با سلامخدمت همه بزرگواران. من هم میخواهم تجربه ام از فرزند آوری را عرض کنم .من سن ۲۰ سالگی ازدواج کردم وبا اینکه عاشق بچه بودم و دوست داشتم زود بچه دار بشوم تا سن ام کم است بتونم فرزند م را شاداب تربیت کنم اما متاسفانه مادرم و مادر شوهرم مدام می گفتند که الان سنتون کم است چند سال صبر کنید خوش بگذرونید و بعد بچه دار شوید منم که تجربه ای نداشتم ۴ سال صبر کردم رفتم دانشگاه و بعدهم سر کار .انگار هم که مثلا روز های خیلی خوشی را میگذراندم اما افسوس که این ها همه اش خیال بود و فکر میکردم که روز های خوشی دارم اما از وقتی که باردار شدم و فرزند اولم به دنیا آمد تازه شروع بهترین روز های زندگی مان شده است .بهترین ثانیه ها .دقیقه ها را دارم عزیزان از فرزند آوری هیج هیچ ترسی نداشته باشید و فقط توکل کنید بر خدا .من اون ۴ سال را با اینکه خیلی مشغول کار و تحصیل بودم اما انگار هیچ کاری نکرده ام .بچه ها واقعا ثمره زندگی مان هستند این را با هیچ کاری در دنیا عوض نکنید
سلام. خواستم بابت مبحث تحمل رنج که توی کانال گذاشتید تشکر کنم، عاااااالی هست.
من یه گروه خیریه کوچیک دارم، دارم مطالب رو برای مددجوها میفرستم. واقعا خوندن این مطالب کار سالها مشاوره رفتن و خوردن قرص های ضد افسردگی رو میکنه.
عاقبتتون به خیر باشه🌺🌺
سلام به همه عزیزان تنها مسیری
خیلی جمع خوبی تشکیل دادین که هر وقت بیام سر بزنم به کانال یه نقطه تاریک فکرم و قلبم روشن میشه.از تک تک شما ممنونم و ان شالله زندگی دنیا و آخرتتون در مسیر آرامش و عشق باشه.🌹
منم تجربه غر نزدن خیلی دارم،خداروشکر...دعا میکنم همیشه همینقدر صبور و غر نزن باشم.
چند روزه دنبال خونه ایم برای اجاره.
به علت مشغله زیاد،همسرم نمیتونن همراهی کنن،ولی از نظر خودشونم کوتاه نمیان که"خونه باید پارکینگ داشته باشه".
حالا من به همراه پدر یا برادرم چقدر باید بگردم خدا میدونه ولی میدونم که مورد های خوبی رو دارم از دست میدم بخاطر گزینه پارکینگ.ناگفته نمونه که ده ساله تو خونه خودمون ماشین ما تو کوچه پارکه و زیر آفتاب!ولی الان....
بهر حال من علی رغم اینکه تمام خانواده برای نگرانی همسرم بابت ماشین درب و داغون ما خندیدن...ولی امروز هم غر نزدم💪
وسعی کردم نگرانی ده ساله همسرمو درک کنم و کمکش کنم تا خونه ای پیدا کنیم که بعد ده سال شبها با آرامش بیشتری بخوابه.
اگه این رنج صبوری رو نمی پذیرفتم و غر زدن رو انتخاب کرده بودم الان باید با رنج دلخوری میخوابیدم و خیلی رنج های ناراحت کننده دیگه.
ببخشید طولانی شد...التماس دعای فراوان.
سلام علیکم.درمورد اون خانوم ناشنوا که فرمودن نمیتونن صوت های استاد پناهیان رو گوش بدن خواستم بگم تو سایت بیان معنوی از همه سخنرانیای ایشون دوتا خلاصه کوتاه و بلند بصورت متن دارن.و اینکه حدود ده تا از سلسله مباحث استاد پناهیان رو بصورت کتاب دراوردن و میتونن از همون سایت بیان معنوی تهیه کنن.برای نمونه هم کتاب(نگاهی به رابطه عبد و مولا)و(رهایی از تکبر پنهان)رو پیشنهاد میکنم مطالعه کنن چون به طرز عجیبی تاثیرگزاره و ادم بعده چندبار خوندن بازم ازش سیر نمیشه
سلام
من از وقتی ازدواج کردم فکر میکردم که باید فقط به ظاهرم خوب برسم و همیشه آراسته باشم تا همسرم بهم توجه و عشق نشون بده.
اصلا به مقوله اخلاق و مهربونی فکر نمیکردم...
غر غرو بودم و به محض کوچکترین اتفاقی غر میزدم،فکر میکردم اینجوری زن مقتدرتری هستم!!!!
اما میدیدم که همسرم داره ازم دورتر میشه،نگاهش داره میره سمت آدمای دیگه،توجهش کمتر شده...
تا اینکه صوتهای خوب دکتر حبشی و مطالب راجع به همسرداری وخانواده.... کانال تنها مسیر رو گوش کردم دیدم واااای من فکر میکردم چقدر خوبم،خوش اخلاقم،فداکارم،همه مشکلات تقصیر شوهرمه،اما نه...مقصر اصلی خودم بودم😔
الآنم نمیگم دیگه غرنمیزنم ولی سعی میکنم جلوش رو بگیرم و هرموقع تو یه اتفاقی غر نمیزنم و فقط خواسته و نیازم رو آروم و با لحن خوب میگم،عینا نتیجش رو میبینم و خدارو به خاطر عشق زیادی که از سمت همسرم جاری میشه شکر میکنم.
(خانما توجه کنید که مطرح کردن خواسته با منت گذاشتن و مقایسه کردن و...همراه نشه☺️)
خانومای گل،اینو میدونم که همه ما میتونیم با زبونمون جوری شوهرمون رو بسوزونیم که آتیش هم نمیتونه،اما همون لحظه که میخوایم به زبون جاری کنیم،فکر کنیم که اول از همه آرامش خودمون میریزه به هم،چون زندگی مشترک نتیجه ی رفتارهای متقابل هست...
به قول استاد پناهیان خانوما از قدرت زبونشون درست استفاده نمیکنن....😊
سلام. چند روزه مادر من اصلا حال خوبی نداره. نمیدونم کروناست یا چیز دیگه. تو این چند روزه خیلی سعی کردم غر نزنم. ولی خب دلشوره و استرس ولم نمی کنه. از همه تنها مسیری ها میخوام برای شفای بیماران مخصوصا مادر من دعا کنند.لطف میکنید.🌹🌹🌹
سلام ، منم میخوام تجربه فرزندآوری خودم رو به اشتراک بگذارم ، من دو سال بعد از ازدواجم ، دو تا بچه پشت سر هم آوردم ، بعد شروع به ادامه تحصیل کردم و فوق لیسانسم رو گرفتم ، بچه هام بزرگ شده بودن و آماده میشدم برای آزمون دکتری ، البته همسرم زیر گوشم می گفتن که کاش به جای دکتری یه بچه دیگه میاوردیم ولی من آنقدر در رویای دکتری بودم که اصلا گوش نمی دادم ، با اینکه ادعای ولایی بودن داشتم و دارم ، 😢 تا اینکه تصمیم گرفتم کارم رو بخدا واگذار کنم تا هر چی اون دوست داره پیش بیاد، منتظر یه نشونه بودم ، روز آزمون دکتری در حالیکه کارت ورود به جلسه رو آماده کرده بودم ، زنگ زدن و گفتن که پدر همسرم به رحمت خدا رفتن ، خب بنظرم نشونه واضحی بود ، با اینکه همسرم گفتن برم به جلسه آزمون برسم و خودشون برای خانواده شون توضیح میدن ، اما بهشون گفتم که دیگه تصمیمی به ادامه تحصیل ندارم ، سالگرد پدر شوهرم ، خدا یه فرشته کوچولو بهمون داده بود، بعد از سومین فرزند هم نه تنها مطالعاتم رو ترک نکردم ، بلکه محل رجوع خیلی ها برای مسائل درسی بودم ، خدا برام شرایطی رو مهیا کرد که یه رشته تحصیلی رو در حد ارشد با اساتید خوب دوره کردم، بعد هم بخاطر حرف حضرت آقا جانم ، در سن چهل سالگی فرزند چهارم رو آوردم ، من کلا خیلی بچه دوست نبودم اما با نفسم مبارزه کردم بخاطر حرف نائب امام زمان عج ، و ایمان دارم به حرف عبد خدا ، آقای بهجت ، که اگه تقوا داشته باشید ، در و دیوار معلم شما میشن ، الان سه تا دختر دارم که حافظ کل قرآن هستن و یه پسر کوچولوی شش ماهه ، هر چند خیلی ها بچه دار شدن ما رو به حساب پسر خواستن ما میزارن ولی خدا و پیامبرش میدونن هدف ما فقط و فقط اطاعت از امر ولی بوده و بس ، الانم که مستاجرم و بهمون بخاطر این تعداد بچه خونه نمیدن و بین زمین و آسمون موندیم ، ذره ای از کاری که کردم ، پشیمون نیستم و این رنج رو بخاطر امام زمانم به جون میخرم ، ولی یه گلایه ای از حزب اللهی جماعت دارم ، (که کلی هم مدعی ولایت مداری هستن و ظاهر هر کدومشون آدم رو یاد شهدا می ندازه ) اونجایی که ما رو بخاطر بچه هامون سرزنش میکنن و میگن ما به این تعداد ، خونه نمیدیم ، عیبی نداره ، خدا که ما رو رها نمی کنه ، ولی بدونید توی آزمون خدا بازنده اید
سلام وقتتون بخیر. من فوق العاده آدم گرمایی هستم واگه یه خورده گرماروم فشاربیاره زمین وزمان وبهم میرزم. وهمه اطرافیانم هم میدونندکه خیلی غرمیزنم ورواعصاب همه هستم. الهی شکرامروزبااین که خیلی گرمم بود.اصلاغرنزدم. وواقعاخیلی آرامش دارم کاش زودتراین صحبتهاروشنیده بودم. ان شاالله دارم تمرین میکنم که قوی باشم ممنون ازصحبتهای زیباتون. 🌹🌹
سلام وقتتون بخیر. بابت کانال خوبتون ومطالب عالی تون متشکرم.یکی تو اطرافیانم هست که خیلی زخم زبون وکنایه میزنه. دقیقا هر مشکلی که برام پیش میاد کنایه اش رو میزنه. خیلی ازش ناراحت میشدم. انا وقتی مطالب کانال خصوصا مطالب ظرفیت روحی وقوی شدن رو خوندم پیش خودم گفتم باید خودمو در برابرش قوی کنم. دیشب وقتی کنایه زد هیچی بهش نگفتم حتی ناراحت هم نشدم. خدارو شکر که دارم قوی میشم😊
سلام🖐 بنده مبتلا به یک اشتباه بزرگی بودم که برام عادت شده بود و انجام میدادم😑 هر موقع می خواستم ترک کنم دلیل محکمی نداشتم اما فیلمی که از اقای پناهیان حفظه الله توی کانال گذاشتین مجاب 💪شدم امروز انجامش ندم چون خدا رو حس می کردم که داره با این کار امتحانم میکنه وا ان شاالله بتونم هروز با این نوع نگاه همه کار های اشتباه هم رو بزارم کنار💪💪💪خیلی ممنونم از شما مهدی یاورتان🙏🙏🙏🙏
سلام
من اصلا اهل غر زدن نیستم اما یه اشتباه بزرگی که دارم وقتی ناراحتم و حالم خوب نیس چهره ام فریاد میزنه و همه حال درونم و میفهمن اما تصمیم گرفتم همیشه خودمو شاد نشون بدم تا حال بدم رو دیگران تاثیر نزاره و آرامش بقیه رو بهم نزنه ... خیلی جالبه وقتی ظاهرم و خوب نشون میدم حال روحیم هم بهتر میشه...
ممنونم از کانال خوبتون خدا خیرتون بده
سلام وقتتون بخیر خدا خیرتون بده بابت کانال فوق العادتون🌺🌺🌺
همیشه فکر میکردم اهل غر زدن نیستم.... اگر هم چیزی میگفتم به همسرم برای این بود که خودش به خیلی چیزها دقت نمیکرد تو خونه و من بهش میگفتم که در جریان باشه از حال و احوال منو و خونه و بچه ها......با مطالب کانالتون امروز تمام حواسم به این بود که غر نزنم خیلی هم موفق بودم تا عصر که از دستم در رفت و یکبار غر زدم ولی زود فهمیدم و قطع کردم☺️
با عرض سلام و ادب و احترام
تشکر و قدردانی میکنم از اینکه موقعیتی فراهمشده تا ما نگاهی دقیق به رفتارهای وجودیمون داشته باشیم و تک تک رفتارمون رو زیر ذره بین خودمون قرار بدیم
امروز چندین مورد برای من موقعیت غر زدن پیش اومد و من سعی کردم کاملا رفتاری برعکس اون انجام بدم و حتی با رفتار صحیحم به همسرم که کلافه بود آرامش بدم
مطمئن بودم اگر من خویشتن داری نمیکردم قطعا دلخوری بیشتر و مضاعفت تر پیش می اومد.
خداروشاکرم که تونستمظرفیت های درونیمرو بشناسم و اونهارو مدیریت کنم.
ممنونم از شما🍃🌺🍃
سلام وقتتون بخیر وواقعا خدا قوت به اینهمه تلاش بی وقفه،
من یه خانم ۳۲ ساله هستم ۷ ساله از ازدواجم میگذره،تو تمام این سالها ارزوی بچه دار شدن رو داشتم،خودمو همسرم با تمام وجود کار کردیم تا بتونیم از پس مخارج ناباروری بر بیایم،منم دلم میخاد به امر رهبرم بچه های زیادی دنیا بیارم ولی واقعا چطور؟ این امر رو اونایی میتونن اجرا کنن که یابطور طبیعی میتونن بچه دار بشن یا پول دار هستند،ما کلا با۴۵۰ داریم ماهانه زندگی میکنیم،پس من چطور میتونم برای ناباروریم هزینه کنم از کجا باید بیاریم،تا حالا همش قرض کردیم وتا ای وی اف هم رفتیم ولی نشده،الان هم حق الناس به گردنمونه هم تو خرج خودمونم موندیم،وهر روز ارزوی اینو داریم که یروزی هم بدهی مردمو بتونیم بدیم وهم این مشکل حل بشه ،چرا هیچ راهکاری برای خانواده هایی مثل ما نیست،یعنی کشوری که اسمش اسلامیه نباید چاره ایی برای این موضوع پر اهمیت که اینقد رهبرم داره تاکید میکنه بیندیشه،
پیشنهاد من اینه که در این رابطه تو کانالتون صحبت کنید تا لا اقل خیران جمع بشن وموسسه ایی تشکیل بدن وکمک کنن تا خانومایی مثل من هم حسرت بچه نداشته باشن،تا بتونن امر رهبرشونو اجرا کنن
🤦♀اه،
من یادم رفت!
بله
غر زدم یه چند جا، دقیقا هم سر همین بیماری که مثال آوردید!
اَه
چرا همش یادم میره؟؟
چی کار کنم یادم نره؟؟؟؟
سلام
۴ساله که ازدواجم میگذره یه پسرکوچولو داریم
احساس میکنم که بعدازبدنیا اومدن پسرم ومشغله زیادهمسرم
توجهش بهم کم شده
دیشب از سر دلتنگی فقط میخواستم بهش بگم که واقعا برای روزای اول زندگیمون تنگ شده
خواستمبراش توضیح بدم که لابه لای خستگی هایی که در طول روز دارم واقعا به توجهش و ابراز علاقه اش نیاز دارم
ولی نمیدونم چی شد که باکلی دلیل منو مقصر کرد
بهم میگه تو همش غر میزنی
ولی من فقط اون چیزی که تو دلم بودو گفتم
دیشب دعوامون فقط سراین بود که من غر میزنم
به حرفاش که فکر کردم دیدم راس میگه
من سر هرچیزی غر میزنم
خسته میشم غرمیزنم
ناراحت میشم غرمیزنم
و.....
دیشب حالم خیلی بد بود
گفتم یه سر به کانال بزنم که بحث رنج رو پیگیری کنم
دیدم درکمال نعجب بحث دیشب غرزدن بود
از صبح که بلند شدم خیلی خودمو کنترل میکنم که کمتر باشه
ولی بازم یکی دو مورد غرزدم
از همه اعضا میخوام دعام کنن که بتونم رو این اخلاقم کارکنم 😔
سلام حاج آقا
ما چند ماه پیش از طریق یک بزرگوار این روش شمردن نعمات رو یاد گرفتیم
و ما رو با دعای جوشن صغیر آشنا کردن و چقدر زیبا امام کاظم ع در این دعا شکرگذاری رو یاد دادن و چه نعمت هایی شمرده شده که شاید اصلا به ذهن ما خطور نمی کرد...
درمورددرسی که دارین میفرماید
این پزیرش رنج اگرسلولی درماپزیرفته بشه قول میدم مسیرزندگی ادم تغییرمیکنه من ازخیلی وقت پیش این تمرین روشروع کردم پزیرفتم که زندگی من سراسرمشگل وسختی هست امروزبااین پزیرش به این رسیدم که ازاشتباه دیگران کوه نمیسازم وبهش فرصت اشتباه میدم اگرقدرت پزیرشمون بالاببریم ورشن بین باشیم به مشگلات نگاهمون فرق خواهدکرد
سلام من یه خانم ۳۹ساله
و یک آدم خیلی غرغرو وحساس بودم با اینکه به نماز و احکام اسلام مقید هستم و خیلی نعمتها در اختار دارم اما این اخلاق بد رو داشتم سالها از این حساسیت زجر کشیدم ،بخاطر مسائل ریز ودرشت خیلی شبها تا صبح گریه میکردم و بی تاب بودم ،همسرم اهل شب نشینی و رفیق بود ومن خیلی اذیت بودم ،،غافل از اینکه این آقا از دست من فرار میکنه و یه ساعتی خودشو مشغول میکنه بلکه کمتر اذیت بشه ولی من همیشه حق به جانب بودم یه شب خیلی اعصابم خورد بود و حسابی شاکی بودم و کلی گریه کردم و از خدا خواستم یا آرومم کنه یا مشکلاتمو حل کنه ،خداوند هم بهترین راه رو برام انتخاب کرد که 🌸آرامشه🌸 چون مشکلات تمومی نداره و ممکنه موارد جدید پیش بیادو زندگی بدون مشکل ساخته نمیشه پس آرامش بهم داد و الان به لطف خدا یک سال هست که کاملا آرومم خیلی وقتا مسائل بزرگی پیش میاد ولی دیگه برام اهمیت نداره چون میدونممیگذره، و مردی که بیشتر وقتش رو با دیگران سپری میکرد حتی یک شب هم جایی نمیره و خیلی بهم وابسته هست از خداوند بسیار سپاسگزارم
از همه ی کسانی که مشکل منو دارن خواهش میکنم از همین لحظه غر زدن رو ترک کنین چون عاقبتش دلزدگی برای همسر و فرزندانتون هست
الانم که مطالب گروه رومیخونم خدا رو شکر حالم خیلی خوبه
سلام
آقا من تا عصر تونستمخودمو کنترل کنم غر نزنما اما یه بی عدالتی دیدم شروع کردم غر زدنولی خب سعی کردم زیاد غر نزنم زود تمومش کردم
برای شروع خوب بود 😊؟؟؟
ولی نعمت
کانال تنها مسیر آرامش
چون اگه نبود من رشد نمیکردم
همچنان درجا میزدم
یه نعمت هم رهبر عزیزمون ان شاءالله که قدرشونو بدونیم
باسلام واحترام برای شما استاد بزگوار
وخسته نباشید وتشکر فراوان از کانال خوبتون تقریبا دوهفته اس بااین کانال آشنا شدم ومباحث رو دنبال کردم وحقیقتا امشب اولین باری است که میخواهم از طریق برنامه خودسازی که در گروه قرار داده شده هماهنگ شوم وقبل از شروع مشکلم رابیان میکنم انشاالله راه حل راشما بفرمایید من دارای دوفرزند دختر ۱۲و۷ساله هستم وتاالان نتوانستم بین فرزندانم اعتدلال محبتی وعشق ورزی را برقرار کنم چون من در دوران نوجوانی توسط والدینم مورد بی محبتی های فراوان وهمچنین بی توجهی قرارگرفته ام واین مشکل من مانع عشق ورزی دوطرفه به فرزندانم شده ودختر بزرگم مرتب از این موضوع ناراحت است
دخترم ناخواسته طعم بی محبتی و بی توجهی که توسط والدینم ایجاد شده را می چشد
ومن نمی خواهم فرزندم چوب مشکلاتم رابخورد وگاها بی مورد سرش غر می زنم دخترم
هم مهربان و مذهبی از وقتی به سن تکلیف رسید نماز وروزه میگیرد ودربرابر نامحرم خود را می پوشاند می ترسم رفتارمن عاقبت روی فرزندم تاثیر بگذارد لطفا راهنمایی ام کنید
سلام یک بار من برای چند روزی به خونه مادرم رفتم قرار بود دوسه روزی مهمون مادرم باشم چون من دستی تو خیاطی دارم مثل همیشه مادرم پارچه گذاشت جلوم تابراش خیاطی کنم ،از اونجائیکه من از شهر دوری برای مسافرت پیش مادرم اومده بودم بیشتر وقتم برای کار خیاطی می گذشت ونمی تونستم جایی برم وهمش زیر لب غر می زدم ،فردای اون روز خواهرم با من تماس نلفنی گرفت وگفت : دیشب خوابتو دیدم که تو حرم آقا امام رضا علیه السلام هستی وداری خادمی آقا رو می کنی وحرمو تمییز می کنی وهی غر می زنی واین درحالی بود که اصلا خواهرم چیزی از ماجرا نمی دونست واصلا پیش ما نبود ،واین تلنگری برای من شد که حواسم باشه وقتی خدمتی برای کسی می کنم بخصوص برای پدر ومادرم با غر زدن خرابش نکنم .
سلام
تنها مسیریها
خوشبحالتون
که انقد پشتکاردارین
منکه اگه یک روز غر نزنم اصلن روزم شب نمیشه.مخصوصن روزهای که همسرم خونه ست بیشتر دلم میخواد غر بزنم و گله کنم از همه ی غرهای که یک هفته تو دلم مونده تازه گاهی هم وسط غرزدن قهر میکنم. بعد خودم میبینم چقدددر غر زدم وهمسرم گناه داره.نمیدونم چکار کنم خب خسته میشم همش تنهام بابچها و کارهای روزمره اینطوری فکر میکنم دارم خودمو اروم میکنم ولی اخر شب که به کارهای روزم فکر میکنم پشیمون میشم ازینهمه نق زدن😶توی کانال هم فکر میکنم غر غروترین کاربر باشم.از اول همش گله میکنم درباره ی موضوعات.هرچند خیلیهاشو اینجا نمیزارن.حالا قراره از شنبه دیگ غر نزنم.😊
واما نعمتهایی که گفتین اگه نگم بهتر چون ممکنه باعث بشه کسی ناراحت بشه ازنداشتنش همونطور که خودم ممکنه از نعمتی که ندارم دلگیر بشم ولی واقعن خیلی زیادن و من فقط کمبودها رو میبینم.
گاهی همسرم بهم میگه یکم به داشتهات فکر کن تا شاد باشی.
درست میگه...
همینکه منو تحمل میکنه نعمت بزرگیه.
سلام وقتتون بخیر...راجع به غرنزدن ...من سرشبی چون زیادخسته شده بودم سردوتاازعزیزانم غرزدم چون به وظیفشون عمل نکرده بودن ولی بعدش باچای بهارنارنج ☕️وپختن شام موردعلاقشون🍲 ازشون بابی زبونی معذرت خواستم 😁اوناهم بسیارخوشحال شدن ....😍بابت سوالتون که چه نعمتهایی داریم یکی ازنعمتها همسر مهربان وزحمتکش ..دخترصالح وسالمی که خدابهم داده ..کارهمسرم ..آرامش زندگیم ..کنارهم بودنامون...خنده ی حضرت یارم ودخترم😍تن سالمی که خدابه خانوادم داده..دوستای خوب که باوجوداونا حال دلمو روحم عالی میشه.. نعمتهای بزرگ زندگیمه ..ومستاجربودن ..کم پولی .واینارواصلابرام مهم نیست مهم نکات بالابود😍