارستان 12 روز گذشت ،،
روزسیزدهم وقتی وارد بیمارستان🏥 شدیم ازدور متوجه کنارنکشیدن پرده شدیم خودمون رو سراسیمه به پشت پنجره رساندیم هرچی به پنجره کوبیدیم کسی پنجره رو بازنکرد
ازداخل حیاط به ساختمان دویدیم😱 وزنگ دراتاق ای سی یو رو زدیم همون پرستاردرو بازکرد وبا ناراحتی به ما خدارحمت کنه مادرتون رو گفت بله شب قبل مادرم تموم کرده بو😭د مادری که فقط 40سال داشت
دیگه متوجه نشدم چی شد منو خواهرم فقط گریه وزاری میکردیم بچه خواهرم رو پسردایم گرفته بودن وما همچنان درغم ازدست دادن مادر میگریستیم😔😞 بیمارستان پرازآدمهایی شده بود که به حال ما میگریستن باهربدبختی شده برادرم ماشین گرفت ومارو به خونه برد ،،
خونه ای که دیگه مادرمهربونم👩 نبودمارو با تنهایی غم بی مادر رها کرده بود دوست وآشناها یکی یکی اومدن ومارو همش دلداری میدادن
مراسم مادرم به طور رسمی خیلی خوب تمام شد
من موندمو برادرهای👬 مجردودلشکسته وهمیشه با خدای خود میگفتم مادرم که میخواست اینقدرزود بره چرا منو پیدا کرد چرادوباره غم بی مادری برای من گذاشت ورفت چرا وچرا......😞
💜 ادامه دارد⬅️⬅️
📚داستان های واقعی و آموزنده در کانال👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/815792139C7badb43017
#ذڪرهاےگرـღـگشا⬆️⬆️⬆️
http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727
#داستان_وضرب_المثل_وسخن_بزرگان👆
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#حدیث_مهدوی
امام زمان عج یگانه ی دوران است،
کسی درکمالات به پایش نمیرسد،
هیچ دانشمندی بااوبرابری نمیکند،همانندی ندارد،
مثل ونظیری ندارد.
💠امام رضا(ع
📚عیون اخبار،ج۱ص۲۱۹
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
مرد ثروتمندی که زن و فرزند نداشت، به پایان زندگی اش رسیده بود.کاغذ و قلمی برداشت تا وصیت نامه ی خود را بنویسد. او نوشت:« تمام اموالم را برای خواهر می گذارم نه برای برادر زاده ام هرگز به خیاط هیچ برای فقیران.» اما اجل به او فرصت نداد تا نوشته اش را کامل و ان را نقطه گذاری کند. پس تکلیف آن همه ثروت چه می شد؟ برادرزاده ی او تصمیم گرفت وصیت نامه را این گونه تغییر دهد: « تمام اموالم را برای خواهرم می گذارم؟ نه! برای برادرزاده ام. هرگز به خیاط. هیچ برای فقیران.» خواهر او که موافق نبود، آن را این گونه نقطه گذاری کرد: « تمام اموالم را برای خواهرم می گذارم.نه برای برادرزاده ام. هرگز به خیاط. هیچ برای فقیران.» خیاط مخصوصش هم یک کپی از وصیت نامه را پیدا کرد و ان را روش خودش نقطه گذاری کرد:« تمام اموالم را برای خواهرم می گذارم؟ نه! برای برادرزاده ام؟ هرگز!به خیاط. هیچ برای فقیران.» پس از شنیدن این ماجرا، فقیران شهر همگی جمع شدن تا آنها هم نظر خود را اعلام کنند: « تمام اموالم را برای خواهرم می گذارم؟ نه! برای برادرزاده ام؟ هرگز! به خیاط؟ هیچ! برای فقیران.» نتیجه: به واقع زندگی نیز چنین است. خداوند نسخه ای از هستی و زندگی به ما می دهد که در آن هیچ نقطه و ویرگولی نیست و ما باید با عملکرد و روش خودمان آن را نقطه گدذاری کنیم و بخوانیم. از زمان تولد تا مرگ، تمام نقطه گذاری ها دست ماست. به خاطر داشته باشیم که فارغ از هرگونه باور و تفکری به هستی و زندگی، از علامت تعجب تولد تا علامت سوال مرگ، همه چیز بستگی به روش نقطه گذاری ما دارد
http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727
#داستان_وضرب_المثل_وسخن_بزرگان👆