JRJ_Volume 5_Issue 1_Pages 39-60.pdf
291.5K
#مقاله بازکاوی اجتماع امر و نهی
✔️ #چکیده
از جمله مسائل بسیار #پیچیده و #قدیمی در علم اصول، بحث جواز #اجتماع امر و نهی است که علاوه بر فوائد علمی فراوان در علم اصول، دارای #ثمرات_فقهی و عملی مانند صحت یا بطلان خواندن نماز در مکان غصبی نیز میباشد.
پس از بررسی #مفردات و تنقیح محل بحث، با #سه قول در این خصوص مواجه میشویم که #جواز، #امتناع و جواز عقلی و #امتناع_عرفی را میتوان نام برد. نویسندگان در ادامه به نقل اهمّ دلایل #مثبتین و #نافین پرداخته است و سپس وارد بحث #اضطرار با #سوء_اختیار شده که یکی از مباحث مهم در این زمینه است.
اقوال و مبانی در زمینه کسیکه با سوء اختیار، خود را #مضطر نموده است تا #شش مورد نیز گفته شده است که از آن جمله میتوان به #سقوط_نهی به طور مطلق و باقی ماندن وجوب و ثبوت نهی فعلی و عدم وجوب اشاره نمود.
نگارندگان پس از نقل و بسط اقوال در این خصوص، اشکالات هر یک از اقوال را با استفاده از آیات و روایات بررسی کرده و ثابت نموده که عنوان اضطرار از سوی شارع مقدس از باب #حکومت تضییق گردیده است؛ از همین رو، هر اضطراری #رافع حرمت نیست و در نهایت، با استفاده از ابواب دیگر فقهی، توانسته است قول به #جواز_اجتماع امر و نهی را ثابت نماید.
@tafaqqoh
🔼 🔼
🔹 در فصل هشتم درباره «مدت حكومت حاكم اسلامى» بحث شدهاست. به نظر ايشان به هيچ روى اين حكومت بدون قيد و مادام العمر نيست. حاكمى كه مادام العمر حاكم باشد، خود را چندان ملزم به #خدمت به مردم نمىداند. به علاوه، #عدالت شرط اصلى حاكم است و اگر اقدامى كند كه او را از عدالت #سلب كند، حق حاكميت او هم از ميان مىرود. به باور وى «حكومت اسلامى محدود است به #عمل به #كتاب و #سنت».
🔹 در فصل نهم به اين بحث پرداخته شده كه اگر #چندين_نفر صلاحيت براى رهبرى داشته باشند، چه كسى و با چه روشى بايد انتخاب شود؟ نظر ايشان آن است كه در اينجا بايد شوراى حل و عقد وارد شده و #يكى را انتخاب كنند. اگر ديگران هم صلاحيت داشتند، #مناصب_ديگر را به آنان بسپارند. اصولاً در حكومت اسلامى، كسى به قصد #رياست_خواهى خود را جلو نمىاندازد و اين كار به دليل آنكه يك مسؤوليت است، مىبايست با نظر عقلا يعنى همان #شوراى_حل_و_عقد باشد كه مسؤوليت را روى دوش يک نفر مىگذارند. وى در اين باره، نظرى همانند #انتخاب_مرجع دارد كه بدون آنكه كسى خود را براى مرجعيت #عرضه كند، مردم به سراغ او مىروند. اين نظرى بود كه در قانون اساسى #اول جمهورى اسلامى هم مورد توجه بود؛ يعنى اگر #عامه مردم به سمت يك نفر اقبال كردند، به صورت طبيعى او رهبرى را در اختيار خواهد داشت.
🔹 فصل دهم در اين باره است كه حوزه كارى مجتهد #سه بخش است، #استنباط_احكام، #قضاوت و #حكومت؛ و اكنون پرسش آن است كه اگر حاكم شرع بر تشكيل حكومت قدرت #نداشت، لازم است در بخشهايى كه مىتواند تصدىگرى كند؟ به نظر وى پاسخ مثبت است و حاكم شرع و نيز مردم در هر حوزهاى كه ممكن است مى بايست از فرامين الهى تبعيت كرده و مبنا را #اطاعت از مجتهد بگذارند.
🔹 فصل يازدهم با عنوان «لزوم محدود نمودن حكومت» در اينباره است كه اگر مجتهد قادر به تشكيل حكومت #نيست، اما در شرايطى قرار گرفته كه مىتواند يك حكومتى كه #بيشتر ظلم مىكند را #تبديل به حكومتى كند كه #كمتر ظلم مىكند، آيا لازم است اين كار را انجام دهد؟ به نظر وى پاسخ #مثبت است. اين همان نظريه مرحوم نائينى درباره مشروطه است كه به نام نظريه قدر مقدور شناخته مىشود. مؤلف در اينجا مبنا را همان فرمايشات آيةالله نائينى رحمهالله گذاشته و در آغاز آن مىنويسد: در اين موضوع چون نوشته آيةالله نائينى رحمهالله در كتاب «تنبيه الامة» به نظر وافى به مقصد ديده شد لذا اجمال آنچه آن بزرگوار نوشتهاند نقل مىشود.
🔹 فصل دوازدهم درباره اين مطلب است كه «عالِمِ تابع جور، آفتِ دين است.». نظريه آخوند_دربارى كه برگرفته از نام كتاب #معروف «وُعّاظ السلاطين» بود، #پيش از انقلاب جايگاه ويژهاى داشت و خط كشى خاصى ميان #روحانيون_وابسته به دربار و #روحانيون_انقلابى داشت. پيش از اين نظريه، مرحوم نائينى هم ادلهاى را در قدح كسانى كه با #دولت_استبداد همراهى مىكنند در كتابش آورده بود. مؤلف در اينجا همان روايات و مباحث را در اينباره نقل كرده و چندين بار به كتاب #تنبيه_الامه ارجاع مىدهد. وى در همين بخش عين بحث مرحوم نائينى را در تقسيم #استبداد به #دينى و #سياسى طرح كرده و #استبداد_دينى را همراهى علما با دربارِ سلاطين و توجيهِ حكومت آنان مىداند.
🔹 در فصل سيزدهم با عنوان «سكوت عالم جايز نيست.» لزوم #مبارزه علما را با #حكومت_جائر و طاغوت يادآور شده و با استناد به رواياتى كه #وجوب_مبارزه علما با #بدعت را يادآور مىشود و نيز مبارزه #ابوذر با #عثمان و نيز #عاشوراى حسينى، تأكيد مىكند كه عالمان نه تنها نبايد با حاكمان جور همراهى كنند، بلكه حق #سكوت نداشته و لازم است تا مبارزه هم بكنند.
@tafaqqoh
✔️ بیانات آیة الله شبیری زنجانی حفظه الله دربارهی شخصیت امام خمینی رحمه الله، جزئیات وقایع ۱۵ خرداد در قم و اقدامات علماء در #حمایت از امام:
🔹 جزءِ نوادرِ قرون
انسانهای #شجاع طرز فکرشان با انسانهای #معمولی متفاوت است. لذا فکر #انقلاب در دیگران وجود نداشت. آقای خمینی دلِ قوی داشت و در شجاعت جزء #نوادر قرون و در این جهت مشابه مرحوم مدرّس بود که در شجاعت نادرهای بود.
🔹 سخنرانی ۱۵ خرداد سال ۴۲ در مدرسه فیضیه
دو سه شب قبل از پانزده خرداد ۱۳۴۲، #شب_عاشورا از طرف آقای گلپایگانی به منزل حاج آقای ما آمدند و گفتند که آقای خمینی میخواهد در #روز_عاشورا سخنرانی کند و #اطلاع داریم که #حکومت تصمیم دارد ایشان را #دستگیر کند و این کار جدّی است و آقای خمینی حرف ما را #قبول نمیکند و از حاج آقای والد خواسته بودند چون با آقای خمینی #رفیق است، آقای خمینی را از این کار منصرف کند.
شب عاشورا نیمه شب هم بعضی از زنجانیها حاج آقا را بیدار کردند که شما آقای خمینی را از این کار #منصرف کنید.
#عصر روز عاشورا مرحوم والد، من را فرستادند که به منزل آقای خمینی بروم و از طرف ایشان بخواهم #سخنرانی نکند.
منزل آقای خمینی خیلی #شلوغ بود، چون میخواستند برای سخنرانی بیایند. موفق نشدم آقای خمینی را ببینم.
آقای شهاب اشراقی #داماد ایشان را دیدم و مطلب را به او گفتم.
آقا شهاب رفت و به آقای خمینی اطلاع داد ولی آقای خمینی گفته بود که اینها #تهدید و #ارعاب است و #اعتنا نکرده بود. بعد هم آقای خمینی به فیضیّه آمد و سخنرانی کرد. ولی او را #دستگیر نکردند. آقا شهاب مرا دید و گفت: دیدی تهدید و ارعاب بود و خطری نبود؟!
البته طبیعی هم بود که حکومت در روز عاشورا اقدام به #دستگیری نکند، چون مردم #عزادار بودند و غائله بیشتر میشد ولی بعد از دو روز ایشان را دستگیر کردند.
🔹 تلاش علماء برای جلوگیری از آسیب رساندن رژیم پهلوی به امام خمینی رحمه الله
وقتی آقای خمینی را #دستگیر کردند، آقای #شریعتمداری، آقای #میلانی، آشیخ محمد تقی #آملی ساکن تهران و آمیرزا احمد #آشتیانی اقدام کردند و درباره مصونیت قضایی آقای خمینی نامهای به دستگاه حاکم دادند. نامه به امضاء این چهار عالم، ولی #متن نامه از آقای #شریعتمداری بود. از خود آقای #شریعتمداری شنیدم که گفت: «متن نامه را من نوشتم.». قاعدةً هم آن نوشته با #سبک_نگارش آقای شریعتمداری #موافق بود نه با قلم آقایان دیگر. مفاد نامه این بود که آقای خمینی #مجتهد و #مرجع است. قانون درباره مجتهد تصریح به مصونیت قضایی #نداشت ولی آقای شریعتمداری به #فحوای قانون استدلال کرد که چون #نمایندگان_مجلس طبق قانون #مصون هستند و طراز اوّلِ #فقها بر نمایندگان #اشراف دارند، پس #بالأولویّة فقهاء و مجتهدین مصون هستند.
🔹 جلسهی چارهاندیشی علماء در منزل آیةالله سید احمد زنجانی رحمه الله
وقتی آقای خمینی را دستگیر کردند، همه آقایان (غیر از #آقا_نجفی که به صحن مطهر رفته بود.) در بالاخانه منزل حاج آقای #والد جمع شدند. آقای #گلپایگانی، آقای #شریعتمداری، آقای میرزا هاشم #آملی بودند. آقای #اراکی نبودند چون ایشان اصلاً جایی نمیرفت!
آقای #مشکینی آمد و قدری اظهار حرارت و ناراحتی کرد. آقای گلپایگانی هم قدری به آقای مشکینی تند شد. بعداً آقای مشکینی درباره تندی آقای گلپایگانی به وی، میگفت: «ما تحمّل میکنیم.»
آقای حاج آقا رضا #صدر روی پلّههای بالاخانه نشسته بود و جلو بعضی از اشخاصی را که مناسب نبود در جلسه بالاخانه شرکت کنند، میگرفت و نمیگذاشت بالا بیایند. یکی از اصحاب نزدیک یکی از آقایان که #متّهم بود با #دستگاه_شاه مرتبط است، خواست بالا بیاید ولی حاج آقا رضا جلویش را #گرفت و خیلی به آن شخص برخورد!
🔹 تجمعِ اعتراضیِ علماء در شهر ری
بعد از آن جلسه قرار شد علما در شهر ری #اجتماع کنند. آقای شریعتمداری به آقایان نامه نوشت و آنها را برای اجتماع #دعوت کرد. آقای میلانی، آقای آخوند ملّاعلی #همدانی و آقای آمیر سید علی #بهبهانیِ اهوازی جزء #مدعوّین آقای شریعتمداری بودند. در اجتماع شهر ری آسید ابوالحسن #رفیعی را نیز آورده بودند.
🏷 به نقل از نسخهی قدیمِ پایگاه اطلاعرسانیِ مرجعِ بزرگوار
@tafaqqoh
🔹 تحکیم بنیادهای نظریه ولایت فقیه در نجف اشرف (سال ۱۳۴۸ ه . ش) / پخش اول
✔️ ولایت فقیه همان ولایتِ رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم است.
♦️ «اگر فرد لایقی که دارای این دو خصلت [علم به قانون و عدالت] باشد، به پاخاست و تشکیل #حکومت داد، همان ولایتی را که حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در امر #اداره_جامعه داشت دارا میباشد و بر همه مردم لازم است که از او اطاعت کنند.
♦️ این توهّم که اختیارات حکومتی رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم بیشتر از حضرت امیر علیه السلام بود یا اختیارات حکومتی حضرت امیر علیه السلام بیش از #فقیه است، باطل و غلط است. البته #فضائل حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم بیش از همه عالَم است و بعد از ایشان، #فضائل حضرت امیر علیه السلام از همه بیشتر است. لکن زیادیِ فضائلِ #معنوی، اختیارات حکومتی را افزایش نمیدهد. همان اختیارات و ولایتی که حضرت رسول و دیگر ائمه صلوات الله علیهم در تدارک و بسیجِ سپاه، تعیین وُلات و استانداران، گرفتنِ مالیات و صرف آن در مصالح مسلمانان داشتند، خداوند همان اختیارات را برای #حکومت فعلی قرار داده است، منتها شخص معیّنی نیست، روی عنوانِ «عالِم عادل» است.
♦️ وقتی می گوییم ولایتی را که رسول اکرم و ائمه علیهم السلام داشتند، بعد از غیبت، فقیهِ عادل دارد، برای هیچ کس این #توهّم نباید پیدا شود که #مقام فقها، همان #مقام ائمه علیهم السلام و رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم است. زیرا اینجا صحبت از #مقام نیست بلکه صحبت از #وظیفه است. ولایت یعنی حکومت و اداره کشور و اجرای قوانین شرع مقدس، یک وظیفه سنگین و مهم است نه اینکه برای کسی شأن و مقام غیر عادی به وجود بیاورد و او را از حد انسان #عادی بالاتر ببرد. به عبارت دیگر، ولایتِ مورد بحث یعنی #حکومت و #اجرا و اداره، بر خلاف تصوری که خیلی افراد دارند #امتیاز نیست، بلکه وظیفهای خطیر است».
📚 کتاب ولایت فقیه؛ حکومت اسلامی / تقریر بیانات مرحوم امام خمینی قدس سره در نجف اشرف / صص ۵۰ و ۵۱
🌐 https://b2n.ir/u09934
@tafaqqoh
🔹 تحکیم بنیادهای نظریه ولایت فقیه در نجف اشرف (سال ۱۳۴۸ ه . ش) / بخش سوم
✔️ ولایت و وظیفهی حکومتی، ملازمهای با ولایت تکوینی و مقامات معنوی ندارد.
🔘 لازمۀ اثبات ولایت و حکومت برای امام علیه السلام این نیست که مقام معنوی نداشته باشد. برای امام مقامات معنوی هم هست که جدا از وظیفۀ حکومت است. و آن، مقام #خلافت کلی الهی است که گاهی در لسان ائمه، علیهم السلام، از آن یاد شده است. خلافتی است تکوینی که به موجب آن جمیع ذرات در برابر «ولیّ امر» خاضعند. از ضروریات مذهب ماست که کسی به مقامات معنوی ائمه علیهم السلام نمیرسد، حتی ملک مقرب و نبی مرسل. اصولاً رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و ائمه علیهم السلام ـ طبق روایاتی که داریم ـ قبل از این عالم انواری بوده اند در ظل عرش؛ و در انعقاد نطفه و «طینت» از بقیۀ مردم امتیاز داشتهاند. و مقاماتی دارند الی ماشاءالله. چنانکه در روایات «معراج» جبرئیل عرض میکند: لَوْ دَنَوْتُ أَنْمُلَةً، لاحْتَرَقْتُ. (اگر کمی نزدیکتر میشدم، سوخته بودم.) یا این فرمایش که إنَّ لَنا مَعَ اللهِ حالات لایَسَعُهُ مَلَکٌ مُقَرَّبٌ وَ لا نَبِیٌ مُرْسَلٌ. (ما با خدا حالاتی داریم که نه فرشتۀ مقرب آن را میتواند داشته باشد و نه پیامبر مرسل). این جزء #اصول مذهب ماست که ائمه علیهم السلام چنین مقاماتی دارند، قبل از آنکه موضوع #حکومت در میان باشد. چنانکه به حسب روایات این مقامات معنوی برای حضرت زهرا، سلام الله علیها، هم هست؛ با اینکه آن حضرت نه #حاکم است و نه #قاضی و نه #خلیفه. این مقامات سوای وظیفۀ حکومت است. لذا وقتی میگوییم حضرت زهرا علیها السلام، قاضی و خلیفه نیست، لازمهاش این نیست که مثل من و شماست؛ یا بر ما #برتری_معنوی ندارد.
🔘 عهده دار شدن حکومت فی حد ذاته شأن و مقامی نیست؛ بلکه وسیلۀ انجام وظیفۀ اجرای احکام و برقراری نظام عادلانۀ اسلام است. حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام دربارۀ نفس حکومت و فرماندهی به ابن عباس فرمود: این کفش چهقدر میارزد؟ گفت: هیچ. فرمود: فرماندهی بر شما نزد من از این هم کم ارزشتر است؛ مگر اینکه به وسیلۀ فرماندهی و حکومت بر شما بتوانم حق (یعنی قانون و نظام اسلام) را برقرار سازم؛ و باطل (یعنی قانون و نظامات ناروا و ظالمانه) را از میان بردارم. پس، نفس حاکم شدنْ و فرمانروایی وسیلهای بیش نیست. و برای مردان خدا اگر این #وسیله به کار خیر و تحقق هدفهای عالی نیاید، هیچ ارزش ندارد. لذا در خطبۀ نهج البلاغه میفرماید: «اگر حجت بر من تمام نشده و ملزم به این کار نشده بودم، آن را (یعنی فرماندهی و حکومت را) رها میکردم». بدیهی است تصدی حکومتْ به دست آوردن یک وسیله است؛ نه اینکه یک #مقام_معنوی باشد؛ زیرا اگر مقام معنوی بود، کسی نمیتوانست آن را غصب کند یا رها سازد. هرگاه حکومت و فرماندهی #وسیلۀ اجرای احکام الهی و برقراری نظام عادلانۀ اسلام شود، قدر و ارزش پیدا میکند؛ و متصدی آن صاحب ارجمندی و معنویت بیشتر میشود. بعضی از مردم چون دنیا چشمشان را پر کرده، خیال میکنند که ریاست و حکومت فی نفسه برای ائمه علیهم السلام شأن و مقامی است، که اگر برای دیگری ثابت شد دنیا به هم میخورد. حال آنکه نخست وزیر #شوروی یا #انگلیس و رئیس جمهور #امریکا حکومت دارند، منتها کافرند. کافرند، اما حکومت و نفوذ سیاسی دارند؛ و این حکومت و نفوذ و اقتدار سیاسی را وسیلۀ کامروایی خود از طریق اجرای قوانین و سیاستهای ضدانسانی میکنند.
🔘 ائمه و فقهای عادل موظفند که از نظام و تشکیلات حکومتی برای اجرای احکام الهی و برقراری نظام عادلانۀ اسلام و #خدمت به مردم استفاده کنند. صِرف حکومت برای آنان جز رنج و زحمت چیزی ندارد؛ منتها چه بکنند؟ مأمورند انجام وظیفه کنند. موضوع «ولایت فقیه» مأموریت و انجام وظیفه است.
📚 کتاب ولایت فقیه؛ حکومت اسلامی / تقریر بیانات مرحوم امام خمینی قدس سره در نجف اشرف / صص ۵۳ تا ۵۵
🌐 https://b2n.ir/u09934
@tafaqqoh
فقه الولایة و الحکومة الاسلامیة (تقريرات الشيخ حسين المظاهري) - الشيخ مجيد هادي زاده 2.pdf
8.05M
📚 فقه الولایة و الحکومة الاسلامیة ٫ تقریر ابحاث آیة الله الشیخ حسین المظاهری حفظه اللّه ٫ ج ۲
✔️ در مجلد دوم مباحث #خمس و #انفال از منظرِ حکومتی مطرح شده است؛ زیرا این دو از منابع مالی #حکومت و #دولت_اسلامی به شمار میروند.
دریافت از مدیافایر
@tafaqqoh