eitaa logo
تفسیر تسنیم
5.3هزار دنبال‌کننده
136 عکس
17 ویدیو
8 فایل
۱. صوت و خلاصه تفسیر تسنیم آیت الله جوادی آملی (از ابتدای سوره مبارکه حمد) ۲. مرور سریع آیات تمدن ساز و نظام ساز قرآن کریم پیشنهادات و انتقادات: @j_akbari
مشاهده در ایتا
دانلود
📇 خلاصه تفسیر سوره 📆 جلسه: 41 🔖 آیه: ۱٧ 📚 مفسر: علامه جوادی آملی ✅ آیه ۱۷ بقره: «مثلها کمثل الذی استوقد ناراً اضاءت ما حوله ذهب الله بنورهم و ترکهم فی ظلماتٍ لا یبصرون» مثل منافقان همانند مثل کسی است که آتشی روشن می کند (تا بوسیله آن راهش را در بیابان تاریک بیابد درحالیکه ) آن آتش اطرافش را روشن می کند. خدا نورشان را خاموش کرده و آنها را در تاریکی ها ترک می کند که راه را نیابند. 🛎🛎🛎🛎 🔰خاصیت مَثَل این است که را به تنزل می دهد یعنی مطالب عمیق عقلی را به سطح حس و خیال می رساند تا افرادی که فهم عمیق ندارند نیز مطلب را دریابند لذا اگر انسان عمیقتر و عاقلتر شد نیازش به مثال کمتر می شود. ❌(فلسفه هنر: تنزل معقول به محسوس جهت درک آسان مطالب عمیق عقلی) 🎁🎁 🔋مَثَل برای فهم است و تنها دانشمندان از مثل به ممثّل رسیده و به فهم کامل آن می پردازند.«و تلک الامثال نضربها للناس و ما یعقلها الّا العالمون/عنکبوت_43» لذا مَثَل برای علم یافتن به عقل و عاقل شدن است بدین معنی که علم مقدمه عقل است پس آنچه هدف است، است نه علم. 🎁🎁 💠علم همانند است برای رسیدن به عقل (انّ العلم وسیله التعقل) حال اگر کسی تمام عمر را به کسب علم گذراند گویی عمری را در حال نردبان سازی بوده است (و لا یعقلها الّا العالمون، العلم یقدّم علی العقل) 🎁🎁 🎯 عقل: آن چیزی است که بوسیله آن، انسان خدا را کند وگرنه عقلی که همه می پندارند چیزی جز وسیله کسب علم و نردبان سازی نیست. ( ) 🎁🎁 🔴آیه گوید انسان از خود ندارد و برای یافتن راه سعادت باید از نور آسمان و زمین یعنی خداوند نور بگیرد. حال منافقین آتشی روشن می کنند که تنها اطرافشان را روشن می کند و می خواهند با آن چراغ راه را یابند. خدا آن نور را خاموش کرده و او را به حال خود رها می کند. پس اینها خدا را فراموش کرده و خدا نیز اینها را فراموش می کند. 🎁🎁 ♦️(نکته اخلاقی: تنها زمانی خداوند انسان را فراموش کرده و به حال خود رها می کند که انسان خدا را فراموش کند و به خدا اهمیت ندهد وگرنه در همه حال می توان کرد و به سمت خدا برگشت.) 🎁🎁 🔷خدا چگونه انسان را فراموش می کند؟ می دانیم که خداوند، است و فراموشی در او راه ندارد. این فراموشی همان گرفتن لطف و رحمت خاص خداوند از منافقین است. خدا هم نور عمومی است «الله نور السماوات و الارض/نور_35» و هم نور خاص هم دارد که هدایت و رحمت خاص است که در مساجد و خانه های اهل بیت یافت می شود.(نور_36) 🎁🎁 💠اینکه بجای (الذین) گوید (الذی) بدین دلیل است که در یک سرزمین کبریت را ابتدا یک نفر زده و بقیه را به دنبال خود می کشاند اما خدا نور همگی آنها را با هم خاموش می کند «ذهب الله بنورهم» ⭕️نور الهی را هیچگاه نمی توان خاموش کرد. قرآن گوید این کار مثل این است که کفار و منافقین می خواهند با فوت، نور را خاموش کنند! مگر ممکن است؟ «آنها می خواهند نور خدا را با فوت (و تبلیغات) خود، خاموش کنند ولی خدا چیزی جز کامل کردن نور خود را نمی خواهد اگرچه کافران خوش نداشته باشند./توبه_32» پس در اینجا خدا نور آنها را خاموش کرده و نور خود را کامل می کند. 🎁🎁 🏮حضرت علی (ع) می فرماید زرق و برق دنیا تنها مانند رعدی است که لحظه ای جلوی پای آدم را روشن می کند اما برای یافتن راه دراز قیامت این نور کارایی ندارد. 🔴 دسترسی سریع به فهرست جلسات تفسیر سوره بقره 🔴eitaa.com/tafsire_tasnim1/1117 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 تفسیر بزرگ تسنیم👇 ✅ eitaa.com/joinchat/1076887553Cfdb847e190
📇 خلاصه تفسیر سوره 📆 جلسه: 42 🔖 آیه: ۱٧ 📚 مفسر: علامه جوادی آملی ✅آیه 17 بقره: «مثلها کمثل الذی استوقد ناراً اضاءت ما حوله ذهب الله بنورهم و ترکهم فی ظلماتٍ لا یبصرون» ♦️گفتیم که مَثَل آوردن برای تنزل مطلب از به است. امام رازی در تفسیر گوید سوره ای در است به نام سوره الامثال. پس در دیگر کتب الهی نیز مثلها آورده شده است تا فهم مطالب برای عموم مردم آسانتر شود. 💠مثل را پس از می آورند تا دستیاری برای فهم مطلب باشد. سوره بقره نیز پس از استدلال منفی و مثبت بر چرایی هدایت نشدن منافقین این مثال را ذکر کرده است. 🕳🕳🕳🕳 🔰اگر انسان دو چیز را بداند راه درست را طی خواهد کرد: راه و هدف ❌در این مورد قران گوید منافقان یا با سرعت به سمت می روند یا اصلاً قدرت رفتن ندارند یعنی یا را نمی دانند که با سرعت راه اشتباهی و سراب را طی می کنند و در آخر میفهمند که اشتباه بوده و تمام انرژیشان مصروف این اشتباه شده و دیگر قدرتی برای برگشت ندارند و یا اینکه اصلا را نیز نمی شناسند که در این صورت از حرکت بازخواهند ایستاد. 🔷اینکه منافقان گاهی هدف را نمی دانند و اشتباهاً سرابی را هدف پنداشته و به سرعت به سمتش می روند در آیه 39 سوره نور آمده «و الذین کفروا اعمالهم کسراب بقیعه...» اما گاهی نیز اصلا راه را نمی بینند که آیه مورد بحث ما یعنی آیه 17 بقره این مورد را روشن می کند. ⭕️خدا گوید ما ابتدا می گذاریم منافقان کمی از راه را بروند و سپس با خاموش کردن چراغشان سردرگمشان می کنیم چون کسی که در ابتدای راه حرکت نکرده دچار نمی شود اما کسی که در میانه راه از حرکت می ماند سردرگم می شود. 🔹🔹🔹🔹 🔴حال اگر نه راه را دانستیم نه هدف را، در اینجا آیه 26 سوره تکویر گوید: به کجا می روید؟! «فأین تذهبون؟» کفر و نفاق یک راه نیست که اگر به نتیجه نرسید بازگردید و دوباره راه دیگری بروید. اگر و انسانی از دست رفت دیگر قابل بازگشت نیست. 🔸🔸🔸🔸 ♦️قران گوید از سوی خداست تا برای انسانها تذکری شده و به سوی خدا بازگردند. مومنان از رنجها به یاد خدا می افتند و غیر مومنان متذکر نمی شوند. در اینجاست که خداوند درهای نعمت ها را به روی کافران و منافقان باز می کند تا مغرور و مست در کفر خود فرو روند تا به یکباره آنها را در عذاب خود داخل کنیم (انعام_44). اما کافران فکر می کنند این که خدا به آنها داده برایشان خیر است در حالیکه این قدرت دادن، برای این است که هر چه بیشتر در خود فرو روند و به خدا نزدیکتر شوند. 🔴یزید برای اثبات حقانیت سلطنت خود در برابر حضرت زینب به آیه 26 آل عمران استدلال کرد که می گوید: خدا به هر کس که بخواهد و پادشاهی میدهد «تؤتی المُلک من تشاء» و حضرت زینب در پاسخ به او به آیه 178 همان سوره اشاره کرد که دادن قدرت به کفار و دادن مهلتی به آنان برای بهره مند شدن از نعمات الهی را نه علامت خوبی و خیر، که بیشتر و فرو رفتن در عذاب خداوند دانسته است چون پایان کار کافر، عذاب الهی است. 🔹🔹🔹🔹 🔰اگر چشم در دنیا عادت به دیدن کرد و حق را ندید در آخرت کور محشور می شود چون در آخرت دیگر باطلی نیست که بتواند ببیند و همه چیز است و لذا او که چشمم عادت به دیدن حق ندارد کور محشور می شود. بدین جهت و نه بهشت را در آنجا می بینند و نه جهنم را. لذا ندانستن راه جهنم برای ورود به آن باعث سردرگمی بیشتر بوده و خود عذابی فوق عذاب است اما در جلو و سمت راست خود نوری دارند که پیشاپیش آنها می رود تا راه را ببینند. مومنان جهنم را نیز می بینند چون حق است. ❎❎❎❎ ♻️سِرِّ اینکه انسان می تواند از بهائم (درندگان) نیز گمراهتر شود این است که او است که درنده شده و لذا تمام هوش و استعداد خود را در راه این درندگی مصرف خواهد کرد و لذا کسی از شرِّ او در امان نخواهد بود مثل اینکه علم می آموزد تا بمب شیمیایی بسازد! اما اگر واقعا بهیمه بود انسانها می توانستند از شر او در امان باشند و لذا از بهائم نیز گمراهتر و پستتر می باشند. (بل هم اضلّ سبیلاً) 🔴 دسترسی سریع به فهرست جلسات تفسیر سوره بقره 🔴eitaa.com/tafsire_tasnim1/1117 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 تفسیر بزرگ تسنیم👇 ✅ eitaa.com/joinchat/1076887553Cfdb847e190
📇 خلاصه تفسیر سوره 📆 جلسه: 63 🔖 آیه: ۲۳ و ۲۴ 📚 مفسر: علامه جوادی آملی ✅ آیه ۲۳ و ۲۴ سوره بقره: «و ان کنتم فی ریبٍ ممّا نزّلنا علی عبدنا فأتوا بسورةٍ من مثله و ادعوا شهداءکم من دون الله ان کنتم صادقین-فان تفعلوا و لن تفعلوا فاتّقوا النار التی وقودها الناس و الحجارة اعدّت للکافرین» 🚸🚸🚸🚸 💠در ادامه بحث از و حاکم بودن اصلِ عقلیِ علیت بر معجزات باید گفت که معجزه در بوده و تنها تفاوتش با دیگر چیزها این است که معجزه راههای عادی را طی نمی کند و اسباب و عللی در آن دخیل هستند که انسان ها آنها را نمی شناسند یا ندیده اند. ♦️مثلاً همه موجودات از و آبند و لذا ماری که از همان خاک و آبست توسط عصای حضرت موسی راه چند ملیون ساله را در چند ثانیه طی می کند تا به مار بالغ تبدیل شود اما از بین نمی رود و مار از عدم بوجود نمی آید. یا اینکه ایشان با عصایش آبهای گذشته را از بین برده و جلوی آبهای جدید را می گیرد تا در وسط دریا یک باریکه خشکی برای عبور ایجاد شود یعنی همان کاری که سد می کند اما با عللی دیگر و در زمان کوتاهتر. 🍀معجزه پیامبران همیشگی است یعنی تا قیامت کسی نمی تواند آن معجزات را انجام دهد زیرا معجزات متکی به وجود خداوند هستند و علل و اسبابش توسط خداوند با این سرعت کنار هم می آیند. علت دیگر این است که خطوط کلی دین رسولان گذشته همگی واحد است و آن است اما خطوط جزیی ادیان تغییر می کند لذا دین اسلام به علت تکامل، بر ادیان قبلی مسلط و است. (مائده_۴۸) ♦️ اصلی است نه حسی و تجربی زیرا تجربه و مشاهده تنها تاثیر و رابطه دو چیز بر هم را کشف می کند نه سلسله علل را. لذا تنها عقل می تواند از این سلسله علل، اصل علیت را برای همه موجودات جهان استنباط کند. 🔰طبیب و مهندس جهان بین نیسنند و تنها است که در مورد ابتدا و انتها و هدف جهان صحبت می کند. فلذا افرادی که با سرو کار دارند اولین افرادی هستند که معجزه را نمی توانند بپذیرند اما فلاسفه معجزه را رد نمی کنند. 🔴علم مادی فقط در اشیا سخن می گوید نه سیر عمودی؛ یعنی سه سوال می کند (این چیز قبلاً چه بوده؟ الان چیست؟ بعداً چه خواهد شد؟) اما علم عقلی به این می پردازد که چه کسی این موجودات را ایجاد کرد و چرا اینکار را کرد؟ لذا علوم عقلی به سلسله علل توجه دارند و گویند مبدأ و معاد چیست؟ لذا علوم عقلی از دو سیر عمودی صحبت می کنند: یک سیر که از خدا شروع می شود و سیر دیگر که به خدا ختم می شود! (هو الاول و الآخر/حدید_۳) ✅خداوند به عالمان مادی گوید شما به جهان افقی نگاه کرده اید در حالیکه در همان هم به همه جهان آگاه نبودید و فکر کردید چوب نمی تواند به مار تبدیل شود. شما در علم، بُعد اثباتی را نشان داده اید اما نمی توانید بعد سلبی را نیز نشان دهید یعنی می توانید بگویید امکان وجود اشیا از این راهی که ما آنرا دیده ایم و به آن داریم وجود دارد اما نمی توانید بگویید غیر از این راه ، هیچ راه و علت دیگری برای موجود شدن اشیا وجود ندارد. 📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜 تفسیر بزرگ تسنیم👇 ✅ eitaa.com/joinchat/1076887553Cfdb847e190
📇 خلاصه تفسیر سوره 📆 جلسه: 76 🔖 آیه: ۲۶ 📚 مفسر: علامه جوادی آملی ✅آیه ۲۶ بقره: «انّ الله لا یستحی أن یضرب مثلاً مّا بعوضةً فما فوقها فامّا الذین آمنوا فیعلمون انّه الحقّ من ربّهم و امّا الذین کفروا فیقولون ماذا أراد الله بهذا مثلاً یضلّ به کثیراً و یهدی به کثیراً و ما یضلّ به الّا الفاسقین» 🔰نقشِ مَثَل این است که دامنه معقول را از بودن به بودن منتقل می کند. مخالفین گاهی در محتوا اعتراض دارندو گاهی در نحوه تبیین مطلب. در آیه ۲۶ بقره اینها در نحوه تبیین اعتراض می کنند که چرا اینگونه مثل زده است؟ ✅عقل همیشه همراه با حیا است و اگر اهل حیا نبودیم عاقل هم نخواهیم بود. اما کمالات یا محدودند که هستند مانند خالق و یا نامحدودند و مقابلی ندارند مانند علم که هستند و لذا جهل در مقابلش برای خدا وجود نداد. حیا برای کار بد است و چون مَثل زدن کار بدی نیست لذا خدا از مثل زدن حیا ندارد. ♦️ما نباید به این فکر باشیم که فقط به جهنم نرویم و نسوزیم چون خداوند خیلی ها را نمی سوزاند بلکه باید فکر بهشت و لقای خدا باشیم. اگر قران را فهمیدیم اثرش را در جان خود میفهمیم که تغییر کرده ایم. ♦️قران گوید ما همه انسانها را وقتی که به پیری می رسند ضعیف می کنیم اما در مورد نفرموده که همه را در پیری جاهل و عوام می کنیم بلکه گوید بعضی انسانها را در پیری کاری میکنیم که هر چه آموخته بودند فراموش می کنند. لذا افرادی هم هستند که در پیری همه چیزهایی که آموخته بودند را در یاد دارند. اگر کسی اهل باشد در پیری به فراموشی دچار نمی شود. 🔰قران در آیه مورد بحث ما، مومن را معرفی می کند و گوید «فامّا الذین آمنوا فیعلمون انّه الحق من ربّهم» و لذا کافر را با جهل همراه می داند.«و امّا الذین کفروا فیقولون ماذا اراد الله...» پس علم با ایمان آمیخته است. 💠حق دو قسمت است: که همیشگی و نامحدود است و آن تنها خداست. که محدود است که نه به خود متکی است و نه به غیر خدا متکی است. در مورد حق ذاتی آیه ۶۲ حج گوید «ذلک بانّ الله هو الحق» همین را در آیه ۳۰ لقمان نیز می گوید. 💠حق فعلی که فعل خدا و محدود است نیز در آیه ۶۰ آل عمران آمده «الحقّ من ربّک». کار خدا و قانون است نه مطابق قانون اما دیگران هر چه می کنند از خدا«من ربّک» و مطابق قانون خدا یعنی قانون نظام آفرینش است. اگر گفتیم «علیٌّ مع الحق و الحقّ مع علیٍ» هر جا حق است علی در آنجاست و هرجا علی است آن حق است یعنی این صفت ذاتی. 📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜 تفسیر بزرگ تسنیم👇 ✅ eitaa.com/joinchat/1076887553Cfdb847e190