eitaa logo
تفسیر صوتی و متنی استاد قرائتی
2.1هزار دنبال‌کننده
98 عکس
24 ویدیو
1 فایل
انشاء الله باگوش دادن به یک آیه از قرآن در روز جزء عمل کنندگان‌به قرآن قرار گیریم🙏 ارتباط با ادمین: @S_K_ahmadi54 تاریخ ایجاد کانال ۱۳۹۹/۸/۱۶
مشاهده در ایتا
دانلود
فَلْيُقاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يَشْرُونَ الْحَياةَ الدُّنْيا بِالْآخِرَةِ وَ مَنْ يُقاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَيُقْتَلْ أَوْ يَغْلِبْ فَسَوْفَ نُؤْتِيهِ أَجْراً عَظِيماً «74» پس بايد در راه خدا كسانى بجنگند كه زندگى دنيا را به آخرت مى‌فروشند و كسى كه در راه خدا مى‌جنگد، كشته شود يا پيروز گردد، بزودى پاداشى بزرگ به او خواهيم داد. پیام ها 1- هدف از جنگ در اسلام، فقط خداست، نه كشورگشايى، نه استثمار ونه انتقام. جلد 2 - صفحه 106 «فِي سَبِيلِ اللَّهِ» 2- جهاد، توفيقى است كه به همه داده نمى‌شود. فَلْيُقاتِلْ‌ ... الَّذِينَ يَشْرُونَ الْحَياةَ الدُّنْيا دنياطلبان لياقت وشجاعت جبهه رفتن را ندارند. 3- جهاد اكبر و مبارزه با دنيا پرستى، مقدّمه‌ى جهاد اصغر و مبارزه با دشمن است. فَلْيُقاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ‌ ... 4- مجاهد فى سبيل‌اللَّه هرگز مغلوب نيست. (به جاى‌ «يَغْلِبْ» مى‌فرمايد: «يُقْتَلُ» 5- در جبهه‌ى حقّ، فرار و شكست مطرح نيست، يا شهادت يا پيروزى. «فَيُقْتَلْ أَوْ يَغْلِبْ» 6- منافق، فقط غنائم را «فوز عظيم» مى‌داند (آيه قبل) ولى قرآن، هم پيروزى و هم شهادت را «اجر عظيم» مى‌داند. «أَجْراً عَظِيماً» 7- وعده‌ى‌ «أَجْرٌ عَظِيمٌ» تشويق براى عزيمت به جبهه است. 8- زندگى آخرت برتر از زندگى دنياست و معامله دنيا با آخرت كار بزرگى است. يَشْرُونَ الْحَياةَ الدُّنْيا بِالْآخِرَةِ ... أَجْراً عَظِيماً 9- پاداش مجاهد شهيد و رزمنده پيروز يكسان است. فَيُقْتَلْ أَوْ يَغْلِبْ‌ ... أَجْراً عَظِيماً @tafsir_qheraati
وَ ما لَكُمْ لا تُقاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ الْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنا أَخْرِجْنا مِنْ هذِهِ الْقَرْيَةِ الظَّالِمِ أَهْلُها وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْكَ وَلِيًّا وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْكَ نَصِيراً «75» شما را چه شده كه در راه خدا و (در راه نجات) مردان و زنان و كودكان مستضعف نمى‌جنگيد، آنان كه مى‌گويند: پروردگارا! ما را از اين شهرى كه مردمش ستمگرند بيرون بر و از جانب خود رهبر و سرپرستى براى ما قرار ده و از سوى خودت، ياورى براى ما تعيين فرما. جلد 2 - صفحه 107 نکته ها آيه درباره‌ى مسلمانانى است كه زير فشار و شكنجه‌ى مردم مكّه قرار داشتند. و از كسانى كه جهاد در راه آزادى آنان را رها كرده‌اند، نكوهش مى‌كند. امام باقر عليه السلام فرمود: مقصود از مستضعفانى كه در تحت حكومت ظالمانند، ما هستيم. و امام صادق عليه السلام در پاسخ به اينكه مستضعفان چه كسانى هستند؟ فرمود: كسانى كه نه مؤمن هستند و نه كافر. «1» پیام ها 1- مسلمانان بايد نسبت به هم، غيرت و تعصّب مكتبى داشته باشند و در برابر ناله‌ها و استغاثه‌ها بى تفاوت نباشند. ما لَكُمْ‌ ... 2- از اهداف جهاد اسلامى، تلاش براى رهايى مستضعفان از سلطه ستمگران است. «فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ الْمُسْتَضْعَفِينَ» 3- اسلام مرز نمى‌شناسد، هرجا كه مستضعفى باشد، جهاد است. «وَ الْمُسْتَضْعَفِينَ» 4- ارتش اسلام بايد به حدى مقتدر باشد كه نجات بخش تمام محرومان جهان باشد. «ما لَكُمْ لا تُقاتِلُونَ» 5- در شيوه‌ى دعوت به جهاد، بايد از عواطف مردم كمك گرفت. الْمُسْتَضْعَفِينَ‌ ... الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنا ... 6- سرپرستى و ولايت بر مسلمانان بايد از طرف خدا باشد. «مِنْ لَدُنْكَ وَلِيًّا» @tafsir_qheraati
الَّذِينَ آمَنُوا يُقاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ الَّذِينَ كَفَرُوا يُقاتِلُونَ فِي سَبِيلِ الطَّاغُوتِ فَقاتِلُوا أَوْلِياءَ الشَّيْطانِ إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطانِ كانَ ضَعِيفاً «76» «1». تفسير عيّاشى، ج 1، ص 257. جلد 2 - صفحه 108 كسانى كه ايمان آورده‌اند، در راه خدا جهاد مى‌كنند و كسانى كه كافر شده‌اند در راه طاغوت مى‌جنگند. پس با دوستان و ياران شيطان بجنگيد (و بيم نداشته باشيد) زيرا حيله‌ى شيطان ضعيف است. نکته ها گرچه نيرنگ‌هاى شيطانى كفّار بزرگ است، «وَ مَكَرُوا مَكْراً كُبَّاراً» «1» و نزديك است كوهها از مكر كفّار، از جا كنده شود، «وَ إِنْ كانَ مَكْرُهُمْ لِتَزُولَ مِنْهُ الْجِبالُ» «2» ولى در برابر اراده‌ى خداوند، سست و ضعيف است. پیام ها 1- لازمه‌ى ايمان، جهاد با كفّار است. «الَّذِينَ آمَنُوا يُقاتِلُونَ» 2- جهاد اسلامى، در راه خدا و براى حفظ دين خداست، نه كشورگشايى يا انتقام‌گيرى. «يُقاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ» 3- جامعه‌ى الهى و غير الهى را از نوع درگيرى‌هايشان مى‌توان شناخت. «فِي سَبِيلِ اللَّهِ، فِي سَبِيلِ الطَّاغُوتِ» 4- درگيرى و تضاد هميشه بوده وهست، ولى در چه راهى وبراى چه هدفى؟ فِي سَبِيلِ اللَّهِ‌ ... 5- مثلث كفر، طاغوت وشيطان، اتحاد محكمى دارند. «كَفَرُوا، بِالطَّاغُوتِ‌، الشَّيْطانُ» 6- با مقايسه ميان دو نوع مبارزه وهدف، به ارزش كار خود پى ببريد ودر جنگ بكوشيد. «فَقاتِلُوا أَوْلِياءَ الشَّيْطانِ» 7- گرچه دشمنان نقشه‌ها دارند، ولى نترسيد، كه نقشه‌هايشان ضعيف است. «إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطانِ كانَ ضَعِيفاً» 8- پايان خط طاغوت و راه شيطان، ناكامى است. «إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطانِ كانَ ضَعِيفاً» @tafsir_qheraati
AUD-20220318-WA0011.
3.13M
‏‏‏تفسیرسوره نساء آیه ی ۷۷ @tafsir_qheraati
د، به متاع اندك دنيا دلبسته نمى‌شويد. «وَ الْآخِرَةُ خَيْرٌ» 21- كاميابان آخرت، تنها اهل تقوايند. «خَيْرٌ لِمَنِ اتَّقى‌»
أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ قِيلَ لَهُمْ كُفُّوا أَيْدِيَكُمْ وَ أَقِيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ فَلَمَّا كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقِتالُ إِذا فَرِيقٌ مِنْهُمْ يَخْشَوْنَ النَّاسَ كَخَشْيَةِ اللَّهِ أَوْ أَشَدَّ خَشْيَةً وَ قالُوا رَبَّنا لِمَ كَتَبْتَ عَلَيْنَا الْقِتالَ لَوْ لا أَخَّرْتَنا إِلى‌ أَجَلٍ قَرِيبٍ قُلْ مَتاعُ الدُّنْيا قَلِيلٌ وَ الْآخِرَةُ خَيْرٌ لِمَنِ اتَّقى‌ وَ لا تُظْلَمُونَ فَتِيلًا «77» آيا نمى‌نگرى كسانى را كه (پيش از هجرت) به آنان گفته شد (اكنون) دست نگهداريد و نماز به پا داريد و زكات بپردازيد. ليكن چون جهاد (در مدينه) بر آنان مقرّر شد، گروهى از آنان از مردم (مشرك مكّه) چنان مى‌ترسيدند كه گويا از خدا مى‌ترسند، بلكه بيش از خدا (از كفّار مى‌ترسيدند) و (از روى اعتراض) گفتند: پروردگارا! چرا جنگ را بر ما واجب كردى؟ چرا ما را تا سرآمدى نزديك (مرگ طبيعى) مهلت ندادى؟ بگو: برخوردارى دنيا اندك و ناچيز است و براى كسى كه تقوا پيشه كند آخرت بهتر است، و به اندازه‌ى رشته‌ى ميان هسته خرما، به شما ستم نخواهد شد. نکته ها مسلمانان صدر اسلام در دوران سخت مكّه، از پيامبر اسلام اجازه‌ى جنگ با مشركان را مى‌خواستند و مى‌گفتند: پيش از اسلام عزيز بوديم، اينك به خاطر اسلام گرفتار فشاريم، بگذار بجنگيم تا عزّت خود را به دست آوريم. پيامبر صلى الله عليه و آله كه آن هنگام مأمور به جنگ نبود، اجازه نمى‌داد، ولى پس از هجرت كه فرمان جهاد آمد، جمعى از همان جهاد طلبان، دست به اعتراض و بهانه جويى زدند و كفّار مكّه را بزرگ شمرده و از آنان به شدّت مى‌ترسيدند. «خَشْيَةِ» به ترسى گفته مى‌شود كه برخاسته از عظمت و بزرگ دانستن طرف مقابل باشد. امام صادق عليه السلام فرمود: مراد از «كُفُّوا أَيْدِيَكُمْ»، «كفّوا السنتكم» است، گويا شعارهاى توخالى مى‌دادند كه آيه نازل شد، دست برداريد. «1» امام باقر عليه السلام يكى از نمونه‌ها را صلح امام حسن عليه السلام معرّفى فرمودند كه آن صلح از آنچه خورشيد بر آن مى‌تابد براى امّت اسلام بهتر بود. آرى، رهبر معصوم گاهى مثل امام حسن عليه السلام فرمان آتش‌بس مى‌دهد و گاهى مانند امام حسين عليه السلام جنگ و شهادت را لازم مى‌داند. در روايات متعددى مى‌خوانيم كه مراد از اجل قريب كه مردم تقاضاى تأخير جهاد را تا آن زمان دارند، قيام حضرت مهدى عليه السلام است. «2» يعنى افرادى مى‌گويند: تا زمان قيام امام زمان عليه السلام نبايد حكم قتال بيايد. پیام ها 1- توجّه به تاريخ، سازنده است. أَ لَمْ تَرَ ... 2- در آغاز هر انقلابى، تحمل مشكلات و سعه‌ى صدر لازم است. «كُفُّوا أَيْدِيَكُمْ» 3- بايد احساسات زودرس و شعارهاى توخالى را كنترل كرد. «كُفُّوا أَيْدِيَكُمْ» 4- دستورهاى خداوند، طبق مصالح واقعى است، نه تقاضاى مردم. «كُفُّوا أَيْدِيَكُمْ» (با توجّه به شأن نزول) 5- هميشه و همه جا شمشير كارساز نيست. در شرايط بحرانى و عدم آمادگى، نبايد بهانه به دشمن قوى پنجه داد. «كُفُّوا أَيْدِيَكُمْ» 6- از رسول خدا و فرمان خدا جلو نيفتيد و در امور دينى، اظهار سليقه‌ى شخصى نكنيد. «كُفُّوا أَيْدِيَكُمْ» 7- با نماز كه ياد خداست، آرامش درونى كسب كنيد و با زكات، خلاهاى اقتصادى را پر كنيد. «أَقِيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ» 8- مسائل عبادى اسلام با مسائل اقتصادى آن بهم پيوسته است. «الصَّلاةَ، الزَّكاةَ» 9- در ميان عبادات، نماز و زكات جايگاه ويژه دارد. «أَقِيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ» 10- نماز بر زكات مقدّم است. (هر كجا نامى از اين دو است، اوّل نام نماز است) 11- فرمان نماز وزكات قبل از جهاد صادر وتشريع شده است. كُفُّوا أَيْدِيَكُمْ وَ أَقِيمُوا الصَّلاةَ ... 12- خودسازى، مقدّم بر جامعه‌سازى است، آنكه اهل نماز و زكات نباشد، اهل اخلاص و ايثار نخواهد بود. «أَقِيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ» 13- آنان كه زود داغ مى‌شوند، زود هم سرد مى‌شوند. آرى هر داغى، سرد مى‌شود، ولى هيچ پخته‌اى خام نمى‌شود. كُفُّوا أَيْدِيَكُمْ‌ ... فَلَمَّا كُتِبَ‌ ... لِمَ كَتَبْتَ‌ 14- انقلابى بودن مهم نيست، انقلابى ماندن مهم است. گاهى از شعار تا عمل فاصله زياد است. فَلَمَّا كُتِبَ‌ ... إِذا فَرِيقٌ مِنْهُمْ يَخْشَوْنَ‌ 15- فرمان جهاد، وسيله‌ى آزمايش مردم است. كُتِبَ‌ ... الْقِتالُ‌ ... فَرِيقٌ مِنْهُمْ يَخْشَوْنَ‌ 16- سرچشمه اعتراض به‌فرمان جهاد، ترس است. يَخْشَوْنَ‌ ... لِمَ كَتَبْتَ‌ 17- عامل مهم ترك جبهه و جهاد، دلبستگى‌هاى دنيوى است. «لَوْ لا أَخَّرْتَنا إِلى‌ أَجَلٍ» 18- به فرمان‌هاى خدا و زمان صدور آنها اعتراض نكنيد. در برابر امر الهى، محاسبات زمانى و مكانى خود را كنار بگذاريد. «لَوْ لا أَخَّرْتَنا إِلى‌ أَجَلٍ قَرِيبٍ» 19- اعتراض به فرمان خدا، نشانه‌ى بى‌تقوايى است. لِمَ كَتَبْتَ‌ ... خَيْرٌ لِمَنِ اتَّقى‌ 20- اگر چشم اندازتان را وسيعتر از اين جهان مادّى قرار دهي
AUD-20220319-WA0022.
2.17M
‏‏‏‏‏تفسیرسوره نساء آیه ی ۷۸ @tafsir_qheraati
أَيْنَما تَكُونُوا يُدْرِكْكُمُ الْمَوْتُ وَ لَوْ كُنْتُمْ فِي بُرُوجٍ مُشَيَّدَةٍ وَ إِنْ تُصِبْهُمْ حَسَنَةٌ يَقُولُوا هذِهِ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ إِنْ تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ يَقُولُوا هذِهِ مِنْ عِنْدِكَ قُلْ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ فَما لِهؤُلاءِ الْقَوْمِ لا يَكادُونَ يَفْقَهُونَ حَدِيثاً هر كجا باشيد، مرگ شما را درمى‌يابد هر چند در دژهاى مستحكم (يا ستارگان) باشيد. اگر به آنان (منافقان) نيكى وپيروزى برسد، مى‌گويند: اين از سوى خداست، و اگر بدى به ايشان رسد، مى‌گويند: اين از جانب تو است. بگو: همه چيز از سوى خداست. اين قوم را چه شده كه در معرض فهم هيچ سخنى نيستند؟ نکته ها اين آيه، هم تشويقى به جهاد و نترسيدن از مرگ در جبهه‌ى درگيرى است و هم پاسخى به فال بد زدنهاى منافقان است، كه بجاى بررسى و فهم درست مسائل، تلخى‌ها و شكست‌ها را به گردن پيامبر خدا مى‌اندازند. پیام ها 1- با توجّه به قطعى و حتمى بودن مرگ، فرار از جنگ چرا؟ أَيْنَما تَكُونُوا ... 2- بدنام كردن رهبر، از شيوه‌هاى منافقان است. «هذِهِ مِنْ عِنْدِكَ» 3- نبايد با سلب مسئوليّت از خود، لغزشها را توجيه كرد و گناهان خود را به گردن ديگرى انداخت. «يَقُولُوا هذِهِ مِنْ عِنْدِكَ» 4- پيروزى و شكست، مرگ و حيات، تلخى‌ها وشيرينى‌ها همه در مدار مقدرات حكيمانه خداست. «كُلٌّ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ» 5- منشأ همه‌ى حوادث تلخ وشيرين خداست، نه آنچه ثنويّت مى‌گويد و اهريمن ويزدان را مطرح مى‌كند. «كُلٌّ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ» 6- منافقان عناد دارند و سخن حقّ را در نمى‌يابند. «لا يَكادُونَ يَفْقَهُونَ حَدِيثاً» 7- خداوند را محور همه چيز دانستن (توحيد افعالى) نيازمند تفكّر دقيق و عميق است. «يَفْقَهُونَ» 8- كسى كه توحيد و محوريّت خدا را درك نكند، هيچ يك از معارف را درك نمى‌كند. «لا يَفْقَهُونَ‌ حَدِيثاً» @tafsir_qheraati
AUD-20220320-WA0011.
2.87M
‏‏‏‏‏‏تفسیرسوره نساء آیه ی ۷۹ @tafsir_qheraati
ما أَصابَكَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ وَ ما أَصابَكَ مِنْ سَيِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِكَ وَ أَرْسَلْناكَ لِلنَّاسِ رَسُولًا وَ كَفى‌ بِاللَّهِ شَهِيداً «79» (اى انسان!) آنچه از نيكى به تو رسد از خداست و آنچه از بدى به تو برسد از نفس توست. و (اى پيامبر) ما تو را به رسالت براى مردم فرستاديم و گواهى خدا در اين‌باره كافى است. نکته ها در بينش الهى، همه چيز مخلوق خدا، «اللَّهُ خالِقُ كُلِّ شَيْ‌ءٍ» «1» و خداوند، همه چيز را نيك آفريده است. «أَحْسَنَ كُلَّ شَيْ‌ءٍ خَلَقَهُ» «2» آنچه به خداوند مربوط است، آفرينش است كه از حُسن جدا نيست و ناگوارى‌ها و گرفتارى‌هاى ما، اوّلًا فقدان آن كمالات است كه مخلوق خدا نيست، ثانياً آنچه سبب محروميّت از خيرات الهى است، كردار فرد يا جامعه است. به تعبير يكى از علما، زمين كه به دور خورشيد مى‌گردد، همواره قسمتى كه رو به خورشيد است، روشن است و اگر طرف ديگر تاريك است، چون پشت به خورشيد كرده وگرنه خورشيد، همواره نور مى‌دهد. بنابراين مى‌توان به زمين گفت: اى زمين هر كجاى تو روشن است از خورشيد است و هر كجاى تو تاريك است از خودت مى‌باشد. در اين آيه نيز به انسان خطاب شده كه هر نيكى به تو رسد از خداست و هر بدى به تو رسد از خودت است. با آن همه ستايش قرآن از رسول اللّه صلى الله عليه و آله، بايد گفت: مراد از «فَمِنْ نَفْسِكَ» نفس انسان است، نه شخص پيامبر. واللّه العالم‌ در آيه قبل خوانديم كه خوبى‌ها و بدى‌ها همه از نزد خداست و در اين آيه مى‌خوانيم: تنها خوبى‌ها از اوست و بدى‌ها از انسان است و اين به خاطر آن است كه بدى‌ها از آن جهت كه از انسان صادر مى‌شود به انسان نسبت داده شده و از آن جهت كه خود انسان و اراده او در تحت سيطره الهى است، به خدا نسبت داده مى‌شود. چنانكه اگر كارمند دولت خلاف كند، اين خلاف هم به خود كارمند نسبت داده مى‌شود، و هم به دليل آنكه او كارمند دولت است، «1». زمر، 63. «2». سجده، 7. جلد 2 - صفحه 114 به دولت نسبت داده مى‌شود. امام رضا عليه السلام مى‌فرمايد: خداوند به انسان خطاب مى‌كند كه اراده و خواست تو نيز از من است. «1» آرى، انسان با خواست خداوند مى‌تواند تصميم بگيرد. پیام ها 1- در جهان‌بينى الهى، هر نيكى و زيبايى از خداست. «مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ» 2- در برابر تضعيف روحيّه‌ها، بايد تقويت روحيّه كرد. منافقان كه بدى‌ها را از رسول اللّه مى‌دانستند، اين آيه در جبران آن مى‌گويد: «مِنْ سَيِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِكَ» 3- رسالت پيامبر اسلام، جهانى است. «أَرْسَلْناكَ لِلنَّاسِ» 4- انبيا براى همه مردم وسيله‌ى خير هستند. «لِلنَّاسِ» @tafsir_qheraati
AUD-20220321-WA0037.
2.23M
‏‏‏‏‏‏‏تفسیرسوره نساء آیه ی ۸۰ @tafsir_qheraati
مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اللَّهَ وَ مَنْ تَوَلَّى فَما أَرْسَلْناكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظاً «80» هر كس پيامبر را پيروى كند، بى‌شك خداوند را اطاعت كرده است و هر كه اعراض كند و سرباز زند، ما تو را بر آنان نگهبان نفرستاده‌ايم. پیام ها 1- سخن ورفتار پيامبر همچون قرآن، حجّت ولازم‌الاجراست. مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ‌ ... 2- اطاعت از اوامر حكومتى پيامبر واجب است. (مراد از اطاعت رسول، فرمان‌هاى حكومتى اوست، وگرنه اطاعت از دستورات الهى كه با بيان رسول ابلاغ مى‌شود، اطاعت از خداست نه رسول.) «مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ» 3- انبيا معصومند. «مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اللَّهَ» 4- اوامر پيامبر، پرتوى از اوامر الهى ودر طول آن است. «يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اللَّهَ» «1». تفسير عيّاشى، ج 1، ص 258. جلد 2 - صفحه 115 5- انسان، مختار است، نه مجبور. مَنْ يُطِعِ‌ ... وَ مَنْ تَوَلَّى‌ 6- وظيفه‌ى پيامبران، تبليغ است، نه تحميل. «وَ مَنْ تَوَلَّى فَما أَرْسَلْناكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظاً» @tafsir_qheraati
AUD-20220322-WA0014.
1.54M
‏‏‏‏‏‏‏‏تفسیرسوره نساء آیه ی ۸۱ @tafsir_qheraati
وَ يَقُولُونَ طاعَةٌ فَإِذا بَرَزُوا مِنْ عِنْدِكَ بَيَّتَ طائِفَةٌ مِنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ وَ اللَّهُ يَكْتُبُ ما يُبَيِّتُونَ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَ تَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ وَ كَفى‌ بِاللَّهِ وَكِيلًا «81» (منافقان، به هنگام روز و در حضور تو) مى‌گويند: اطاعت! پس چون از نزد تو بيرون مى‌روند، گروهى از آنان در جلسات شبانه و بيتوته‌ها برخلاف گفته‌ى تو كار مى‌كنند، ولى خداوند، آنچه را در اين جلسات مى‌گذرد، مى‌نويسد. پس از آنان اعراض و بر خداوند توكّل كن، وكافى است كه خداوند، پشتيبان باشد. پیام ها 1- به هر اظهار وفادارى و ايمانى دلگرم نباشيد، چرا كه منافقان با چرب زبانى خود را مطيع جلوه مى‌دهند. «يَقُولُونَ طاعَةٌ» 2- منافقان، جلسات سرّى شبانه و تشكيلات گروهى دارند. «بَيَّتَ طائِفَةٌ» 3- دشمنان از نقاط كور وتاريك استفاده مى‌كنند، از توطئه‌هاى آنان غافل نباشيد. «بَيَّتَ» 4- قرآن، در انتقاد، همه را يكسان نمى‌داند. «طائِفَةٌ مِنْهُمْ» 5- خداوند، به حساب توطئه‌ها وشيطنت‌هاى منافقان خواهد رسيد. «يَكْتُبُ ما يُبَيِّتُونَ» 6- در برابر توطئه‌هاى سرى منافقان تنها بر خدا بايد توكّل كرد، توكّل عامل موفقيّت است. «فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ» 7- خداوند، حامى مسلمانان و رسول اكرم صلى الله عليه و آله است و پرده از توطئه‌هاى منافقان برداشته و با امدادهاى غيبى آنان را يارى مى‌كند. «وَ كَفى‌ بِاللَّهِ وَكِيلًا» @tafsir_qheraati
AUD-20220323-WA0007.
2.95M
‏‏‏‏‏‏‏‏‏تفسیرسوره نساء آیه ی ۸۲ @tafsir_qheraati
أَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَ لَوْ كانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلافاً كَثِيراً «82» چرا در معانى قرآن تدّبر نمى‌كنند؟ در حالى كه اگر اين قرآن، از طرف غيرخدا بود قطعاً اختلاف‌هاى بسيارى در آن مى‌يافتند. نکته ها از تهمت‌هايى‌كه به پيامبر اسلام مى‌زدند، آن بود كه قرآن را شخص ديگرى به او ياد داده است: «يُعَلِّمُهُ بَشَرٌ» «1» اين آيه در پاسخ آنان نازل شده است. معمولًا در نوع سخنان و نوشته‌هاى افراد بشر در دراز مدّت تغيير، تكامل و تضادّ پيش مى‌آيد. امّا اين كه قرآن در طول 23 سال نزول، در شرايط گوناگون جنگ و صلح، غربت و شهرت، قوّت و ضعف، و در فراز و نشيب‌هاى زمان آن هم از زبان شخصى درس نخوانده، بدون هيچ گونه اختلاف و تناقض بيان شده، دليل آن است كه كلام خداست، نه آموخته‌ى بشر. فرمان تدبّر در قرآن براى همه و در هر عصر ونسلى، رمز آن است كه هر انديشمندى هر زمان، به نكته‌اى خواهد رسيد. حضرت على عليه السلام درباره‌ى بى‌كرانگى مفاهيم قرآن فرموده است: «بَحراً لا يُدرك قَعره» «2» قرآن، دريايى است كه تهِ آن درك نمى‌شود. پیام ها 1- انديشه نكردن در قرآن، مورد توبيخ و سرزنش خداوند است. «أَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ» 2- تدبّر در قرآن داروى شفابخش نفاق است. وَ يَقُولُونَ طاعَةٌ ... أَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ‌ ... 3- راه گرايش به اسلام و قرآن، انديشه و تدبر است نه تقليد. «أَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ» 4- قرآن همه را به تدبّر فراخوانده است و فهم انسان به درك معارف آن مى‌رسد. «أَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ» «1». نحل، 103. «2». نهج‌البلاغه، خطبه 198. جلد 2 - صفحه 117 5- پندار وجود تضاد و اختلاف در قرآن، نتيجه‌ى نگرش سطحى و عدم تدبّر و دقّت است. «أَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ» 6- قرآن، دليل حقّانيت رسالت پيامبر است. لَوْ كانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ‌ ... 7- يكدستى و عدم اختلاف در آيات نشان آن است كه سرچشمه‌ى آن، وجودى تغيير ناپذير است. «لَوْ كانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ» 8- هرچه از طرف خداست حقّ و ثابت و دور از تضاد و پراكندگى و تناقض است. لَوْ كانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا ... 9- در قوانين غير الهى همواره تضاد و تناقض به چشم مى‌خورد. لَوْ كانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا ... 10- اختلاف، تغيير وتكامل، لازمه‌ى نظريات انسان است. «لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلافاً» 11- براى ابطال هر مكتبى، بهترين راه كشف و بيان تناقض‌هاى آن است. «لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلافاً كَثِيراً» @tafsir_qheraati
AUD-20220324-WA0010.
2.44M
‏‏‏‏‏‏‏‏‏تفسیرسوره نساء آیه ی ۸۳ @tafsir_qheraati
وَ إِذا جاءَهُمْ أَمْرٌ مِنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذاعُوا بِهِ وَ لَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَ إِلى‌ أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَ لَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطانَ إِلَّا قَلِيلًا «83» هنگامى كه خبرى (و شايعه‌اى) از ايمنى يا ترس (پيروزى يا شكست) به آنان (منافقان) برسد، آن را فاش ساخته و پخش مى‌كنند، در حالى كه اگر آن را (پيش از نشر) به پيامبر و اولياى امور خود ارجاع دهند، قطعاً آنان كه اهل درك و فهم و استنباطند، حقيقت آن را در مى‌يابند. و اگر فضل و رحمت خداوند بر شما نبود، به جز اندكى، پيروى از شيطان مى‌كرديد. نکته ها نشر و پخش اخبار محرمانه و شايعات هميشه به مسلمانان ضربه زده است. نشر اخبار سرى معمولًا از روى سادگى، انتقام، ضربه زدن، آلت دست شدن، طمع مادّى، خودنمايى و جلد 2 - صفحه 118 اظهار اطلاعات صورت مى‌گيرد. اسلام به خاطر جامعيّتى كه دارد، به اين مسأله پرداخته و در اين آيه از افشاى رازهاى نظامى نكوهش مى‌كند و نقل اخبار پيروزى يا شكست را پيش از عرضه به پيشوايان، عامل غرور نابجا يا وحشت بى‌مورد از دشمن مى‌داند. و اگر هشدارها و عنايت‌هاى الهى نبود، مسلمانان بيشتر در اين مسير شيطانى (افشاى سر) قرار مى‌گرفتند. امام صادق عليه السلام فرمودند: كسى كه اسرار ما را فاش كند، همانند كسى است كه به روى ما شمشير كشيده باشد. «1» امام باقر عليه السلام مى‌فرمايد: مراد از اهل‌استنباط در آيه، ائمّه معصومين هستند. «2» پیام ها 1- رازدارى و حفظ اخبار امنيّتى وظيفه مسلمانان است و افشاى اسرار آنها حرام است. إِذا جاءَهُمْ أَمْرٌ ... أَذاعُوا بِهِ‌ 2- پخش شايعات، از حربه‌هاى منافقان است. «أَذاعُوا» (با توجّه با آيات قبل) 3- اخبار جبهه و اسرار نظامى بايد به يك نقطه برسد و پس از ارزيابى و تشخيص به اندازه‌ى مصلحت منتشر گردد. «رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ» 4- عوام و عموم مردم، بايد به اهل استنباط رجوع كنند. رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ‌ ... 5- اولى الامر بايد از ميان خودِ مؤمنين باشد. «أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ» 6- مسلمانان بايد داراى حكومت و تشكيلات و رهبرى باشند. اولى الامر صاحب دولت و حكومت و قدرت است. «إِلى‌ أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ» 7- كنترل و هدايت اخبار امنيّتى و اسرار اجتماعى، ايجاد تشكيلات خبرى براى جمع‌آورى و ارزيابى خبرهاى سرنوشت‌ساز و عرضه آن به مردم از شئون رهبرى است. «لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنْبِطُونَهُ» 8- بين ولايت و فقاهت رابطه‌ى تنگاتنگ است. اولوالامر بايد اهل استنباط باشند. أُولِي الْأَمْرِ ... يَسْتَنْبِطُونَهُ‌ «1». وسائل، ج 27، ص 197. «2». وسائل، ج 27، ص 200. جلد 2 - صفحه 119 9- استنباط، تنها مخصوص احكام فقهى نيست. أَمْرٌ مِنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ‌ ... يَسْتَنْبِطُونَهُ‌ 10- خنثى سازى توطئه از راه قراردادن مراجع صلاحيّت‌دار در جريان اخبار و بررسى آنها، مصداق فضل ورحمت الهى است. رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ‌ ... فَضْلُ اللَّهِ‌ 11- تعيين رسول اللّه و اولوالامر بعنوان مرجع مردم، و رهانيدن مردم از پيروى شيطان بزرگ‌ترين فضل و رحمت خدا است. وَ لَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَتُهُ‌ ... 12- مركزيّت صحيح مانع انحراف است و جامعه‌ى بى رهبر در دام شيطان مى‌افتد. «فَلَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ‌ لَاتَّبَعْتُمُ» 13- انتشار اخبار نظامى و عدم مراجعه به رهبران الهى، پيروى از شيطان است. «لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطانَ» 14- اكثر مردم فريب شايعات را مى‌خورند. «لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطانَ إِلَّا قَلِيلًا @tafsir_qheraati
AUD-20220325-WA0009.
3.01M
‏‏‏‏‏‏‏‏‏تفسیرسوره نساء آیه ی ۸۴ @tafsir_qheraati
فَقاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ لا تُكَلَّفُ إِلَّا نَفْسَكَ وَ حَرِّضِ الْمُؤْمِنِينَ عَسَى اللَّهُ أَنْ يَكُفَّ بَأْسَ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ اللَّهُ أَشَدُّ بَأْساً وَ أَشَدُّ تَنْكِيلًا «84» پس در راه خدا پيكار كن، كه جز شخص تو (كسى بر آن) مكلّف نيست و مؤمنان را (به جهاد) ترغيب كن، باشد كه خداوند از گزند كافران جلوگيرى كند و خداوند قدرتمندتر و مجازاتش دردناكتر است. نکته ها پس از پيروزى كفّار در احد ابوسفيان با غرور گفت: بار ديگر با مسلمانان در موسم بدر صغرى (محلّ برپايى بازارى در سرزمين بدر در ماه ذى قعده) روبرو خواهيم شد. هنگام رسيدن موعد، پيامبر مردم را به جهاد دعوت كرد. عدّه‌اى به جهت شكست در احد روحيّه‌ى حضور نداشتند. آيه‌ى فوق نازل شد و پيامبر بار ديگر مردم را به جهاد دعوت كرد. هفتاد نفر حاضر شدند ولى درگيرى رخ نداد و مسلمانان سالم به مدينه برگشتند. «نكول»، به معناى امتناع كردن از روى ترس است. و «تنكيل»، انجام كارى است كه‌ جلد 2 - صفحه 120 طرف را منصرف كند، همچون كيفر و مجازات. از امام صادق عليه السلام روايت شده است كه به هيچ پيامبر ديگرى فرمان نيامد كه‌اگر تنها شدى جهاد كن. «1» در زمان ما نيز امام خمينى قدس سره فرمود: ابرقدرت‌ها بدانند اگر خمينى يكّه وتنها بماند، به راه خود ومبارزه با شرك و كفر ادامه خواهد داد. امام باقر عليه السلام فرمود: پس از نزول اين آيه پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله تمام جنگ‌ها را شخصاً فرماندهى مى‌كرد. «2» پیام ها 1- رهبر بايد پيشاهنگ ديگران باشد. «فَقاتِلْ» 2- اگر مسلمانان نسبت به ناله‌ى مستضعفان بى‌تفاوت شدند، پيشوا بايد به تنهايى حركت كند. «إِلَّا نَفْسَكَ» 3- رهبر بايد چنان قاطع باشد كه همراهى يا عدم همراهى مردم در جهاد، در او بى‌اثر باشد. «إِلَّا نَفْسَكَ» 4- هر كس مسئول كار خويش است. «لا تُكَلَّفُ إِلَّا نَفْسَكَ» 5- بايد دل به خدا بست، نه مردم. «إِلَّا نَفْسَكَ» 6- وظيفه پيامبران، تشويق و دعوت است، نه اجبار. «حَرِّضِ الْمُؤْمِنِينَ» 7- جبهه و جهاد، نياز به تبليغات قوى دارد. «حَرِّضِ الْمُؤْمِنِينَ» 8- وظيفه‌ى ما قيام و جهاد است، شكستِ دشمن كار خداست. فَقاتِلْ‌ ... عَسَى اللَّهُ أَنْ يَكُفَ‌ 9- قدرت الهى، برترين قدرت و مايه‌ى دلگرمى مؤمنان و تهديد متخلّفان است. «وَ اللَّهُ أَشَدُّ بَأْساً» @tafsir_qheraati
AUD-20220326-WA0007.
3.27M
‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏تفسیرسوره نساء آیه ی ۸۵ @tafsir_qheraati
مَنْ يَشْفَعْ شَفاعَةً حَسَنَةً يَكُنْ لَهُ نَصِيبٌ مِنْها وَ مَنْ يَشْفَعْ شَفاعَةً سَيِّئَةً يَكُنْ لَهُ كِفْلٌ مِنْها وَ كانَ اللَّهُ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ مُقِيتاً «85» هر كس وساطت نيكو كند، او هم سهمى از پاداش خواهد داشت و هر كس به كار بد وساطت كند، بهره‌اى از كيفر خواهد داشت و خداوند بر هر چيزى نگهبان است. نکته ها «مُقيت»، يعنى آنكه قوت ديگرى را مى‌دهد و حافظ جان اوست و بطور عام، به معناى حافظ و حسابرس به كار مى‌رود. در آيه پيش، هر كس مسئول كار خود بود، امّا اين آيه نقش دعوت و وساطت در كار نيك را، در بهره داشتن از پاداش و كيفر بيان مى‌كند. موعظه، آشتى دادن، تدريس، تشويق به جبهه، تعاون بر كار نيك، مصاديق‌ «شَفاعَةً حَسَنَةً» هستند، چنانكه در حديث؛ دعا در حقّ ديگران، امر به معروف، راهنمايى و حتّى اشاره به كار خير، از مصاديق‌ «شَفاعَةً حَسَنَةً» ذكر شده است. «1» غيبت، سخن‌چينى، كارشكنى، تهمت، فتنه، ترساندن از جبهه، وسوسه و توطئه، مصاديق‌ «شَفاعَةً سَيِّئَةً» هستند. پیام ها 1- فردگرايى و انزوا در اسلام ممنوع است. «يَشْفَعْ شَفاعَةً حَسَنَةً» 2- دعوت به نيك و بد، شركت در پاداش و كيفر است. «نَصِيبٌ مِنْها» 3- بخاطر محدوديّت‌ها، نمى‌توان در هركارى دخالت مستقيم داشت، ولى با شفاعت‌هاى خير، مى‌توان از آنها بهره برد. «نَصِيبٌ مِنْها» 4- به دلّال بايد حقّى پرداخت شود؛ كسانى كه در امور خيريّه يا در تجارت‌ «1». تفسير صافى. جلد 2 - صفحه 122 واسطه‌گرى مى‌كنند حقّى دارند. «يَشْفَعْ شَفاعَةً حَسَنَةً يَكُنْ لَهُ نَصِيبٌ مِنْها» 5- در وساطت‌ها، بايد خدا را در نظر داشت. «كانَ اللَّهُ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ مُقِيتاً @tafsir_qheraati