eitaa logo
تفسیر تسنیم
5.3هزار دنبال‌کننده
136 عکس
17 ویدیو
8 فایل
۱. صوت و خلاصه تفسیر تسنیم آیت الله جوادی آملی (از ابتدای سوره مبارکه حمد) ۲. مرور سریع آیات تمدن ساز و نظام ساز قرآن کریم پیشنهادات و انتقادات: @j_akbari
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰سوالی که در ذهن بسیاری از عزیزان وجود دارد این است که بین تفاسیر مختلف چرا تفسیر تسنیم برای ارائه صوت و خلاصه ها انتخاب شده است؟ در پاسخی کوتاه باید گفت که 1⃣اولا این تفسیر، کاملترین تفسیر قرآن کریم تا امروز میباشد که علامه جوادی سعی کرده اند از نکته مهمی فروگذار نکنند. 2⃣اما دلیل مهمتر این است که عکس باقی تفاسیر، این تفسیر نگاهی راهبردی و نظام ساز به قرآن کریم داشته است. علامه جوادی با پشتوانه عظیم علمی خود، آنگاه که وارد دوران انقلاب اسلامی و شکست نظام ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی میشوند و حرکت بزرگ و بنیادین این نظام علیه نظم جهانی موجود به رهبری کشورهای استعمارگر را مشاهده میکنند تصمیم به تفسیری متفاوت از قرآن میگیرند که مبانی علوم اسلامی در آن روشن شود تا دیگران با بهره گیری از این مبانی، جنبش علمی-تمدنی جدیدی رقم زنند. این جنبش که نیاز اولیه اش، تغییر در بنیانهای فکری انسان بود باعث شد تفسیر تسنیم، تغییر در انسان و جهان را به موازات هم به پیش برد. ❗️گویا بعد از ۴۰ سال زمان آن رسیده که با استفاده از این تفسیر، شورشی علیه علوم مدرن با مبانی غیر توحیدی صورت گیرد که ثمره آن، خلاص شدن ایران و سپس جهان از بند کفر و ناعدالتی در تمام زمینه ها خواهد بود. 🔴تمام بحث در یک کلمه است: @tafsire_tasnim1
📇 خلاصه تفسیر سوره 📆 جلسه: 50 🔖 آیه: ۲۱ و ۲۲ 📚 مفسر: علامه جوادی آملی ✅آیه ۲۱ و ۲۲ سوره بقره: «یا ایها الناس اعبدوا ربکم الذی خلقکم و الذین من قبلکم لعلکم تتقون-الذی جعل لکم الارض فراشاً و السّماء بناءً و انزل من السّماء ماءً فاخرج به من الثمرات رزقاً لکم فلا تجعلوا لله انداداً و انتم تعلمون» ای مردم کسی را عبادت کنید که شما و پیشینیان شما را خلق کرد شاید باتقوا شوید- کسی که زمین را برای شما بستری گسترده و آسمان را سقف و خیمه ای افراشته قرارداد، از آسمان آبی نازل کرد پس بوسیله آن از میوه های گوناگون، رزق و روزی برای شما بیرون آورد پس برای خدا شریکان و همتایانی قرار ندهید در حالیکه به اینها علم دارید. 🔹🔹🔹🔹 ♦️تنها کسی می تواند به توحید ربوبی رسیده و را درک کند که با تحقیق به آن رسیده باشند لذا خداوند برای اثبات آنها، ۲ آیه انفسی و ۳ آیه آفاقی ذکر می کند. 💠 همان خلق انسان و پیشینیانش توسط خداوند است. اگر انسان خود را بشناسد خدا را شناخته است چون میداند خالقی دارد. اما در مورد پیشینیان اگرچه یک آیه آفاقی می تواند محسوب شود اما چون به برمی گردد در ادامه آیات انفسی آمده است چون آیات آفاقی نه به خلق انسان، که به تربیت او میپردازند. لذا به گذشتگان نیز نباید اقتدا کرد چون آنها نیز مخلوق خداوندند. 💠 در این رابطه به خلق آسمان، زمین و موجودات بین اینها از خاک می پردازد. اگر زمین نباشد برای حیات نخواهد بود. اگر آسمان نباشد باران و گرما و نوری نخواهد بود که هرکدام سبب مرگ است. تمام موجودات نیز اعم از جمادات و نباتات و حیوانات از همین خاک و آب بارانند. ♦️خداوند در آیه مورد بحث را هدف عبادت ذکر کرده است. باید دانست که تقوا نه هدف اصلی آفرینش بلکه و توشه ای برای طی سفر به سوی لقای الهی و رسیدن به سعادت است «اتقوا الله لعلکم تُفلحون/آل عمران_۲۰۰» «و من ... یتّقهِ فاولئک هم الفائزون/نور_۵۲» خداوند وقتی که در آیه ۵ تکاثر از درک که نهایت مسیر تقوا است صحبت می کند آن را وسیله ای برای دیدن جهنم در دنیا می داند. «لترونّ الجحیم» ❎زاد و توشه برای است پس انسان سالک و متقی هنوز به مقصد نرسیده است. آیه ۱۹۷ بقره بیان میدارد «و تزوّدوا فإنّ خیر الزّاد التّقوی» تقوی، توشه راه است لذا انسانی که اهل سفر نیست زاد نمی خواهد. او یا در همان اول راه مانده و شده است «فهی کالحجارة أو اشدُّ قسوة/بقره_۷۴» ویا اینکه به مقصد یعنی رسیده است که دیگر قلب و روحش در دنیا زندگی نمی کند که نیاز به زاد داشته باشد اگرچه بدنش هنوز در دنیاست و نقس می کشد. ❌تقوا که زاد مسافر است بنابر مسافران به سه گونه تقسیم می شود: 1⃣ و خوف: برای مسافرانی است که در تلاش برای نجات از جهنمند. «فاتّقوا النار التی وقودها الناس و الحجاره/بقره_۲۴» 2⃣ و شوق: برای مسافرانی که به دنبال بهشتند. «و اُزلفت الجنّة للمتقین/شعراء_۹۰» 3⃣:برای گروهی از مسافران که از بهشت و جهنم گذر کرده و لقای حق را می جویند. «و اتّقون یا اولی الالباب/بقره_۱۹۷» 🛐ممکن نیست کسی لذت تقوای الهی را بچشد و بعدش بدنبال لذت های دیگر برود! در مورد همین تقوای الهی است که گوید همان مقام موسای کلیم است. این مناجات، توشه راه انسان است لذا باید با آن حشر و نشر داشته باشد. ❗️بهترین زاد، است «فانّها من تقوی القلوب» تقوای قلب نیز همان است بطوریکه در قلب چیزی جز خدا را راه ندهد. اگر برای کاری به دیگران متوسل شد موحّد نیست بلکه موحّد باید تنها از خداوند بخواهد که اسباب رفع مشکلات را به او برساند. 🔰تقوا نه برای بدن که برای است. انسان با قلب (و جان) سفر می کند نه با بدن؛ لذا خدا گوید تقوا زادی برای قلب انسان است «تقوی القلوب». در مورد حضرت ابراهیم نیز آمده «و اذ جاء ربه بقلبٍ سلیم/صافات_۸۴» همان قلب باتقواست و تنها قلب سلیم است که به مقصد می رسد «الّا من اتی الله بقلبٍ سلیمٍ/شعراء_۸۹» پس بطور خلاصه تنها یک انسان محقق است که با شناخت این ۵ برهان به سوی تقوای الهی می رود تا به قلب سلیم برسد. 🔴 دسترسی سریع به فهرست جلسات تفسیر سوره بقره 🔴eitaa.com/tafsire_tasnim1/1117 📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜 تفسیر بزرگ تسنیم👇 ✅ eitaa.com/joinchat/1076887553Cfdb847e190
📇 خلاصه تفسیر سوره 📆 جلسه: 54 🔖 آیه: ۲۱ و ۲۲ 📚 مفسر: علامه جوادی آملی ✅آیه ۲۱ سوره بقره: «یا ایها الناس اعبدوا الذی خلقکم و الذین من قبلکم لعلکم تتقون» ای مردم، عبادت کنید کسی را که خلق کرد شما و پیشینیانتان را، شاید متقی و پرهیزگار شوید. 💠💠💠💠 🔷خداوند تنها با خلوص را می پذیرد. در این خصوص گاهی عبادت و خلوص را یکجا ذکر کرده مانند آیه ۳ زمر که از عبارت «دینً خالص» نام برده است و این خلوص یعنی غیر در عبادات راه نیابد. گاهی آنها را در کنار هم بکار برده مانند آیه ۵۵ نور که می فرماید: عبادت کنید مرا آن عبادتی که در آن شرکی نباشد «یعبدوننی لا یشرکون بی شیئاً». گاهی نیز این دو معنا در جمله از هم جدا هستند که نمونه آن، همین آیه مورد بحث یعنی آیه ۲۱ و ۲۲ بقره است که گوید «اعبدوا الذی ... فلا تجعلوا لله انداداً» ♦️سیر الی الله دو نوع است. که زاد مسافر برای حرکت در مسیر رسیدن به خداست گاهی آنقدر قوی است که مسافرش را به سوی مقصد «می برد» و گاهی تنها به قدری است که مسافر می تواند بوسیله آن به سوی مقصد «برود». ♦️بین پیامبران نیز از جهت درجه تقوا فرق است «تلک الرسل فضّلنا بعضهم علی بعضٍ/بقره_253». حضرت کلیم الله و حضرت خلیل الله به سمت خدا رفتند اما حضرت (ص) محبوب خدا شد و خداوند او را به سمت خود برد. 💠لذا قران در مورد حضرت موسی گوید موسی به سوی وعده گاه ما آمد «فلمّا جاء موسی لمیقاتنا/اعراف_143» و سپس از قول حضرت ابراهیم می فرماید: ابراهیم گفت که همانا من به سوی پروردگارم در حرکتم «و قال انّی ذاهبٌ الی ربّی/صافات_99» اما در مورد حبیب خود، پیامبر اسلام گوید: خداوند عبدش محمد را شبانه از به سوی برد. «سبحان الله اسرا بعبده لیلاً من المسجد الحرام الی المسجد الاقصی الذی بارکنا حوله/سرا_1» 💠در مورد عبادت روایات فراوانی وجود دارد که برخی از آنهایی که در کتب جامع احادیث الشیعه مرحوم بروجردی آمده است ذکر می شود: 1⃣ پیامبر می فرماید: هیچ عملی جز با قبول نیست و هیچ عبادتی جز با پذیرفته نمی شود و کرامتی جز با بدست نمی آید. «لا عمل بالنیّه و لا عبادة الّا بالیقین و لا کرم الّا بالتقوا» 2⃣ حضرت محمد فرمود: اگر شخصی به سوی خدا و رسولش کند بدون شک به مقصدش می رسد و اگر به سوی دنیا هجرت کرد به آن خواهد رسید لذا اگر کسی به سوی دنیا حرکت کرد تنها به اندازه همان دنیا می ارزد. «فمن کان هجرته الی الله و رسوله فهجرته الی الله و رسوله فمن کان هجرته الی الدنیا یصیبها فهجرته الی ما هاجر الیه» 3⃣حضرت امیر به مالک اشتر تذکر می دهد که هر کار که می خواهی بکنی با انجام بده. مثلا باید غذا را با هدف نیرو گرفتن برای عبادت و کمک به خلق خورد. 4⃣ امام باقر فرموده اند: هیچ نعمتی بالاتر از نیست یعنی حالتی که در قلب مومن چیزی جز خدا نباشد. ایشان بیان می دارد که قلبی است که درونش جز خدا نباشد و اگر بود می شود . ❌خداوند بارها در قران خطاب به انسان وعده داده که اگر شما کارتان را خالص انجام دادید من بهشت و لقای خودم را به شما خواهم داد اما علت اینکه به این وعده ها اعتماد نداریم این است که در ما وجود ندارد. 🔴 دسترسی سریع به فهرست جلسات تفسیر سوره بقره 🔴eitaa.com/tafsire_tasnim1/1117 📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜 تفسیر بزرگ تسنیم👇 ✅ eitaa.com/joinchat/1076887553Cfdb847e190
📇 خلاصه تفسیر سوره 📆 جلسه: 55 🔖 آیه: ۲۳ 📚 مفسر: علامه جوادی آملی ✅آیه ۲۳ سوره بقره: «و ان کنتم فی ریبٍ ممّا نزّلنا علی عبدنا فأتوا بسورةٍ من مثله و ادعوا شهداءکم من دون الله ان کنتم صادقین» (و اگر نسبت به آنچه که بر بنده مان نازل کردیم در تردیدید پس سوره ای مانند آن بیاورید و شاهدانتان غیر از خدا را نیز دعوت کنید اگر راست می گویید.) 🚸🚸🚸🚸🚸 🔰سوره بقره ابتدا گروه های سه گانه مومنان، کافران و منافقان را بررسی کرد. سپس به پرداخت. ابتدا اصل توحید را شکافت و اکنون اصل و را مطرح می کند. ❎آغاز آیه بصورت شرط بیان شده است. شرط گاهی نشان از مردد بودن می دهد و گاهی نشان از مردد بودن . فرق شک و ریب این است که ، شکّ همراه با تهمت است یعنی اگر کسی به چیزی شک داشت و آنرا قبول نیز نداشت در حقیقت در ریب است نه در شک. آیه گوید اگر به پیامبر شک داشته و تهمت می زنید که قران را از نزد خدا نیاورده و حرف خودش است پس شبیه آن را بیاورید. 🚸🚸🚸🚸 ‼️در اینجا سه مطلب آورده شده است. ♦️اول اینکه اصول دین یعنی توحید، معاد و نبوت(وحی) قابل تردید نیست. در مورد آیه ۱۰ ابراهیم گوید: «أفی الله شکٌ فاطر السماوات و الارض». عدم شک در را در آیات ۹ آل عمران «إنک جامع الناس لیومٍ لا ریب فیه»، ۲۵ آل عمران، ۸۷ نساء و ۲۱ کهف ذکر شده و شک در و نیز در آیه ۲ بقره نفی شده است «ذلک الکتاب لا ریب فیه» ♦️مطلب دوم اینکه با وجود عدم امکان شک در اصول دین اما عده ای همیشه وجود دارند که به اینها شک می کنند. شک این افراد در را آیات ۶۲ هود و ۹ ابراهیم نشان داده، شک در در آیات ۳۲ جاثیه و ۲۱ سبأ و شک در و نبوت نیز بواسطه آیات ۸ ص و ۳۴ غافر تذکر داده شده است. اما مطلب سوم جمع کننده دو مطلب قبل است با این توضیح که آن کسانی که در اصول دین شک می کنند بخاطر این نیست که این اصول بحث های نظری و پیچیده دارد بلکه به این خاطر است که تردید کنندگان در اینها، کورند و را نمی بینند. آیه ۶۶ نحل این قضیه را اینطور روشن می کند که اینها کورند «بل هم فی شکٍ منها بل هم عمون» مانند تاریکی شب که قابل انکار نیست اما شخص کور در آن شک می کند. ❗️قران کسی را کور می داند که و درونیش را از دست داده و این چراغ درونیش خاموش شده است. «فإنّها لا تعمی الابصار و لکن تعمی القلوب التی فی الصدور/حج_۴۶» لذا کور بودن در قرآن، به معنای کور بودن چشم ظاهر نیست. اگر شخص عقل داشت می فهمد که که کلام الهی و کلام بشری کدامست و فرقشان چیست و اگر عقل نداشت کور است. ❎شکها دو دسته اند: 1⃣ برخی قابل درمانند. آنهایی که پس از شک و دیدن حقیقت آنرا می پذیرند پس درمانش با و مطالعه است. 2⃣ برخی غیر قابل درمانند. گروهی حتی پس از دیدن حقیقت نیز آنرا نمی پذیرند. قران در مورد اینها گوید «فی ریبهم بتردّدون» یعنی در شکشان مدام دارند اما همیشه به در بسته می خورند. اینها عمری را در شک خواهند گذرانید و قابل هدایت نیز نیستند. راه درمان این افراد جز این نیست که را در قیامت بشکافند «الّا أن تقطّع قلوبهم» 🔰کافران در قیامت خودشان حق را خواهند دید اگرچه ایمان نیاورند. توضیح اینکه امری اختیاری است و لذا بین ایمان و نفس، فاصله انداخته است و تنها با اراده است که انسان، ایمان یا هوای نفس را انتخاب می کند. اما اختیاری نیست بلکه با حاصل شدن مقدمات، خود بخود علم حاصل می شود و دیگر نفس نمی تواند بگوید که من نمی خواهم بفهمم. پس مرددان در قیامت، اگرچه علم پیدا می کنند اما دیگر نمی توانند ایمان بیاورند زیرا نیاز به اراده دارد و دیگر اراده از آنها گرفته شده و زمان گذشته است. 📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜 تفسیر بزرگ تسنیم👇 ✅ eitaa.com/joinchat/1076887553Cfdb847e190
📇 خلاصه تفسیر سوره 📆 جلسه: 84 🔖 آیه: ۲۸ 📚 مفسر: علامه جوادی آملی ✅آیه ۲۸ سوره مبارکه بقره: «کیف تکفرون بالله وکنتم امواتا فاحیاکم ثم یمیتکم ثم یحییکم ثم الیه ترجعون» چگونه به خداوند کافر می‌شوید؟! در حالی که شما مردگان (و اجسام بی‌روحی) بودید، و او شما را زنده کرد؛ سپس شما را می‌میراند؛ و بار دیگر شما را زنده می‌کند؛ سپس به سوی او بازگردانده می‌شوید. (بنابر این، نه حیات و زندگی شما از شماست، و نه مرگتان؛ آنچه دارید از خداست). 🔰مباحث جلسه: 1⃣نفی کفر با بیان انسان: موت اولیه، زنده شدن، مرگ، زنده شدن مجدد، رجوع الی الله 2⃣کفار غیر از دو مرحله آخر (که به برمی‌گردد) یعنی زنده شدن دوباره و رجوع الی الله، بقیه را میپذیرند. 3⃣در موت اولیه هیچ تفاوت نظری بین کافر و مومن نیست اما در مرحله دوم و سوم (که به برمی‌گردد) موحد گوید خدا ما را زنده کرد و می‌میراند اما ملحد گوید ما زنده شدیم و می‌میریم (نه بوسیله کسی) 4⃣مرده و زنده شدن علت میخواد لذا اعتقاد به باعث میشود فکر کردن بی معنا باشد زیرا دیگر هیچ رابطه ای میان علتها و معلولها متصور نخواهد بود. 5⃣حیاتی که نبود از کجا آمد؟ این پاسخ که از پدر یا خاک آمده خود ادامه همان سوال اول است زیرا همان حیات پدر از کجا آمده بود؟ قرآن گوید حیات بطور کلی از کجا آمد؟ زیرا این امری عقلیست نه علمی! بحث اینست که چیزی که هستیش عین ذاتش نیست مخلوق کیست؟ انسان تنها یک مثال است. 6⃣ یعنی خاک مرده به گیاه تبدیل شد و انسان خورد و از آن منی ایجاد شد آنگاه به موجود زنده تبدیل شد. 7⃣حیات از امر وجودی ایجاد میشود. 8⃣اگر شخص خودبخود بوجود آید باید معتقد به « و شانس» باشیم که استدلال شد ممکن نیست. اگر خالق شخص را خودش بدانیم، «» بوده و اگر خالقش دیگری باشد «» است. لذا کافر، امر قابلی و ایجاد شدن از جای دیگر را میپذیرند اما امر فاعلی و اینکه حیات از سوی شخص دیگر باشد نمیپذیرند. 9⃣مادی فکر میکند هر چیزی الزاماً است اما حقیقت این است که در نظام علّی، آن چیزی که هستیَش به غیر متکی نیست، معلول نیست و آن خداست. 0⃣1⃣انسان و آسمانها و هر چه که هستیش عین ذاتش نیست مخلوقِ کیست؟ خدایی که هستیش عین ذاتش است 🚸🚸🚸🚸🚸🚸 🔴 دسترسی سریع به فهرست جلسات تفسیر سوره بقره 🔴eitaa.com/tafsire_tasnim1/1117 📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜 تفسیر بزرگ تسنیم👇 ✅ eitaa.com/joinchat/1076887553Cfdb847e190
📇 خلاصه تفسیر سوره 📆 جلسه: 86 🔖 آیه: ۲۸ 📚 مفسر: علامه جوادی آملی ✅آیه ۲۸ سوره مبارکه بقره: «کیف تکفرون بالله وکنتم امواتا فاحیاکم ثم یمیتکم ثم یحییکم ثم الیه ترجعون» چگونه به خداوند کافر می‌شوید؟! در حالی که شما مردگان (و اجسام بی‌روحی) بودید، و او شما را زنده کرد؛ سپس شما را می‌میراند؛ و بار دیگر شما را زنده می‌کند؛ سپس به سوی او بازگردانده می‌شوید. (بنابر این، نه حیات و زندگی شما از شماست، و نه مرگتان؛ آنچه دارید از خداست). ✅خلاصه جلسه👇 1⃣تکفرون در حالت تعجب است نه توبیخ. یعنی به حیات خودتان فکر کنید تا شکتان برطرف شود. 2⃣در این آیه دو اصل و بیان شده است و در سوره ابراهیم به سه اصل توحید، معاد و نبوت. 3⃣قرآن گاهی از ضرورت معاد، ضرورت نبوت را اثبات میکند و گاهی برعکس. اگر معاد باشد باید راهی بسوی آن باشد پس راهنمایی میخواهد پس ضروریست. 4⃣ملحدین گویند «نموت و نحیا» و مومن گوید «امات و احیا» یعنی ما خودبخود نمیمیریم و زنده نمی شویم بلکه کسی این کار را میکند. 5⃣قرآن گوید موت بدون اماته و حیات بدون احیا و زنده کردن ممکن نیست پس فاعل میخواهد که خداست اما انسان مادی گوید انسان خودش می‌میرد. 6⃣«ثم الیه ترجعون» احتجاج بر معاد است یعنی چون خداوند «حکیم» است و کار عبث نمیکند نمیشود که انسان را از خاک بسازد و سپس دوباره به خاک تبدیل کند پس باید زنده کردن جدیدی باشد که نتیجه داشته باشد. 7⃣در آخرت، دیگر نظام علّی و معلولی به دست انسان نیست که با ضوابط یا روابط گناه کند لذا احیای پس از مردن با احیای اولیه در دنیا فرق میکند. 8⃣قرآن گوید عذاب جهنم شبیه هیچ عذابی در دنیا نیست یعنی هر چقدر هم پیشرفت کند و عذاب سختتر شود مانند جهنم نمیشود همانطور که هر چقدر رفاه در دنیا کاملتر شود اصلا نمیتواند به رفاه بهشت برسد. 9⃣قرآن کتاب هدایت است و هیچ سخن باطلی در آن نمی آید مگر اینکه تذکر می دهد این است لذا مثل کتب علمی نیست که حرف باطل را فقط از دیگری نقل کند و آنرا رد نکند. 0⃣1⃣ انسان چه خوب باشد چه بد در خواب نمایان میشود و آنرا میبیند! 1⃣1⃣در سوره غافر دو اماته به معنای انتقال به دنیای دیگر است که اولی اماته در دنیا و احیا در برزخ است و دومی، اماته در برزخ و احیا در قیامت است. وگرنه موت قبل از حیات در دنیا که اماته نیست چون قبلش حیاتی نبوده که خدا آن را بمیراند اما آیه مورد بحث اگرچه تنها یک اماته را بیان داشته اما با «ثم الیه ترجعون» بر برزخ هم دلالت میکند. 🚸🚸🚸🚸🚸🚸 🔴 دسترسی سریع به فهرست جلسات تفسیر سوره بقره 🔴eitaa.com/tafsire_tasnim1/1542 📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜 تفسیر بزرگ تسنیم👇 ✅ eitaa.com/joinchat/1076887553Cfdb847e190‍
📇 خلاصه تفسیر سوره 📆 جلسه: 90 🔖 آیه: ۳۰ 📚 مفسر: علامه جوادی آملی ✅ آیه۳۰ سوره بقره واذ قال ربک للملائکة انی جاعل فی الارض خلیفة قالوا اتجعل فیها من یفسد فیها ویسفک الدماء ونحن نسبح بحمدک ونقدس لک قال انی اعلم ما لا تعلمون (به خاطر بیاور) هنگامی را که پروردگارت به فرشتگان گفت: «من در روی زمین، جانشینی [= نماینده‌ای‌] قرار خواهم داد.» فرشتگان گفتند: «پروردگارا!» آیا کسی را در آن قرار می‌دهی که فساد و خونریزی کند؟! (زیرا موجودات زمینی دیگر، که قبل از این آدم وجود داشتند نیز، به فساد و خونریزی آلوده شدند. اگر هدف از آفرینش این انسان، عبادت است،) ما تسبیح و حمد تو را بجا می‌آوریم، و تو را تقدیس می‌کنیم.» پروردگار فرمود: «من حقایقی را می‌دانم که شما نمی‌دانید.» 🔰 مفاهیم این جلسه: 1⃣ . گفتیم همه چیز برای انسان آفریده شده است. فرشتگانی هستند که مدبرات امرند کدام انسان است که آسمانها و زمین برایش آفریده شده است؟ لذا خدا مساله خلافت و خلیفة الله را حالا مطرح میکند. گوید من توی انسان را در زمین خلیفه خودم قرار دادم و او همان کامل است نه حیوان ناطق که انسانیت در او نیست. 3⃣ چرا در اینجا خدا از ضمیر متکلم وحده استفاده کرده و گوید «من قرار دادم»؟ هر جا که کاری را بوسیله فرشتگان انجام دهد از ضمیر متکلم مع الغیر یا «ما چنین کردیم» استفاده میکند. 4⃣در مسایل همیشه میگوید من اینکار را کردم. لا اله الا انا 5⃣ که برای انسان است انسان را جانشین فرشتگان در تدبیر امر نمیکند چون فرشته معصوم است و اقتضا زمین بودن، و غضب و جنگ است و نمیشود همه انسانها معصوم باشند لذا خدا برای انسان، پیامبری مثل خودش آورد نه از فرشتگان. 6⃣انسان خلیفه انسانها و جنیان پیشین نیست چون این مقام بزرگی نیست که فرشتگان بخواهند در قرآن به خدا بگویند این مقام را به ما بده اما شایسته آن نباشند. 7⃣خلیفة الله باید ظهور تمام اسامی فعلی خدا باشد و میتواند باشد زیرا او خلیفه مطلق است. 8⃣ بحث درباره اصل و «آغاز پیدایش انسان کامل» است نه برتری یک پیامبر بر دیگری. لذا فرشتگان شایسته این مقام نبودند و آن ، انسان کاملیست که به فعلیت کامل رسیده است و توانش را دارد و فرشتگان ندارند. 9⃣انسانی که کامل نیست به مقدار نقصان کمال، به حیوانیت نزدیک شده و کسی که کاملا منحرف است را خدا همانند چهارپایان و بدتر از آنها میداند لذا دیگر نیستند. 0⃣1⃣دلیل اینکه فرشتگان به خدا گفتند میخوای موجودی بیافرینی که خونریزی و کند اینست که از «فی الارض» فهمیدند که خاصیت زمینی بودن، جنگ و خونریزی و فساد است و یا فرشتگان، موجودات قبلی را که در زمین زندگی میکردند را دیده بودند که فساد و معصیت میکردند. 1⃣1⃣ خدا در جواب فرشتگان گفت: در این کار نکته ایست که من میدانم و شما نمیدانید. اگرچه شما همیشه مرا تسبیح وتحمید میکنید و او با فساد و شهوت عجین شده اما او طوری تسبیح و تحمید میکند که شما نمیتوانید. لذا معصوم گفت تسبیح را ما به فرشتگان یاد دادیم لذا انسان معلم فرشتگان است. 2⃣1⃣ فقط خدا میتواند خلیفه را جعل کند نه فرشتگان و غیره. در جایی هم که از ذات و توانایی فرشته خارج است، آنها دیگر مدبر امر نیستند لذا خدا به شیطان گفت چرا به انسان سجده نکردی در حالیکه انسان به دست من و بدون واسطه خلق شده نه به تدبیر فرشتگان و غیره. 3⃣1⃣آیه گوید معلم انسان کامل اول، یعنی حضرت آدم، خود خدا بوده که بلاواسطه، حقایق اشیای عالم را به آدم یاد داد. 4⃣1⃣سخن گفتن خدا با انسان یا بلا واسطه است یا از طریق رسول و یا از پشت حجاب. 🚸🚸🚸🚸🚸🚸 🔴 دسترسی سریع به فهرست جلسات تفسیر سوره بقره 🔴eitaa.com/tafsire_tasnim1/1542 📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜 تفسیر بزرگ تسنیم👇 ✅ eitaa.com/joinchat/1076887553Cfdb847e190
📇 خلاصه تفسیر سوره 📆 جلسه: 137 🔖 آیات: ۵۰ 📚 مفسر: علامه جوادی آملی ✅ آیه ۵۰ سوره مبارکه بقره: «واذ فرقنا بکم البحر فانجیناکم واغرقنا آل فرعون وانتم تنظرون» و (به خاطر بیاورید) هنگامی را که دریا را برای شما شکافتیم؛ و شما را نجات دادیم؛ و فرعونیان را غرق ساختیم؛ در حالی که شما تماشا می‌کردید. 🔹🔹🔹🔹🔹 1⃣گفتیم که یعنی آزمون الهی لذا هم بلاء است هم . شکافنده خداست. خدا به موسی گوید تو عصایت را به دریا بزن و ما آنرا میشکافیم. خدا به دریا «دستور» شکاف میدهد و دریا شکافته میشود.(شعراء) یعنی موجودات همگی دارای اند. این شکاف طوری بود که زمین حتی نم هم نداشته باشد. فرمود ما همه همراهان موسی را نجات دادیم و همه همراهان فرعون غرق شدند اگرچه همه اینها گروه گروه وارد دریا میشدند. 2⃣هلاکت فرعونیان، آنها بود و از آن «مصون» نبودند اما نجات موسویان، بود و از آن مصون بودند تا خدا ببیند در برابر آن نجات آیا شکر میکنند! 3⃣بدین صورت مشخص میشود که چرا قرآن از گذشتگانشان یاد کرده و افراد حال حاضر را به آنها نسبت میدهد مثلا بگوید شما بنی اسراییل تا قیامت در تفرقه خواهید بود! زیرا قرآن، این افراد را همان دین گذشتگان میداند و از این لحاظ هستند. گوید سنت و یکی و دائمیست، اگر شما نیز مثل فرعون رفتار کردید همان عذاب را خواهید داشت. 4⃣خدا در مورد قوم ثمود میفرماید آنها را چنان ریشه کن کردیم که گویا هیچوقت در این سرزمین نبوده اند! این نتیجه اعمال کافران است. اما در مورد انبیا و اولیا گوید ما آدم و نوح و ابراهیم و پیروانش را بر تمام جهانیان برگزیدیم. لذا در جهان، و همواره حکومت میکنند و مانند «علف هرز»، خودرو و بی ریشه است که مدتی میروید و ریشه کن میشود و شرک جدیدی رشد میکند. 5⃣بنی اسراییل گرفتار بودند(پوزیتیویسم) نه عقل چنانکه میگفتند ما باید خدا را ببینیم و حس کنیم تا ایمان بیاوریم. خدا نیز دریا را شکافت و نمش را نیز خشک کرد اما باز هم ایمان نیاوردند. 6⃣چرا گاهی قرآن، نابودی را گاهی به فرعون و گاهی به نسبت می دهد؟ زیرا قرآن گاهی از موسی و خاندانش به عنوان آل موسی یاد میکند و بهمین صورت از آل فرعون و آل یعقوب نیز یاد کرده است که شامل خود فرعون و یعقوب نیز میشود و استثنا ندارد. 7⃣مکر به خود مکار برمیگردد. لذا هیچ کار بدی نیست مگر اینکه کننده کار را دربرمی گیرد. قرآن گوید سوء عذاب، فرعون را در دنیا دربرگرفت و قویتر از آن سوء عذاب، در آخرت فرعونیان را دربر خواهد گرفت. 8⃣قرآن و هدایت است نه «کتاب داستان». وقتی قرآن گوید گذشتگان شما اینطور بودند یعنی اگر شما هم آن طور باشید همان عذاب یا نعمتی که به آنها داده شد به شما نیز داده خواهد شد نه اینکه به گذشته خود افتخار کنید! نکته اصلی که متذکر میشود جهان با میگردد. 9⃣قرآن ابداً به سالی که یک اتفاق افتاده نمیپردازد زیرا نمیخواهد داستان بگوید بلکه میخواهد قانون الهی را بگوید. مورخ است که برایش جزییاتی چون سال شمسی و میلادی و غیره مهم است. 0⃣1⃣جهان یک خدا دارد و یک نظم که توحید است. شرک و کفر موقت و از بین رفتنی است چنان که قرآن نابودی کفار را چنان میداند که انگار اصلا از ابتدا نبوده اند. 1⃣1⃣گناه، امری عارضی و موقتی است لذا مثلا نباید گفت چرا این همه خونریزی در جهان زیاد است؟ زیرا خونریزان، اندک و افراد مظلوم بسیار زیادند. زیاد است اما کمند. پس در جهان چند فاسد هم هست که موقتیند و باید باشند تا مومنان آزمایش شوند، اما مومنین که گاهی تحت ستم نیز هستند همیشگیند و ماندگار. طبق دستور قرآن باید دست فاسد و ستمگر را قطع کرد تا غیر فاسدان که اکثریتند ایمان بیاورند. 🚸🚸🚸🚸🚸🚸 🔴 دسترسی سریع به فهرست جلسات تفسیر سوره بقره 🔴eitaa.com/tafsire_tasnim1/1542 📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜 تفسیر بزرگ تسنیم👇 ✅ eitaa.com/joinchat/1076887553Cfdb847e190
💠 حقوق جسم و جان آیت الله جوادی آملی: 🔸 انسان از آن جهت كه انسان است جانی دارد كه باید به حقّش برسد و جسمی دارد كه باید به حقّش نایل آید. مهم‌ ترین حق برای جان جوامع بشری، است و عدل و مهم ‌ترین حق برای جسم، است و سلامت آن حیاتِ عقلی است و این حیات مادّی است؛ هر دو را قرآن كریم تبیین كرده است. نه می ‌توان عقل جامعه را از جسم آنها جدا كرد و نه می‌توان جسم را جدای از جان به حساب آورد. سرّ اینكه قرآن چنین جامعیتی را به همراه دارد آن است كه یك كتاب عادی نیست؛ زیرا نه متكلّم و كاتب این كتاب عادی است و نه نحوه گفتن و تنظیم این كتاب عادی است. 🔸 سلامت جامعه از نظر اعتقاد به صورت است كه قرآن كریم توحید را به خوبی معنا كرده كه یك حقیقت است كه بالاصالة موجود است و آن خداست با اسماء و صفاتش که دارد جهان فرشته ‌ها و بشر و گیاهان و نبات و حیوان و جماد را اداره می ‌كند، دنیا و قیامت را اداره می ‌كند، شریك هم ندارد و هر چه در عالم فرض می ‌شود به اذن او كار می ‌كنند و دیگر هیچ! است كه در مسائل اجرای واقعاً حیات‌ بخش است. 🔸 مستحضرید كه در قوانین عمومی، حقوق عمومی، حقوق سازمان ملل و مانند آن موادّی را به عنوان تدوین كردند كه آن مواد دارای مبانی است، مبانی آن مواد عبارت از عدل است، آزادی است، استقلال است، امنیت است، امانت است، حُسن تفاهم است، زندگی مسالمت‌ آمیز است، محیط زیست است و مانند آن، اما این مبانی را از كجا می ‌گیرند دستشان كوتاه است. 🔸 یعنی «وَضْعُ كُلِّ شَی‌ءٍ فی مَوْضِعِه»[1] هر چیزی را در جای خود قرار دادن، مفهوم این عدل جاذبه دارد، خیلی شفاف و روشن است؛ اما اشیاء جایش كجاست؟ اشخاص جایش كجاست؟ ما چه شیئی را باید در جای معین بگذاریم و چه شخصی را باید به سِمت معین نصب بكنیم؟ اشیاء جایشان مشخص نیست، اشخاص جایشان مشخص نیست، با عقل مقدار كمی از این امور معلوم می‌ شود، اما بخش وسیعی از امور را وحی باید شكوفا كند. بنابراین اگر مسئله حقوق بشر است، سلامت بین ‌المللی است قرآن باید تعیین كند، سلامت منطقه‌ ای است قرآن باید تعیین كند، سلامت محلّی است قرآن باید تعیین كند. [1] ر.ک: نهج البلاغه، حکمت437؛ «الْعَدْلُ یضَعُ‏ الْأُمُورَ مَوَاضِعَهَا». 📚 پیام به همایش بهداشت و سلامت تاریخ: 1390/08/23 🔴 @tafsire_tasnim1
📇 عناوین خلاصه تفسیر سوره مبارکه 📆 جلسه: 152 🔖 آیات: ۶۲ 📚 مفسر: علامه جوادی آملی 1⃣ خلاصه جلسه: معیار نجات از نگاه قرآن، نامهایی چون مومن و منافق و غیره نیست بلکه هر کس که به «خدا و قیامت» داشته و کند عملش پیش خدا محفوظ بوده و از ترس و ناراحتی هم در امان است. 2⃣این آیه نمیگوید که دین، آزاد است و همه مثل همند و نجات میابند. اگرچه عقیده، تحمیلی نیست اما با هر عقیده ای در قیامت نمیتوان نجات یافت. آیات گوناگون داریم که غیر از مورد قبول نیست یا گوید با غیر مسلمانان بجنگید تا یا مسلمان شوند یا جزیه دهند. 3⃣طبق آیع هر کس بخواهد اهل نجات باشد باید باشد تا دینش قبول باشد اما نام مسلمان و یهودی و ... مهم نیست بلکه تنها عامل نجاتبخش، داشتن «اعتقاد صحیح به اصول اسلامی» و «عمل صالح به دستورات اسلامی» است. 4⃣عملی که مطابق وحی نبوده و عاملش، نداشته باشد، عمل صالح نبوده و پذیرفته نیست. کسی هم که وحی را بپذیرد الزاماً باید ایمان به آورنده وحی(پیامبر) را پذیرفته باشد. پس اعتقاد به خدا( )، قیامت( ) و آورنده وحی( ) در کنار عمل صالح، برای نجات ضروری است. (من آمن بالله و الیوم الآخر و عمل صالحاً)شبیه این ماده در آیه ۶۹ سوره مائده هم آمده است. 5⃣این آیه به اصول اساسی دین و عمل صالح اشاره دارد. عمل صالح هم نیاز به ایمان به آورنده وحی دارد و پیامبر، فطرت را در کنار کتاب الهی دو میزان قرار داده است. مومن واقعی کسی است که هم در کنار داشته باشد وگرنه اسلام یا ایمان ظاهری نجات بخش نیست. 6⃣چرا نامی از مشرکین و مجوس در آیه نیاورده؟ مشرکین که با ایمان سازگاری ندارد. مجوس هم نیامده چون صابئین ترکیبی از مجوس و غیر مجوسند. 7⃣چرا از نجات یهود و ... سخن گفته است؟ ♦️نگاه اول اینکه، همه باید شوند اما نه مسلمان ظاهری بلکه مسلمان واقعی یعنی کسی که معتقد به توحید، معاد و نبوت پیامبر آخر بوده و عمل صالح طبق دستورات اسلام بکند. ♦️نگاه دوم به این آیه اینست که منظور آیه این است که یهودیان واقعی، مسیحیان واقعی و صابئین واقعی که قبل از آمدن اسلام میزیسته اند همانند مسلمانان واقعی کنونی، اهل نجاتند. 8⃣نگاه دوم صحیح نیست چون قرآن، کتاب و نشان دهنده راه آیندگان است و نمیخواهد بگوید که یهودیان و مسیحیان گذشته خیالشان راحت باشد. این کتاب، کتاب دعوت است. مسلمانان و یهودیان و مسیحیان و مجوس را دعوت میگند به ایمان حقیقی. 9⃣ ، کسانیند که به خدا و معاد معتقدند اما معتقد به هستند لذا گویند بعد از مرگ در همین دنیا پاداش و کیفر میبینند بطوریکه پس از مرگ، روح به بدن دیگری وارد میشود. البته تناسخ باطل است اما اینها هم خطوط کلی را قبول دارند. 🚸🚸🚸🚸🚸🚸 🔴 دسترسی سریع به فهرست جلسات تفسیر سوره بقره 🔴eitaa.com/tafsire_tasnim1/1542 📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜 تفسیر بزرگ تسنیم👇 ✅ eitaa.com/joinchat/1076887553Cfdb847e190
📇 خلاصه متنی تفسیر سوره مبارکه 📆 جلسه: 170 🔖 آیات: ۸۶ - ۸۷ 📚 مفسر: علامه جوادی آملی 1⃣میفرماید ما از شما بر عدم قتل گرفتیم و شما هم علم به میثاق داشتید و اقرار به میثاق کردید اما عامدانه این کار را کردید. این همان استکبار است. یعنی وقتی «حق» را دید و برایش روشن شد خود را برتر از حق ببیند. گوید فرقی بین شما و آل فرعون نیست چون هر دو حق را دیدید اما خود را بالاتر از حق دانستید. چنانکه خصوصیات پیامبر اسلام را از راه کتاب فهمیدید و با حس هم هنگام تولدش دیدید اما در برابرش ایستادید. 2⃣آنچه که بر اعمال شما حاکم است است نه دین لذا نمی توانید به اعمالتان رنگ دینی بدهید چنان که حتی آزاد کردنِ هم دینیتان با فدیه، به جهت علاقه به نژادتان و است نه اینکه اجرای حکم الهی و «خداپرستی» باشد. پس همین عملتان هم کفر است نه ایمان چون «کفر و ایمان» جمع نمیشود. پس تمام اعمال یهود است چون همه اعمالشان مطابق میلشان است نه دین. 3⃣ به معنای باران است. زمینی که باران دیده را منصور گویند. لذا در معنای قرآنی، نصرت یعنی باران رحمت الهی برای حل مشکلات و شستن گناهان بندگان. گوید این یهودیان نه از درونشان راهی برای نجات دارند و نه از بیرون به آنها نصرت و کمی می رسد. 4⃣فرمود شما از حضرت موسی تا عیسی که آخرین پیامبر بنی اسراییل بود، هر پیامبری برایتان فرستادیم یا کشتید یا بدرفتاری کردید. گوید در پشت سر و بعد از حضرت موسی، پیامبران زیادی برایتان آوردیم «و قفّینا من بعده الرّسل» و با همه بدرفتاری کردید. طبق قرآن، یهود از زبان حضرت داوود هم لعنت شدند! 5⃣به حضرت عیسی غیر از علم و حکمت، داده شد. روح القدس یعنی روحی که مقدس و پاک است. حال جبرئیل می تواند مصداقی از روح القدس باشد چنانکه انسان کامل هم مصداق آن است. 6⃣میفرماید عده ای از پیامبران را کشتید و عده‌ای را تکذیب کردید اما این رویه عملی شماست و پایان نیافته بلکه همین حالا هم اگر برایتان پیامبری بیاید همین کار را میکنید. علت این هم این است که یهود است نه «حق محور». معبودشان هواست. کتاب را به میل خود تفسیر میکنند اگر مطابق میلشان نبود نمیپذیرند پس آنچه میپذیرند هم به جهت موافقت با میل و هوا و هوسشان است نه اینکه به جهت حق محوری و باشد. 7⃣بحث از : انسان بیش از یک روح ندارد و هر چه در انسان است به منزله قوای این روح است. اما این روح درجاتی دارد که می تواند طی کند. 🔺۱. گاهی این روح در حد نفس نباتی است و تنها به فکر رشد کردن یعنی خوردن و پوشیدن است مانند کودکان نوزاد که میشود و گیاه بالفعل و حیوان بالقوه. 🔺۲. اگر از این مرحله گذشت و به مسایل عاطفی و اجتماعی و خدمات به دیگران برایش مطرح شد میشود بالفعل و انسان بالقوه. 🔺۳. اگر از این مرحله هم گذشت و برایش مسایل عقلی، معارف الهی، ایثار و گذشت و عدل مطرح شد آنگاه وارد حوزه شده است. برای این انسان دیگر فرقی نیست و همه را انسان گویند و این تا مرز رسیدن به اوصاف الهی، هیچ مرزی ندارد و انسان می تواند مرتبا در انسانیت، بالاتر رود. 8⃣یکی از اصحاب نزد حضرت صادق میرود و میگوید پدرتان حضرت باقر، با اینکه پیامبر را ندیده از ایشان روایتی را بلاواسطه نقل کرده است. امام صادق سر را پایین برد و بعد از چند لحظه سر را بالا آورد و سخنی از خداوند را در همان لحظه به وی گفت! ایشان تعجب کرد که من آمده بودم بگویم چگونه باید روایت بلافاصله را از امامی که پیامبر را ندیده قبول کنیم حالا امام صادق بلاواسطه سخنی از خداوند را دارد نقل میکند! این نتیجه روح القدس داشتن است. 9⃣این درجات را با نام ارواح گوناگون می نامند و آن درجه عالی را گویند نه اینکه این یک روح جداگانه ای از روح انسانی باشد که گاهی بر انسان نازل شود بلکه انسان خودش می تواند با آن روح مقدس مرتبط شود و حتی از جبرییل هم بگذرد. اینها است نه اینکه انسان دارای چند روح جداگانه باشد لذا خداوند به حضرت عیسی، روحی داده بود که مقدس و مبرای از هر نقص و گناه و فراموشی و خطا و جهل بود. 0⃣1⃣در آیات دیگر هم گوید که حضرت عیسی دارای بود حتی در قیامت هم، خداوند این نعمت را برای عیسی میشمارد. خداوند میفرماید من تویِ عیسی را از شر و آزار یهودیان حفظ کردم وگرنه آنها باز هم درصدد آزار تو که پیامبری بودند. فرمود شما یهودیان هم را در عیسی دیدید، هم آیات و نشانه ها را بالاتر از استدلالات عقلیست دیدید اما باز خود را بالاتر دانستید لذا گروهی از پیامبران را آزار دادید و گروه دیگر را کشتید. 🚸🚸🚸🚸🚸🚸 🔴 دسترسی سریع به فهرست جلسات تفسیر سوره بقره 🔴 eitaa.com/tafsire_tasnim1/1976 📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜 تفسیر بزرگ تسنیم👇 ✅ eitaa.com/joinchat/1076887553Cfdb847e190