استاد عبدالمهدیbaqare-262.mp3
زمان:
حجم:
17.17M
💎 #تفسیر_بقره
💎 استاد عبدالمهدی
💎 جلسه دویست و شصت و دو
◀️ تفسیر آیه ۵۷
🌀 وَظَلَّلْنَا عَلَيْكُمُ الْغَمَامَ وَأَنْزَلْنَا عَلَيْكُمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوَىٰ ۖ كُلُوا مِنْ طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ ۖ وَمَا ظَلَمُونَا وَلَٰكِنْ كَانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ
🗺 قم المقدسه (۱۴۰۴/۰۷/۱۵)
🔻 جلسات تفسیر قرآن کریم؛ یکشنبه تا چهارشنبه ساعت ۵:۳۰ صبح (بین الطلوعین)
🌐 تفسیر تسنیم:
🆔 https://eitaa.com/joinchat/4152754460Ca5feb01568
استاد عبدالمهدیbaqare-263.mp3
زمان:
حجم:
19.7M
💎 #تفسیر_بقره
💎 استاد عبدالمهدی
💎 جلسه دویست و شصت و سه
◀️ تفسیر آیه ۵۷
🌀 وَظَلَّلْنَا عَلَيْكُمُ الْغَمَامَ وَأَنْزَلْنَا عَلَيْكُمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوَىٰ ۖ كُلُوا مِنْ طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ ۖ وَمَا ظَلَمُونَا وَلَٰكِنْ كَانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ
🗺 قم المقدسه (۱۴۰۴/۰۷/۲۰)
🔻 جلسات تفسیر قرآن کریم؛ یکشنبه تا چهارشنبه ساعت ۵:۳۰ صبح (بین الطلوعین)
🌐 تفسیر تسنیم:
🆔 https://eitaa.com/joinchat/4152754460Ca5feb01568
تسنیم
💎 #تفسیر_بقره 💎 استاد عبدالمهدی 💎 جلسه دویست و شصت و سه ◀️ تفسیر آیه ۵۷ 🌀 وَظَلَّلْنَا عَلَيْكُمُ
خلاصه و مکتوب درس تفسیر قرآن (جلسه 263)
استاد: حجتالاسلام عبدالمهدی
تاریخ جلسه: یکشنبه ۲۰ مهر ۱۴۰۴
موضوع: تفسیر آیهی ۵۷ سورهی مبارکهی بقره
🌀 «وَظَلَّلنا عَلَیکُمُ الغَمامَ وَأَنْزَلنا عَلَیکُمُ المَنَّ وَالسَّلوی کُلُوا مِن طَیِّباتِ ما رَزَقناکُم وَما ظَلَمونا وَلکن کانوا أَنفُسَهُم یَظلِمون»
۱. مقدمه: سرپیچی بنیاسرائیل و آغاز سرگردانی
پس از نافرمانی بنیاسرائیل در فرمان الهی برای ورود به بیتالمقدس، خداوند آنان را به چهل سال سرگردانی در بیابان سینا محکوم کرد (مائده:۲۶). این دوران، مملوّ از رنج گرمای شدید و کمبود طعام و آب بود.
به درخواست حضرت موسی(ع)، خداوند رحمت خود را بر این قوم فرود آورد و نعمتهایی چون سایهی ابرهای لطیف (الغمام) و رزق آسمانی منّ و سلوی را عطا کرد تا با وجود قهر، جلوهی مهر خود را نیز بنمایاند.
۲. تحلیل واژگانی و ادبی:
۲-۱. واژهی «ظلّلنا»
از ریشهی «تظلیل» و باب تفعیل است؛ دلالت بر سایهبان گسترده، مستمر و حمایتی دارد. این تعبیر نشانگر پوشش و حمایت دائمی الهی از بنیاسرائیل در برابر گرمای سوزان صحراست.
۲-۲. واژهی «غمام»
جمع «غمامه» به معنای ابر نازک و سبک است، در مقابل «سحاب» که به ابر بارانزا اطلاق میشود. ریشهی «غمّ» در اصل به معنای «پوشاندن» است؛ همانگونه که اندوه (غَمّ) نیز پوشانندهی شادی در قلب انسان است.پس «غمام» نشانهی سایهای لطیف و معتدل است، نه مانع نور و باران، بلکه حائلِ حرارت شدید.
۳. تفسیر منّ و سلوی:
۳-۱. معنای «منّ»
در میان مفسران شش معنا برای «منّ» نقل شده است:
الف. ترنجبین (شیرابهی گیاه خارشتر)
ب. عسل یا شیرهی شیرین طبیعی
ج. نوشیدنی یا خوراکی شیرین
د. نان نرم و لطیف
ه. قارچ (کماة) که در روایات به مصداق منّ تعبیر شده است)
و. هر نعمتی که خداوند بیزحمت و بیکاشت و برداشت به انسان ارزانی کند.
۳-۲. معنای «سلوی»
بیشتر مفسران «سلوی» را پرندهای کوچکتر از کبوتر و بزرگتر از گنجشک دانستهاند که همان بلدرچین است.
در تورات نیز همین تفسیر آمده و با گزارش قرآن همخوانی دارد.
🔹 نتیجه: مقصود از ذکر منّ و سلوی، یادآوری قدرت بیواسطهی رزاقیت الهی است؛ نه صرفاً یک نوع غذا.
۴. پیام معرفتی و تربیتی آیه:
این قصه، تاریخی صرف نیست، بلکه حامل سنت الهی است:
همهی هستی، جنود الهیاند. گاه ابر و باد و دریا، مأمور مهر اویند، و گاه همانها، پیک قهر و امتحان.
اعتماد به اسباب مادی کافی نیست. فاعل حقیقی در نظام هستی تنها خداست.
بنیاسرائیل با چشم دیدند که چگونه خدا دریا را شکافت و بیابزار نجاتشان داد، اما ناسپاسی، آنان را دوباره گرفتار بیابان کرد.
۵. تحلیل نحوی و بلاغی
۵-۱. تعبیر «کُلوا مِن طَیِّباتِ ما رَزَقناکُم»
فعل امر «کُلوا» از نظر اصولی ظهور در وجوب دارد، ولی در اینجا امر ترخیصی است؛ یعنی خداوند اجازه میدهد از طیبات بهره گیرند.
در عین حال، این امر ضمنی حاوی نهی از ذخیرهسازی ناسپاسانهی نعمتهاست، زیرا ذخیرهی منّ و سلوی موجب فساد میشد.
۵-۲. مفهوم «طیّبات»
جمع «طیّب» به معنای غذای پاک، حلال و لذیذ است؛ نعمتهایی که هم از نظر شرعی مجازند و هم در طبع انسان گوارا.
۵-۳. تغییر لحن (التفات از خطاب به غیبت)
در عبارت «وَما ظَلَمونا»، خداوند از خطاب مستقیم («عَلَیکُم») به غیبت تغییر میدهد.
این تغییر نشانگر بیلیاقتی بنیاسرائیل برای خطاب مستقیم الهی است و نیز نوعی افشاگری در برابر یهودیان عصر پیامبر(ص) که گمان میکردند با نافرمانی به خدا زیان رساندهاند.
۶. تفسیر عرفانی و اخلاقی «ظلم»
عبارت «وَما ظَلَمونا وَلکِن کانوا أَنفُسَهُم یَظلِمون» دلالت بر حصر حقیقی دارد؛
یعنی هر ظلمی، در نهایت به نفسِ خود انسان بازمیگردد.
از دیدگاه هستیشناسی قرآن،«ظلم به غیر» یا «ظلم به خدا» در واقع صورتهای ظاهری ظلم به خویشتن است.گناه و نافرمانی، روح انسان را تاریک میکند و اثرش بازتابی در جان فاعل دارد.آیهی «إِن أحسَنتُم أحسَنتُم لِأَنفُسِکُم وَإِن أَسَأتُم فَلَها» (اسراء:۷) تأیید همین معناست.
۷. نتیجهگیری نهایی
◀️ درس تربیتی: ناسپاسی و لجاجت، انسان را از رحمت و هدایت الهی محروم میکند.
◀️ درس معرفتی: جهان سراسر مجرای ارادهی خداست؛ اسباب مادی تنها ابزارند، نه علت مستقل.
◀️ درس اخلاقی: هر ظلم، در حقیقت ظلم به خود است؛ شناخت این حقیقت، انسان را از هر ستمی بازمیدارد.
بنابراین، مؤمن باید در برابر نعمتها سپاسگزار، در رفتارها منصف، و در باورها موحد باشد تا سرنوشت بنیاسرائیل برایش تکرار نگردد.
3.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎙️ «سرّ شیعه» در یک جملهٔ جاودانه؛
🌀حضرت آیتالله بهجت (ره) میفرمودند:
«اگر دستت به امام زمان نمیرسد، دستت را ببر در محضر قرآن…زیرا قرآن و عترت، جداییناپذیرند؛ هر که به یکی تمسّک کند، در حقیقت به هر دو رسیده است.»
🌐 تفسیر تسنیم:
🆔 https://eitaa.com/joinchat/4152754460Ca5feb01568
استاد عبدالمهدی264.mp3
زمان:
حجم:
22.9M
💎 #تفسیر_بقره
💎 استاد عبدالمهدی
💎 جلسه دویست و شصت و چهار
◀️ تفسیر آیه ۵۷
🌀 «وَإِذْ قِیلَ لَهُمُ ادْخُلُوا هٰذِهِ الْقَرْیَةَ فَکُلُوا مِنْهَا حَیْثُ شِئْتُمْ رَغَدًا وَادْخُلُوا الْبَابَ سُجَّدًا...»
🗺 قم المقدسه (۱۴۰۴/۰۷/۲۱)
🔻 جلسات تفسیر قرآن کریم؛ یکشنبه تا چهارشنبه ساعت ۵:۳۰ صبح (بین الطلوعین)
🌐 تفسیر تسنیم:
🆔 https://eitaa.com/joinchat/4152754460Ca5feb01568
تسنیم
💎 #تفسیر_بقره 💎 استاد عبدالمهدی 💎 جلسه دویست و شصت و چهار ◀️ تفسیر آیه ۵۷ 🌀 «وَإِذْ قِیلَ لَهُمُ
خلاصه و مکتوب درس تفسیر قرآن (جلسه ۲۶۴)
استاد: حجتالاسلام عبدالمهدی
تاریخ: سهشنبه ۲۲ مهر ۱۴۰۴
موضوع: تفسیر آیات ۵۹–۵۸ سورهٔ بقره
🌀 «وَإِذْ قِیلَ لَهُمُ ادْخُلُوا هٰذِهِ الْقَرْیَةَ فَکُلُوا مِنْهَا حَیْثُ شِئْتُمْ رَغَدًا وَادْخُلُوا الْبَابَ سُجَّدًا وَقُولُوا حِطَّةٌ نَّغْفِرْ لَکُمْ خَطَایَاکُمْ… فَبَدَّلَ الَّذِینَ ظَلَمُوا قَوْلًا غَیْرَ الَّذِی قِیلَ لَهُمْ فَأَنْزَلْنَا عَلَى الَّذِینَ ظَلَمُوا رِجْزًا مِّنَ السَّمَاءِ بِمَا کَانُوا یَفْسُقُونَ» (بقره: ۵۹–۵۸)
۱) مقدمه: پیوند تاریخی و سیاق آیات
۱-۱. این دو آیه ادامهٔ خطابهای الهی به یهود و بنیاسرائیل از آیهٔ ۴۰ بقره است؛ پس از ذکر پیمانها، نعمتها و معجزات، دهمین نعمت یعنی رهایی از سرگردانیِ صحرای سینا و اجازهٔ ورود به «قریه» بیان میشود (بقره:۵۸).
۱-۲. پیشداستان: سرپیچی از فرمان «جهاد با عمالقه» و گفتار «اذهب أنتَ وربُّک…» موجب چهل سال تحیّر کیفری شد؛ با این حال، در دورهٔ تحیّر، نعمتهایی چون «الغمام» و «منّ و سلوی» نازل شد (زمینه از مائده:۵۷؛ بقره:۵۸).
۱-۳. اکنون، پس از پایان دوره، فرمان ورود با آداب سهگانه صادر میشود: «ادْخُلُوا الباب سُجَّداً»، «قولوا حِطّةً»، و اباحهٔ تصرّف در نعمتهای فراوانِ قریه.
۲) استدلالهای اصلی و نکات تفسیری–ادبی
۲.۱. معنای «قریه»: در لغت از مادّهٔ «قَرْی» بهمعنای اجتماع/جمعآوری است؛ در قرآن، هر موضعِ دارای عمران و آبادی—اعم از شهر یا روستا—را در بر میگیرد. مقابلِ «قریه»، «بادیه» (فاقد عمران) است، نه «مدینه». بنابراین «هٰذِهِ القَرْیة» یعنی حوزهای آباد (احتمالاً بخشی از سرزمین بیتالمقدس، نه لزوماً خودِ شهرِ بعداً بناشده).
۲-۲. «کُلوا مِنْها حَیْثُ شِئْتُم رَغَدًا»: «کُلوا» در اینجا امرِ ترخیصی و کنایه از اباحهٔ مطلقِ تصرّف است (همچون «کُلا مِنها رَغَدًا» در داستان آدم؛ بقره:۳۵). «رَغَدًا» بر فراخی و گشایش رزق دلالت دارد؛ فراتر از «خوردن»، شامل انتفاع مشروع از مواهب قریه است.
۲-۳. «ادْخُلُوا الباب سُجَّداً»: تکلیفِ تشریفاتی–تعبدی برای خضوع جمعی در لحظهٔ ورود؛ «سُجَّداً» (حال) بر کیفیتِ دخول دلالت دارد: تواضع عینی در برابر منعم و اعتراف به اینکه رهایی، محصول نصرت الهی است.
۲-۴. «قولوا حِطّةٌ»:
«حِطّة» در اصل عربی بهمعنای سقوط/ریزشِ گناه (حَطَّ الخطایا) و دلالت بر استغفار دارد.
- با توجه به عبریبودن زبان قوم، تعبّد به محتوا مراد است نه لزوماً عینِ لفظ عربی؛ یعنی اقرار زبانی به طلبِ عفو هنگام دخول.
- از نظر نحوی، میتواند بر تقدیرِ مبتدای محذوف («أمرُنا حِطّةٌ») یا بر انشاء دعا حمل شود (نظیر «عَفوَکَ»).
۲-۵. سه شرطِ ورود: (الف) بابِ خاص؛ (ب) حالتِ سجده/خضوع؛ (ج) اظهارِ استغفارِ لفظی. این سه، شکرانهٔ نعمت و شرطِ دوامِ برکتاند.
۲-۶. تخطّی و تبدیل: «فَبَدَّلَ الَّذینَ ظَلَموا قَولًا غَیرَ الَّذی قِیلَ لَهُم» نشان میدهد بخشی از قوم، قولِ مأمورٌبه را به قولی استهزائی/تحریفشده تبدیل کردند؛ «تبدیل» (دگرگونیِ شیء به شیء دیگر) فراتر از «تغییر» (دگرگونیِ احوال) است؛ لذا کژتابی تعمّدی را القا میکند.
۲-۷. عِقاب: «رِجزاً من السماء»:
«رِجز» در قرآن غالباً بهمعنای عذاب آمده و گاه بهندرت به معنای پلیدی/آلودگی؛ در این آیه، قرینهٔ «بِما کانوا یَفسقون» و سیاقِ کیفر، معنای عذابِ نازلشونده را تقویت میکند (بقره:۵۹).
- تفکیک با «رِجس»: «رِجس» غالباً پلیدیِ معنوی/آلودگی (احزاب:۳۳؛ مدّثر:۵)، هرچند بهندرت در معنای عذاب نیز استعمال شده؛ در مقابل، غلبهٔ استعمال «رِجز» در عذاب است.
- برخی مفسران، مصادیقی چون طاعون را ذیلِ «رِجز» ذکر کردهاند (عذابی همراه با اضطراب و هراس).
۲-۸. نکتهٔ تربیتیِ «تبدیلِ قول»: سقوط از ظاهرِ تعبد آغاز میشود—تحویلِ «حِطّة» به کلامی غیر، یعنی ترکِ بندهگیِ زبان؛ و چنین لغزشِ کوچکِ زبانی، افسادِ قلب و سپس سلبِ برکت را در پی دارد.
۲-۹. نسبت با آیات پیشین: این دو آیه حلقهٔ وصلِ نعمتهای پیشگفته (سایهٔ غمام، منّ و سلوی) با مرحلهٔ ورود به عمران است: نعمتِ آزادی/آبادی در گروِ اطاعت توأم با تواضع است؛ ناسپاسی، نعمت را به نقمت بدل میکند.
🌀 سلسله جلسات شرح نهج البلاغه
(با محوریت کتاب «سَلُونِی قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِی» حضرت آیت الله جوادی)
🔰با کلام استاد عبدالمهدی
🔰 یکشنبه ها ساعت ۵:۳۰ صبح
📌ورود از طریق لینک زیر:
🌐 www.skyroom.online/ch/najmolhoda_ir110/azad
📌اطلاع رسانی و بارگذاری جلسات:
🌐 https://eitaa.com/joinchat/4152754460Ca5feb01568
___________________________
🌀 «نهجالبلاغه بعد از قرآن، بزرگترین دستور زندگی مادی و معنوی و بالاترین کتاب رهاییبخش بشر است و دستورات معنوی و حکومتی آن بالاترین راه نجات است.»
🌐 کانال تســـــــنیــــم:
🆔 https://eitaa.com/joinchat/4152754460Ca5feb01568
استاد عبدالمهدیbaqare-265.mp3
زمان:
حجم:
20.03M
💎 #تفسیر_بقره
💎 استاد عبدالمهدی
💎 جلسه دویست و شصت و پنج
◀️ تفسیر آیه ۵۸ و ۵۹
🌀 «وَإِذْ قِیلَ لَهُمُ ادْخُلُوا هٰذِهِ الْقَرْیَةَ فَکُلُوا مِنْهَا حَیْثُ شِئْتُمْ رَغَدًا وَادْخُلُوا الْبَابَ سُجَّدًا...»
🗺 قم المقدسه (۱۴۰۴/۰۷/۲۳)
🔻 جلسات تفسیر قرآن کریم؛ یکشنبه تا چهارشنبه ساعت ۵:۳۰ صبح (بین الطلوعین)
🌐 تفسیر تسنیم:
🆔 https://eitaa.com/joinchat/4152754460Ca5feb01568
تسنیم
💎 #تفسیر_بقره 💎 استاد عبدالمهدی 💎 جلسه دویست و شصت و پنج ◀️ تفسیر آیه ۵۸ و ۵۹ 🌀 «وَإِذْ قِیلَ لَه
❇️ خلاصه و مکتوب درس تفسیرقرآن (جلسه ۲۶۵)
استاد: حجتالاسلام عبدالمهدی
تاریخ: چهارشنبه ۲۳ مهر ۱۴۰۴
موضوع جلسه: تفسیر آیات ۵۹–۵۸ سورهٔ بقره
🌀«…ادْخُلُوا هٰذِهِ الْقَرْیَةَ فَکُلُوا مِنْهَا حَیْثُ شِئْتُمْ رَغَدًا وَادْخُلُوا الْبَابَ سُجَّدًا وَقُولُوا حِطَّةٌ نَّغْفِرْ لَکُمْ… فَبَدَّلَ الَّذِینَ ظَلَمُوا قَوْلًا غَیْرَ الَّذِی قِیلَ لَهُمْ فَأَنْزَلْنَا عَلَى الَّذِینَ ظَلَمُوا رِجْزًا مِّنَ السَّمَاءِ بِمَا کَانُوا یَفْسُقُونَ» (بقره:۵۹–۵۸)
۱) مقدمه: سیاق تاریخی و پیوند با آیات پیشین
الف) از آیهٔ ۴۰ بقره، خطاب الهی به بنیاسرائیل آغاز میشود: یادآوری پیمانها، نعمتها و معجزات. آیات ۵۹–۵۸، بهمثابهٔ نعمت دهم، پایان تحیّر ۴۰ساله در صحرای سینا و اجازهٔ ورود به قریهای پربرکت را بیان میکند.
ب) پیشزمینه: سرپیچی از فرمان ورود به «ارض مقدّس» و مواجهه با عمالقه/جبّارین («اذهب أنتَ وربُّک…») موجب بیابانگردی چهلساله شد؛ با این حال، پیشتر نعمتهایی چون الغمام و منّ و سلوی عطا گردید (مائده:۵۷).
۲) استدلالهای اصلی و نکات تفسیری–ادبی
۲-۱. مراد از «القریة»
لغت: «قَرْی/قریه» بهمعنای اجتماع و محلِ عمران است؛ شامل شهر و روستا. مقابلِ قریه، «بادیه» (فاقد عمران) است، نه «مدینه».
تطبیق مصداقی: اختلاف در اینکه قریه = بیتالمقدس یا بخشی از آن (مثلاً اَریحا) یا آبادیای در حوالی شامات/مصر.
دلایل موافق بیتالمقدس: توصیفهای قرآنیِ مکرّر از آن منطقه به «مبارک/مقدّس» (اسراء:۱؛ مائده:۲۱، و آیات مربوط به ابراهیم و داود و سلیمان) با عبارت «فَکُلوا… رَغَدًا» (فراخی نعمت) و آداب ورودِ مقدّس (باب، سجده، استغفار) سازگار است.
دلایل مخالفِ انطباق کامل: تفاوتهای زمانی (دستورِ ورود در عصر موسی(ع) در برابر ورود نهایی به بیتالمقدس پس از موسی بهدست یوشع)، و استدلال به بقای «جبّارین» حتی پس از ۴۰ سال.
🔹جمعبندی درسی: متن، بر معنای الهیِ «ورود به حوزهٔ نعمتِ عمرانیافته با آداب تعبد» تکیه دارد؛ تعیینِ نامِ شهر، ثانوی است.
۲-۲. نقشهٔ امر و نهی در آیه:
اباحهٔ گسترده: «فَکُلوا مِنها حَیثُ شِئْتُم رَغَدًا» = اباحهٔ تصرّف در مواهب (کُلوا = ترخیصی، نه الزامِ خوردن صرف؛ (بقره:۳۵).
سه شرطِ تعبدیِ ورود:
الف) «ادخلوا الباب»: از درِ معین وارد شوید (نظم، قانون، آستان تقدّس).
ب) «سُجَّدًا»: حالِ خضوع جمعی در لحظهٔ ورود (انحناء/تواضعِ عینی).
ج) «قولوا حِطّةٌ»: اظهار استغفار لفظی؛ «حِطّة» = ریزشِ گناه/طلب عفو. با توجه به عبریبودن زبان قوم، تعبّد به محتوا مراد است، نه لزوماً عینِ لفظ عربی. از نظر نحوی، یا خبرِ مبتدای محذوف است («أمرُنا حِطّةٌ») یا انشای دعا («عَفْوَکَ»).
🔹 ترکیب تربیتی: نعمتِ فراخ ⇐ اگر با آدابِ عبودیت همراه شود، دوام مییابد.
۲-۳. «فَبَدَّلَ… قَوْلًا» و پیام لغوی:
«تبدیل قول» فراتر از «تغییر لحن» است: تحریفِ مأمورٌبه به گفتاری دیگر (احتمالاً استهزائی). تبدیل (جایگزینی شیء با شیء دیگر) غیر از تغییر (تحول حال) است؛ دلالت بر کژتابی عمدی دارد.
🔹ریشهٔ لغزش، ترکِ بندگیِ زبان است: سقوط از ظاهرِ تعبد، از واژه آغاز میشود.
۲.۴. «رِجزًا من السماء»:
در قرآن، «رِجز» غالباً = عذاب نازلشونده؛ و بهندرت، پلیدی/آلودگی. قرینهٔ «بِما کانوا یَفسقون» در این آیه، معنای عذاب را تقویت میکند.
🔹تفکیک با «رِجس»: «رجس» بیشتر آلودگی/پلیدی (احزاب:33؛ مدّثر:5)، هرچند گاه در معنای عذاب هم آمده؛ برعکس، رجز عذابمحور است.
🔹برخی اقوال، طاعون و امثال آن را از مصادیق رِجز دانستهاند (عذابی همراهِ اضطراب).
۲-۵. نکتهٔ فقهالعباده (درسِ قیاسیِ استاد)
صورتِ عبادت، جزء عبادت است. همانگونه که نماز باید به لسان عربی خوانده شود (تعبّد به نص)، در قصهٔ ورود نیز تعبّد به «حِطّة»/مضمونِ استغفار شرطِ مقبولیت بود. ذوقورزیِ شخصی جایگزینِ نص نمیشود.
۲-۶. تحلیل تربیتی–اجتماعی
روح رفاهزدگی در بنیاسرائیل: اوامرِ الزامی (بابِ معیّن، خضوع، استغفار) ترک/تحریف شد، اما امرِ ترخیصی (اباحهٔ تصرف) زود پذیرفته شد. سنّت الهی: ترکِ آداب ⇒ سلبِ برکت/نزول عذاب.
🔻 جلسات تفسیر قرآن کریم؛ یکشنبه تا چهارشنبه ساعت ۵:۳۰ صبح (بین الطلوعین)
🌐 تفسیر تسنیم:
🆔 https://eitaa.com/joinchat/4152754460Ca5feb01568
◀️ خلاصهٔ تجمیعی درس تفسیر قرآن (۳جلسه)
📌استاد: حجتالاسلام عبدالمهدی
📌تاریخ: ۱شنبه، ۲شنبه و ۴شنبه ۲۲،۲۰و۲۳ مهر ۱۴۰۴
📌محورها: آیات شریفه ۵۹–۵۸ سوره مبارکه بقره
۱) مقدمه: سیاق تاریخی و هدف تربیتی
الف) از آیهٔ ۴۰ بقره، خطاب الهی به بنیاسرائیل با یادآوری پیمانها، نعمتها و معجزات آغاز میشود. در تداوم آن، بقره:۵۷ نعمتهای «الغمام» و «منّ و سلوی» را در دورهٔ تحیّر صحرای سینا بیان میکند؛ بقره:۵۹–۵۸ «ورود به قریه» را با آداب سهگانه مقرر و پیامدِ ترک آن را تبیین میکند.
ب) مقصد قرآن تاریخگویی نیست، بلکه نمایاندن سنتهای الهی در نسبت میان نعمت–تعبد–کیفر/پاداش است ( اسراء:۷).
۲) استدلالهای اصلی و نکات تفسیری–ادبی–عرفانی
۲-۱. نعمتهای مرحلهٔ تحیّر (مائده:۵۷)
🔹«ظَلَّلنا علیکم الغمام»: «ظلّلنا» (باب تفعیل) دلالت بر پوششِ گسترده و مستمر دارد؛ «غمام» = ابر نازک و تعدیلکنندهٔ نور (در برابر «سحابِ» بارانزا).
🔹«وأنزلنا علیکم المنّ والسلوى»:
«منّ» در اقوال: ترنجبین/شیرهٔ شیرین/نان نرم/قارچ (کَماة) یا هر رزقی بیزحمتِ کِشت و داشت.
«سلوى»: پرندهٔ خوراکی (غالباً بلدرچین).
🔘 نکتهٔ مقصود: نمایش رزّاقیتِ فراتر از اسباب عادی، نه تعیینِ مصداق خوراک.
🔹«کُلوا من طیّبات ما رزقناکم»: امرِ ترخیصی (اباحهٔ انتفاع)، همراه با نهیِ ضِمنی از ذخیرهسازی ناسپاسانه؛ «طیّبات» = پاک/حلال/گوارا.
🔹«وما ظلمونا ولکن کانوا أنفسهم یظلمون»: ساختار حصر؛ هر ظلم، در نهایت بازگشت به نفس دارد.
🔘بلاغت: التفات از خطاب به غیبت برای افشای ناسپاسی و سلبِ شایستگیِ خطابِ مستقیم.
۲-۲. نقشهٔ ورود به نعمتِ عمرانیافته (بقره:۵۸)
🔹«القریة»: در لغت = اجتماع/عمران؛ شامل شهر و روستا. مقابلش «بادیه» (فاقد عمران) است، نه «مدینه».
🔹آدابِ سهگانهٔ ورود:
الف) «ادخلوا الباب»: التزام به بابِ معیّن/نظمِ آستانهٔ قداست.
ب) «سُجّداً»: حالِ خضوع جمعی (انحناء/تواضع عینی).
ج) «قولوا حِطّةٌ»: اظهار استغفار؛ «حِطّة» = ریزشِ خطا. با توجه به عبریبودن زبان قوم، تعبّد به محتوا مراد است نه الزامِ به عینِ لفظ عربی؛ از نظر نحوی، خبرِ مبتدای محذوف یا انشای دعا (نظیر: «عَفوَکَ»).
🔘«فکُلوا منها حیثُ شئتم رَغَداً»: اباحهٔ فراخِ تصرف در مواهبِ قریه؛ پیوند «رَغَد» با دوامِ نعمت در سایهٔ تعبد.
۲-۳. تخلف و کیفر (بقره:۵۹)
🔹«فبدّل الذین ظلموا قولاً غیر الذی قیل لهم»: «تبدیلِ قول» = تحریفِ مأمورٌبه (فراتر از تغییرِ لحن)، نشانهٔ کژتابیِ عمدی و آغازِ افساد از زبان.
🔹 «فأنزلنا… رِجزاً من السماء»: «رِجز» در غلبهٔ استعمال = عذاب نازلشونده؛ تمایز با «رِجس» که غالباً پلیدی/آلودگی است (مدّثر:۵؛ احزاب:۳۳). برخی مصادیقِ تفسیری: طاعون و عذابهای همراه با اضطراب.
🔘 تحلیل تربیتی–اجتماعی: روحِ رفاهزدگی سبب پذیرشِ آسانِ ترخیص و ترکِ اوامرِ الزامی (باب/سجده/استغفار) شد؛ سنت الهی: ترکِ آداب ⇒ سلبِ برکت/نزولِ کیفر.
۲-۴. تعیین مصداق «القریة» (جمعبندی اقوال)
🔹 موافقِ بیتالمقدس/اَریحا: قراینِ «مبارک/مقدّس» بودن (اسراء:۱؛ مائده:۲۱) با «رَغَد» و آدابِ قدسی سازگار است.
🔹ملاحظاتِ زمانی–تاریخی: ورود نهایی به بیتالمقدس پس از موسی(ع) و به دست یوشع دانسته شده؛ لذا برخی، «قریه» را جزئی از حوزهٔ مقدس یا آبادیِ دیگری در شام/فلسطین میدانند.
🔘 نتیجهٔ روشی: فارغ از نامِ شهر، متن بر قاعدةٔ ورودِ تعبدی به نعمتِ عمرانیافته تاکید دارد.
۲-۵. فقهالعباده و صورتِ عبادت
🔹قیاس استاد: همانگونه که صورتِ عبادی (مثلاً لسان عربیِ نماز) جزئی از عبادت است، در قصهٔ ورود نیز تعبّد به «حِطّة»/استغفارِ لفظی شرطِ قبولی بود؛ ذوقورزیِ شخصی جایگزینِ نصّ نمیشود.
۳) نتیجهگیری: نقشهٔ عمل و پیامهای پایدار
الف) الهیاتِ نعمت: «رَغَد» پایدار نیست مگر با سهگانهٔ بابِ معیّن، حالِ خضوع، و زبانِ استغفار (بقره:۵۸).
ب) اخلاقِ زبان: انحرافهای بزرگ از تحریفِ یک کلمهٔ مأمورٌبه آغاز میشود («فبدّل… قولاً»).
ج) خودآسیبیِ گناه: هر معصیت، نخست ظلم به نفس است؛ فهمِ این حقیقت، بازدارندهٔ ظلم است (مائده:۵۷؛ اسراء:۷).
د) نسبتِ اسباب و مسبّب: اسباب مادی ابزاراند؛ فاعل حقیقی خداوند است؛ غمام/منّ/سلوی نشانهٔ دستِ رزّاقیت در پسِ پردهٔ اسباب است.
ه) کاربست امروز: هر «ورود» (شغل، شهر، فرصت علمی) را با چارچوب قانونی، تواضع عینی، و ذکرِ استغفار آغاز کن؛ این سه، ضامن دوامِ برکت و امان از «رِجزِ» ناشی از فسقِ جمعی است.
🔻 جلسات تفسیر قرآن کریم؛ یکشنبه تا چهارشنبه ساعت ۵:۳۰ صبح (بین الطلوعین)
🌐 تفسیر تسنیم:
🆔 https://eitaa.com/joinchat/4152754460Ca5feb01568
استاد عبدالمهدیnahjolbalaqeh-7.mp3
زمان:
حجم:
18.18M
💎 #تحریر_نهج_البلاغه
💎 استاد عبدالمهدی
💎 جلسه هفتم ( #خطبه_یکم)
🌀«لَا يُدْرِكُهُ بُعْدُ الْهِمَمِ وَ لَا يَنَالُهُ غَوْصُ الْفِطَنِ »
🗺 قم المقدسه (۱۴۰۴/۰۷/۲۷)
🔻 جلسات تفسیر قرآن کریم؛ یکشنبه تا چهارشنبه ساعت ۵:۳۰ صبح (بین الطلوعین)
🌐 تفسیر تسنیم:
🆔 https://eitaa.com/joinchat/4152754460Ca5feb01568
🌀خلاصه درس شرح نهجالبلاغه «استاد عبدالمهدی»/ خطبه اول امیرالمؤمنین (علیهالسلام) (یکشنبه ۲۷ مهر ۱۴۰۴)
❇️ در این جلسه، استاد به شرح بخش آغازین خطبه اول نهجالبلاغه پرداختند؛ بخشی که حضرت علی علیهالسلام در آن خداوند را با تعبیر «الحمد لله الذی لا یبلغ القائلون...» ستایش میکند. ابتدا ساختار کلی خطبه تبیین شد:
بخش نخست در ستایش خداوند و بیان ناتوانی انسان از درک و شکر نعمتهای الهی است، بخش دوم درباره راههای خداشناسی و خلقت فرشتگان و داستان آدم علیهالسلام، و بخش سوم در باب بعثت انبیا، امامت، قرآن و حج.
۱. مفهوم «حمد» و گستره آن:
استاد یادآور شدند که «الحمد لله» دو گزاره در خود دارد: تنها موجودِ سزاوار حمد در هستی خداوند است و همه موجودات، حامد اویند. سپس با شواهد قرآنی و روایی، آثار حمد و شکر را توضیح دادند. حمد فقط در خوشی نیست، بلکه حتی در مصیبتها نیز باید خدا را ستود، چنانکه اهلبیت علیهمالسلام در سختترین شرایط میفرمودند: «اللهم لک الحمد علی ما أخذت و ما أعطیت». سیرهی امام حسین علیهالسلام در شب عاشورا نمونهی روشن این روحیه است.
۲. بلاء و امتحان الهی:
«بلاء» در لغت به معنای امتحان است. خداوند بندگان را هم با خیر و هم با شر میآزماید. مومنان بهویژه بیشتر در معرض بلا هستند تا ایمانشان صیقل یابد: «المؤمن کلما زید فی ایمان زید فی بلاء». بنابراین گرفتاریها نشانهی دوری از خدا نیست بلکه نشانهی تربیت و رشد است.
۳. ناتوانی انسان از حمد و شکر کامل:
عبارت «لا یبلغ القائلون» ناظر بر این حقیقت است که هیچ سخنور و ستایشگری توان ستودن کامل خدا را ندارد، زیرا حمد حقیقی وابسته به معرفت حقیقی است و هیچ انسانی (حتی پیامبران و اولیای کامل) به شناخت ذات الهی نمیرسد. پس ستایش حقیقی ممکن نیست.
۴. شمارشناپذیری نعمتها:
جملهی «لا یحصی نعماءه العادّون» اشاره دارد که حتی شمارندگان هم از شمارش نعمتهای الهی عاجزند، چه ظاهری (سلامت، روزی، فرزند...) و چه باطنی (ایمان، نبوت، امامت...). آیه «وأسْبَغَ علیکم نعمه ظاهرة و باطنة» نیز همین معنا را تأیید میکند. بالاترین نعمت، ایمان است که در کلام امیرالمؤمنین علیهالسلام برتر از هر عطایی معرفی شده است.
۵. ناتوانی مجتهدان در ادای حق خدا:
«ولا یؤدی حقه المجتهدون» یعنی حتی کوششگران بزرگ هم نمیتوانند حق الهی را ادا کنند، زیرا ابزار شکر خود از نعمتهای خداست: زبان، اراده، قدرت و وجود—all مخلوق اویند. بنابراین هر شکر تازهای نعمتی دیگر و محتاج شکری دیگر است. این همان نکتهای است که در مناجات حضرت داوود و امام سجاد علیهالسلام نیز آمده: «کیف أشکرک و شکری إیاک نعمة منک»؛ یعنی همین فهم ناتوانی از شکر، خود کمال شکر است.
۶. ناتوانی عقل از درک ذات الهی:
در ادامه، جملهی «الذی لا یدرکه بعد الهمم ولا یناله غور الفطن» بیانگر آن است که ذات الهی از دسترس هر اندیشهی ژرف و ذهن تیزهوش بیرون است. حتی انسان کامل نیز نمیتواند به معرفت ذات الهی دست یابد؛ چنانکه پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله فرمود: «ما عرفناک حق معرفتک». تشبیه حضرت به «دریای عمیق» برای تأکید بر بینهایت بودن صفات جلال و جمال خداست.
۷. نهی از تفکر در ذات خدا:
امیرالمؤمنین علیهالسلام در روایت میفرماید: «إیاکم و التفکر فی الله، ولکن إذا أردتم أن تنظروا إلی عظمته فانظروا إلی عظیم خلقه». یعنی تفکر در ذات خدا ممنوع است، اما تأمل در عظمت آفرینش، راهی برای شناخت عظمت اوست. زیرا ذات الهی نامحدود و احاطهناپذیر است: «ولا یحیطون به علماً».
◀️ جمعبندی:
در مجموع، محور این بخش از خطبه و درس آن است که خداوند ذات نامحدود و بینهایتی است که عقل از درکش عاجز، زبان از حمدش قاصر، و انسان از شکر نعمتهایش ناتوان است. پس وظیفهی بنده، اذعان به این عجز و استمرار در حمد و شکر در همه حالات است؛ زیرا همین اعتراف و یاد دائم، خود برترین مرتبهی معرفت و عبودیت است.
🔻 جلسات تفسیر قرآن کریم؛ یکشنبه تا چهارشنبه ساعت ۵:۳۰ صبح (بین الطلوعین)
🌐 تســــنـــیـــــم:
🆔 https://eitaa.com/joinchat/4152754460Ca5feb01568