eitaa logo
تفسیر صوتی و متنی استاد قرائتی
2.1هزار دنبال‌کننده
97 عکس
22 ویدیو
1 فایل
انشاء الله باگوش دادن به یک آیه از قرآن در روز جزء عمل کنندگان‌به قرآن قرار گیریم🙏 ارتباط با ادمین: @S_K_ahmadi54 تاریخ ایجاد کانال ۱۳۹۹/۸/۱۶
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) قُلْ أَنْفِقُوا طَوْعاً أَوْ كَرْهاً لَنْ يُتَقَبَّلَ مِنْكُمْ إِنَّكُمْ كُنْتُمْ قَوْماً فاسِقِينَ «53» (به منافقانى كه به جاى حضور در جبهه، قصد كمك مالى دارند) بگو: چه از روى علاقه انفاق كنيد وچه از روى كراهت، هرگز از شما پذيرفته نخواهد شد، زيرا شما قومى فاسق بوده‌ايد. نکته ها به گفته‌ى تفاسير، منافقانى كه در جنگ تبوك شركت نكردند، مى‌خواستند با كمك مالى به جبهه، خود را شريك پيروزى بدانند. قبول نشدن انفاق منافقان، يا به اين معنى است كه در دنيا كمك‌هاى مالى از آنان دريافت نمى‌شود، يا آنكه در آخرت پاداشى ندارند. پیام ها 1- انفاق تنها براى سير كردن شكم نيست، اصلاح روح و رشد معنوى هم مورد نظر اسلام است. «أَنْفِقُوا طَوْعاً أَوْ كَرْهاً» 2- روح، نيّت و باطن افراد، در ارزش اعمالشان اثر دارد. منافقى كه از پيروزى مسلمانان ناراحت و از آسيب رسيدن به آنان خوشحال مى‌شود، اعمالش با اين آلودگى باطن، بى‌اثر است. أَنْفِقُوا ... لَنْ يُتَقَبَّلَ‌ 3- خدمات وانفاق‌هاى منافقان، بى‌ارزش است وحبط مى‌شود. أَنْفِقُوا ... لَنْ يُتَقَبَّلَ‌ 4- هر كمكى را از هر كسى قبول نكنيم. «لَنْ يُتَقَبَّلَ مِنْكُمْ» 5- شرط قبولى اعمال، تقوا و پاكدلى است و مسائل سياسى، اجتماعى، عبادى و اخلاقى با هم پيوند دارند. لَنْ يُتَقَبَّلَ‌ ... كُنْتُمْ قَوْماً فاسِقِينَ‌ 6- فسق، مانع قبولى اعمال است. إِنَّكُمْ‌ ... فاسقين‌ تفسير نور(10جلدى)، ج‌3، ص: 438" ‏‏‏‏٠ @tafsir_qheraati ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ ما مَنَعَهُمْ أَنْ تُقْبَلَ مِنْهُمْ نَفَقاتُهُمْ إِلَّا أَنَّهُمْ كَفَرُوا بِاللَّهِ وَ بِرَسُولِهِ وَ لا يَأْتُونَ الصَّلاةَ إِلَّا وَ هُمْ كُسالى‌ وَ لا يُنْفِقُونَ إِلَّا وَ هُمْ كارِهُونَ «54» و چيزى منافقان را از پذيرفته شدن انفاقشان منع نكرد، جز اينكه به خدا و پيامبرش كافر شدند و نماز را جز از روى كسالت و بى‌حالى به جا نمى‌آورند و جز از روى كراهت و بى‌ميلى انفاق نمى‌كنند. نکته ها در آيه‌ى قبل، به صورت فرض بيان شد كه منافقان، چه با علاقه و چه از روى بى‌ميلى اگر انفاق كنند، پذيرفته نيست. اينجا صورت واقعى و وجود خارجى را بيان مى‌كند كه انفاقشان از روى كراهت است، نه علاقه. از امتيازات درآمدهاى دولت اسلامى از قبيل خمس، زكات، صدقات و انفاقات بر ديگر درآمدهاى دولتى، موارد ذيل است: 1. افراد، با اراده و انتخاب و بر اساس وجدان دينى مى‌پردازند. 2. بدون ترس و با قصد قربت مى‌پردازند. 3. پرداخت‌هاى مالى را غنيمت و ذخيره‌ى قيامت مى‌دانند. 4. گيرنده‌ى مال را عالِم عادل انتخاب مى‌كنند. 5. مورد مصرف را مى‌دانند و زير نظر دارند. 6. ساده‌زيستى را شرط گيرنده مى‌دانند و خدا را شكر مى‌كنند. پیام ها 1- با كفر، كسالت و كراهت، اعمال خير پذيرفته نيست. ما مَنَعَهُمْ أَنْ تُقْبَلَ مِنْهُمْ نَفَقاتُهُمْ‌ ... 2- خداوند در قرآن، بارها منافق را كافر دانسته است. «أَنَّهُمْ كَفَرُوا» 3- متخلّفان از جنگ تبوك، به ظاهر مسلمان، ولى در باطن كافرند. «أَنَّهُمْ كَفَرُوا» 4- ارزش‌دهنده به كارها، نيّت و نشاط و عشق است. آرى انگيزه مهّم است، نه‌ جلد 3 - صفحه 439 حركات فيزيكى! «1» «كُسالى‌، كارِهُونَ» 5- هدف اسلام از انفاق، رشد انتخابى ومعنوى است، نه تنها سير كردن شكم. زيرا با كمك منافقين شكم‌هايى سير مى‌شود، امّا رشد معنوى براى كمك كننده حاصل نمى‌شود. كَفَرُوا بِاللَّهِ‌ ... وَ هُمْ كارِهُونَ‌ 6- از نشانه‌هاى نفاق، نماز با كسالت، «كُسالى‌» وانفاق با كراهت است. «كارهون» «1». در داستان يوسف، زليخا تمام درها را با دست خود بست و از يوسف كام خواست. اما يوسف عليه السلام به سوى در فرار كرد و زن هم به دنبال او مى‌دويد. در اين صحنه يوسف و زليخا از نظر ظاهر و حركات فيزيكى، هردو مى‌دويدند، امّا انگيزه‌ى يكى فرار از گناه و انگيزه‌ى ديگرى گناه كردن بود. و اين است معناى نقش نيّت و انگيزه در اعمال انسان." ‏‏‏‏٠ @tafsir_qheraati ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) فَلا تُعْجِبْكَ أَمْوالُهُمْ وَ لا أَوْلادُهُمْ إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ بِها فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ تَزْهَقَ أَنْفُسُهُمْ وَ هُمْ كافِرُونَ «55» پس اموال و فرزندان منافقان تو را به شگفتى نيندازد. جز اين نيست كه خداوند مى‌خواهد به اين وسيله آنان را در زندگى دنيا عذاب كند و جانشان در حال كفر، خارج شود. نکته ها «تَزْهَقَ» به معناى خارج شدن همراه با دشوارى و تأسّف و حسرت است. نهى خدا از تعجّب، دليل بر وجود اين تعجّب در پيامبر نيست، بلكه از باب به در بگو ديوار بشنود، جنبه‌ى پيشگيرى دارد. در نهج‌البلاغه، لحظات جان دادن گروهى ترسيم شده است كه اموالشان در آن هنگام، در برابر چشمشان جلوه مى‌كند و از اينكه آنها را مى‌گذارند و مى‌روند، عذاب مى‌كشند. «2» راههاى عذاب شدن به وسيله‌ى مال از اين قبيل است: عذاب در تهيّه آن، در نگهدارىِ آن از سرقت و حريق و مردم حسود، به جا گذاشتن و رفتن هنگام جان دادن، پاسخگويى در قيامت براى چگونگى تهيّه و مصرف آن. «2». نهج‌البلاغه، خطبه 108. جلد 3 - صفحه 440 پیام ها 1- مؤمنان معاصر پيامبر در مقايسه با منافقان، در ضعف مالى بودند. فَلا تُعْجِبْكَ أَمْوالُهُمْ‌ ... 2- چه بسيار نعمت‌هايى كه در باطن نقمت است و چه بسا توان‌هاى اقتصادى كه وسيله‌ى نابودى و بدبختى مى‌شود. «لِيُعَذِّبَهُمْ بِها» 3- به ذلّت كشاندن ثروتمندانِ منافق، از سنّت‌هاى الهى است. «لِيُعَذِّبَهُمْ بِها» 4- عذاب الهى تنها در آخرت نيست، در دنيا هم وجود دارد. «فِي الْحَياةِ الدُّنْيا» 5- مرگ، جدايى روح از بدن است، نه نيست و فانى شدن. «تَزْهَقَ» 6- جان منافق، ارزش گرفتن ندارد، خود خارج مى‌شود. «تَزْهَقَ» 7- منافقِ ثروتمند، سخت جان مى‌دهد. «تَزْهَقَ أَنْفُسُهُمْ» 8- مال و اولاد فراوان منافقان، زمينه‌ى كافر مردن آنان است. فَلا تُعْجِبْكَ أَمْوالُهُمْ‌ ... تَزْهَقَ أَنْفُسُهُمْ وَ هُمْ كافِرُونَ‌ 9- به عاقبت امور توجّه كنيد، نه به جلوه‌هاى آن. فَلا تُعْجِبْكَ أَمْوالُهُمْ‌ ... تَزْهَقَ أَنْفُسُهُمْ وَ هُمْ كافِرُونَ‌" ‏‏‏‏٠ @tafsir_qheraati ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ يَحْلِفُونَ بِاللَّهِ إِنَّهُمْ لَمِنْكُمْ وَ ما هُمْ مِنْكُمْ وَ لكِنَّهُمْ قَوْمٌ يَفْرَقُونَ «56» منافقان به خدا قسم مى‌خورند كه همانا آنان از شمايند، در حالى كه (دروغ مى‌گويند و) از شما نيستند، بلكه آنان گروهى هستند كه (از شما) مى‌ترسند (يا ميان دل و زبان و عملشان جدايى است). نکته ها «يَفْرَقُونَ»، به معناى شدّت خوف است، گويى قلبشان از ترس متلاشى مى‌شود. پیام ها 1- يكى از ابزار كار منافقان، سوگند دروغ است. «يَحْلِفُونَ» 2- در قبول توبه‌ى منافق و باور كردن ادّعايش عجله نكنيد، چون آنان‌ جلد 3 - صفحه 441 دروغگويند. «وَ ما هُمْ مِنْكُمْ» 3- افشاى چهره‌ى منافقان لازم است. «وَ ما هُمْ مِنْكُمْ» 4- ترس و وحشت قلبى، از نشانه‌هاى ديگر منافقان است. «قَوْمٌ يَفْرَقُونَ»" ‏‏‏‏٠ @tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) لَوْ يَجِدُونَ مَلْجَأً أَوْ مَغاراتٍ أَوْ مُدَّخَلًا لَوَلَّوْا إِلَيْهِ وَ هُمْ يَجْمَحُونَ «57» اگر (منافقان) پناهگاه يا غارها يا گريزگاهى بيابند، البتّه شتابان به آن روى مى‌آورند. نکته ها «مَلْجَأً»، پناهگاه است و «مَغاراتٍ»، جمع «مَغارة» به معناى غار. «مُدْخَلَ» راه پنهان و نقب گونه‌ى زيرزمينى است. «يَجْمَحُونَ» از «جماح» به معناى حركت شتابانى است كه نتوان جلوى آن را گرفت، و به اسب چموش، «جموح» مى‌گويند. منافقان، يا از ترس، اظهار ايمان مى‌كنند، يا از روى طمع به مال و مقام. اين آيه گروه اوّل را مى‌گويد. «1» پیام ها 1- منافق، هراسان و در پى فرصت است تا از وضع موجود بگريزد. لَوْ يَجِدُونَ‌ ... 2- محيط جامعه‌ى اسلامى براى منافقان، قابل تحمّل نيست. لَوْ يَجِدُونَ‌ ... (زندگى منافقان آوارگى است و با مسلمانان زندگى اضطرارى دارند) 3- رنج واضطراب منافقان در جامعه‌ى اسلامى، با وجود داشتن مال و فرزند، نمونه‌اى از عذاب دنيوى آنان است. در دو آيه قبل فرمود: «يُرِيدُ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ بِها فِي الْحَياةِ الدُّنْيا» و در اين آيه مى‌فرمايد: «لَوْ يَجِدُونَ» 4- منافقان در جنگ و گريزشان با مؤمنان، تيز و چابك‌اند. «يَجْمَحُونَ» «1». تفسير اطيب‌البيان. تفسير نور(10جلدى)، ج‌3، ص: 442" ‏‏‏‏٠ @tafsir_qheraati ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ مِنْهُمْ مَنْ يَلْمِزُكَ فِي الصَّدَقاتِ فَإِنْ أُعْطُوا مِنْها رَضُوا وَ إِنْ لَمْ يُعْطَوْا مِنْها إِذا هُمْ يَسْخَطُونَ «58» و بعضى از منافقان در صدقات (تقسيم زكات)، به تو عيب مى‌گيرند. پس اگر چيزى از آن (اموال) به آنان داده شود، راضى مى‌شوند (و تو را عادل مى‌شمارند)، ولى اگر چيزى به آنان داده نشود، به ناگاه آنان خشمگين مى‌شوند (و تو را به بى‌عدالتى متّهم مى‌كنند). نکته ها «لَمز»، عيب‌جويى روبروست و اگر پشت سر عيب‌جويى كنند، «هَمز» است. شخصى كه بعدها رهبر خوارج و مارقين شد، در تقسيم زكات به پيامبر صلى الله عليه و آله اعتراض كرد و گفت: به عدالت رفتار كن!! حضرت فرمود: چه كسى از من عادل‌تر است؟ عمر خواست به خاطر اين جسارت او را بكشد، پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: رهايش كنيد، او پيروانى خواهد داشت كه چنان عبادت كنند كه شما عبادت‌هاى خويش را نسبت به آنها ناچيز خواهيد شمرد (اشاره به عبادت‌هاى خشك و بى‌ولايت آنان). با آن همه عبادت از دين خارج مى‌شوند، همچون خروج تير از كمان. سرانجام آن شخص در جنگ نهروان به دست على عليه السلام به هلاكت رسيد. پیام ها 1- منافق، حتّى نسبت به پيامبر صلى الله عليه و آله نيش مى‌زند و جسارت مى‌كند. «يَلْمِزُكَ» 2- لبه‌ى تيز حملات منافقان و تبليغات سوء آنان، رهبرى است. «يَلْمِزُكَ» 3- همه‌ى اصحاب پيامبر صلى الله عليه و آله عادل نبوده‌اند. «وَ مِنْهُمْ مَنْ يَلْمِزُكَ» 4- مسئولان نظام اسلامى نبايد تحت تأثير عيب‌جويى‌هاى منافقان قرار گيرند. «وَ مِنْهُمْ مَنْ يَلْمِزُكَ» 5- آغاز برخى انحراف‌ها، بى‌ادبى و جسارت به رهبر است كه از خودخواهى سرچشمه مى‌گيرد. (با توجّه به شأن نزول) جلد 3 - صفحه 443 6- انگيزه‌ى انتقادها، گاهى منافع شخصى است، نه دلسوزى. «فَإِنْ أُعْطُوا» 7- سياست گذارى امور مالى و اقتصادى جامعه اسلامى، از شئون پيامبر و از اختيارات رهبر است. فَإِنْ أُعْطُوا ... وَ إِنْ لَمْ يُعْطَوْا 8- منافق به حقّ خود قانع نيست، خودخواه وبى‌منطق است. فَإِنْ أُعْطُوا مِنْها رَضُوا وَ إِنْ لَمْ يُعْطَوْا ... يَسْخَطُونَ‌ 9- كينه و دشمنى و طعن و قضاوت به ناحقِ بعضى مردم، به خاطر از دست دادن منافع مادّى و شخصى است. «1» وَ إِنْ لَمْ يُعْطَوْا ... يَسْخَطُونَ‌ (آرى، ريشه‌ى بعضى تحليل‌هاى نادرست، انگيزه‌هاى درونى است) «1». امام صادق عليه السلام فرمود: بيش از دو سوّم مردم اين گونه مى‌باشند. كافى، ج 2، ص 228. پانویس پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی پرش به بالا↑ صاحب مجمع البیان از ابوسعید الخدرى روایت کرده و گوید: هنگامى که رسول خدا صلى الله علیه و آله غنائم را تقسیم می‌نمود بنا به نقل از ابن عباس در روز حنین مردى از قبیله هوازن به نام ابن ابى ذى‌الخویصرة التمیمى که به او حرقوص بن زهیر مى گفتند و از ریشه خوارج بود، گفت: یا رسول الله عدالت را رعایت کن. پیامبر فرمود: واى بر تو اگر من رعایت نکنم چه کسى رعایت خواهد کرد. در این میان عمر بن الخطاب گفت: یا رسول اللّه اجازه بده گردن این مرد را بزنم. پیامبر فرمود: واگذار او را که داراى یارانى است که نماز و روزه شما در مقابل نماز و روزه ایشان کوچک شمرده شود ولى بعد چنان از دین برگردند و بدر آیند مانند تیرى که از کمان بدر آید به قسمى که نشانه اى از ایمان و اعتقاد در آن نباشد و مردى از میان اینان برخیزد که یکى از پستان‌هاى او (یا) در یکى از دست‌هاى او مانند پستان زنان گوشت زیادى باشد و در موقع فترت خروج خواهند نمود و در حدیث دیگر آمده است که پیامبر فرمود: هر وقت اینان خروج نمودند آنان را به قتل رسانید و بکشید سپس این آیه نازل گردید، و بعد ابوسعید گوید: شهادت می‌دهم که این موضوع را از رسول خدا شنیدم و نیز شهادت می‌دهم که هنگامى که على علیه‌السلام با آن‌ها جنگ می‌کرد. مردى را به همان وضع که از پیامبر شنیده بودم در میان آن‌ها دیدم و نیز ثعلبى از مفسرین عامه این موضوع را در تفسیر خود آورده و بخارى نیز در صحیح خود از ابوسعید الخدرى و نیز ابن ابى‌حاتم یکى دیگر از مفسرین عامه در تفسیر خود از جابر موضوع این مرد را بدون تفصیل ذکر نموده اند. کلبى گوید: این آیه درباره مؤلفین قلوب نازل گردیده که عبارت از منافقین بوده اند و مردى از میان آن‌ها بنام ابن الجواظ این سخنان را به زبان آورده بود. پرش به بالا↑ محمدباقر محقق،‌ نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص416" ‏‏‏‏٠ @tafsir_qheraati ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ لَوْ أَنَّهُمْ رَضُوا ما آتاهُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ قالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ سَيُؤْتِينَا اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ رَسُولُهُ إِنَّا إِلَى اللَّهِ راغِبُونَ «59» اگر آنان به آنچه خدا و پيامبرش به آنان داده‌اند راضى مى‌شدند و مى‌گفتند: خداوند (و آنچه او صلاح بداند) براى ما بس است، خدا و پيامبرش به زودى از فضل خود به ما خواهند داد و ما تنها به پروردگار، راغب و اميدواريم، (اگر چنين مى‌گفتند، براى آنان بهتر بود). نکته ها در اين آيه چهار مرحله مطرح شده است: 1. رضا و تسليم به تقدير الهى. «رَضُوا ما آتاهُمُ اللَّهُ» 2. اظهار رضايت به زبان. «قالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ» 3. اميد به فضل و كرم الهى. سَيُؤْتِينَا ... 4. بى‌توجّهى به دنيا و رغبت به خداوند. «إِلَى اللَّهِ راغِبُونَ» جلد 3 - صفحه 444 پیام ها 1- منافقان هرگز از خداوند و تقديرهاى او راضى نمى‌شوند. «وَ لَوْ» 2- سياست‌گذارى و تصميم‌گيرى در نحوه‌ى تقسيم و صرف بيت‌المال و امور مالى واقتصادى با خدا وپيامبر ورهبر امّت اسلامى است. «آتاهُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ» 3- تنها نبايد به تنگناها نگريست، صبر، آينده بهترى را پيش مى‌آورد. «سَيُؤْتِينَا» 4- تلخى محروميّت‌هاى دنيوى، با وعده‌هاى قطعى خداوند به مؤمنان و نعمت‌هاى بهشتى، شيرين مى‌شود. «سَيُؤْتِينَا» 5- ما از خداوند طلبكار نيستيم، هر چه عطا كند از فضل خويش است. «فَضْلِهِ» 6- الطاف الهى از طريق پيامبران و اوليا به ما مى‌رسد. «فَضْلِهِ وَ رَسُولُهُ» 7- محبّت خدا، زمينه‌ساز صبر، رضا و قناعت است. «إِلَى اللَّهِ راغِبُونَ»" ‏‏‏‏٠ @tafsir_qheraati ایتا