.
تو ویآیپی درگذر زمان به جاهای فوقالعاده حساس رسیدیم
بالای ۵۰۰ پارت جلوییم 😌
هفتگی دو برابر اینجا پارتگذاری داریم🤝
شرایط عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/2972386237Cad26bed671
.
⌈ࡅߺ߳ܦ߭ܝࡅ࡙ߺܟߺࡏަߊܘ🇮🇷⌋
. تو ویآیپی درگذر زمان به جاهای فوقالعاده حساس رسیدیم بالای ۵۰۰ پارت جلوییم 😌 هفتگی دو برابر این
.
دوستان اگه الان ویآیپی رو خریداری کنید
خیلی بهنفعتونه
چرا؟
چون پارت ها تو وی ای پی خیلی جلو رفته
و اختلاف داره به +۶۰۰ پارت میرسه!!
و با رسیدن به این اختلاف، قیمت هم مسلما
میره بالاتر!!
.
⌈ࡅߺ߳ܦ߭ܝࡅ࡙ߺܟߺࡏަߊܘ🇮🇷⌋
. خب ادامهش بمونه برای فردا شب😁 .
.
خب خب ۱۹:۳۰ دقیقه بیایید اینجا
بریم اورشلیم در خونه حضرت مریم (س)😁
.
⌈ࡅߺ߳ܦ߭ܝࡅ࡙ߺܟߺࡏަߊܘ🇮🇷⌋
. خب اما میخوام برسم به جایی که قراره از شدت تعجب در داستان حضرت مریم، سر به بیابان بگذارید😁 .
.
خُب خُب رسیده بودیم به اینجا که میخواستم
شما ها رو از شدت تعجب و هیجان بفرستم بیابون 🥺
.
.
احتمالا براتون تعریف کردن که زکریا هروقت میرفت به محراب مریم، میدید که میوه و غذایی از بهشت براش آورده شده.
این حقیقته
یه حقیقت بود، واقعاً از بهشت براش میوه و غذا میاومد.
اما نکته جالب اینجاست که حضرت زکریا اصلاً از این موضوع تعجب نمیکرد!
انگار براش کاملاً طبیعی بود که مریم این نعمتها رو داشته باشه.
.
.
اگه درباره سیر و سلوک مطالعه کرده باشید، میدونین که این هدیهها و عطایا که به سالک داده میشه، اصلاً چیز خاصی نیست!
علما میگن اینا مثل نقل و نبات راهه و نباید بهشون توجه کنیم اصلا.
[اگه دوست دارید راجع به این موضوع بیشتر بدونی، کتاب "کهکشان نیستی" رو بخونین.]زکریا که در مرتبهی معرفتی بالایی بود و علم اسماء داشت، اصلاً از دیدن اون میوهها و غذاها تعجب نکرد! تعجب زکریا از چیز دیگهای بود... .
.
زکریا وارد محراب مریم شد و با چیزی روبرو شد که باورش نمیشد!
تو دنیای سیر و سلوک، به مریم رزقی داده شده بود که فراتر از سطح زکریا بود.
زکریا نمیتونست ببینه، نمیتونست متوجه بشه!
علامه طباطبایی میگن که اتاق مریم هیچوقت از این رزق خالی نبود و این رزق، یه چیز معمولی مثل میوه و غذا نبود.
ولی زکریا نمیتونست درک کنه، چرا؟
چون مریم از استاد خودش تو سلوک الی الله عبور کرده بود و از زکریا، پیامبر خدا، برتر شده بود!
به حالتی رسیده بود که زکریا نمیتونست درک کنه.
برای همین زکریا پرسید:
" یا مریم انی لک هذا؟"
_یا مریم، این از کجا برای تو اومده؟!
.
.
اما مریم که در اون مرتبهی بالا بود، دقیقاً میدونست رزقش چیه.
برای همین هم با اطمینان جواب داد:
"قالت «هو» من عندالله!
ان الله یرزق من یشاء بغیر حساب."
توی قرآن همهچی دقیق و حسابشدهست.
مریم در جوابِ "هذا" که زکریا گفت (که به چیز بیجان اشاره داره)،
از "هو" استفاده کرد (که به یک مرد اشاره داره).
در واقع، رزق مریم بالاتر رفتن سطحش و بهرهبرداری از معلمی بود که فراتر از زکریا بود.
این معلم به مریم درس میداد و به همین علت، زکریا دیگه به مریم درس نداد!
بلکه توی این آیه، زکریا از مریم یاد گرفت!
یاد گرفت که
"خدا به هرکس بخواد بیحساب رزق میده."
یعنی زکریا، تو هم برو از خدا بخواه که بهت بده.
.
.
اما اون معلم کی بود؟
یه خطبهای هست از امیرالمومنین به نام خطبه البیان.
البته بعضی از علمای شیعه میگن که این خطبه منسوب به امیرالمومنین نیست و سندش ضعیفه.
اما توی این خطبه، امیرالمومنین میگن:
"انا موضح مریم!"
یعنی من توضیحدهندهی مریمم!
در واقع، همون کسی که به مریم آموزش میداد، امیرالمومنین بود.
.
.
اما یه دلیل دیگه هم داریم.
توی آیه ۴۳ سوره آل عمران، خدا به مریم (س) میفرماید:
"و ارکعی مع الراکعین"
یعنی همراه رکوعکنندگان، رکوع کن!
این آیه خیلی بحثبرانگیزه چون نماز بنیاسرائیل مثل نماز ما رکوع و سجود نداشت.
اما در تفسیر آیه ۴۳ سوره بقره که اونجا هم به بنیاسرائیل گفته شده همراه راکعین رکوع کنید،
گفته شده منظور از راکعین، پیامبر (ص)، حضرت امیرالمومنین (ع) و حضرت خدیجهی کبری (س) هستن!
در واقع، زمانی که مریم (س) میخواست فرزندش رو ببره پیش بنیاسرائیل، خدا بهش میگه از این افراد تبعیت کن و همراهشون عبادت کن.
پس با این موید قرآنی میتونیم نتیجه بگیریم که حضرت مریم (س) تحت تعلیم نور مقدس محمد و آل محمد (ص) بودن و زکریا هم بعداً دنبال همین رزق رفت...!
.
.
حضرت زکریا وقتی دید که مریم به اون سطح از معرفت و شناخت رسیده، با دل پر از شوق رفت به محراب خودش تا از خداوند رزق معنوی بگیره.
اون از خدا ملاقات کلمات و خمسه طیبه رو میخواد .
زکریا وقتی به درک عمیقی از اهل بیت رسید، از خدا یه سوال پرسید.
اون میخواست بدونه چرا وقتی اسم محمد، علی، فاطمه و حسن رو میاره، دلش پر از شادی میشه،
ولی وقتی اسم حسین رو میشنوه، بغض گلوش رو میگیره؟
خدا با چند حرف به زکریا جواب داد: کهیعص.
زکریا در اون مرحله از فنا در حق بود که با همین پنج حرف، فهمید چه اتفاقاتی قراره بیفته و چرا با نام حسین(ع) بغض میکنه.
کهیعص، آیهی اول سورهی مریم هست!
همون آیهای که راز مهمی رو به زکریا گفت.
هزاران سال بعد، دو نفر این آیه رو به یک شکل تفسیر کردن؛
یکی امیرالمومنین برای حضرت زینب، که فرمود:
"دخترم، این آیه قصهی توست."
و دیگری امام مهدی(عج) در کودکی برای سعدبن عبدالله قمی.
این تفسیر به این شکل بود:
.