👈#تلنگر
گرگ وقتی میخواد زندگی کردن رو به بچههاش یاد بده!
اول گوسفندها رو نشون میده میگه گوشت اینا خیلی خوشمزهس، بعد چوپان رو نشون میده میگه: چوب اینا هم خیلی درد داره!
بعد نوبت میرسه به سگ چوپان! بچهش میگه بابا این که شبیه ماست. گرگ میگه اینو هر وقت دیدی فرار کن!
ما هر چی ضربه خوردیم از کسایی بود که شبیه ما بودن ولی از ما نبودن...
۵ راه برای داشتن #زندگی_شادتر
۱- داشتن دوستهای شاد
۲- کمتوقع بودن
۳- انجام یک کار هنری متفاوت
۴- خرید هدیه
۵- تغییردادن وضعیت بدنی به حالت شاد و خوشحال
دکتر انوشه میگه پنج تا نکته هست که زندگیتو عوض میکنه:
-اگر جواب توهین کسی رو به موقع ندی به خودش اجازه میده دوباره تکرارش کنه.
-همیشه حد و حریم خودتو نگه دار و اجازه نده حتی آدمهای مهم زندگیت
هم خط قرمز و حریمتو بشکنن.
-از آدم که به بقیه حسادت میکنه دور بمون چون یه روز از پشت بهت خنجر میزنه.
-همیشه جایی برو که تحویلت میگرن نه دعوتت چون گاهی دعوت از سر اجباره.
-اشتباه دیگران رو ببخش ولی فراموش نه!
بیهوده مخور غصه ے این دار فنا را
دریاب همین لحظه ے ڪوتاه بقا را
از فلسفه ے زندگے و مرگ چه دانیم؟
باید بپذیریم قوانین قضا را
بے هیچ گناهے همه محڪوم حیاتیم
در بند ڪشیدست جهان تک تک ما را
آن ڪس ڪه تو را ڪرده فراموش
رها ڪن
یک عمر نڪن خرج جفا گنج وفا را
اندیشه ے فردا نڪن اے بے خبر از عمر
شاید ڪه نباشیم جز این یڪشبه ما را
هرڪس ڪه مُنزه"بُوَد این چرخ فسونگر
صد جرعه به او بیش دهد جام بلا را
💞📘حکایت
پیرمرد زرگری به دکان همسایه زرگر رفت و گفت: ترازویت را به من بده تا این خردههای طلا را وزن کنم. همسایهاش که مرد دور اندیشی بود گفت: ببخشید من غربال ندارم. پیرمرد گفت: من ترازو میخواهم و تو میگویی غربال نداری، مگر کر هستی؟ همسایه گفت: من کر نیستم، ولی درک کردم که تو با این دستهای لرزان خود چون خواهی خردههای زر را به ترازو بریزی و وزن کنی مقداری از آن به زمین خواهی ریخت، آن وقت برای جمع آوری آنها جاروب خواهی خواست و بعد از آنکه زرها را با خاک جاروب کردی آن وقت غربال لازم داری تا خاک آنها را بگیری، من هم از همین اول گفتم که غربال ندارم.
هر که اول بنگرد پایان کار
اندر آخر، او نگردد شرمسار
"مولوی"
🌼#گفتار_نیک
سرخپوست پیری برای کودکش از حقایق زندگی چنین گفت : در وجود هر انسان، همیشه مبارزه ای وجود دارد مانند ،مبارزه ی دو گرگ!
که یکی از گرگها سمبل بدیها مثل، حسد، غرور، شهوت، تکبر، و خود خواهی و دیگری سمبل مهربانی، عشق، امید، و حقیقت است.
کودک پرسید : پدر کدام گرگ پیروز میشود؟ پدر لبخندی زد و گفت ،گرگی که تو به آن غذا میدهی ...
13.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
لطفا تا آخر این داستان رو بشنوید ♥️
در فراز و نشیب زندگی طاقت بیارید و صبر داشته باشید...
بزرگی میگفت؛
زنده بودن حرکتی است افقی، از گهواره تا گور.
اما زندگی کردن حرکتی است عمودی، از فرش تا عرش.
زندگی یک تداوم بی نهایت اکنون هاست ...
ماموریت ما در زندگی " بی مشکل زیستن " نیست،
" با انگیزه زیستن " است ...
" سلطان دلها " باش، اما دل نشکن ...
پله بساز، اما از کسی بالا نرو ...
دورت را شلوغ کن، اما در شلوغی ها خودت را گم نکن ...
" طلا " باش، اما خاکی
باران که شدی مپرس این خانه ی کیست
سقف حرم و مسجد و میخانه یکیست
باران که شدی، پیاله ها را نشمار
جام و قدح و کاسه و پیمانه یکیست
باران! تو که از پیش خدا می آیی
توضیح بده عاقل و فرزانه یکیست
بر درگه او چونکه بیفتند به خاک
شیر و شتر و پلنگ و پروانه یکیست
با سوره ی دل، اگر خدارا خواندی
حمد و فلق و نعره ی مستانه یکیست
این بی خردان، خویش خدا می دانند
اینجا سند و قصه و افسانه یکیست
از قدرت حق، هرچه گرفتند به کار
در خلقت حق، رستم و موریانه یکیست
گر درک کنی خودت خدا را بینی
درکش نکنی، کعبه و بتخانه یکیست..
#مولانا