eitaa logo
تجربه ها
14.4هزار دنبال‌کننده
5.2هزار عکس
1.4هزار ویدیو
42 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام خدا قوت. در مورد نام گذاری فرزند.از اونجایی که اسم حسن مثل صاحب این نام امام حسن مجتبی علیه السلام کم و غریبه. من و همسرم تصمیم گرفتیم هر وقت پسر دار شدیم اسمشونو حسن بذاریم.الان دو تا پسر داریم محمد حسن و امیر حسن😍😍هر چند تای دیگه هم داشته باشیم باز هم حسن میذاریم😊😊. اجر شما با مادر آقا امام حسن بابت کانال بسیار خوبتون و روشنگری های زیباتون.🌸
سلام حاج آقا، در مورد اسم فرزند جالبه بدونید اسم سه فرزند اولم محمدحسین و زینب و علی ، وقتی فرزند چهارم به دنیا اومد اسمش رو محمدحسن گذاشتیم . پسرم علی آقا اون موقع هنوز سه سالش تموم نشده بود . چند روزی از دنیا اومدن محمدحسن نگذشته بود که یک روز با ناراحتی اومد پیش من و با همون لحن بچگانه به من گفت مامان چرا اسم داداش ها محمد داره ولی اسم من نداره، من هم از این به بعد محمدعلی هستم . از اون موقع تا حالا که حدود دوسال میگذره فقط وقتی محمدعلی صداش بزنی جواب میده و با اینکه سنش خیلی کمه به هر کسی که علی صداش میکنه سریع میگه من محمدعلی ام . یکبار هم در حرم امام رضا (علیه السلام ) گم شده بود و خودش رو محمدعلی معرفی کرده بود و من هم که اصلا حواسم به این موضوع نبود خیلی طول کشید تا پیداش کردیم و از خادمین تحویلش گرفتیم ... من و همسرم برای اینکه بچه ها به اسم هاشون افتخار کنن و علاقه مند بشن شب میلاد هر معصوم مطابق اسم شون واسشون کادو می‌خریم و تولد میگیریم ...
تجربه ها
می‌گفتند راست میگه این. 🤔🤔 دروغ میگه.🤔🤔 میشد چی؟😳 میشد جنگ بین مسلمانانی که از پیغمبر برگشتند با م
گفت این اثامه.👇👇👇👇🤔 آقا ابوبکر و تیمش فهمیدند که پیغمبر دارد این را از مدینه بیرون می‌کند. چرا❓❗️؟ تا موته هزار و خورد‌ه‌ای کیلومتر راه است. بروند و برگردند چهل روز طول می‌کشد تو این مدت پیغمبر از دنیا رفته، علی در مدینه شده رئیس.😍😍 😇😇😇 برگردند به مدینه‌ای وارد می‌شوند که علی رئیس است دیگه هیچی نمی‌توانند بگویند.❤️❤️❤️ بنابراین سپاه اثامه نباید برود. تو شهر شایع کردند که اثامه جوان است همه را به کشتن می‌دهد.🙁🙁🙁 😔😔😔پیغمبر بیمار شده بودند تب داشتند آمدند توی مدینه دیدند اِ همه هستند فرمود مگر نرفتید گفتند : نه! چرا نرفتید⁉️؟ گفتند آقا می‌گویند اثامه جوان است و همه را می‌رود به کشتن می‌دهد.🤕🤕🤕 حضرت رفت بالای منبر، فرمود: من زنده هستم حرفم را مخالفت می‌کنید،😔😔😔 مگر قرآن نمی‌گوید: ⬅️وما ينطق عن الهوى إن هو إلا وحي يوحى هر چی می‌گوید وحی است، من گفتم اثامه، خدا امضا گذاشته پاش، می‌گویید به کشتن میدند. یهو به خودشون آمدند 😱😱ای دل غافل آره، ما چرا چنین کردیم. یا رسول‌الله العفو ببخشید، استغفار😢😢😢، خیلی خب برید. تجَهَدوا جیش اثامه یاالله جیش عثامه را تجهیز کنید. بعد فرمود: لعَنَ الله مَن تخَلَفَ جیش اثامه خدا لعنت کند هر کسی تو این سپاه نرود، هر کسی بماند ملعونه 😱😱😱 رفتند اما نباید این سپاه برود. ده کیلومتر که فاصله گرفت ابوبکر👺 آمد پیش اثامه. ابوبکر 👺جای بابای اثامه حساب میشه، اثامه هم این را نفر دوم قبول دارد. گفت اثامه ما که الان داریم میریم پیغمبر دیدید دارد می‌میرد. گفت: آره🤔 گفت : این دارد میمیرد، نماز میتش ما میتونیم شرکت کنیم، گفت نه.😐😐 گفت میدونی چقدر ثواب دارد؟🤔 گفت آره، آقا پس نرو، 🙁🙁🙁😕 چیکار کنم بایست. ببینیم 👈👈اگر در این دوسه روزه پیغمبر مرد. بریم نماز را بخونیم و بریم. 👈👈 نمرد میریم، گفت باشه سپاه را متوقف کرد.😡😡😡 به عمر👹 گفت: برو ۳
تجربه ها
گفت این اثامه.👇👇👇👇🤔 آقا ابوبکر و تیمش فهمیدند که پیغمبر دارد این را از مدینه بیرون می‌کند. چرا❓❗️
گفت عمر👹 برو مدینه. برو دیده بانی کن ببین، میمیره یا نه.😔😔 تا دیدی مردم دارند می‌فهمند، تو نیومدی سپاه تو بیا من یکی دیگه را می‌فرستم.😈😈 به مغیره🧟‍♂🧟‍♂🧟‍♂ گفت تو هم برو. آقا مغیره🧟‍♂ و عمر 👹آمدند. خب عمر👹 پدر خانم پیغمبر بود دیگه، صاف آمد خونه‌ی پیغمبر دید اوه اوه اوضاع خراب، حال پیغمبر خراب نشست.😈😈 پیامبر اکرم یهو چشم باز کرد دیدند اِ عمر👹 و مغیره🧟‍♂ آمدند. فهمیدند سپاه نرفته، فرمودند که ❌❌❌❌👈کاغذ و قلم بیارید مطلبی بگم بنویسید که بعد از من هرگز گمراه نشوید.👉 ❌❌❌❌ عمر👹👹👹 گفت❌👈 ولش کن نمی‌خواد بیارید این تب بهش فشار آورده دارد هزیون می‌گوید. نمی‌فهمد چی می‌گوید.😱😱😱😢😭😭😭 یاللعجب به پیغمبر؟ 😱😱😱 دعوا شد نصف از جمعیتی که اون‌جا بودند.😡😡😡 یعنی زن‌های پیغمبر می‌گفتند عمر درست میگه. نصفی هم می‌گفتند پیغمبر درست میگه. ببینید ❌چقدر مردم به این‌ها اعتقاد داشتند❌. حضرت گفت نمی‌خواد بنویسید برید.😭😢😞😞 رفتند این‌ها. حال پیغمبر رو به وخامت گذاشت شب از دنیا رفت.😭😭😭😭😭🌹🌹🌹🌹 صبح علی‌بن ابیطالب 😭😭به مردم خبر داد آقا رسول‌الله از دنیا رفته.🖤🖤🖤🖤 الان علی‌بن ابیطالب جنازه میشوره کفن می‌کند. می‌اورد تو مسجد. می‌ایستد بهش نماز می‌خواند، دفن می‌کند می‌شود رئیس.💕💕 رئیس شد دیگه نمی‌شود از کار برش داشت😈😈😈. عمر👹👹 اینا فهمید. اعضای تیم هم نیستند چیکار کرد؟ شمشیر کشید گفت علی اشتباه می‌کند پیغمبر نمرده. پس چی شده؟ گفت این مرگ موقته، زنده میشه.🤔😲 این‌قدر مردم خوشحال شدند‌. 😊😊 خب علی‌بن ابیطالب چیکار کنه؟ بیاد بیرون بگه بابا اِلا بِل الله پیغمبر از دنیا رفته می‌گویند علی چقدر دوست داری پیغمبر زود بمیره. مجبور شد نیاد بیرون خب مردم می‌گویند پیغمبر نمرده. به مغیره🧟‍♂ گفت: مغیره برو به ابوبکر👺 بگو کار تموم شده بیا. مغیره🧟‍♂ رفت گفت ابوبکر👺 پیغمبر مرد. اون هم آمد پیش اثامه گفت: اثامه دیدی گفتم پیغمبر مرد بریم نماز بخونیم. آقا سپاه اثامه، جمعیت حالا چهار پنج هزار نفرند برگشتند.😢😔😔 ۴
تجربه ها
گفت عمر👹 برو مدینه. برو دیده بانی کن ببین، میمیره یا نه.😔😔 تا دیدی مردم دارند می‌فهمند، تو نیومد
برگشتند.👇👇👇 شما دقت کنید👈👌، ابوبکر این را توی شهر این‌جوری مطرح کرده بودند، که این علی میتونه بحرن‌ها را بخواباند؟🤔 عُرضه دارد؟🤔 ببینیم🤨🤨 باکمال زیرکی👺👺 یک بحران سازی کردند و بحران را خاموش کردند. آقا این‌ها می‌گویند پیغمبر مرده.✅ تو شهر عمر میگه پیغمبر نمرده.❎ اهالی می‌گویند ⬅️نمرده،اینا یهو وارد شهر شدند و این دوتا موج خورد بهم، این‌ها می‌گویند⬅️ پیغمبر از دنیا رفته اونا می‌گویند نه، دعوا شد.🤺🤺🤺⚔⚔⚔ کار نزدیک بود به خونریزی برسه😱😱، یهو آمدند گفتند که ابوبکر👺 بابا قضیه را حل کن. گفت باشه.👹👹 رفت خانه پیغمبر و گفت آشَ سعیداً و ماتَ سعیدا خدا رحمت کند پیغمبر را از دنیا رفته. اِ از دنیا رفته؟⁉️ آره عمر 👹می‌گوید از دنیا نرفته، گفت دارد اشتباه می‌کند.😒😒 رفت. عمر👹👹 دارد می‌چرخد و می‌گوید تا ابوبکر را دید خیالش راحت شد.😔😔 ۵
وقتتون بخیر... من متولد 72وهمسرم متولد 66هست سال 95 زندگی مشترکمونو اغاز کردیم....ک سال 96اولین بچمون بدنیا اومد...وتا یکسالو نیمه بچه همسرم بیکار بود ودوران سختی را گذروندیم...هیچکس هم کمک مالی نکردن فقط خانوادم بودن......سال 98بچه دومم بدنیا اومد...وقتی فهمیدن باردار شدم گفتن ک سقطش کنم همسرم بیکار وما تواوج تحریمات بودیم وهمه چی گرون شده بود دوران بارداریم فقط ک دعاهام رد خور ندارن...یروز اول صبح بودماازمایشگاه بودیم .ک ب همسرم گفتم چی میشه اگه تو بری سرکار وما بدون دغدغه خرج کنیم ومحتاج بقیه نشیم هنوز حرفم تموم نشده بود ک دوستش زنگ زد وگفتش بیا سرکار...رفتیم بازار ک خرید کنیم وبرادرش هم زنگ زد گفتش کار برات پیداکردم...اینا ب کنار بعد سه روز از شرکت بش زنگ زدن واستخدامش کردن پتروشیمی ماهشهر....ابتدای سال 98بود ک استخدام شد چهارماه قبل بدنیا اومد بچه دومم....ساال 400هم بچه سومم بدنیا اومد ...الانم زندگی خوبی داریم وراضی هستیم خداروشکر... اوایلش خیلی سخت بود چون وسیله نداشتیم بریم تفریح خرید یا مهمانی وبیشتر اوقات توخونه بودیم و کلافه وخداروشکر یکماهه ماشین خریدیم وبچها خیلی خوشحالن وماهم راحت شدیم برای خرید منزل ودکتررقتن ومهمانی وتفریح ..خیلی راحت شدیم...خداروصدمرتبه شکر ک باوجود بچها ورزقی ک همراهشونه دغدغه برطرف کردن نیازاشونو نداریم.....
سلام علیکم. برا شب شهادت حاج قاسم ما تصمیم داریم انشالله بریم چهار باغ اصفهان که عمدتا شلوغه و ایستگاه صلواتی بزنیم به عشق حاج قاسم واش رشته وچایی وحلوا پخش کنیم☺️
نقاشی دخترم زهرا 9 ساله تقدیم به سردار دلها♥️
سلام درمورد اسم بگم که اگر اسم ائمه برای فرزندشون انتخاب میکنن حتما حتما ارزشمندی این نامگذاری رو به بچه بگن و تو چشمش بزرگ کنن تا اگر اطرافیان و یا تو مدرسه چیزی بهش گفتن یا مسخره کردن سرخورده نشه و بجاش افتخار کنه به اسمش. یکی از اقوام ما اسم دخترشون رو گذاشتن فاطمه و کلی بهش افتخار کردن اما فقط پدر و مادر این اسمو دوست داشتن و بچه از طرف خاله ها و فامیل و تو مدرسه مورد تحقیر قرار گرفت و تو سن ۱۰، ۱۱ سالگی گفت دیگه به من نگید فاطمه. اسم من بهار هست. و پدر و مادرش بخاطر بهبود شخصیتش به حرفش گوش کردن و الان همه بهار صداش میزنن. حتی من که باردار بودم میگفتن از این اتفاق درس بگیرم و اسم امروزی برای برای بچم😅 اما من به حرفشون گوش ندادم و اسم پسرمو با افتخار گذاشتم محمدحسین😍 الان خودش خیلی اسمشو دوست داره و امیدوارم این علاقه و افتخار همیشه براش بمونه
سلام حاج آقا امروز دخترم کلمه امام رو‌یاد گرفته رفت تو اتاقش بعد این جمله رو نوشت واومد به من نشون داد 😭من واقعا گریه ام گرفت من زیاد براش کتاب های بچه گانه در مورد امام زمان عجل الله می خوندم واقعا خوش حال شدم🌺
امروز به یاد حاج قاسم عزیز یه ظرف خرما جلوی درب ورودی محل کارم گذاشتم
سلام با تشکر از کانال خوبتون پخت حلوا نذر سردار دلها
سلام. بنده پزشکم
امروز برای جبران گوشه ای از محبتهای شهید سلیمانی (رحمه الله) ویزیتم رایگان بود
اینم کیک خونگی من به نیت حاج قاسم...ان شاء الله خدا قبول کنه.
خردسال حاج قاسم...
کار قشنگ نانوایی در یکی از محله های گرگان امروز همه مهمان حاج قاسم بودن😭 هرکدوممون با کوچیکترین کار در هر موقعیتی که هستیم میتونیم یاد شهدا رو زنده کنیم مخصوصا شهید حاج قاسم