"تفسیر نور (محسن قرائتی)
قُلْ مَنْ يَرْزُقُكُمْ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ أَمَّنْ يَمْلِكُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصارَ وَ مَنْ يُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَ الْمَيِّتِ وَ يُخْرِجُ الْمَيِّتَ مِنَ الْحَيِّ وَ مَنْ يُدَبِّرُ الْأَمْرَ فَسَيَقُولُونَ اللَّهُ فَقُلْ أَ فَلا تَتَّقُونَ «31»
بگو: چه كسى از آسمان و زمين شما را روزى مىدهد؟ يا چه كسى مالك گوش و چشمهاست؟ وچه كسى زنده را از مرده و مرده را از زنده بيرون مىآورد و چه كسى كار هستى را سامان مىدهد؟ (در پاسخ) خواهند گفت: خدا. پس بگو: آيا از كيفر پرستش غير خدا پروانمىكنيد؟
نکته ها
براى بيرون آوردنِ مرده از زنده و زنده از مرده كه كار خداوند است، نمونههايى گفتهاند، از جمله: خروج انسان از نطفه و نطفه از انسان، جوجه از تخم و تخم از جوجه، گياه از دانه و دانه از گياه، فرزند صالح از پدر و مادرِ فاسد و فرزند فاسد از والدين شايسته.
از اينكه در آيه از ميان تمام اعضاى انسان، تنها نام چشم و گوش آمده است، شايد به خاطر آن باشد كه در ميان اعضاى بدن، كار آمدترين قوا اين دو عضو مىباشد، زيرا ورود معلومات به ذهن از اين دو راه است.
پیام ها
1- شيوهى سؤال و واداشتن انسانها به فكر و رجوع به فطرت، از وظايف مربيّان آسمانى است. «قُلْ مَنْ يَرْزُقُكُمْ»
2- خداوند، آسمان و زمين را در رزق و ارتزاق انسان دخالت داده است. «يَرْزُقُكُمْ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ»
3- رزق دادن، آفريدن و اداره كردن، از سنّتهاى دائمى الهى است. «يَرْزُقُكُمْ، يَمْلِكُ، يُخْرِجُ، يُدَبِّرُ» (فعل مضارع رمز استمرار است)
جلد 3 - صفحه 566
4- جهان آفرينش، پيوسته به تدبير نياز دارد و وحدت تدبير، نشانهى وحدت ربوبيّت است. «مَنْ يُدَبِّرُ الْأَمْرَ»
5- رزق ما، شنيدن و ديدن ما، زندگى و مرگ ما، همه به دست خداست و جز او كسى و چيزى در اين زمينهها توانايى و حاكميّت"
#تفسیر_سوره_یونس_آیه_۳۱_جز_۱۱
#سوره_مبارکه_یونس
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
فَذلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمُ الْحَقُّ فَما ذا بَعْدَ الْحَقِّ إِلَّا الضَّلالُ فَأَنَّى تُصْرَفُونَ «32»
پس اين چنين خداوند (قادر و يكتا)، به حقّ پروردگار شماست. وپس از حقّ، جز گمراهى چيست؟ پس چگونه (از حقّ) باز گردانده مىشويد؟!
پیام ها
1- با وجود خداى حاكم، رازق، خالق و مدبّر، (كه در آيه قبل بود) مجالى براى پروردگارى غير از او نيست. «فَذلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمُ الْحَقُّ فَما ذا بَعْدَ الْحَقِّ»
2- اعتقاد به ربوبيّتى جز خداوند، باطل وگمراهى است. «فَما ذا بَعْدَ الْحَقِّ إِلَّا الضَّلالُ»
3- ميان حقّ و باطل راه ديگرى نداريم، بلكه هرچه حقّ نبود، باطل است و بىطرفى و بىخطى مردود است. «فَما ذا بَعْدَ الْحَقِّ إِلَّا الضَّلالُ»
4- انسان، فطرتى حقگرا دارد. شيطانها، اوهام و عوامل ديگر، او را به انحراف مىكشانند. «تُصْرَفُونَ»
تفسير نور(10جلدى)، ج3، ص: 567"
#تفسیر_سوره_یونس_آیه_۳۲_۳۳_جز_۱۱
#سوره_مبارکه_یونس
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
كَذلِكَ حَقَّتْ كَلِمَةُ رَبِّكَ عَلَى الَّذِينَ فَسَقُوا أَنَّهُمْ لا يُؤْمِنُونَ «33»
بدينسان حكم و سخن پروردگارت بر آنان كه نافرمانى كردند محقّق شد كه آنان ايمان نمىآورند.
پیام ها
1- انسان، با انتخاب راه فسق، قهر الهى را براى خود قطعى مىكند. حَقَّتْ ... عَلَى الَّذِينَ فَسَقُوا
2- فسق و گناه، مانع گرايش به ايمان وزمينهى كفر است. فَسَقُوا ... لا يُؤْمِنُونَ"
#تفسیر_سوره_یونس_آیه_۳۲_۳۳_جز_۱۱
#سوره_مبارکه_یونس
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
قُلْ هَلْ مِنْ شُرَكائِكُمْ مَنْ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ قُلِ اللَّهُ يَهْدِي لِلْحَقِّ أَ فَمَنْ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ يُتَّبَعَ أَمَّنْ لا يَهِدِّي إِلَّا أَنْ يُهْدى فَما لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ «35»
بگو: آيا از معبودهايى كه شما شريك خدا قرار دادهايد، كسى هست كه به سوى حقّ هدايت كند؟ بگو: (فقط) خداوند به حقّ هدايت مىكند. پس آيا كسى كه به سوى حقّ هدايت مىكند براى پيروى شايستهتر است، يا كسى كه خود هدايت نمىشود مگر آنكه هدايتش كنند؟ شما را چه مىشود؟ چگونه حكم مىكنيد؟!
نکته ها
آيهى قبل به مبدأ، معاد و خلقت هستى اشاره داشت و اين آيه به نبوّت، امامت و امر هدايت بشر اشاره مىكند.
هدايت دو نوع است: يكى نشان دادن راه، ديگرى رساندن به مقصد و مقصود. نوع اوّل، كار انبياست، «جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنا» «1» امّا هدايت به معناى دوّم، خاصّ خداوند است. «إِنَّكَ لا تَهْدِي مَنْ أَحْبَبْتَ وَ لكِنَّ اللَّهَ يَهْدِي» «2»
«يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ» و «يَهْدِي لِلْحَقِّ»، هر دو به يك معناست. «3»
طبق روايات متواتر از شيعه و اهل سنّت، پيامبراكرم صلى الله عليه و آله فرمودند: «الحقّ مع علىٍّ و علىٌّ مع الحقّ»، همواره حقّ با على عليه السلام است و على عليه السلام با حقّ است. «4»
پیام ها
1- ارشاد و هدايت، يكى از شئون خداوندى است. «قُلِ اللَّهُ يَهْدِي» (ملاك پرستش، توانايى براى هدايت كردن است)
2- هدايت صحيح، به علم گسترده و مصون از خطا، قدرت، محبّت و هدف نيازمند است. لذا جز خداوند و كسانى كه او به عنوان راهنما تعيين كرده،
«1». انبياء، 73.
«2». قصص، 56.
«3». تفسير الميزان.
«4». احقاقالحق، ج 5، ص 28 و 635.
جلد 3 - صفحه 569
ديگران نمىتوانند هادى باشند. بتها و طاغوتها چگونه مىتوانند هادى باشند؟ «1» «قُلِ اللَّهُ يَهْدِي لِلْحَقِّ»
3- كسى شايستهى پيروى است كه به حقّ راهنمايى مىكند. «أَحَقُّ أَنْ يُتَّبَعَ»
4- اصل نبوّت، امامت و اطاعت از رهبرىِ معصوم، يك اصل عقلى است. «فَما لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ»
«1». ذات نايافته از هستى بخش، كى تواند كه شود هستى بخش"
#تفسیر_سوره_یونس_آیه_۳۵_جز_۱۱
#سوره_مبارکه_یونس
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ ما يَتَّبِعُ أَكْثَرُهُمْ إِلَّا ظَنًّا إِنَّ الظَّنَّ لا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئاً إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِما يَفْعَلُونَ «36»
وبيشتر آنان جز از گمان (بىپايه) پيروى نمىكنند. قطعاً گمان به هيچ وجه (انسان را) از حقيقت بىنياز نمىكند، همانا خداوند به آنچه مردم انجام مىدهند، آگاه است.
نکته ها
آنچه داراى ارزش واقعى است، «علم» است. گمان قوى و اطمينان نيز اگر مبناى صحيح داشته باشد، ارزش دارد همچون گمانى كه از ظاهر آيات و روايات، در شناخت حكم خدا (آن هم در مسائل فرعى) براى فقيه حاصل مىشود. امّا گمان در عقيده، اگر منشأ آن تقليد از نياكان و تعصّبات جاهلى باشد، بىارزش است.
پیام ها
1- هميشه اكثريّت، نشانهى حقّانيّت نيست. «وَ ما يَتَّبِعُ أَكْثَرُهُمْ إِلَّا ظَنًّا»
2- مخالفان انبيا، منطق ندارند. «إِلَّا ظَنًّا»
3- شرك پايهى علمى ندارد. هَلْ مِنْ شُرَكائِكُمْ ... وَ ما يَتَّبِعُ أَكْثَرُهُمْ إِلَّا ظَنًّا
4- در عقايد و بينشها بايد سراغ علم رفت، نه گمان. «إِنَّ الظَّنَّ لا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ»
تفسير نور(10جلدى)، ج3، ص: 570"
#تفسیر_سوره_یونس_آیه_۳۶_جز_۱۱
#سوره_مبارکه_یونس
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ ما كانَ هذَا الْقُرْآنُ أَنْ يُفْتَرى مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ لكِنْ تَصْدِيقَ الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَ تَفْصِيلَ الْكِتابِ لا رَيْبَ فِيهِ مِنْ رَبِّ الْعالَمِينَ «37»
و چنان نيست كه اين قرآن از سوى غير خدا و به دروغ ساخته شده باشد، بلكه تصديقى است براى كتب آسمانى پيشين وتوضيحى از آن كتاب است. شكّى در آن نيست كه از سوى پروردگار جهانيان است.
پیام ها
1- جامعيّت قرآن و محتواى آن به گونهاى است كه افترا و انتساب آن به غيرخدا به آن نمىچسبد. «أَنْ يُفْتَرى»
2- كتابهاى آسمانى مؤيّد يكديگرند. تفاوت در اجمال و تفصيلِ محتواى آنهاست. «تَصْدِيقَ الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ»
3- قرآن وسيلهى رشد و تربيت است. هذَا الْقُرْآنُ ... مِنْ رَبِّ الْعالَمِينَ"
#تفسیر_سوره_یونس_آیه_۳۷_جز_۱۱
#سوره_مبارکه_یونس
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ مِنْهُمْ مَنْ يَنْظُرُ إِلَيْكَ أَ فَأَنْتَ تَهْدِي الْعُمْيَ وَ لَوْ كانُوا لا يُبْصِرُونَ «43»
وگروهى از مردم كسانىاند كه به تو نگاه مىكنند، (امّا گويى هيچ نمىبينند.) پس آيا تو مىتوانى نابينايان را هدايت كنى، هر چند (با چشمِ دل) نمىبينند؟
إِنَّ اللَّهَ لا يَظْلِمُ النَّاسَ شَيْئاً وَ لكِنَّ النَّاسَ أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ «44»
قطعاً خداوند هيچ ظلمى به مردم نمىكند، امّااين خود مردمند كه به خويشتن ستم مىكنند.
نکته ها
گروهى در قيامت، كور محشور مىشوند و اين نتيجهى كوردلى و فراموشى آيات الهى در دنياست و چنين كسانى گويا كورند: وَ نَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ أَعْمى ... كَذلِكَ أَتَتْكَ آياتُنا فَنَسِيتَها وَ كَذلِكَ الْيَوْمَ تُنْسى «1»
امام هادى عليه السلام فرمود: هر كس گمان كند كه خداوند بندگان را بر گناه مجبور و آنان را كيفر مىكند، به خدا نسبت ظلم داده و اين آيه (44) را تكذيب كرده است. «2»
پیام ها
1- هر نگاهى، بصيرتآور نيست و هر تماشاگرى، جذب حقيقت نمىشود. «يَنْظُرُ، لا يُبْصِرُونَ»
2- حتّى پيامبران در كوردلان مؤثّر نيستند. «أَ فَأَنْتَ تَهْدِي الْعُمْيَ»
3- آنان كه با نگاه، به حقّ نرسند، همچون كورانند. «يَنْظُرُ، لا يُبْصِرُونَ»
«1». طه، 124- 126.
«2». بحار، ج 5، ص 71.
جلد 3 - صفحه 577
4- خداوند، بهترين مكتب، كتاب ورهبر را براى هدايت مردم فرستاده است، اگر نپذيرند به خودشان ستم كردهاند. إِنَّ اللَّهَ لا يَظْلِمُ النَّاسَ ... أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ"
#تفسیر_سوره_یونس_آیه_۴۳_۴۴جز۱۱
#سوره_مبارکه_یونس
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
ثُمَّ قِيلَ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا ذُوقُوا عَذابَ الْخُلْدِ هَلْ تُجْزَوْنَ إِلَّا بِما كُنْتُمْ تَكْسِبُونَ «52»
سپس به ستمگران گفته شود: عذاب هميشگى را بچشيد. آيا جز به آنچه به دست آوردهايد، كيفر داده مىشويد؟
جلد 3 - صفحه 583
نکته ها
مراد از عذاب در آيهى قبل، كيفر الهى در دنيا بود و در اين آيه، عذاب رستاخيز مطرح است، لذا فرمود: «ذُوقُوا» و نفرمود: «يذوقون».
پیام ها
1- مخالفان پيامبران، ظالمند. «ظَلَمُوا» (با توجّه به آيات قبل)
2- كيفر الهى، براى گروهى از مجرمان جاودانه است. «عَذابَ الْخُلْدِ»
3- كيفرهاى اخروى، هم روحى است و هم جسمانى. قِيلَ ... ذُوقُوا
4- كيفرها طبق عدل الهى است. «هَلْ تُجْزَوْنَ إِلَّا بِما كُنْتُمْ تَكْسِبُونَ»
5- انسان در عملِ نيك و بد آزاد است، نه مجبور. «تَكْسِبُونَ»"
#تفسیر_سوره_یونس_آیه_۵۲_جز۱۱
#سوره_مبارکه_یونس
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ يَسْتَنْبِئُونَكَ أَ حَقٌّ هُوَ قُلْ إِي وَ رَبِّي إِنَّهُ لَحَقٌّ وَ ما أَنْتُمْ بِمُعْجِزِينَ «53»
و از تو خبر مىگيرند كه آيا آن (وعدهى مجازات الهى) حقّ است؟ بگو:
آرى، سوگند به پروردگارم كه آن حتمى است و شما نمىتوانيد (خدا را از انجام آن) عاجز كنيد.
نکته ها
اين آيه، نظير آيهى 8 سورهى طور است: «إِنَّ عَذابَ رَبِّكَ لَواقِعٌ ما لَهُ مِنْ دافِعٍ» قطعاً عذاب الهى واقع خواهد شد و هيچ مانعى جلوگير آن نيست.
پیام ها
1- وعدههاى الهى قطعى و حتمى است. «إِي وَ رَبِّي إِنَّهُ لَحَقٌّ» (سوگند، كلمهى انّ، حرفِ لام در «لحقّ» نشانهى تأكيد است)
2- رهبر بايد از مردم رفع ترديد و ابهام كند. «قُلْ»
جلد 3 - صفحه 584
3- در برابر ترديدها بايد با قاطعيّت سخن گفت. «إِي وَ رَبِّي»
4- گاهى سوگند براى رفع ترديد و تزلزل مردم لازم است. «إِي وَ رَبِّي إِنَّهُ لَحَقٌّ»
5- در نظام هستى، هيچ قدرتى مانع ارادهى الهى نيست. «ما أَنْتُمْ بِمُعْجِزِينَ»"
#تفسیر_سوره_یونس_آیه_۵۳_جز۱۱
#سوره_مبارکه_یونس
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
أَلا إِنَّ لِلَّهِ ما فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ أَلا إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَ لكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لا يَعْلَمُونَ «55»
آگاه باشيد! آنچه در آسمانها و زمين است، قطعاً از آنِ خداست. آگاه باشيد كه وعدهى خدا حتمى و راست است، ليكن بيشترشان نمىدانند.
هُوَ يُحيِي وَ يُمِيتُ وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ «56»
اوست كه زنده مىكند و مىميراند وبه سوى او باز گردانده مىشويد.
پیام ها
1- دانستن كافى نيست، تذكّر وتوجّه به دانستهها و باورها مهّم است. «أَلا»
2- چون مالك همهى هستى خداست، كفّار از خود چيزى ندارند كه براى نجات خويش فديه بدهند. (با توجّه به آيه قبل)
جلد 3 - صفحه 586
3- مالكيّت او بر هستى، نشانهى توانمندى او بر تحقّق وعدههاست. لِلَّهِ ما فِي السَّماواتِ ... إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌ
4- همان كسى كه هستى از اوست، مىتواند زنده كند و بميراند. لِلَّهِ ما فِي السَّماواتِ ... يُحيِي وَ يُمِيتُ
5- حيات و مرگ و سرانجام كار همه به دست خدا و به سوى اوست. «يُحيِي وَ يُمِيتُ وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ»"
#تفسیر_سوره_یونس_آیه_۵۵_۵۶_جز۱۱
#سوره_مبارکه_یونس
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
هُوَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ اللَّيْلَ لِتَسْكُنُوا فِيهِ وَ النَّهارَ مُبْصِراً إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَسْمَعُونَ «67»
اوست كسى كه شب را براى شما قرار داد تا در آن آرامش يابيد و روز را روشنى بخش گردانيد (تا به كار پردازيد). يقيناً در اين (نظام حكيمانه و هدفدار،) نشانههايى براى گروهى است كه مىشنوند.
نکته ها
در آيهى قبل به مالكيّت خداوند و در اين آيه به تدبير حكيمانهى او در نظام هستى اشاره شده است.
در قرآن آرامش روحى، با عناوينى همچون: تلاوت قرآن، تهجّد، تسبيح الهى، قنوت، سجود و شب زندهدارى مطرح شده است، «1» امّا آرامش جسمى، با خواب واستراحت است.
«مَنامُكُمْ بِاللَّيْلِ وَ النَّهارِ» «2»
پیام ها
1- پيدايش شب و روز، با تدبير و با هدف بهرهگيرى انسان و حكيمانه برنامهريزى شده است. جَعَلَ ... لِتَسْكُنُوا
«1». سورههاى: آلعمران، 113؛ اسراء، 79؛ طه، 130؛ زمر، 9 و مزّمل، 2.
«2». روم، 23.
جلد 3 - صفحه 598
2- شب براى آرامش است، چه آرامش روحى، چه جسمى. «لِتَسْكُنُوا فِيهِ»"
#تفسیر_سوره_یونس_آیه_۶۷جز۱۱
#سوره_مبارکه_یونس
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
قُلْ إِنَّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ لا يُفْلِحُونَ «69»
بگو: همانا كسانى كه بر خداوند دروغ مىبندند، رستگار نمىشوند.
مَتاعٌ فِي الدُّنْيا ثُمَّ إِلَيْنا مَرْجِعُهُمْ ثُمَّ نُذِيقُهُمُ الْعَذابَ الشَّدِيدَ بِما كانُوا يَكْفُرُونَ «70»
بهرهاى اندك در دنيا دارند، سپس بازگشت آنان به سوى ماست، آنگاه به سزاى كفرشان، عذاب سخت به آنان مىچشانيم.
نکته ها
«مَتاعٌ» و «متعه»، به بهرهگيرى كوتاه مدّت گفته مىشود. از آنجا كه بهرهورى انسان از دنيا و نعمتهاى آن كوتاه است، لذا قرآن در مورد امور دنيوى تعبير «متاع» را به كار برده است.
سؤال: اگر افترازنندگان رستگار نمىشوند، پس چرا در زندگى مادّى آنان را در رفاه بيشترى مىبينيم؟
پاسخ: اين رفاه و كاميابى موقّت است، «مَتاعٌ فِي الدُّنْيا» ولى كيفر اصلى آنان در آخرت و زمانى است كه به سوى او بازگردند.
پیام ها
1- آنان كه افرادى را به اميد شفاعت، فرزند خدا مىدانند، به هدفشان نمىرسند. قالُوا اتَّخَذَ اللَّهُ وَلَداً ... لا يُفْلِحُونَ
2- كاميابى موقّت اگر عذاب دائمى در پى داشته باشد، بىارزش است. «مَتاعٌ فِي الدُّنْيا، نُذِيقُهُمُ الْعَذابَ الشَّدِيدَ»
3- لذّتهاى دنيا زودگذر است. «مَتاعٌ فِي الدُّنْيا»
4- ياد معاد، از عوامل بازدارنده از انحراف وگناه است. «إِلَيْنا مَرْجِعُهُمْ»
5- دروغ بستن به خداوند با انواع بدعتها، تحريفها، تفسير به رأىها و فرزند قراردادن براى او، كفر است. «بِما كانُوا يَكْفُرُونَ»
تفسير نور(10جلدى)، ج3، ص: 600"
#تفسیر_سوره_یونس_آیه_۶۹_۷٠جز۱۱
#سوره_مبارکه_یونس
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
فَكَذَّبُوهُ فَنَجَّيْناهُ وَ مَنْ مَعَهُ فِي الْفُلْكِ وَ جَعَلْناهُمْ خَلائِفَ وَ أَغْرَقْنَا الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا فَانْظُرْ كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُنْذَرِينَ «73»
پس او (نوح) را تكذيب كردند، آنگاه ما او و كسانى كه در كشتى همراه او بودند را نجات داديم و آنان را جانشينِ (در زمين) قرار داديم و همهى كسانى كه آيات ما را تكذيب كردند، غرق ساختيم. پس بنگر كه پايانِ كارِ هشدار داده شدگان چگونه بود!
نکته ها
ياران نوح هشتاد نفر بودند و كافران بسيار، امّا به امداد الهى، كافران نابود و مؤمنان وارثِ زمين گشتند. «1»
«1». تفسير مجمعالبيان.
جلد 3 - صفحه 603
در اين آيه، به فرجامِ نيك مؤمنان و هلاكتِ مخالفان دعوت انبيا اشاره شده است.
پیام ها
1- تنها ايمان كافى نيست، همراهى و همگامى با رهبران الهى لازم است تا به نجات برسيم. «مَنْ مَعَهُ» به جاى «آمَنُوا بِهِ»
2- نتيجهى ايمان و استقامت، نجات و حكومت است. «فَنَجَّيْناهُ، جَعَلْناهُمْ خَلائِفَ»
3- در نهايت، پيروزى با اهل ايمان است و رسوايى با اهل كفر وشرك. فَنَجَّيْناهُ ... أَغْرَقْنَا ...
4- از سنّتهاى الهى، ابتدا مهلت دادن و سپس قهر و غضب بر عاصيان است. «أَغْرَقْنَا الَّذِينَ كَذَّبُوا»
5- نتيجهى اصرار بر كفر و بيراهه رفتن، هلاكت است. «أَغْرَقْنَا الَّذِينَ كَذَّبُوا»
6- اوّل اتمام حجّت وهشدار وتذكّر، بعد قهر وغضب. أَغْرَقْنَا ... عاقِبَةُ الْمُنْذَرِينَ
7- تاريخِ مفيد و سازنده آن است كه به طرفداران حقّ دلگرمى دهد و پيروان باطل را تهديد كند. «فَانْظُرْ كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُنْذَرِينَ»
8- شناخت تاريخ و عوامل پيشرفت يا انقراض امّتها، در جهتگيرى حركتها لازم است. «فَانْظُرْ كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُنْذَرِينَ»"
#تفسیر_سوره_یونس_آیه_۷۳جز۱۱
#سوره_مبارکه_یونس
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
ثُمَّ بَعَثْنا مِنْ بَعْدِهِمْ مُوسى وَ هارُونَ إِلى فِرْعَوْنَ وَ مَلَائِهِ بِآياتِنا فَاسْتَكْبَرُوا وَ كانُوا قَوْماً مُجْرِمِينَ «75»
سپس بعد از آنان، موسى و هارون را همراه با معجزات خويش، به سوى فرعونِ و سران قومش فرستاديم، امّا آنان كه گروهى تبهكار بودند، استكبار ورزيدند (و دعوت پيامبران را نپذيرفتند).
نکته ها
مراد از «ملأ»، چهرههاى چشم پُر كن مثل كاخ نشينان و درباريان است كه اطرافيان فرعون محسوب مىشدند. فرعون جامعه را به دو دستهى كاخنشينِ قبطى و محرومينِ سبطى تقسيم كرده بود و يك گروه را به بردگى كشيده بود و گروه ديگر كاخنشينان بودند. «وَ جَعَلَ أَهْلَها شِيَعاً يَسْتَضْعِفُ طائِفَةً مِنْهُمْ» «1»
جرم بزرگ فرعون، ادّعاى خدايى او، «أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلى» «2» و كشتن كودكان بىگناه و زنده نگهداشتن دختران براى كنيزى بود. «سَنُقَتِّلُ أَبْناءَهُمْ وَ نَسْتَحْيِي نِساءَهُمْ» «3»
پیام ها
1- مبارزه با طاغوت، اوّلين وظيفهى انبياست. زيرا مبارزه با علّت فساد مهمتر از معلولِ آن است. «فِرْعَوْنَ وَ مَلَائِهِ»
«1». قصص، 4.
«2». نازعات، 24.
«3». اعراف، 124.
جلد 3 - صفحه 605
2- آنجا كه بافت جامعه، قومى و قبيلهاى بوده، پيامبران سراغ اقوام مىرفتند، امّا آنجا كه تشكيلات و نظام داشته، سراغ ريشهها مىرفتند. «1» «إِلى فِرْعَوْنَ وَ مَلَائِهِ»
3- طاغوتها، قدرت خود را از ياران و اطرافيان دارند وگرنه خود از درون پوكند. «وَ مَلَائِهِ»
4- انبيا معجزه داشتند. بَعَثْنا ... بِآياتِنا
5- همواره فرعونها وطاغوتها در برابر انبيا ايستادهاند. بَعَثْنا ... فَاسْتَكْبَرُوا
آنان كه به گناه عادت كنند، براحتى راه انبيا را نمىپذيرند. «كانُوا قَوْماً مُجْرِمِينَ»
«1». قرآن درباره گروهى از انبيا كلمه «الى قومهم» بكار برده است، ولى درباره حضرت موسى «اذهب الى فرعون» آورده است"
#تفسیر_سوره_یونس_آیه_۷۵جز۱۱
#سوره_مبارکه_یونس
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
قالَ مُوسى أَ تَقُولُونَ لِلْحَقِّ لَمَّا جاءَكُمْ أَ سِحْرٌ هذا وَ لا يُفْلِحُ السَّاحِرُونَ «77»
موسى (به آنان) گفت: آيا چون حقّ به سراغ شما آمد، (به آن سحر و جادو مىگوييد و مىپرسيد:) آيا اين سحر است؟ در حالى كه جادوگران هرگز رستگار نمىشوند.
نکته ها
معمولًا جادوگرى كار افراد ناسالم و براى بدست آوردنِ نام ونان است. لذا دشمنان پيامبران براى تحقير آنان در نزد مردم، از اين تهمت استفاده مىكردند. لازم به ذكر است كه جادوگرى در فقه، حرام شمرده شده است. چنانكه امام خمينى قدس سره كار سحر و تعليم و آموزش آن و درآمد از طريق آن را حرام و همچنين شعبدهبازى كه انسان با تردستى، غيرواقع را در چشم بينندگان، واقع نشان دهد «2»
پیام ها
1- موسى از پيروزى خود و شكست تهمتزنندگان خبر داد. قالَ مُوسى ...
2- دشمنان، حقّ را سحر و پيامبران را ساحر معرّفى مىكردند. أَ تَقُولُونَ لِلْحَقِ ... سِحْرٌ هذا
3- ساحر به خاطر اغفال مردم و به كار بردن ابزار نامشروع و شهرت طلبى، رستگار نمىشود. «لا يُفْلِحُ»
«2». تحريرالوسيله، ج 1، ص 498.
جلد 3 - صفحه 607"
#تفسیر_سوره_یونس_آیه_۷۷جز۱۱
#سوره_مبارکه_یونس
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ يُحِقُّ اللَّهُ الْحَقَّ بِكَلِماتِهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُجْرِمُونَ «82»
و خداوند، حقّ را با كلمات و قدرت و سنّتهاى خويش (و وعدهاى كه داده) تثبيت مىكند، هر چند مجرمان از آن ناخشنود شوند!
نکته ها
در فرهنگ قرآن، به قوانين و سنّتها و هر چيزى كه خداوند آن را سبب تحقّق ارادهى خود قرار دهد، «كلمة» اطلاق شده است.
پیام ها
1- تحقّق بخشيدن و پيروز ساختن حقّ، از وعدهها و سنّتهاى الهى است. «وَ يُحِقُّ اللَّهُ الْحَقَّ»
2- احقاق حقّ، ابزار و وسائل مىخواهد. «بِكَلِماتِهِ»
3- خواستِ مستكبران و مجرمان در جلوگيرى از پيروزى حقّ، بىتأثير است. «وَ لَوْ كَرِهَ الْمُجْرِمُونَ»
تفسير نور(10جلدى)، ج3، ص: 610"
#تفسیر_سوره_یونس_آیه_۸۲جز۱۱
#سوره_مبارکه_یونس
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
فَقالُوا عَلَى اللَّهِ تَوَكَّلْنا رَبَّنا لا تَجْعَلْنا فِتْنَةً لِلْقَوْمِ الظَّالِمِينَ «85»
پس آنان گفتند: تنها بر خداوند توكّل كردهايم، پروردگارا: ما را گرفتار سختىها و آزمايش ستمگران قرار مده.
وَ نَجِّنا بِرَحْمَتِكَ مِنَ الْقَوْمِ الْكافِرِينَ «86»
و ما را به رحمت خويش، از شرّ قوم كافر رهايى بخش.
نکته ها
ممكن است مراد از «الظَّالِمِينَ»، بزرگان بنىاسرائيل باشند كه به خاطر منفعت و رفاه، مطيع فرعون شدند و مراد از «كافرين»، طرفداران فرعون باشند. پس درخواست ذريّهى مؤمن، حفاظت از شرّ مخالفان داخلى و خارجى است.
جلد 3 - صفحه 612
كسى كه به خدا توكّل كند، هم خدا او را دوست مىدارد، «إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ» «1» و هم او را تأمين مىكند. «وَ مَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ» «2»
پیام ها
1- اوّل توكّل، بعد دعا. «تَوَكَّلْنا، رَبَّنا»
2- با ايمان، توكّل ودعا، خود را از شرّ ظالمان نجات دهيم. «تَوَكَّلْنا، رَبَّنا، نَجِّنا»
3- فرعونيان، هم مسرفند، «3» هم ظالم و هم كافر. اسراف زمينهساز ظلم و ظلم نيز زمينهى كفر است. «الْمُسْرِفِينَ، الظَّالِمِينَ، الْكافِرِينَ»
4- ابتدا بايد براى حفظ هويّت مكتبى دعا كرد، «لا تَجْعَلْنا فِتْنَةً» وسپس براى سلامتى شخصى. «نَجِّنا» چون اگر ستمگران پيروز شوند، خطّ ظلم و كفر حاكم شده، مؤمنان تحقير و مبتلا مىشوند.
«1». آلعمران، 159.
«2». طلاق، 3.
«3». با توجّه به آيه 83."
#تفسیر_سوره_یونس_آیه_۸۵_۸۶جز۱۱
#سوره_مبارکه_یونس
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
قُلِ انْظُرُوا ما ذا فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما تُغْنِي الْآياتُ وَ النُّذُرُ عَنْ قَوْمٍ لا يُؤْمِنُونَ «101»
بگو: (به ديدهى عبرت) بنگريد كه در آسمانها و زمين چيست؟ امّا نشانهها و هشدارها براى كسانى كه ايمان نمىآورند سودى ندارد.
نکته ها
در آيهى قبل، عدم تعقّل دليل كفر به شمار آمد، در اين آيه، تفكّر و تدّبر، راه ايمان دانسته شده است.
«نَذْرٍ» يا جمعِ «نَذِيرٍ» است يعنى انبيا، يا جمع «انذار»، يعنى هشدارها.
جلد 3 - صفحه 626
پیام ها
1- مطالعه و تدبّر در آفرينش، بهترين و سادهترين و عمومىترين راه خداشناسى است. انْظُرُوا ...
2- نگاهى ارزشمند و مؤثّر در تصميمگيرى است كه با ارادهى انسان باشد، نه صرف ديدن و انعكاس اشيا در مغز و اعصاب. انْظُرُوا ...
3- آيات الهى و هشدارها، تنها در انسانهاى پاك نهاد و غيرلجوج مؤثّر است. وَ ما تُغْنِي الْآياتُ ...
4- انسان، در گزينش مكتب آزاد است، لذا گاهى در برابر انبيا و كتب آسمانى و نشانههاى خدا در جهان مىايستد و ايمان نمىآورد. «قَوْمٍ لا يُؤْمِنُونَ»"
#تفسیر_سوره_یونس_آیه_۱٠۱جز۱۱
#سوره_مبارکه_یونس
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
ثُمَّ نُنَجِّي رُسُلَنا وَ الَّذِينَ آمَنُوا كَذلِكَ حَقًّا عَلَيْنا نُنْجِ الْمُؤْمِنِينَ «103»
(به هنگام نزول بلا ومجازات،) پيامبران و مؤمنان را نجات مىدهيم. اين گونه بر ما حقّ است كه مؤمنان (به تو را نيز) رهائى بخشيم.
نکته ها
سؤال: به تجربه مشاهده كردهايم كه گاهى خوب و بد (خشك و تر) با هم مىسوزند و در آيهى 25 سورهى انفال نيز هشدار مىدهد كه بترسيد از فتنهاى كه تنها به ستمگران نمىرسد، بلكه به مؤمنان نيز مىرسد، بنابراين چگونه اين آيه مىفرمايد: مؤمنان را به هنگام نزول بلا نجات مىدهيم؟
پاسخ: اهل ايمان اگر در ميان كفّار و مجرمان ساكت باشند، قهر خدا همه را فرا مىگيرد، ولى اگر به وظيفهى الهى خود، يعنى نهى از منكر عمل كنند، خداوند هنگام خطر آنان را نجات مىدهد.
پیام ها
1- خداوند انبيا ومؤمنان را به قهر خود گرفتار نمىكند. نُنَجِّي رُسُلَنا ... نُنْجِ الْمُؤْمِنِينَ
2- از سنّتهاى الهى و از جمله حقوقى كه مؤمنان بر خدا دارند، نجات و حمايت آنان به هنگام عذاب وخطر است. «كَذلِكَ حَقًّا عَلَيْنا نُنْجِ الْمُؤْمِنِينَ»
3- وعدهى نجات ورهائى، بهترين پشتوانهى نهضتهاى الهى است. «حَقًّا عَلَيْنا نُنْجِ الْمُؤْمِنِينَ»
4- آينده از آنِ مؤمنان است. «حَقًّا عَلَيْنا نُنْجِ الْمُؤْمِنِينَ»
تفسير نور(10جلدى)، ج3، ص: 628"
#تفسیر_سوره_یونس_آیه_۱٠۳جز۱۱
#سوره_مبارکه_یونس
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ أَنْ أَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفاً وَ لا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُشْرِكِينَ «105»
و (به من فرمان داده شده كه) به آئينى خالى از هرگونه شرك، روىآور و هرگز از مشركان مباش.
وَ لا تَدْعُ مِنْ دُونِ اللَّهِ ما لا يَنْفَعُكَ وَ لا يَضُرُّكَ فَإِنْ فَعَلْتَ فَإِنَّكَ إِذاً مِنَ الظَّالِمِينَ «106»
و غير از خداوند، چيزى را كه نه سودى براى تو دارد، نه زيانى، نخوان.
پس اگر چنين كنى، همانا تو از ستمگران (مشرك) خواهى بود.
نکته ها
«حَنيف»، به معناى راست ومستقيم است كه در او هيچگونه انحرافى به چپ و راست وجود ندارد.
پیام ها
1- ديندارى، تصميم و همّت و عشق مىطلبد. «أَقِمْ وَجْهَكَ»
2- دين اسلام، آئينى بىانحراف است. «حَنِيفاً»
3- مسلمانِ راستين، پس از پذيرش اسلام به هيچ شركى آلوده نمىشود و به طاغوتها نمىگرايد. «وَ لا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُشْرِكِينَ»
4- عاقلان، يا براى سود كار مىكنند، يا براى رفع خطر ودفع ضرر. بتها نه نفعى دارند و نه قدرت دفع ضرر. پس شرك، نوعى حماقت است. لا تَدْعُ ... ما لا يَنْفَعُكَ وَ لا يَضُرُّكَ
5- شرك، ظلم و مشرك، ظالم است. «فَإِنَّكَ إِذاً مِنَ الظَّالِمِينَ»
تفسير نور(10جلدى)، ج3، ص: 630"
#تفسیر_سوره_یونس_آیه_۱٠۵_۱٠۶جز۱۱
#سوره_مبارکه_یونس
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ اتَّبِعْ ما يُوحى إِلَيْكَ وَ اصْبِرْ حَتَّى يَحْكُمَ اللَّهُ وَ هُوَ خَيْرُ الْحاكِمِينَ «109»
و (تنها) آنچه را بر تو وحى مىشود پيروى كن و پايدار باش تا آنكه خداوند داورى كند و او بهترين داوران است.
پیام ها
1- مردم چه ايمان آورند، چه كفر ورزند، نبايد از وحى و دستورهاى الهى جدا شويم. وَ اتَّبِعْ ...
2- انبيا تسليم فرمان وحىاند. «وَ اتَّبِعْ ما يُوحى»
3- پيروى از وحى، نياز به صبر دارد. وَ اتَّبِعْ ... اصْبِرْ
4- رهبر بايد صبور باشد. «وَ اتَّبِعْ ما يُوحى إِلَيْكَ وَ اصْبِرْ»
5- علم، شرط عمل، «وَ اتَّبِعْ ما يُوحى» و استقامت، شرط پيروزى است. «وَ اصْبِرْ حَتَّى يَحْكُمَ اللَّهُ»
6- نگران آينده نباشيم، كه خدا بهترين داور است. «خَيْرُ الْحاكِمِينَ»
«والحَمدُللَّه ربّ العالمين»"
#تفسیر_سوره_یونس_آیه_۱٠۹جز۱۱
#سوره_مبارکه_یونس
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام