"تفسیر نور (محسن قرائتی)
فَمَنْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يَهْدِيَهُ يَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلْإِسْلامِ وَ مَنْ يُرِدْ أَنْ يُضِلَّهُ يَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَيِّقاً حَرَجاً كَأَنَّما يَصَّعَّدُ فِي السَّماءِ كَذلِكَ يَجْعَلُ اللَّهُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ «125»
خداوند هركه را بخواهد هدايت كند، سينهاش را براى (پذيرش) اسلام مىگشايد و هر كه را (به خاطر اعمال وخصلتهاى خلافش) بخواهد گمراه كند، سينهاش را (از پذيرفتن ايمان) سخت قرار مىدهد، گويا به زحمت در آسمان بالا مىرود. خداوند اين چنين پليدى (كفر) را بر كسانى كه ايمان نمىآورند قرار مىدهد.
نکته ها
رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: نشانهى شرح صدر چند چيز است: «الانابة الى دار الخلود و التجافى عن دار الغرور و الاستعداد للموت قبل نزول الفوت»، توجّه و گرايش خاضعانه به سوى آخرت و دورى از دنياى حيلهگر و آمادگى براى مرگ قبل از آنكه فرصت را از دست بدهد. «1»
امام سجاد عليه السلام نيز در شب 27 رمضان دعايى را كه متضمّن همين خواسته است، مكرّر مىخواند. «2»
مراد از هدايت و ضلالت الهى، فراهم كردن اسباب هدايت براى شايستگان و از بين بردن اسباب، براى نااهلان است.
منظور از «صدر»، روح و دل است. مراد از شرح صدر، گسترش افق عقل و فكر بلندى
«1». تفسير الميزان.
«2». مفاتيحالجنان.
جلد 2 - صفحه 550
روح، براى پذيرش حقّ و هدايت است و اين نيازمند گذشتن از هوسها و تمنيات دل است.
آنكه شرح صدر نداشته باشد، همواره در لاك خود مىماند و بيرون نمىآيد. نتيجهى شرحصدر، بصيرت و نورانيّت همراه با قلب رقيق و حقّپذير است.
اين آيه يكى از معجزات علمى قرآن است كه عوارض صعود به آسمان را بيان كرده و مىفرمايد: كسى كه حاضر به پذيرش حقّ نگردد، روحش تنگ و كم ظرفيت مىشود، همانند كسى كه مىخواهد به آسمان برود كه نبودن اكسيژن، سينهاش تنگ و تنفّسش سخت مىشود.
امام رضا عليه السلام فرمود: نشانهى سعهصدر، تسليم خدا بودن، اطمينان به او داشتن و دلگرم شدن به وعدههاى الهى است و نشانهى ضيقصدر، ترديد و اضطراب است. «1»
از سنّتهاى الهى آن است كه براى پاكدلان حقّپذير، شرح صدر قرار دهد و لجوجانِ گريزان از ايمان را گرفتار سلب توفيق و رجس سازد.
حضرت موسى همين كه مأمور تبليغ شد، در اوّلين دعاى خود از خداوند خواست: «رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي» «2» ولى خداوند به پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله بدون درخواست، سعهى صدر عطا كرد. «أَ لَمْ نَشْرَحْ لَكَ صَدْرَكَ» «3»
پیام ها
1- قبول حق، ظرفيّت و زمينه درونى مىخواهد. «يَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلْإِسْلامِ»
2- شرح صدر، موهبتى الهى است. «يَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلْإِسْلامِ»
3- خروج از مدار فطرت و عقل، عامل خفقان و تنگى روح و روان مىگردد. «يَصَّعَّدُ فِي السَّماءِ»
4- منحرفان هر چند به ظاهر، خود را در گشايش و آرامش ببينند، ولى در واقع گرفتار تنگناها و فشارند. «ضَيِّقاً حَرَجاً»
«1». تفسير كنزالدقائق.
«2». طه، 25.
«3». شراح، 1.
جلد 2 - صفحه 551
5- بىحوصلگى و كم ظرفيّتى، نوعى رجس و پليدى روح است. يَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَيِّقاً ... الرِّجْسَ
6- كسى كه به حقّ ايمان نياورد، بهتدريج آلوده مىشود. «كَذلِكَ يَجْعَلُ اللَّهُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ»
پانویس
پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی"
#تفسیر_سوره_انعام_آیه۱۲۵_جز۸
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ هذا صِراطُ رَبِّكَ مُسْتَقِيماً قَدْ فَصَّلْنَا الْآياتِ لِقَوْمٍ يَذَّكَّرُونَ «126»
و اين راه پروردگار تو است كه مستقيم است، قطعاً ما آيات خود را براى قوم و گروهى كه پند مىپذيرند به تفصيل بيان كردهايم.
نکته ها
كلمهى «هذا»، ممكن است اشاره به كلمهى «اسلام» باشد كه در آيهى قبل آمده بود.
پیام ها
1- جز راه خدا، راههاى ديگر بيراهه است. «وَ هذا صِراطُ رَبِّكَ مُسْتَقِيماً»
2- براى تذكر، تفصيل و تنوع و تكرار لازم است. فَصَّلْنَا ... يَذَّكَّرُونَ
3- خداوند، حجت را بر همه تمام كرده است، اگر اهل توجّه باشند، آيات و نشانههاى حق، با بيانهاى مختلف روشن شده است. «لِقَوْمٍ يَذَّكَّرُونَ»
4- توجّه دائمى به تذكّرات الهى، راه دستيابى به صراط مستقيم است. هذا صِراطُ رَبِّكَ ... لِقَوْمٍ يَذَّكَّرُونَ"
#تفسیر_سوره_انعام_آیه۱۲۶_جز۸
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
لَهُمْ دارُ السَّلامِ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ هُوَ وَلِيُّهُمْ بِما كانُوا يَعْمَلُونَ «127»
سراى سلامت نزد پرردگارشان، تنها براى آنان است و او به پاداش اعمالى كه انجام مىدادند، سرپرست و پشتيبان و دوست آنان است.
جلد 2 - صفحه 552
پیام ها
1- در بهشت، خشونت، رقابت، حسرت، تهمت، حسد، كينه، دروغ، اندوه و هيچ گونه مرگ و مرض و فقر راهى ندارد. «دارُ السَّلامِ»
2- برتر از نعمت امنيّت و سلامت، در سايهى لطف مخصوص پروردگار بودن است. «دارُ السَّلامِ عِنْدَ رَبِّهِمْ»
3- خداوند خود امور رهروان راه مستقيم را به عهده دارد. «وَ هُوَ وَلِيُّهُمْ»
4- رسيدن به ولايت الهى، در سايهى عمل و تلاش انسان است. «وَ هُوَ وَلِيُّهُمْ بِما كانُوا يَعْمَلُونَ»
پانویس
پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی"
#تفسیر_سوره_انعام_آیه۱۲۷_جز۸
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ يَوْمَ يَحْشُرُهُمْ جَمِيعاً يا مَعْشَرَ الْجِنِّ قَدِ اسْتَكْثَرْتُمْ مِنَ الْإِنْسِ وَ قالَ أَوْلِياؤُهُمْ مِنَ الْإِنْسِ رَبَّنَا اسْتَمْتَعَ بَعْضُنا بِبَعْضٍ وَ بَلَغْنا أَجَلَنَا الَّذِي أَجَّلْتَ لَنا قالَ النَّارُ مَثْواكُمْ خالِدِينَ فِيها إِلَّا ما شاءَ اللَّهُ إِنَّ رَبَّكَ حَكِيمٌ عَلِيمٌ «128»
و (به ياد آوريد) روزى كه خداوند، همهى آنان را گرد مىآورد (سپس به جِنّيان خطاب مىفرمايد:) اى گروه جنّ! از انسانها (پيروان) بسيارى يافتيد. و دوستان ايشان از نسل بشر گفتند: پروردگارا! ما انسانها و شياطين از يكديگر بهره گرفتيم و اينك به سرانجامى كه برايمان قرار داده بودى رسيديم. خداوند مىفرمايد: آتش جايگاهتان است كه هميشه در آن خواهيد بود، مگر آنكه خداوند بخواهد (كه گروهى از شمارا ببخشايد). همانا پروردگار تو حكيمى داناست.
نکته ها
در آيات قبل، به كارهاى شياطين و وسوسههايشان اشاره شد، در اينجا سرنوشت
جلد 2 - صفحه 553
وسوسهپذيرى از شياطين را كه دوزخ است، بيان مىكند. ضمناً به گفتهى قرآن، شيطان از جنّ است و جنّى كه مردم را گمراه كرده همان شيطان است.
پیام ها
1- به عاقبت كار خود بينديشيم. «وَ يَوْمَ» (هر كجا كلمهى «يَوْمَ» در آغاز آيه بكار رفته، مراد يادآورى چنين روزى است.)
2- جنّ، مكلّف و مختار است و مورد خطاب و توبيخ وكيفر و پاداش قرار مىگيرد. «يا مَعْشَرَ الْجِنِّ»
3- شيطان، به گمراه كردن گروه كم راضى نيست و گروه زيادى از انسانها را منحرف كرده است. «قَدِ اسْتَكْثَرْتُمْ مِنَ الْإِنْسِ» در آيهاى ديگر مىفرمايد: «وَ لَقَدْ أَضَلَّ مِنْكُمْ جِبِلًّا كَثِيراً أَ فَلَمْ تَكُونُوا تَعْقِلُونَ» «1»
4- در قيامت، جنّ اغواگر پاسخى در برابر توبيخ ندارد و تنها پيروان انسانى او سخن مىگويند. يا مَعْشَرَ الْجِنِ ... قالَ أَوْلِياؤُهُمْ مِنَ الْإِنْسِ
5- بهرهگيرى انسان و جنّ از يكديگر طرفينى است. «اسْتَمْتَعَ بَعْضُنا بِبَعْضٍ»
6- در قيامت، انسان و جنّ، همگى محشور مىشوند. «جَمِيعاً»
7- پيروى از وسوسههاى شيطانى، به تدريج انسان را به ولايتپذيرى از او وامىدارد. «أَوْلِياؤُهُمْ»
8- همهى منحرفان، كيفر يكسان ندارند و باقىماندن در آتش، وابسته به ارادهى خداوند است. «إِلَّا ما شاءَ اللَّهُ»
9- احكام دادگاه الهى، بر مبناى علم و حكمت است. «حَكِيمٌ عَلِيمٌ»
«1». يس، 62.
تفسير نور(10جلدى)، ج2، ص: 554
پانویس
پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی"
#تفسیر_سوره_انعام_آیه۱۲۸_جز۸
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ كَذلِكَ نُوَلِّي بَعْضَ الظَّالِمِينَ بَعْضاً بِما كانُوا يَكْسِبُونَ «129»
و بدين گونه بعضى ستمگران را بر بعضى مسلّط مىكنيم، (تا كيفرى باشد) براى آنچه عمل مىكردند.
نکته ها
در آيهى 127 خوانديم كه سرپرست آنان كه به راه مستقيم مىروند، تنها خداست. در اين آيه مىخوانيم كه سرپرست گروهى از مردم به خاطر عملكردشان ستمگرانند.
طبق روايات، كيفر ترك كنندگان امر به معروف و نهى از منكر، متخلّفان از اداى خمس و زكات و يارى كنندگان به ظالمان، تسلّطِ ستمگران بر آنان است. «1» در حديث مىخوانيم:
هر گاه خداوند از كار قومى راضى باشد، كارشان را به نيكان مىسپارد و اگر ناراضى باشد، كارشان را در دست بدان قرار مىدهد. «2»
پیام ها
1- همان گونه كه شياطينِ جنّ بر انسان مسلّط مىشوند، برخى از ظالمان نيز بر بعضى ديگر تسلّط مىيابند. «كَذلِكَ»
2- كامجويىهاى حرام، زمينهساز حكومتهاى باطل و سلطهى ظالمان است. اسْتَمْتَعَ بَعْضُنا بِبَعْضٍ ... نُوَلِّي بَعْضَ الظَّالِمِينَ بَعْضاً
3- تنها حاكمان ظالم نيستند، محكومانِ ترسو و ساكت و عياش هم ظالمند. «بَعْضَ الظَّالِمِينَ بَعْضاً»
4- سبب سلطهى ستمگران، رفتار خود مردم است. نُوَلِّي ... بِما كانُوا يَكْسِبُونَ
«1». تفسير اطيبالبيان.
«2». تفسير كشفالاسرار.
تفسير نور(10جلدى)، ج2، ص: 555
پانویس
پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی"
#تفسیر_سوره_انعام_آیه۱۲۹_جز۸
@tafsir_qheraati ایتا
تفسیر صوتی و متنی استاد قرائتی
با سلام محضر همراهان قرآنی کانال در صورت امکان ثواب تفسیر امروز و فردا را به روح عموجانم هدیه بفرمائید
ان شالله تمامی اموات اعضا کانال از ثواب بهره مند شوند🙏🙏🙏
تفسیر صوتی و متنی استاد قرائتی
خداوند رحمتشون کنه وهمنشین آقا اباعبدالله شوند
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
يا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ أَ لَمْ يَأْتِكُمْ رُسُلٌ مِنْكُمْ يَقُصُّونَ عَلَيْكُمْ آياتِي وَ يُنْذِرُونَكُمْ لِقاءَ يَوْمِكُمْ هذا قالُوا شَهِدْنا عَلى أَنْفُسِنا وَ غَرَّتْهُمُ الْحَياةُ الدُّنْيا وَ شَهِدُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ أَنَّهُمْ كانُوا كافِرِينَ «130»
(در قيامت به آنان گفته مىشود:) اى گروه جنّ و انس! آيا پيامبرانى از خودتان به سويتان نيامدند تا آيات مرا بر شما بخوانند و شما را از ديدار اين روز بيمتان دهند؟ گويند: ما عليه خودمان گواهى مىدهيم و زندگى دنيا آنان را فريب داد و بر عليه خود شهادت دادند كه كافر بودهاند.
نکته ها
از آيات قرآن استفاده مىشود كه حضرت محمّد صلى الله عليه و آله، براى جنيان نيز فرستاده شده و آنان نيز قرآن را مىفهمند، گروهى هم ايمان مىآورند. «1» به گفتهى برخى مفسّران (مثل آلوسى، قرطبى، طبرسى و سيّد قطب) رسولان جنّ، وحى را از طريق رسولان انس دريافت كرده، به همكيشان خود مىرساندند. زيرا كلمهى «رسول» به غير انسان هم گفته مىشود، مثل: «اللَّهُ يَصْطَفِي مِنَ الْمَلائِكَةِ رُسُلًا» «2»
در اين آيه، دو اقرار از سوى كافران آمده است، يكى گواهى به آمدن پيامبران، دوّم اعتراف به كفر خويش.
مواقف در قيامت مختلف است؛ گاهى در موقفى كفّار ابتدا انحراف خود را انكار مىكنند، مثل آيهى 23 همين سوره: «وَ اللَّهِ رَبِّنا ما كُنَّا مُشْرِكِينَ»، آنگاه كه فهميدند قيامت جاى انكار نيست، به گناه خود اعتراف مىكنند.
پیام ها
1- جنّ و انس هر دو مكلف به پذيرش دعوت انبيايند و رسولان براى هر دو نژاد
«1». آيات اوّل سورهى جنّ و آيه 28 سورهى احقاف.
«2». حج، 75.
جلد 2 - صفحه 556
آمدهاند. «الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ»
2- انذار، يكى از اهرمهاى تربيت و وظيفهى پيامبران است. «وَ يُنْذِرُونَكُمْ»
3- از قوىترين ضامن اجراى احكام الهى براى اصلاح فرد وجامعه، ايمان به معاد است. «يُنْذِرُونَكُمْ لِقاءَ يَوْمِكُمْ هذا»
4- قيامت، جاى كتمان وانكار نيست، لذا انسانها عليه خود اقرار مىكنند. «شَهِدُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ»
5- دنياخواهى، عامل بىاعتنايى به دعوتهاى انبياست. غَرَّتْهُمُ الْحَياةُ ... (فريفته شدن به دنيا، موجب فراموشى آخرت است.)
6- علاقهى افراطى به دنيا، انسان را به كفر مىكشاند. غَرَّتْهُمُ الْحَياةُ الدُّنْيا ... أَنَّهُمْ كانُوا كافِرِينَ
پانویس
پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی"
#تفسیر_سوره_انعام_آیه۱۳۰_جز۸
@tafsir_qheraati ایتا