eitaa logo
تفقه
1.3هزار دنبال‌کننده
580 عکس
77 ویدیو
493 فایل
و ما كانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنفِروا كافَّةً فَلَولَا نَفَرَ مِن كُلِّ فِرْقَةٍ مِّنْهُم طَائِفَةٌ لِّيَتَفَقَّهُوا في الدِّينِ وَ لِيُنذِرُوا قَومَهُم إِذا رَجَعوا إِلَيهِم لَعَلَّهُم يَحذَرُونَ (التوبة/ ۱۲۲) @MehdiGhanbaryan @jargeh @tarikht @halqat
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از مرکز فقهی امام محمد باقر علیه السلام
✳️بحثی درباره وثاقت ابو خدیجه سالم بن مکرم جمّال نویسنده: «سید مرتضی ابطحی» 🔅سالم بن مکرم، معروف به ابو خدیجه از یاران امام صادق(ع) و امام کاظم(ع) و واسطه نقل روایاتی از ایشان است. از سخنانی که ابو خدیجه واسطه نقل آن بوده است، روایتی است که در آن شیعیان از ارجاع تخاصم به حکّام جور منع می‌شوند. 🔹تضعیف در برابر توثیق نکته‌ای که ابو خدیجه‌ را به یکی از راویان بحث بر انگیز تبدیل کرده است آن است که از یک سو نجاشی ایشان را توثیق و حتی تعبیر «ثقة ثقة» را برای او به کار می‌برد؛ اما در مقابل شیخ طوسی در فهرست، وی را تضعیف می‌کند. اما برداشت کلّی رجالیون توثیق ابو خدیجه است. دست کم سه راه برای توثیق ابوخدیجه و توجیه کلام شیخ مطرح شده است که در ادامه به بررسی این سه راه می‌پردازیم. 1⃣تشابه اسمی مرحوم آقای خوئی ضمن توثیق ابوخدیجه این نکته را مطرح می‌کند که دو نفر با نام سالم بن ابو سلمه در بین روات حضور دارند؛ که یکی از آنها «سالم بن ابی سلمه کندی سجستانی» است و نه تنها توثیق نشده است، بلکه بعضی او را تضعیف نموده‌اند. اما دیگری «سالم ابو سلمه بن مکرم اسدی» است که کنیه اول وی «ابو خدیجه» بود و امام صادق علیه‌السلام دستور داد که وی کنیه‌اش را «ابو سلمه» بگذارد. با توجه به این نکته دلیل تضعیف شیخ، این بوده است که ایشان این دو راوی را یکی تخیّل کرده‌اند. 2⃣عضویت در فرقه خطّابیه وجه دیگری که ممکن است باعث تضعیف ایشان در کلام شیخ شده باشد آن است که سالم بن مکرم در بخشی از حیات خود از اصحاب ابی الخطّاب بوده است. ابی الخطاب سر سلسله فرقه غالی خطّابیه بود. در تجمّعی که طرفداران وی در مسجدکوفه داشتند، مأموران حکومتی به آنها یورش برده و همگی را قتل عام نمودند. تنها شخصی که در این جمع زنده ماند ابو خدیجه بود. وی به سختی خود را از این معرکه نجات داد و سپس توبه نمود و توفیق شتر داری حضرت امام صادق(ع) را در سفر حج داشت. در همین سفر بود که حضرت به وی دستور داد کنیه خود را از ابوخدیجه به ابو سلمه تغییر دهد. ممکن است بگوییم این تغییر رویه ابوخدیجه از منظر شیخ پنهان مانده است و ایشان وی را جزء فرقه غالی خطّابیه تصور نموده‌اند و از همین رو حکم به تضعیف وی نموده‌اند. 3⃣تعارض در کلام شیخ نکته قابل تأمل آنکه شیخ طوسی علیرغم تضعیف این راوی در فهرست خود، اما آنگونه که علامه حلّی در خلاصة الاقوال نقل می‌کند، ایشان در جای دیگر قائل به توثیق ابو خدیجه شده‌اند. صاحب قاموس الرجال با تکیه بر همین نکته که کلام شیخ درباره این راوی به دو شکل متضاد مطرح شده است، بر این باور است که وجود دو قول متضاد از شیخ درباره این راوی باعث می‌شود که ما بتوانیم در این زمینه بدون هیچ مناقشه‌ای به کلام نجاشی رجوع کنیم. مرحوم آقای خوئی در نقد این کلام با تنظیر این اقوال به بحث درباره خبر واحد به این نتیجه می‌رسد که در اینجا در حقیقت با دو دسته اخبار واحد متعارض روبرو هستیم که باعث تساقط هر دو دسته می‌شود. اما آیت‌الله شبیری با نقد کلام محقق خوئی معتقد است در این مسأله کلام شیخ به دلیل آنکه به صورت متهافت در مورد یک راوی سخن گفته است قابل استناد نیست و عقلا در این مسأله به سراغ کلام کسی می‌روند که یکنواخت سخن گفته باشد. از همین رو کلام شیخ قابل اعتماد نبوده و در وثاقت این راوی باید به سراغ توثیق نجاشی رفت. 👈متن کامل این مقاله و نتیجه بحث را اینجا بخوانید: 👉http://bit.ly/mfeqhi158 _______ کانال مرکز فقهی امام محمد باقر علیه‌السلام @mfeqhi
اعتبار مآخذ فقهی و نقد نظریه 🖊 استاد عباس ظهیری دام عزه نوشته حاضر نقدى است‏ بر مقاله ، نوشته آقاى ، که در شماره پیشین مجله به چاپ رسیده بود. در آن مقاله آقاى فیض را تقویت کرده‌‏بودند.  این مقاله که با نگرش به نگارش درآمده است، نظریه انسداد را مورد بررسى قرار داده است. نویسنده بر این باور است که دست ناپاک جعالان حدیث از نفوذ در احادیث معتبرى که فقها در فقه بدان تمسک مى‏‌جویند، به دور بوده است و انسدادى نمى‏‌تواند با چنگ زدن به مطالب ظنى و وهمى، مدعاى خود را به کرسى نشاند؛ بنابراین و حجتند و باب هم‌چنان بر فقها گشوده‏‌است.  از دیرزمان این بحث در میان اصولیان مطمح نظر بود که آیا در عصر غیبت، طریق به دست آوردن علم به احکام بر ما یقینا منسد و ناگشوده است و حجت است و یا این‌که تنها ظنون خاصى، چون آحاد و کتاب، قابل اعتماد است؟ اغلب اصولیان بر این باورند و جمعى از آنان به حجیت مطلق ظن اعتقاد دارند که یکى از دلایل آن، دلیلى است معروف به ‏انسداد.  از آن رو که عمده‌‏ترین مقدمات دلیل انسداد را انسداد باب علم و علمى تشکیل مى‌‏دهد، این نظریه به مسلک شهرت یافته و در مقابل، نظریه مشهور اصولیان به مسلک معروف شده است.  بحث و گفت‌وگو بین و از دیرزمان کم ‏و بیش مطرح بود تا آن‌که رشته بحث و سخن به دست میرزاى قمى [رحمه‌الله] مى‏‌رسد. او بیش‌تر از همه در باب انسداد غور کرده و بر حقانیت نظریه انسداد اصرار فراوان ورزیده است. 🌐 http://jpt.isca.ac.ir/article_22912_6d63f8374a1b64b1d2508879fdd89e60.pdf دکتر فیض ⬇️ 🌐 http://jpt.isca.ac.ir/article_22907_2e542dbb0239a9a90ae3de338b04058f.pdf @tafaqqoh