eitaa logo
تجربه ها
15.2هزار دنبال‌کننده
5.2هزار عکس
1.4هزار ویدیو
42 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام از وقتی ک این سخنرانی رو گوش دادم دلم‌ارومتر شده من همیشه ساکت بودم ن زبون تیزی داشتم ن کسی ازم میترسید حس میکردم این یک ضعفه ک کسی از روی ترس ازم حساب نمیبره الان فهمیدم ک یک حسن هم حساب میشه چقدر چیزارو ما نمی‌دونیم !
سلام استاد خداقوت صوت پنجم هم مثل همه‌ی سخنرانیهای استاد عاااااالی بود به نظرم باید چندین بار گوش کنم، تا هضمش کنم خیلی نکات ریزو دقیقی داشت فعلاً با همین یه بار گوش کردن نظرم اینه که ما برای امنیت و آرامش دادن به دیگران باااااید راحت‌طلبی خودمونو بزنیم. خداحفظ‌تون کنه یاعلی🌸
سلام،روز بخیر. امروز که این سخنرانی رو گوش کردم،دیدم حس امنیت و آرامش رو بیرون از خونه به دوستام میدم اما تو خونه اکثرا با پرخاش با برادرم صحبت میکنم،امروز که بیشتر حواسم به رفتارم بود هم خودم خیلی حس خوبی دارم همینکه متوجه شدم با این آرامش برخورد کردن‌ها برادرم هم بیشتر بهم احترام میذاره😌 واقعا خیلی ممنونم از حاج‌آقا پناهیان و شما که ما رو با مفهوم عمیق دین و دین داری آشنا میکنید.
سلام استاد چه خوب و هنرمندانه یه فایلی مثل فایل اخیر رو چند بار تاکید به گوش دادنش میکنید به شیوه های گوناگون و من بار سوم که دیدم وسوسه شدم و گوش دادم. عالی بود و با گوش دادن فایل تمام مشکلات اطرافیانم و خانوادم جلو چشمم اومد که ریشش همین بحثه. منم مادری دارم که دچار این مشکله و تمام اعضای خانواده از دست ایشون امنیت ندارن و حالا هم تک تک ما رو و حتی شوهر خودشون رو حذف کردن من هدیه از شما اینو میخوام که به من کمک کنید که معجزه ای در افکار مادر من رخ بده. نکات: ۱. مسخره کردن. سرزنش کردن. غیبت کردن. تشویق کردنها ممنوع چراااااا؟ چون امنیت را از بین میبره و باعث میشه افراد خودشونو پنهان کنند چون تحقیر میشن. اگر سرزنش کردی مسخره کردی خدا همونو به سرت میاره میخوای تشویقم کنی طوری که امنیت بقیه خراب نشه وقتی کسی غیبت شخصی رو کرد شما به اون شخص بگید خیلی تعریفتو کرد و به او امنیت دادید پدر و مادر باید نماد امنیت در خانه باشن بچه ها از پدر و مادر نترسند و از زبان آنها در امان باشند تماااااام دستورات دین فلسفش امنیت دادن به افراد هست پس تمام کارها و برنامه ها و رفتارهای خود را با ملاک امنیت بسنجید و بعد عملی کنیم. بچه ها را با نا امنی تربیت نکنیم : نگیم درس نخونی بدبخت میشی نگیم اگه این کار رو کردی میگم هاپو بخوردت
سلام حاج آقا آرامش مادر تو خونه منبع آرامشه و نا آرامی مادر منبع نا آرامی خانواده دو سال پیش خونمون آتیش سوزی شد و وضع مالی خوبی هم نداشتیم پدرم هم کار زیادی از دستش بر نمیاد و برادری هم ندارم که به پدرم کمک کنه .... تو اون شرایط فقط آرامش مادرم بود که بهمون آرامش میداد اینکه می دیدیم مامانم چه خونسرد با مسئله برخورد میکنه و انگار اتفاق خاصی نیفتاده ....شش ماه طول کشید تا خونمون شبیه خونه بشه اما الآن وقتی از اون روزا یاد میکنیم حتی پدرم هم میگه همه اون روزا رو به خاطر آرامش مامانم تونستیم راحت پشت سربزاریم ....
با عرض سلام بعد از گوش کردن به صوت حاجاقا پناهیان درباره پنهان کاری و ارامش به این نتیجه رسیدم یکی از مهمترین علتهایی که من همیشه به لطف خدا تنها مسیر رو پیگیری میکنم به خاطره اینه که این کانال بهم ارامش داده ،طوری که وقتی فکر میکردم ادم خیلی گنه کاری هستم اما این کانال بهم یاد داد همیشه در خونه خدا بازه برام و میتونم در آغوش خدا باشم ،و اینکه من همیشه از اینکه دو رو هستم خیلی در عذاب بودم خواهش میکنم راهکارهایی تو کانال هم بزارید تا این حس دو روییمون از بین بره ،خیلی ممنون
با سلام و تشکر فراوان از کانال خوبتون, خواستم تجربه ای که در آرامش دادن به اطرافیان داشتم را در اختیار بگذارم. الحمدللّه, اطرافیانم مرا همیشه بعنوان شخصی که آرامش میدهد میدانستند و در مواقع سختی زندگی شان و اضطراب, به بنده رجوع میکردند. کار خاصی نمیکنم, فقط در یک خلوت با هم مینشینیم و اجازه میدهم تمام حرفهایش را بگوید و گاهی حتی رازهای مهمش را نیز برملا میکند, که همان موقع در دلم به خودم میگویم که حتی یک کلمه ی این رازش را به احدی نگو, و واقعا نمیگم و حتی فراموش میکنم. وقتی حرفش تمام میشود, حس میکنم که گویی خودم آنها را تجربه کردم و برایم عجیب است و من هم شروع میکنم به همدردی. اما نکته ی مهم اینجاست که بعد از آن سریعا در ذهنم به جستجوی اسرار الهی در آن موضوع میروم و تمام حکمت های زیبای خداوند نمایان میشود و. با حالت سرشار از احساس, آنها را برای آن شخص بیان میکنم و او هم متوجهش میشود و دلش آرام میشود وقتی خدا را در آن ماجرا می بیند. و شروع به تصمیمات مهم و خوبی میگیرد و کاملا با آن فردی که قبل از صحبت بود فرق میکند. این نشاط الهی و نزدیک شدنِ فرد به خداوند را که میبینم, آنچنان ذوق زده میشوم که خودم هم تلنگر میخورم و رابطه ام با خداوند مهربان را اصلاح میکنم. در اصل انگار آنها برای آرامش دادن به من می آیند نه من برای آنها. این هم از لطف الهی است و مدیون او هستم. و در کل, شاید علت اینکه اصلا چرا اطرافیان به سراغ بنده برای آرامش می آیند این است که هیچ گاه با آنها سخن از بدیها و غیبت از دیگری و... نمیگویم و لبخندم همیشه بی دریغ به آنها هدیه میشود و عزیزانم حتی اگر با یک بدی دلم را میشکنند قهر نمیکنم, وقتی بعد از آن یک خوبی میکنند سریع آن بدی را فراموش کرده و به خاطر آن خوبی زود میبخشم, چون عمر ما در این دنیا نباید با کینه و دلخوری و غم تلف شود, زمان را برای کارهای مهمتر احتیاج داریم. برای آرامش داشتن و آرامش دادن, کافیست صفات خودمان را شبیه صفات خداوند کنیم. بسیار بخشنده شویم, بسیار مهربان باشیم, عذرخواهی را بپذیریم و به دل نگیریم. اگر دقت کنیم, متوجه میشویم که تمام نکاتی که گفته شد تنها یک راهی است برای "ذکر خدا". یاد خدا دلها را آرام میکند.
سلام در بحث آرامش دهی، من یک تجربه موفق دارم. چند ماه پیش فهمیدم همسرم دچار یک رابطه پنهان با کسی شده و از ترس آبروش به من پناه آورده بود و خودش بهم گفت و من که خیلی جا خورده بودم با تمام وجود بهش گفتم هر چی هم بشه من باهات هستم و در کنارت هستم. چیزی که خیلی اون رو آروم کرد و باعث شد شروع کنه به ترمیم رابطه مون.
سلام در رابطه با صوت استاد .حس ارامشی که به دیگرلن میدم قشنگه ولی این باعث شده خیلی جاها کوتاه بیام و یه جورایی وظیفم باشه .استرس میگیرم و همیشه از خودم گله مندم .گاهی احساس میکنم زیادی ارومم .
سلام به اساتید و مخاطبین تنها مسیری 🔸️ من تا چند روز پیش شاکی از کارها و رفتارهای همسرم بودم با تمام بی اعتمادی و گاهی خشونت های همسرم باخوندن مطالب این کانال و گوش دادن به سخنان و تجربه های تنها مسیری های عزیز تصمیم گرفتن کمی پا رو دلم بگذارم و اقتدار همسرم رو حفظ کنم،تو این چند روز خیلی خودم رو کنترل کردم ،هراز گاهی هم پیش خدا نالیدم و هربار گفتم نمیتونم ولی ی جورایی انگار فرمان این کار دست خداست و من خواسته یا ناخواسته باید به این مسیر ادامه بدم،خداروشکر خودم تا حدودی به ارامش رسیدم و دارم تلاش میکنم این ارامش رو به اعضای خانوادم انتقال بدم 🔸️با شنیدن صوت حاج اقا پناهیان بیشتر به کلمه و حقیقت داشتن ارامش و امنیت دادن رسیدم،اولین قدم من کنار اومدن و شناخت خودم بود ،بعد ازین سعی کردم ارامش رو تقسیم کنم بین خانوادم و حس امنیت رو ایجاد کنم هرچند یکم سخته ولی تکرار سختی اخرش ارامش و راحتیه،میشه گفت ی جور ریاضت،ولی در کل دیگه شاکی نیستم ،اگر هم گله ای داشته باشم به خدای خودم میگم چون فقط اونه که میتونه حالمو خوب کنه و این حال خوب رو بارها از جانب خالقم حس کردم با تمام وجود،از روزی که تصمیم گرفتم قبلم رو فراموش کنم و حجاب رو انتخاب کنم زندگی برام ی جور دیگه شد،واقعا اسلام انسان رو به بالاترین مراحل سعادت میرسونه،واقعا جانم فدای اسلام،اسلامی که کاش همه با تمام وجود درکش میکردند،اطاعت از دستورات خدا و رفتن به سمت قوانین اسلامی باعث میشه هیچوقت خودمون رو انکار نکنیم و باعث خود پنهایی دیگران نشیم،چون الگوی خودمون انبیاء و امامان میبینیم و سعی در بهتر شدن میکنیم،به امید روزی که جوانانی امثال من ی روزی مسیر ارامش رو پیدا کنن و باعث ارامش و امنیت دیگران بشن🔷️یا حق
سلام به حاج اقا حسینی واقعا از شما متشکرم . یکی از کارهایی که من احساس می کنم تو ماه رمضان انجام دادم و باعث ارامش شد این بود که خانواده همسرم در همسایگی ما هستند پدرو مادر همسرم زمین کشاورزی دارند و صبح می روند و شب خسته خونه می ایند .من امسال بهشون گفتم که مادر شوهرم اصلا اشپزی نکنند و تمام ماه مبارک و افطاری و سحری واسشون می بردم .بعد افطار و نماز مادر شوهرم با خیال راحت تا سحر می خوابیدند ومن خیلی خدارو شکر می کردم که دارم این کار رو انجام می دهم و با عث ارامشش می شدم البته تو همین ماه رمضان ما اثر این کار و تو زندگی مون دیدیم.
سلام. ممنون از کانال بسیار خوبتون من امسال به خاطر کرونا و بیماری که داشتم تصمیم گرفته بودم که افطاری ندم. ولی اخرهای ماه مبارک رمضان که دیدیم کرونا خیلی تو شهرمون کمتر شده یه سفره افطاری برای فامیل نزدیک انداختیم ولی به نیت حضرت رقیه سلام الله علیها و یکی از اقوام که کمی ازمون دلخور بود رو دعوت کردیم. از اون روز تا حالا ارامش به خونه مون اومده. با کمال تعجب وقتی رفتم دکتر بهم گفت که خیلی بهتری و اصلا دیگه نیازی به دارو نداری. خیلی خداوند رو شاکرم که هدایتم کرد تا این زحمت رو به جون بخرم ولی بعدش به ارامش برسم😊
سلام استاد حسینی عزیز وقت بخیر.خدا♡ قوت در مورد فایل صوتی وقتی آدم ها خود را پنهان می کنند من فکر می کنم مهمترین قسمتش این هست که مؤمن باید امنیت و آرامش بده و امنیت و آرامش خودش رو هم از خدا بگیره من چون خودم محصل هستم قسمتی که درمورد مدرسه صحبت می شد خیلی برام جالب بود به نظرم اینکه ما بدونیم مؤمن(امنیت دهنده)یعنی چی و بتونیم ابعادش رو(در خانواده مدرسه محل کار جامعه منطقه و جهان) درک کنیم و برای عملی شدنش تلاش کنیم خییییییییلی مهمه! فکر می کنم می تونه زمینه ساز ظهور آقا هم باشه و همینطور قابل توجه کسانی باشه که دوست دارند به ظهور آقا♡ کمک کنند. به عنوان جایزه هم (البته ببخشید حقیر قصد زحمت تراشی برای شما رو ندارم): من خییییییییییییییییییییییییییییلی خوشحال می شم اگر لطف کنید و سلام من رو به خودتون و استاد پناهیان عزیز برسونید و برامون دعا کنید خیلی لطف می کنید اگر شما دو استاد بزرگوار ما رو نصیحت هم بفرمایید نصیحتی که برای تمام مراحل زندگیم باشه (راستش رو بخواید خییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییلی عمیق دلم می خواد که سلامم به حضرت آقا♡ هم برسه و ایشون هم ما رو دعا و نصیحت کنند اما دقیق نمی دونم چطوری!!) البته خیییییییییییییییییییییلی معذرت می خوام می دونم واقعاً پر توقع هستم امیدوارم صداقتم باعث رنجش شما استاد مهربون و دوستداشتنی نشده باشه ان شاءالله که از بهترین رفیق ها و هم نشینان امام عصر(عج) باشید و دست ما رو هم بگیرید. یا علی...♡
سلام حاج آقا یکی از کارایی که خود من میکنم و فکر میکنم خیلی تاثیرگزاره اینه که مثلا اگه کتابی یا چیزدیگه ای رو امانت میدم اگه حالا ضربه ای بهش وارد شه با طرف مقابل بدرفتاری نمیکنم عوضش با روی باز میگم فدای سرت چیزی نشده که.یا اگه دوستام کاری رو بخوان انجام بدن تاجایی که بتونم دریغ نمیکنم از کمک بهشون.اگه مشکلی براشون پیش بیاد تنهاشون نمیزارم.دردودلی اگه باشه گوش میدم بهشون و خداروشکر یبار دوست صمیمیم گفت آدم میبینتت آرامش میگیره😊امروز سخنرانی حاج اقا پناهیان رو گوش کردم خیلی خوشحال شدم که تا حدی این ویژگی رو دارم😇ان شاء الله عاقبت بخیر بشیم همه
سلام حاج آقا بابت تجربه آرامش دادن به همسر من یک تجربه خیلی خوبی داشتم که باعث تشویق خودم هم شد ،من زن دوم همسرم و نامادری دخترم محسوب میشم اما از ابتدای شروع به زندگی سعی کردم به اینکه اولا برای دخترم یک دوست باشم بعد نقش مادر رو بازی کنم و برای همسر یک همدل و راهنما باشم چون همسرم بشدت از لحاظ روحی خراب بود چون خانم اول همسرم دختر عموشون بود همسرم فکر میکرد که بقول معروف فامیل گوشت هم رو هم بخورند استخوان هم رو دور نمی اندازند وبه همین جهت از بابت پرداخت مهریه خیالشون راحت بودچون ایشون هم به سراغ همسرم نمی آمد سه بار آمد و هر سه بار بشدت ما رو برای جور کردن سکه ها بزحمت انداختند من همیشه از همسرم میخواستم مهریه اش را سر وقت پرداخت کند اما همسرم میگفت نه اون همه زندگی منو بخاطر مهریه برداشت برد میدونه ندارم و دقیقا زمانی که دست ما از همیشه خالی تر بود به سراغ مهریه می آمد به هر حال بعد از دوبار دیگه نیامد تا یازده سال سپری شد حتی یکبار هم سراغ دخترش نیامد و دقیقا پارسال زمانی که سکه شد چهار میلیون یکدفعه آمد و گفت که میخواهد دخترش را ببیند و قصد بخشیدن سکه ها را دارد همسرم خوشحال شد و دخترم را فرستاد تا مادرش را ببیند بعد از دیدار مادر و فرزند ،من هم با او تماس گرفتم و گفتم چون یکتا بزرگ شده و وقت ازدواج اوست چه خوب میشود که باهم در ارتباط باشیم اما متاسفانه ایشان شروع به تماس با دخترم کردند و مدام ازمن بد گفتند ومن که در قضیه جدایی ایشان اصلا وجود نداشتم را مقصر جدایی خود عنوان کرده و گفتند که میخواهند از من و همسرم انتقام بگیرند و خوب میداند که چه کند از آنجا که زنها همدیگر را خوب می شناسند فهمیدم بخشیدن مهر بهانه است برای آزار دادن، از همسرم خواستم تا مهریه او را آماده نگه دارد و برای همین تنها سرمایه زندگیمان که یک خانه ۷۵ متری بود را فروختیم و همانطور که پیش بینی میکردیم ایشان با حکم جلب آمد و الحمدالله مهریه آماده بود گرفت و رفت که کل پول منزل ما شد همسرم بشدت بهم ریخته شد و مدام ناله میکرد که هربار خودم را جمع میکنم تا کمی مثل بقیه زندگی کنم این شخص می آید و زندگی مرا جارو میکند و میرود اینجا بود که با توجه به آموزشهای خوبی که در تنها مسیر آرامش دیده بودم از دیدگاه رنج مومن صحبت کردم و از اینکه خدا ما را با این شخص مورد آزمایش قرار داده واینکه هر چه تو توکل به خدا داشته باشی خدا تورا اصلا تنها نمی گذارد و اینکه مال را خدا داده و اگر بخواهد باز هم میدهد و همین سخنان تاثیر گذاشت و با آرامش مهریه را پرداخت کرد و مابقی آنرا اتومبیل گرفتیم و بعد از سه ماه آنرا فروخته و زمین خریدیم و الان داریم خانه جدید می سازیم دستمان خالی بود و فقط با توکل بر خدا و اینکه خدا را وکیل راهمان قرار دادیم به خود الله قسم هنوز که هنوز است وام بانکی بالاتر از چهار درصد نگرفته ایم دو سه بار رفتیم تا بانک اما نشد و پول ساخت خانه از جایی جور میشود که اصلا فکرش را هم نمی کردیم خدا اینطوری هوای بنده های حرف گوش کن رو داره دخترم فهمیده که من صادق بودم و به همراه همسرم مدام میگویند که آرامش خاطری که آنزمان تو به ما می دادی کمی برایمان قابل قبول نبود اما گذر زمان به ما ثابت کرد که کدام راه درست است و الان دخترم در کلاسهای راز حیات برتر شرکت کرده تا در آینده او نیز بتواند راه درست بندگی و بعدهمسر داری و در آخر مادری را بیاموزد
سلام استاد درمورد آرامش دادن به دیگران من به عنوان یک مادر که ۳فرزند دارم خیلی سر بچه هام فریادمیزدم وارامش بچه ها رو بهم میریختم ولی از وقتی که سخنرانی های حاج اقاپناهیان رو گوش کردم ودر کلاس حیات برتر وکلاس تربیت فرزند تنهامسیری شرکت کردم به لطف خدا خودم خیلی اروم شدم و فرزندان من هم ارام تر و همین طور که من تغییر میکنم بچه هام نیز همراه من تغییر رفتار میکنن والبته خدارو شکر میکنم بچه هام در سنی هستن که همراه من انها نیز تغییر رفتار دارن میدن واین که خیلی به همسرم غر میزدم وفکر میکردم چرا همسرم دلگرم نیست ولی باز با این حال همسرم خدایی خیلی رفتار من رو تحمل میکرد ولی از وقتی که غر نمیزنم همسرم خیلی ارامش داره ودیگه نگران غر زدن های من نیست وخدا روشکر میکنم که خدا عنایت کرد به بنده و من با این کانال اشنا شدم وهمچنین سخنرانی های اقای پناهیان که مسیر زندگی من تغییر کرد
منم در مورد تجربه آرامش داشتن خوااستم بگم،،منم معمولا در مواقعی که عصبانی یا ناراحت میشم اول توضیحاتم میدم بعد اگه دیدم طرف دوباره تو موضع خودش دیگه ادامه نمیدم که بحث و دعوا بشه سکوت میکنم و صحنه رو ترک میکنم،،چندین بار با این کار طرف به اشتباهش پی برده و اومده معذرت خواهی ،،،من بیشتر وقتها منطقی عمل میکنم و کاری نمیکنم که بخواد موردی برای حرف و ناراحتی پیش بیاد.. ممنون از کانال قشنگتون خیلی خوب و مفید🙏🌹😊
سلام سخنرانی حاج آقا پناهیان را در رابطه با پنهان کردن خود. واین سه تا جمله ی من ۱-کسی خود را پنهان می کند که احساس نا امنی کند ۲-مومن کسی است که دیگران از وجود او احساس امنیت کنند ۳-در نتیجه ناامنی در درجه اول باعث نفاق و بعد باعث کفر می شود . حقیقتا نام این کانال برازنده اش است یک عمر مضطرب بودم(آرام نبودم) و نمی دانستم چرا .جدیدا فهمیدم دو گانه رفتار می کردم وجزیی از اخلاقم شده، .با چند مشاور صحبت کردم و به نتیجه نرسیدم .همیشه غر می زدم و نه از خودم راضی بودم ونه از دیگران. "امروز سه روز بود که فقط به خدا می گفتم خدا یا محکم بغلم کن .دقیقا همین را از خدا می خواستم بغل کردن .و امروز فهمیدم به خاطر ناامنیم در کودکی دچار نفاق شدم وخودم را شدید پنهان کرده ام و دوای درد بی درمانم احساس امنیت بوده وهست. *این تنها مسیر بود برای آرامش من.* خدا راشکر. و خدا می داند که چه می شود که امامی ظهور کند که صاحب و موجب امنیت است💐🌺🌼. خدا عاقبت بخیری نسیب تون کنه
سلام من امروز به جای رفتن به مجلس عروسی که گناه داره،اومدم حرم امام رضا برای دوستانم در کانال حافظان،یس هدیه کردم و خواندم،همچنین.برای تنهامسیری های عزیز🌺🌺
سلام من معلم هستم ودر گیر اجرای برنامه شاد برای دانش اموزانم وقتی دانش اموزی از کندی نت شکایت می کنه سعی می کنم با جملات کوتاه وارام بخش مشکلی نیست ویا استیکر های لبخند ارامش را به دانش اموزم منتقل کنم
در مورد ارامش دادن به دیگران من وقتی همسایه هامون و از دور میبینم با لبخند میرم جلو😊 بهشون سلام میکنم 😎 هیچ وقت از مسایل خصوصی که ممکنه باعث ناراحتی آنها بشه سوال نمیکنم هر موقع هم که ببینمشون علاوه بر احوالپرسی ابراز خوشحالی هم میکنم که دیدمشون اگر هم مدتی نبینمشون بهشون میگم چند روزه ندیدمتون دلم براتون تنگ شده و شما رو میبینم خیلی خوشحال میشم همیشه به دارایی هاشون توجه میکنم و نکات مثبتشون رو بهشون میگم 😊 همسایه هامون هم سن مادرم هستن ولی من جوری بهشون ارامش دادم که به من میگن ما خیلی تو رو دوست داریم
سلام در مورد آرامش دادن به دیگران یه اتفاقی دیشب برام افتاد. مادر شوهرم چند هفته پیش یه بره قربونی کرد و گوشتش رو بین فقرا تقسیم کرد. کله پاچش رو من آوردم براش تمیز کردم و سرخش کردم و شستم و گذاشتم تو فریزر که بعد از ماه رمضان درستش کنم. دیروز خواهرهای شوهرم و همعروسم اومدن خونه ی مادرشوهرم و گفتم چون دور هم جمعیم امشب همینجا بخوابید که کله پاچه رو بار بذارم. دیشب گذاشتمش رو گاز تو آشپزخونه. چون کله پاچه زیاد بود، تو یه قابلمه ی بزرگ بار گذاشتم. گاز من هم از این گازهای فانتزی شیشه ای صفحه ای هست. شعله ی گاز رو تا آخر زیاد کردم که زود جوش بیاد و بعدا زیرشو کم کنم که تا صبح بپزه. تقریبا ساعت یک بود که صدای یه انفجار کوچک تو آشپزخونه اومد. رفتم دیدم گازم ترکیده و هزار تیکه شده. شوهرم اومد با ناراحتی ... گفت برای چی قبول کردی کله پاچه رو تو درست کنی میدادی خودشون درست میکردن. گفتم اشکال نداره اتفاقیه که افتاده. قضا بود زد به وسیله کاش همیشه قضا رو بزنه به وسایل نه به خودمون و بچه ها وقتی شوهرم دید من آرومم گفت اشکال نداره پس فردا میریم یه بهترشو برات میخرم. دیگه کله پاچه رو بردم رو گاز بیرون گذاشتم. امروز صبح با بچه ها و شوهرم قابلمه رو برداشتیم و رفتیم خونه ی مادر شوهرم قضیه ی گاز رو براشون گفتم. همشون ناراحت شدن و عذرخواهی میکردن که به زحمت افتادم ولی من با لبخند گفتم اشکال نداره و زدم به در شوخی و خنده و گفتم خیر ببینه کله پاچه که باعث شد من یه گاز جدیدتری بخرم. ولی تو دلم خیلی ناراحت بودم چون گاز خیلی خوبی بود و وقتی شکست واقعا ناراحت شدم. ولی جلوی اونا خودمو خوشحال گرفتم و باهم کلی خندیدیم و این رفتار خونسرد و آرامش من باعث شد که اونا هم خوشحال باشن و کله پاچه هم واقعا خوشمزه شده بود و کلی ازم تشکر کردن و کلی با هم شاد بودیم و خوش گذشت . بعدش خواهر شوهرم گفت: ناهار هم بریم بیرون تو طبیعت ... به منم گفت تو دیگه زحمت صبحانه رو کشیدی ناهار شما بامن. خلاصه ناهار هم مهمون خواهرشوهرم شدم و رفتیم بیرون و حسابی خوش گذشت.
خلاصه صحبت ها✍️ 👇 اسلام دین آرامش و محبت است و برای تمامی امور زندگی از جمله روابط خانوادگی و اجتماعی و مسائل تربیتی دستورات بسیار دقیقی دارد. در اسلام توهین تحقیر تمسخر غیبت ابدا ممنوع است🤫🤭 چرا که منجر به پنهان کاری میشود مثل کافر و منافق. اصلا انسان مومن انسانی است که از خداوند دریافت آرامش دارد مانند اقیانوس و این آرامش را به دیگران می بخشد هیچگاه در تلاطم های زندگی او متلاطم و ناآرام نمیشود. 🌺 حیفم آمد خلاصه تر کنم.
سلام من نکته ای که از صوت استاد پناهیان فهمیدم این هست که آدم نباید یکیو خیلی گنده کنه که خودش فکر کنه دیگه هیچ عیب و ایرادی نداره و همه چیش میزون و عالیه و این نوع تشویق باعث میشه که اون شخص دیگه به فکر اصلاح کردن خودش نباشه و همینم باعث خودپنهان کاری میشه. نکته بعد اینکه آدم نباید کاری کنه که دیگران خیلی ازش حساب ببرن و ازش بترسن که اینم باعث خودپنهان کاری میشه دقیقا مثل حشمت فردوس میشه که از بسکه قلدری کرد همه چیزا رو ازش پنهون میکردن.
سلام بنده هم یه نفر رو میخوام معرفی کنم که میشه از رفتارشون الگو برداری کرد برای آرامش دادن به افراد دیگه حتی اگه با ما متفاوت باشن کسی که اینقدر به شاگرد تنبل کلاسش آرامش میده که فکر کردن داشته باشه اینقدر که حس میکنه بهش داره اینقدر که حس و رو قشنگ دریافت می کنه تنها آدمِ امنِ زندگیش........ اینقدر که خطاها و اشتباهات و .....همه ی روزهای نوجوانی و جوانی رو میگه اما خیالش راحته که از سرزنش و توبیخ و تحقیر خبری نیست فرقی نمیکنه از راه دور باشه یا مجازی یا تلفنی یا مستقیم و رو در رو مهم اون رفتارِ قشنگ و زیبایی هست که استاد دارن با دختری که از یه دنیای کاملا متفاوت بود با یه طرز فکر ۳۶۰ درجه متفاوت با استاد اما استاد به لطف خدا با رفتار آرامش بخشی که داشتن و دارن جذبش کردن و تمایلاتش رو تغییر دادن و..... نه اینکه از استادش حساب نبره نه اینکه از روی ترس باشه نه اصصصصلاً مسئله همون از دست رفته بود آرامشی که نه توی خانواده بسیار مذهبی و ولایتی به دست آورده بود و نه با مسکّن های موقتی و زودگذری مثل جنس مخالف و آرایش و بدحجابی و ..... همه چی بر میگرده به اون شب سرد پاییزی که فقط دو سه جمله با هم حرف زدن و آرامشی که طی سه ماه دریافت کرد بدون اینکه ظاهر و اعتقاداتش تغییر کنه بدون اینکه حرفی از خدا و پیغمبر به میون بیاد از خدای مهربون و توانا میخوام به همه ی آدمها از این انسان های مومنِ اَمن، عنایت بفرماید....