🕊 تفسیر آیه ۴ تا ۶ سوره قمر 🕊
🍃 وَلَقَدْ جَاءهُم مِّنَ الْأَنبَاء مَا فِيهِ مُزْدَجَرٌ (۴)🍃
🍃حِكْمَةٌ بَالِغَةٌ فَمَا تُغْنِ النُّذُرُ (۵)🍃
🍃فَتَوَلَّ عَنْهُمْ يَوْمَ يَدْعُ الدَّاعِ إِلَي شَيْءٍ نُّكُرٍ (۶)🍃
ترجمه :
🍃 و همانا از خبرهاى مهم، آن چه مايه دست برداشتن (از كفر) است، براى آنان آمد.🍃
🍃(با اين كه آن اخبار،) حكمتى رسا بود، ولى بيم دهندگان (براى افراد لجوج)، سودى نداشتند.🍃
🍃پس، از آنان روى بگردان، (و منتظر باش) روزى را كه آن دعوت كننده، (آنان را) به سوى چيزى ناخوش (و عذاب دوزخ) فرا خواند.🍃
«مزدجر» از «زجر» به معناى طرد و منع است، يعنى خبرهايى از قيامت كه مى تواند مانع ارتكاب گناه گردد. «نُكُر» به معناى امرى ناشناخته و ناخوشايند است.
📌 پیام ها
🌿 مصلحان و مبلّغان، بايد از تاريخ گذشتگان و حوادث مهم آگاه باشند. «جاءهم من الانباء»
🌿 آشنايى با تاريخ مى تواند وسيله ى هوشيارى و بيدارى و بازدارنده ى انسان از گناه باشد. «من الانباء ما فيه مُزدَجر»
🌿 اخبار قيامت در قرآن، مى تواند وسيله بازداشتن انسان از كفر و گناه باشد. «اقتربت الساعة... الانباء ما فيه مزدجر»
🌿 حوادث و داستانهاى واقعى تاريخ، حكمت آموز است. «جاءهم من الانباء... حكمة بالغة» تأثير نكردن تبليغات دينى پيامبران در مردم، نشانه ى بد بودن مبلّغ يا ضعيف بودن مطلب نيست.
🌿 خداوند اتمام حجّت مى كند، «حكمة بالغة» ولى مردم هشدارها را ناديده مى گيرند. «فما تغن النذر»
🌿 اگر هوا و هوس ها بر انسان حاكم باشد، نه تبليغ مستقيم پيامبر مؤثر است و نه تبليغ غيرمستقيم او. «اتّبعوا اهوائهم... جائهم من الانباء مافيه مزدجر... فماتغن النذر»
🌿 مربّى حكيم، هشدارهاى خود را در لابلاى داستان هاى صحيح بيان مى كند. «انباء، حكمة، النذر»
🌿 پيام هاى قرآن، معقول و قابل شناخت است، نه دور از حيطه ى درك بشر. «حكمة بالغة»
🌿 دلسوزى و مسئوليّت، حدّ و حدودى دارد و گاهى اعراض لازم است. (بعد از نقل بيان حكمت و هشدارهاى پى درپى در هدايت و تربيت، بايد اعراض كرد). «فتولّ عنهم» سعدى گويد:
زمين شوره سنبل بر نيارد
در آن تخم عمل ضايع مگردان
🌿 در قيامت، مناديانى هستند كه مردم را به دوزخ فرامى خوانند. «يدع الداع»
🌿 صحنه هاى قيامت براى منحرفان و افرادى كه پيامبر از آنان رويگردان شده، بسيار، ناخوشايند و غيرمنتظره است. «شى ء نُكُر»
🕊️🍃🕊️🍃🕊️
https://eitaa.com/tafsir_audio_Quran_1402
https://ble.ir/tafsir_audio_quran_1402
🕊 تفسیر آیه ۷ سوره قمر 🕊
🍃 خُشَّعاً أَبْصَارُهُمْ يَخْرُجُونَ مِنَ الْأَجْدَاثِ كَأَنَّهُمْ جَرَادٌ مُّنتَشِرٌ🍃
ترجمه :
🍃 آنان در حالى كه چشم هايشان (از ترس و وحشت) فرو افتاده، همچون ملخ هاى پراكنده، از قبرها خارج مى شوند.🍃
«اجداث» جمع «جَدَث» به معناى قبر است.
فروافتادن چشم يا از شدّت ترس است و يا شدّتِ شرمسارى كه موجب ذلّت و خوارى مى شود.
تشبيه مجرمان در قيامت به ملخ هاى پراكنده، بيانگر سردرگمى و حيرت زدگى آنان به هنگام خروج از قبرهاست.
📌 پیام ها
🌿 حالات روحى وروانى انسان در جسم و ظاهر او أثر مى گذارد. «خشّعاً ابصارهم»
🌿 معاد، جسمانى است. «يخرجون من الاجداث»
🌿 از شيوه هاى تربيت، استفاده از مثال و تمثيل است. «كانهم جراد منتشر» بهترينِ مثال ها، ملموس ترين آن هاست
🕊️🍃🕊️🍃🕊️
https://eitaa.com/tafsir_audio_Quran_1402
https://ble.ir/tafsir_audio_quran_1402
🕊 تفسیر آیه ۹ تا ۱۱ سوره قمر 🕊
🍃 كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ فَكَذَّبُوا عَبْدَنَا وَقَالُوا مَجْنُونٌ وَازْدُجِرَ (۹)🍃
🍃فَدَعَا رَبَّهُ أَنِّي مَغْلُوبٌ فَانتَصِرْ (۱۰)🍃
🍃فَفَتَحْنَا أَبْوَابَ السَّمَاء بِمَاء مُّنْهَمِرٍ (۱۱)🍃
ترجمه :
🍃 پيش از اين (كفّار كه پيامبر را تكذيب مى كنند،) قوم نوح، بنده ى ما را تكذيب كردند، و (علاوه بر تكذيب) گفتند: او ديوانه است و از (راه صحيح) بازمانده است.🍃
🍃پس نوح پروردگارش را (چنين) خواند كه من مغلوب شده ام، پس(به دادم برس و) ياريم كن.🍃
🍃پس ما درهاى آسمان را با ريزش باران باز نموديم.🍃
كلمه ى «فانتصر» به جاى «فانصر» آمده است، يعنى خداوندا! براى دين خودت مرا يارى كن، نصرت من نصرت راه تو است.
«منهمر» از «همر» به معناى فرو ريختن اشك و آب است.
امام باقر(عليه السلام) فرمود: حضرت نوح (عليه السلام) نه صد و پنجاه سال آشكارا و پنهانى مردم را به راه راست دعوت كرد، ولى چون آنان را سركش ديد، دست به دعا برداشت و گفت: «ربّ انّى مغلوب»
در تمام قرآن يك بار كلمه ى مغلوب به كار رفته كه درباره ى حضرت نوح (عليه السلام) است، چنانكه در ميان سلام هاى الهى بر انبيا نيز فقط يك سلام با جمله ى «فى العالمين» آمده كه آن هم درباره ى حضرت نوح (عليه السلام) است. «سلام على نوح فى العالمين»
📌 پیام ها
🌿 خداوند از پيامبر اسلام دلجوئى مى كند كه نگران نباش، ساير انبيا نيز مشكلات تو را داشته اند. «كذّبت قبلهم قوم نوح»
🌿 مطالعه تاريخ گذشتگان، مايه دلگرمى صبر و مقاومت است. «كذّبت قبلهم»
🌿 آغاز شدن سخن الهى درباره ى اقوام نوح و عاد و ثمود و لوط با جمله ى «كذّبت»، نشانه ى خطر تكذيب است. «كذّبت قبلهم قوم نوح...» و «كذّبت عاد... كذّبت ثمود... كذّبت قوم لوط» كه در آيات بعد خواهد آمد.
🌿 مهم ترين ويژگى پيامبران، عبوديت و بندگى خدا بود. «عبدنا»
🌿 خلافكاران، با تهمت و افتراى به ديگران كار خود را توجيه مى كنند. «كذبوا عبدنا و قالوا مجنون و ازدجر»
🌿 انبيا در اوج گرفتارى به لطف الهى اميدوارند. «فدعا ربّه»
🌿 مغلوب و ضعيف بودن، نشانه ى باطل بودن نيست. «انى مغلوب...»
🌿 دعاى انبيا مستجاب است. «فدعا... ففتحنا ابواب السماء»
🌿 دعا و قطع اميد از مردم، زمينه رهايى و استجابت دعا است. «انى مغلوب... ففتحنا أبواب السّماء»
🌿 عوامل طبيعى همچون ياران الهى هستند. «بماء منهمر»
🌿 مظاهر رحمت، گاهى وسيله عذاب مى شوند. «بماء منهمر»
🕊️🍃🕊️🍃🕊️
https://eitaa.com/tafsir_audio_Quran_1402
https://ble.ir/tafsir_audio_quran_1402
🕊 تفسیر آیه ۱۲ تا ۱۶ سوره قمر 🕊
🍃 وَفَجَّرْنَا الْأَرْضَ عُيُوناً فَالْتَقَي الْمَاء عَلَي أَمْرٍ قَدْ قُدِرَ (۱۲)🍃
🍃وَحَمَلْنَاهُ عَلَي ذَاتِ أَلْوَاحٍ وَدُسُرٍ (۱۳)🍃
🍃تَجْرِي بِأَعْيُنِنَا جَزَاء لِّمَن كَانَ كُفِرَ (۱۴)🍃
🍃وَلَقَد تَّرَكْنَاهَا آيَةً فَهَلْ مِن مُّدَّكِرٍ (۱۵)🍃
🍃فَكَيْفَ كَانَ عَذَابِي وَنُذُرِ (۱۶)🍃
ترجمه :
🍃 و از زمين چشمه هايى جوشانديم، پس آب (زمين و آسمان) بر اساس امرى كه مقدّر شده بود، به هم پيوستند.🍃
🍃و نوح را بر (كشتى اى كه) داراى تخته ها و ميخ ها بود، سوار كرديم.🍃
🍃كشتى (حامل نوح و پيروانش) زير نظر ما به حركت در آمد. (اين امر) پاداش پيامبرى بود كه مورد تكذيب و كفر قرار گرفت.🍃
🍃و همانا ما كشتى را به عنوان نشانه باقى گذاشتيم، پس آيا پند گيرنده اى هست؟🍃
🍃پس عذاب و هشدار من چگونه است؟🍃
«دُسُر» جمع «دسار» به معناى ميخ است و «نُذُر» جمع «نذير» است، ولى در اين گونه موارد به معناى هشدار است، نه هشدار دهنده.
كشتى نوح داراى خصوصياتى بود از جمله:
الف) ساخت آن به فرمان الهى بود. «اصنع الفلك»
ب) سازنده ى آن پيامبر خدا بود.
ج) محل ساخت كشتى، در بيابان خشك و دور از دريا و به گفته ى روايات، مسجد كوفه بود كه اين، تمسخر كافران را به دنبال داشت.
د) از تمام نژادهاى حيوان نر و ماده در آن سوار شدند.
ه) حركت آن زير نظر خدا بود. «تجرى باعيننا»
و) موج هايى به اندازه ى كوه ها در مسيرش بود. «فى موج كالجبال»
ز) تمام مؤمنان زمين بر آن سوار شدند.
ح) تنها وسيله ى امن و نجات بود.
با همه اين خصوصياتى كه براى كشتى نوح بيان شده است، خداوند به جاى كلمه «سفينه» و كشتى مى فرمايد: «الواح و دُسر» يعنى يك مشت تخته و ميخ. شايد اين كوچك نمايى به خاطر آن است كه نجات نوح منسوب به اراده او باشد، نه عظمت كشتى.
در آيه ۱۵، تخته و ميخ كه وسيله نجات پيامبرى بوده است، به عنوان آيه ى الهى معرّفى شده است، آيا قبور كسانى كه خود سبب نجات بوده اند، آيه الهى نيست؟ «ذات الواح و دسر... تركناها آية...»
📌 پیام ها
🌿 جوشش چشمه ها وجريان آب ها، با اراده ى الهى است. «و فجّرنا الارض عيوناً»
🌿 همين كه اراده ى خداوند بر كارى تعلق گرفت، آسمان و زمين همكارى مى كنند. «فالتقى الماء»
🌿 قهر الهى و هماهنگى عوامل طبيعى در آسمان و زمين براى عذاب، حساب و كتاب دارد. «امر قد قُدر»
🌿 اگر ما بنده ى خالص خدا شويم، خداوند همه چيز ما را تأمين مى كند. «عبدنا - فتحنا - فجّرنا - حملنا»
🌿 مسير كارهاى الهى از طريق ابزارهاى مادى و تلاش هاى انسانى است. «حملناه على ذات الواح و دسر» تخته و ميخ زياد است، ليكن اراده خداست كه اين تخته ها و ميخ ها را وسيله نجات پيامبر خود و مؤمنان قرار مى دهد.
🌿 نه فقط ساخت كشتى نوح، بلكه مسير حركت آن زير نظر خداوند بوده است. (در جايى ديگر مى فرمايد: «اصنع الفلك باعيننا» و در اينجا مى فرمايد: «تجرى باعيننا»)
🌿 انبيا نعمتى هستند كه نبايد كفران شوند و اگر كفران شدند خداوند، كافران را كيفر مى دهد و به انبيا پاداش مى دهد. «جزاء لمن كان كفر»
🌿 همه ى كيفرها در قيامت واقع نمى شود. «جزاء لمن كان كفر»
🌿 كشتى نوح در طول تاريخ ماندنى است. «تركناها آية» (چنانكه بدن فرعون در طول تاريخ نشانه است. «فاليوم ننجّيك ببدنك لتكون لمن خلفك آية»)
🌿 حفظ آثار باستانى كه يادآور عوامل پيشرفت يا سقوط ملت هاست، لازم است. «تركناها آية»
🌿 كارى كه با اراده ى الهى و به دست اولياى خدا انجام گيرد، مبارك است. (كشتى نوح در آن زمان مؤمنان را نجات داد، نسل تمام حيوانات را حفظ كرد و براى تاريخ درس و يادگار شد.) «تركناها آية»
🌿 بايد به آيات الهى با دقت و بصيرت نگاه كرد. «تركناها آية فهل من مدّكر»
🌿 براى هدايت شدن انسان، تنها عوامل خارجى كافى نيست، ظرفيت و روحيه ى پندپذيرى لازم است. «فهل من مدّكر»
🌿 عذاب اقوام گذشته، بايد مايه ى هشدار براى آيندگان باشد. «عذابى و نذر»
🌿 عذاب و قهر خدا، پس از هشدارهاى متعدّد است. «عذابى و نذر»
🕊️🍃🕊️🍃🕊️
https://eitaa.com/tafsir_audio_Quran_1402
https://ble.ir/tafsir_audio_quran_1402
🕊 تفسیر آیه ۱۷ سوره قمر 🕊
🍃 وَلَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِن مُّدَّكِرٍ🍃
ترجمه :
🍃 و همانا ما قرآن را براى تذكّر (و پندپذيرى)، آسان ساختيم، پس آيا پندپذيرى هست؟🍃
قرآن از ابعاد گوناگونى آسان است، از جهتِ لفظ كه تلاوت آن را آسان و در عين حال زيبا كرده است؛ محتوى كه شامل داستان و مثال هاى بسيارى است و همچنين مطابقت با فطرت بشرى كه پذيرش مطالب آن را آسان مى كند.
اين آيه در اين سوره، چهار بار تكرار شده است: در آيات ۱۷، ۲۲ ، ۳۲ و ۴۰ .
با اين كه قرآن آسان است، «يسّرنا القرآن» ولى مشابه آن را نمى توان آورد، گرچه همه آفرينش دست به دست هم دهند. «لئن اجتمعت الانس والجن...»
📌 پیام ها
🌿 وظيفه هدايتگران، آسان گوئى است. «يسّرنا»
🌿 قرآن، آسان است ولى سست نيست. (در چند آيه قبل خوانديم كه آيات قرآن «حكمة بالغة»، يعنى سخنان محكم و استوار است.) «يسّرنا القرآن»
🌿 رسالت قرآن بيدارگرى است. «القرآن للذكر»
🌿 هر چه آسان تر بگوييم، مخاطب بيشترى خواهيم داشت. «يسّرنا... فهل من مدّكر»
🌿 هم نسبت به آيات تكوينى بايد متذكّر شد «تركناها آية فهل من مدّكر» و هم نسبت به آيات تشريعى. «يسّرنا القرآن للذكر فهل من مُدّكر»
🌿 هر كسى لياقت بهره گيرى از قرآن را ندارد، بهره گرفتن مخصوص اهل ذكر است نه اهل غفلت. «فهل من مُدّكر»
🌿 هميشه وجود زمينه ى مناسب، شرط پذيرش نيست. گاهى همه ى شرايط فراهم است ولى انسان به خاطر لجاجت و هوى پرستى متذكّر نمى شود. «فهل من مُدّكر»
🕊️🍃🕊️🍃🕊️
https://eitaa.com/tafsir_audio_Quran_1402
https://ble.ir/tafsir_audio_quran_1402
🕊 تفسیر آیه ۱۸ تا ۲۲ سوره قمر 🕊
🍃 كَذَّبَتْ عَادٌ فَكَيْفَ كَانَ عَذَابِي وَنُذُرِ (۱۸)🍃
🍃إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ رِيحاً صَرْصَراً فِي يَوْمِ نَحْسٍ مُّسْتَمِرٍّ (۱۹)🍃
🍃تَنزِعُ النَّاسَ كَأَنَّهُمْ أَعْجَازُ نَخْلٍ مُّنقَعِرٍ (۲۰)🍃
🍃فَكَيْفَ كَانَ عَذَابِي وَنُذُرِ (۲۱)🍃
🍃وَلَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِن مُّدَّكِرٍ (۲۲)🍃
ترجمه :
🍃 قوم عاد (پيامبر خود را) تكذيب كردند، پس عذاب و هشدار من چگونه بود؟🍃
🍃ما بر آنان در روز شوم، دنباله دار تند بادى سخت و سرد فرستاديم.🍃
🍃(تندبادى كه) مردم را همچون تنه هاى درخت خرماى ريشه كن شده از جا برمى كند.🍃
🍃پس عذاب و هشدار من چگونه بود؟🍃
🍃و همانا ما قرآن را براى پندپذيرى آسان نموديم، پس آيا پندپذيرى هست؟🍃
مراد از «يوم نحسٍ مستمر» آن است كه اين تندباد در چند روز پى در پى بوده است، چنانكه در سوره ى فصّلت آيه ى ۱۶ مى فرمايد: باد را در چند روز شوم بر آنان وزانديم. پس مراد از «مستمر» در اين آيه، يعنى روزهاى پيوسته و دنباله دار.
در آيه 7 سوره حاقّه، اين ايام شوم هفت شب و هشت روز بيان شده است: «سبع ليالٍ و ثمانية ايام»
«منقعر» از «قعر» به معناى ريشه كن شده است. «أعجاز» جمع «عَجُز» به معناى قسمت عقب يا پايين و تنه است.
بدى يا خوبى زمان، يا به خاطر حوادث خوب و بدى است كه در آن ها واقع مى شود و يا در جوهر زمان نحسى، يا خيرى است كه ما از آن خبر نداريم.
📌 پیام ها
🌿 قوم عاد از هلاكت قوم نوح عبرت نگرفتند. «كذبت قبلهم قوم نوح... كذبت عاد»
🌿 سيماى قوم عاد، تكذيب و انكار است. «كذّبت عاد»
🌿 ميان انذار و عذاب رابطه است. (ابتدا انذار و اگر اثر نكرد عذاب) «فكيف كان عذابى و نذر»
🌿 در تاريخ و سرنوشت ملت ها تفكّر كنيد. «فكيف كان...»
🌿 نتيجه ى تكذيب، قهر الهى است. «كذّبت... عذابى»
🌿 عوامل طبيعى مثل باد مى توانند وسيله ى كيفر مردم باشند. «كذّبت عاد... ريحاً صرصرا»
🌿 زمان ها يكسان نيستند. (بعضى زمان ها مبارك اند، همچون شب قدر، «ليلة مباركة» و برخى شوم و نحس.) «يوم نحسٍ»
🌿 با اراده ى خداوند باد هم مى تواند عامل رويش باشد، «ارسلنا الرياح لواقح» و هم مى تواند عامل ريزش باشد. «تنزع الناس كانهم اعجاز نخل منقعر»
🌿 بشر، هركه باشد، در برابر قهر الهى خار و خسى بيش نيست. «تنزع الناس كانّهم اعجاز نخل...»
🌿 قوم عاد، مردمى تنومند و قوى بودند كه از بن ريشه كن شدند. «كانّهم اعجاز نخل»
🌿 در تربيت، تكرار برخى مطالب ضرورى است. جمله ى «فكيف كان عذابى و نذر» تكرار شده است.
🌿 در نقل تاريخ، هدف اصلى (عبرت گرفتن) فراموش نشود. (بعد از بيان هر بخش، نقطه اصلى تكرار شده است) «لقد يسّرنا القرآن للذّكر فهل من مدّكرٍ»
🕊️🍃🕊️🍃🕊️
https://eitaa.com/tafsir_audio_Quran_1402
https://ble.ir/tafsir_audio_quran_1402