eitaa logo
کانال تقی متقی
257 دنبال‌کننده
404 عکس
43 ویدیو
3 فایل
شاعر، نویسنده، پژوهشگر، مترجم، ویراستار ، روزنامه نگار و مدیر فرهنگی این کانال، بازتاب دهنده سروده ها، نوشته ها، فایل های صوتی و آرای تقی متقی است.
مشاهده در ایتا
دانلود
«حسن یوسف» تو زیباتر از آن بودی که تکلیف نگاه، روشن باشد؛ زنان حسود دست از ترنج باز شناسند و مردان متعصب راه خانه را گم نکنند. زیبایی ات تاریخ را ورق می زد جفرافیا را در تنگنا می افکند. زیبایی ات «نیل» را به دو نیم کرد: نیمی خشک که موسی از آن گذشت و نیمی آب که فرعون در آن غرق شد! @taghimottaghi40
«شیطان متشاعر» شاعر نمی تواند اسلحه به دوش در برجک نگهبانی بطالت لحظه ها را تماشا کند؛ شاعر نمی تواند مگسی را حتی در تار عنکبوت گرفتار ببیند؛ شاعر نمی تواند زیبایی ریخته بر زمین را جمع نکند؛ شاعر نمی تواند هراس خرگوش های سرآسیمه را از چنگال عقاب های وحشی تاب بیاورد؛ شاعر نمی تواند بی خیال اندوه آوارگان به سیاحت غرب برود و سیگار برگ دود کند؛ شاعر نمی تواند بوی خون بشنود و چونان نهنگ هجوم نبرد. پس هرگاه شاعری دیدید که از اندوه غریب غزه بی اعتنا گذشت و سی و چند هزار لبخند عاشق پرپر را تنها عددی انگاشت، بدانید که او یا عقربی است جراره یا شیطانی است متشاعر! @taghimottaghi40
«کوتاه نوشت» ملتی که ایستادگی را بلد باشد، دشمنانش آرزوی شکست او را به گور خواهند برد. @taghimottaghi40
«باغ از پرنده پر شد» وقتی بهار آمد شد سبزه سبز در دشت پروانه بال و پر زد بلبل به نغمه برگشت با نغمه های بلبل باغ از ترانه پر شد لبخند زد شکوفه سیب از جوانه پر شد از خواب ناز برخاست هر گوشه ای نهالی بادی وزید و پیچید هر جا صدای بالی یکباره باغ انگار از خنده خنده پر شد هر برگ، پر درآورد باغ از پرنده پر شد. @taghimottaghi40
"غدیر" ...ناگهان در آن هوای داغ بوی بالی در فضا پیچید کاروان حاجیان می رفت در دل مردی صدا پیچید یک فرشته با زبان وحی گفتنی ها را به جانش ریخت راز پنهان ولایت را مثل شعری بر زبانش ریخت آن فرشته رفت، اما مرد دید إحساس خوشی دارد لحظه ای حس کرد باران است روی خاک تشنه می بارد راهیان را گفت باز آیند رفتگان را گفت برگردند تا که در چشم غدیر خم با علی (ع) آیینه تر گردند ...تا رسول حق به لب آورد جمله "من کنت مولا" را دیده ها سوی علی چرخید جلوه ای بود آن تماشا را ...حاجیان در آن هوای داغ دل به پیمان ولی دادند یک به یک آغوش وا کردند دست بیعت با علی (ع) دادند. @taghimottaghi40
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سئوال مجرى راديو از بزرگترين ثروتمند هندى ايرانى تبار: آقا شما كى خوشبخت بوديد در زندگى؟پاسخ قابل تأملش را بشنوید! ❤️❤️❤️❤️❤️
«کوتاه نوشت» ثروت انباشته ای که گرهی از زندگی کسی نگشاید، بهتر آنکه دیر نپاید. @taghimottaghi40
"خدا" تو را دوست دارم تو را ای شکوفاترین راز هستی! فریباترین واژه ی روزگاران! که دل می بری از بهاران و باران. بهاران تو را دوست دارند و مثل زمان های دلتنگی من چه زیباست باران ببارند. تو را دوست دارم بهاران بارانی من! تب تند تکرار یک نام در شام حیرانی من خدا! @taghimottaghi40
«کوتاه نوشت» هر جا که از دست «تدبیر» کاری برنمی آید، بدان که پای «تقدیر» در میان است. @taghimottaghi40
. : «ای محرم!» باز هم آمدی داغ بر دوش گرد غم در نگاهت نشسته اشکبار و پریشان و دلتنگ سوگوار و سیه پوش و خسته آمدی تا که آیینه هامان رنگ گل های پرپر بگیرند آمدی تا که گل های پرپر رویشی تازه از سر بگیرند ای محرم، محرم، محرم! آه ای کوه، ای کوه بشکوه! قصه های تو بسیار بسیار غصه های تو انبوه انبوه با علم های سرخ و سیاهت کوچه ها رنگ دیگر گرفتند نوحه خواندی و فوجی فرشته مثل ما شیون از سر گرفتند کربلایت شقایق ترین داغ در دل باغ های زمین است جاودان باد نام بلندش کربلایی که مردآفرین است. @taghimottaghi40
«سقای دشت کربلا» دوباره آمده ای تا یک دل سیر، گریه کنیم؛ جوهر اندوهت را بر صورت روز بپاشیم و شب را نوحه گری بیاموزیم؛ تو هر ساله پیراهنی به رنگ غم به تن می کنی و با پرچمی سرخ در کوچه ها گلچرخ می زنی؛ و من فکر می کنم رستم شاهنامه از صفحات بیرون زده و سوار بر رخش مشک تشنگی تاریخ را بر دوش می کشد تا از شریعه عشق و وفا کام خیمه های سوخته را سیراب کند. @taghimottaghi40
هدایت شده از حسن پورمتقی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگه به دلتون نشست ما رو هم دعا کنید😭
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴اشتباه نکنین این گریه‌ها برای یه کلید ساده نیس... این اشک‌ها برای خونه‌ایه که توش بوی مادر پیچیده! خونه‌ای که توش گفتن و خندیدن و اشک ریختن و زندگی کردن... این خونه قلب داره، واسه همینه کلیدشو برای یادگاری میخواد نگه داره. غزه را از یاد نبریم!
"سقا" بر دامن او گرد مدارا ننشست سقا نفسی ز کار خود وا ننشست هر چند قلم شد علم بازویش با دست بریده باز از پا ننشست. @taghimottaghi40
. «یک کربلا غزه» شمر و یزید و حرمله، هستند هر روز آری روز عاشوراست امروز هم یک کربلا غزه مثل حسین بن علی(ع) تنهاست! @taghimottaghi40
«اباالفضل!» به شوق دست گیری، دل برون از آستین کردم بلندای برون از دسترس، دستی برون آور! @taghimottaghi40
«محاجه» کسی که تو را از دست داده باشد دهان سخن را گل می گیرد و در سکوت یک عمر با مرگ به محاجه می نشیند. @taghimottaghi40
هدایت شده از جهش ایران
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. ♻️ پسربچه‌های غزه در حال سیر کردن خود با برگ درختان! 🗳 جهش ایران | @jahesheiran
«نقطه پایان» (در هوای انتظار) محبوبم! از من رو برمگردان تاریک می شوم؛ ...و تاریکی نقطه پایان سطر زندگیست. @taghimottaghi40
«کوتاه‌نوشت» خودت باش، نه سایه این و آن، که هر چه دنبال شان بدوی، به ایشان نرسی! @taghimottaghi40
بساط خصم را سجیل بودی شب فرعونیان را نیل بودی شهادت در دلت آواز می خواند تو از آغاز «اسماعیل» بودی. @taghimottaghi40
(در هوای انتظار) ما را به عشوه کشت و رخ اما نشان نداد خورشید‌شوکتی که بلند است سایه اش. @taghimottaghi40
«صبح نوشخند» ای نخل سرفراز! ای سرو سربلند! دور از تو فتنه ها! دور از تو هر گزند! ای کشور حسین(ع)! ای مهد انقلاب! ای روزن امید در شام اضطراب! تفسیر «بودن» است هر نوبهار تو زیباست مرگ سرخ اما کنار تو! خاکت مزار شد صدها شهید را تا دید دیده ات صبح سپید را ما با تو زنده ایم ای چشمه حیات! معنای زندگی! ای کشتی نجات! طوفان و تندری! در چشم روزگار تصویری از جمال در قاب انتظار چون تیر جانشکار در چله کمان چون تیغ آخته بر فرق دشمنان چون ابر، سر به زیر چون عشق، سربلند مانند آفتاب در صبح نوشخند ایران قهرمان! ای پاسدار حق! حق یاور تو باد! در انتشار حق دشمن اگر چه کرد هر جا صدا بلند نام تو را نمود اما خدا بلند! @taghimottaghi40
«کوتاه نوشت» اگر حوصله کوچکی داری، در پی آرزوهای بزرگ مباش؛ نخست ظرفیت خودت را بیشتر کن! @taghimottaghi40
«تاریخ خونجگر» در خواب خرگوشی زمین مانده، زمان مانده جسم شهیدان وطن بی خانمان مانده آوار در آوار در ویرانه می چرخیم آتش به دل داریم و چون پروانه می چرخیم هر جا گلی گم کرده داریم و نمی دانیم ای وای مادر! وای خواهر! وای... می خوانیم تاریخی از تکرارهای خونجگر داریم جغرافیایی در جهان کور و کر داریم از چار سو بن بست روییدست و راهی نیست جز تکه تکه تکه گشتن تکیه گاهی نیست آوارگی بر دوش مثل باد می گردیم حیرت نصیبانیم و باداباد می گردیم در پیش چشم مردم دنیا فراموشیم آتشفشانی در درون داریم و خاموشیم! @taghimottaghi40