"تفسیر نور (محسن قرائتی)
فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى عَلَى اللَّهِ كَذِباً أَوْ كَذَّبَ بِآياتِهِ إِنَّهُ لا يُفْلِحُ الْمُجْرِمُونَ «17»
پس كيست ستمكارتر از كسى كه بر خدا دروغ بندد، يا آيات او را دروغ بشمارد؟ قطعاً مجرمان، رستگار نمىشوند.
نکته ها
آيه، ادامهى پاسخ كسانى است كه از پيامبر تقاضاى تغيير و تبديل قرآن را داشتند و اين تقاضا، نوعى افترا بر خداوند به حساب آمده است. مشابه اين آيه در موارد ديگرى هم هست، از جمله: «وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى عَلَى اللَّهِ كَذِباً أَوْ قالَ أُوحِيَ إِلَيَّ وَ لَمْ يُوحَ إِلَيْهِ شَيْءٌ» «1» كه ادّعاى دروغين وحى را دروغ بستن به خداوند شمرده است.
پیام ها
1- بزرگترين ظلم، ظلم فرهنگى، اعتقادى وتحريف آيات است. «فَمَنْ أَظْلَمُ»
2- هرچه شخصيّت بزرگتر باشد، افترا بر او خطرناكتر است. «أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى عَلَى اللَّهِ»
3- دينتراش ودينساز، با كافر در يك رديف هستند. «افْتَرى، كَذَّبَ»
4- بدعت، جرم است. «الْمُجْرِمُونَ»
5- مبلّغ دينى اگر تفكّرات خود را به اسم دين بگويد، سزاوار تعبيراتى همچون «أَظْلَمُ»، «لا يُفْلِحُ» و «مجرم» است.
«1». انعام، 93.
جلد 3 - صفحه 552"
#تفسیر_سوره_یونس_آیه_۱۷جز۱۱
#سوره_مبارکه_یونس
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ يَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ ما لا يَضُرُّهُمْ وَ لا يَنْفَعُهُمْ وَ يَقُولُونَ هؤُلاءِ شُفَعاؤُنا عِنْدَ اللَّهِ قُلْ أَ تُنَبِّئُونَ اللَّهَ بِما لا يَعْلَمُ فِي السَّماواتِ وَ لا فِي الْأَرْضِ سُبْحانَهُ وَ تَعالى عَمَّا يُشْرِكُونَ «18»
و به جاى خدا چيزهايى را مىپرستند كه نه به آنان ضرر مىرساند و نه سودشان مىدهد و مىگويند: اين بتها شفيعان ما نزد خدايند. بگو: آيا خدا را به چيزى خبر مىدهيد كه او خبرى از آنها در آسمانها و زمين ندارد؟ خداوند منزّه و والاتر است از شريكانى كه برايش قرار مىدهند.
نکته ها
تفسير مراغى با تمسك به اين آيه، توسّل به اوليا وزيارت قبور را ردّ كرده است. در حالى كه اوّلًا: در اين آيه، «يَعْبُدُونَ» به كار رفته است و در زيارت و توسّل، كسى را پرستش نمىكنيم. ثانياً: ما به حيات برزخى معتقديم، قرآن هم شهيدان را زنده مىداند. ما از اولياى خدا كه در راه خدا شهيد شدهاند، تقاضاى دعا داريم. مقايسهى آنان و شهدا، با سنگ و چوب، بىانصافى است.
پرستش بتها، يا براى ترس است يا اميد نفع. بتها، نه زيان مىرسانند كه از روى ترس عبادت شوند، نه سودى مىرسانند تا لايق عبادت باشند، پس بهانهاى براى بتپرستى نيست. «لا يَنْفَعُهُمْ وَ لا يَضُرُّهُمْ»
پیام ها
1- بتپرستان، منطق ندارند و بتپرستى كارى بىمنطق است. يَعْبُدُونَ ... لا يَضُرُّهُمْ وَ لا يَنْفَعُهُمْ
2- بتپرستان خدا را قبول داشتند، ليكن بتها را واسطه مىدانستند و لذا بتها را پرستش مىكردند. «هؤُلاءِ شُفَعاؤُنا»
تفسير نور(10جلدى)، ج3، ص: 553"
#تفسیر_سوره_یونس_آیه_۱۸جز۱۱
#سوره_مبارکه_یونس
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ ما كانَ النَّاسُ إِلَّا أُمَّةً واحِدَةً فَاخْتَلَفُوا وَ لَوْ لا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّكَ لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ فِيما فِيهِ يَخْتَلِفُونَ «19»
(در آغاز) مردم جز امّتى واحد نبودند (و بر فطرت پاك توحيدى بودند)، پس دچار اختلاف شدند، (گروهى موّحد و گروهى مشرك،) و اگر سنّتِ (مهلت يافتن مردم براى آزمايش) از سوى پروردگارت مقدّم و مقدّر نگرديده بود، (در همين دنيا) ميان مردم در آنچه اختلاف مىكردند، داورى مىشد (و به هلاك منحرفان حكم مىگرديد).
نکته ها
خداوند به هنگام هبوط آدم و حوا به زمين، فرمود: «وَ لَكُمْ فِي الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَ مَتاعٌ إِلى حِينٍ» «1» زمين براى شما و نسل شما تا مدّتى جايگاه است. بنابراين از روز اوّل، تقدير اين بوده كه انسان تا مدّتى در زمين مهلت داشته باشد، پس شايد مراد از «كَلِمَةٌ سَبَقَتْ» در اين آيه، همان تقدير و برنامهى زندگى انسان باشد.
پیام ها
1- بشر از آغاز يك امّت واحد، همفكر و هم عقيده در توحيد بوده است. «ما كانَ النَّاسُ إِلَّا أُمَّةً واحِدَةً»
2- انسان از همان آغاز، زندگى اجتماعى داشته است. «أُمَّةً»
3- مهلت دادن، از شئون ربوبيّت الهى است. «سَبَقَتْ مِنْ رَبِّكَ»
4- سنّت الهى، مهلت دادن به افراد براى انتخاب وعمل است. لَوْ لا كَلِمَةٌ ... لَقُضِيَ
«1». بقره، 36.
تفسير نور(10جلدى)، ج3، ص: 554"
#تفسیر_سوره_یونس_آیه_۱۹_جز۱۱
#سوره_مبارکه_یونس
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ يَقُولُونَ لَوْ لا أُنْزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِنْ رَبِّهِ فَقُلْ إِنَّمَا الْغَيْبُ لِلَّهِ فَانْتَظِرُوا إِنِّي مَعَكُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِينَ «20»
و مىگويند: چرا از سوى پروردگارش بر او آيه و معجزهاى نازل نمىشود؟ پس بگو: غيب (و معجزه كه به جهان غيب مربوط است)، از آنِ خداست (نه در اختيار من يا تابع هوس مردم). پس در انتظار باشيد، من نيز همراه شما از منتظرانم (كه خداوند چگونه پاسخ بهانهگيرىهاى شما را مىدهد).
پیام ها
1- بهانهگيران، قرآن وصدها آيه را ناديده مىگيرند و خواستار آيهى ديگرى مىشوند. «لَوْ لا أُنْزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ»
2- معجزه، به خواست خداست، نه در اختيار پيامبر و نه تابع هوسها و تمايلات مردم. «إِنَّمَا الْغَيْبُ لِلَّهِ»
3- سنّت و قانون خدا، مهلت دادن است. فَانْتَظِرُوا ..."
#تفسیر_سوره_یونس_آیه_۲٠جز۱۱
#سوره_مبارکه_یونس
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ إِذا أَذَقْنَا النَّاسَ رَحْمَةً مِنْ بَعْدِ ضَرَّاءَ مَسَّتْهُمْ إِذا لَهُمْ مَكْرٌ فِي آياتِنا قُلِ اللَّهُ أَسْرَعُ مَكْراً إِنَّ رُسُلَنا يَكْتُبُونَ ما تَمْكُرُونَ «21»
و هرگاه پس از رنجى كه به مردم رسيده، (طعم) رحمت و لطفى به آنان بچشانيم، (به جاى سپاس،) در آيات ما مكر و حيله مىكنند. بگو: تدبير الهى سريعتر و نافذتر است. همانا فرستادگان ما (فرشتگان)، آنچه را مكر و نيرنگ مىكنيد مىنويسند.
نکته ها
آيهى قبل به بهانهگيرى آنان اشاره كرد كه مىگفتند: چرا آيهاى نازل نمىشود. اينجا به لجاجت آنان پرداخته، كه پس از نزول آيه هم به جاى تقدير، نيرنگ مىكنند.
در مكّه خشكسالى و قحطى شد و خداوند به بركت رسول خدا صلى الله عليه و آله باران فرستاد. ولى
جلد 3 - صفحه 555
مشركان گفتند كه باران به خاطر بتها بوده است! اين آيه نازل شد و آنان را رسوا كرد. «1»
در اكثر تفاسير آمده است كه يكى از تدابير ومكر دشمنان، كوبيدن شخصيّت پيامبر و استهزاى آيات الهى بوده است.
پیام ها
1- نعمتهايى را كه انسان از آن استفاده مىكند، گوشهاى از رحمت بىكران الهى است. «أَذَقْنَا النَّاسَ رَحْمَةً»
2- بعضى از انسانها از نعمتهاى الهى سوء استفاده مىكند و به جاى شكر، مكر مىكند. أَذَقْنَا النَّاسَ رَحْمَةً .... إِذا لَهُمْ مَكْرٌ
3- كسى كه مكر كند، به تدبير و مكر قهرآميز الهى گرفتار مىشود. إِذا لَهُمْ مَكْرٌ ... اللَّهُ أَسْرَعُ مَكْراً
4- كيفر الهى با جرم متناسب است. «لَهُمْ مَكْرٌ، اللَّهُ أَسْرَعُ مَكْراً»
«1». تفاسير صافى، فىظلالالقرآن و كبيرفخررازى"
#تفسیر_سوره_یونس_آیه_۲۱جز۱۱
#سوره_مبارکه_یونس
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
هُوَ الَّذِي يُسَيِّرُكُمْ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ حَتَّى إِذا كُنْتُمْ فِي الْفُلْكِ وَ جَرَيْنَ بِهِمْ بِرِيحٍ طَيِّبَةٍ وَ فَرِحُوا بِها جاءَتْها رِيحٌ عاصِفٌ وَ جاءَهُمُ الْمَوْجُ مِنْ كُلِّ مَكانٍ وَ ظَنُّوا أَنَّهُمْ أُحِيطَ بِهِمْ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ لَئِنْ أَنْجَيْتَنا مِنْ هذِهِ لَنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرِينَ «22»
او كسى است كه شما را در خشكى و دريا سير مىدهد، تا آنگاه كه در كشتى باشيد و بادى موافق، كشتىها را به جريان در آورد و بدين وسيله خوشحال شوند، ناگهان تندبادى آيد و موج از هر سو سراغشان آيد و گمان برند كه در محاصرهى بلا گرفتارند، (در اين هنگام) خداوند را با اخلاص عقيده مىخوانند (و مىگويند:) اگر ما را از اين خطر نجات دهى، قطعاً از شاكران خواهيم بود.
جلد 3 - صفحه 556
نکته ها
آلوسى و مراغى در تفاسير خود، آوردهاند كه شيعيان هنگام خطر، امامان خود را صدا مىزنند، در حالى كه مشركان در وقت خطر خدا را صدا مىكنند!! غافل از آنكه توسّل به امام معصوم شهيد كه به گفتهى قرآن زنده است، با توسّل به بت فرق دارد.
پیام ها
1- قوانينِ حاكم بر طبيعت، مخلوق ومحكوم خداوند است. «هُوَ الَّذِي يُسَيِّرُكُمْ»
2- كارهاى انسان، به خدا هم نسبت داده مىشود، چون قدرت از اوست. با آنكه سِير، عمل انسان است، «فَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ»، امّا مىفرمايد: «هُوَ الَّذِي يُسَيِّرُكُمْ»
3- انسان هر چه هم پيشرفت كند، از گزند حوادث طبيعى درامان نيست. «جاءَتْها رِيحٌ عاصِفٌ»
4- مرفّهان نپندارند كه پيوسته در رفاه خواهند بود. «فَرِحُوا بِها، أُحِيطَ بِهِمْ»
5- حوادث طبيعى، غرور و تكبّر انسان را برطرف ساخته، او را در برابر خداوند خاضع مىسازد. «دَعَوُا اللَّهَ»
6- هنگام خطر، فطرت انسان به يك مبدأ نجات متوجّه مىشود. «دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِينَ»
7- ايمان و اخلاص بايد دائمى باشد، نه موسمى و به هنگام احساس خطر. «أُحِيطَ بِهِمْ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِينَ»
8- انسان در هنگامهى خطر قول مىدهد، ولى به رفاه كه رسيد غافل مىشود. «لَئِنْ أَنْجَيْتَنا»
9- ناسپاسى و كفران نعمتها، يكى از زمينههاى بروز سختى و عذاب است. «لَئِنْ أَنْجَيْتَنا مِنْ هذِهِ لَنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرِينَ»"
#تفسیر_سوره_یونس_آیه_۲۲جز۱۱
#سوره_مبارکه_یونس
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
فَلَمَّا أَنْجاهُمْ إِذا هُمْ يَبْغُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّما بَغْيُكُمْ عَلى أَنْفُسِكُمْ مَتاعَ الْحَياةِ الدُّنْيا ثُمَّ إِلَيْنا مَرْجِعُكُمْ فَنُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ «23»
پس چون خداوند نجاتشان داد، در آن هنگام در زمين به ناحقّ سركشى مىكنند. اى مردم! همانا سركشى شما فقط به زيانِ خودتان است. كاميابى زندگى دنيا (چند روزى بيش نيست)، سپس بازگشت شما به سوى ماست كه شما را به عملكردتان آگاه خواهيم ساخت (وكيفر ستمهايتان را خواهيم داد).
جلد 3 - صفحه 557
نکته ها
«بغى» به معناى طلب است. ظالم چون هميشه خواهانِ حقّ ديگران است، به او باغى مىگويند. «1»
پیام ها
1- انسان كافر بىوفا، عهدشكن و ناسپاس است. «فَلَمَّا أَنْجاهُمْ، يَبْغُونَ» (در آيهى قبل، وعده داد اگر نجات يابد شكر كند، ولى پس از نجات ناسپاسى مىكند)
2- ظلم به مردم، ظلم به خويش است، چون همه از يكديگريم. «2» «بَغْيُكُمْ عَلى أَنْفُسِكُمْ»
3- كيفر ستم، هم در دنياست هم در آخرت. «عَلى أَنْفُسِكُمْ، إِلَيْنا مَرْجِعُكُمْ»
4- ظالمان، تنها در چند روزهى دنيا كاميابى دارند كه در برابر كيفر قيامت، ناچيز است. «مَتاعَ الْحَياةِ الدُّنْيا»
5- ريشهى ظلمها، دنياطلبى انسان است. «مَتاعَ الْحَياةِ الدُّنْيا»
6- ياد قيامت، از عوامل بازدارندهى گناه است. يا أَيُّهَا النَّاسُ ... إِلَيْنا مَرْجِعُكُمْ
7- خداوند به همهى كارهاى انسان آگاه است وانسان نيز در قيامت از همهى كارهاى خود آگاه خواهد شد. «فَنُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ»
«1». تفسير الميزان.
«2». «بعضكم من بعض» آلعمران، 195.
تفسير نور(10جلدى)، ج3، ص: 55
#تفسیر_سوره_یونس_آیه_۲۳جز۱۱
#سوره_مبارکه_یونس
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
إِنَّما مَثَلُ الْحَياةِ الدُّنْيا كَماءٍ أَنْزَلْناهُ مِنَ السَّماءِ فَاخْتَلَطَ بِهِ نَباتُ الْأَرْضِ مِمَّا يَأْكُلُ النَّاسُ وَ الْأَنْعامُ حَتَّى إِذا أَخَذَتِ الْأَرْضُ زُخْرُفَها وَ ازَّيَّنَتْ وَ ظَنَّ أَهْلُها أَنَّهُمْ قادِرُونَ عَلَيْها أَتاها أَمْرُنا لَيْلًا أَوْ نَهاراً فَجَعَلْناها حَصِيداً كَأَنْ لَمْ تَغْنَ بِالْأَمْسِ كَذلِكَ نُفَصِّلُ الْآياتِ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ «24»
همانا مَثَل زندگى دنيا همچون آبى است كه از آسمان فرود آورديم، پس گياهِ زمين از آنچه مردم و چهارپايان مىخورند با آن در آميخت (و روئيد)، تا آنكه زمين (از آن گياهان) زينت بگرفت و اهل زمين پنداشتند كه بر استفاده از آن همهى نباتات توانايند. (ناگهان) فرمان (ويرانى ما) شبى يا روزى آمد، پس آن را چنان درو كرديم كه گويى ديروز گياهى وجود نداشته است. ما اين گونه آيات خود را براى گروه انديشمند تشريح مىكنيم.
نکته ها
آيهى قبل، دنيا را متاعى ناچيز شمرد واين آيه با تمثيلى زيبا، آن را ترسيم مىكند.
در برخى روايات، اين آيه رمز ظهور حضرت مهدى عليه السلام به شمار آمده است كه هرگاه زمين غرق در زرق، برق و ماديّات شد، با امر الهى و انقلاب مكتبى همه چيز عوض مىشود. «1»
بهترين مثالها آن است كه از طبيعت گرفته شود و زمين و زمان آن را كهنه نسازد. «إِنَّما مَثَلُ الْحَياةِ الدُّنْيا كَماءٍ»
پیام ها
1- مثال، از بهترين شيوههاى تبليغ و آموزش است. «إِنَّما مَثَلُ الْحَياةِ الدُّنْيا»
2- در بهرهگيرى از مواهب مادّى طبيعت، انسان و حيوان يكسانند، ولى ارزش انسان به بهرهگيرى از معنويّات است. «يَأْكُلُ النَّاسُ وَ الْأَنْعامُ»
«1». تفسير نورالثقلين.
جلد 3 - صفحه 559
3- تناسب داشتن سبزهها با نيازهاى انسان و حيوانات، از الطاف الهى است. «نَباتُ الْأَرْضِ مِمَّا يَأْكُلُ النَّاسُ وَ الْأَنْعامُ»
4- زينت انسان، ايمان است «1» وزينت زمين، گياهان هستند. «ازَّيَّنَتْ»
5- دنيا، انسان را فريب داده و به خيال و گمان وامىدارد. «ظَنَّ أَهْلُها أَنَّهُمْ قادِرُونَ»
6- همان گونه كه روياندن گياهان به دست خداست، «2» خشكاندن و نابود كردن آن هم به دست اوست. «فَجَعَلْناها حَصِيداً»
7- دنيا وجلوههاى آن، در معرض انواع حوادث است. ازَّيَّنَتْ ... حَصِيداً
8- عمر انسان در دنيا همچون عمر سبزهها وگلها كوتاه وگذراست. مَثَلُ الْحَياةِ الدُّنْيا ... كَأَنْ لَمْ تَغْنَ بِالْأَمْسِ
9- قهر خدا گاه چنان شديد است كه هيچ اثرى را باقى نمىگذارد. «لَمْ تَغْنَ بِالْأَمْسِ»
10- مثالهاى قرآن، زمينهى تفكّر است، پس آنها را ساده نگيريم. «لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ»
11- دلبستگى و مغرور شدن به دنيا، نشانهى كوتهفكرى و مغرور نشدن، نشانهى انديشه وفكر است. «لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ»
«1». «حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الْإِيمانَ وَ زَيَّنَهُ فِي قُلُوبِكُمْ» حجرات، 7.
«2». «ءَانتم تزرعونه ام نحن الزارعون» واقعه، 64."
#تفسیر_سوره_یونس_آیه_۲۴جز۱۱
#سوره_مبارکه_یونس
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام