"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ هُوَ الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ وَ كانَ عَرْشُهُ عَلَى الْماءِ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا وَ لَئِنْ قُلْتَ إِنَّكُمْ مَبْعُوثُونَ مِنْ بَعْدِ الْمَوْتِ لَيَقُولَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ هذا إِلَّا سِحْرٌ مُبِينٌ «7»
او كسى است كه آسمانها و زمين را در شش روز (دوران) آفريد و عرش (حكومت) او بر آب قرار داشت، تا شما را بيازمايد كه كدام يك نيكوكارتريد و اگر بگويى كه شما پس از مرگ زنده خواهيد شد، همانا كفّار خواهند گفت: اين نيست مگر سحرى آشكار.
نکته ها
مراد از شش روز در آيه، شش مرحله و دوران است. زيرا در ابتداى آفرينش، خورشيدى نبود تا شب و روزى باشد.
كلمهى «عرش» به سقف و مكان مسقّف و داربست و همچنين به تختِ بلند و بزرگ پادشاهان اطلاق مىشود و گاهى به عنوان كنايه از قدرت بكار رفته است. مثلًا مىگويند:
فلانى بر تخت نشست، يا آنكه فلانى را از تخت پائين كشيدند، يعنى قدرتش از بين رفت.
سؤال: اين آيه، هدف خلقت را آزمايش انسان مىداند، «لِيَبْلُوَكُمْ» ولى آيات ديگر امور ديگرى را بيان كردهاند، چگونه است؟
پاسخ: هدفها در طول يكديگر و به صورت مرحلهاى است، چنانكه شخمِ زمين براى كشت است و كشت براى گندم و گندم براى نان و نان براى انسان. آيات قرآن نيز مراحلى را براى هدف خلقت انسان بيان كرده است:
الف: آفرينش براى آزمايش است. «لِيَبْلُوَكُمْ»
ب: آزمايش، براى جدا كردن خوبان از بدان است. «لِيَمِيزَ اللَّهُ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ» «1»
ج: جدا كردن خوبان از بدان، براى جزا و كيفرِ متناسب است. «لِتُجْزى كُلُّ نَفْسٍ بِما كَسَبَتْ» «2»
«1». انفال، 37.
«2». جاثيه، 22.
جلد 4 - صفحه 24
د: جزا و كيفرِ متناسب، براى عمل به وعده بوده است. «وَعْداً عَلَيْنا» «1»
حضرت على عليه السلام فرمود: آزمايش خداوند براى دانستن نيست، بلكه آزمايش او براى بروز عكسالعمل از انسان است، تا اگر عملش خوب بود، پاداش گيرد و اگر بد بود، كيفر بيند. «2»
در روايات، «أَحْسَنُ عَمَلًا» به «احسن عقلا و اورع عن محارم اللّه و اسرع فى طاعة اللّه» «3» و در بعضى روايات به «ازهد فى الدنيا» «4» تفسير شده است، چنانكه امام صادق عليه السلام مىفرمايد: حُسن عمل، يعنى عملِ همراه علم، اخلاص و تقوى، نه عمل زياد. «5»
پیام ها
1- جهان، براى انسان آفريده شده است. خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ ... لِيَبْلُوَكُمْ
2- گرچه قدرت الهى مىتواند همه چيز را در يك لحظه بيافريند، ولى حكمت الهى اقتضا مىكند كه آفرينش تدريجى باشد. خَلَقَ ... فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ
3- سرچشمهى مادّى آسمانها وزمين، آب ويا موادّ مذابّ بوده است. «كانَ عَرْشُهُ عَلَى الْماءِ»
4- آب، قبل از آسمانها و زمين وجود داشته است. «كانَ عَرْشُهُ عَلَى الْماءِ»
5- هدف از آفرينش همهى موجودات، رشد معنوى واختيارى انسان بوده است.
خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ ... لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا
6- كيفيّت عمل مهم است، نه كميّت آن. «أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا»
7- آسمان و زمين براى كار نيك آفريده شده، نه براى كاميابى و لذّتطلبى و غافل بودن. «أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا»
8- منكرين معاد، برهان ندارند و فقط تهمت مىزنند. «إِنْ هذا إِلَّا سِحْرٌ مُبِينٌ»
«1». انبياء، 104.
«2». نهجالبلاغه، خطبه 144.
«3». تفسير مجمعالبيان.
«4». بحار، ج 74، ص 93.
«5». تفسير كنزالدقائق.
تفسير نور(10جلدى)، ج4، ص: 25"
#تفسیر_سوره_هود_آیه ۷جز۱۲
#سوره_مبارکه_هود
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ لَئِنْ أَخَّرْنا عَنْهُمُ الْعَذابَ إِلى أُمَّةٍ مَعْدُودَةٍ لَيَقُولُنَّ ما يَحْبِسُهُ أَلا يَوْمَ يَأْتِيهِمْ لَيْسَ مَصْرُوفاً عَنْهُمْ وَ حاقَ بِهِمْ ما كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ «8»
وهرگاه عذاب را تا مدّت محدودى از آنان به تأخير بيندازيم، (به مسخره) مىگويند: چه عاملى جلوى عذاب ما را گرفت؟ بدانيد روزى كه قهر وعذاب ما به سراغشان بيايد، از ايشان بازگشتى نيست و آنچه بدان مسخره مىكردند، آنان را فراخواهد گرفت.
نکته ها
كلمهى «أُمَّةٍ»، هم به گروهى كه هدف مشترك دارند گفته مىشود وهم به معناى زمان است. در اين آيه، مراد از «إِلى أُمَّةٍ مَعْدُودَةٍ»، زمانِ مشخّص ومحدود است. چنانكه در سورهى يوسف آيهى 45 نيز مىخوانيم: «وَ ادَّكَرَ بَعْدَ أُمَّةٍ» يعنى زندانىِآزاد شده، پس از مدّتى به ياد يوسف افتاد.
طبق بعضى روايات، يكى از مصاديقِ «أُمَّةٍ مَعْدُودَةٍ» زمان قيام حضرت مهدى عليه السلام است، يعنى خداوند تا آن زمان عذاب را از اين امّت برداشته است. «1»
تأخير عذاب الهى مصالحى دارد؛ همچون توفيق توبه براى گنهكاران، تولّد فرزندانِ مؤمن از والدين منحرف، علاوه بر آنكه وجود افراد صالح و دعاى آنان، سبب تأخير در نزول عذاب الهى مىگردد.
پیام ها
1- برخى كارهاى خداوند، زمانبندى دارد. أَخَّرْنا ... إِلى أُمَّةٍ مَعْدُودَةٍ
2- قهر خداوند قابل تأخير است. أَخَّرْنا ...
3- مهلت ومدّت تأخير قهر وعذاب الهى، اندك است. «إِلى أُمَّةٍ مَعْدُودَةٍ»
«1». تفسير كنزالدقائق.
جلد 4 - صفحه 26
4- تأخير در عذاب، نشانهى لطف خداست، نه دليل ضعف خدا. پس آن را مسخره نكنيم. وَ لَئِنْ أَخَّرْنا ... لَيَقُولُنَّ ما يَحْبِسُهُ
5- قهر الهى، از مسخرهكنندگان كافر برداشته نمىشود. «لَيْسَ مَصْرُوفاً عَنْهُمْ»
6- به مهلت خداوند مغرور نشويم كه عذاب الهى دير و زود دارد، امّا سوخت و سوز ندارد. «يَوْمَ يَأْتِيهِمْ لَيْسَ مَصْرُوفاً عَنْهُمْ»
7- شيوهى برخورد كفّار، مسخره كردن عقايد دينى است. «كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ»"
#تفسیر_سوره_هود_آیه ۸جز۱۲
#سوره_مبارکه_هود
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام