eitaa logo
داستان های آموزنده ،بهلول عاقل ضرب المثل
13.3هزار دنبال‌کننده
22.7هزار عکس
16هزار ویدیو
109 فایل
داستان های آموزنده مدیریت ؛ https://eitaa.com/joinchat/1541734514C7ce64f264e تعرفه تبلیغات☝
مشاهده در ایتا
دانلود
پدرم یه بار که یه آدم مهمی فوت کرده بود گفت «میگن وقتی اسکندر مقدونی داشت میمُرد توی بستر به اطرافیانش گفت وقتی من رو دارید دفن میکنید دستم رو از گور بیرون بگذارید تا همه مردم دستِ خالی من رو ببینند که اسکندرِ جهان گشا که نصف دنیا رو تصرف کرد وقتی مُرد با دست خالی رفت و هیچ چیزی نتونست با خودش ببره» این حکایت همیشه به یادم موند و امشب که یکی از بستگان فوت کرد دوباره به یادش افتادم !!! به قول سهراب سپهری : رود دنیا جاریست زندگی آبتنی کردن در این رود است وقت رفتن به همان عریانی که به هنگام ورود آمده ای دست ما در کف این رود به دنبال چه میگردد؟ 《 !!! 》 @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
خسرو جهانی ! شبی در بهار سال ٧١ شام را خوردم و خوابیدم؛ ساعت ٢ و نیم بامداد تلفن زنگ خورد! با خودم گفتم نصفه شبی چه کسی با ما کار دارد تلفن را برداشتم. شخصی گفت: آقای جهانی؟ گفتم: بله گفت: من از سفارت فلان کشور در تهران با شما تماس می گیرم. دولت آمریکا از ما خواسته تا با رضایت شما، ترتیب انتقال شما و خانواده ات را به آمریکا بدهیم. اول فکر کردم یکی از دوستان بی خواب شده و نصفه شبی شوخی اش گرفته ... گفتم دولت آمریکا چه نیازی به من دارد؟ گفت: شما به عنوان کسی که هشت سال تجربه جنگی با سامانه پدافندی هاوک دارید، از طرف شرکت ری تیان دعوتنامه دارید تا با فلان مبلغ حقوق ماهیانه به همراه منزل و اتومبیل، به عنوان مشاور در این شرکت مشغول به کار شوید! آن شب هر طور بود با جواب های سر بالا، وی را دست به سر کردم تا باصطلاح، بی خیال ما شود؛ اما مدتی بعد دوباره در همان ساعات نیمه شب تماس گرفت و همان حرف ها را دوباره تکرار کرد... این بار در جوابش گفتم: من در ایران یک قطعه زمین دارم و اگر از ایران بروم، احتمال اینکه این قطعه زمین از دستم برود هست! گفت: مرد حسابی! من به تو می گم شرکت ری تیان ضمانت داده اگر پایت را داخل آمریکا بذاری، فلان مبلغ را به حساب بانکی خودت واریز کند. با این پول می توانی کل محله تان را بخری! حالا ارزش آن قطعه زمین در برابر این مقدار پول چقدر است؟! گفتم: این قطعه زمین، یک قبر است در بهشت زهرا کنار آرامگاه پدر و مادرم و در مجاورت قطعه همرزمان شهیدم در پدافند زمین به هوای ارتش! اگر دولت آمریکا می تواند چنین قطعه زمینی را در خاک آمریکا برایم کنار بگذارد، فردا صبح نه همین الان می آیم و خودم را به سفارت شما معرفی می کنم! گفت: الحق که دوستانت راست می گویند که کله ات بوی قورمه سبزی میدهد! گفتم: زمانی که ما وارد ارتش شدیم این شعر با گوشت و خونمان آمیخته شد: اگر ایران به جز ویران سرا نیست من این ویران سرا را دوست دارم اگر آب و هوایش دلنشین نیست من این آب و هوا را دوست دارم اگر آلوده دامانید اگر پاک من ای مردم ایران شما را دوست دارم این شعر را که خواندم، بدون خداحافظی گوشی را قطع کرد و دیگر تماس نگرفت! خاطره ای که خواندید از سرهنگ دکتر "خسرو جهانی" فرمانده سابق پدافند هوایی خاتم الانبیاء(ص) و رکورددار جهان در انهدام ۶٨ فروند جنگنده پیشرفته و انهدام دو فروند هواپیمای دشمن با یک تیر موشک در دو مرحله (عملی بی‌نظیر در دنیا) است. @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
"معرکه‌گیری" به عنوان یکی از روش‌ها و ابزارهای رسانه‌ای برای سرگرمی و اطلاع‌رسانی تا زمان‌های نه چندان دور بسیار کاربرد داشته است. افرادی در نقش "درویش،""پهلوان یا" "شعبده‌باز" در معابر عمومی سفره‌ای پهن می‌کردند و مردم در نقش تماشاچی با هدف سرگرم شدن یا از روی کنجکاوی با فاصله‌ای از سفره، "دایره‌وار" می‌ایستادند و "گفته‌ها و حرکات" را می‌شنیدند و می‌دیدند. وقتی تعداد تماشاچیان زیاد می‌شد، معرکه‌گیر صف‌های جلویی از تماشاچیان را مجبور می‌کرد که بنشینند تا بقیه تماشاچیان که عقب‌تر ایستاده‌اند، بتوانند "بساط" معرکه‌گیری را ببینند. گاهی اتفاق می افتاد؛ یکی از تماشاچیان که در صف جلو نشسته بود با اطرافیان اختلاف پیدا می‌کرد و یا رفتاری از او سرمی زد که موجب "حواس‌پرتی" معرکه‌گیر و "اختلال نظم" می‌شد. در این موقع یکی از تماشاچیان به منظور "دفع شر،" کلاه (که در زمان‌های قدیم استفاده از آن نزد مردم بسیار رایج بود) آن شخص "مخل و مزاحم" را که در صف اول نشسته بود بر می‌داشت و به "خارج از دایره،" یعنی پس معرکه "پرتاب می‌کرد." شخص مزاحم که "کلاهش" پس معرکه افتاده بود برای بدست آوردن کلاهش اضطراً ازمعرکه خارج می شد و سایرین جایش را می گرفتند و دیگر نمی توانست به "صف اول بازگردد." «کلاهش پس معرکه است» "از این رهگذر و بساط معرکه‌گیری به صورت ضرب المثل درآمد." این "ضرب‌المثل" ناظر بر شخصی است که؛ در اموری که دیگران نیز شرکت دارند تنها او با وجود تلاش و فعالیت "خستگی‌ناپذیر" به مقصود نرسد و از تلاشها و زحمات خویش بهره نگیرد یا در زمانی که گفته می‌شود: «فلانی کلاهش پس معرکه است» "یعنی وضعش طوری است که احتمال موفقیت نمی‌رود." @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
جنگجویی که جهان را فتح کرد در حجله ی عروسی جان داد. آتیلای هون. حتی امروزه این نام تصاویر غارت و نابودی را در ذهن زنده می کند. او که بیست سال شاه قوم هون بود بر ارتشی نیم میلیون نفری حکم می راند و وحشت را بر سراسر اروپا حاکم کرد و نزدیک بود روم را هم فتح کند. اما آتیلای مخوف پیش از آن که تمام جهان متمدن را فتح کند مرد، ولی نه در میدان جنگ بلکه در حجله عروسی. سال ۴۵۳ آتیلا با زن جوانی به نام ایلدیکو ازدواج کرد که به زیبایی شهره بود. جشن عروسی اش سراسر عیاشی و مستی بود. پس از مراسم جشن و سرور با عروسش به اتاق خواب رفتند. آنجا آتیلا از شدت مستی بی هوش شد. صبح روز بعد آتیلا به موقع از خواب بلند نشد. خدمتکارانش نگران شدند. در را کوبیدند و داد زدند ولی آتیلا بیدار نشد. در را شکستند و تو رفتند. آن جا جسد فرمانده شان را دیدند که کنار عروس گریانش روی تخت افتاده بود. آیا نو عروسش او را به قتل رسانده بود؟ ابدا. انگار آن فاتح عظیم با همه قدرت و جبروتش نقطه ضعفی عمده داشت؛ دائم خون دماغ می شد. در حالت مستی خون دماغ شد و چون بی هوش بود با خون خودش خفه شد و مرد. بنا بر این مرگ یکی از خوفناک ترین جنگجویان تاریخ نه با زخمی خونین که با دماغی خونین رقم خورد. لعنت خداوند نامی بود که رومی ها بر آتیلا نهادند در تشییع جنازه ی آتیلا نعشش را در یک چادر ابریشمی قرار دادند و اسب سواران اطراف چادر طواف کردند. بسیاری از پیروانش به صورت خود خنجر کشیدند تا روز مرگش خونریزی کرده باشند. کسانی که دفنش کردند کشته شدند تا مکان قبرش همیشه ناشناس بماند. آتیلا اندکی پیش از مرگش با ارتشی عظیم به سمت روم روانه بود. پاپ لیوی اول از شهر بیرون آمد تا با آتیلا ملاقات کند و او را متقاعد کرد تا از فتح روم صرف نظر کند. مردم فکر کردند پاپ معجزه کرده ولی واقعیت امر این بود که آتیلا دچار کمبود منابع و تجهیزات شده بود. دو سال بعد از مرگ آتیلا یک قوم بربر دیگر شهر را غارت کرد. حمله ی آنها به قدری ترسناک بود که نامشان وارد لغات زبان انگلیسی شد. آنها قوم وندال بودند و در انگلیسی Vandal یعنی خرابکار. @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
👌 مردی متوجه شد که گوش همسرش شنوایی‌اش کم شده است. ولی نمی‌دانست این موضوع را چگونه با او درمیان بگذارد. به این دلیل، نزد دکتر خانوادگی‌شان رفت و مشکل را با او درمیان گذاشت. دکتر گفت: برای اینکه بتوانی دقیق‌تر به من بگویی که میزان ناشنوایی همسرت چقدر است، آزمایش ساده‌ای وجود دارد انجام بده و جوابش را به من بگو، در فاصله ۴ متری او بایست و با صدای معمولی، مطلبی را به او بگو. اگر نشنید، همین کار را در فاصله ۳ متری تکرار کن. بعد در ۲متری و به همین ترتیب تا بالاخره جواب بدهد. آن شب همسر مرد در آشپزخانه سرگرم تهیه شام بود و او در اتاق نشسته بود. مرد فکر کرد الان فاصله ما حدود ۴ متر است. بگذار امتحان کنم، و سوالش را مطرح کرد جوابی نشنید بعد بلند شد و یک متر به سمت آشپزخانه رفت ودوباره پرسید و باز هم جوابی نشنید. بازهم جلوتر رفت سوالش را تکرار کرد و باز هم جوابی نشنید. این بار جلوتر رفت و گفت: ” شام چی داریم؟” و این بار همسرش گفت: عزیزم برای چهارمین بار میگم؛ ” خوراک مرغ!“ گاهی هم بد نیست که نگاهی به درون خودمان بیندازیم، شاید عیبهایی که تصور می‌کنیم در دیگران وجود دارد در وجود خودمان است. اول به خودت نگاه کن ...! @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
🌀چند سال پیش همیشه فکر می کردم شبها کسی زیر تختم پنهان شده است. نزد پزشک اعصاب رفتم و مشکلم را گفتم. روانپزشک گفت: فقط یک سال هفته‌ای سه روز جلسه ای 80 دلار بده و بیا تا درمانت کنم. شش ماه بعد اون پزشک رو تو خیابان دیدم. پرسید چرا نیومدی؟ گفتم خب جلسه‌ای هشتاد دلار، برای یک سال خیلی زیاد بود. یه نجّار منو مجانی معالجه کرد. خوشحالم که اون پول رو پس‌انداز کردم و یه وانت نو خریدم. پزشک با تعجب گفت، عجب! میتونم بپرسم اون نجّاره چطور تو را معالجه کرد؟ گفتم: به من گفت اگه پایه‌های تختخواب را ببُرم؛ دیگه هیچکس نمی‌تونه زیر تختت قایم بشه! هرچه پایه های خرافاتمان را کوتاه کنیم آرامش بیشتری پیدا خواهیم کرد... @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
16.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شهر گشت و گذار در این شهر که در كشور (میراث ) است مانند قدم زدن در است. ساختمان ها قديمي بدون تغيير و خیابان های شده حس و حال جالبي را به وجود مي آورند. معماری اين شهر اغلب مربوط به قرن هفدهم تا نوزدهم است، زمانی که از تجارت و برده رونق گرفت. حال و هواي سرزنده شهر را ميتوان در ميدان مركزي شهر كه پوشيده از سنگ فرش است ديد. در بالای میدان مركزي مقدس (Iglesia Parroquial de la Santisima Trinidad) قرار دارد. از دیگر هاي ترینیداد، کلیسا و (Iglesia y Convento de San Francisco) ، با برج ، موزه معماری استعمار (استعمار Museo de Arquitectura) گالری هنری و خانه ای بزرگ ساخته شده در سال ١٨١٢ كه هنوز های دیواری و کف مرمر آن از زمان قديم حفظ شده است. @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
✨﷽✨ ✨ ✨امیرالمؤمنین علیه السلام: كسى كه زبانش شيرين باشد،برادرانش زياد شوند مَن عَذُبَ لِسانُهُ كَثُرَ إخوانُهُ 📚غررالحكم حدیث7761 به جای زهر، عسل به کام هم بریزیم! وقتی به هم میرسیم به جای اینکه بگوییم: " چقدر پیر شده ای " بگوییم " دلم برایت تنگ شده بود " " صورتت چروک برداشته " بگوییم " از با تو بودن لذت میبرم " " چاق شده ای " بگوییم " تو دوست خوبی هستی " " لاغر و ضعیف شده ای " بگوییم " دوست دارم تو را بیشتر ببینم " همه ما از گرفتن انرژی منفی بیزاریم، پس اگر انتظار دریافت انرژی مثبت داریم باید همان نیرو را بدهیم تا همان را پس بگیریم. به ما چه که فلانی چرا بچه دار نمیشود. به ما چه که چرا فلانی لباس های جدید نمی خرد. به ما چه که فلانی چرا هنوز همان ماشین را دارد. به ما چه که فلانی از همسرش جدا شده. همه ما خط قرمزهایی داریم که دوست نداریم کسی از آنها رد شود. پس از خط قرمزهای دیگران رد نشویم @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
🌷 حرم وصحن وسرایٺ آقا 🔻حسـرٺ روز و شب سینہ غمبـار من اسٺ مےرسد زهـرا ڪه بُنـَّے قتلوڪ 🔻نبُرید ازبدنش سَر، ڪه این جانِ من اسٺ 💔 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گاهى پيش مى آيد كه ما در رابطه هايى قرار مى گيريم، كه دوسـت داشته نميشويم! آنطور كه دوستش داريم، دوستمان ندارد...! مثل اينكه در جاده اى قرار بگيرى كه هـر چقدر قدم برميدارى به مقصدت نميرسى...! اگر حس ميكنيد به اندازه كافى دوستتان ندارد، براي خود مدام دليل نتراشيد كه اگر دوستم نداشت چرا فلان كار را كرد، يا فلان حرف را زد... «قدر احساسات خود را بدانيد!» دوسـت داشتن به ادم عزت نفس ميدهد، حال خوب و ارامش را به زندگى ات مى آورد.! هـر حسى كه عزت نفستان را از شما ميگيرد، اسمش عشق نيست!!! قدر احساسى به اسم عشق و دوسـت داشتن كه در وجودتان قرار دارد را بدانيد. «آن را خرج هـر انسانى نكنيد!!» @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh